فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۰۱ تا ۲٬۴۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
ترس و نگرانی از جرم از جمله مهمترین مسائل اجتماعی شهرهای امروز است که تحت تاثیر عوامل مختلفی همچون سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی است. هدف پژوهش حاضر مطالعه رابطه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی با ترس از جرم در بین حاشیه نشینان است. این پژوهش به روش پیمایشی در بین 600 نفر از حاشیه نشینان شهر تبریز در سال 1397 با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای صورت گرفته است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که میزان ترس از جرم در سطح متوسط قرار دارد. همچنین میزان ترس از جرم بر حسب جنس و وضعیت شغلی پاسخگویان متفاوت است. بهطوری که میزان ترس از جرم در بین زنان بیشتر از مردان و در بین افراد خانه دار بیشتر از سایر گروه های شغلی است. بین کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی با ترس از جرم همبستگی معنادار معکوسی وجود دارد. علاوه بر این، احساس بهزیستی، اعتماد اجتماعی، استانداردهای شهروندی و مشارکت اجتماعی توانسته اند 20 درصد از تغییرات ترس از جرم پاسخگویان را تبیین کنند.
اثربخشی آموزش بخشایش بر نگرش به خیانت و اعتماد در روابط بین فردی زنان زخم خورده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۳
413 - 428
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش بخشایش بر نگرش به خیانت و اعتماد در روابط بین فردی زنان زخم خورده از خیانت زناشویی بود.این مطالعه از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری بود. نمونه پژوهش 34 نفر از زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره و مددکاری شهرستان بیرجند بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (16 نفر) و گواه (18نفر) قرار گرفتند و پیش و پس از مداخله و سه ماه بعد، پرسشنامه های نگرش به خیانت(ATIS) و اعتماد در روابط بین فردی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss21 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین میانگین نمرات نگرش به خیانت گروه آزمایش و گواه در مراحل قبل و بعد از مداخله و پیگیری تفاوت معناداری وجود نداشت. در میانگین نمرات اعتماد در روابط بین فردی و خرده مقیاس پیش بینی پذیری گروه آزمایش در مراحل قبل و بعد از مداخله و پیگیری تفاوت معناداری وجود داشت (p<0.01) اما تغییرات گروه گواه معنادار نبود. بنابراین استفاده از بخشایش به عنوان یک رویکرد کارامد و مداخله اثربخش در افزایش اعتماد در روابط بین فردی زنان زخم خورده از خیانت می تواند موثر باشد.واژه های کلیدی: بخشایش، اعتماد در روابط، نگرش به خیانت، خیانت، زنان
شناسایی کارکنان خبره سازمان جهت آموزش سایر کارکنان با استفاده از روش دادهکاوی (مطالعه موردی: بانک صنعت معدن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
232 - 244
حوزههای تخصصی:
ﺑﺴیﺎری از ﺻﺎحب نظران معتقدند که ﻧیﺮوی اﻧﺴﺎﻧی ﻣﻬﻤ ﺘ ﺮیﻦ رکن برای ایجاد تحول در سازمان می باشد لذا در اغلب سازمان ها، مدیران به دنبال شناسایی نیروهای خبره در بخش های مختلف می باشند تا بتوانند با آموزش به سایرکارکنان، در ارتقا کیفیت، کارایی و بهره وری سازمان نقش بسزایی را ایفا نمایند. جهت شناسایی نیروهای خبره، می بایست ارزیابی نحوه ی انجام کار را از بعد کمی و کیفی عملیاتی نمود تا بتوان ﺑیﻨﺶ، داﻧﺶ و ﺗﻮاﻧﺎیی کﺎرکﻨﺎن در راﺑﻄ ﻪ ﺑ ﺎ اﻧﺠﺎم وﻇﺎیﻒ ﻣﺤﻮﻟﻪ بدست آورد. بنابراین در ﺗﻌییﻦ ﻇﺮﻓیﺖ و ﺗﻮاﻧﺎیی های کﺎرکﻨ ﺎن ﺗﻨﻬ ﺎ ﺑﻪ ارزیﺎﺑی کمی وﻇﺎیﻒ ﻣﺤﻮﻟﻪ اکﺘﻔﺎ نمی ﺷﻮد ﺑﻠکﻪ باید به ارزیابی کیفی از طریق اخذ نظر مسئول مربوطه مطابق با چگونگی انجام امور محوله (دانش تجربی و ضمنی) نیز استناد نمود. در اغلب سازمان های دولتی و عمومی، امور محوله به کارکنان با شناسنامه شغلی مرتبط نمی باشد و همچنین بدلیل چند وظیفه ای بودن (Multi Task) آن ها، امکان شناسایی مهارت هر شخص در هر حوزه وجود ندارد. برای نیل به تعیین ظرفیت و توانایی های کارکنان، می بایست تعریف مشخصی از حوزه های مختلف کاری پیدا کرد و ارتباط آن ها را با داده های ثبت شده کارکنان در سامانه های عملیاتی سازمان بدست آورد. سپس با ارائه ی مدل عملیاتی مبتنی بر داده کاوی از قبیل: ترکیب امتیازات کمی و کیفی، حذف داده های اضافی، آماده سازی داده ها و شناسایی ارتباط بین داده ها، به نتایج قابل قبولی دست یافت. در این تحقیق ابتدا با استفاده از روش دلفی، حوزه های مختلف کاری کارکنان بر اساس فعالیت های آن ها مشخص شده (دسته بندی در 6 گروه)، سپس با جمع آوری داده ها از سامانه های: کنترل تردد، سامانه ارزشیابی عملکرد، سامانه عملیات بانکی و با تحلیل آنها، نیروهای خبره سازمان شناسایی شدند.
واکاوی لایه های معنایی نماد «شمسه هشت» در بافت اجتماعی و فرهنگی ایران و نمود آن در گرافیک معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی هنر در بافت اجتماعیِ آن، پیشینه ای طولانی در مطالعات هنر دارد. یکی از مهم ترین شاخه های پژوهشِ تاریخیِ هنر که رویکردی جامعه شناختی به هنر و هنرمندان دارد، بر تحلیل هنر در متنِ زمینه فرهنگی تأکید می ورزد و اروین پانوفسکی، که از سردمداران این رویکرد است، با تعریف آیکونولوژی، روشی برای تحلیل هنرهای تجسمی در بستر اجتماعی آن ارائه داد. در این شیوه، معنای هر عنصرِ بصری در رابطه مستقیم با ریشه های فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و غیره، در سه لایه یا سه سطح معنایی (شامل توصیف پیش آیکونوگرافی، تحلیل آیکونوگرافی و تفسیر آیکونولوژی) مورد خوانش قرارگرفته و از شرح به تحلیل و در نهایت، به تفسیر اثر می رسد. در این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد آیکونولوژی انجام گرفته، نماد «شمسه هشت»، در بستر اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است. شمسه هشت از جمله نمادهایی است که از دوران باستان و پیش از اسلام در هنرهای ایرانی قابل مشاهده است، اما پس از اسلام و به ویژه در دوران تشیع، استفاده از این نماد از گستردگی بیشتری برخوردارگشته است که قابل مقایسه با سایر شمسه ها نیست که در تاریخ هنر ایران مورد استفاده قرارگرفته اند. این فراوانی، در آثار هنریِ معاصر به ویژه گرافیک کاملاً مشهود است. در این پژوهش، دلایلِ ماندگاری این نماد در بستر اجتماع در طول تاریخ تا دوران معاصر و گستردگی استفاده از آن در گرافیک معاصر در سیر تحول و تطور معناشناختیِ آن بررسی شده و لایه های معنایی شمسه هشت براساس روش آیکونولوژی اروین پانوفسکی مورد واکاوی قرارگرفته است.
فراتحلیل پژوهش های رابطه ی سبک زندگی و هویت اجتماعی در ایران در دهه ی 1398- 1388(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۶
161 - 182
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، هویت اجتماعی به عنوان مؤلفه ی کلیدی جامع ه شناسی موردتوجه صاحب نظران و اندیشمندان اجتماعی قرار گرفته است. در شکل گیری هویت اجتماعی عوامل متعددی نقش دارند، که سبک زندگی با ارائه ی روش های زندگی، تغذیه، خرید، گذران اوقات فراغت، مدیریت بدن و مانند آن، به شکل گیری هویت اجتماعی منحصربه فرد یک جامعه و گروه منجر گردید و هویت اجتماعی نیز بر گزینش سبک زندگی خاص آن گروه و جامعه تأثیرگذار بوده و افراد با هویت اجتماعی مشترک، واجد سبک زندگی مشابه ی می گردند. در سال های اخیر مطالعات متعددی در این زمینه به منظور بررسی ارتباط بین این دو متغیر انجام گرفته است. این پژوهش قصد دارد با استفاده از روش فراتحلیل به مطالعه و بررسی پژوهش هایی که در بین سال های 1388 تا 1398 انجام گرفته اند، بپردازد. در این پژوهش پس از غربالگری، تعداد 11 مقاله و پژوهش، نمونه گیری شده و سپس با ورود کدها به نرم افزارCMA ، مشاهده شد که این مطالعات در مجموع همگن بوده و بر وجود این ارتباط تأکید دارند. اندازه اثر به دست آمده حدود 34 درصد است که بیانگر همبستگی در حد متوسط بین متغیرهای هویت اجتماعی و سبک زندگی است. خطای انتشار توسط همبستگی بگ و مزومدار، اِگِر،N ایمن از خطای روزنتال و نمودار قیفی مورد آزمون قرار گرفت که درنهایت، سوگیری انتشار در مطالعات انجام گرفته مشاهده نشد. در این پژوهش، منطقه ی جغرافیایی به عنوان متغیر تعدیل گر موردبررسی قرار گرفته است.
مطالعه تطبیقی تقدیرگرایی در افراد دارای معلولیت و افراد غیر معلول در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
71 - 100
حوزههای تخصصی:
تقدیرگرایی باور به تأثیر یک قدرت مافوق بشری یا نیروهای بیرونی مثل شانس در زندگی است. پزوهش حاضر با هدف مطالعه تطبیقی تقدیرگرایی در افراد دارای معلولیت و افراد غیر معلول انجام شد. این پژوهش از نوع پیمایشی بود. تعداد 400 نفر شامل 200نفر از معلولین جسمی حرکتی، فلج مغزی و نابینا و 200 نفر افراد غیر معلول شهر یزد در سال 1397 انتخاب شدند. برای انتخاب افراد معلول از روش نمونه گیری سهمیه ای در دسترس و برای انتخاب افراد غیرمعلول از روش نمونه گیری خوشه ای سیستماتیک استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، مقیاس مسئولیت پذیری احمدی آخورمه و همکاران(1392)، توانمندی پترسون و سلیگمن (2004)، نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک (1978) و پرسش نامه محقق ساخته تقدیرگرایی است. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون رگرسیون چند متغیره در دو گروه مستقل مورد تحلیل قرارگرفت. میانگین تقدیرگرایی در افراد معلول3/48 و در افراد غیر معلول برابر با 45 بود. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که میزان تقدیرگرایی در افراد معلول بیشتر از افراد غیر معلول است. در افراد معلول بین تقدیرگرایی و متغیرهای مورد پژوهش از قبیل تحصیلات با سطح معناداری، سن، شدت معلولیت ، نگرش های ناکارآمد، توانمندی و مسئولیت پذیری، رابطه معنادار وجود داشت. درصورتی که در افراد غیر معلول بین تقدیرگرایی و متغیرهای نگرش های ناکارآمد و توانمندی رابطه معنادار مشاهده شد، اما بین تقدیرگرایی و دیگر متغیرهای موردبررسی رابطه معنادار وجود نداشت. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد متغیرهای نگرش های ناکارآمد و توانمندی بیشترین تأثیر را بر تقدیرگرایی در افراد معلول و غیر معلول داشته اند و 16 درصد از واریانس تقدیرگرایی را تبیین می کند.
بررسی حالت ایستایی در دوران پیش از تاریخ سرزمین ما(بر بنیاد نظریه تمدنی توینبی و تطبیق با شواهد باستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تفکر توینبی (۱۸۸۹-۱۹۷5)، دوران ایستایی جامعه را می توان دوره نا پویایی، سکون و بی تحرکی دانست. اعضای چنین جامعه ای پاسخی در برابر چالش های پیش رو نداشته، حالتی منفعل به خود گرفته و تسلیم شرایط موجود می شوند. به عبارتی، جامعه ایستایی همچون ماد، جامعه ای است که در حالت کلی تا حدودی فاقد مکانیسم های اساسی دگرگون بخش بوده و نوعی راکد بودن و بی حرکتی از شاخصه های آن تلقی می شود. طبق چنین نظریه ای، پیدایش تمدن در ایران باستان نتیجه یک انقلاب و همچنین حرکت جامعه از گذشته ای ایستا به سوی آینده ای پویا تلقی می شود. درهرحال، این مقاله با استفاده از روش تحقیق تاریخی در پی این هدف است که مشخصه های جامعه ماد را پیش از مرحله پویایی با استناد به شواهد موجود موردبررسی قرار داده و تحلیل نماید. رهاورد این پژوهش نشان دادن چگونگی تطبیق یا احتمالاً عدم تطبیق نظریات تمدنی توینبی با بخشی از تاریخ ایران باستان است. درعین حال، تجزیه وتحلیل مشخصات کلی جامعه ایستای ماد با استناد بر حقایق و شواهد تاریخی و این که هرگز جامعه ای همچون ماد به رغم ایستایی به طور مطلق فاقد دگرگونی درونی نبوده، از دیگر دستاوردهای پژوهش حاضر است.
رویکردی جامعه شناختی بر مناسبات میان سلطنت و وزارت در دوره نخست غزنوی (387- 431 ه / 997- 1040م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گذشته از رقابت قدیمی و سنتی میان دو نهاد سلطنت و وزارت (جنگ قدرت)، با دستیابی ترکان به قدرت به دلیل تفاوت و تقابل میان دو اندیشه و نگرش ایرانی و ترک، و نیز رقابت و تضاد میان دیوانسالاران ایرانی از یک سو و صاحبان تخت و تاج یا همان اهل شمشیر از سوی دیگر، شاهد چالش، رقابت و تضاد میان آنها در دوره غزنوی هستیم. در نتیجه این مسئله بود که وزارت و پایگاه اجتماعی آن دچار آسیب ها و لطمات بسیاری شد و از ثبات و ایمنی ای که لازمه تداوم کارکرد سیاسی و اجتماعی آن نهاد بود کاسته شد و آن را دچار تضعیف و بی ثباتی نمود. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی که شیوه گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای است به بررسی مناسبات میان سلطنت و وزارت در دوره سلطان محمود و مسعود غزنوی می پردازد تا ضمن پی بردن به زوایای درونی مناسبات میان آنان، به درک درست تر و واقعی تری از موقعیت و جایگاه متزلزل و بی ثبات وزارت و وزیران در آن دوره و حتی پس از آن دوره دست یابد؛ و به تأثیرات و نتایج ماندگار آن در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران واقف شود.
ارزیابی ویژگی های روان سنجی مقیاس سبک شنیداری زوجین در نمونه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۱
25-38
حوزههای تخصصی:
ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺑﺮرﺳﯽ وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎی روان ﺳﻨﺠﯽ (رواﯾﯽ و ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ) ﻣﻘﯿﺎس سبک شنیداری زوجین انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین شهر اصفهان بود که از این تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های سبک شنیداری زوجین (دوئل، 2003) و نیاز به شناخت (کاچیوپو و همکاران، 1984) پاسخ دادند. ﺑﺮای ﺑﺮرﺳﯽ رواﯾﯽ ﺳﺎزه اﯾﻦ مقیاس از روش ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﺗﺄﯾﯿﺪی، ﻫﻤﺴﺎﻧﯽ دروﻧﯽ و همبستگی با پرسشنامه نیاز به شناخت و ﺑﺮای ﺑﺮرﺳﯽ ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ ﻣﻘﯿﺎس نیز ﺿﺮﯾﺐ آﻟﻔﺎی ﮐﺮوﻧﺒﺎخ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. یاﻓﺘﻪ ﻫﺎی پژوهش نشان داد ﻣﺪل ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﺗﺄﯾﯿﺪی ﺣﺎﮐﯽ از ﺑﺮازش ﻣﻨﺎﺳﺐ داده ﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻋﺎﻣﻠﯽ ﻣﻘﯿﺎس سبک شنیداری ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ روش ﻫﻤﺴﺎﻧﯽ دروﻧﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ رواﯾﯽ ﺳﺎزه اﯾﻦ ﻣﻘﯿﺎس اﺳﺖ. ﺿﺮﯾﺐ آﻟﻔﺎی ﮐﺮوﻧﺒﺎخ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه ﻧﯿﺰ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ ﺛﺒﺎت اﻧﺪازه ﮔﯿﺮی ﻣﻘﯿﺎس سبک شنیداری ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. همچنین ضریب همبستگی بین سبک شنیداری درک کردن و نیاز به شناخت در سطح 01/0 و با سبک شنیداری پاسخ دادن به صورت معکوس و در سطح 05/0 معنادار به دست آمد. ﺑﺮ اساس اﯾﻦ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻣﯽ توان ﻣﻘﯿﺎس سبک شنیداری دوئل را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ اﺑﺰار اﻧﺪازه ﮔﯿﺮی ﻣﻨﺎﺳﺐ در ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ زوجین ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار داد.
تحلیل پدیده طلاق در بستر وضعیت فرهنگی -اقتصادی استان فارس طی سالهای ۱۳۹۰ - ۱۳۹۸(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
147 - 132
حوزههای تخصصی:
طلاق یکی از مهمترین مسائل اجتماعی و جمعیتی امروز کشور به شمار می آید. در دو دهه اخیر میزان های طلاق در کشور روند صعودی داشته است. در مطالعه حاضر تلاش شد که وضعیت و روند تغییرات طلاق در استان فارس بررسی شود. برای این هدف اطلاعات سرشماری ها و نیز داده های ثبت احوال طی سال های 1390 تا 1398 تحلیل شد. رویکردهای عقلانی اقتصادی و گذار دوم جمعیت شناختی به عنوان مبانی نظری تحقیق حاضر در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که نسبت طلاق به ازدواج طی سال های مورد بررسی روند صعودی داشته است. بیشتر طلاق ها در فاصله پنج تا ده سال بعد از ازدواج و در سنین اوج فرزندآوری اتفاق می افتند. یافته ها همچنین نشان داد که بین میزان بیکاری مردان و نسبت طلاق همبستگی مثبت و در مقابل بین میزان بیکاری زنان و نسبت طلاق همبستگی منفی وجود دارد. بین نسبت جمعیت با تحصیلات دانشگاهی و نسبت طلاق همبستگی مثبت وجود دارد. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد که کاهش میزان بیکاری مردان و برگزاری کلاس های آموزشی برای زوجینی که پنج سال از زندگی مشترک آنها گذشته است می تواند شمار و نسبت طلاق را کاهش دهد.
دلالت های فرهنگی زندگی مرزنشینی: مطالعه موردی شهر نوسود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
41 - 64
حوزههای تخصصی:
همواره اندیشه های ناسیونالیستی و نابرابری های اقتصادی-فضایی سعی کردند سویه هایی از جهان مرزنشینی را آشکار کنند؛ اما این نوع «آشکارگی» برای جهان مرزنشینی هستی مستقلی قائل نیستند و آن را در تقابل با جهان مرکزنشینان بیان می نمایند، درنتیجه این نظریات، آن گونه که باید به ذات و معنای در جهان مرز بودن دست نیافته اند. ضمن اهمیتی که این نظریات در آشکار نمودن سویه هایی از در جهان مرز بودن دارند، این پژوهش درصدد است تا با در نظر گرفتن هستی مستقل برای مرز، چیستی این جهان را از جنبه ای دیگر آشکار نماید در نظر گرفتن هستی مستقل برای مرز بدین معناست که یک پیش زمینه تاریخی آشکارگی مرز را برایمان فهم پذیر می سازد و به نوبه خود نیز مرز مسبب آشگارگی هستنده ها و جهان پیرامون خودش، در معنای انتیک و انتولوژیک به گونه ای خاص می-شود. روش این تحقیق تلفیقی از روش اسنادی- تحلیلی و پدیدارشناسی هرمنوتیکی ون مانن است. یافته های این پژوهش بیانگر این است که اندیشه «برساخت» ملت شرایط آشکارگی مرزها را فراهم ساخت اما مرزها بعد از شکل گیری، به نوبه خود بر نحوه ی آشکارگی هستنده های جهان پیرامونشان اثر گذاشتند. مرزها مسبب آشکارگی جهان پیرامونشان نه در ذات و چیستی خویش بلکه به صورتی دیگر می شوند. «ناپایداری»، «ناامنی»، «دلهره آور بودن» ساختارهای وجودی هستنده های جهان مرز هستند. هم چنانکه مرزها جهان پیرامونشان را به شیوه ای خاص آشکار می کنند، بر «دازاین» مرزنشینان نیز اثر گذاشته و مرزنشینان را به عنوان مردمانی «نگران و اقامت نا گزین» آشکار می کنند.
مقایسه سلامت روان، سرمایه اجتماعی و هویت نقش جنسیتی دانش آموزان کاربر با غیرکاربر در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
67 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه سلامت روان، سرمایه اجتماعی و هویت نقش جنسیتی دانشآموزان کاربر با غیرکاربر در شبکههای اجتماعی بود. روش این پژوهش توصیفی - مقایسهای است. جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده کلیه دانشآموزان دبیرستانهای تیزهوشان شهر تبریز بود که از این میان تعداد 120 دانشآموز مطابق با نمرات 23-46 در پرسشنامه اعتیاد به شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل به عنوان دانشآموزان غیرکاربر و 120 دانشآموز نیز با کسب نمرات بالاتر از 46 در پرسشنامه مذکور به عنوان دانشآموزان کاربر پس از همسانسازی و با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسشنامههای سلامت روان گلدبرگ و هیلر (1979)، سرمایه اجتماعی پاتنام (2000) و هویت نقش جنسیتی بم (1974) گردآوری شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین دانشآموزان کاربر با غیرکاربر در شبکههای اجتماعی به لحاظ سلامت روان، سرمایه اجتماعی و هویت نقش جنسیتی تفاوت معنادری وجود دارد؛ به علاوه، نتایج آزمون تعقیبی شفه نیز نشان داد که کاربران شبکههای اجتماعی به طور معناداری سلامت روان (001/0=p) و سرمایه اجتماعی (003/0=p) پایینتری نسبت به غیر کاربران شبکههای اجتماعی دارند و همچنین از هویت نقش جنسیتی تضعیف شدهتری (001/0=p) نیز برخوردار هستند. یافتههای این پژوهش به شناخت تفاوتهای بسیار مهم کاربران شبکههای اجتماعی و غیرکاربران این شبکهها از نظر سلامت روان، سرمایه اجتماعی و هویت نقش جنسیتی کمک میکند و ضرورت ارتقای سلامت روان، سرمایه اجتماعی و هویت نقش جنسیتی دانشآموزان کاربر شبکههای اجتماعی را برجسته مینماید.
رابطه بین مصرف گرایی و جهت گیری های ارزشی با شهروندی زیست محیطی در بین شهروندان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهروندی زیست محیطی، مفهومی است چندبعدی از تکالیف و وظایف(فردی و اجتماعی) که شهروندان را به مسائل زیست محیطی در ابعاد مختلف(آگاهی زیست محیطی، نگرش زیست محیطی، رفتار زیست محیطی، مصرف مسئولانه و پایدار، نگرانی زیست محیطی و اخلاق زیست محیطی) حساس تر کرده و به گسترش مطالبات شهروندی زیست محیطی و رفتارهای مطلوب زیست محیطی در ابعاد فردی و اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و مادی و فرامادی منجر شده است. تحقیق مطالعه حاضر با هدف مطالعه رابطه بین مصرف گرایی و جهت گیری های ارزشی با شهروندی زیست محیطی در بین شهروندان تبریزی انجام یافته است. روش مورد استفاده در تحقیق حاضر پیمایشی است. از ابزار پرسشنامه محقق ساخته جهت جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده شده است. جامعه آماری ساکنان بین 64-15 سال کلان شهر تبریز به تعداد 407 نفر بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران تعیین و به روش نمونه گیری خوشه ای، برای مطالعه انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد که بین میزان مصرف گرایی و شهروندی زیست محیطی همبستگی معنی دار و منفی(48/0-) وجود دارد و نیز بین میزان جهت گیری ارزشی با شهروندی زیست محیطی همبستگی معنی دار و منفی(54/0-) وجود دارد.
« تجربه اندوزی ناهمگون در بستر موافق »: فرایند جامعه پذیری حرفه ای در بین بازیگرانِ غیرآکادمیکِ تئاتر در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه پذیری در گروه های حرفه ای یکی از انواع جامعه پذیری است که به فرایند یادگیری نقش ها، ارزش ها، هنجارها و مهارت های مربوط به حرفه یا گروه اجتماعی اشاره دارد. هدف این مطالعه، کشف فرایند جامعه پذیری حرفه ای در بین بازیگران غیرآکادمیکِ تئاتر در شهر تهران، به مثابه یک گروه حرفه ای است؛ کشف و شناسایی فرایندهایی که طی آن، فرد مبتدی، به عضوِ حرفه ایِ گروهِ بازیگرانِ تئاتر تبدیل می شود. تحقق این هدف از طریق فهم و شناسایی «داستان بازیگر شدن» مصاحبه شوندگان تحت هدایتِ روشِ گرانددتئوری دنبال شده است. از مجموعهمقولات بستری/شرایطی، «بستر موافق» به عنوان مقولههسته انتزاع، و از میان مقولات فرایندی/تعاملی، مقوله«تجربه اندوزی ناهمگون» به عنوان مقوله هسته انتخاب شد. از ترکیب این دو مقوله، مقولهمرکزی نهایی به دست آمد: «تجربه اندوزی ناهمگون در بستر موافق». این مقوله نمایان گر یک جامعه پذیری غیرمنسجم و غیرنیت مند است که یک حرکت اُفتان وخیزان تا حرفه ای شدن را نشان می دهد. عملکرد این فرایند عمدتاً از طریق یادگیری های پراکنده از دانش و مهارتِ افراد باتجربه تر، و مواجهه با پدیده های حاوی ظرفیت آموزشی است که بر سر راه بازیگران غیرآکادمیک قرار گرفته است.
تعارض نهادهای ذی مدخل در پروژه های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
191 - 224
تحلیل نحویه موضع گیری و استدلال مسئولین موافق و مخالف طرح های شهری، می تواند زمینه های ذهنی کنش گران صاحب قدرت شهری (ازجمله نهادهای رسمی مدیریت و سیاست گذاری) را در راستای کشف دلایل اصلی و ریشه ای عدم موفقیت طرح ها تبیین نماید. چنین تحلیلی نه تنها بر «متن» موضع گیری های سیاست گذاران متمرکز است، بلکه به زمینه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اظهارات نیز متوجه است. به عبارت دیگر، تحلیل استدلال موافقان و مخالفان سیاست های شهری، به جای تمرکز بر گفتگوی میان ایشان، به تحلیل انتقادی «گفتمان» آنها می پردازد که به صورت توأمان در برگیرندیه «متن» و «فرامتن» (انگیزه ها، پیش فرض ها و ابعاد پنهان موجود در یک متن) است. روش تحقیق پژوهش حاضر، کیفی و براساس روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف[1] است. براین مبنا، این مقاله در قالب سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین به تحلیل چرایی شکل گیری، روند اجرا و پیامدهای طرح پیاده راه 17 شهریور تهران (1391) می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مواردی مثل نیازهای شهر و شهروندان و بررسی های مطالعاتی_کارشناسی، ولو به صورت ظاهری، هم از طرف مسئولین مدافع و هم ازسوی مسئولان منتقد پروژه، به دلیل ارزش و مقبولیتی که در اذهان عمومی داشته، مورد تأکید قرار گرفته اند؛ اما در این پروژه، عوامل پنهان و مهم تری شکل دهندیه اساس گفتمان کنشگران سیاست گذاری و اجرای پروژه بوده اند. این عوامل شامل قدرت مداری و تخصص محوری در اداریه امور شهری، موضع گیری ها و برخوردهای سیاسی، رکود و مشکلات اقتصادی، فقدان مدیریت مشارکتی و یکپارچیه شهری و عدم باور به حقوق شهروندی، به عنوان مهم ترین چالش های موجود در پس اجرای این پروژه است. براین اساس، عوامل پیش گفته توانسته اند موجب محدودیت و به حاشیه رفتن نقش برنامه ریزان و طراحان شهری شده و فعالیت های آنان را جهت دار نمایند.
<br clear="all" />
[1]. Fairclough
واکاوی زمینه ها و عملکرد کاربران مرد در تالارهای همسریابی مجازی در شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
117 - 138
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تحلیل فعالیت کاربران مرد در تالارهای همسریابی و با استفاده از روش نظریه زمینه ای انجام شده است؛ برای این منظور با استفاده از نمونه گیری نظری، 11 کاربر فعال مرد در تالارهای همسریابی انتخاب شدند. داده ها ازطریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با نسخه 12 نرم افزار مکس کیو دی ای تحلیل شدند. بر پایه تعاملات و روابط مفهومی سه شرط علی شاملِ بحران معنا، تنوع طلبی و لذت طلبی در کنار سه شرط زمینه ای شاملِ تمایزطلبی، واسازی ارزشی و استقلال طلبی موجبات نوعی خاص از تعامل را فراهم کردند. شرایط تعاملی کاربران دو وجه اساسی شامل مقاومت علیه نظام اخلاقی جامعه و اقتصاد توافقی در نظام روابط خانوادگی دارد. نتایج نشان دادند هدف تعداد جالب توجهی از کاربران از ثبت نام و عضوشدن پایدار در این سایت ها، پیداکردن بدیل و جایگزینی برای ساختار غالب ازدواج در شهر کرمان است.
جامعه شناسی گذار به سیاست سوژه در عصر جهانی شدن؛ با نگاهی کوتاه به وضعیت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«سیاست سوژه» اصطلاحی است که نخستین بار رابرت فریس طرح و آلن تورن تئوریزه کرد. این سیاست برآیند مدرنیته متأخر است و همگام با دگرگونی پارادایمی به بازنمایی جدیدی از امر سیاسی می انجامد. سیاست سوژه عبارت است از جایابی سوژه انسانی در کانون امر سیاسی به نحوی که هدف غایی تمامی سیاستها تحقق وجود سوژه و ابراز آن در سطوح مختلف سازمان اجتماعی باشد. ویژگی کانونی این دوره «بازاندیشگی» و نزاع کانونی آن «بازشناسی» است. فردی شدنِ تجربه امر جمعی با صورت بندی نوینی از «جامعه» همراه است که لایه نخست یا قاعده هرم زندگی جمعی را دستخوش دگردیسی کرده است. در لایه میانی یعنی در جامعه مدنی نیز با فرهنگی شدن جنبش های اجتماعی جدید و تمرکز بر حقوق فرهنگی روبرو هستیم. در لایه سوم یعنی در ساحت سیاست ورزی نیز شاهد طرح «سیاست سوژه» هستیم؛ «سیاست زندگی» جایگزین «سیاست رهایی» می شود. جهانی شدن به معنای عام گرایی فزاینده در تجربه زیسته بشر است که به واسطه فشردگی فضا و زمان ممکن می شود و افزون بر بایسته ساختن مواجهه ای نوین با امر مدرن، ضرورت گذار به سیاست سوژه را دوچندان می کند. در پایان مقاله ضمن اشاره ای کوتاه به موقعیت ایران در فرایند گذار جهانی، تحلیلی مختصر از مواجهه با این وضعیت نوپدید ارائه می شود.
مطالعه تطبیقی وضعیت ورزش همگانی در ایران و کشورهای منتخب
حوزههای تخصصی:
فعالیت بدنی به عنوان هر نوع حرکت بدنی تولید شده توسط انتقباض عضلات اسکلتی تعریف می شود که منجر به افزایش قابل توجهی در مصرف کالری نسبت به صرف انرژی زمان استراحت می شود. طبق آمار سازمان بهداشت جهانی عدم تحرک فیزیکی چهارمین عامل خطر اصلی مرگ و میر جهانی محسوب و تخمین زده می شود که 6 درصد از میزان مرگ و میر جهانی را شامل می شود. بنابراین توسعه ورزش همگانی که با عنوان ورزش سلامت محور از آن یاد می شود، از دغدغه های اصلی هر کشور از جمله جمهوری اسلامی ایران است. در این راستا بهره گیری از تجربیات سایر کشورهای پیشرو در زمینه ورزش با استفاده از روش مطالعات تطبیقی می تواند تأثیرگذار باشد. هدف این مقاله توصیف وضعیت مشارکت ورزشی کشورهای منتخب است. این پژوهش از لحاظ هدف به صورت توصیفی، به لحاظ روش کتابخانه ای و مبتنی بر تحلیل و مطالعه اسناد و منابع انجام شده است. 11 کشور مورد بررسی قرار گرفتند و در پایان با توجه به نتایج، پیشنهادهایی جهت توسعه ورزش همگانی ارائه شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر اضطراب و افسردگی حاکم در بین معلمان و تأثیر آن بر سلامت روان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر استرس، اضطراب و افسردگی حاکم در بین معلمان مدارس ابتدایی ناحیه 2 شهر همدان و تأثیر آن بر سلامت روان دانش آموزان بود. روش: روش این مطالعه از نوع علی، مقایسه ای و جامعه آماری آن، شامل کلیه معلمین زن و مرد شاغل در مدارس ابتدایی پسرانه ناحیه 2 شهر همدان در سال تحصیلی 98-1397 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، نمونه ای به حجم 100 نفر انتخاب شد. داده ها از طریق ابزار پرسشنامه استاندارد DASS (لویبوند و لویبوند، 1995)، به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از ازمون t مستقل در سطح معناداری 0.005 و با استفاده از نرم افزار SPSS.22 انجام شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین میزان افسردگی معلمین زن و مرد (61/0=sig) و میزان استرس و اضطراب آنها (70/0=sig) تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین بین میزان سابقه تدریس و اضطراب معلمین (08/0=sig) و میزان افسردگی معلمین (09/0=sig) در گروه های سنی مختلف تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش میتوان گفت، استرس و افسردگی از جمله عوامل مهم و اساسی هستند که رفتار، روش تدریس، سلامت روانی معلمان را تحت تأثیر قرار می دهد که خروجی آن دانش آموزانی مضطرب، دلسرد، کم سواد و منفعل را تحویل جامعه خواهد داد. تضمین آینده جامعه نیاز به معلمانی توانمند، سالم و با نشاط و دانش آموزانی فعال، پرکار و جدی دارد. این هم ایجاب می کند تا هر جامعه ای جهت پیشبرد اهداف خود برای سلامت روانی معلمان و دانش آموزان اهمیت ویژه ای قائل باشد.
کشمکشها و سازواریهای مالی در زوجهای شاغل؛ یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۶
۸۶-۳۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف شناسایی تجارب زیسته زوجهای شاغل از مسائل مالی انجام شد. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. طی این مطالعه، پژوهشگران 12 زوج شاغل دارای رضایت زناشویی را با بهره گیری از نمونه گیری گلوله برفی و 12 زوج شاغل دارای تعارضات زناشویی را نیز با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب کرده و مورد مصاحبه قرار دادند. مصاحبه ها با استفاده از روش دیکلمن، آلن و تانر که دارای ماهیت تیمی بوده و در پدیدارشناسی تفسیری مرسوم است، مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل تجارب مشارکت کنندگان، منجر به شناسایی 2 مضمونِ اصلی تحت عناوینِ کشمکش مالی (با مضامین فرعی: ترجیح مالی، روابط نامناسب مالی، عدم تعهد مالی، ضعف در مهارتهای مالی، مدیریت منفردِ مالی و خشونت مالی) و سازواری مالی (با مضامین فرعی: عدم ترجیح مالی، روابط بهینه مالی، تعهدِ مالی، زندگی مالی مشترک و مهارتهای مالی زوج) شد. بحث: نتایج این پژوهش نشان داد مسائل مالی در سبک زندگی زوج شاغل چیزی بیش از صحبت کردن و مشاجره پیرامون پول و بودجه است. این مطالعه ضمن مقایسه کیفی دو گروه زوجهای شاغل راضی و متعارض از نقطه نظر مسائل مالی، این نکته را نیز بر مطالعات قبلی افزود که آنچه از چالشهای مالی و منازعات مرتبط با پول مهم تر است، نحوه ادراک و مقابله زوج شاغل برای حل وفصل این معضلات و تعارضات مالی است. زوج شاغل می توانند با کمک شاخصه های اولویت بندی مناسب، روابط مالی مناسب، مسئولیت پذیری مالی، زندگی مالی تیمی و کسب مهارتهای مالی به سمت سازواری مالی در حرکت باشند.