فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱٬۲۱۶ مورد.
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۱۹۶-۱۶۹
حوزههای تخصصی:
رخداد فرین برفی که ممکن است در هر زمانی از دوره سرد سال رخ دهد، اثرات اقتصادی و اجتماعی مهمی را به همراه دارد. بنابراین، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از این رخدادها، اهمیت شناسایی سازوکارهای همدیدی مرتبط با رخدادهای فرین برفی را آشکار می سازد. به منظور دست یابی به این هدف، با استفاده از داده های روزانه بارش و دمای ایران در دوره آماری 2016-1951 و براساس معیارهای چندگانه، دو دوره سه-روزه رخداد فرین برفی ایران در دوره های 9-7 فوریه 1972 و 4-2 فوریه 1988، شناسایی شد. پس از انتخاب نمونه ها، واکاوی آماری نمایه های پیوندازدور انجام شد و سپس، با استفاده از داده های بازواکاوی NCEP-NCAR، به ترسیم الگوهای ترکیبی از وضعیت سطح زمین و وردسپهر زیرین، میانی و زِبرین به شکل میانگین سه-روزه پرداخته شد. نتایج به دست آمده از واکاوی نمایه های پیوندازدور و مطابقت آن ها با الگوهای همدیدی، نشانگر ضعیف شدن تاوه قطبی وردسپهری و تقسیم شدن آن به شکل چند مرکز در دوره های رخداد فرین برفی مورد بررسی است. در رخداد 9-7 فوریه 1972، گرچه این مراکز به سمت عرض های میانی جابه جا شده اند ولی به طور کامل از منطقه شمالگان دور نشده و تا اندازه ای موقعیت خود را در این منطقه حفظ کرده اند. در رخداد 4-2 فوریه 1988، مراکز تاوه، جابه جایی استواسوی بیشتری به عرض های میانی نشان داده اند که پدیدار شدن فازهای منفی NAM و AO نیز نمایانگر چنین وضعیتی است. به هرحال، در هر دو رخداد، مرکز قوی و اصلی تاوه قطبی وردسپهری، در نیمکره شرقی و بنابراین در موقعیتی نزدیک به ایران قرار داشته است. ضعیف شدن رودباد جنب حاره در نیمکره شرقی و به ویژه در محدوده دریای مدیترانه، سبب انتقال زبانه هایی از تاوایی پتانسیل به سمت عرض های میانی شده است. پیشروی استواسوی این زبانه ها، شکل گیری ناوه های ارتفاعی را در مناطق غربی و شرقی دریای مدیترانه سبب شده که همراه با پشته پرارتفاع میان آن ها، به شکل گیری الگوهای بندال امگا و شارش شکافته شده به ترتیب در رخدادهای فوریه 1972 و 1988 در این محدوده جغرافیایی منجر شده است. مرز جنوبی پیشروی ناوه ها را پربند معرّف لبه تاوه با ارتفاع 552 ژئوپتانسیل دکامتر مشخص کرده که تا نیمه جنوبی ایران امتداد داشته است و در دوره رخداد فرین فوریه 1972 در مقایسه با الگوی مربوط به رخداد فرین فوریه 1988، پیشروی استوا سوی بیشتری به عرض های میانی و درنتیجه، بر فراز ایران داشته است.
بررسی و پردازش دیداری تاب آوری شهری با تکنیک PROMETHEE- GAIA (موردمطالعه: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
129 - 149
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی به عنوان برترین شکل سکونت گاه انسانی، ارتقای پایداری و تاب آوری آن، یک اولویت است؛ لذا مطالعات تاب آوری شهری و نحوه سنجش آن در شهرها اهمیت می یابد. این در حالی است که با وجود پیشرفت های مهم در سال های اخیر در این زمینه، روش های موجود برای اندازه گیری تاب آوری شهری، تنها به تحلیل آن برای اختلالات خاص، یا از منظر تاب آوری مهندسی بوده است. بر اساس ضرورت موضوع این پژوهش با استفاده از مدل سازی PROMETHEE ابتدا اقدام به شناخت مبانی مدیریت بحران ناشی از زلزله نموده و در مرحله بعد به تحلیل آماری شهر ایلام پرداخته است. لازم به ذکر است پژوهش حاضر دارای رویکرد توسعه ای – کاربردی و روش تحقیق ترکیبی از روش های (توصیفی، تحلیلی، کتابخانه ای و میدانی) است. همچنین جهت تحلیل و ترسیم از نرم افزارهای GRAFER، EQS، EXCEL و ArcGIS، VPLS و AMOS-SPSS دیگر برنامه های موردنیاز استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان داده است بر اساس طرح ریزی GAIA تنها نواحی 12، 3، 8، 5 و 6 بیشترین تاب آوری شهری را نسبت به دیگر نواحی دارا هستند و از نظر شاخص سازی سه معیار تأسیسات و تجهیزات، فضای سبز و حمل ونقل در شهر ایلام باعث به وجود آمدن چنین فضایی گردیده است. همچنین بر اساس الگوی شبکه ای تاب آوری میزان فی مثبت ناحیه 12 شهر ایلام برابر 81/0درصد و میزان فی منفی آن برابر 19/0 است. درنهایت بر اساس رتبه بندی کمی مدل PROMETHEE ناحیه 12 شهر ایلام با میزان 6231/0 درصد تاب آورترین و ناحیه 9 شهر ایلام با میزان 4306/0- درصد آسیب پذیرترین ناحیه شهری است.
مدل سازی مطلوبیت زیستگاه جرد لیبی (Meriones libycus) به عنوان مخزن بیماری سالک در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
97 - 106
حوزههای تخصصی:
جوندگان بزرگ ترین راسته پستانداران هستند که جمعیت بسیار بزرگی را بر روی کره زمین تشکیل می دهند و منشأ خسارات اقتصادی و بهداشتی فراوان بوده و همچنین به عنوان مخزن برخی از بیماری های مشترک بین انسان و حیوان (Zoonosis) مطرح هستند؛ ازجمله این بیماری ها می توان به بیماری سالک اشاره نمود. هدف از این مطالعه، مدل سازی مطلوبیت زیستگاه جرد لیبی به عنوان مخزن بیماری سالک جلدی در ایران است. بدین منظور 17 متغیر زیستگاهی شامل دو متغیر توپوگرافی، هفت متغیر اقلیمی و هشت متغیر کاربری اراضی/پوشش زمین به همراه نقاط حضور گونه وارد مدل مکسنت گردید. بر اساس نتایج حاصل از مدل سازی نرم افزار مکسنت، زیستگاه مطلوب جرد لیبی، مساحتی بالغ بر 432094 کیلومترمربع، معادل 29 درصد از سطح ایران را به خود اختصاص داده است. همچنین دو متغیر فاصله از روستاها و شیب زمین بیشترین تأثیر را در فرآیند مدل سازی دارا بودند. نقشه مطلوبیت زیستگاه گونه مخزن بیماری نشان داد که بیشترین مطلوبیت زیستگاه در استان های هرمزگان، خوزستان، بوشهر و خراسان رضوی قرار دارد. با توجه به آثار روحی و زیان اقتصادی محتمل بر بیماری سالک پوستی و نبود واکسن اثربخش و وجود جوندگان در چرخه بیماری زایی، شناسایی مخازن و زیستگاه مطلوب مخازن این بیماری برای انجام اقدامات مدیریتی امری لازم و ضروری است؛ تا سنگ بنایی برای مدیریت هرچه بهتر این بیماری شود.
جنبش های اجتماعی نوین: مطالعه موردی جنبش های زیست محیطی نوپدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال نهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
۱۲۶-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
اصطلاح جنبش های اجتماعی نوین برای توصیف جنبش هایی به کار برده می شود که در اواخر دهه 1960 به واسطه اقدام جمعی در عرصه اجتماعی فعال بودند. از مهمترین جنبش های نوین اجتماعی می توان به جنبش زنان، جنبش صلح و جنبش زیست محیطی اشاره نمود. رشد سریع و شتابان جوامع صنعتی بدون در نظر گرفتن تخریب محیط زیست، مسائل و معضلات فراوانی را به وجود آورده است. از مهمترین مشکلات موجود می توان به فرسایش خاک، و انواع آلودگی ها اشاره نمود. مجموعه این عوامل، زمینه را برای شکل گیری جنبش های زیست محیطی فراهم نموده اند. نوشتار حاضر تلاش می کند تا به این پرسش پاسخ دهد که جنبش های زیست محیطی نوپدید چگونه در قالب جنبش های اجتماعی نوین قابل تحلیل هستند؟ و چه افزوده هایی بر جنبش های اجتماعی نوین داشه اند؟ بنابراین، با روش کیفی تفسیری، شیوه مطالعات موردی چیستی و چرایی جنبش های زیست محیطی نوپدید را مورد بررسی قرار می دهد. یافته های تحقیق نشان می دهند که بحران های زیست محیطی زمینه را برای شکل گیری، فعالیت وتاثیرگذاری جنبش های زیست محیطی نوپدید فراهم نموده اند. از اینرو جنبش های زیست محیطی نوپدید به منظور رویارویی با بحران های موجود، در ابتدا به افزایش آگاهی های عمومی پرداخته و سپس سازمان ها و گروه های طرفدار محیط زیست را ایجاد نمودند و در نهایت با ورود به عرصه سیاست، با استفاده از ابزارها و شیوه های جدید به بیان خواسته ها و اعتراض های خود به شیوه های مسالمت آمیز پرداخته اند تا از این طریق، ضمن وادار کردن حکومت ها به پاسخگویی و در نهایت ورود مستقیم به عرصه سیاست به عنوان گروه های ذی نفوذ و احزاب سیاسی بتوانند در حوزه سیاست عمومی تأثیرگذار باشند. در نتیجه حجم وگستره قدرت اجتماعی و تاثیرگذاری سیاسی جنبش های زیست محیطی نوپدید باعث باز پروری و غنی سازی جنبش های نوین اجتماعی شده است. به گونه ای که امروزه می توان آنها را بعنوان نیروهای اجتماعی قدرتمند و بازیگرانی تاثیرگذار، در عرصه جامعه شناسی سیاسی مورد شناسایی و تحلیل قرار داد.
ارزیابی دیدگاه کارشناسان و مدیران ادارات منابع طبیعی و آبخیزداری استان گلستان نسبت به جنبه های حقوقی و قانونی مدیریت سیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
مسائل حقوقی و قانونی جایگاه ویژه در مدیریت سیل دارند. تحقیق حاضر با روش توصیفی-پیمایشی به بررسی مهمترین مسائل حقوقی مرتبط با سیل پرداخته است. جمعیت موردمطالعه شامل کارکنان دارای پست کارشناسی در ادارات حقوقی و همچنین رؤسای ادارات منابع طبیعی در شهرستانهای استان گلستان بودند که با روش سرشماری بررسی شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن توسط کارشناسان حقوقی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری مورد تأئید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات در نرم افزار SPSS18 انجام شد. بدین منظور از آمار توصیفی و آزمون های نشانه و ویلکاکسون استفاده گردید. نتایج نشان داد تأثیر نظام فعلی حقوقی در جلوگیری از بروز سیلاب، نافذ بودن نظرات حقوقی درباره حریم رودخانه ها و مسیل ها، قدرت واحدهای حقوقی برای تنظیم تخلف درباره حریم رودخانه ها و مسیل ها و همچنین میزان موثربودن ساختار فعلی واحدهای حقوقی برای مقابله با عوامل وقوع سیل در حد متوسط بوده است. این در حالی است که مهمترین ضعف حقوقی در مدیریت سیل به نظارت بر اجرای قوانین ارتباط داشت. ازنظر پاسخگویان، رعایت نکردن قوانین و مقررات منابع طبیعی در بروز سیلاب نقش زیادی داشته است و میزان همپوشانی و تداخل وظایف بین متولیان حریم رودخانه ها و مسیل ها و همچنین تفاوت دیدگاه و نظر در بین متولیان نسبت به حریم رودخانه ها و مسیل ها در حد زیاد است. مهمترین راهکارهای بیان شده برای اصلاح نظام حقوقی و بهبود مدیریت سیل شامل اعمال مجازات سنگین برای تعرض به حریم رودخانه ها و مسیل ها و اولویت دادن به رسیدگی به پرونده های قضایی مربوط به منابع طبیعی می باشد. با توجه به نتایج تحقیق، پیشنهادها و توصیه های کاربردی به منظور بهبود مدیریت سیل ارائه شده است.
استخراج و ارزیابی تغییرات کاربری اراضی با به کارگیری الگوریتم SVM با کرنل چندجمله ای و روش حداکثر احتمال در محدوده حوضه آبریز اوجان چای بستان آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
25 - 44
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه زمین به عنوان یکی از نهاده های بخش تولید است، نه تنها در اقتصاد کشاورزی و منابع طبیعی بلکه در اقتصاد کل کشور نقش به سزایی دارد و توجه به زمین و تغییرات به وجود آمده در آن، امری ضروری است. تحقیق حاضر به منظور بررسی روند تغییرات کاربری اراضی حوضه آبریز اوجان چای با استفاده از سنجش ازدور و GIS انجام شده است. از تصاویر چند زمان سنجنده TM سال 1987 و +ETM سال 2002 و +ETM سال 2015 استفاده شد و نقشه های کاربری اراضی بر اساس پردازش رقومی حداکثر احتمال و ماشین بردار پشتیبان تهیه شد. نقشه های کاربری اراضی به همراه اطلاعات زمینی وارد محیط GIS شدند و میزان و نوع تغییرات کاربری اراضی در منطقه به دست آمد. با توجه به نتایج، روش SVM برای برآورد تغییرات منطقه موردمطالعه کارآمدتر بوده به گونه ای که نتایج استخراج شده از درصد دقت و ضریب کاپای بالاتری برخوردار است. از نتایج ارزیابی ها می توان چنین استخراج کرد که روند تغییرات کاربری در برخی کاربری ها مانند اراضی زراعی و مراتع بالا است. اراضی زراعی از 33 درصد به 37 درصد در طی بازه زمانی 28 ساله نوسان داشته و اراضی مرتعی نیز از 51 درصد به 49 درصد کاهش داشته که این دو کاربری بیشترین تغییرات را داشته اند. درنهایت با توجه به اینکه بیشتر تغییرات مربوط در تغییر مرتع به اراضی زراعی و بالعکس بوده است؛ بنابراین لزوم تمرکز فعالیت های مدیریت و اصلاح اراضی بر روی این نوع کاربری افزایش می یابد.
بررسی روند ازون تروپوسفری شهر کرمانشاه در بازه ی 10 ساله با استفاده از پارامترهای هواشناسی، پیش سازهای ازون و تصاویر سنجنده OMI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش میزان آلودگی هوا، ضرورت شناخت بیشتر علل وقوع آن را مطرح ساخته است. در این میان ازون تروپوسفری می تواند بر سلامتی انسان و محیط زیست اثر گذار باشد. از این رو هدف این پژوهش بررسی روند تغییرات غلظت ازون تروپوسفری با پارامترهای هواشناسی، پیش سازهای ازون (دی اکسید نیتروژن و اکسیدهای نیتروژن) است. در این پژوهش از داده های ایستگاه هواشناسی کرمانشاه و ایستگاه کیفیت هوای ادراه کل حفاظت محیط زیست کرمانشاه (ایستگاه زیبا پارک) در بازه ی 10 ساله (1386 تا 1395) استفاده شده است. در این پژوهش تغییرات غلظت ازون تروپوسفری و ارتباط آن با تغییرات اکسیدهای نیتروژن (NOX) و NO2 پارامترهای هواشناسی شهر کرمانشاه انجام شده است. براساس نتایج، بیش ترین غلظت ازون تروپوسفری در ساعت های 14 تا 16، ماه های خرداد، تیر و مرداد رخ داده است، بالاترین مقدار غلظت ازون تروپوسفری فصلی نیز در فصل تابستان و بهار ثبت شده است. مطالعه پارامترهای هواشناسی مانند دمای هوا و سرعت باد نشان داد که ارتباط مستقیمی با میزان غلظت ازون تروپوسفری دارد. از طرفی با افزایش میزان بارندگی غلظت ازون تروپوسفری کاهش پیدا می کند. نتایج بررسی رابطه بین ازون تروپوسفری، اکسیدهای نیتروژن و دی اکسید نیتروژن نشان داد که بیشترین مقدار ازون تروپوسفری در کمترین مقدار اکسیدهای نیتروژن و دی اکسید نیتروژن رخ می دهد و تغییرات غلظت ازون تروپوسفری در طول روز برعکس تغییرات اکسیدهای نیتروژن و دی اکسید نیتروژن است.
پهنه بندی احتمال خطر سیلاب در اراضی حاشیه رودخانه گاماسیاب در محدوده شهر صحنه تا شهر بیستون-استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
53 - 66
حوزههای تخصصی:
سیلاب متداولترین مخاطره طبیعی در جهان است که هر سال افراد زیادی را تحت تاثیر قرار می د هد. در این پژوهش احتمال خطر سیلاب رودخانه گاماسیاب کرمانشاه با کمک سیستم تصمیم گیری چند معیاره (MCDA) مطالعه شده است. بنابراین در این پژوهش از 4 معیار اصلی شامل عامل ارتفاع، شیب، فاصله از رودخانه، کاربری اراضی استفاده گردید. پس از آماده سازی معیارها، هر شاخص به شکلارزش گذاری نزولی به 9 کلاس تقسیم بندی شد و سپس با توجه به تاثیر هر شاخص در احتمال وقوع سیلاب، شاخص وزن نرمال شده (NWI) محاسبه گردید و نقشه نهایی پهنه بندی احتمال خطر سیلاب با تلفیق معیارها به روش ترکیبی وزن دهی خطی (WLC) تهیه شد. نتایج پهنه بندی احتمال خطر سیلاب نشان داد که در حدود 61 کیلومتر مربع ( 12 درصد) از دو طرف رودخانه گاماسیاب دارای میزان آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد بوده است. محدوده شهر بیستون و محدوده انتهایی رودخانه گاماسیاب دارای بیشترین احتمال خطر زیاد و خیلی زیاد است. این مسئله به دلیل کاهش شیب و کاهش ارتفاع در پایین دست حوضه می باشد نتایج این پژوهش نشان می دهد که سیستم تصمیم گیری چند معیاره، روشی قدرتمند، سریع و کم هزینه در حوضه های فاقد اطلاعات هیدرومتری جهت تهیه نقشه های احتمال خطر سیلاب به شمار می رود.
تحلیل فضایی فرونشست سطح زمین با استفاده از تداخل سنجی راداری (موردمطالعه: دشت مرکزی شهرستان قاین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
99 - 126
حوزههای تخصصی:
فرونشست زمین یکی از مخاطرات مهم ژئومورفیک است که دارای حرکتی کُند بوده و در بلندمدت آثار مخربی برجای می گذارد. در این تحقیق به منظور تحلیل فضایی میزان جابجایی از داده های سنتینل A1 در بازه زمانی 3 ساله (2020- 2017) و روش تداخل سنجی راداری و نرم افزار (SNAP)، تغییرات سطح زمین را در بازه زمانی مذکور استخراج کرده ایم. همچنین مشاهدات میدانی برای صحت سنجی و بررسی نتایج تحقیق صورت گرفت. نتایج نشان داد که میزان فرونشست زمین از سال 2017 تا سال 2020 افزایش داشته است؛ به طوری که از 2.6 سانتی متر در سال 2017 به 7.8 سانتی متر در سال 2020 رسیده است. همچنین هیدروگراف معرف آب زیرزمینی در دشت مرکزی قاین نیز افت محسوسی داشته است؛ به طوری که میزان افت تراز آب در سطح دشت حدود 1.30 متر در طول 5 سال (از سال 2014 تا مارس 2020) بوده است؛ یعنی حدوداً سالی 26 سانتی متر افت سطح آب های زیرزمینی را داشته ایم. ضمن اینکه تحلیل خودهمبستگی فضایی و شاخص موران (0.984)، خوشه ای بودن رخداد فرونشست تحت تأثیر تغییرات سطح آب در منطقه موردمطالعه را تأیید کرد. نتایج همبستگی نیز نشان داد که بین عامل تغییرات تراز سطح آب و نرخ فرونشست زمین، همبستگی کمی وجود داشته (p= -0.138) که این ارتباط غیرمستقیم است؛ یعنی هر چه میزان برداشت آب زیرزمینی بیشتر باشد (یا سطح تراز آب کمتر شود)، میزان فرونشست نیز بیشتر می شود؛ اما با توجه به سطح معناداری (sig= 0.585) این ارتباط معنادار نیست.
آسیب شناسی مناطق روستایی از خطرات شیوع بیماری کرونا (موردمطالعه: نواحی روستایی شهرستان ایجرود در استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
217 - 234
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های انسانی با توجه به عوامل مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، زیرساخت ها و مؤلفه های تهدیدکننده شیوع بیماری کرونا، با چالش های مختلفی مواجه شده اند و درنتیجه نیازمند الگوها و سیستم های متفاوتی برای مدیریت و برنامه ریزی هستند. تحقیق به آسیب شناسی مناطق روستایی از خطر شیوع بیماری کرونا در نواحی روستایی شهرستان ایجرود پرداخت. تحقیق کاربردی و به روش انجام تحقیق، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات تحقیق به صورت گزارش اسنادی به دست آمد. تحلیل اطلاعات به صورت آماره های فضایی و جغرافیایی در ArcGIS/GeoDA و SPSS انجام شد که برای بررسی سطح خدمات در نواحی روستایی، خدمات در 5 گروه بهداشتی- درمانی، تعاونی- بازرگانی، زیرساختی، آموزشی- فرهنگی و ارتباطی تقسیم شدند که اطلاعات آن نیز به صورت اسنادی به دست آمد. در ناحیه روستایی، میان مبتلایان بیماری کرونا و سطح خدمات در این مناطق ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد. در سوی دیگر بیشتر خدمات در مناطقی که جمعیت بیشتری دارند، تمرکز یافته و مناطقی که جمعیت کمتری دارند از سطح خدمات کمتری نیز برخوردار هستند. مشخص است مناطقی که خدمات کمتری دارند، برای دریافت خدمات به مناطقی که این خدمات را دارند مراجعه می کنند و با توجه به ماهیت بیماری های عفونی که در مسیرهای حمل ونقل و جابجایی گسترش بیشتری می یابند، این امر، عامل اصلی برای شیوع بیماری در میان نواحی روستایی بزرگ تر و پرجمعیت تر گردیده است. در تحقیق 6 ناحیه روستایی که در کانون اصلی انتشار بیماری قرار داشتند، شناسایی شدند که باید مدیریت و اقدامات پیشگیرانه برای تأمین خدمات و محدودیت های مراجعه به این مناطق انجام گردد.
ارزیابی و پهنه بندی خطر سیلاب با استفاده از تکنیک چند معیاره آراس و هیدروگراف واحد (مطالعه ی موردی:حوضه بالادست ایستگاه هیدرومتری پل سلطان مشکین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
115 - 138
حوزههای تخصصی:
یکی از بزرگ ترین و رایج ترین اشکال مخاطرات طبیعی سیلاب می باشد و شناخت نواحی مستعد وقوع سیلاب، از اقدامات اساسی در مدیریت منابع طبیعی و برنامه ریزی توسعه ای محسوب می گردد. بنابراین هدف تحقیق حاضر، پهنه بندی حوضه بالادست ایستگاه هیدرومتری پل سلطان مشکین شهر، از لحاظ پتانسیل وقوع سیلاب می باشد. برای رسیدن به این هدف با بررسی های میدانی و مرور منابع، ابتدا 11 عامل موثر وقوع سیلاب منطقه شامل شیب، طبقات ارتفاعی، لیتولوژی، فاصله از گسل، بارش، کاربری اراضی، فاصله از رودخانه، سرعت جریان، زمان جریان و خاک، شناسایی و در محیط GIS، استخراج شدند. استانداردسازی نقشه ها با استفاده از روش فازی انجام و سپس به منظور وزن دهی معیارهای مطرح، از روش کرتیک استفاده گردید و تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از مدل آراس، انجام شد. نتایج مطالعه نشان داد، عوامل شیب، لیتولوژی، کاربری و ارتفاع به ترتیب با مقادیر وزنی؛ 164/0، 156/0، 118/0 و 116/0 بیشترین تأثیر را بر ایجاد سیل در منطقه مطالعاتی دارند. همچنین، با توجه به نتایج به دست آمده به ترتیب 46/20 و 02/32 کیلومتر مربع از مساحت محدوده، در طبقه بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارندکه نشانگر پتانسیل بالای این حوضه برای وقوع سیلاب می-باشد. ضمنا نتایج نشان داد، زمان لازم برای جریان آب به خروجی از 0 ثانیه (بارانی که بر خود خروجی می بارد) تا 68000 ثانیه (در طول 17 ساعت)، متغیر است. در این صورت مناطق صاف و هموار در نزدیکی حوضه با بیشترین زمان و کمترین سرعت و همینطور در مراتع در سمت شمال شرقی با کمترین زمان و بیشترین سرعت به نقطه خروجی ابخیز می رسد. لذا پهنه بندی خطر سیلاب، می تواند در انجام اقدامات حفاظتی، آبخیزداری و مدیریتی این حوضه کمک موثری را داشته باشد.
کاربرد سامانه گوگل ارث انجین در شناسایی کانون های بالفعل گردوغبار با استفاده از تصاویر مادیس و سنتینل-5(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
1 - 16
حوزههای تخصصی:
طوفانهای گردوغبار در مناطق خشک از جهان رخ می دهند و اثرات منفی مختلفی بر جنبه های مختلف اکولوژیکی، اقتصادی و بهداشتی جامعه دارند. شناسایی کانون های مولد گردوغبار یکی از مهم ترین راهکارهای مدیریت این پدیده ویرانگر است که به روزترین و کارآمدترین روش و ابزار در شناسایی این کانون ها استفاده از تصاویر ماهواره ای است. هدف از این مطالعه شناسایی کانون های بالفعل تولید گردوغبار در محدوده استان همدان و محدوده تأثیرگذار است. از تصاویر ماهواره ای مادیس و سنتینل-5 به ترتیب در محدوده زمانی 12 ساله و 2 دوساله در سامانه GEE استفاده شد. جهت شناسایی و نظارت بر کانون های گردوغبار پارامترهای وضعیت کاربری اراضی، شاخص خاک لخت، شاخص توده آب مورد استفاده قرار گرفتند. طبقه بندی غلظت آئروسل ها در سه گروه تراکمی در محدوده مطالعاتی نشان داد که به ترتیب مساحت پهنه های دارای غلظت بالا در تصاویر مادیس و سنتینل به ترتیب 1/9875 و 5/7100 کیلومترمربع است که در تصاویر سنتینل به صورت پیوسته و در تصاویر مادیس به صورت پراکنده هستند. مطابقت کانون های بالفعل تولید گردوغبار در تصاویر سنتینل-5 با نقشه کاربری اراضی سال 2018 نشان داد که بیشترین تمرکز آئروسل ها در تصاویر سنتینل در مراتع فقیر و خاک اراضی غیرقابل کشت و در تصاویر مادیس در مراتع فقیر و کشاورزی دیم قرار دارد. دو تصویر دارای همبستگی 81 درصد هستند. درنهایت، تصاویر ماهواره ای سنتینل- 5 می تواند در پایش کانون های گردوغبار مفید واقع گردد. جهت مدیریت کانون ها کاهش خاک لخت، افزایش پوشش گیاهی، کاهش استفاده از سفره های آب زیرزمینی در دشت قهاوند پیشنهاد می شود.
مدلسازی GIS پایه آتش سوزی شبکه های توزیع گاز شهری و اثرات لرزه خیزی در تشدید آن (مطالعه موردی: منطقه یک شهرداری تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
87 - 108
حوزههای تخصصی:
امروزه حدود 60% از منابع انرژی در دنیا را نفت و گاز تشکیل می دهد. با توجه به روش های مختلف حمل و نقل نفت خام و محصولات آن، بیشترین سهم جابه جایی این منابع با استفاده از خطوط لوله های انتقال می باشد. هدف از این پژوهش، مدلسازی GIS پایه آتش سوزی شبکه های توزیع گاز شهری و اثرات لرزه خیزی شهر تبریز در تشدید آتش سوزی می باشد. برای این منظور روش های تصمیم گیری چند معیاره (MCDA) به همراه سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به کار گرفته شد، همچنین برای تعیین اهمیت روابط بین معیارها و زیر معیارها و ضریب اهمیت نسبی آن ها از مدل FANP استفاده شده است که در راستای هدف پژوهش از 4 معیار و 20 زیرمعیار برای مطالعه آسیب پذیری در برابر آتش سوزی شبکه های گاز پرداخته شد. برای مشخص کردن تأثیر لرزه خیزی شهر تبریز بر آتش سوزی شبکه های توزیع گاز شهری به مقایسه نقشه ریز پهنه بندی خطر زمین لرزه های شهر تبریز با نقشه خروجی حاصل از این پژوهش پرداخته شد و مشخص گردید، بیشترین آسیب پذیری هم در نقشه خطر زمین لرزه و هم در نقشه پهنه بندی آتش سوزی شبکه گاز در قسمت شمال و شمال غربی محدوده است که بافت فرسوده و حاشیه نشین شهر می باشد. کاربری مسکونی با 63/70 هکتار با بیشترین آسیب از آتش-سوزی شبکه های توزیع گاز شهری در اثر تشدید زلزله در درجه اول قرار دارد. با توجه به برآورد خطر بالای آتش سوزی شبکه های گاز شهری، در سطح منطقه به خصوص بافت فرسوده و حاشیه نشین، سامان دهی این بافت ها و اجرای عملیات محافظتی از خطوط انتقال گاز در بافت های یادشده ضروری به نظر می رسد. همچنین باتوجه به نتایج حاصل از این پژوهش، پیچیدگی و طول خطوط انتقال گاز در بافت حاشیه نشین شهر زیاد می باشد. بنابراین پیشنهاد می شود در این قسمت ها از لوله های پلی اتیلن که دارای مقاومت بالا نسبت به لوله های فولادی می باشد، استفاده گردد.
تاثیر پارامترهای اقلیمی بر توزیع پوشش گیاهی در ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر پارامترهای اقلیمی بر توزیع پوشش گیاهی در ایران مرکزی با استفاده از شاخص NDVI می باشد. برای شناخت پراکنش و توزیع پوشش گیاهی از روش های نوین ناحیه بندی PCA، خوشه بندی و روابط مکانی استفاده شد. بدین منظور دو متغیر اقلیمی (میانگین دما و رطوبت نسبی) از داده های هشت ایستگاه سینوپتیک در بازه زمانی آماری (1986-2018) انتخاب گردید. متناسب با فاصله های ایستگاه ها و تغییرات مکانی شاخص NDVI، شبکه ای به ابعاد 15*15 کیلومتر بر روی ایران مرکزی گسترانده شد. در این بررسی برای اطلاع از روند تغییرات شاخص NDVI از آزمون من-کندال به وسیله نرم افزار (MINITAB) استفاده شد. نتایج این بررسی نشان داد که میزان پراکنش پوشش گیاهی در ایران مرکزی با استفاده از شاخص NDVI بین 2/0- تا 64/0+ است. همچنین توزیع و تراکم پوشش گیاهی دارای رشد کمتر از یک درصد می باشد. نتایج این بررسی نشان می دهد متغیر اقلیمی دما بیشترین تأثیر را بر توزیع و تراکم پوشش گیاهی در ایران مرکزی دارد. بررسی توزیع و تراکم پوشش گیاهی ایران مرکزی با استفاده از روش PCA نشان داد که توزیع و تراکم پوشش گیاهی ایران مرکزی متاثر از هشت عامل است که عامل اول و دوم به تنهایی 56/81 درصد رفتار پوشش گیاهی را در ایران مرکزی تبیین می نمایند. درنهایت با انجام تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و با روش ادغام وارد بر روی ماتریس نمرات عامل ها، سه ناحیه توزیع و پراکنش پوشش گیاهی نامنظم، متوسط و یکنواخت در ایران مرکزی شناسایی و نمایش داده شدند.
ارزیابی احتمالاتی خطر لرزه ای شهر جدید پرند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
53 - 74
حوزههای تخصصی:
فلات ایران در طول کمربند فعال کوهزایی آلپ- هیمالیا واقع شده که از صفحه عربی در جنوب غرب تا سپر پایدار اوراسیا در شمال شرق کشیده شده است و به پهنه های لرزه زمین ساختی مختلفی تقسیم شده است. استان تهران از نظر لرزه ای فعال بوده و به واسطه رخداد زلزله ها و وجود گسل های فراوان همواره مورد تهدید بوده است. شهر پرند در استان تهران و در ایالت لرزه زمین ساختی ایران مرکزی قرار دارد و در نقشه پهنه بندی خطر آیین نامه طراحی ساختمان ها در برابر زلزله (استاندارد2800) در منطقه با لرزه خیزی بسیار زیاد و زیاد قرار گرفته است. تاکنون مطالعه مستندی در زمینه تحلیل و ارزیابی خطر لرزه ای شهر پرند انجام نشده است. در این راستا، ارزیابی خطر لرزه ای شهر جدیدی پرند انجام یافت. این ارزیابی به روش احتمالاتی در 4 گام اساسی انجام یافت که شامل مطالعه لرزه زمین ساخت و مدل سازی چشمه های لرزه ای، توسعه مدل لرزه خیزی و بدست آوردن پارامترهای لرزه ای، انتخاب رابطه کاهندگی یا مدل برآورد جنبش های نیرومند زمین و تحلیل خطر احتمالاتی زلزله است. در این پژوهش، مقادیر β،λ و بیشینه شتاب مورد انتظار، بیشینه شتاب جنبش نیرومند زمین برای دوره بازگشت475 سال بدست آمد که این مقدار در سنگ کف برابر باg0.33است که با تاثیر اثر خاک حدودg 0.39 خواهد شد. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، شهر پرند به چهار پهنه تقسیم شده است که قسمت های جنوبی شهر دارای کمترین شتاب و قسمت های شمالی شهر دارای بیشترین شتاب می باشد.
ارزیابی آسیب پذیری آب های زیرزمینی با مدل های دراستیک و سینتکس در محیط GIS (مطالعه موردی: شهرستان کارون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
35 - 50
حوزههای تخصصی:
وجود منابع مهم آلاینده های انتشاری و نقطه ای ناشی از فعالیت های انسانی در سطح زمین و نفوذ این آلاینده ها به آبخوان ها، سبب کاهش کیفیت آب زیرزمینی می شود، بنابراین در مدیریت منابع آب زیرزمینی، جلوگیری از آلودگی این آب ها ضروری است. آب های زیرزمینی شهرستان کارون در استان خوزستان، به علت رونق فعالیت های کشاورزی و صنعتی در آن منطقه، همواره در معرض آلودگی هستند. لذا هدف این مطالعه، ارزیابی و پهنه بندی آسیب پذیری آبخوان منطقه با استفاده از مدل های دراستیک و سینتکس می باشد. با نقشه سازی و تلفیق پارامترهای هیدروژئولوژیکی مؤثر در انتقال آلودگی به آبخوان، نقشه های آسیب پذیری دو مدل مذکور در محیط نرم افزار GIS تهیه شدند. جهت صحت سنجی مدل های به کاربرده شده از مقادیر اندازه گیری شده نیترات موجود در چاه های منطقه استفاده شده و ضریب همبستگی پیرسون بین مدل ها و لایه نیترات، محاسبه و مشخص شد. نتایج نشان داد که شاخص آسیب پذیری مدل دراستیک، بین 68 تا 215 و شاخص آسیب پذیری مدل سینتکس بین 52 تا 195 متغیر است. در روش دراستیک، 2/485 هکتار از منطقه بدون خطر آلودگی، 6/751 هکتار با آسیب پذیری خیلی کم، 5/3305 هکتار با آسیب پذیری کم، 7/12411 هکتار با آسیب پذیری متوسط، 2/11191 هکتار با آسیب پذیری متوسط تا زیاد، 3/9427 هکتار با آسیب پذیری زیاد، 1/5861 هکتار با آسیب پذیری خیلی زیاد و 5/478 هکتار کاملاً مستعد آلودگی می باشد. در روش سینتکس، 4/455 هکتار از منطقه بدون خطر آلودگی، 1/789 هکتار با آسیب پذیری خیلی کم، 5/3281 هکتار با آسیب پذیری کم، 7/12426 هکتار با آسیب پذیری متوسط، 4/11169 هکتار با آسیب پذیری متوسط تا زیاد، 3/9449 هکتار با آسیب پذیری زیاد، 2/5844 هکتار با آسیب پذیری خیلی زیاد و 7/495 هکتار کاملاً مستعد آلودگی می باشد. همچنین، میزان همبستگی نقشه نیترات آب زیرزمینی با مدل های دراستیک و سینتکس به ترتیب 68/0 و 51/0 بوده که بیانگر قابلیت بالاتر مدل دراستیک نسبت به مدل سینتکس برای آبخوان منطقه موردمطالعه دارد.
اثر شاخص های مورفومتری در بهبود کارایی مدل های داده کاوی به منظور پهنه بندی حساسیت زمین لغزش حوضه آبخیز چریک آباد ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
47 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه ارزیابی کارایی دو مدل داده کاوی شبکه عصبی مصنوعی و الگوریتم ماشین پشتیبان بردار در سه حالت استفاده از شاخص های مورفومتریک شامل شاخص خیسی توپوگرافی، شاخص موقعیت توپوگرافی، شاخص توان آبراهه، شاخص طول شیب، شاخص ناهمواری زمین، شاخص تعادل جرم، شاخص انحنای پروفیل و شاخص انحنای سطح ؛ استفاده از عوامل محیطی و انسانی شامل بارندگی، ارتفاع حوضه، درجه شیب ، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری اراضی، شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی ( NDVI )، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده و فاصله از گسل؛ و ترکیبی از دو حالت فوق، در پهنه بندی حساسیت زمین لغزش های حوضه آبخیز چریک آباد ارومیه است. برای این منظور با استفاده از بازدیدهای میدانی و تصاویر گوگل ارث، تعداد 92 نقطه لغزشی در حوضه شناسایی شدند. نقشه شاخص های مورفومتریک و عوامل محیطی و انسانی در SAGA_GIS6.4 و ArcGIS10.5 تهیه و رقومی شدند. نتایج ارزیابی دو مدل با استفاده از منحنی ROC نشان داد که در حالت استفاده از شاخص های مورفومتریک دو مدل SVM و ANN به ترتیب با سطح زیر منحنی 742/0 و 763/0 دارای عملکرد خوب در پهنه بندی حساسیت زمین لغزش ها بوده اند. در حالت استفاده از عوامل انسانی و محیطی، دو مدل فوق به ترتیب با سطح زیر منحنی 876/0 و 929/0 دارای عملکرد خوب و خیلی خوب؛ و در حالت استفاده از هر دو عوامل انسانی و محیطی به همراه شاخص های مورفومتریک، دو مدل با سطح زیر منحنی 940/0 و 936/0 دارای عملکرد تقریباً یکسان با رتبه عالی در پهنه بندی مناطق حساس بوده اند. بالاترین مقدار مجموع کیفیت (Qs) و نسبت تراکمی ( Dr ) بیشترین همبستگی بین رده های خطر برای مدل SVM در حالت سوم بوده است. نتایج حاصل از شاخص کاپا در حالت برتر نشان داد که به ترتیب عوامل لیتولوژی، LS و ارتفاع حوضه بیشترین تأثیر را بر وقوع زمین لغزش ها داشته اند؛ بنابراین تأثیر عوامل طبیعی نسبت به عوامل انسانی و در حالت کلی شاخص های مورفومتری در مقایسه با عوامل محیطی و انسانی در وقوع لغزش ها بیشتر بوده و حوضه ذاتاً حساس به وقوع لغزش است.
ارائه مدل گردشگری ایمن برای تداوم فعالیت کسب وکارهای حوزه گردشگری در شرایط بحران کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
147-165
حوزههای تخصصی:
کرونا ویروس یکی از بحران های است که اخیراً نه تنها سلامتی، بلکه تمام ابعاد زندگی انسان را در معرض خطر قرار داده است. بخش گردشگری یکی از بخش های اقتصادی است که آسیب های فراوانی در اثر شیوع این ویروس دیده است و متأسفانه سیاست گذاری هایی که در جهت مدیریت بحران کروناویروس اعمال می گردد آسیب های وارده را دوچندان کرده است. بااینکه این ویروس ناخوانده مشکلاتی ایجاد نموده است، اما با تدبیر و سیاست گذاری مناسب می تواند از تهدید به یک فرصت تبدیل شود و زمینه رشد و توسعه بلندمدت را فراهم نماید. در این راستا، هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل گردشگری ایمن برای تداوم فعالیت کسب وکارهای حوزه گردشگری در شرایط بحران کووید-19 است. جامعه موردمطالعه، صاحبان کسب وکارهای گردشگری استان کرمانشاه بودند. برای انتخاب مصاحبه شوندگان از نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی استفاده شد. معیار تعیین حجم نمونه رسیدن به اشباع نظری بود که در این تحقیق با بررسی 38 نمونه از جامعه مذکور، اشباع نظری حاصل شد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه باز، مصاحبه عمیق انفرادی، یادداشت برداری، بررسی اسناد و مدارک یا اغلب ترکیبی از این روش ها صورت گرفت. تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت و براساس آن، مدل پژوهش شکل گرفت. نتایج نشان داد می توان از طریق سیاست گذاری صحیح و نگاه سیستمی، با رعایت اصول و پروتکل های بهداشتی و با نظارت و هماهنگی دستگاه های ذی ربط و از همه مهم تر به کارگیری فناوری های سازگار با گردشگری در شرایط بحران کووید-19، فرآیند گردشگری استان کرمانشاه ساماندهی و ایمن سازی نمود.
اثرات تحول سنی لندفرم ها بر دینامیک کربن پدوسفر (مطالعه موردی: دامنه های آلاداغ- شمال شرقی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
85 - 100
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش فاکتورهای مؤثر بر انتشار دی اکسید کربن و نسبت معدنی شدن در 12 مخروط افکنه در دامنه های جنوبی آلاداغ با سنین نسبی جدید، میانه و قدیمی اندازه گیری شد. گسترش فرسایش گالی در مخروط افکنه های قدیمی تر منجر به انتقال حجم وسیعی از لایه های سطحی غنی از کربن آلی و لایه های عمقی خاک شده است. این رخداد با تقویت شکستن خاکدانه ها و کمپلکس های معدنی-آلی، افزایش حساسیت کربن آلی خاک نسبت به معدنی شدن میکروبی را به دنبال داشته است. درحالی که مخروط افکنه های جوان در مقایسه با مخروط های فعال و قدیمی تر محیط نسبتاً پایدارتری را به معرض نمایش گذاشته اند. شکل گیری این مخروط ها در قاعده مخروط افکنه های قدیمی منجر به افزایش تجمع رسوبات ریزدانه، کاتیون های قابل تبادل و کربن آلی حمل شده از سطوح مخروط های قدیمی شده است. از سوی دیگر، ظرفیت جابجایی کمتر فرایندهای فرسایشی در این محیط ها با توجه به موقعیت قرارگیری شان، محیطی پایدار برای ترکیب ذرات ناپایدار کربن آلی با رسوبات ریزدانه و کاتیون های قابل تبادل فراهم می آورد. این مکانیزم منجر به افزایش پایداری خاکدانه ها در این محیط ها شده که به نوبه خود حساسیت پذیری کربن آلی نسبت به تنفس میکروبی را کاهش می دهد؛ بنابراین علی رغم اینکه مؤلفه های ناپایدار کربن آلی و متعاقباً تنفس میکروبی در این محیط ها نسبت به سایر مخروط ها بسیار زیاد بوده است، نرخ معدنی شدن به دلیل حفاظت کربن آلی خاک بسیار پائین تر از سایر لندفرم ها بوده است. تفاوت های ژئومورفولوژیک مخروط افکنه هایی با سنین مختلف منجر می شود این لندفرم ها شرایط ناپایداری را در نرخ تبادل کربن از پدوسفر به اتمسفر به نمایش بگذارند.
بررسی تأثیر زمین لرزه گُشت بر سامانه گسلی سراوان با استفاده از مدل انتقال تنش کولمب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لرزه گُشت در 27 فروردین 1392 مناطقی از جنوب شرق ایران، جنوب افغانستان و غرب پاکستان را لرزاند. با توجه به انطباق کانون سطحی این زمین لرزه با منطقه ای کم جمعیت، میزان خسارات جانی و مالی آن بسیار اندک بود. بااین وجود به دلیل قدرت زیاد (7/7 ریشتر) و عمق کانونی ژرف این زمین لرزه در برخی از سرزمین های دور مانند هند و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس حس شده است. نکته قابل توجه، وقوع این زمین لرزه در زیرسامانه گسلی سراوان و امکان تأثیرپذیری آن از رخداد مذکور است. در این تحقیق، میزان این تأثیرپذیری موردبررسی قرارگرفته است. ازاین رو تغییرات تنش هم لرزه ای ناشی از زمین لرزه مذکور به روش مدل انتقال تنش کولمب محاسبه شد. نتایج به دست آمده مؤید تأثیرپذیری سامانه گسلی سراوان از زمین لرزه موردنظر بوده است. درعین حال پراکنش فعالیت های پس لرزه ای در نواحی افزایش تنش هم لرزه ای، بیانگر اعتبار روش مورداستفاده برای ارزیابی و شناسایی مناطق پرخطر لرزه ای است. با توجه به شرایط خاص مناطق آسیب دیده از زمین لرزه اصلی (به ویژه ساختمان های سست شده در اثر آن)، فعالیت های پس لرزه ای به مراتب می توانند مخرّب تر از زمین لرزه اصلی باشند. لذا تشخیص مناطق پرخطر فعالیت های پس لرزه ای می تواند نقش بسزایی در کاهش و کنترل صدمات ناشی از آن ها داشته باشد.