فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۰۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
از طریق انتخابات، شهروندان ضمن نظارت بر عملکرد منتخبان خود، به حکومتِ حاکمان مشروعیت می بخشند. در حقیقت، انتخابات مناسب ترین ابزاری است که به وسیله آن می توان اراده شهروندان را در انتخاب متصدیان امور کشور مداخله داد. به دلیل چنین اهمیتی، جغرافیدانان سیاسی با بررسی روشمند و علمی رابطه میان انتخابات و محیط جغرافیایی، حرکتی فراسوی شمارش آراء را آغاز کرده اند تا جغرافیای انتخابات را به سوی تشریح الگوهای کلی سیاسی و روندشناسی تشکیل حکومت ها به پیش برند. در این مقاله به بررسی و تبیین الگوهای رفتاری تأثیرگذار در رأی آوری نماینده شهرستان کازرون در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی پرداخته شده است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی به شمار می رود که در گردآوری اطلاعات نیز از روش کتابخانه ای و کار میدانی (مصاحبه حضوری) استفاده شده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که از میان خاستگاه های مختلف رای، ترکیب سه نظریه اینگلهارت، پییانوریس و مکتب شیکاگو، الگویی جغرافیایی برای مطالعه رفتار رای دهی به عنوان یک کنش سیاسی- مکانی فراهم می آورد و در سه چارچوب «جغرافیای سیاسی محلی»، «جغرافیای اقتصادی» و «جغرافیای قدرت»، الگوی رای آوری و رای دهی را مشخص می سازد. بر این اساس، در جغرافیای انتخابات شهرستان کازرون، سه خاستگاه تجربه ی انباشته ی سیاسی گذشته، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و طرح واره نظام سیاسی در چارچوب بسترهای مکانی و بنیادهای زیستی، در رأی آوری نماینده این شهرستان نقش ایفا کرده است.
تحلی ل رابط ه طایف ه گرای ی اجتماعات محلی با توسع ه سیاس ی در شرایط انتخاباتی (مطالع ه موردی: شهرستان نورآب اد ممسن ی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: طایفه گرایی اساساً مبتنی بر رجحان یک گروه نژادی، طایفه ای و فرهنگ اجتماعی مشخص بر گروه های دیگر است که در آن انجام تصمیم گیری های سیاسی مبتنی بر گرایش های طایفه ای بوده و در تضاد با توسعه سیاسی است؛ زیرا توسعه سیاسی، فرآیند دموکراتیزاسیون مبتنی بر نهادینگی ساختارهای سیاسی برخوردار از جامعه مدنی و چرخه مسآلمت آمیز قدرت از طریق وفاق بین نخبگان و تفکیک و افتراق بین ساخت ها را در بر می گیرد، اما دستیابی به چنین سطحی از توسعه سیاسی در تصمیم گیری ها نیازمند گُذار از تعصبات قومی و طایفه ای است. پدیده طایفه گرایی اجتماعی سیاسی عمدتاً در اجتماعات محلی با ساختارهای طایفه ای عمدتاً مشاهده می شود که تدوام آن می تواند اثرات منفی متعددی مانند بی انگیزگی سایر گروه های اجتماعی و انحصارطلبی قدرت سیاسی شود. نمود عینی طایفه گرایی در تصمیم گیری های سیاسی عمدتاً در شرایط انتخاباتی تشدید می شود. در این میان شهرستان ممسنی به عنوان یکی از شهرستان های استان فارس از جمله مناطق جغرافیایی پیرامونی کشور است که هنوز عناصر سنتی خود را حفظ کرده است. این شهرستان در طی سالیان متمادی زندگی عشیره ای و سنتی داشته است، به طوری که هویت جغرافیایی و طایفه ای یکی از نیرومندترین عوامل اثرگذار بر پایگاه رأی آوری نمایندگان این حوزه انتخابیه را شکل می دهد. بنیاد پژوهش کنونی بر این پرسش نهاده شده است که چه رابطه ای بین طایفه گرایی و توسعه سیاسی در اجتماعات محلی وجود دارد؟ روش: داده های مقاله پیشِ رو که ماهیتی توصیفی تحلیلی دارد، به روش کتابخانه ای و تحلیل آماری داده های میدانی (پرسش نامه و مصاحبه) گردآوری شده است. در روش میدانی با استفاده از نرم افزار SPSS به تبیین رابطة دو متغیر طایفه گرایی به مثابه متغیر مستقل و توسعه سیاسی به عنوان متغیر وابسته پرداخته شد. یافته ها/ نتایج: تحقیق نشان داد که بین دو متغیر طایفه گرایی و توسعه سیاسی ارتباط معناداری وجود داشته است. در شهرستان ممسنی به دلیل حاکمیت بافت سنتی و غلبه عناصر متأثر از این بافت بر عناصر مدرن و تلفیق آن با برخی موانع چالش برانگیز، فرآیند توسعه سیاسی با موانعی مواجه بوده است. نتیجه گیری: نگرش های محلی طایفه ای یکی از عوامل کلیدی بوده که در توسعه نیافتگی سیاسی شهرستان نورآباد ممسنی نقش داشته و به علت عبور ناقص شهرستان از مراحل توسعه سیاسی نظیر انتخابات، منجر به تثبیت نظام فکری طایفه گرایی شده است.
بررسی و تبیین اهمیت دریا از منظر موقعیت ژئوپلیتیکی ایران
حوزههای تخصصی:
امروزه با وجود جهانی شدن اقتصاد و توسعه فناوری ارتباطات، دریاها جالب ترین حوزه رقابت های ژئوپلیتیکی در قرن بیست و یکم محسوب می شوند؛ از اینرو در گذشته، آمریکا و بریتانیا قدرت های بلامنازع دریایی بوده اند. در این برهه از زمان، بازیگران دیگر سعی می کنند با یافتن پتانسیل و مزایای خود، وارد این بازی ژئوپلیتیکی گردند. در این بین ایران با داشتن سواحل گسترده و مستعد و بنادر متعدد در خلیج فارس و دریای خزر: وجود تنگه راهبردی هرمز به لحاظ ژئوپلیتیکی دارای موقعیت ساحلی و استراتژیک منحصر به فردی است؛ این موقعیت ژئوپلیتیکی ضمن اینکه الزاماتی را برای اداره کشور می طلبد؛ دارای فواید و مزایایی نیز هست. به طوریکه، اگر ایران بخواهد به عنوان یک قدرت منطقه ای در کنار سایر قدرت های نوظهور -نظام تک قطبی به رهبری ایالات متحده را به چالش بکشد- باید استراتژی کلان خود را بر مبنای دکترین دریا محور تنظیم نماید. یعنی با برجسته کردن زیربنای دریایی خود نه تنها از فواید اقتصادی و مزایایی آب های آزاد بهره مند شود بلکه به یاری قدرت دریایی، نظام موجود را به چالش بکشد. لذا این مقاله که به شیوه توصیفی-تحلیلی نگارش شده، در تلاش است به این پرسش پاسخ دهد که؛ دریا و آب های آزاد دارای چه اهمیت و مزایایی می باشند؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که اهمیت دریاها و آب های آزاد در دو محور کلی قابل طرح می باشند:
1- مولفه های قدرت افزای دریا که شامل: مزایای اقتصادی و تجاری، ارتباطی و لجستیکی، نظامی و ژئوپلیتیکی می باشد.
2- کارکردهای قدرت دریایی که شامل: افزایش منزلت ژئوپلیتیکی و قدرت ملی، حفظ تمامیت ارضی، تأمین امنیت مرزهای ساحلی و دریایی، دیپلماسی دریایی است.
تحلیلی ژئوپلیتیکی بر محصول های راهبردی کشاورزی ایران (مطالعه موردی: گندم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی و تولید مواد غذایی، در دهه های اخیر یکی از مسائل مهم جهانی است و همه کشورها اعم از صادرکننده و واردکننده را با چالش مواجه ساخته است. این پژوهش به منظور بررسی وضعیت تولید و مصرف محصول راهبردی گندم در ایران و نیز انتخاب راهبرد مناسب برای تأمین آن تا سال ۱۴۰۰، به روش توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر داده های FAO و با استفاده از نرم افزارهای Excel و GIS انجام شده است. آمار دوره های زمانی تولید و مصرف گندم، با استفاده از روش ARIMA مدل سازی و تولید و مصرف این محصول راهبردی طی سال های 1392 تا 1400 پیش بینی شده است. نتایج نشان می دهد با توجه به جایگاه ایران در تولید، مصرف، صادرات و همچنین میزان نیاز کشور به واردات گندم تا سال 1400، بحث خودکفایی کامل این محصول، حداقل تا سال 1400 منتفی است و ایران تا این سال، یک واردکنندة جزء باقی خواهد ماند. با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی ایران و احتمال استفادة کشورهای صادرکنندة گندم از این محصول راهبردی به عنوان یک حربة سیاسی علیه کشور، لازم است در انتخاب کشورها برای واردات این محصول دقت ویژه ای صورت پذیرد. از این رو، در قالب یک رویکرد ژئوپلیتیکی و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار Expert choice، بهترین کشورها برای واردات گندم و در سطحی بالاتر، انعقاد قراردادهای بلندمدت در زمینة خرید این محصول راهبردی، شناسایی و اولویت بندی شده اند.
چرایی فقدان فدرالیسم در قانون اساسی ۱۳۸۲ افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از وقوعِ حوادث دگرگون کننده بنیادین، قانون اساسی جدید تدوین می شود. موجودیت یافتن قانون اساسی۱۳۸۲ افغانستان، به دنبال روی کارآمدن دولت جدید، نیز چنینْ بوده است. در فرآیند نگارشِ قوانین اساسی جدید، راجع به چیستی نظام آینده سیاسی کشور (بسیط یا مرکب بودن) تصمیم گیری می شود. موضوع فدرالی شدن افغانستان در فرآیند نگارش قانون اساسی جدید افغانستان، سرمنشأ مخالفت ها و موافقت های فراوان گردید. افغانستان، دارای بسترهای مناسب تنوّع قومی و مذهبی و نژادی برای تأسیس فدرالیسم بود؛ ولی دست اندرکاران تدوین قانون اساسی هشتم، از فدرالی سازی افغانستان صرف نظر نمودند. نگارندگان، در پاسخ به پرسش (کدامین دلایل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، سبب ساز شد تا فدرالیسم علی رغم وجود زمینه های مناسب، به قانون اساسی هشتم افغانستان راه نیابد) با بهره گیری از شیوه تحلیل اسنادی مبتنی بر زمینه یابی، به این یافته ها دست یازیدند که احتمال تجزیه کشور، شکاف اقتصادی موجود میان ولایات، احتمال افزون شدن دخالت همسایگان و کم سوادی و رشدنیافتگی سیاسی مردم، به ترتیب، مهم ترین دلایل ردِّ فدرالیسم در هنگامه تدوین قانون اساسی جدید بود.
مدیریت یکپارچه مرزها، راهبردی جهت مدیریت کارآمد مرزهای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود به هزاره سوم با افزایش جریان کالاها، انسان ها، قاچاق، ناامنی ها و غیره در عرصه های مختلف فضایی همراه بوده است. این افزایش به صورت های مختلف مدیریت مرزهای کشورها را با مشکل مواجه کرده و دولت ها را بر آن داشته است جهت کنترل و مدیریت مرزهای خود و جلوگیری از ناامنی در کشور راهبردهایی در پیش بگیرند. در این میان جمهوری اسلامی ایران با دارا بودن مرزهای طولانی و همسایگان متعدد نیازمند در پیش گیری راهبردی نظام مند و کارآمد برای مدیریت مرزهای خود است. بر این اساس، مقاله حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی به بررسی و تحلیل وضعیت مدیریت مرزهای کشور از این منظر پرداخته است و فرصت ها و چالش های فراروی آن را مورد واکاوی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد وجود برخی عوامل چون تعدّد نهادهای تصمیم گیر در مرز و همپوشانی در مسئولیت های بین آن ها، فقدان وجود قوانین و مقررات یا شفاف نبودن آن ها، ابهام در سطوح اختیارات و مسئولیت ها و...بر مدیریت کارآمد مرزهای کشور تأثیر منفی گذاشته است. برای مقابله با این چالش، راهکار پیشنهادی جهت دستیابی به مدیریت کارآمد مرزها در جمهوری اسلامی ایران، ایجاد یک ساختار متمرکز مدیریت یکپارچه مرزها متشکل از پنج بخش نظامی و دفاعی- اطلاعاتی و امنیتی، فرهنگی- اجتماعی، حقوقی- سیاسی و اقتصادی- تجاری می باشد.
مراکز تهدیدپذیر استان کرمانشاه و ملاحظات پدافند غیرعامل با رویکردی بر نظریه پنج حلقه واردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفتی که از لحاظ نظامی در حوزه مهندسی رزمی در کشورهای پیشرفته بهوجودآمده، بیشتر با هدف آسیبرساندن به مراکز خطرزا و تهدیدپذیر بودهاست. بر این اساس، ضرورت دارد با رعایت اصول پدافند غیرعامل و افزایش بازدارندگی نسبتبه کاهش میزان آسیبپذیری این مراکز اقدام نمود. این مقاله سعی بر آن دارد که اصول پدافند غیرعامل در مراکز تهدیدپذیر در استان کرمانشاه با رویکردی بر نظریه پنج حلقه واردن بهکارگیرد به شیوهای که فضای سرزمینی را با ارایه نقش تدافعی به آنها ایمن نماید. برای دستیابی به این هدف ضرورت دارد شناسایی و تحلیل موقعیت مراکز تهدیدپذیر به-منظور دستیابی به ایمن سازی مراکز سکونتگاهی انجام گیرد بهنحویکه مراکز جمعیتی بتوانند در زمان جنگ و... کمترین خسارات جانی و مالی را متحمل شوند و ضرورتهای کارکردی آنها تداوم یابد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی و با رویکرد شناخت مسئله است. اطلاعات مکانی و توصیفی، آماده سازی و ویرایش نقشه های موردنیاز بااستفادهاز نرمافزار 2/10GIS sArc تهیه شد. نتایج اولیه بیانگر آن است که مناطق و محدوده های مرکزی استان کرمانشاه بهویژه مرکز استان باتوجهبه تجمیع مراکز و کاربری های خطرزا و تهدیدپذیر نامناسب و بحرانی تشخیص داده شده است. همجواری با کشور بحرانزده عراق با ساختارهای متفاوت و نامتقارن جمعیتی ضرورت بیشتر برنامهریزی راهبردی در استان کرمانشاه را می طلبد.
بررسی مواضع کشورهای ساحلی دریای خزر در تقسیم آن با تأکید بر منافع ایران
حوزههای تخصصی:
دریای خزر که گاهی به عنوان بزرگترین دریاچه جهان و گاهی کوچکترین دریای خودکفای کره زمین طبقه بندی می شود به دلایل مختلف از جمله موقعیت ژئواستراتژیکی مهم و قابل توجه، وجود منابع غنی نفت و گاز و منابع نادر جاندار شامل انواع ماهیان خاویاری و غیر خاویاری و نیز امکان استفاده از این دریا برای حمل و نقل کالا و مسافر و همچنین وجود مشکلات ناشی از آلودگی های کشاورزی، صنعتی و شهری؛ از اهمیت زیادی برخوردار است. مقدمه هر نوع بهره برداری و همکاری در استفاده از ظرفیت های این دریا، و تعیین وظایف کشورهای ساحلی در حل مسائل این دریا با مشخص شدن وضعیت حقوقی آن مرتبط است. بحث تسهیم دریای خزر و رژیم حقوقی آن سال هاست که بین کشورهای حوزه این دریا در جریان است و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و افزایش تعداد کشورهای ساحلی از 2 به 5 کشور، از حساسیت و پیچیدگی های بیشتری برخوردار گردیده و هر یک از کشورهای ساحلی با هدف سهم بری بیشتر، دیدگاه ها و ایده هایی را مطرح و دنبال می کنندکه در این مقاله به بررسی آنها پرداخته شده است. این مقاله به لحاظ ماهیت توصیفی- اسنادی و به لحاظ هدف از نوع کاربردی است و اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای گرد آوری شده است.
تحلیل مدیریت سیاسی فضا در شهرهای جدید ایران و ارائه برنامه های راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، ارزیابی مدیریت سیاسی فضا در شهرهای جدید ایران، با تأکید بر شناخت کلیه عوامل مؤثر بر مدیریت سیاسی شهرهای جدید و مشخص کردن اهمیت هرکدام از این شاخص ها در تدوین مدیریت سیاسی مطلوب در شهرهای جدید است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف؛ کاربردی و به لحاظ روش بررسی، توصیفی و تحلیلی اس ت. شاخص های مورد استفاده در این پژوهش در قالب ۲۸ گویه در زمینه الگوی مدیریت سیاسی فضا در شهرهای جدید می باشند که از روش نمونه گیری تصادفی ساده (تعداد ۳۰ نفر از نخبگان) استفاده شده است. برای اثبات نرمال بودن متغیرها نیز از آزمون های برازش K-S استفاده شده است. بعد از تعریف گویه ها و آزمون نرمال بودن آن ها، کلیه گویه ها رتبه بندی شده است و بر اساس طیف لیکرت امتیاز هر گویه مشخص شده است. اهمیت هر گویه در الگوی مدیریت سیاسی در شهرهای جدید به ترتیب شامل گویه های مشارکت پذیری، ارتقای ظرفیت اداری، توانمندسازی شهروندان محلی، عدالت محوری و شکل گیری نوعی هویت جمعی است که یافته ها نشان می دهد در گویه «عدالت محوری» اهمیت آن در الگوی مدیریت سیاسی در شهرهای جدید شامل ۳۷.۵ درصد نقش آن را خیلی زیاد؛ ۳۱.۲ درصد نقش آن را زیاد و ۳۱.۲ درصد دیگر نقش و اهمیت آن را متوسط دانسته است که این گویه نشان دهنده اهمیت زیاد آن در الگوی مدیریت سیاسی فضا در شهرهای جدید است.
تبیین اهمیت استراتژیک حوزه جغرافیایی مدیریت و کنترل فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان ژئوپلیتیک در طول سده گذشته همواره درصدد بودهاند که به فراخور شرایط طبیعی و انسانی؛ اهمیت ژئوپلیتیک برخی مکانها و مناطق را پررنگتر نموده و سیاستمداران را جهت نفوذ، تسلط و مدیریت این گونه فضاها ترغیب نمایند. بدیهی است اهمیت سیاسی مکانها و فضاهای جغرافیایی در طول زمان ثابت نبوده و به ویژه ممکن است تحت تأثیر عوامل انسانساخت دچار تحول و بازساخت گردد. در این راستا ظهور شبکه اینترنت یکی از پدیدههای انسانساخت دهههای اخیر است که فضای جدیدی را برای مطالعات ژئوپلیتیک گشوده است. یکی از موضوعات بسیار مهم در مطالعه بُعد سیاسی فضای مجازی، اهمیت بی بدیل حوزه جغرافیایی مدیریت و راهبری شبکه اینترنت در منطقه سیلیکون ولی است به نوعی کنترل و راهبری شبکه اینترنت را در اختیار دارد و با توجه به وابستگی روزافزون افراد و حکومتها به آن به نظر می رسد از اهمیت فزایندهای برخودار گردیده است. بنابراین پرسش مقاله حاضر این است که آیا امکان اطلاق صفت استراتژیک به حوزه اصلی کنترل و مدیریت فضای مجازی در منطقه سیلیکون ولی وجود دارد؟ در سیر انجام این تحقیق کوشش گردیده با رویکردی توصیفی - تحلیلی ضمن واکاوی دقیق مفهوم منطقه استراتژیک، شاخصهای کارکردی حوزه جغرافیایی مدیریت فضای مجازی با این تعریف مقایسه گردد. یافتههای تحقیق نشان می دهد که امروزه حوزه جغرافیایی راهبری و کنترل فضای مجازی با توجه به اهمیت فزایندهای که شبکه سایبر در ساختار اداره جوامع و ارائه زیرساخت مناسب جهت بهینه سازی حکمرانی حکومتها پیدا کرده از اهمیت استراتژیک برخودار شده و می توان حوزه جغرافیایی را به مثابه مصادیق جدیدی از مفهوم منطقه استراتژیک در نظر گرفت.
تحلیل ظرفیت های ژئوپلیتیکی کشور یمن در تحولات سریع نظام بین الملل (پیچ تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات سریع نظام بین الملل (پیچ تاریخی) در منطقه جنوب غرب آسیا با رشد بیداری اسلامی، فرصت ها و تهدیداتی را برای کشور های منطقه به وجود آورده است. از این رو نظام سلطه در پهنه جغرافیایی منطقه به منظور حفظ هژمونی خود جنگ های نیابتی را هدایت می نماید که زمینه های رقابت های منطقه ای را به وجود آورده است. در این مقاله با توجه به موقعیت خاص ژئوپلیتیکی کشور یمن که در طول تاریخ معاصر دچار تغییر و تحول شده است؛ ساختار سیاسی، ظرفیت های ژئواستراتژیکی، ژئوکالچر و ژئواکونومیکی در این تغییر و تحولات نقش اساسی را ایفا کرده اند. که با توجه به اهمیت این عوامل در این پژوهش به بررسی علمی نقش عوامل تاثیرگذار فوق پرداخته شده است. بررسی ها و تجزیه و تحلیل های به عمل آمده از پرسشنامه های اساتید و خبرگان جغرافیای سیاسی نتایج تحقیق نشان می دهدکه ظرفیت های بالقوه عوامل مهم و تاثیرگذار کشور یمن در عرصه منطقه ای و بین المللی، به ترتیب اولویت عبارتند از: موقعیت ژئواستراتژیک تنگه باب المندب و روند استحکام بخشی بر ساخت درونی نظام سیاسی و اجتماعی یمن که امید است در سایه عوامل ژئوکالچر و عوامل مذهبی و انسانی این کشور حاصل شود و همین پتانسیل ها در موقعیت پیچ تاریخی کنونی (گذار) زمینه های رقابت های منطقه ای را به وجود آورده است.
نقش و جایگاه ارزشهای شیعی در دیپلماسی عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازه انگاری به عنوان رهیافتی نوظهور اما با فلسفه ای جذاب در روابط بین الملل با تأکید بر «ذهنیّت و هویّت»، صورت بندی نوینی از مسائل و راه حل های این دانش ارائه می کند. در همین چارچوب، دیپلماسی عمومی با تأکید بر ارزش ها که مؤلفه ای بسیار مهم در شکل دادن به ذهنیت و هویّت هستند عرصه ای جدید و گسترده در زمینه سیاست خارجی می گشاید که دیگر منحصر به فعالیت های رسمی و شناخته شده نیست. بر این اساس، ارزش های اسلامی بهصورت عام و ارزش های شیعی بهصورت خاص با فصل های مشترک بنیادینی که میان ایران و کشورهای منطقه برقرار می کند؛ ظرفیتی کم نظیر برای سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران است. بنابراین، در این مقاله به این سوال اصلی پرداخته شده است که: «ارزش های شیعی در افزایش قدرت و نفوذ ایران از طریق دیپلماسی عمومی در کشور عراق چه نقش و جایگاهی دارند؟» و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بهره بردن از منابع کتابخانه ای این فرضیه مورد آزمون قرار گرفت که: «ارزش های شیعی به عنوان زمینه فرهنگی مشترک میان ایران و عراق، در افزایش موفقیت دیپلماسی عمومی ایران در عراق تأثیر مثبت و معناداری دارد». در نهایت، با تأیید شدن فرضیه مذکور، پیشنهادات و راهکارهایی برای بهره برداری از این ظرفیت ارائه شده است.
تأثیر جهانی شدن بر تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی منطقه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در خصوص جهانی شدن به موازات رشد سریع نظام ارتباطات و فن آوری اطلاعات، شاهد شکل گیری سازمان ها، پیمان های منطقه ای نظیر اتحادیة اروپا، نفتا، آ.سه.آن و مرکوسور در چند دهة اخیر بوده ایم و در موارد زیادی، اقتدار این دستگاه ها در مرتبه ای بالاتر از خود دولت ها قرار گرفته است. جهانی شدن در منطقة خلیج فارس، فقط به معنای ارتقای سطح زندگی به سبک غربی و مصرف تولیدات کشورهای صنعتی است. شرکت های بزرگ فراملی و چندملیتی، با ابزار تبلیغات می کوشند در بازارهای محلی این منطقه رخنه کنند، محصولات خود را به فروش برسانند و بر مقاومت های موجود در این راه چیره شوند. پیامد جهانی شدن در کشورهای عربی منطقة خلیج فارس در بسیاری از حوزه ها به ویژه حوزة فرهنگی، با نوعی تضاد روبه روست. این تضاد، ریشه در ماهیت متعارض جهانی شدن در بعد فرهنگی و اجتماعی دارد. مهم ترین پیامدهای جهانی شدن در حوزة فرهنگ را می توان تحقق کثرت گرایی اخلاق، فرهنگ پذیری و دگرگونی فرهنگ جهانی دانست.
مفهوم سازی گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم؛ تصویرسازی ژئوپلیتیکی دولت بوش از خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد ژئوپلیتیک انتقادی درصدد تبیین مفهوم گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم است. آنچه تروریسم را به گفتمانی ژئوپلیتیکی تبدیل می کند، تعاریف متفاوت حکومت ها از تروریسم و استفاده ابزاری از آن جهت توجیه اقدامات ژئوپلیتیکی خود می باشد. گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم را به سختی می توان چیزی بیش از “معجونی استعاری از اصطلاحات خاص سیاسی” دانست که هر یک از قدرت ها در راستای تأمین منافع خود در صدد تعریف آن هستند و در راستای مقبول جلوه دادن آن در نظر افکار عمومی با یکدیگر رقابت می کنند. مقاله حاضر در جهت تبیین این مفهوم، گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم در دولت بوش را بر اساس تحلیل انتقادی گفتمان، به عنوان نمونه ای موردی، مورد تحلیل قرار می دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد که دولت بوش، در فرایند تصویرسازی ژئوپلیتیکی خود از خاورمیانه، از دوگانه های مختلفی که از گفتمان تروریست برساخته می شود، بهره می گیرد تا ضمن هویت سازی، مداخلات ژئوپلیتیکی خود در سطح جهان به ویژه در عراق و افغانستان را توجیه نماید. مهم ترین این دوگانه ها عبارتند از: خوب در برابر بد؛ قانون مداری در برابر قانون شکنی؛ تمدن در برابر بربریت؛ و آزادی در مقابل استبداد.
تبیین عوامل مؤثر در شکل گیری الگوهای مختلف رفتاری در بحران قره باغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون تردید، رفتار هر بازیگر در معادلات بین المللی به ویژه بحران های ژئوپلیتیکی معلول عوامل ویژه ای است که این عوامل، رویکردها، رفتارهای خاص و حتی متناقض بازیگران را در معادلات بین المللی جهت دهی می کنند. مسلماً بحران ژئوپلیتیکی قره باغ نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنا بر همین اصل سوال اصلی مقاله این است که بنیان های شکل گیری چنین رفتارهای متفاوت از سوی بازیگران مختلفت در بحران های ژئوپلیتیکی به ویژه بحران قره باغ چیست؟ فرضیه مطرح این است که الگوهای رفتاری بازیگران معلول عوامل مختلفی از جمله رویکرد راهبردی، کدهای ژئوپلیتیکی، تعلقات ژئوپلیتیکی، نگرانی های ژئوپلیتیکی و منافع ملی بازیگران درگیر در بحران است. در همین ارتباط، طبق نتایج مقاله به خاطر نقش آفرینی کاملاً متفاوت این عوامل، نتیجه این امر شکل گیری و بروز الگوهای رفتاری کاملاً مبهم و متناقض از سوی بازیگران مختلف در بحران قره باغ است. در واقع، تعارضات و تفاوت های ادراکی هر کدام از بازیگران نسبت به این متغیرها باعث می شود که بازیگران درباره تحولات جاری پیرامون بحران قره باغ و حل آن رفتارهای مبهم و متناقضی از خود نشان دهند.
Explaining the Geopolitical Evolution of Ports - Hinterland Connections in Iran; A Historical Comparative Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article explores the relation of Iranian ports with their surrounding regions from the geopolitical-spatial perspective since 6th century BC. Content analysis of historical data obtained from written, pictorial and secondary sources is the method used to achieve this aim. The results denote that the geopolitical-spatial evolution of Iranian ports and the surrounding regions can be classified into three general eras: in the first era (from 6th to 15th century), with the domination of the most powerful Iranian states on both sides of the Persian Gulf, the geopolitical-spatial of Iran often had foreland-oriented structure with mutual interaction of ports and hinterlands especially up to regional scale. In the second era (from 16th to 19th century) which coincided with the arrival of powerful foreign forces in the Persian Gulf, the rulers implemented a geopolitical policy: the protection of mainland with the aim of territorial integrity maintenance. So, in this era hinterland-oriented spatial structure was formed based on the interaction in local, regional and national levels. Also, the geospatial scheme of the country was founded on the basis of endogenous activities and integration political power. In the third era and with the exploration of oil (beginning of the 20th century till now), production, trade and distribution system of the country has undergone radical changes and along with formation of powerful world capitalist system, it has become subject to political and economic changes of this system. Directing capital flow to the capital and obtaining such development policies as growth pole, spatial structure of the country has tended towards corridor- polarized pattern. This pattern has led to the pole-oriented hinterland spatial structure based on single-product (oil) export. In other words, in this era, the political, spatial and economical geography relied on the political and economic decisions that were concentrated in the capital. Accordingly, spatial planning in the local-regional hinterland about habitats, activities and distribution of services depended on the capital decisions in the national hinterland.
تأثیر تحولات جهان عرب بر سیاست منطقه ای ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران و ترکیه به عنوان دو قدرت منطقه ای پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی سابق همواره بهسوی رقابت با یکدیگر حرکت کرده اند. این مقاله به دنبال بررسی تأثیر تحولات جهان عرب بر رقابت منطقه ای ایران و ترکیه با استفاده از رویکردی واقع گرایانه و امنیت محور می باشد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که تحولات جهان عرب با تشدید رقابت منطقه ای ایران و ترکیه، موجب شکل گیری اتحادها و ائتلاف های منطقه ای و فرامنطقه ای با محوریت ایران و ترکیه شده است که در یک سوی آن روسیه، ایران، عراق و سوریه و در سوی دیگر ترکیه، عربستان سعودی، قطر و گروه های سلفی قرار دارند. همچنین ناتوانی ترکیه در این مسیر موجب ارتقای جایگاه منطقه ای ایران و تعدیل سیاست منطقه ای ترکیه خواهد شد.
بررسی ابعاد مکانی- فضایی تروریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تروریسم اگرچه از نظر ماهیت پدیده سیاسی محسوب می شود، اما دارای ابعاد و جنبه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، روانی و مکانی نیز می باشد که توسط متخصصان رشتههای مرتبط بررسی می شود. در این میان، ارزیابی ابعاد مکانی- فضایی تروریسم و حملات تروریستی بهدلیل ماهیت سیاسی این پدیده، در رشته جغرافیای سیاسی موضوعیت پیدا می کند. مسئله اصلی پژوهش حاضر نیز که با روش توصیفی_ تحلیلی انجام پذیرفته است، شناسایی و تبیین ابعاد مکانی- فضایی تروریسم است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که تروریسم شش بعد مکانی و جغرافیایی مهم دارد. نخست فضاهای که تروریسم در آنها شکل می گیرد، دوم مکان هایی که تروریست ها هدف قرار می دهند، سوم قلمروخواهی سازمان های تروریستی، چهارم مقیاس جغرافیایی عملکرد گروه های تروریستی، پنحم ابزارها و تکنیک های جغرافیایی مورد استفاده آنها و ششم بازتاب های فضایی و ژئوپلیتیکی حملات تروریستی. برخی از این ابعاد دارای ماهیت ساختاری و تعدادی نیز به رفتار تروریست ها مربوط می شود. بنابراین تروریسم هم بهلحاظ ساختاری هم از جنبه عملکردی دارای ابعاد مکانی- فضایی مهمی است.
تبیین نسبت «اکولوژی» و «دموکراسی» در نظریه پساساختارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه و روش اکولوژی به سبب برخورداری از نگرش کل نگر، زمینه مناسبی برای واکاوی تعامل انسان و طبیعت فراهم می کند. جغرافیا نیز به مثابه دانش بررسی تعامل انسان و طبیعت، اینهمانی1[1]زیادی با اکولوژی دارد و می تواند سویه های معنایی، ساختاری و کارکردی آن را مشخص کند. نظریه پساساختارگرایی که بر مفاهیمی چون رابطه گرایی، تکثر، تفاوت، «دیگری»، اهمیت فزاینده به «طبیعت» و اهمیت «قدرت- سیاست» پای می فشارد، اشتراکات فراوانی با مفهوم اکولوژی دارد، تا به اندازه ایی که اکولوژی را باید کانون پساساختارگرایی دانست. بر پایه مفهوم پساساختارگرایانه از اکولوژی، می توان به اینهمانی گسترده ای میان اکولوژی سیاسی و جغرافیای سیاسی دست یافت. پژوهش پیش رو که ماهیتی بنیادی دارد با بهره گیری از روش کتابخانه ای به تبیین نسبت اکولوژی و دموکراسی در نظریه پساساختارگرایی و کاربست آن در جغرافیا می پردازد. نتایج به دست آمده از این پژوهش، نشان داد که اکولوژی را می توان از نظر ساختاری به سه دسته «ذهنی، محیطی و سیاسی» دسته بندی کرد، که «اکولوژی سیاسی» به مثابه حلقه پیوند تمام ساختارهای اکولوژیک به شمار می آید. بر بنیاد نظریه پساساختارگرایی، «اکولوژی سیاسی» یا «اکوپلیتیک» می تواند زمینه های نوعی از دموکراسی را تقویت کند که با عنوان «ژئودموکراسی» یا «اکودموکراسی» از آن یاد می شود. از این رو در تعریف انسان از دیدگاه جغرافیا می توان بیان کرد که «انسان جغرافیایی، موجودی اکولوژیک است که بر پایه اکودموکراسی، به شناخت و مدیریت قلمروهای انسان- طبیعت می پردازد».
پدیدارشناسی هویت ملی در فضای سایبر (نمونه موردی: دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته جغرافیای سیاسی در دانشگاه های تهران، تربیت مدرس و خوارزمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای سایبر، به سبب ویژگی ها و جایگاه منحصر به فرد در جهان امروز، خاستگاه مهمی از قدرت و تغییرات اجتماعی را با خود به همراه دارد. با گسترش اینترنت و انقلاب اطلاعات، نقش فضای سایبر در زیست هر روزه انسان ها و نیز در مقیاس کلان کشورها به چنان واقعیت اجتناب ناپذیری تبدیل شده است که گریز و گزیری برای آن متصور نیست. با توجه به چنین اهمیتی و نیز به سبب ارزش فزاینده هویت ملی در بقا و دوام کشور، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فضای سایبر بر هویت ملی انجام شده است. شرکت کنندگان در پژوهش، شامل ۵۰ نفر از دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی) رشته جغرافیای سیاسی در دانشگاه های تهران، تربیت مدرس و خوارزمی هستند که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و بر پایه روش شناسی «کیو»، نگرش آن ها درباره هویت ملی در فضای سایبر سنجیده شده است. مفهوم هویت ملی در این پژوهش در چارچوب سه شاخص زبان ملی ، تاریخ ملی و تعلق سرزمینی بررسی شده است. پژوهش حاضر، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش، از نوع پدیدارشناسی است. نتایج این پژوهش، نشان از آن دارد که شاخص زبان و تاریخ ملی به دلیل ویژگی «تعاملی و ارتباطی» فضای سایبر افزایش و شاخص تعلق سرزمینی به دلیل خاصیت بی مرزسازی فضای سایبر، کاهش داشته است. با این حال، افزایش احساس تعلق به زبان و تاریخ ملی از لحاظ اعتبار اسناد و مدارک موجود در اینترنت، نامطلوب است؛ بنابراین، پدیدارشناسی هویت ملی در فضای سایبر نشان می دهد که فقدان زیرساخت ها و آموزش و پرورش نامطلوب، پیوند فضاهای گفتمان هویت ملی میان نسل های مختلف را با گسست مواجه کرده است.