فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۸۱ تا ۵٬۱۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظام های اقتصادی تحلیل های متفاوتی از کارکرد سبک زندگی اقتصادی مورد نظر خود دارند. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی به بررسی کارکرد سبک زندگی اقتصادی مطلوب در اسلام در مقایسه با کارکرد سبک زندگی اقتصادی در دولت رفاه می پردازد. بنا به فرضیه مقاله سبک زندگی اقتصادی اسامی به واسطه ترویج سه الگوی متمایز ولی تکمیل کننده تولید نافع، مصرف حد کفاف و انفاق مازاد درآمد، کاراتر، عادلان هتر و پایدارتر از سبک زندگی اقتصادی در الگوی دولت رفاه است. بر اساس یافته های پژوهش، الگوی سبک زندگی اقتصادی دولت رفاه به واسطه تحریک هم زمان انگیزه تولید و مصرف، فشار زیادی را به منابع اقتصادی وارد نموده و با کسرهای ممتد بازتوزیعی مواجه است. در مقابل، الگوی سبک زندگی اقتصادی اسامی به صورت همزمان به تحریک تولید نافع، کنترل مصرف در حدف کفاف و تشویق انفاق مازاد درآمد در راه خدا می پردازد. این الگو نه تنها باعث افزایش کارآیی و کمک به حفظ منابع زیست محیطی می شود؛ بلکه با سرازیر کردن مازاد درآمد افراد به سمت فقرا با کمترین هزینه ممکن به بهبود عدالت توزیعی کمک می نماید. ازاین رو، سبک زندگی اقتصادی اسلامی به واسطه تحقق همزمان کارآیی، عدالت و پایداری نسبت به سبک زندگی اقتصادی دولت رفاه برتر است.
سعادت آباد کجاست؟ نشانه شناسی گفتمانی فیلم «سعادت آباد» ساخته مازیار میری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دهه هشتاد برای سینمای ایران دهه چشمگیری بود، زیرا در آن فیلم هایی اکران شد که گفتمان های موجود در جامعه را روایت می کردند. «سعادت آباد»[1] از فیلم های سینمای ایران در اواخر دهه هشتاد است که برای آن نقدهای ژورنالیستی نوشته شده است، اما مطالعات نشانه شناختی و زبان شناختی موردی بر روی این فیلم انجام نشده است. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش هاست که چه نظام های معنایی ای در این فیلم بازنمایی شده اند و نسبت این نظام ها با گفتمان های حاکم بر ایرانِ دهه هشتاد چیست. هدف آن است که از طریق پاسخ به این پرسش ها بتوان هرچه بهتر به لحاظ نشانه شناختی و زبان شناختی گفتمان های موجود در فیلم را که برآیندی از جامعه است، نمایان ساخت. در این مقاله از نظریه گفتمان لاکلا و موف و روش سه مرحله ای نشانه شناسی گفتمانی (سلطانی، 1393) استفاده شد تا گفتمان های کلان اجتماعی و خرده گفتمان های موجود در فیلم مشخص شود. با استفاده از این روش روشن شد که از میان گفتمان های کلان سنت و مدرنیته که در جامعه کنونی ایران مشهود است این فیلم گفتمان مدرن را پوشش داده است. گفتمان پررنگ دیگر فیلم، روابط انسانی و میزان دوستی میان دو گروه موجود در فیلم یعنی دو گروه شخصیتی مرد و زن است. گفتمان بعدی نوع روابط مرد و زن و زن و شوهر است و حتی در بخشی از فیلم گفتمان والدین و فرزند را هم در برمی گیرد که هریک به تفصیل در متن آمده است.
بررسی رابطة جامعه پذیری جنسیتی و رفتار در دوراهی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوراهی اجتماعی موقعیتی است که اکثر افراد در زندگی اجتماعی خود با آن مواجه می شوند، به این معنی که می باید بین نفع فردی و کوتاه مدت و منافع جمعی و بلند مدت، یکی را برگزینند. این موقعیت ها علاوه بر زمان تعامل فرد با دیگر اعضای جامعه، در زندگی خانوادگی و در تعاملات اعضای خانواده با یکدیگر نیز موجود می باشند. چگونگی رفتار افراد در این موقعیت ها تحت تأثیر عوامل و انگیزه های خاصی می باشد که با توجه به آن ها افراد بین نفع فردی یا جمعی، به انتخاب می پردازند. در پژوهش حاضر جهت مطالعه جهت گیری های زنان در رابطه با موقعیت های دوراهی، با توجه به تجربه زیسته زنان شاغل در رابطه با امور مالی خانواده، پنج موقعیت دوراهی براساس سناریوسازی نظری طراحی شدند. چارچوب نظری پژوهش، ترکیبی از نظریة اخلاق مراقبت گلیگان، نقش های اجتماعی ایگلی، نظریة انتخاب عقلانی اجتماعی و نظریة بازی می باشد. با استفاده از روش پیمایش و از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، پرسش نامه ای در اختیار ۲۷۵ نفر از زنان شاغل شهرداری تهران، قرار داده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی اسپیرمن و آزمون رگرسیون لوجستیک چندوجهی استفاده شد. یافته ها نشان دادند متغیرهای مستقل پژوهش که عبارت اند از جامعه پذیری جنسیتی، اخلاق مراقبت، آگاهی از انتظارات نقش و جمع گرایی رابطة معناداری با رفتار افراد مورد مطالعه، در موقعیت دوراهی اجتماعی مدنظر داشته اند.
رویه قضایی دادگاههای بین المللی کیفری در مواجهه با جرایم جنسی علیه کودک سربازان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶۱
46-9
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جرایم جنسی علیه کودک سربازان دختر از جرایم مورد توجه جامعه بین المللی است که از دو دهه اخیر موضوع حقوق بین المللی کیفری قرار گرفته است. عاملان این دسته از جرایم در عرصه بین الملل در دادگاههای یوگسلاوی، رواندا تا سیرالئون مورد توجه قضات قرار گرفته اند، لیکن در عمل برای مجازات آنها با خلاءهایی جدی مواجه شده اند. با این همه تلاش دادگاههای بین المللی کیفری از ابتدا تاکنون در این عرصه چشم انداز وسیعی را فراروی جامعه بین المللی قرار می دهد و امتداد آن را به دیوان کیفری بین المللی می رساند. وضعیت کنگو، اولین پرونده دارای اتهامات جنسی علیه کودک سربازان دختر در دیوان کیفری است. زنان فعال حقوق بشری دلائل زیادی را در این زمینه جمع آوری و در اختیار قربانیان و شهود قرار داده بودند که این دلائل حاکی از وقوع جرایم جنسی علیه کودک سربازان دختر از سوی لوبانگو یا نیروهای تحت امر وی بود. سازمانهای غیردولتی در پرونده لوبانگو سهم به سزایی در تلاش برای جمع آوری و ارائه دلایل مؤید اتهامات جنسی لوبانگو به دادستان ایفاء کردند. نمایندگان حقوقی قربانیان جرایم جنسی نیز به برخی از محورهای اظهارات شهود معرفی شده از سوی دادستان استناد کردند که نشان می داد که عمل غیرانسانی و ظالمانه سربازگیری دختران به طور گسترده و سازمان یافته برای اعمال جرایم جنسی صورت گرفته است. دادستان نیز برای انجام تحقیقات در وضعیت کنگو به گزارشهای زیادی در رابطه با ارتکاب جرایم جنسی علیه کودک سربازان دختر در این مناطق استناد کرد. با این وجود دادستان به این دلائل هیچ توجهی نکرد. مرور انتقادی: این در حالی است که در رویکردی تکاملی جرم انگاری جرایم جنسی در اساسنامه دیوان کیفری تبدیل به یک واقعه تاریخی شده است و امیدها را دوچندان کرده است که دیگر هیچ مصونیتی برای عاملان این دسته از جرایم وجود ندارد. اساسنامه رم ابعاد گسترده ای را برای تعقیب جرایم جنسی علیه کودک سربازان دختر در دیوان ارائه کرده است که در دادگاههای بین المللی کیفری سابق مفقود است. اگرچه در اساسنامه، مجموعه ای کامل از جرایم قابل تعقیب جنسی، مقتضیات پرسنلی و سازمانی لازم پیش بینی شده است، لیکن میزان و نحوه استفاده از این امکانات به نفع قربانیان جرایم جنسی در رویه قضایی دیوان کیفری مأیوس کننده است. اتهامات جنسی لوبانگو در پرونده پیش روی دیوان کیفری از آسیب پذیری ویژه ای برخوردار شده است. این آسیب پذیری ناشی از عملکرد دادسرا و شعبه مقدماتی، جمع آوری دلائل ناکافی، تنظیم ناقص کیفرخواست و تفسیر محدود دیوان از جرایم جنسی علیه کودک سربازان دختر بود. دلائل زیادی در رابطه با وقوع قطعی جرایم جنسی در طول جلسات دادرسی علیه لوبانگو استماع شد. شهود دادستان نیز در طول جلسات دادرسی بر وقوع این جنایات شهادت دادند و بر آن صحه گذاشتند. لیکن این تلاشها در نهایت ثمره زیادی دربر نداشت. روش مطالعه در این تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی و با اتکاء به سیر تاریخی و رویه قضایی دادگاههای بین المللی کیفری سابق شامل یوگسلاوی، روآندا، سیرالئون و در نهایت دیوان کیفری بین المللی در مواجهه با جرایم جنسی علیه کودک سربازان دختر است. بحث: نتایج حاصل از تحقیق حاضر پس از مطالعه سیر رویه قضایی دادگاههای بین المللی کیفری سابق تا دیوان کیفری در برخورد با جرایم جنسی حاکی از این واقعیت است که علی رغم تکامل در قوانین کیفری بین المللی هنوز اشکالات و نقائصی در حوزه عمل وجود دارد که نمود آن در رویه دیوان کیفری بین المللی در مبارزه با جرایم جنسی علیه کودک سربازان دختر کنگو مشهود است. اظهارات دادستان، دلایل نمایندگان قانونی قربانیان و شهادت شهود مورد توجه قضات دیوان قرار نگرفته است. هیچ اتهام جدیدی مبنی بر وقوع جرایم جنسی به لیست اتهامات سابق لوبانگو اضافه نشده است و مراحل تأیید اتهام و محاکمه او با همان اتهامات ثبت نام، سربازگیری و استفاده از دختران در مخاصمات طی شده است. با این اوصاف رأی نهایی صادر شده علیه لوبانگو تأثیرات کمی از خشونتهای جنسی به خود گرفته است.
رواسازی میان فرهنگی مقیاس چندبُعدی حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان ایرانی و سوئدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف رواسازی میان فرهنگی مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (ام پی اس اس) در گروهی از دانشجویان ایرانی و سوئدی انجام شد. در مطالعة حاضر، 212 دانشجوی کارشناسی (112 ایرانی و 100 سوئدی) به مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده پاسخ دادند. به منظور بررسی تغییرناپذیری عاملی ام پی اس اس در دو گروه از تحلیل عاملی تأییدی چندگروهی استفاده شد. نتایج تحلیل مؤلفه های اصلی با استفاده از چرخش واریماکس در دو گروه دانشجویان ایرانی و سوئدی نشان داد که «ام اس پی اس اس» از سه عامل دوستان، خانواده و دیگرانِ مهم تشکیل شده است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی تک گروهی نشان داد که در کل نمونه و در دو گروه، الگوی سه عاملی ام پی اس اس برازش خوبی با داده ها داشتند. نتایج تحلیل عامل تأییدی چندگروهی به روشنی تغییرناپذیری بین گروهی باقی مانده های اندازه گیری، کوواریانس های ساختاری و وزن های اندازه گیری «ام اس پی اس اس» را در دانشجویان ایرانی و سوئدی نشان دادند. همچنین، نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که اثر عنصر بافتاری فرهنگ بر زیرمقیاس های حمایت اجتماعی ادراک شده از نظر آماری معنادار بود. در مجموع، نتایج مطالعة حاضر نشان داد که دانشجویان در دو گروه فرهنگی صرف نظر از زمینة فرهنگی، گویه های مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده را به شیوة مشابهی تفسیر کردند.
کندوکاو کیفی پدیده جراحی زیبایی بینی (مورد مطالعه: زنان و مردان جراحی شده شهر آستارا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رینوپلاستی یا جرّاحی بینی یکی از پدیده هایی است که اخیراً در بسیاری از شهرهای بزرگ ایران و حتّی در شهرهای کوچکی مانند آستارا، رایج شده است. پژوهش حاضر در پی کندوکاو و فهم شرایط، بسترها و پیامدهای فرآیند پدیده رینوپلاستی در شهر آستارا است. این مطالعه از روش شناسی نظریه زمینه ای بهره می برد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه عمیق می باشد. بیست مشارکت کننده (سنین ۴۵-۱۸) شامل ۱۰ زن و ۱۰ مرد در این پژوهش مشارکت کردند. برای انتخاب مشارکت کنندگان و مفاهیم از یکی از استراتژی های روش نمونه گیری هدفمند؛ یعنی حدّاکثر تنوّع و هم چنین، نمونه گیری نظری استفاده شده است. مقولات استخراج شده در یک مدل پارادایمی تنظیم شد که شامل ۱۰ مقوله است. تحلیل داده ها نشان داد که دلایلی از جمله رسانه ها و نفوذ مدل های نقش، ادراک و اهمیّت زیبایی و انگیزه همسریابی به عنوان شرایط علّی شناخته شد، فراگیری عمل و فشار هنجاری و شرایط مالی، شرایط زمینه ای و مداخله گر درباره عمل بینی است. راه بردهای کنش/ کنش متقابل نیز عبارت اند از: بازاندیشی و انجام عمل. نتیجه حاصل از سوی مشارکت کنندگان، مطلوب و مثبت ارزیابی شد. رضایت-مندی، تسهیل روابط اجتماعی و تأیید اجتماعی پیامد این عمل برای بخش عمده ای از مشارکت کنندگان بوده است. در نهایت، رینوپلاستی به مثابه بازاندیشی و تغییر رضایت بخش به عنوان مقوله هسته استخراج شد.
طراحی مدل پیشران های تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر سعی دارد تا با رویکردی تفسیرگرایانه مدل تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی را از نگاه پژوهشگران حوزه علوم انسانی شناسایی کند. رویکرد پژوهشی به کاربرد شده از نوع کیفی می باشد و از روش مردم نگاری برای انجام عملیات تحقیق استفاده شده است. داده های این پژوهش با استفاده از تکنیک مصاحبه باز و عمیق جمع آوری شده و سپس با استفاده از تکنیک سه سویه سازی ترکیب شده اند. روش نمونه گیری مورداستفاده در این پژوهش از نوع روش نمونه گیری کیفی- هدفمند است و با استفاده از شاخص اشباع نظری تعداد 14 نفر از پژوهشگران حوزه علوم انسانی به عنوان نمونه جامعه پژوهش مورد مصاحبه قرار گرفتند. نگرش و دیدگاه آن ها نسبت به چالش ها و مشکلات فراروی تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی موردبررسی قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات و نتیجه گیری از یافته های تحقیق از «نظریه زمینه ای» استفاده شده است و به عبارت دیگر در این پژوهش به جای آزمون نظریه و تائید یا رد آن به ارائه نظریه به صورت محدود پرداخته می شود. یافته های اصلی این پژوهش با استفاده از نظریه زمینه ای شامل مقولاتی همچون تحولات در نقش دانشگاه ها، ارتقاء آکادمیک علوم انسانی، سیاست گذاری و ساختارها، نهادینه کردن، بسترهای قانونی، شبکه سازی، مزیت رقابتی می باشد که می توان تمامی مقولات را زیر مقوله «مدل تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی» قرار داد. به عبارت دیگر مدل تجاری سازی «مقوله هسته» در این نظریه زمینه ای می باشد. با استفاده از این مقولات مدل پارادایمی ارائه شده است.
پیش بینی تحمل پریشانی بر اساس مولفه های ارتباطی خانواده مبدأ در زنان مطلقه و غیر مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی تحمل پریشانی بر اساس مولفه های ارتباطی خانواده مبدا در زنان مطلقه و غیرمطلقه بود. روش پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش همه زنان مطلقه و غیرمطلقه شهر تهران در سال 1395 بودند. نمونه شامل 300 زن (150زن مطلقه و 150 زن غیرمطلقه) بود که به روش نمونه گیری تصادفی از بین مراجعان به مراکز قضایی خانواده و خانه سلامت شهدای صادقیه منطقه 3 تهران انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از مقیاس خانواده اصلی (هاوستات و همکاران،1985) و پرسش نامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر،2005) استفاده شد. داده ها از روش تحلیل رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل گردید. نتایج نشان دادند که زنان غیر مطلقه از نظر ابعاد الگوهای ارتباطی و تحمل پریشانی وضعیتی بهتر را برای خود گزارش کردند و رضایت خاطر بیش تری داشتند و زنان مطلقه نسبت به زنان غیر مطلقه از الگوهای ارتباطی آشفته تر و از نظر تحمل پریشانی در سطح پایین تری بودند.
جایگاه اخلاق پزشکی در مناسبات درمان (مورد مطالعه: بیمارستان های دولتی دانشگاه علوم پزشکی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان بهداشت جهانی سلامت امری فراتر از «فقدان بیماری یا معلولیت» می داند و آن را متضمن توجه خاطر به ابعاد روانی و اجتماعی و معنوی انسان ها در نظر می گیرد. پژوهش حاضر بر پایه منطق استفهامی، با استفاده از روش تحقیق مردم نگاری وسیع و با هدف بازنمایی راهبردهای مدیریتی معطوف به ملاحظه «معنویت» در بیمارستان های دولتی کلانشهر شیراز انجام شده است. دو پرسش اصلی مقاله عبارتند از: ابعاد فراجسمانی کنشگران اصلی نظام سلامت، مشتمل بر جنبه های روانی، اجتماعی و فرهنگی و معنوی آن ها، چگونه مورد توجه تصمیم گیران مجموعه های درمانی قرار گرفته است؟ هم چنین، مهم ترین مصادیق متعارض با اخلاق پزشکی در میدان های مطالعه کدامند؟ آگاهی دهندگان مطالعه شامل پزشکان، مدرسان اخلاق پزشکی، پرستاران، مدیران بیمارستانی، مددکاران اجتماعی، بیماران و همراهان آن ها هستند که بر پایه روش نمونه گیری چند سطحی به صورت هدفنمد و غیر احتمالی انتخاب شده اند. تحلیل کیفی داده های حاصل از فرایندهای چندگانه داده یابی از قبیل مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته، تصویر برداری و مرور اسناد بیمارستانی نشان می دهد راهبرد مدیریتی مورد استفاده در میدان های مطالعه جهت ملاحظه ابعاد روانی، اجتماعی و معنوی کش گران اصلی نظام سلامت بر حسب مضمون نهایی «تجویزات الزامی و ارشادی» و مضامین کلی «معنویت دینی»، «معنویت سازمانی» و «فرهنگ فردی و حرفه ای سازمان خدمات» می تواند به تصویر کشیده شود. بعلاوه، آرمان مدیریتی «نهادینه سازی معنویت» در مجموعه های درمانی غالباً مبتنی بر آموزه های دینی، با محوریت «ترجیحات فقهی» محقق شده است.
بازنمایی عنصر شور و احساس در آیین های محرّم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به روش کیفی، مبتنی بر نظریه تفسیری کلیفورد گیرتز انجام گرفته. مسئله اصلی در این پژوهش، توصیف عناصر شور و احساس در مناسک محرّم، با تأکید بر فهم چیستی آن در قالب دینِ زیسته است. واحد تحقیق آن دسته از یافته های آیینی است که بیشتر عنصر شور و احساس در آن متجلّی است مانند: (سیاه پوشی، سینه زنی، زنجیر زنی، قمه زنی و تعزیه) که محقق آنها را به شیوه قوم نگاری دینی بازنمایی نموده است. راه رسیدن به چنین هدفی ساده نبود، بلکه مستلزم انتخاب روشی پیچیده و ترکیبی بود که محقق را واداشت به روش مشاهده مشارکتی و مصاحبه با پیشکسوتان آیین محرّم به گفتگو بنشیند. در فرایند تجزیه و تحلیل یافته های ذکر شده به شکل تفسیری، پژوهشگر به شرح این واقعیّت پرداخته که آیین محرّم بازتولیدکننده هویت دینی و فرهنگی بوده است، و آیین ها، همان باور دینی مناسک گزار انند که به عینیّت درآمده. حاصل مصاحبه ها و نتیجه مشاهده محقق نشان داد که شور، احساس، و حرکت به عنوان روح مناسک اند، و طبیعتِ آیین محرّم متمایل به محاکات و دیده شدن است. نتیجه به دست آمده ثابت کرد که آیین محرّم از یک طرف، مؤلفه هایی هویت ساز و تقویت کننده ساخت اجتماعی اند، که توانسته اند در بازتولید روحیه، ارتباطات جمعی، روابط درون گروهی، پیوندهای اجتماعی، آگاهی جمعی، و بازسازی باورهای دینی نقش آفرینی کنند، و از طرف دیگر، پیوند دهنده گذشته و حال بوده اند.محقق در پایان به این جمع بندی رسیده که فهم رابطه شور و احساس در مناسک و آیین دینی راه رسیدن به حقیقت دین را هموار خواهد کرد.
تبیین جامعه شناختی میزان ترس از جرم در شهرستان های استان همدان در دو سطح خرد و منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر، به تبیین جامعه شناختی متغیر ترس از جرم در استان همدان می پردازد. در سطح منطقه ای (میانه)، واحد تحلیل شهرستان های استان است که با تأکید بر متغیر سطح توسعه یافتگی، به تبیین میزان ترس از جرم در این شهرستان ها پرداخته است. در سطح خرد، متغیرهای مستقل عبارت اند از: بی سازمانی اجتماعی، سرمایة اجتماعی و کنترل اجتماعی. جامعة آماری نیز شامل تمامی سرپرستان خانوار ساکن در این شهرهاست که از بین آن ها 800 خانوار به شیوة نمونه گیری سهمیه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش مورد استفاده، پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. در برقراری ارتباط منطقی میان توسعه و ترس از جرم، از نظریة اسملسر استفاده شده است. در بررسی آشفتگی اجتماعی نیز شاخص هایی مانند بی سازمانی اجتماعی، نبود کنترل اجتماعی و نبود سرمایة اجتماعی به کار گرفته شد. مطابق نتایج، بین سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان همدان و میزان ترس از جرم در این شهرستان ها رابطة معنادار وجود دارد. در سطح خرد نیز بین ترس از جرم و متغیرهای کنترل اجتماعی، بی سازمانی اجتماعی و سرمایه اجتماعی ارتباط معنادار مشاهده می شود.
مطالعه جامعه شناختی پایبندی به هنجارهای اجتماعی و عوامل مرتبط با آن (مطالعه ساکنان و گردشگران استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم اصلی و اساسی در جامعه شناسی هنجار اجتماعی است که تأثیر به سزایی در ثبات و دگرگونی نظام اجتماعی دارد. هدف پژوهش حاضر شناخت الگوی هنجارهای اجتماعی و عوامل اجتماعی مرتبط با آن در سواحل مازندران است. بدین منظور، برای متغیر وابسته از نظریه الستر (1989) و در بخش متغیر مستقل از رویکرد تلفیقی استفاده شده است. روش تحقیق پیمایش است. از مجموع کلیه ساکنان و گردشگران سواحل دریای استان مازندران، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 600 نفر (که300 نفرشان ساکن مازندران و300 نفر گردشگر بوده اند) به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند و با کاربرد پرسش نامه محقق ساخته اطلاعات لازم گردآوری شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین چهار متغیر (روابط درون گروهی، همبستگی اجتماعی، تعهد گروهی و عقلانیت) با پایبندی به هنجارهای اجتماعی ارتباط معناداری وجود دارد و فقط متغیر دلهره منزلت درون گروهی با پایبندی به هنجارهای اجتماعی ارتباط معناداری نداشته است. قوی ترین پیش بینی کننده پایبندی به هنجارهای اجتماعی هنجار اجتماعی، متغیر تعهد گروهی با ضریب همبستگی 319/0 است و پس از آن متغیرهای همبستگی اجتماعی، روابط درون گروهی و عقلانیت به ترتیب با ضرایب همبستگی 172/0، 135/0 و 111/0 در رتبه های بعدی قرار داشته اند.
بررسی رابطه جو سازمانی مدرسه با روحیه کارآفرینی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه دولتی و غیر انتفاعی (مورد مطالعه: شهر یزد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
109 - 125
حوزههای تخصصی:
نگرش گردشگران به نقش رسانه های اجتماعی در فرآیند برنامه ریزی سفر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال دوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۸
203-238
حوزههای تخصصی:
امروزه فرآیند برنامه ریزی سفر توسط گردشگران یک مقصد تا حدودی پیرامون رسانه های اجتماعی شکل می پذیرد. تحقیق حاضر باهدف بررسی نقش رسانه های اجتماعی در فرآیند برنامه ریزی سفر توسط گردشگرانمقصد رامسر صورت پذیرفت. جامعه آماری تحقیق شامل گردشگران ایرانی بازدیدکننده از مقصد گردشگری رامسر بود. تعداد نمونه بر اساس فرمول محاسبه حجم نمونه برای جامعه آماری نامحدود، 384 نفر محاسبه گردید. برای انتخاب افراد نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. جمع آوری داده ها از طریق توزیع پرسشنامه صورت پذیرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از بسته نرم افزارهای SPSS24 و SmartPLS2 انجام شد. یافته ها حاکی از آن است که تمام فرضیه ها تأیید شدند؛ یعنی از دیدگاه گردشگران، رسانه های اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری بر فرآیند برنامه ریزی سفر به مقصد رامسر، یعنی برنامه ریزی قبل از سفر، اقدامات حین سفر و رفتارهای پس از سفر به رامسر دارند. در مطالعه حاضر، سعی شده است که نقش رسانه های اجتماعی در فرآیند برنامه ریزی سفر به رامسر از طریق رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی مورد بررسی قرار گیرد؛ در حالی که در تحقیقات پیشین داخلی، به این حوزه پرداخته نشده است. رسانه های اجتماعی (در سه بُعد دامنه و قابلیت دسترسی، استمرار و اعتبار داشتن و تعاملی و نامحدود بودن) نقش بسیار مهمی در فرآیند برنامه ریزی سفر به مقصد رامسر ایفا می کنند. سایر نتایج در قالب نتیجه گیری و پیشنهاد ها ارائه گردیده است.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر تعلق مندی نسبت به محیط زیست (مورد مطالعه: شهروندان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس را می توان بخشی از فضای مفهومی نگرش های زیست محیطی دانست. احساسات زیست محیطی که دلالت های تعلق گرایانه دارند، بی شک تأثیری مهم بر رفتارهای همسو در قبال محیط زیست خواهند داشت. این پژوهش به بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر احساس تعلق شهروندان تهرانی نسبت به محیط زیست با استفاده از روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه پرداخته است. روابط دو متغیره مابین ارزش های زیست محیطی، تجربه ارتباط با طبیعت، جامعه پذیری زیست محیطی و دینداری با متغیر وابسته، قابل تأیید و تعمیم هستند. رگرسیون چند متغیره حاکی از آن است که مدل نظری توانسته است 48 درصد از تغییرات متغیر وابسته را در میان نمونه تحقیق توضیح دهد. تحلیل مسیر متغیرهای مستقل با متغیر وابسته نیز نشان می دهد که متغیرهای تجربه ارتباط با طبیعت با 0.617 و ارزش های زیست محیطی با 0.346 درصد، به ترتیب بیشترین تأثیر را بر متغیر وابسته داشته اند.
تأثیر مخارج اجتماعی دولتها بر توسعه ی اقتصادی زنان (با تاکید بر آموزش و سلامت)،در منتخبی از کشورهای آسیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
حوزههای تخصصی:
مطالعات متعدد در زمینه ی توسعه ی انسانی نشان می دهد که دستیابی به توسعه ی پایدار بدون در نظر گرفتن توسعه اقتصادی اجتماعی زنان در عرصه های مختلف ممکن نیست. با توجه به شرایط زنان در جوامع در حال توسعه ، اهمیت موضوع برای این دسته ازکشورها پررنگ تر به نظر می رسد. با توجه به نقش کلیدی و بااهمیت دولت ها در ارتقاء سطح توسعه ی جوامع، تأثیر سیاست های مالی و مخارج اجتماعی دولتها بر توسعه ی اقتصادی اجتماعی زنان می تواند تأثیری مثبت و جلوبرنده بخصوص در جوامع در حال توسعه داشته باشد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر مخارج اجتماعی دولتها بر توسعه ی اقتصادی اجتماعی زنان با تاکید بر آموزش و سلامت در منتخبی از کشورهای آسیایی در حال توسعه، از جمله ایران طی سالهای 2013-1980 است. بدین منظور از روش برآورد حداقل مربعات معمولی (OLS) کلیه معادلات بر آورد شد. یافته های تحقیق بیانگر آنست که به طور کلی مخارج اجتماعی دولتها روی هردو فاکتور سلامت و آموزش زنان در کشورهای در حال توسعه مورد مطالعه تأثیر مثبت داشته است. همچنین یافته های تحقیق بیانگر آنست که مخارج اجتماعی دولت ها روی فاکتور سلامت، درکشورهای در حال توسعه با شاخص توسعه انسانی (HDI) پایین تر، تأثیر بیشتری داشته است.
اندازه گیری بین نسلی تله فقر در میان نسل سنی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روی هم رفته، مسئله فقر و فقر زنان به گونه خاص از جمله مسایل اجتماعی است که در سال های اخیر تلاش شده است راهبردهایی جهت کاهش آن اتخاذ گردد. نتایج بررسی های آماری نشان می دهد فقر و نابرابری در بین زنان بیش از مردان است. به همین منظور این پژوهش در پی آن است تا در یک مطالعه موردی در نسل سنی زنان تله فقر را مورد مطالعه قرار دهد. جهت بررسی این پدیده، نوعی الگوی داده سازی شبه پانل طراحی شده است. در الگوی طراحی شده، با ترکیب داده های مقطعی بودجه خانوار، رفتار متولدین 1310 تا 1350 در طی 21 سال مورد ردیابی قرار می گیرد. نمونه مورد بررسی در این داده ها، تنها شامل زنانی است که سرپرست خانوار هستند. بر همین اساس، مجموع حجم نمونه در این پژوهش شامل 18682 مشاهده در نسل سنی 1310 تا 1350 است. جهت پردازش داده های نمونه از نرم افزار STATA و روش سنجی حداقل مربعات معمولی (OLS) استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که در طی سال های یاد شده سرپرست هایی که دارای میانگین سطح درآمدی هستند، درون تله فقر قرار نمی گیرند.