فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۸۱ تا ۳٬۸۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
باوجود اهمیت نظام آموزش عالی، همچنان ابعاد و مؤلفه های مختلف ایستایی و پویایی آن به خوبی روشن نیست.لذا هدف اصلی این مقاله شناسایی ابعاد و مؤلفه های پویایی و ایستایی نظام آموزش عالی و مشخص کردن مؤلفه های تأثیرگذار و تأثیرپذیر در دانشگاه های آزاد و دولتی است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی، از تکنیک تحلیل مضمون با نرم افزار MAXQDA12 ، برای شناسایی عوامل و مؤلفه ها استفاده شده است. در ضمن مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان دانشگاه در سال 1397 به صورت کدهای باز و محوری و گزینشی انجام شده و برای تعیین مؤلفه ها اثرگذار و اثرپذیر از معادلات ساختاری تفسیری(ISM) استفاده شده است. با توجه به مصاحبه های نیمه ساختاریافته، 401 کدباز و 102 کد محوری برای پویایی و ایستایی استخراج گردید، که درنهایت 13 مؤلفه اصلی برای آموزش عالی مشخص شد. پس ازآن با توجه به پرسشنامه ماتریسی معادلات ساختاری تفسیری، مؤلفه های استاد، رویکرد آموزشی، عوامل اقتصادی،عوامل فرهنگی - اجتماعی، محتوای برنامه ریزی درسی - آموزشی و عوامل سیاسی از عوامل اثرگذار و دانشجو، اهداف سازمانی، استانداردها، ساختار،رهبری - مدیریت، کارکنان و نوع سازمان از عوامل اثرپذیر شناسایی شدند.همچنین مؤلفه ها و زیر مؤلفه های بیان شده در این پژوهش بیانگر عوامل کاربردی در نظام آموزش عالی پویا و مؤلفه های ایستایی نشان دهنده وضع موجود در جامعه دانشگاهی است. ازنظر خبرگان مؤلفه رویکردهای آموزشی از تأثیرگذارترین عوامل در پویایی نظام دانشگاهی بیان شده است.
تاثیر رهبری تحول آفرین بر تعهد سازمانی با توجه به نقش میانجی رضایت شغلی معلمان مدارس مقطع دوم متوسطه ی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
158 - 170
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین تاثیر رهبری تحول آفرین بر تعهد سازمانی با توجه به نقش میانجی رضایت شغلی معلمان مدارس مقطع دوم متوسطه ی شهر تهران در سال 1397 صورت گرفت. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل معلمان مدارس مقطع دوم متوسطه ی شهر تهران بودند که از این میان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس فرمول کوکران برای جوامع نامحدود 384 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه ی استاندارد تعهد سازمانی، رهبری تحول آفرین و رضایت شغلی بود. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، توصیف داده ها از طریق میانگین، انحراف معیار و ... با استفاده از نرم افزار Spss-21 و استنباط آماری داده ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار LISREL-v8.80 انجام پذیرفت. ویژگی های فنی پرسشنامه شامل پایایی، روایی همگرا و روایی واگرا بررسی گردید و همچنین ضرایب مسیر و ضرایب معناداری نرم افزار برای بررسی فرضیه های پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. در نهایت یافته های پژوهش تاثیر رهبری تحول آفرین و ابعاد آن شامل نفوذ آرمانی، انگیزش الهام بخش، تحریک فرهیختگی و حمایت های توسعه گرا را بر تعهد سازمانی معلمان با توجه به نقش میانجی رضایت شغلی معلمان مدارس مقطع دوم متوسطه ی شهر تهران مورد تأیید قرار داد.
تجارب و چالش های کودکان دارای پدر مصرف کننده مواد (یک مطالعه پدیدارشناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
127 - 167
حوزههای تخصصی:
یکی از ارزش های اساسی حرفه مددکاری اجتماعی، عدالت اجتماعی و توجه ویژه به افراد و اقشار آسیب پذیر و به خصوص کودکان در شرایط دشوار است. این مقاله به بررسی تجارب و تنش های ناشی از زندگی با پدر مصرف کننده مواد، به منظور کاهش مشکلات این کودکان پرداخته است.روش پژوهش حاضر، پدیدارشناسی بوده و برای تحلیل اطلاعات و مصاحبه ها از تحلیل تماتیک بهره گرفته شد. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نیز معیار اشباع نظری، 28 کودک دارای پدر مصرف کننده مواد، در بحث های گروهی متمرکز و مصاحبه های عمیق انفرادی شرکت نمودند. با تحلیل اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها، هفت مقوله اصلی در خصوص مشکلات کودکان به دست آمد که شامل؛ نگرش منفی به خود، آزار و اذیت توسط اعضای خانواده و دیگران، طرد و انزوا، بی برنامگی و روزمرگی، پذیرش قهرمان نگون بخت، درام هرج ومرج در خانواده و اختلال حمایت والدین می باشد. یافته ها نشان می دهد که کیفیت روابط کودکان و والدین و همچنین اعضای خانواده رضایت بخش نیست. خشونت خانگی یکی از مشکلات شایع این نوع خانواده ها محسوب می شود و کودکان از عوامل محافظتی تاب آوری محروم هستند.
The role of family functioning and generation gap in the relationship between parental controls style and addiction to social networks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of present study is investigation the role of family functioning and generation gap in the relationship between parental controls style and addiction to social networks. Methodology: The present study is a descriptive one. Theoretical bases of the study were collected by reputable sites, books and related articles. The information and data for hypothesis testing were gathered by standard and a researcher-made questionnaire. Statistical society was all of male and female student of the second year of high schools in district 5 of Tehran (140 persons). After data collection, data analysis was performed using SPSS and PLS. In this study, Validity and reliability of the questionnaire was approved. Validity of the questionnaire was accepted by expert opinion of university and reliability of that was calculated by Cronbach's alpha and the value of that was 0.82. Findings: Results showed that family functioning and generation gap have significant roles in the relationship between parental controls style and addiction to social networks. Discussion: Therefore, it can be concluded that by improving family functioning and reducing the generation gap, better control of addiction to social networks can be created.
Developing the Training Package of Self-Awareness based On the Logo-therapy Approach in Order to Improve the Self-Control of Adolescent Girls(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to develop a self-awareness education package based on the logo-therapy approach in order to improve the self-control of adolescent girls. Methodology: The method of this study was a combined method. The statistical population of the study was all theologians and professors in the field of the domain of logo-therapy. Sample size was determined by referring to the saturation rule of 15 people who were selected purposefully. In order to achieve the goal of research, the establishment of the general headings of the package, the conversion of general headings to more precise titles, establishment of the purpose for each heading, the compilation of the content necessary to achieve the purposes, qualitative and quantitative review of the package to the opinion of the experts, were done. Findings: The results of the content validity analysis of the package, according to the experts, showed that CVR = 0.73 and CVI = 0.83, both of them were in the optimum level and the content validity of the package was confirmed. Also, Cronbach's Alpha coefficient for determining the internal consistency of experts in the component of self-communication was 0.73, in the component of communication with the others was 0.77 and for the component of communication with the universe was 0.79. Conclusion: According to the findings of the study, it is suggested that psychotherapists use the self-awareness training package (based on the logo-therapy approach) in order to correct attitudes to strengthen self-control in adolescent girls.
فقر چندبعدی زنان و مردان سرپرست خانوار در مناطق شهری و روستایی ایران با استفاده از روش آلکایر و فوستر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶۹
185-227
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کاهش فقر یکی از مهم ترین اهداف اقتصادی و اجتماعی سیاست مداران و برنامه ریزان در جوامع مختلف است. زنان بیش از مردان در معرض فقر و تبعیض جنسیتی قرار دارند. این مسئله به این دلیل است که زنان از قابلیتها و امکانات لازم برای توانمندی و کاهش فقر برخوردار نیستند. ازاین رو، برای سیاست گذاری و تدوین برنامه های فقرزدا در کشور به ویژه در خانوارهای با سرپرست زن، لازم است با بهره گیری از شاخصهای سنجش فقر، پیش از هر اقدامی تصویری دقیق از وضعیت فقر آنها ترسیم شود. در این مقاله سعی بر این است پس از اندازه گیری شاخص فقر چندبعدی در خانوارهای با سرپرست زن و مرد به تجزیه وتحلیل وضعیت فقر زنان سرپرست خانوار پرداخته شود و عوامل مؤثر بر فقر آنها نیز سنجیده شود. روش: در این مطالعه محاسبه شاخص فقر چندبعدی زنان و مردان سرپرست خانوار به روش آلکایر و فوستر (AF) در سه بعد آموزش، سلامت و استاندارد زندگی و با سیستم وزن دهی برابر صورت گرفته است. بدین منظور از داده های خام هزینه-درآمد خانوار مرکز آمار ایران سال 1394 استفاده شده است. علاوه بر این، به منظور بررسی عوامل مؤثر بر فقیر شدن زنان سرپرست خانوار مدل رگرسیونی لاجیت بکار گرفته شده است. یافته ها: وسعت و شدت فقر در هر دو مناطق شهری و روستایی در میان زنان سرپرست خانوار در مقایسه با مردان بیشتر است و تفاوت زیادی در شاخص فقر چندبعدی زنان سرپرست خانوار در مناطق شهری با رقم 0942/0 و شاخص فقر چندبعدی مردان سرپرست خانوار با رقم 0516/0 وجود دارد. در مناطق روستایی نیز میزان شاخص فقر چندبعدی زنان سرپرست خانوار معادل 067/0 و شاخص فقر چندبعدی مردان سرپرست خانوار معادل 0364/0 است. بیشترین محرومیت در خانوارهای زن سرپرست در مناطق شهری به ترتیب در زیرشاخصهای دسترسی به شبکه فاضلاب، تعداد سالهای تحصیل و دسترسی به بیمه درمانی و بیشترین محرومیت در مناطق روستایی به ترتیب در زیرشاخصهای دسترسی به شبکه فاضلاب، تعداد سالهای تحصیل و نوع اسکلت بنا بوده است. مدل رگرسیونی لاجیت نیز نشان داد مسن بودن زن سرپرست خانوار، بیکاری و خانه دار بودن وی و همچنین متأهل بودن آنها در مقایسه با سرپرستان مطلقه، احتمال فقیر بودن آنها را افزایش می دهد. بحث: بر اساس یافته های تحقیق فقر چندبعدی خانوارهای با سرپرست زن از فقر چندبعدی خانوارهای با سرپرست مرد در هر دو مناطق شهری و روستایی بیشتر است که نشان دهنده لزوم توجه بیشتر به زنان سرپرست خانوار در برنامه های کاهش فقر است. اندازه گیری شاخص فقر چندبعدی به تفکیک زیرشاخصها نیز بخشهای دارای اولویت در برنامه های کاهش فقر را مشخص کرد. نتایج مدل رگرسیونی لاجیت نیز نشان داد که ازنظر برنامه ریزی برای کاهش فقر، زیرشاخص تعداد سالهای تحصیل اهمیت بسیاری دارد؛ زیرا توانمند شدن زنان سرپرست خانوار در بعد آموزش به معنی توانایی یافتن شغل و کسب درآمد است.
تدوین مدل بومی عوامل جامعه شناختی بازدارنده ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار زیر پوشش کمیته امداد کشور ایران در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۰
۱۸۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در فاصله دو سرشماری 1390-1385 میزان زنان سرپرست خانوار از 6.5 به 12.1 درصد جمعیت خانوارهای کشور رسیده است. از طرفی میزان ازدواج مجدد زنان مطلقه ایرانی 25 درصد کمتر از نرخ جهانی شده و اکثر این زنان به دلیل عدم ازدواج مجدد و فقر مالی تا پایان عمر تحت حمایت نهادهای حمایتی باقی می مانند. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات ترکیبی( کیفی-کمی) است. قلمرو پژوهش در مرحله کیفی تمامی زنان سرپرست خانوار(60-15 ساله) مددجوی کمیته امداد در سال 1395 و متخصصان صاحبنظر و مقالات و متون مرتبط با ازدواج مجدد زنان بود که نمونه گیری به صورت هدفمند متوالی از زنان تا سرحد اشباع (12 نفر) و دو منبع دیگر تا سرحد کفایت (متخصصان 20نفر و منابع 62 مورد) انجام پذیرفت و با روش مصاحبه اکتشافی از زنان و متخصصان و مطالعه متون عوامل مؤثر بر آمادگی زنان سرپرست خانوار برای ازدواج مجدد شناسایی و داده های هر سه منبع به روش کدگذاری سیستمیک (باز، محوری، انتخابی) نظریه برخاسته از داده تحلیل و به طور مجزا و ترکیبی (مثلثی) دسته بندی شد. مرحله دوم (کمی) از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی و در حیطه پژوهشهای رگرسیونی و با کمک نرم افزار Amos22 و SPSSver.24 و با روشهای تحلیل معادلات مدل ساختاری، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون t مستقل، ماتریکس همبستگی، تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی انجام گرفت. جامعه هدف زنان سرپرست خانوار مشابه مرحله کیفی بود و حجم نمونه برای دو گروه مستقل زنان مطلقه و بیوه (740 نفر) تعیین و با روش نمونه گیری سهمیه ای متناسب با حجم، به صورت تصادفی انجام شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با روایی همگرا، روایی تشخیصی (0/90 p>) و پایایی (ضریب آلفای کرنباخ ، 0/70 α >) مناسب بود. یافته ها: با کدگذاری باز اطلاعات سه سویه سازی شده به 148 مقوله که در کدگذاری محوری بر اساس شباهت موضوعی در 7 مقوله اصلی و در کدگذاری انتخابی در یک مقوله اصلی دسته بندی شد و مدل بومی عوامل بازدارنده ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار بر اساس نتایج فوق و استنباط محقق و مشورت با متخصصین ذی ربط تدوین شد و پرسشنامه ای جهت سنجش برازش مدل ساخته شد. همچنین، تحلیل داده های کمی و میدانی نشان داد که مدل مفهومی بومی تدوین شده در مرحله کیفی برازش داشت و مورد تأیید قرار گرفت (ضریب تعیین 0/73). و بین متغیرهای عوامل اجتماعی پژوهش با متغیر میزان آمادگی برای ازدواج مجدد رابطه معنادار معکوس (کاهنده) وجود دارد. بحث: میانگین میزان بازدارندگی ازدواج مجدد برای عوامل اجتماعی پایین تر از متوسط و مقولات عدم تعادل بازار عرضه و تقاضای ازدواج مجدد و روابط آزاد بین دو جنس به ترتیب بیشترین بازدارندگی را بر میزان آمادگی ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار دارند و میزان آمادگی برای ازدواج مجدد در گروه زنان مطلقه به طور معناداری بالاتر از گروه زنان بیوه بود. با افزایش سن زنان، افزایش تعداد فرزندان و داشتن فرزند دختر، میزان آمادگی برای ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار کاهش می یابد، ولی تنوع محل سکونت، قومیت، تأثیری بر آن ندارد.
مطالعه خرده فرهنگ هم باشی در کلان شهر تهران (شرایط، زمینه ها و پیامدها)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۱
320-279
حوزههای تخصصی:
در طی سالهای اخیر هنجارها و ارزشهای حاکم بر زندگی خانوادگی در سراسر جهان تغییر یافته است، جامعه ما نیز در این زمینه تحولات گسترده ای را تجربه کرده است ازجمله آنها می توان به شکل گیری خرده فرهنگ هم باشی در کلان شهر تهران اشاره کرد. این شیوه تعامل بین دو جنس شاید در ممالک دیگر امری عادی باشد، اما در جامعه ما به عنوان یک شوک فرهنگی در نظر گرفته می شود. این مقاله در پی مطالعه خرده فرهنگ هم باشی و برخی آثار آن در شهر تهران است. روش: این پژوهش با روش تحقیق کیفی و مصاحبه های عمیق در بین نمونه ای متشکل از 20 نفر از افرادی که تجربه زیسته هم باشی در شهر تهران را دارند به انجام رسیده است. یافته ها: مقوله ها و زیرمقوله های استخراج شده نشان داد که فردگرایی، بازاندیشی، تفاوت نسلی، فاصله بین بلوغ جنسی و بلوغ اقتصادی، هزینه-سود به عنوان شرایط علی، مهاجرت شغلی-تحصیلی، سبک زندگی، تقدس زدایی از ازدواج به عنوان شرایط زمینه ای، آشنایی با زندگی هم باشی افراد دیگر و تجربه دوستی با جنس مخالف به عنوان شرایط مداخله گر و بازتعریف نقشهای جنسیتی و اعتقاد به برابری در بین زوجهای هم باش به عنوان راهبردها (استراتژی) مشخص شده است. پیامدهای زندگی هم باشی بر اساس نتایج این پژوهش به دو دسته فردی و اجتماعی قابل تقسیم است. داغ ننگ، آسیب پذیری دختران، بی ثباتی در زندگی هم باشها به عنوان پیامدهای فردی، کاهش تعاملات اجتماعی، کاهش کارکرد خانواده به عنوان پیامدهای اجتماعی در نظر گرفته شده است. بحث: گرایش به سمت خرده فرهنگ هم باشی به موازات حرکت جامعه به سوی مدرنیته و گسترش ارتباطات و تحولات فرهنگی ناشی از آن بوده است و در افراد هم باش، دل بستگی و تعهدی که باید نسبت به ارزشهای پذیرفته شده در جامعه باشد کمرنگ شده است؛ بنابراین می توان گفت، رشد فردگرایی و عقلانیت در بین افراد جامعه، بازتولید نشدن ارزشهای نسل قبل در بین نسل جدید، بازاندیشگی در بین نسل جوان و... در کاهش اهمیت ازدواج و علاقه مندی به شیوه های جدید ارتباط بین زن و مرد تأثیرگذار است.
مطالعه ی جامعه شناختی نقش مداخله گرایانه ی سرمایه های فرهنگی و نمادین در تأثیرگذاری سرمایه ی اقتصادی بر بروز رفتارهای پرخطر در بین جوانان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
49 - 90
حوزههای تخصصی:
بروز رفتارهای مخاطره آمیز دوره ی جوانی در دهه های اخیر، تهدیدی جدی علیه سلامت فردی و اجتماعی فرد است که می تواند چرخه ی زندگی این قشر را با مشکلات اساسی روبه رو سازد. در تحقیق حاضر نیز براساس رویکرد نظری بوردیو به بررسی نقش مداخله گرایانه ی سرمایه های فرهنگی و نمادین در تأثیرگذاری سرمایه ی اقتصادی بر بروز رفتارهای پرخطر در بین جوانان شهر تبریز پرداخته شده است. روش تحقیق این پژوهش پیمایش است و جامعه ی آماری در این پژوهش، شامل کلیه ی افراد واقع در سنین 34-15 سال شهر تبریز به تعداد 579694 نفر است، که از این تعداد، 630 نفر با استفاده از فرمول آماری کوکران و شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند، ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه محقق ساخته است، برای برآورد اعتبار پرسشنامه از اعتبار صوری و سازه ای و برای سنجش پایایی از تکنیک آلفای کرونباخ استفاده شده است که ضرایب پایایی به دست آمده برای تمامی متغیرها بالاتر از 7/0 است. همچنین برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSS 22 و Smart-PLS استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که همبستگی بین مؤلفه های سرمایه ی فرهنگی (بعد تجسدیافته و عینیت یافته)، سرمایه ی نمادین و سرمایه ی اقتصادی با بروز رفتارهای پرخطر در سطح معناداری کمتر از 01/0 به تأیید رسید، نوع رابطه نیز منفی و معکوس است. براساس مدل معادلات ساختاری پژوهش، متغیرهای حاضر در مدل توانسته اند 7/15 درصد از تغییرات متغیر وابسته ی رفتارهای مخاطره آمیز را به صورت مستقیم و غیرمستقیم تبیین نمایند.
تأثیر اقدامات ترمیمی پلیس در پیشگیری اجتماعی از جرم با نقش میانجی اعتمادسازی (مورد مطالعه: کلانتری های استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
51 - 74
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عدالت ترمیمی پاسخ و واکنشی است به بزه که بر ترمیم و جبران خسارت های بزه دیده تأکید و تمرکز داشته و بزهکار را نسبت به آسیب و خساراتی که بوجود آورده مسئولیت پذیر می نماید. برای تحقق چنین رویکردی، توجه به متغیر های تأثیرگذار بر ارتقاء اقدامات ترمیمی پلیس ضروری است. لذا هدف از انجام این پژوهش، شناسایی میزان تأثیر اقدامات ترمیمی پلیس بر پیشگیری اجتماعی از جرم با نقش میانجی اعتمادسازی می باشد. روش شناسی: روش تحقیق حاضر از نظر داده ها کمی و از نظر اهداف کاربردی و از نظر ماهیت، مطالعه ی همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را مدیران فرماندهی انتظامی استان قم تشکیل می دهند. حجم نمونه و روش نمونه گیری بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 110 نفر تعیین گردید. برای اندازه گیری شاخص ها از پرسش نامه 61 سوالی محقق ساخته بر اساس مبانی نظری استفاده شد. اعتبار ابزار به وسیله ی آلفای کرونباخ 91/0 محاسبه و برای بررسی روایی کل مؤلفه های این پرسش نامه ابتدا از روش صوری و سپس از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. برای آزمون فرضیه ها از آزمون های میانگین و مدل معادلات ساختاری در بسته ی نرم افزاری spss و Lizrel استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر این است که اقدامات ترمیمی پلیس بر پیشگیری اجتماعی از جرم به طور مستقیم 63/. درصد تأثیر مستقیم و 42/. درصد از طریق اعتمادسازی اثر غیرمستقیم دارد. ضمن این که اعتمادسازی 71/. درصد تأثیر مستقیم بر اثر اقدامات پلیس در پیشگیری اجتماعی از جرم دارد. همچنین اقدامات ترمیمی پلیس75/. درصد تغییرات اعتمادسازی را می تواند پیش بینی نماید. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد، میزان تأثیر مستقیم و غیرمستقیم اقدامات ترمیمی پلیس بر پیشگیری اجتماعی از جرم، مبین این مطلب است که برای ارتقاء اقدامات پلیسی ناظر بر پیشگیری اجتماعی از جرم، نه تنها مؤلفه ها و شاخص های اقدامات ترمیمی پلیس را باید تقویت نمود، بلکه تقویت متغیرهایی مانند اعتمادسازی که در این مطالعه به عنوان متغیر میانجی وارد گردید، مورد توجه، بازنگری و تقویت قرار گیرند.
Iranian Women, Inside or Outside of the Stadium? An Anthropological Study on Female Representation of National Identity in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A controversial and comprehensive debate that has resulted in numerous discursive clashes in Iran pertains to the presence of women at stadiums during male soccer matches. Different discourse systems have expressed their own contradictory and opposite stances in terms of whether Iranian women have the right to attend such events inside or outside the stadium, ranging from different notions of ritual pollution and moral threats to gender equality and women rights in public spheres and spaces. When the debate is considered more in depth, a question arises about the female representation of national identity in Iran: What is the status and role of the female body in symbolic demonstration of the national body of Iranian society as a kind of social body? It seems that there is a discursive debate about the symbolic representation of female body in public sphere in Iran. To provide further insight into this question, ethnographic methods, participant observations and different models of interviews (focus and nominal interviews) were employed in the fields and cultural areas under study. The purpose of this article is to examine the systems of discourses about the allowance or prohibition of the presence of women at soccer stadiums and the cultural foundations and backgrounds that have given shape to these discourses over recent decades.
بررسی رابطه بین دینداری و آگاهی از حقوق شهروندی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آگاهی بخشی به عنوان یکی از کارکرد های دین شناخته شده است. از طرف دیگر دین یک نهاد سنتی است که با نهاد ها و ارزش های مدرن دارای چالش و شهر جایگاه اصلی ایفای حقوق شهروندی است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی دینداری و آگاهی از حقوق شهروندی در بین دانشجویان است که برای رسیدن به اهداف پژوهش، از نظریه ی لاکمن استفاده شده است. پژوهش به روش پیمایشی انجام شده و داده ها با ابزار پرسشنامه که از پایایی و روایی مناسب برخوردار بوده و با استفاده از شیوه ی نمونه گیری طبقه ای تصادفی ساده از 384 نفر از دانشجویان دانشگاه یزد در سال 1396 جمع آوری شده است. برای تحلیل داده های آماری، از تکنیک هایی همچون تحلیل واریانس و پیرسون در نرم افزار SPSS و طراحی مدل از Amos استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که میزان دینداری دانشجویان بالا و میزان آگاهی از حقوق شهروندی آن ها متوسط است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه ی معنا داری بین دینداری و آگاهی از حقوق شهروندی وجود دارد. با توجه به مدل رگرسیون، دینداری 7/19 درصد از واریانس حقوق شهروندی را تبیین می کند.
بررسی مقایسه ای رسوخ خرافات در نگرش به شیوه های بهداشتی و درمانی عامه مردم و تحصیل کرده های دانشگاهی استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گذشته به دلیل عدم دسترسی به پزشک، طبابت در بین مردم به صورت عامیانه و غیر حرفه ای رایج بود. هدف این پژوهش بررسی تحصیلات دانشگاهی در کاهش میزان خرافات در شیوه های بهداشتی و درمانی می باشد. این مطالعه از نوع توصیفی، مقایسه ای است که در استان کهگیلویه و بویراحمد انجام گرفته است. شرکت کنندگان شامل 500 نفر بودند که شامل: عامه مردم که شامل تحصیلات بالاتر از ششم ابتدائی تا دیپلم (159 نفر)، دانشجویان مقطع کارشناسی (189 نفر) و دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد (152 نفر) هستند. دانشجویان (کارشناسی و کارشناسی ارشد) به صورت تصادفی مرحله ای انتخاب شدند اما افراد عادی از نزدیکان دانشجویانی بودند که به عنوان نمونه همکاری کردند ولی با شرط اینکه تحصیلات دانشگاهی را تجربه نکرده باشند. یافته ها نشان می دهد عامه مردم بیشتر از تحصیل کرده های، دانشگاهی و افراد متاهل بیشتر از افراد مجرد، افرادی که سن بالاتر از 50 سال دارند بیشتر از افرادی که کمتر از 50 سال سن دارند، به خرافات اعتقاد داشتند. زنان در گروه عامه مردم بیشتر از مردان همین گروه به خرافات معتقدند. اما میزان خرافات در زنان و مردان تحصیل کرده دانشگاهی تفاوتی وجود نداشت. تحصیلات دانشگاهی به کاهش خرافات در افراد منجر می شود.
تبیین رابطه مدرنیته و خانواده گرایی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولاتی که در غرب تحت عنوان مدرنیته اتفاق افتاده، پیامدهایی را در سایر نقاط جهان به جای گذاشته که ممکن است در بستر جامعه برای آن فرهنگ سازی نشده باشد. کشور ایران نیز از آن امر مستثنا نیست. خانواده گرایی که از مهمترین ارزشهای وابسته به هر فرهنگی است، به نگرش های وفاداری، اعتماد و همکاری در بین اعضای خانواده تاکید می توان، در جوامع مختلف در حال تغییر است. این پژوهش با روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه (پرسشنامه استاندارد خانواده گرایی و پرسشنامه محقق ساخته) انجام گرفت. حجم نمونه برابر 665 نفر تعیین و با استفاده از نمونه گیری سهمیه ای، سهم هر منطقه از شهر مشخص و نمونه ها در هر منطقه به صورت تصادفی انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار اس پی اس اس انجام شد. برای تحلیل داده ها از رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده گردید. بر اساس یافته ها مشخص شد که بین مدرنیته و خانواده گرایی رابطه معنی دار وجود دارد. هر چند عقلانیت و فردگرایی و نگرش مثبت به اشتغال زنان به عنوان ابعاد مدرنیته در جامعه روند رو به رشد دارد، لکن خانواده گرایی بالا می باشد و خانواده به حیات خود ادامه می دهد.
مطالعه کیفی مصرف قلیان در میان پسران جوان شهر جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف قلیان، به دلایل متفاوتی در سال های اخیر شیوع زیادی داشته است و پسران جوان، یکی از عمده ترین مصرف کنندگان آن به شمار می آیند. هدف این پژوهش، بررسی دلایل و زمینه های اجتماعی مصرف قلیان در بین جوانان شهر جیرفت است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای اجرا شده است. برای این کار، با 47 نفر از جوانان شهر جیرفت که با روش نمونه گیری نظری و هدفمند انتخاب شده اند، مصاحبه های عمیق انجام شده و با شروع انجام مصاحبه ها در خلال آن، گزاره های معنادار و سپس، مفاهیم مربوط به آن مشخص شده است و بعد از آن، مفاهیم در مقوله ها دسته بندی شده اند. بعد از انجام کدگذاری باز، محوری و گزینشی، ۸ مقوله اصلی به دست آمده است که این مقوله های اصلی عبارت اند از: قهوه خانه در دسترس، مصرف جایگزین، تکمیل کننده، فشار دوستان، رهایی از نظارت خانواده، محیط نابسامان، مصرف در خانواده، کنجکاوی و هیجان. براساس مقولات به دست آمده، نابهنجاری چند دامنه به صورت مقوله اصلی از داده ها استخراج شده است و طبق مقوله های حاصل شده از اطلاعات، می توان گفت مصرف قلیان درزمینه اجتماعی و تعاملات متناسب با مصرف، شکل گرفته است و سپس رشد می کند.
خلاءهای قانونی پلیس در ایستگاه های بازرسی انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
251 - 272
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: قانون آیین دادرسی کیفری 1392، نقش بسیار مهمی را در ایجاد توازن بین حقوق فردی و اجتماعی افراد جامعه با حقوق حاکمیتی ایفا می کند. لیکن آنچه مبرهن است؛ تحولات پرشتاب اجتماعی، افزایش دامنه و سرعت انتقال جرایم، تغییر و پیچیدگی شگردهای ارتکاب جرم و نیز ورود جرایم نوظهور به عرصه اجتماعی مسیر اجرای قوانین را با چالش هایی مواجه می سازد که در تدوین از افق فکری دور مانده اند و خلاءهای قانونی ناشی از عدم پیش بینی تمام زوایای دور و نزدیک توسط قانونگذار، پلیس را نیز به عنوان یکی از دستگاه های امنیت ساز و مجری قانون با چالش های عمده ای به خصوص هنگام برخورد با مواردی از جرایم غیرمشهود و مشکوک در بازرسی بدنی اشخاص و نیز بازرسی انتظامی خودرو مواجه می سازد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی خلاءهای قانونی پلیس در ایست و بازرسی انتظامی نفر و خودرو می باشد.
روش: این پژوهش در محدوده مکانی فرماندهی انتظامی استان اردبیل انجام گرفته و جامعه آماری آن به تعداد 68 نفر، شامل کلیه کارکنان محورهای ایست بازرسی استان اردبیل می باشد. به دلیل محدودیت جامعه آماری و به منظور پایایی و روایی پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته، کارکنان پلیس های موادمخدر، پلیس آگاهی، کارکنان مبارزه با قاچاق کالا و کارشناسان خبره انتظامی و پلیس پیشگیری استان نیز مورد پرسش واقع گردیده اند.
یافته ها و نتایج: یافته ها نشان می دهد که در بازرسی بدنی اشخاص، وسایل نقلیه و ... خلاء های قانونی در ایستگاه های ایست و بازرسی وجود دارد. هماهنگی قضایی برای انجام بازرسی بدنی هنگام مواجهه با افراد مظنون، وجود برداشت های ناهمگون درباره آمران به معروف و ناهیان از منکر مبنی بر حریم خصوصی بودن یا نبودن داخل خودروهای شخصی، نامعلوم بودن وضعیت اموال مکشوفه غیرمجاز بلاصاحب، مهم ترین چالش های ایست بازرسی در قانون جدید آیین دادرسی کیفری می باشد.
بررسی تأثیر تصویر بدن و مدیریت بدن بر مشارکت ورزشی زنان استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در پی توصیف و تبیین رابطه بین تصویر بدن و مدیریت بدن با مشارکت ورزشی زنان است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است و داده های آن با پرسش نامه جمع آوری، استخراج و تحلیل شدند. جمعیت زنان 19 سال به بالای استان ایلام که جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دهند، 193952 نفر است و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 500 نفر تعیین شد. نمونه ها با نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای شناسایی و داده ها از آنها جمع آوری شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تک متغیره و برای آزمون الگوی پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج نشان می دهند 2/49 درصد یعنی تقریباً نزدیک به نیمی از زنان یا ورزش نمی کنند یا به صورت نامنظم و تفریحی ورزش می کنند. 17 درصد از آنها با هدف سلامتی و بین 61 تا 120 دقیقه در هفته فعالیت ورزشی می کنند و 8/33 درصد معادل تقریباً یک سوم از نمونه آماری نیز به صورت منظم و حرفه ای مشارکت ورزشی دارند. نتایج تحلیلی و آزمون الگوی پژوهش نشان دادند دو متغیر تصویر بدن و مدیریت بدن و مؤلفه های آنها در مجموع به طور معناداری تا 56/0 از واریانس مشارکت ورزشی زنان را تبیین می کنند.
فضای مجازی، همنشینی و رفتارهای پرخطر: مطالعه رابطه همنشینی دانشجویان در فضای مجازی با رفتارهای پرخطر در فضای واقعی و مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
77 - 104
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فضای مجازی به افراد با علایق مشترک امکان می دهد یکدیگر را بیابند، تعامل و همنشینی داشته و رفتارهای هرچند ناهنجار و پر خطر را یاد بگیرند و تقویت کنند. این فضا محدودیت های زمانی، مکانی و نظارت -های اجتماعی حاکم بر رفتارها و همنشینی های افراد را برداشته و چندان مشخص نیست این تعاملات مجازی تا چه اندازه بر رفتارهای پر خطر جوانان مؤثر است. این مطالعه با هدف بررسی رابطه همنشینی در فضای مجازی با رفتارهای پرخطر در فضای مجازی و واقعی انجام شده است.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی می باشد و مطالعه با رویکردی کمی و روش پیمایش انجام شده است. نمونه آماری 400 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز بوده اند که با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب و پرسشنامه را تکمیل کرده اند. از روایی پژوهش با شیوه اعتبار صوری و از پایایی مقیاس ها با آزمون آلفای کرونباخ اطمینان حاصل شده است.
یافته ها: یافته های استنباطی نشان داد، بین استفاده از موبایل، اینترنت و در نهایت همنشینی در فضای مجازی با رفتارهای پرخطر در فضای مجازی و واقعی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، تحلیل رگرسیونی چند متغیره نشان داد متغیر همنشینی در فضای مجازی 37 درصد از واریانس رفتارهای پرخطر در فضای مجازی و واقعی را تبیین می کند.
نتیجه گیری: فضای مجازی نه تنها عرصه ای برای یادگیری رفتارهای پرخطر بلکه محیطی برای ظهور و بروز آنهاست؛ تأثیر همنشینی های مجازی بر رفتارهای پرخطر(مجازی و واقعی)، بیشتر از همنشینی ها در فضای واقعی است. یافته های این پژوهش از یک سو ضرورت بازنگری در نظریه همنشینی افتراقی را با توجه به فضای نوظهور مجازی خاطرنشان می کند و از سوی دیگر ضرورت توجه و نظارت بیشتر خانواده ها و مسئولان انتظامی در پیشگیری از آسیب ها و مخاطرات فضای مجازی را گوشزد می کند.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتکاب جرایم خشن و خاص در بین مجرمین در زندان شهرستان سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
225 - 250
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از آنجا که جرایم خشن دارای پیامدها و آسیب های روحی و جسمی گسترده ای برای افراد جامعه هستند و در سال های اخیر این جرابم رو به ازدیاد بوده اند لذا در پژوهش حاضر تلاش شده است تا به بررسی عوامل مؤثر بر ارتکاب جرایم خشن در بین زندانیان شهر سیرجان در فاصله سال های 90 تا 95 پرداخته شود.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی – پیمایش می باشد. نمونه این تحقیق کلیه زندانیان مرتکب جرایم خشن، به تعداد 63 نفر در زندان شهر سیرجان است، که در حال تحمل کیفر می باشند. روش به کار رفته در این پژوهش استفاده از مصاحبه و پرسشنامه باز بوده است. از کلیه مرتکبین جرایم خشن ، فقط 51 نفر حاضر به مصاحبه شدند .
یافته ها : بیشتر مجرمین مرد، دارای تحصیلات پایین، بیکار یا دارای مشاغل با درآمد کم می باشند و در گروه سنی کمتر از 35 سال مرتکب چنین جرایمی شده اند، و عواملی چون اعتیاد ، سابقه زندانی شدن، زندگی در مناطق جرم خیز، وضعیت خانوادگی زندانیان با جرایم خشن رابطه معنادار داشت .
نتیجه گیری : رفتار انحرافی آموختنی است و در فرآیند ارتباط با دیگران به ویژه در خانواده آموخته می شود. در مجموع می توان گفت عواملی چون سن ، جنسیت ، تحصیلات ، درآمد، شغل، داشتن اعتیاد، داشتن سابقه زندان، و داشتن خانواده ای با تحصیلات کم والدین و مشاغل کم درآمد و والدین معتاد یا والدین مجرم با سابقه زندان در خانواده، بر مجرم بودن فرد تأثیرگذار بوده اند.
تبیین جامعه شناختی عوامل اثرگذار بر نگرش مردم نسبت به عملکرد مدیریت شهری (مطالعه ی موردی: شهرداری منطقه ی یک اهواز در سال 1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
155 - 182
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین جامعه شناختی نگرش مردم نسبت به عملکرد مدیریت شهری در منطقه ی یک شهرداری اهواز با روش توصیفی – پیمایشی انجام و برای گردآوری اطلاعات (با نمونه ای 382 نفری با روش نمونه گیری خوشه ای همراه با تصادفیِ ساده) از پرسشنامه ی محقق ساخت استفاده شده است. آنالیز داده ها نیز با بهره گیری از آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. یافته های پژوهش روشن کردند که بین متغیرهای مستقل ابعاد اجتماعی-فرهنگی، فنی- عمرانی، خدماتی عملکرد شهرداری، مشارکت اجتماعی، آگاهی از حقوق شهرنشینی و طبقه ی اجتماعی و اقتصادی با متغیر وابسته ی نگرش مردم نسبت به عملکرد مدیریت شهری رابطه ی معنادار وجود دارد و در میان این متغیرها، عملکرد مدیریت شهری در بُعد اجتماعی و فرهنگی و طبقه ی اجتماعی- اقتصادی به ترتیب بیش ترین و کم ترین سهم را در تبیین متغیر وابسته داشتند.