ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۲۱۶ مورد.
۲۶۱.

اولویت بندی مخاطرات محیطی جنگل های مانگرو استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مانگرو مخاطرات سرشاخه زنی آلودگی نفتی هرمزگان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۶ تعداد دانلود : ۳۲۳
جنگل های مانگرو همواره در معرض صدمات بسیاری ناشی از مخاطرات طبیعی و انسانی مختلف قرار دارند، به همین سبب برنامه ریزی به منظور فراهم آوردن ابزارهای مناسب برای جلوگیری یا کاهش آثار این مخاطرات ضروری به نظر می رسد. بنابراین در این مطالعه تهدیدات طبیعی و انسانی موجود و پیش روی جنگل های مانگرو در محدوده ی استان هرمزگان با هدف شناسایی و معرفی آن به بخش های مدیریتی در جهت کاهش خطرات و پیشگیری عوامل تهدید، انجام گرفت. شناسایی فهرست اولیه تهدیدات با استفاده از مرور منابع داخلی و خارجی و مصاحبه با کارشناسان خبره و حاضر در منطقه انجام و تعداد 34 عامل تهدید شناسایی شد. بر اساس تهدیدات شناسایی شده، پرسشنامه ای تهیه و روایی کیفی و کمی آن تعیین شد. براساس روش نسبی روایی محتوا تعداد 8 معیار (سرشاخه زنی؛ کاهش حق آبه زیست محیطی حوضه؛ نشت مواد نفتی شناورها؛ توسعه بندر و سازه های دریایی؛ فرسایش کرانه؛ تعلیف شترهای سرگردان؛ تغییرات الگوی بارش و تغییر الگوی شوری آب) دارای حداقل مقدار روایی بود. فهرست نهایی تهدیدات به روش دلفی و تعیین وزن هر یک از آن ها با روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام شد. نتایج اولویت بندی تهدیدات نشان داد سرشاخه زنی، نشت مواد نفتی شناورها و فرسایش کرانه از مهم ترین تهدیدات جنگل های مانگرو در استان هرمزگان هستند.
۲۶۲.

تعیین گستره ی سیل رودخانه ی مرغک در محیط HEC-GeoRAS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پهنه بندی سیل حوضه ی مرغک مدل هیدرولیکیHEC-RAS الحاقیهHEC-GeoRAS-431

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۹۰۶ تعداد دانلود : ۵۳۹
در حال حاضر، تکنولوژی به آن درجه از تکامل نرسیده است که از بروز سیلاب های زیان بار جلوگیری و در عوامل و عناصر جوی تغییری ایجاد کند. بنابراین، هرگونه راه حل اصولی و چاره ساز را باید در روی زمین و خصوصاً در عرصه ی حوضه های آبخیز جستجو کرد. در این باره اولین اقدامی که برای کاهش خطر سیل مطرح می شود مهار سیل در سرمنشأ آن، یعنی زیر حوضه های آبخیز، است. به این جهت شناسایی مناطق سیل خیز در داخل حوضه دارای اهمیت فراوانی است. از این رو، باید مناطقی که پتانسیل بالایی در تولید سیل دارند شناسایی شوند تا امکان بهینه سازی عملیات اجرایی در سطوح کوچک و خطرساز فراهم شود و از هزینه های اضافی طرح های کنترل سیل جلوگیری گردد. هدف از این تحقیق نیز ارائه ی روشی است تا با استفاده از آن بتوان ضمن در نظر گرفتن آثار متقابل عوامل مؤثر بر سیل خیزی مناطق خطرساز و سیل خیز را در داخل حوضه تعیین کرد. محدوه ی مطالعه این تحقیق بازه ای از رودخانه ی مرغک در حوضه ی تالاب انزلیِ استان گیلان بین دو ایستگاه هیدرومتری امام زاده شفیع و کتمجان به طول سی کیلومتر است. در این پژوهش، هدف معرفی یکی از روش های پهنه بندی سیل با استفاده از تلفیق نرم افزارهایARCVIEW وHEC-RAS و الحاقیه HEC-GEORAS-431 است تا ضمن تعیین حریم سیل در قسمتی از رودخانه ی مرغک جدیدترین، باصرفه ترین و کوتاه ترین روش پهنه بندی سیل از نظر اقتصادی و زمانی معرفی و مزایا و توانایی های آن بررسی شود. از این رو، مقاطعی از بازه ی رودخانه که بیشترین عرض و گستره ی سیل را با دوره ی بازگشت 25 ساله دارد مشخص شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که این مقاطع در پایین دست رودخانه حد فاصل جاده ی اصلی فومن به پونل تا بازه ی انتهایی رودخانه (ورودی به تالاب انزلی) در هشت کیلومتر پایانی از مجموع حدود سی کیلومتر بازه ی رودخانه قراردارد.
۲۶۳.

اولویت بندی سیل خیزی واحدهای آب شناسی حوضه آبریز دالکی با استفاده از شبیه سازی HEC-HMS(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: GIS حوضه آبریز HEC-HMS اولویت بندی سیل خیزی واکنش سیل واحد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۹۰۴ تعداد دانلود : ۶۳۱
یکی از راه هایی که می توان خسارت ناشی از سیلاب را کاهش داد، تعیین مناطق مولد سیلاب و اعمال روش های مناسب کنترل آن می باشد. در این پژوهش، با تلفیق GIS و شبیه آب شناسی HEC-HMS، میزان مشارکت زیر حوضه های بالادست ایستگاه آب سنجی چم چیت واقع در حوضه آبریز دالکی در سیل خروجی کل حوضه بر اساس دوره برگشت های 2، 50 و 100 ساله تعیین می شود. بدین منظور با استفاده از روش تکرار حذف انفرادی زیر حوضه ها و در محیط شبیهHEC-HMS ، زیر حوضه های آبریز بالادست ایستگاه آب سنجی چم چیت ازنظر سیل خیزی اولویت بندی می شوند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که میزان مشارکت زیر حوضه ها دربده خروجی کل حوضه تنها تحت تأثیر مساحت و بده اوج زیر حوضه نمی باشد و عواملی مانند موقعیت مکانی زیر حوضه ها، فاصله تا خروجی، ضریب CN و نقش روندیابی در رودخانه اصلی تأثیر بسزایی در سیل خیز بودن زیر حوضه ها دارند. علاوه بر این تغییری در اولویت بندی سیل خیزی زیر حوضه ها در دوره برگشت های مختلف دیده نشد.
۲۶۴.

بررسی تغییرات زمانی و تحلیل فضایی رخداد توفان های تندری و ارتباط آن با انسو مورد: استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: النینو تغییرات زمانی و مکانی رعد و برق توفان های تندری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۴ تعداد دانلود : ۵۳۸
هدف این پژوهش شناسایی تغییرات زمانی و پراکندگی فضایی رخداد توفان های تندری گستره استان سیستان و بلوچستان، در مقیاس ساعتی، ماهانه، فصلی و سالانه، در دوره آماری سی ساله (2016 -1987) می باشد. بدین منظور از داده های ساعتی هوای حاضر (ww) 7 ایستگاه همدید استان سیستان و بلوچستان استفاده گردید. جهت بررسی تغییرات زمانی این رویداد از روش ناپارامتریک من کندال و شیب سن استفاده شد. ضمن اینکه ارتباط این پدیده با انسو و همچنین پراکندگی مکانی آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی ها نشان می دهد که در مقیاس ساعتی بیشترین توفان های تندری در ساعات 12 و 15 بعد از ظهر رخ داده است و به ندرت در شب رخ می دهند.به لحاظ ماهانه بیشترین بسامد توفان های تندری متعلق به ماه مارس و می باشد. در بین فصول، فصل بهار با 756 (5/17%) رخداد بیشترین و پاییز (5/17%) و تابستان (17%) کمترین فراوانی را دارند و همچنین در دوره ی آماری مورد مطالعه سال 1997 با 195 و سال 1985 با 12 رخداد به ترتیب بیشترین و کمترین فراوانی را داشته است.بررسی روند تغییرات توفان های تندری در ایستگاه های منتخب نشان می دهد که توفان های تندری در تمامی ایستگاه ها به جز ایستگاه سراوان روند افزایشی دارند. این روند کاهشی در سطح 95% معنی دار است. از دیگر نتایج این پژوهش این است که حدود 72 درصد توفان های تندری در فاز گرم انسو (النینو) رخ می دهد و نوسانات سالانه این پدیده مرتبط به تغییر الگوهای جوی در طی النینو می باشد.به لحاظ آرایش مکانی بیشترین توفان های تندری در تمامی فصول در شرق استان با مرکزیت ایستگاه های ایرانشهر و سراوان رخ می دهد. این آرایش فضایی در مقیاس فصلی بدین صورت است که بیشترین توفان های تندری تابستانه و پاییزه با منشاء حاره ای از مرکزیت شهر ایرانشهر برخوردار است ولی در طی فصول زمستان و بهاره با منشاء برون حاره ای با مرکزیت شهر سراوان می باشد
۲۶۶.

پهنه بندی حساسیت وقوع زمین لغزش با استفاده از تئوری بیزین (مطالعه موردی: حوضه آبخیز سیاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاهرود حساسیت زمین لغزش تئوری بیزین وزن شواهد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۹۰۰ تعداد دانلود : ۵۵۲
در این پژوهش با استفاده از زمین لغزش های ثبت شده در منطقه و 11 پارامتر طبیعی (سنگ-شناسی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، شاخص حمل رسوب (STI)، شاخص توان آبراهه (SPI)، بارش، شاخص رطوبت توپوگرافیک (TWI)، درجه شیب، جهت شیب، کاربری زمین و تراکم پوشش گیاهی (NDVI) نقشه حساسیت زمین لغزش برای حوضه سیاهرود استان گیلان تهیه گردیده است. جهت انجام این کار از تئوری بیزین استفاده شده است. با استفاده از احتمالات تئوری بیزین ارتباط بین پارامترها و مناطق لغزشی (دو سوم مناطق لغزشی) تعیین شد و وزن هر طبقه از پارامترها به دست آمد. اجرای مدل و اعمال وزن لایه ها با استفاده از نرم افزار Arcmap صورت گرفت و درنهایت نقشه حساسیت زمین لغزش در پنج کلاس حساسیت به دست آمد. با توجه به نقشه به دست آمده و نیز وزن کلاس های هر یک از پارامترها، کلاس تراس های آبرفتی قدیمی و مخروط افکنه های مرتفع در لایه سازند، مرتع متوسط در بین کلاس های کاربری زمین، جهات شمالی و شمال غربی، شیب های 20-5 درجه و نیز فاصله 100-0 متر از رودخانه بیشترین وزن و تأثیر را در وقوع زمین لغزش های منطقه دارند. دقت نقشه حساسیت زمین لغزش با استفاده از یک سوم (30 نقطه لغزشی) مناطق لغزشی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتیجه ارزیابی نشان داد که مدل با قابلیت پیش بینی 3/83 درصد زمین لغزش ها در کلاس خطر زیاد و خیلی زیاد، دقت قابل قبولی در ارزیابی و تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش دارد.
۲۶۷.

شناسایی عوامل موثرو پهنه بندی خطر زمین لغزش دربخش غربی حوضه آبریز سرندچای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش پهنه بندی مدل LNRF حوضه سرندچای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۸ تعداد دانلود : ۴۵۰
ایران با توپوگرافی عمدتا کوهستانی، شرایط زمین ساختی و لرزه خیزی زیاد، شرایط متنوع زمین شناسی و اقلیمی، عمده شرایط طبیعی را برای ایجاد طیف وسیعی از زمین لغزش ها دارا است. زمین لغزش در ایران به عنوان یک مخاطره طبیعی، سالیانه خسارات جانی و مالی فراوانی را به همراه دارد. شناسایی عوامل موثر در وقوع زمین لغزش های موجود در یک حوضه و پهنه بندی خطر آن یکی از ابزارهای اساسی جهت دستیابی به راه کارهای کنترل این پدیده و انتخاب مناسب ترین و کاربردی ترین گزینه موثر می باشد. حوضه سرندچای در استان آذربایجان شرقی و در ناحیه شهرستان هریس واقع شده و یکی از حوضه های فرعی آجی چای به شمار می آید. محدوده مورد مطالعه در بین مختصات جغرافیایی ˝14 ́31 ˚46 الی˝12 ́37 ˚46 طول های شرقی و ˝45 ́13˚38 الی ˝21 ́22 ˚38 عرض های شمالی قرار گرفته و به وسعت 02/ 76 کیلومتر مربع در بخش غربی سرندچای واقع شده است. با توجه به اهمیت مسائل مرتبط با زمین لغزش در سطح حوضه، هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل موثر در وقوع زمین لغزش و پهنه بندی خطر زمین لغزش در ناحیه مورد مطالعه است. با توجه به ویژگی های منطقه از فاکتورهای موثر در وقوع زمین لغزش عوامل شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، بارش، کاربری اراضی، سنگ شناسی، فاصله از آبراهه، فاصله از گسل شناسایی شدند. با استفاده از نقشه های زمین شناسی ، توپوگرافی و تصاویر ماهواره ای در قالب سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) مکان های وقوع زمین لغزش روی نقشه ثبت شد و نقشه ها به صورت رقومی و لایه بندی درآمدند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از مدل LNRF به عنوان ابزار مفهومی تحقیق استفاده شده است. و در خاتمه با وزن دادن به عوامل موثر و جمع جبری آن ها نقشه ی پهنه بندی خطر زمین لغزش با همپوشانی نمودن لایه های مختلف در 3 کلاس بر مبنای درجات مختلف (کم، متوسط، زیاد) تهیه شد. پهنه بندی زمین لغزش در حوضه نشان داد که پهنه با خطر زیاد، بیشترین مساحت محدوده را (31/ 49 درصد) به خود اختصاص داده است که این پهنه از نظر توزیع جغرافیایی عمدتا در شمال و شمال غرب حوضه مورد پژوهش واقع شده است.
۲۶۸.

پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه گویجه بل اهر با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش GIS تحلیل سلسله مراتبی گویجه بل اهر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۸۹۶ تعداد دانلود : ۴۴۲
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی حساسیت اراضی حوضه گویجه بل در وقوع زمین لغزش با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) می باشد. مهم ترین دلیل انتخاب این حوضه برای پژوهش، مشاهده زمین لغزش های موجود در منطقه توسط پژوهشگر و نگرش حفاظت زیست محیطی نگارند گان است. این حوضه یکی از زیرحوضه های اهرچای به وسعت 7406 هکتار با موقعیت جغرافیایی ً26/21، َ47، ْ46 تا ً64/53، َ56، ْ46 طول شرقی و ً13/42، َ21، ْ38 تا ً04/39، َ27، ْ38 عرض شمالی می باشد. معیارهایی که جهت تحلیل حساسیت زمین لغزش ها در حوضه مورد بررسی انتخاب گردید شامل 9 پارامتر (شیب، جهت، ارتفاع، سنگ شناسی، گسل، شبکه ارتباطی، کاربری اراضی، بارش و آبراهه های اصلی) است که از نقشه های پایه و مطالعات میدانی و تصویر ماهواره ای اسپات استخراج و با استفاده از تکنیک های مکانی تحت GIS در 5 طبقه نسبت به تأثیر هر واحد در وقوع زمین لغزش ارزش گذاری اولیه شد. سپس با استفاده از برنامه الحاقی ماریونی (اکستنشن AHP) مقایسه دوبه دو بر روی لایه ها انجام و نقشه نهایی حساسیت اراضی در وقوع لغزش استخراج گردید. نتایج حاصل از تحلیل حساسیت زمین لغزش ها در حوضه گویجه بل نشان داد که تأثیرگذارترین عامل در وقوع زمین لغزش با توجه به بیش ترین وزن معیار سنگ شناسی با وزنی برابر با 3113/0 و معیار ارتفاع با حداقل وزن (0178/0) با تأثیر کمترین مقدار در وقوع زمین لغزش در حوضه گویجه بل هستند. هم چنین تحلیل خطر زم ین لغزش در حوضه مورد مطالعه ن شان می دهد که اراضی در معرض خطر با استطاعت لغزش بسیار بالا بالغ بر 1222 هکتار مساحت می باشد که این میزان در حدود 5/16 درصد از کل منطقه را شامل می شود.
۲۶۹.

تحلیل فضایی مخاطره ی توفان های تندری بهاره ی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران تحلیل فضایی پهنه بندی مخاطرات اقلیمی توفان تندری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۶ تعداد دانلود : ۵۳۲
درپژوهش حاضر، داده های ماهانه ی فراوانی وقوع توفان های تندری 25 ایستگاه سینوپتیک کشور در طی بازه ی زمانی 51 ساله از 1960-2010 با استفاده از روش های تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی وارد شد و روش زمین آمار کریجینگ به منظور طبقه بندی و شناسایی مکان های اصلی رخداد مخاطره ی توفان های تندری فصل بهار در ایران تحلیل شد. پس از محاسبه فراوانی وقوع توفان های تندری فصل بهار و بررسی ویژگی های آماری مربوط به آن، تابع توزیع احتمالاتی مناسب با داده های توفان های تندری برازش داده شدو سپس، با استفاده از تحلیل خوشه ای به تقسیم بندی مناطق گوناگون به گروه های همگون و با استفاده از روش کریجینگ به پهنه بندی توفان های تندری اقدام گردید. پس از بررسی فراسنج های آمار توصیفی توفان های تندری بهاره، مشخص شد که توزیع احتمال فراوانی وقوع داده های توفان های تندری بهاره ی ایران، مانند بیشتر متغیرهای تصادفی گسسته از توزیع احتمال ویبول سه پارامتری تبعیت می کند. براساس نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای مناطق گوناگون کشور به پنج ناحیه همگن مجزا مشتمل بر نواحی شمالی، میانی، شمال شرقی؛ نواحی مرکزی و شرقی؛ شمال غرب؛ غرب و نیمه ی جنوبی با روند مشابه خوشه بندی گردید. پس از انجام پهنه بندی مشخص شد که کانون های اصلی رخداد این پدیده بیشتر در نواحی شمال غرب و غرب کشور متمرکز شده است
۲۷۰.

ارزیابی ریسک اکولوژیکی عناصر سنگین در رسوبات حاشیه جاده ها در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آلاینده فلزات سنگین شاخص Igeo شاخص CF شاخص PLI شاخص RI روش کریجینگ فاصله از جاده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۳ تعداد دانلود : ۵۷۱
فعالیت های انسانی ممکن است منجر به تجمع بیشتر فلزات سنگین در رسوبات حاشیه جاده شود. خودروها یکی از منابع تولید فلزات سنگین در جاده ها هستند که این آلاینده ها به صورت ذرات از اگزوز یا دیگر اجزا خودرو وارد محیط شده و باعث آلودگی خاک این نواحی می شود. در این پژوهش میزان تغییرات فلزات سنگین در رسوبات حاشیه جاده تحت تأثیر تردد وسایل نقلیه در جاده فسا- داراب (استان فارس) مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور نمونه های خاک از فواصل ۵ و15 متری حاشیه جاده از دو عمق 0-15 سانتیمتری در قالب طرح بلوک کامل تصادفی به صورت فاکتوریل (عمق و فاصله) جمع آوری گردید. مقادیر کل و قابل جذب عناصر سنگین اندازه گیری و با دستگاه جذب اتمی قرائت گردید. شاخص محاسبه شاخص مولر و فاکتور آلودگی (CF)، شاخص ریسک اکولوژیکی (RI)، شاخص بار آلودگی تاملینس ون (PLI) ک ه برای تعیین میزان آلودگی منطقه مورد مطالعه بر روی 5 عنصر کادمیوم، سرب، مس، روی و نیکل مورد محاسبه قرار گرفتند. نتایج نشان داد، مقدار غلظت میانگین عناصر نیکل، مس، روی، کادمیوم، و سرب به ترتیب 1.20، 2.86، 9.81، 10.08، و 84.17 میلی گرم بر کیلوگرم می باشد که غلظت سرب و کادمیوم بالاتر از مقدار پس زمینه محلی بود. بیش ترین مقدار فلزات سنگین برای نزدیکترین فاصله از جاده یعنی ۵ متری از آن می باشد و مقدار آن ۸۶/۳۸ میلی گرم بر کیلوگرم می باشد که با افزایش فاصله از جاده کاهش می یابد. شاخص زمین انباشتگی (Igeo) محاسبه شده براساس میانگین شیل و مقدار پس زمینه محلی نشان دهنده عدم آلودگی جدی منطقه به فلزات مس، روی و نیکل است و تنها کادمیوم و سرب در کلاس آلوده تا آلودگی متوسط، و آلودگی زیاد تا بشدت آلوده به ترتیب قرار گرفتند. نتایج حاصل از نقشه ها پهنه بندی به روش کریجینگ نشان داد که روی، نیکل و سرب در جنوب منطقه (نزدیکی شهر داراب)، کادمیوم در شمال (نزدیکی شهر فسا) و مس در بخش هایی از شمال، مرکز و جنوب بیشترین مقدار را داشتند.
۲۷۱.

ارزیابی ریسک زیست محیطی سد باطله معدن مس سونگون با استفاده از روش EFMEA(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش EFMEA ارزیابی ریسک زیست محیط سد باطله معدن مس سونگون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۳ تعداد دانلود : ۴۶۱
هدف اصلی از احداث سدهای باطله، مدیریت، جمع آوری و نگهداری مواد باطله معادن و پساب های حاصل از فعالیت های معدنی است. از طرفی مواد آلاینده خطرناک در پسماندها و زهاب های اسیدی ذخیره شده در سدهای باطله دارای پتانسیل ایجاد آثار سوء بر محیط زیست هستند. در این پژوهش سعی بر آن شده است که با استفاده از روش تجزیه وتحلیل حالات و اثرات شکست زیست محیطی، ریسک های زیست محیطی سد باطله معدن مس سونگون ارزیابی گردد و با پیشنهاد اقدامات مدیریتی مناسب جهت کاهش اثرات ریسک ها از بروز حوادث ناشی از نشت یا شکست سد باطله جلوگیری به عمل آید. در ابتدا خطرات بالقوه موجود در این سد باطله در سه دسته فیزیکی – شیمیایی، بیولوژیکی و اقتصادی – اجتماعی، از طریق بازدید میدانی و به کمک مصاحبه با کارشناسان خبره پروژه، و همچنین در قالب پرسشنامه هایی که توسط 18 نفر از کارشناسان خبره معدن مس سونگون تکمیل گردید، شناسایی شدند. بر اساس آنالیزهای انجام شده در محیط فیزیکی – شیمیایی، ریسک لرزه خیزی منطقه با 16،7 درصد، در محیط بیولوژیکی، ریسک آلودگی صوتی با 14،6 درصد و در محیط اجتماعی- اقتصادی، ریسک اثر بر چشم انداز با 19،3 درصد بالاترین امتیاز ریسک را کسب کردند سپس نتایج تحقیق حاضر با مطالعات پیشین مورد بحث و مقایسه قرار گرفت که از همسویی خوبی برخوردار بودند؛ ازاین رو می توان نتیجه گرفت که روش EFMEA به خوبی می تواند در ارزیابی ریسک های زیست محیطی سدهای باطله مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، به منظور کاهش یا حذف خطرات و عوامل به وجود آورنده ریسک های محیط زیستی پیشنهاد می گردد دوره های بازرسی و پایش، متناسب با ریسک های شناسایی شده، جزء مهم ترین اهداف برنامه های مدیریتی قرار گیرد.
۲۷۲.

ارزیابی و تهیه نقشه آسیب پذیری آلودگی آبخوان کارستی مانشت با استفاده از مدل ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: GIS نقشه آسیب پذیری مدیریت آبخوان مدل ریسک ابخوان کارستی مانشت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۸۹۰ تعداد دانلود : ۵۵۰
ارزیابی آسیب پذیری و تهیه نقشه پهنه بندی خطر، راهکاری مهم در مدیریت منابع آب کارست به شمار می رود. با توجه به وجود ژئومورفولوژی کارست توسعه یافته در مناطق نیمه خشک غرب ایران و دیگر شرایط طبیعی منطقه، انتشار آلودگی در این منابع کارستی سریع و گسترده است. هدف از این پژوهش، ارزیابی آسیب پذیری و تهیه نقشه آسیب پذیری آبخوانِ تاقدیسِ مانشتِ غرب ایران، در برابر انتشار آلودگی با استفاده از مدل ریسک و ارائه راهکارهای مدیریتی برای حفظ این منابع است. این مدل با استفاده از پنج پارامتر سنگ مادر آبخوان، میزان نفوذ، نوع خاک، تحول کارست و اپی کارست، به ارزیابی آسیب پذیری منابع آب کارست در برابر آلودگی می پردازد. نتایج نشان می دهد بخش هایی که آسیب پذیری متوسط، زیاد و خیلی زیاد دارند، 73/96 درصد مساحت منطقه را در بر گرفته اند که از آسیبپ پذیری بالای این آبخوان در برابر آلودگی محیطی حکایت دارد. مناطق با آسیب پذیری بالا، در رأس تاقدیس و در محدوده سینکول ها و چاله های بسته قرار دارند و این امر مؤید نقش ژئومورفولوژی کارست و توسعه کارست در میزان آسیب پذیری بالای آبخوان است. این مدل از کارایی مطلوبی برای انجام مطالعات آسیب پذیری منابع آب کارست برخوردار است. در این راستا عوامل مدیریتی، همچون تعیین حریم سینکول ها و چاله های بسته و جلوگیری از ورود عوامل آلاینده به این مناطق، جلوگیری از تخریب جنگل ها، انجام محاسبات هیدرولوژیکی و تعیین حریم آبخوان برای اقدامات مدیریتی پیشنهاد می شود.
۲۷۳.

پهنه بندی گذرگاه های بهمن خیزاستان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خطر کردستان تحلیل سلسله مراتبی بهمن گذرگاه تحلیل شبکه ای معیار زمینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۰ تعداد دانلود : ۶۱۲
یکی از مخاطرات تهدیدکننده نواحی کوهستانی، بهمن برفی است. این مقاله باهدف پهنه بندی این نواحی در استان کردستان تدوین شده است. ابتدا از گذرگاه های بهمن خیز بازدید میدانی به عمل آمد و مختصات آن ها برداشت گردید. معیارهای زمینی شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، تحدب و تقعر، فاصله از جاده و کاربری اراضی بر اساس پیشینه مطالعات انتخاب شدند. با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی لایه لازم برای هر معیار تهیه شد. مقایسه زوجی بر روی معیارها انجام گرفت و وزن آن ها به دست آمد. وزن به دست آمده برای همپوشانی لایه ها از دو روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) به دست آمد. نتایج نشان داد که به طورکلی مدل های فوق در پهنه بندی مناطق مستعد پدیده بهمن موفق بودند. بر اساس نقشه حاصل از سلسله مراتبی 13 دامنه از 30 دامنه بازدید شده در منطقه بسیار پرخطر قرار گرفتند و 17 دامنه در منطقه پرخطر واقع شدند. بر اساس نقشه حاصل از فرایند تحلیل شبکه ای 12 دامنه از 30 دامنه بازدید شده در منطقه بسیار پرخطر قرار گرفتند و 18 دامنه در منطقه پرخطر واقع شدند. در مدل سلسله مراتبی تعداد 198 آبادی در پهنه کم خطر و 20 آبادی در پهنه بسیار خطرناک واقع شدند. همچنین در مدل شبکه ای تعداد 184 آبادی در پهنه کم خطر و 23 آبادی در پهنه بسیار خطرناک قرارگرفتند
۲۷۴.

تحلیل آماری بی هنجاری های دمای حداقل و حداکثر ایران در دوره سرد سال به منظور درک اثر تغییر اقلیم بر مناطق مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دمای حداقل دمای حداکثر ضریب تغییرات من کندال امواج گرمایی و سرمایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۹ تعداد دانلود : ۵۹۶
بررسی بی هنجاری های دما برای شناخت تغییر اقلیم و خطرات ناشی از آن ضروری است. در این پژوهش به منظور شناخت بهتر خصوصیات و تغییرات دمای حداقل و حداکثر پس از بررسی کیفی داده های 60 ساله (1951-2010) 26 ایستگاه، آماره های میانگین، ضریب تغییرات و احتمال 20% حد بالا و پائین دمای حداکثر و حداقل داده ها برای تشخیص دوره های سرد و گرم فراگیر محاسبه شد. از آزمون من کندال برای تشخیص روند سری های استفاده شد. کمترین میانگین دمای حداقل پاییز (اکتبر، نوامبر، دسامبر) و زمستان (ژانویه، فوریه، مارس) در نیمه غربی و بیشترین آن در نیمه جنوبی رخ داده است. کمترین ضریب تغییرات دمای حداقل پاییز در سواحل شمالی و جنوبی، در زمستان سواحل شمالی و جنوبی و قسمت های شرق مشاهده می شود. همچنین کمترین دمای حداکثر در پاییز در شمال غرب و غرب و در زمستان در شمال و شمال غرب رخ داده است. بیشترین دمای حداکثر در دو دوره در نیمه جنوبی ثبت شده است که با کمترین ضریب تغییرات هماهنگ است. میانگین دمای حداکثر و حداقل 30 ساله دوم نسبت به 30 ساله اول و 10 ساله آخر نسبت به 10 ساله اول در اکثر ایستگاه ها افزایش یافته است. بیشترین وقوع فراگیر امواج سرمایی در فصل پاییز و زمستان در دهه 70 و 80 و بیشترین امواج گرمایی در دهه 60 و 2000 رخ داده است. طبق نتایج آزمون من کندال در دمای حداقل طی پاییز و زمستان به ترتیب 8 و 4 ایستگاه روند کاهشی و مابقی روندی افزایشی داشته اند. دمای حداکثر پاییز، در 3 ایستگاه روند کاهشی داشته و در زمستان همه مناطق با روند افزایشی مواجه بوده اند. در هر دو دوره حداقل ها بیشتر از حداکثرها افزایش یافته و دامنه اختلاف دمای شبانه روزی کاهش یافته است که در بسیاری از موارد می تواند اثرات اقتصادی- اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی نامطلوبی به همراه داشته باشد.
۲۷۵.

ارزیابی خطر فرسایش خاک و پتانسیل رسوبدهی حوضه آبریز گابریک استان هرمزگان با استفاده از مدل EPM(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش خاک رسوب مدل EPM حوضه آبریز گابریک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۸۸۶ تعداد دانلود : ۶۲۴
شدت فرسایش با استفاده از فناوری برآورد فرسایش (که همان مدل های فرسایشی هستند) ارزیابی می گردد. هدف از این تحقیق، به دلیل احداث سد بر ری رودخانه گابریک، برآورد شدت فرسایش و میزان رسوب در حوضه آبریز گابریک با استفاده از مدل تجربی EPM به کمک سیستم های اطلاعات جغرافیایی و کارایی این سیستم ها در مطالعات فرسایش و رسوب حوضه های آبریز و در نهایت کاهش رسوبات در سطح حوضه و نهایتاً پشت سد و به جهت انجام طرح های کنترلی و عمرانی می باشد. در این تحقیق ازاسناد و مدارک مختلف از جمله نقشه 1:250000 زمین شناسی، لایه های خاک شناسی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، آمارهای مختلف مربوط به ایستگاه های باران سنجی واقع در اطراف حوضه و مدل ارتفاعی رقومی (DEM) به عنوان ابزار تحقیق مورد استفاده قرار گرفت که نتایج نشان می دهند رسوب ویژه و رسوب کل حوضه آبریز گابریک به ترتیب 64/40 مترمکعب در کیلومتر مربع در سال و 8/227725 مترمکعب در سال می باشد، همچنین میزان رسوب ویژه و میزان کل رسوب تولید شده در حوضه مورد مطالعه به ترتیب 84/243 تن در کیلومترمربع در سال و 1666355 تن در سال می باشد که با قرار گرفتن حوضه آبریز در کلاس شدید اعمال روش های مختلف کنترل فرسایش را در سطح حوضه ضروری می نماید.
۲۷۶.

ارزیابی دیدگاه برنامه های پنج ساله ی توسعه ی کشور به کاهش آسیب پذیری در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ایران برنامه های توسعه زلزله آسیب پذیری دیدگاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۰ تعداد دانلود : ۶۰۶
کاهش آسیب پذیری در برابر زلزله نیازمند برنامه های روشن و هدفمند می باشد. لازمه ی آن نیز داشتن نگرشی همه جانبه در مورد علل و ابعاد آسیب پذیری می باشد. در این ارتباط، این پژوهش با هدف ارزیابی برنامه های توسعه ی پنج ساله ی بعد از انقلاب، به دنبال پاسخ به دو سؤال است: 1) آیا برنامه های توسعه ی پنج ساله نسبت به آسیب پذیری در برابر زلزله دیدگاه همه جانبه و کل نگری داشته اند؟ 2) چه تغییراتی در دیدگاه برنامه های پنج ساله به آسیب پذیری حاصل شده است؟ در پاسخ، با تدوین چارچوب نظری مناسب، دو فرضیه ارائه شد. جهت آزمون فضیه ها، در چارچوب روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، متغیّر ""کیفیت دیدگاه برنامه های توسعه به آسیب پذیری"" در 4 بعد، 16 شاخص و 64 گویه در قالب طیف 5گانه لیکرت و با استفاده از روش های SAW و AHP تعریف عملیاتی شد. داده های مورد نیاز نیز با روش کتابخانه ای گردآوری و با روش کمی- توصیفی تحلیل گردید. نتایج در تأیید فرضیه ی اول نشان داد که درجه ی ملاحظه ی ابعاد اجتماعی- اقتصادی آسیب پذیری در همه ی برنامه ها بسیار پایین و نامناسب است. بعلاوه، درجه ی ملاحظه ی جنبه های مشارکتی- فرهنگی نیز هنوز پایین و نامناسب می باشد. در مقابل، درجه ی ملاحظه جنبه های مدیریتی- فرماندهی و نیز ابعاد فنی- فیزیکی از برنامه ی دوم به بعد به شدت افزایش یافته است. این امر بیانگر غلبه ی دیدگاه مدیریتی و فنی- فیزیکی و فقدان دیدگاه همه جانبه و کل نگر به آسیب پذیری می باشد. همچنین نتایج در تأیید فرضیه ی دوم نشان داد که وسعت یابی توجه به مدیریت بحران و کاهش آسیب پذیری از نظر کمی از برنامه ی اول تا پنجم عمدتاً در شاخص های مرتبط با دیدگاه مدیریتی و فنی- فیزیکی افزایش یافته است.
۲۷۷.

تحلیل جامعه شناختی مقابلة کشاورزان با آثار زیان بار تغییر آب وهوا مطالعة موردی: شهرستان بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازگاری باور مازندران کشاورزان تغییر آب و هوا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۹ تعداد دانلود : ۴۶۰
تغییر آب و هوا پدیده ای است که به سرعت درحال وقوع است و پیامدهای زیان بار گسترده ای دارد. بهره گیری از دانش تغییر آب وهوا و یقین داشتن از وقوع آن، در توانمندسازی گروه های آسیب پذیر در برابر پیامدهای این تغییر بسیار مؤثر و حیاتی است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش دانش و باور کشاورزان به تغییر آب وهوا در حمایت شان از سیاست های سازگاری در کشاورزی است. جامعه آماری این تحقیق را 7861 نفر از کشاورزان شهرستان بابلسر تشکیل می دهند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 140 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری برگزیده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بود و میزان پایایی پرسش ها بیش از 60 درصد به دست آمد. یافته های تحقیق نشان می دهند که میزان دانش تغییر آب و هوا، باور به وقوع آن و نیز سطح حمایت کشاورزان از سیاست های مقابله، بیش از متوسط بوده است. براساس تحلیل رگرسیون، متوسط زمین زراعیِ دراختیار و باور به وقوع تغییر آب وهوا مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر حمایت کشاورزان از سیاست های مقابله بودند. درحالی که متغیرهای سن، درآمد حاصل از کشاورزی، و دانش تغییر آب وهوا بر عامل حمایت تأثیری نداشتند. براساس نتایج این تحقیق، پیشنهادهایی برای توانمندسازی کشاورزان و حمایت های اجتماعی، روانی، و اقتصادی ارائه شده است.
۲۷۸.

تهیه نقشه حساسیت پذیری زمین لغزش دامنه های شمالی بینالود بر پایه الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش حساسیت پذیری الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور دامنه های شمالی بینالود

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۸۷۶ تعداد دانلود : ۴۶۳
ناپایداری های دامنه ای، ازجمله پدیده های معمول در بیشتر مناطق کوهستانی ایران است. در این میان یکی از مخاطره آمیزترین این ناپایداری ها، زمین لغزش است. هدف از این پژوهش، تهیه نقشه حساسیت پذیری دامنه های شمالی بینالود به زمین لغزش با استفاده از الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور است. ابتدا پس از تهیه نقشه پایه محدوده مطالعاتی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدید های میدانی، نقشه عوامل مؤثر در حساسیت پذیری حوضه به زمین لغزش شامل شیب، فاصله از گسل، طبقات ارتفاعی، تراکم زهکشی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، لیتولوژی، نوع خاک و بارش در محیط GIS تهیه شد. سپس ضریب اهمیت هر کدام از معیارهای مذکور در وقوع زمین لغزش، به کمک الگوریتم سلسله مراتبی AHP به دست آمد که معیارهای شیب، لیتولوژی و طبقات ارتفاعی بیشترین ضریب اهمیت را کسب کردند. سپس بر پایه الگوریتم بهینه سازی ویکور، درجه سودمندی و پشیمانی انتخاب گزینه های برتر (زیرحوضه ها)، مشخص و در پایان با محاسبه میزان شاخص بهینه ویکور (Q)، زیر حوضه ها برحسب درجه حساسیت پذیری به زمین لغزش در سه کلاس کیفی حساسیت پذیری کم، متوسط و زیاد طبقه بندی و رتبه بندی شدند. نتایج نشان داد که زیر حوضه های گلمکان، اسجیل و اندرزی بیشترین حساسیت پذیری و زیر حوضه های خیرآباد، اقبال و چایش دارای کمترین حساسیت پذیری به وقوع زمین لغزش هستند.
۲۷۹.

ارزیابی پتانسیل ناپایداری دامنه ای به کمک مدل منطقه ای در بخش شمال غرب زاگرس با توجه به زمین لغزش های حوضه ی لیله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پهنه بندی لغزش لیله مدل منطقه ای

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۸۷۶ تعداد دانلود : ۶۱۷
دامنه های زاگرس در بعضی از قلمرو این رشته کوه ها مستعد انواع حرکات توده ای است. در این تحقیق حساسیت دامنه های بخش شمال غرب زاگرس از نظر نوع سطحی این پدیده با توجه به لغزش های حوضه ی لیله مورد ارزیابی قرارگرفته است. هدف از این کار نه تنها پهنه بندی دامنه های حوضه لیله از نظر شدت و ضعف در وقوع لغزش بوده است بلکه دستیابی به مدلی نیز بوده است تا جهت پهنه بندی دامنه ها از نظر ناپایداری ها قابل تعمیم به مناطق مجاور هم باشد. برای این منظور دامنه های منطقه ی مورد نظر با استفاده از هشت متغیّر: لیتولوژی، شیب، مورفولوژی دامنه، جهت گیری دامنه، کاربری اراضی، فاصله از زهکش، فاصله از جاده و فاصله از سکونتگاه، با چهار روش: وزنی؛ ارزش اطلاعاتی؛ تراکم سطح و AHP مورد پهنه بندی قرار گرفته است. متغیّر های هشت گانه ی فوق با توجه به ارتباط آماری بین پراکندگی فضایی 39 توده لغزشی در سطح حوضه با هر طبقه یا کلاس از متغیّر های تأثیرگذار در وقوع لغزش های سطحی انتخاب شده اند. انتخاب روش های فوق نیز به دلیل استفاده ی گسترده ی آنها توسط پژوهشگران ایرانی بوده است.نتایج تحقیق که بهصورت چهار نقشه پهنه بندی در چهار سطح: پهنه با خطر خیلی زیاد، پهنه با خطر زیاد، پهنه با خطر متوسط و پهنه با خطر کم ارائه گردیده است، نشان می دهد که روش آماری دو متغیّره تراکم سطح بیشترین و روش وزنی نیز کمترین همخوانی با ویژگی های منطقه ی مورد مطالعه را دارد. مطابق نتیجه روش تراکم سطح حدود86/16 درصد از مساحت حوضه لیله در معرض خطر خیلی زیاد، 21/49 درصد در معرض خطر زیاد، 35/25 درصد در معرض خطر متوسط و 57/8 درصد نیز در معرض خطر کم از نظر لغزش قرار دارد.
۲۸۰.

تحلیل و ارزیابی آسیب پذیری لغزشی در پهنه های کوهستانی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آسیب پذیری زمین لغزش کلان شهر تهران توسعه شهری مدل های تصمیم گیری چند معیاره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۴ تعداد دانلود : ۴۵۲
زمین لغزش نوعی حرکت دامنه ای است که نه تنها ساختارهای انسانی مثل جاده ها، خطوط راه آهن و مناطق مسکونی را تحت تأثیر خود قرار می دهد، بلکه تلفات جانی را هم در پی دارد. در این پژوهش، داده های لغزشی و شیب در حوضه های کوهستانی کلان شهر تهران به منظور تهیه ی نقشه ی پهنه بندی خطر زمین لغزش و بررسی آسیب پذیری مناطق توسعه یافته در پهنه های پرخطر تحلیل شده است. این پهنه بندی با استفاده از تلفیق مدل های تصمیم گیری چند معیاره در سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از 8 عامل کمی و کیفی به منزله ی عوامل مؤثر در وقوع حرکات لغزشی منطقه انجام شد. وزن دهی به معیار های مورد نظر از دو روش مدل نسبت فراوانی و مدل تحلیل سلسله مراتبی صورت گرفت. بعد از این مرحله، فازی سازی معیارهای مؤثر در وقوع زمین لغزش های منطقه ی مطالعه، نقشه های پهنه بندی خطر زمین لغزش با عملگرهای جمع فازی، ضرب فازی و گامای فازی با لانداهای 8/0 و 9/0 تهیه گردید. با انطباق نقشه ی نهایی پهنه بندی خطر زمین لغزش حاصل از مدل فوق و نقشه ی مناطق شهری در حوضه های کوهستانی، مناطق شهرسازی شده به پهنه های با خطر بسیار زیاد تا پهنه های با خطر بسیار کم تفکیک شد. نتایج حاصله از تحلیل داده های لغزشی نشان داد که برخی از محدوده های کوهستانی کلان شهر تهران مستعد حرکات لغزشی با خطر متوسط به بالا هستند. مهم ترین راهکار برای کاهش خسارت های ناشی از وقوع زمین لغزش(به جز پایدارسازی مناطق ناپایدار) دوری جستن از این مناطق است

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان