فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۴۱ تا ۳٬۵۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
رضاشاه به دلیل ایجاد اصلاحات، تشکیل دولت مطلقه مدرن و یکسان سازی فرهنگی مورد نظر خود نیازمند به بازسازی هویت ملی جدید بود و به همین جهت برای رسیدن به مقصودش بسیاری از مورخان ایندوره را موظف ساخت تا با بهره گیری از روش تاریخ نگاری ناسیونالیستی به این کار بپردازند؛ به همین دلیل این نوع تاریخ نگاری در دوره رضاشاه پهلوی بسیارمورد اهمیت قرار گرفته است. نظریه ناسیونالیستی تاریخ نگاری مانند بسیاری دیگر از نظریه های تاریخ نگارانه ترکیبی است از استدلال هایی که بیانگر اشتراکاتی از ایران و نشانه های آن روایت پیوسته و متداوم از گذشته سرزمین ایران، تاریخ پرعظمت ایران باستان، تقدیس ارزش های ناسیونالیستی مانند استقلال خواهی و تصویر و تصور ایران یکپارچه که همگان به آن نگاهی یکسان و ستایش آمیز دارند. در پژوهش حاضر تلاش شده تا این نوع تاریخ نگاری مورد بررسی قرار گرفته و ضمن تأکید نگاه ناسیونالیستی حاکم بر این دوره، برخی ازمتون نگارش یافته در این مقطع تاریخی نیز مورد توجه واقع شوند. ارائه نوعی تفسیر و تحلیل ویژه از ترکیب ها و اشتراکات ملی و مذهبی که به صورت بارز و آشکار در آثار تاریخی ایندوره به چشم می خورد که تغییر نگارش تاریخ ایران و تغییر سبک و نگاه به آن را به روشنی نمایان می سازد.
تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی در حوزه ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران های جهانی، توسعه اقتصاد ملی را به یک مشکل اساسی تبدیل کرده است. یکی از راه های دستیابی به توسعه اقتصادی، بهبود مکانیسم های تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی است. با توجه به اهمیت و جایگاه دانشگاه ها، مراکز علمی و تحقیقات دانشگاهی در رفع نیازهای جامعه و حرکت به سمت تولید سرمایه از دانش تولید شده در این مراکز، لازم است اراهکارهای متناسب با شرایط ساختاری، محیطی و انسانی این مراکز برای تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی معرفی شود. بنابراین پژوهش حاضر به دنبال ارائه راهکارهای تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی در حوزه ورزش می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا جزء تحقیقات توصیفی- پیمایشی است. از نظر جمع آوری داده ها کیفی و از نظر محل جمع آوری داده ها میدانی- کتابخانه ای است. پژوهش حاضر در چهارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری روش نظریه داده بنیاد(گلیزری) انجام گرفت. در این پژوهش، از مصاحبه نیمه ساختاریافته به عنوان ابزار گردآوری داده ها استفاده شده که داده های حاصل از آن، با بهره گیری از کدگذاری باز، محوری و نظری تجزیه و تحلیل شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای هیات علمی دانشکده های تربیت بدنی، کارآفرینان دانشگاهی، مخترعین دانشگاهی در حوزه ورزش و دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود. نمونه گیری با استفاده از روش نمونه گیری نظری و روش قضاوتی هدفمند انجام و تا رسیدن به اشباع نظری دنبال شد که در مجموع 22 نفر از متخصصان را شامل می شد. نتایج بخش کیفی نشان داد راهکارهای تجاری سازی 57 مفهوم، 10 مقوله (آموزشی_پژوهشی، منابع انسانی، مدیریتی، بازاریابی، شخصیتی، ارتباطی، سیاست گذاری، حقوقی-نظارتی، مالی و سخت افزاری_ نرم افزاری) و 6 بعد (درون سازمانی، فردی، برون سازمانی، قانونی، امکانات_تجهیزاتی، اقتصادی) را شامل می شود. مدیران ارشد دانشگاهی و دولتی همواره باید تلاش کنند تا از این راهکارها برای تجاری سازی و تولید ثروت پژوهش های محققین و دانشمندان استفاده کنند.
تجارب خانواده های فرزندپذیر از مشکلات کودکان فرزندخوانده: رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۴
۲۰۶-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به گسترش و انتخاب فرزندپذیری به عنوان یکی از راههای تکمیل خانواده در جامعه ایران، پژوهش های اندکی در جهت شناخت مشکلات جسمی و روان شناختی کودکان فرزندخوانده انجام شده است. بنابراین، مطالعه حاضر به تبیین تجارب خانواده های فرزندپذیر از این پدیده پرداخته است. روش: مطالعه حاضر به روش کیفی و با رویکرد نظریه زمینه ای انجام شد. مشارکت کنندگان در پژوهش را 30 نفر از خانواده های فرزندپذیر تشکیل داده اند. انتخاب نمونه ابتدا با روش هدفمند آغاز و تا زمان رسیدن به اشباع اطلاعات به صورت نمونه گیری نظری ادامه یافت. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق بود و مصاحبه ها با روش اشتراوس و کوربین نسخه 2008 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: از تجزیه وتحلیل داده ها شش مقوله محوری به دست آمد. «عوامل تهدیدکننده فرزندپذیری» به عنوان پدیده در الگوی پارادایمی پژوهش حاضر آشکار شد. «مشکلات جسمی و رفتاری کودک» به عنوان عامل علی، «ظرفیت های کودک و محیط»، «پیشینه ناگوار کودک پیش از فرزندپذیری» و «تأثیرات کودکان با نیازهای ویژه» به عنوان عوامل مداخله گر و «رضایتمندی از فرزندپذیری» نیز به عنوان پیامد این الگوی پارادایمی مشخص شد. «رویارویی مدبرانه والدینی» به عنوان راهبرد اتخاذشده والدین فرزندپذیر در این مطالعه آشکار شد. بحث: برای زوجینی که با ناباروری و پیامدهای منفی آن در زندگی درگیرند، فرزندپذیری می تواند به عنوان یکی از راههای کامل کردن ساختار خانواده و تجربه نقش والدینی در نظر گرفته شود. با وجود اینکه، کودکان فرزندخوانده با مسائلی از قبیل تجربیات ناگوار آزار و غفلت پیش از فرزندپذیری، تأثیرات سوء زندگی مؤسسه ای و همچنین مشکلات جسمی و روان شناختی وارد زندگی خانواده فرزندپذیر می شوند، به کارگیری برخی راهبردهای مدبرانه رویارویی توسط والدین فرزندپذیر می تواند به موفقیت فرزندپذیری کمک کند. به کارگیری سبک های مواجهه مسئله مدار، وجود شناخت و آمادگی پیش از اقدام فرزندپذیری، حل وفصل مسائل ناباروری، مذاکره و توافق والدین برای فرزندپذیری، داشتن نگرش مثبت به فرزندپذیری و وجود حمایت های اجتماعی ازجمله این راهبردهاست.
ارائه الگوی دانشگاه کارآفرین با رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف سنتز ادبیات گسترده در مورد دانشگاه کارآفرین صورت گرفته تا چارچوب جامع و یکپارچه ای از دانشگاه را در قالب پارادایم کارآفرینی ارائه نماید. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی است و با روش کیفی فراترکیب[1] یا سنتز پژوهی انجام شده است. جامعه آماری، کلیه مطالعات انجام شده در بازه زمانی 1998-2017 می باشد، در این راستا 183 پژوهش در زمینه موضوع موردنظر ارزیابی و درنهایت 58 مقاله به صورت هدفمند انتخاب گردید و با تحلیل محتوا و ترکیب ادبیات مربوطه با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی، درمجموع 94 کد 22 مفهوم، 9 مقوله کلیدی طی فرآیند جستجو و ترکیب نظام مند انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت و اعتبار آن از طریق آزمون کاپای کافمن تأیید گردید. نتایج تحلیل نشان داد مهم ترین مقوله های کلیدی شناسایی شده شامل؛ استراتژی نوآورانه، رهبری کارآفرینانه، فعالیت های اقتصادی کارآفرینانه، فرهنگ کارآفرینانه، ساختار منعطف، سیاست های آموزشی- حمایتی، تأمین منابع، سازگاری با محیط نوآورانه و شبکه سازی است که در سه رده عوامل اصلی، زمینه ای و محیطی دسته بندی شدند و درنهایت پس از طی مراحل هفت گانه پژوهش الگوی جامع دانشگاه کارآفرین تدوین گردید. این پژوهش درک عمیق از ادبیات موجود در مورد دانشگاه کارآفرین را با سازماندهی عوامل مؤثر بر آن ارائه می دهد و می تواند در سیاست گذاری آموزش عالی جهت گذر از دانشگاه های تحقیقاتی به کارآفرین مورداستفاده قرار گیرد. [1] . Meta-synthesise
بررسی بازتاب هویت ملی در سینمای ایران (با تحلیل فیلم نامه آژانس شیشه ای، ناخدا خورشید و جدایی نادر از سیمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی فیلمنامه آژانس شیشه ای، ناخدا خورشید و جدایی نادر از سیمین می پردازد تا مشخص کند آیا اثری سینمایی که ساختار و شاکله خود را از آثار غربی وام گرفته بازتاب دهنده مولفه های هویت ملی در محتوی خود هستند یا خیر؟ این فیلم ها از این جهت انتخاب شده-اند که نه تنها الگوی داستان گویی فیلم های آمریکایی را پیش گرفته و ساختار دراماتیک شان بر مبنای درام ارسطویی ساخته شده اند بلکه از آثار شاخص دهه های شصت، هفتاد و هشتاد سینمای ایران بوده و به عنوان آثاری ملی شناخته می شوند. به همین جهت این مقاله ابتدا به معرفی مولفه های هویت ایرانی از نگاه نظریه پردازان داخلی خواهد پرداخت. سپس با تحلیل روایت در فیلمنامه این آثار و تمرکز بر شخصیت محوری داستان، فیلمنامه ها را به کشمکش های اصلی شخصیت محوری خلاصه کرده و مولفه های هویت ملی را در آن ها که ساختار اصلی فیلمنامه را شکل می دهند جستجو خواهد کرد. در نهایت این پژوهش به این نتیجه خواهد رسید که هر سه اثر با وجود بهره بردن از ساختار سه پرده ای ارسطویی توانسته اند هویت ملی را در خود بازتاب دهند. در این بین آژانس شیشه ای با بازتاب حداکثری در تمام کشمکش های خود به طور تام بازتاب دهنده هویت ایرانی است پس از آژانس شیشه ای فیلم ناخدا خورشید با بازتاب پنجاه درصدی و فیلم جدایی نادر از سیمین با بازتاب کمتر از پنجاه درصدی در رتبه های بعدی قرار دارند.
سیاست های تجارت مرزی و نقش آن در زندگی تحصیلی جوانان مرزنشین(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش پیش رو، با رویکرد نظرییه مبنایی، به مطالعیه کیفی نقش سیاست های تجارت مرزی بر زندگی تحصیلی جوانان مرزنشین پرداخته است. به مقتضای رویکرد پژوهش، با استفاده از تکنیک های مصاحبیه گروهی و فردی نیمه ساختاریافته، مشاهده و اسناد، اطلاعات تحقیق جمع آوری شده و با استفاده از روش نظرییه مبنایی به فرایندها، تعاملات و پیامدهای واقعیت های تحصیلی و هژمونی بازار پرداخته شده است. با روش نمونه گیری نظری و هدفمند، با سه گروه مختلف شامل بازاریان (13 نفر)، فرهنگیان (14 نفر) و محصلان (8 گروه و 7 نفر)، مصاحبه های فردی و گروهی انجام شده است. در گروه بازاریان، به واسطیه وجود افراد ترک تحصیل کرده، از نمونه گیری گلوله برفی نیز استفاده شده است. پس از انجام مصاحبه ها داده های گردآوری شده، در قالب 265 مفهوم و 54 مقوله صورت بندی شده اند. مقولات برآمده از دیدگاه هر گروه از مشارکت کنندگان مجدداً ترکیب و در سطح انتزاع بالاتری صورت بندی گردیدند. درنهایت، ماحصل آن، 13 مقولیه عمدیه نهایی بود. یافته ها حاکی از آن است که فقر تاریخی، ناکارآمدی آموزش عالی، محدودیت صنعتی و محیطی به منزلیه شرایط علی، انگاریه ذهنی دیگران مهم، پول؛ معنادارترین عینیت، ضعف فرهنگی- آموزشی در سطح محلی، به منزلیه شرایط مداخله گر در هژمونی پول و محاسبه گری در زندگی تأثیرگذارند. جوانان در برخورد با چنین شرایطی، راهبردهای کنشگری اقتصادی، سودجویی و کسب منزلت مادی را اتخاذ کرده اند. این هژمونی، پیامدهای فرهنگی همچون بی ارزشی تحصیلات، رنگ باختگی اعتبار فرهنگی، ترک تحصیل و کنش های ذهنی ترک تحصیل را در پی داشته است.
ابعاد کیفیت زندگی سالمندان با مرور پژوهشهای پیشین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۵
۱۸۱-۱۲۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دهه های اخیر در حوزه علوم روانشناسی و پزشکی و علوم اجتماعی...مطالعات گسترده ای پیرامون کیفیت زندگی سالمندان صورت گرفته است؛ اما ازآن جهت که کیفیت زندگی و شاخصهای آن یک مفهوم پیچیده و چند سویه و مبهم است -زیرا که برای افراد مختلف اهمیت و ارزش هر یک از ابعاد مختلف زندگی متفاوت است- مشاهده تناقضها و تفاوتها و همچنین نقاط مشترک در میان پژوهشها ضرورت انجام فراتحلیل، بازنگری و ترکیب یافته ها، دستیابی به تحلیلی مشترک درزمینه کیفیت زندگی سالمندان و ابعاد مختلف آن را موجب شده است. روش: این مطالعه با روش فراتحلیل در سه سطح نظریه شناختی، روش شناختی و نتیجه شناسی به کشف و آشکار کردن ارتباط منطقی عوامل تأثیرگذار و شاخصهای اصلی از طریق مطالعه تطبیقی بیست مقاله (علمی-پژوهشی) با روش سنجش اندازه اثر عوامل و متغیرهای مستقل در جهت دستیابی به نتایج جدید و جامع تر و رفع چالشها در آینده و بهبود کیفیت زندگی سالمندان بوده است. یافته ها: در پاسخ به پرسش اصلی مطالعه حاضر سه شاخص اجتماعی، فرهنگی و متغیرهای جمعیتی مرتبط با متغیرهای مستقل، آموزش مثبت نگری و امید به زندگی (83 درصد) مشارکت اجتماعی غیرنهادی (77 درصد) سلامت جسمی و روانی (75 درصد) و نگرشهای مذهبی و دینداری (76 درصد) مشخص شد که شدت تأثیر در حد بالایی است. حمایت اجتماعی، همبستگی اجتماعی و رضایت از زندگی و عوامل زمینه ای (دموگرافیگ) به طور خاص سن و تحصیلات در حد متوسط تأثیرگذار بوده است. بحث: به طورکلی توجه به ابعاد عینی کیفیت زندگی در بیشتر پژوهشها مورد غفلت قرار گرفته است و در صورت توجه و تمایز بین شاخصهای عینی و ذهنی کیفیت زندگی سالمندان در نتیجه گیریها به طور مجزا شاخصهای عینی و ذهنی بررسی نشده است.
انگ و استیگما، بستر رویش آسیب های اجتماعی در عصر فضای مجازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۵
۲۸۱-۲۵۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در رویکردی به آسیبهای اجتماعی، ایده ای شکل گرفته که انگ زنی را مانع تکرار ارتکاب جرم و بزه از طریق مشروعیت زدایی از شخص می داند و معتقد است که می تواند عامل پیشگیری جرائم باشد. این ایده در ایران و آمریکا آزموده شد اما چون نتیجه موردنظر را نداشت، به آن پایان داده شد. روش: روش این مقاله مروری بوده و از نوع مرور روایتی استفاده شد و آنچه از منابع که مرتبط با موضوع و هدف مطالعه تلقی می شد، با رویکردی نقادانه مورد تحلیل قرار گرفت. بحث: تاتو، داغ زدن، بریدن و سوزاندن بخشی از پوست بردگان، مجرمان یا خائنان به کشور در دنیای باستان روشی جهت معرفی آنان به عنوان افراد مملوک و یا مفسدان اخلاقی بود که بعدها در دوره مدرن این داغ و ننگها به سوزاندن شخصیت و هویت افراد به منظور منزوی و از میدان بیرون کردن آنان انجامید که مباحث مربوط به بحران هویت و الیناسیون و مسخ در ادبیات کلاسیک دوران جدید به منظور تحلیل و تفسیر این فرایند بازتاب داده شد که ادغام این فرایند با ویژگیهای فضای مجازی بخصوص در ایران، تحلیلها و سیاست گذاریهای جدیدی را می طلبید. نتیجه: از چند جنبه پیامدی بخصوص ظهور فضای مجازی، رویکرد استفاده از کارکرد مثبت انگ و استیگما برای مقابله با گسترش آسیبهای اجتماعی و تلاش برای کنترل و پیشگیری آن ناکارآمد تلقی شد.
بررسی میزان آگاهی از حقوق شهروندی و عوامل مرتبط با آن (مورد مطالعه: شهروندان استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۸
35 - 74
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی میزان آگاهی از حقوق شهروندی و عوامل مرتبط با آن در بین شهروندان 18 تا 65 سال استان لرستان است. پژوهش حاضر از نظر روش کمی، از نظر جهت پژوهش کاربردی که با ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. حجم نمونه 852 نفر برآورد شده و شیوه نمونه گیری چندمرحله ای بوده، به طوری که پس از رعایت مراحل نمونه گیری، از شش شهرستان خرم آباد، بروجرد، الیگودرز، کوهدشت، الشتر و پلدختر و از هر شهرستان یک شهر و دو روستا متناسب با حجم جمعیت هرکدام، افراد نمونه تخصیص یافتند. بر اساس نتایج، میزان آگاهی از حقوق شهروندی در میان شهروندان (71/2) نسبتاً بالاست. در میان ابعاد مختلف حقوق شهروندی، بیشترین میزان آگاهی مربوط به حقوق اجتماعی شهروندی (86/2) و کمترین آن مربوط به حقوق فرهنگی شهروندی (38/2) بوده است. تجزیه وتحلیل داده ها نشان می دهد که میانگین نمرات آگاهی از حقوق شهروندی در بین زنان و مردان تفاوت معناداری وجود نداد. نتایج اجرای آزمون همبستگی پیرسون، تأثیر مثبت و متوسط متغیر پایگاه اقتصادی – اجتماعی، تأثیر منفی و متوسط متغیرهای گرایش به تعلقات قومی- طایفه ای، پنداشت از عملکرد نظام سیاسی، احساس امنیت اقتصادی با آگاهی از حقوق شهروندی و عدم تأیید رابطه بین متغیرهای هویت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و میزان استفاده از رسانه های جمعی با آگاهی از حقوق شهروندی را نشان می دهد. نتایج رگرسیون گام به گام نیز نشان می دهد که درمجموع 2/42 درصد از واریانس متغیر وابسته (آگاهی از حقوق شهروندی) از طریق یک ترکیب خطی از متغیرهای مستقل احساس امنیت اقتصادی، پایگاه اقتصادی اجتماعی، گرایش به تعلقات قومی طایفه ای و هویت اجتماعی تعیین می شود.
تحلیل محتوای کتاب های دوره متوسطه اول برحسب میزان توجه به مولفه های سرمایه اجتماعی در سال تحصیلی 98-97(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر دغدغه های توسعه پایدار در میان جوامع سبب گردیده است که تمامی مولفه های توسعه از جمله توسعه اجتماعی در کانون توجه صاحبنظران قرار گیرد. در این بین مفهوم سرمایه اجتماعی که به عنوان یک کاتالیزور سبب اثربخشی سایر اقسام سرمایه ها می شود ضرورری است در برنامه ریزی های اصولی نهاد آموزش و پرورش به عنوان نتایج آموزشی–تربیتی، بیش از پیش، آشکار می گردد.. پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و نحوه گرد آوری داده ها براساس سیاهه تحلیل در روش تحلیل محتوا می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل محتوای تمامی کتاب های دوره متوسطه اول در سال تحصیلی 98-97 بوده و برای نمونه گیری کتاب های پیام های آسمانی، فارسی، تفکر و سبک زندگی و مطالعات اجتماعی در پایه های هفتم، هشتم و نهم به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته سرمایه اجتماعی برحسب نظریه پاتنام بود که برای برآورد روایی سیاهه تحلیل از روایی محتوایی استفاده شده و پایایی آن نیز از طریق روش اسکات برای 54/89 درصد محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از سنجش فراوانی و روش آنتروپی شانون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که برای دوره متوسطه اول میزان توجه به مولفه های سرمایه اجتماعی وضعیت مطلوبی دارد که سهم مولفه هنجارهای همیاری اندکی از دیگر مولفه ها بیشتر است. هرچند که ضریب اهمیت مولفه شبکه ها در کتاب های پیام های آسمانی و ضریب اهمیت مولفه اعتماد در کتاب های مطالعات اجتماعی نسبت به سایر مولفه ها در جایگاه پایین تری قرار دارد در فرجام مقاله براساس نتایج حاصل، پیشنهاد گردید ضمن تقویت جایگاه مولفه شبکه ها در کتاب های تفکر و سبک زندگی شاخص های مردم سالاری، نقش شوراهای و انجمن های ملی و محلی، اعتماد اجتماعی و نهادی، مذمت دروغگویی و آزادی بیان و نقدپذیری از نمود بالایی برخوردار باشند.
مطالعه سلامت اجتماعی و فرسایش شغلی فرهنگیان (موردمطالعه: منطقه نیمبلوک شهرستان قائنات خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
173 - 215
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر رابطه سلامت اجتماعی با فرسایش شغلی فرهنگیان می باشد. رویکرد نظری در این پژوهش بهره مندی از نظریه های سلامت اجتماعی کییز و فرسایش شغلی ماسلاچ و جکسون است. روش شناسی این پژوهش توصیفی و همبستگی بوده و جامعه آماری فرهنگیان بخش نیمبلوک شهرستان قائنات در سال تحصیلی 97-96 می باشد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 400 نفر به صورت شیوه نمونه گیری خوشه ای مبتنی بر تصادفی ساده و ابزار پرسشنامه استاندارد شده است و از توافق داوران جهت رسیدن به روایی محتوایی استفاده شده و ضریب پایایی سلامت اجتماعی (763/0) و فرسایش شغلی (733/0) بدست آمده است. نتایج بیانگر این است که میانگین سلامت اجتماعی و مؤلفه های آن به ترتیب (انسجام، پذیرش، مشارکت، همبستگی و شکوفایی) و فرسایش شغلی و ابعاد آن به ترتیب (مسخ شخصیت، عملکرد فردی و خستگی عاطفی) در حد متوسط روبه بالا است. میانگین جنسیت رابطه معناداری با متغیرهای اصلی تحقیق داشته است نتایج رگرسیون نشان می دهد که بُعد شکوفایی و مشارکت اجتماعی با مقدار، ضریب هبستگی (بتا) بیشترین تأثیر بر فرسایش شغلی را به طور مستقیم داشته اند. همچنین نتایج معادله پیش بینی می تواند 37 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کند و متغیر سلامت اجتماعی در حدود 334/0 واحد اثر مستقیم بر فرسایش شغلی داشته است
مقایسه رفتارهای محیط زیستی بین گروه های قومی مطالعه موردی: اقوام آذری، تالش و گیلک در استان های گیلان و اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار محیط زیستی از مفاهیم جدید مطرح شده در بررسی های محیط زیستی جوامع مدرن است که طرح آن در بسیاری از رویکردهای محیط زیستی نشان دهنده اهمیت نقش این رفتارها در محیط طبیعی است. اقوام ایرانی به دلیل تفاوت های فرهنگی در رویارویی با محیط طبیعی رفتار زیست محیطی متفاوتی دارند. این طیف وسیع از برخورد نسبت به محیط زیست، از متغیرها و عوامل بی شماری تأثیر می گیرد که به طور عمده به محیط اجتماعی فرد مربوط می شود. هدف این پژوهش، مقایسه رفتارهای محیط زیستی بین اقوام آذری، تالش و گیلک است. پژوهش حاضر، به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده و ازنظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری آن شهروندان شهر اردبیل، تالش و رشت اند و از نمونه گیری متناسب با حجم استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه استفاده شده به وسیله دانلپ و ون لیر (1978)، صالحی و امامقلی (1391)، مارکل (2013)، چو و کانگ (2016)، عقیلی و همکاران (1388) و صالحی و همکاران (1389) استفاده شده و روایی و پایایی آن محاسبه شده است. همچنین برای تحلیل فرضیه ها از فن معادلات ساختاری با استفاده از نسخه 22 نرم افزار ایموس استفاده شد. نتایج نشان می دهند رفتارهای محیط زیستی بین اقوام آذری، تالش و گیلک متفاوت اند. همچنین بین قومیت آذری و گیلک تفاوت معناداری وجود دارد؛ یعنی میانگین رفتارهای محیط زیستی قومیت آذری با قومیت گیلک تفاوت دارد. به علاوه بین رفتارهای محیط زیستی قومیت آذری و تالش تفاوت معناداری وجود ندارد. از یافته های دیگر بین رفتارهای محیط زیستی و قومیت این است که تفاوت معناداری بین میانگین رفتارهای محیط زیستی قومیت گیلک و تالش وجود دارد؛ به عبارت دیگر، رفتارهای محیط زیستی قومیت گیلک در مقایسه با قومیت تالش تفاوت معناداری دارند.
راهبردهای ارتقای سرمایه اجتماعی پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
93 - 118
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرمایه اجتماعی برون سازمانی پلیس به عنوان حاصل مجموعه ای از منابع، ابعاد و مؤلفه ها در یک سیستم اجتماعی مرتبط با نیروی پلیس تلقی می شود. از آنجا که سرمایه اجتماعی پدیده ای است که افزایش آن به سختی صورت می پذیرد اما به راحتی و با کوچکترین اشتباهات رو به افول می گذارد نیروی انتظامی ملزم به برنامه ریزی و سیاستگذاری راهبردی برای حفظ و ارتقای این سرمایه با اهمیت می باشد. در این راستا تدوین و طراحی راهبردهای مناسب برای ارتقای سرمایه اجتماعی پلیس از جمله مهم ترین اقداماتی است که باید در این راستا انجام پذیرد. بر همین اساس این پژوهش درصدد پاسخ به این سوال است که راهبردهای ارتقای سرمایه اجتماعی پلیس در شهر تهران کدامند؟ روش شناسی: در این پژوهش بر اساس روش کیفی و تکنیک سوات و با استفاده از ماتریس کمّی برنامه ریزی راهبردی اقدام به تدوین و اولویت بندی راهبردها شده است. به این منظور برای ارائه راهبردهای ارتقای سرمایه اجتماعی پلیس از چارچوب برنامه ریزی راهبردی به عنوان روش مناسب برای پاسخ به سوال اصلی این پژوهش استفاده شد. همچنین از داده های ثانویه به عنوان مبنایی برای تعیین عوامل کلیدی استفاده گردید. جامعه آماری شامل خبرگان حوزه سرمایه اجتماعی پلیس بوده که از بین آنها به روش هدفمند تعداد 25 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب گردیدند. یافته ها: یافته های حاصل از این مطالعه نشان می دهد که نیروی انتظامی برای ارتقای سرمایه اجتماعی خود از نقاط قوت و فرصت های مناسبی برخوردار می باشد. براساس تحلیل های انجام شده راهبردهای چهارده گانه ای برای ارتقای سرمایه اجتماعی پلیس طراحی و اولویت بندی شد. راهبردهای تدوین شده در گروه راهبردهای تهاجمی قرار می گیرد. این گونه راهبردها بر پایه بهره گرفتن از قوت های سیستم برای مقابله با ضعف ها و استفاده از فرصت ها برای کاهش تهدیدها تدوین می شوند و هدف آن به حداکثر رساندن نقاط قوت و فرصت (جمع بندی ماتریس های ارزیابی عوامل داخلی و خارجی، قوت ها و ضعف ها با نمره 756/2 و فرصت ها و تهدیدها با نمره 699/2) است که راهبردهای تدوین شده برای ارتقاء سرمایه اجتماعی پلیس نیز با این جهت گیری تدوین شد بر این اساس راهبرد ارتقای سطح کارامدی و توانمندی پلیس در انجام مأموریت های انتظامی، با نمره جذابیت 504/6 به عنوان اولویت نخست راهبردی تعیین گردید. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است نیروی انتظامی قابلیت آن را دارد تا با برنامه ریزی مناسب بر اساس راهبردهای ارتقای سطح کارامدی و توانمندی پلیس در انجام مأموریت های انتظامی با نمره جذابیت(504/6)، استفاده حداکثری از منابع موجود سازمانی و فراسازمانی به منظور بهبود وجهه و شأن و منزلت اجتماعی پلیس، ارتقای سطح مشروعیت و مقبولیت مردمی و افزایش اقتدار و اعتماد به پلیس در جامعه با نمره جذابیت (499/5)، بسترسازی برای تقویت ارتباط پلیس با جامعه با نمره جذابیت (843/4)، بهره گیری از ابزارها و روش های نوین به منظور تحول در اطلاع رسانی و ارتقاء و توسعه ی آگاهی بخشی بیشتر به جامعه نسبت به فعالیت ها و کارآمدی پلیس به منظور تقویت همکاری آنان در راستای ارتقای نظم و امنیت با نمره جذابیت (071/4)، افزایش پاسخگویی و مسئولیت پذیری پلیس نسبت به شهروندان و نهادهای اجتماعی با نمره جذابیت (938/3)، بهبود الگوهای رفتاری پلیس نسبت به شهروندان با نمره جذابیت(732/3) و سایر راهبردها، تحولی اساسی در این حوزه ایجاد نماید.
شناسایی موانع غیر اقتصادی جذب سرمایه گذاری (مطالعه موردی: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات زیادی ارتباط رشد و توسعه اقتصادی با سرمایه گذاری را اثبات نموده اند. تجربه کشورهای توسعه یافته نشان می هد که عامل اصلی رشد و توسعه اقتصادی آنها سرمایه گذاری بوده است. بنابراین جذب سرمایه گذاری عامل مهم و تاثیر گذار بر رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال در هر کشور یا منطقه می باشد. سرمایه گذاری در هر منطقه تابع عوامل اقتصادی و غیراقتصادی است. نظریه های اقتصادی، نقش عوامل اقتصادی بر سرمایه گذاری را بیان نموده اند در حالی که سرمایه گذاری می تواند تابع مجموعه ای از عوامل غیراقتصادی مانند عوامل سیاسی، امنیتی، فرهنگی، قانونی و ... باشد. این عوامل در هر منطقه می تواند متفاوت از مناطق دیگر حتی در داخل یک کشور باشد. در تحقیق حاضر، موانع غیر اقتصادی جذب سرمایه گذاری در استان لرستان بررسی شده است. این تحقیق به روش میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه و به کمک روش مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل انجام شده است. نتایج نشان داد که موانع سیاسی امنیتی با ضریب تاثیر 99/0 بیشترین تاثیر را در عدم جذب سرمایه گذاری در استان لرستان داشته و در رتبه اول جای دارد. در این خصوص موانع فرهنگی اجتماعی و موانع بروکراتیک به ترتیب با ضرایب 80/0 و 72/0 در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. همچنین موانع زیرساختی با ضریب 53/0 و موانع قانونی و قضایی با ضریب 39/0 نیز در عدم جذب سرمایه گذاری در استان لرستان موثر بوده و از لحاظ تاثیرگذاری در رتبه های چهارم و پنجم جای دارند
اثربخشی مددکاری اجتماعی گروهی با رویکرد راه حل مدار بر ارتقاء تاب آوری نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
131 - 165
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی مداخله مددکاری اجتماعی گروهی راه حل مدار بر ارتقای تاب آوری نوجوانان انجام گردید. این مطالعه به روش شبه آزمایشی (پیش آزمون و پس آزمون) بر روی گروه کنترل و آزمایش انجام شد. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول می باشد که اسامی آن ها در سال تحصیلی 98-1397 در مدرسه ایران به ثبت رسیده است. برای نمونه گیری تمامی محصلین آن مقطع ازنظر تاب آوری بررسی شدند. سپس 30 نفر که میانگین تاب آوری پایینتر و معیارهای ورود به پژوهش را داشتند تصادفی در دو گروه کنترل (۱5 نفر) و آزمایش (۱5 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه مداخله موردنظر را دریافت نمود. جلسات به صورت هفتگی (1.5 ساعت) برگزار شد. در طی آموزش گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. بعد از پایان جلسات پس آزمون (پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون) روی گروه های آموزش و کنترل اجرا درآمد و یک ماه بعد آزمون پیگیری از دو گروه انجام گردید. در تحلیل داده ها از آمار توصیفی- استنباطی استفاده شد. نتایج بیانگر افزایش مقادیر میانگین در نمرات گروه آزمایش در تاب آوری و ابعاد آن بود و تفاوت معناداری را نسبت به گروه کنترل نشان داد. بنابراین مداخله مددکاری اجتماعی گروهی راه حل مدار از سودمندی بالینی در ارتقای تاب آوری در دختران نوجوان برخوردار است.
Identification of spiritual leadership factors and indicators in secondary schools(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of the present research is detecting spiritual leadership factors and indicators at high schools of education system regarding interview with informants. Methodology: the current research has applied aim. The research population includes all of high school teachers of Ministry of Education in Saveh in 2017-2018totaling 905. The research sample was based on Krejcie and Morgan Table including 270 subjects using purposeful and snowball sampling. Data gathering tool was semi-structured interview. In this paper, at first based on theoretical and research literature detecting factors and indicators and their informants were rated on 5-scale Lickert based on significance and also proposed some answers to the open question. Data analysis was performed using mono sample t-test and the results of qualitative data were analyzed by MAXQDA software. For data analysis, average and standard deviation indexes and in deductive section discovering factor was used for detecting elements of spiritual leadership with structural equation techniques. Findings: The findings of current paper were detected from the perspective of informants and opinion makers of effective factors on spiritual leadership at high schools in 4 factors and 14 indicators. The results of mono sample t-test showed error level of α=0.05 indicating meaningful level in all factors and indicators was obtained less than error rate (α>sig=0.05). So with 95 percentage ensuring all factors and indicators were confirmed from the perspective of this research informants. Conclusion: Spiritual mangers due to virtues like bravery, justice, humanity, foresight, correct judgment, modesty in mood, behavior, perspective develop their skill and proficiency to consider constant and long-term educational activities and cause basic changes at schools.
Designing an Integrated Social Education Curriculum Pattern in Elementary School(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to design an integrated social education curriculum model in elementary school. Methodology: The research method was a mixed (qualitative-quantitative) type of sequential-exploratory design. The statistical population consisted of 85 teachers and educational experts in the qualitative section and 830 teachers of social sciences in the quantitative section in the academic year of 2019-2020. The sample size was 40 and 263, respectively. Cluster sampling was selected. The instrument used in the qualitative part was interviews and document summaries, which extracted 70 codes and 18 themes using the content analysis sequential modeling method, and in the quantitative section, the tool used a researcher-made questionnaire. Using the factor analysis method, the extracted concepts were analyzed and analyzed into 21 sub-categories and 10 main categories. Findings: The results showed that with respect to features such as attention to learners 'educational knowledge, revision of curriculum content formulation and emphasis on flexibility components, interdisciplinary understanding, learners' abilities, and implementation of upstream education curriculum documents, modifying content-organizing approaches from subject-based approaches to integrated approaches can reinforce the elementary curriculum integrated curriculum. Conclusion: interdisciplinary and logical curriculum integration are essential in the academic and personality development of learners because Can knock Wit to lead learning transfer.
وبر و پوپر و روش شناسی علوم اجتماعی: یک مقایسه از منظر عقلانیت نقاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماکس وبر و کارل پوپر هر دو باره منطق و روش شناسی علوم اجتماعی سخن گفته اند. شماری از محققان غربی به مقایسه میان دیدگاه های این دو متفکر در باره روش شناسی علوم اجتماعی پرداخته اند. هدف مقاله کنونی ارائه تحلیلی نقادانه از میزان کارآیی دو مدلی است که به وسیله وبر و پوپر برای بهره گیری از علوم اجتماعی پیشنهاد شده است. شواهدی وجود دارد که نشان می هد پوپر از دیدگاه وبر درباره علوم اجتماعی مطلع بوده است و بنابراین می توان حدس زد که او مدل خود را با توجه به کاستی های مدل وبر به گونه ای تکمیل کرده است که از آن نقایص عاری باشد. استدلال مقاله آن است که مدل پوپر در قیاس با مدل پیشنهادی وبر ابزاری به مراتب کارآمدتر در اختیار محققان در حوزه علوم اجتماعی قرار می دهد.
آزمون تجربی تئوری کنش عقلانی در تبیین تعاملات همسایگی/(موردمطالعه: جامعه شهری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاملات همسایگی ازجمله رفتارهایی هستند که امروزه موردتوجه جامعه شناسان شهری قرارگرفته اند. در این مقاله به منظور تبیین رفتارهای همسایگی از تئوری کنش عقلانی آیزن و فیش باین استفاده شده است. متغیرهای نگرش به تعاملات همسایگی، هنجارهای ذهنی، قصد انجام رفتار، باورهای رفتاری و باورهای هنجاری سازه های اصلی این مدل را تشکیل می دهند. روش پژوهش، پیمایشی و با ابزار پرسشنامه اطلاعات لازم جمع آوری شد. نمونه تحقیق شامل 385 نفر از ساکنان شهر یزد است که از طریق نمونه گیری طبقه ای متناسب و سپس به شیوه تصادفی ساده انتخاب شده اند. پرسشنامه این تحقیق محقق ساخت بوده که جهت سنجش پایایی آن از آزمون آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تائیدی استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که بین سازه های مدل با تعاملات همسایگی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. به طوری که بین باورهای رفتاری و تعاملات همسایگی، بین باورهای هنجاری و تعاملات همسایگی، بین نگرش و تعاملات همسایگی، بین هنجارهای ذهنی و تعاملات همسایگی، بین قصد انجام رفتار و تعاملات همسایگی رابطه مثبت و معنادار مشاهده شد. با این حال هرچند سازه های مدل، همبستگی معنی داری با تعاملات همسایگی دارند، اما باید از دیگر سازه ها که در مدل های مشابه ارائه شده اند غافل نبود و تحقیقات گسترده تری در این زمینه انجام داد تا به یک مدل کلی تر با سازه های بیشتری دست یافت.
بررسی علل تغییر حوزه عمومی شهروندان از مسجد به شبکه های اجتماعی : مورد مطالعه شهروندان شریف آباد پاکدشت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی علل تغییر حوزه عمومی شهروندان از مسجد به شبکه های اجتماعی است. روش تحقیق پیمایش و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته شامل 30 سئوال بود که با مراجعه حضوری به آزمودنیها انجام شد. نمونه متشکل از 375 نفر مردم شریف آباد می باشد که بصورت تصادفی انتخاب شدند. پایایی پپرسشهای همراهی مساجد با یک گرایش سیاسی برابر 773/0، آزادی طرح مطلب در شبکه های اجتماعی برابر با 717/0، و دسترسی آسان به شبکه های مجازی برابر با 849/0 به دست آمده و در سطح کاملا مناسب قرار داشت. با توجه به نتایج بدست آمده بین همراهی مساجد با یک گرایش سیاسی و سلب جایگاه حوزه عمومی از مسجد رابطه معنی داری وجود دارد. بین آزادی طرح مطلب در شبکه های مجازی اجتماعی و احراز جایگاه حوزه عمومی توسط این شبکه ها ارتباط معنی دار وجود دارد. آزادی طرح مطلب در شبکه های اجتماعی مجازی بر تغییر حوزه عمومی از مسجد به شبکه های اجتماعی مجازی تأثیر مثبت و معنی دار دارد. همچنین بین رابطه دسترسی آسان و غیر مکان مند و غیر زمان مند بودن شبکه های مجازی و احراز جایگاه حوزه عمومی توسط این شبکه ها ارتباط معنی دار وجود دارد، در نتیجه دسترسی آسان به شبکه های مجازی بر تغییر حوزه عمومی از مسجد به شبکه های اجتماعی مجازی تأثیر گذار می باشد.