فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۰۸۵ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
76 - 91
حوزههای تخصصی:
The energy plays a significant role in human life and almost it is not possible to continue the life without it. This is why energy has a key role in our national and international policies and has shaped up patterns of rivalry, cooperation, conflict, violation, interaction, convergence, and divergence in the international arena and relations between countries and authorities. Therefore, interestingly the sources of energy provision, energy corridors, and consumer markets, energy trade, energy technology, and things like them increase in value. This study investigated energy resources in Iran and Middle East in library research method. In addition to have a unique geopolitical position, Iran is located in ellipse of energy and there is more than 70 percent of world resources of oil and 60 percent of world resources of gas in Iran. In addition, Iran has located in the energy corridor of north to south and east to west and all of the ways pass through this wide country. Hence, it can pump money into the country not only by selling energy, but also with transmitting of energy and accordingly, it can evolve the country economy with a correct planning and engagement with countries. <br /> <br />
تبیین بنیادهای جغرافیایی صلح در خاورمیانه (مطالعه موردی: ایران، ترکیه و عربستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
79 - 102
حوزههای تخصصی:
امنیت و به موازات آن همزیستی و صلح که از دیرپاترین موضوعاتی بوده که ذهن انسان را به خود مشغول کرده است، ضرورت برقراری آن در دوره مدرن و به طور ویژه در سده بیست و یکم بیش از هر زمانی برای خاومیانه غرق آشفتگی احساس می شود. این موضوع (یعنی صلح) تاکنون از ابعاد گوناگونی مورد توجه واقع شده، در این پیوند، پژوهش حاضر تلاشی علمی است تا برقراری صلح و همزیستی بین واحدهای سیاسی را از بعد تازه و آن هم جغرافیایی درمنطقه خاورمیانه و بین سه کشور ایران، ترکیه و عربستان مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر با رویکرد اسنادی وروش توصیفی - تحلیلی برای درک بهتر مسئله بنیادهای جغرافیایی مؤثر بر صلح را بررسی کرده و سرانجام اقدام به تحلیل داده ها کرده است. نتایج پژوهش گویای این مطلب است که جغرافیا؛ موقعیت جغرافیایی، بنیادهای فرهنگی، همسایگی و حتی ایدئولوژی را نیز به نوعی تعیّن می دهد، جغرافیا همچنین نقاط قوت و ضعف را هم شکل داده و مثلث (ایران، ترکیه و عربستان) مورد پژوهش را به سمت اهداف و منافع مشترک هدایت می کند. از این مرحله به بعد این سازه های سیاسی هستند که با تشخیص درست خود باید اهداف و منافع مشترک را مشخص کنند و به سمت همزیستی و همگرایی و سرانجام صلح گام بردارند.<br /> <strong> </strong><br />
Geopolitics of Regionalism; Moving towards Regional Integration as a Means for Lasting Peace and Stability in the Middle East(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
280 - 293
حوزههای تخصصی:
From emergence of ancient civilizations in pre-history era to the dawn of early 21st century in contemporary history, the world has witnessed a variety of ways according to which members of international community tried to solve their disputes and find peaceful solutions for their conflicts. However, a very recent mechanism, which proved to be fruitful, is moving towards integration and convergence within the region they belong to. <br />Defining and drawing the lines of common interest is the first step in this long road. It is the objective of this paper to explore that how moving towards regional integration based on geographical closeness, cultural interaction, and economic cooperation can create the framework for a geopolitics in the Middle East leading to a new regional subsystem in international system ending decades of bloody wars and costly destruction and promising a better future with peace, stability and welfare for its nations. The paper also argues that a minimum level of mutual understanding, mutual trust, and political will, and less intervention by outsiders are among necessary preconditions for this process to begin. The paper finally evaluates the challenges facing this approach from an Iranian perspective. <br /> <br />
تفهیم بنیادهای معنایی نقشه سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلاش برای شناخت پدیده و امور همواره از دغدغه های ذهن بشر بوده و مدام در پی آن بوده تا این شناخت را تکمیل نماید. شناخت درست نیز زمانی حاصل می شود که ماهیت واقعی پدیده ها برای انسان روشن شود. پدیده ها مبتنی بر بنیادهای فلسفی خاص خود می باشند و به همین خاطر فهم آنها نیازمند درک این بنیادهای فلسفی و استفاده از روش های مناسب شناخت می باشد. نقشه نیز از پدیده هایی می باشد که مبانی فلسفی خاص خود را دارد و با درک این بنیادهای فلسفی است که معنای واقعی و مولفه های موثر بر معناسازی آن روشن می شود. شناخت درست آن نیاز به درک بسیاری از عناصر و عوامل دیگر دارد. برای شناخت واقعی این پدیده نیاز به درک و فهمی است که فراتر از چیزی می باشد که بطور معمول در مورد آن گفته شده است. در این پژوهش سعی شده تا ضمن روشن ساختن بنیادهای فلسفی نقشه، عوامل موثر بر معناسازی آن با استفاده از روش شناسی هرمنوتیک شناسایی شوند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که نقشه از بعد هستی شناسی از ماهیت ترکیبی عینی- ذهنی برخوردار بوده و بر همین اساس باید با روش شناسی همچون هرمنوتیک تفهیم شود نه تبیین. همچنین با بکارگیری این روش مشخص می شود که عوامل معناساز نقشه به دو دسته قابل تقسیم بندی می باشند. عوامل درونی همچون انتخاب نوع سیستم تصویر و انحرافات کارتوگرافیکی و از بعد بیرونی همچون مقصود ذهنی کارتوگراف و بانیان نقشه و یا برداشت نقشه خوان از نقشه و فضاهای فکری، قدرت و ... معنای واقعی آن را رقم می زنند.
شیعه هراسی به مثابه قلمروسازی گفتمانی محور «غربی- عربی» در بحران های ژئوپلیتیکی خاورمیانه(مطالعه موردی: بحران سوریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درحالی که قلمروسازی، کوشش جمعی یا فردی انسان برای اعمال نظارت انحصاری بر بخش مشخصی از فضای فیزیکیاست؛ قلمرو سازی گفتمانی اشاره به ساخت گفتمان های مسلط توسط افراد یا گروها فراتر از فضای فیزیکیاست. در واقع هدف از ساخت چنین گفتمان هایی، کنترل فضا بدون اعمال قدرت سخت است. تحولات به وقوع پیوسته در خاورمیانه طی دو دهة اخیر موجبات قدرت یابی شیعیان در قالبهای مختلف فردی و حزبی شده است و جایگاه شیعیان را در خاورمیانه بیش از این مستحکم و تثبیت ساخته است.این امر منافع محور «غربی-عربی» در این منطقه را به شدتمتأثر و با چالش مواجه کرده است. از آنجایی که توسل به جنگ سخت دارای آثار و پیامدهای سنگینی است؛ تصمیم به تولید گفتمان هایی نظیرشیعه هراسی، از طرف محور نام برده،که در واقع قرائتی از جنگ نرم و اعمال قدرت نرم است- منطقی تر و عاقلانه تر به نظر می رسد. اجمالاًهدف این مقاله تبین رویکرد گفتمان ضد شیعی محور «غربی-عربی» در خاورمیانه به طور عام و به طور خاص توضیح چرایی، دلایل وادامة این گفتمان در قالب مخالفت با محور مقاومت دربحران سوریه است.
Analysis of the Role of Border Villages in Border Security; Case Study: Zaam and Golbanoo Rural Districts of Torbat-e Jam(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
121 - 148
حوزههای تخصصی:
Border security is a major influence on internal sustainability and stability of countries; thus, countries take various military and non-military measures to control their borders and secure them. Residents of border villages and the support they can provide could play a key role in securing borders and bringing profit to them as the main beneficiaries. Therefore, the present study intends to investigate and analyze the roles residents of border villages could play on border security. In order to do so, descriptive-analytical research method is used in both field and library levels and the data are collected and analyzed from 63 local experts in different levels. Findings revealed that, from the point of view of state experts, villagers could be of more significance in economic, social- cultural, political, physical- environmental and defensive- military security. Confirmatory factor analysis on the other hand demonstrated that villagers’ maximum impact on border security could be their political collaboration. Economic, social and physical-environmental factors are in the next level and the defensive-military dimension has the lowest impact for border guards give military aids and the need for military tools and other special conditions makes it impossible for local people. <br /> <br />
قلمروسازی های ادعایی کشورهای ساحلی و همپوشانی قلمروها (مطالعه موردی: بررسی تزاحم قلمروسازی های ایران و پاکستان در دهانه خلیج مرزی گواتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با اهمیت یافتن روزافزون دریاها، فرایند قلمروسازی در دریاها نیز اهمیت بیشتری یافته است و یکی از اقدامات مهم بین المللی در قرن بیستم، تشکیل کنفرانس ها و کنوانسیون های مربوط به حقوق بین الملل دریاها به منظور قاعده مندنمودن ادعاهای کشورهای ساحلی در زمینه قلمروسازی در دریا بوده است. اغلب کشورهای ساحلی نیز متعاقب و در راستای تصویب قوانین بین المللی حقوق دریاها، به تصویب قوانین مناطق دریایی ملی خود اقدام نموده اند. با این همه برخی از این قلمروسازی ها به دلایل مختلف از جمله ابهام در برخی مواد و یا تفسیر متفاوت مواد کنوانسیون، از سوی برخی صاحبنظران محل اشکال است. از سوی دیگر در برخی موارد قلمروسازی ادعایی دو کشور ساحلی در برخی موارد با همدیگر تزاحم و تعارض پیدا می کند. از جمله این موارد می توان به نحوه ترسیم خطوط مبدأ مستقیم از جمله خطوط محصور کننده دهانه خلیج و یا نحوه انتخاب نقاط خطوط مبدأ اشاره کرد. خلیج گواتر در منتهی الیه شمال شرقی دریای عمان، یک خلیج کوچک مرزی بین دو کشور ایران و پاکستان به حساب می آید. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی بر آن است تا اسناد و قوانین دو کشور ساحلی را در خصوص قلمروهای دریایی و مرز دریایی دو کشور مورد بررسی قرار داده و با ترسیم این ادعاها و قلمروسازی ها بر روی نقشه، با تحلیل کارتوگرافیکی و انجام محاسبات لازم، ضمن بررسی این اقدامات، انطباق یا عدم انطباق این قلمروسازی ها با همدیگر و احتمال همپوشانی آنها را مورد بررسی قرار دهد. مهمترین اقدامات مرتبط با قلمروسازی دو کشور ساحلی علاوه بر تصویب قوانین مربوط به مناطق دریایی، تعیین و اعلام مختصات نقاط خط مبدأ مستقیم و بالاخره تعیین مرز دریایی دو کشور است. از نقاط خطوط مبدأ دو کشور نقطه (25) خط مبدأ ایران و نقطه (a) خط مبدأ پاکستان در پهنه آبی و در دهانه خلیج گواتر قرار می گیرند که این از نظر برخی متخصصان ترسیم خطوط مبدأ براساس کنوانسیون مورد اشکال است. همچنین ترسیم این نقاط با توجه به مختصات جغرافیایی آنها نشان از عدم انطباق این دو نقطه با هم دارد. این عدم انطباق و تاکید بر این دو نقطه با مختصات مربوطه، احتمال بروز اختلاف و تنش را در این قسمت از مرزهای دریایی بین دوکشور به ذهن متبادر می سازد اما از آنجا که دو کشور ایران و پاکستان در سال 1997 مرز دریایی خود را تعیین و تحدید کرده اند، به نظر می رسد که نقطه (1) خط مرز دریایی ایران و پاکستان که در دهانه خلیج قرار می گیرد می تواند جایگزین مناسبی برای نقطه (25) ایران و نقطه (a) پاکستان تلقی گردد چرا که این نقطه در نزدیکترین فاصله از دو نقطه مذکور و در دهانه خلیج گواتر قرار دارد و از سوی دو کشور در تعیین مرز دریایی مورد توافق قرار گرفته است.
The Middle East Security and Donald Trump’s Grand Strategy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
20 - 52
حوزههای تخصصی:
The Middle East region has been a longstanding major source of concern for American leaders due to its eternal religious and cultural relevance, a strategically pivotal location, huge oil reserves, interlocked and intractable conflicts, and the persistence of major security threats such as terrorism and the risk of nuclear proliferation. <br />The Middle East region is undergoing security shifts. Regional security in the Middle East will be changed in Trump era. Security and power in each region has connected, empowered and influenced a new generation of young people, who are questioning political authority with new intensity. <br />The outcomes of the Arab Spring mostly disappointed the world and its policymakers. The region is violent; disfigured by inter and intrastate conflict and by sectarian divisions. Power and security in Middle East countries has been fragmented. The nature of security in Middle East policy is based on Proxy war and Non-state actor’s initiation. Non-state actor who are active in the region, are both a symptom of state weakness and amplify the threats to states. <br /> The Middle East region recognize with economic bedrock of the regional security as exports of hydrocarbons is under threat. Surveying the region shows that, in the throes of historic turmoil and facing massive challenges. The US, UK and other European countries has critical interests in the region, both economic and security. Moreover, what is happening in the Middle East, it will be expanded to other regions and does not stay in the Middle East. In this situation, Trump’s policy and strategy lead to instability, turmoil and power transition. For control and leading this process, world politics to need co-operational security model with other great powers and regional actors like Iran, Turkey and Saudi Arabia. <br />This article, by descriptive-analytical method, seeks to study the "Trump’s Grand strategy in the Middle East". the main hypothesis emphasis that “U.S strategy on Middle East in Donald Trump policy based on offshore balancing, proxy war and increasing chaos’’. <br /> <br />
بررسی دلایل حضور گروهک تروریستی- تکفیری داعش در افغانستان بر اساس تئوری دومینوی ویلیام بولیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با استفاده از تئوری دومینوی ویلیام بولیت و بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی وکتابخانه ای درصدد ارائه پاسخ به این سؤال است که مهمترین دلایل حضور داعش در افغانستان چه می باشد و در ادامه اینکه چنین حضوری از سوی داعش در افغانستان، با چه واکنش و رویکردهایی از سوی قدرت های منطقه پاسخ داده خواهد شد؟ به زعم نویسندگان مقاله، عواملی همچون کاستن از فشار وارده بر این گروه تکفیری در سوریه و عراق، برقراری ارتباط و همکاری با دیگر گروه های تکفیری، گسترش قلمرو خلافت اسلامی در آسیای مرکزی، و در نهایت بستر مساعد کشت مواد مخدر و کسب درآمد سرشار از آن مهمترین دلایل حضور داعش در افغانستان می باشد.آینده داعش در افغانستان با توجه به حضور قدرت هایمنطقه ای و فرامنطقه ای همچون ج.ا ایران، روسیه و چین از یک سو و طالبان در داخل افغانستان از سویی دیگر با چالش های عدیده ای همراه خواهد شد.
شاخص سازی موقعیت دریایی کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
25 - 54
حوزههای تخصصی:
سرشت متحول رابطه انسان و محیط جغرافیایی بر اندیشه و مکتب فلسفی علوم جغرافیایی تأثیر گذاشته است. این رابطه در قالب «رویکرد اکولوژیکی»، از حوزه های مهم تحقیقاتی در علوم جغرافیا است. موقعیت جغرافیایی کشورها، از عناصر مهم در محیط جغرافیایی است که خود به زیربخش هایی تقسیم می شود. موقعیت دریایی کشورها و تماس با آب های آزاد، از عناصر موقعیت جغرافیایی است. موقعیت دریایی عنصر جغرافیایی مهم در نظریات جهانی ژئوپلیتیک و مطالعات دریایی است. موقعیت دریایی، سطح تماس محیط داخلی کشور (خشکی) با محیط دریایی بوده و از هر دو محیط جغرافیایی تأثیر می پذیرد. این بعد از موقعیت کشورها، به صورت توصیفی مورد مطالعه قرار گرفته است و نیاز است با شاخص های کیفی و کمّی، موقعیت دریایی کشورها مشخص گردد. تحقیق حاضر به منظور شاخص سازی و رتبه بندی موقعیت دریایی کشورها انجام یافته است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، بنیادی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. با شش نماگر موقعیت دریایی و استفاده از تکنیک تاپسیس، رتبه بندی موقعیت دریایی کشورها انجام گردید. رتبه بندی یکصد و پنجاه کشور دریایی نشان می دهد که میانگین حداقل CI در کشور جمهوری دموکراتیک کنگو (00016/0) و حداکثر آن در کشور تووالو (46197/0) در نوسان است. به کمک نرم افزار SPSS، کشورها طیف بندی شده اند و کشورها بر اساس امتیازی که از موقعیت دریایی به دست آورده اند در سه طیف متفاوت جای گرفته اند. خروجی حاصل از تکنیک تاپسیس و طیف بندی کشورها بیانگر آن است که کشورهایی با سطوح متفاوتی از مساحت، شکل، جمعیت و... در این رتبه بندی جای گرفتند. موقعیت دریایی کشورها، بر اساس عوامل متفاوت و به تأسی از متغیرهای متفاوت طبیعی و انسانی بر قدرت کشورها تأثیر می گذارد.<br />
سنجش و اولویت بندی حکمروایی خوب محله ای (نمونه موردی: محلات منطقه 9 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقق حکمروایی خوب شهری در مدیریت شهری کلان شهرهای ایران و از جمله تهران مستلزم عینیت بخشیدن به مشارکت شهروندان در ابعاد گوناگون است و بر مفاهیمی چون عدالت محوری، قانونمندی، شفافیت، اجماع محوری، مشارکت، کارآیی و اثربخشی، پاسخگویی و مسئولیت پذیری تاکید دارد. هدف از این پژوهش سنجش و اولویت بندی حکمروایی خوب شهری در محدوده محلات منطقه 9 از مناطق مرکزی شهر تهران است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است؛ بدین منظور از مدل تصمیم گیری چند معیاره ی ویکور(VIKOR) و هم چنین تکنیک فازی(FUZZY) جهت رتبه بندی 8 محله مورد مطالعه استفاده شده است. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران برابر با 384 نفر تعیین گردید. بر پایه یافته های پژوهش، شاخص های 8 گانه حکمروایی خوب شهری در چارچوب مدل ویکور نشان می دهند که محله دکتر هوشیار با امتیاز0/093بهترین و محله فتح با امتیاز 0/810 بدترین وضعیت را از لحاظ حکمروایی خوب شهری در بین محله های نمونه دارند. که در تبیین و تحلیل به وجود آمدن چنین وضعیتی می توان به مدیریت متمرکز و تک سطحی و از بالا به پایین مسئولین و مدیران شهری در محله های مورد مطالعه، ارتباطات و همکاری های عمودی، عدم توجه به نهاد های مدنی و مردم محور، تبعیض در قوانین و مقررات و در نهایت عدم توجه به راهبرد توسعه جامعه ای به عنوان پایه و اساس توسعه مشارکتی که هدف آن توجه به یک شهروند به مانند عضوی مسئول و فعال در جامعه شهری جهت تشویق همکاریها برای ارتقای استاندارد های زندگی خود است، اشاره کرد.
تبیین پیامدهای ژئوپلیتیکی سرمایه گذاری چین، در گوادر بر بندر چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور قدرت های اقتصادی نوین در حاشیه اقیانوس هند این منطقه را تبدیل به عرصه ای از رقابت ها و کنش های ژئوپلیتیک بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای در سده 21 نموده است. در این راستا چین به عنوان قدرت نو ظهور جهانی در رقابت با قدرت های رقیب خود تلاش می کند با سرمایه گذاری در نقاط استراتژیک اقیانوس هند نظیر گوادر پاکستان از تنگناهای ارتباطی و ژئوپلیتیکی رهایی یافته و بتواند به برتری خود در عرصه اقتصاد جهانی ادامه دهد. این امر موجب می شود که وزن ژئوپلتیکی و اقتصادی پاکستان ارتقاء یافته و از طرفی پیامدهایی را بر منطقه از جمله بر بندر چابهار ایران به همراه داشته باشد. از این رو مساله پژوهش حاضر این امر می باشد که موضوع همکاری های اقتصادی چین و پاکستان در پروژه گوادر چه پیامدهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی برای ایران بویژه بندر چابهار به همراه خواهد داشت. با عنایت به این موضوع این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی جغرافیایی منطقه و ویژگی های ژئوپلیتیکی موثر در شکل گیری این قرارداد و اثرگذاری آن بر بندر چابهار و تجزیه و تحلیل آن می پردازد. روش جمع آوری داده ها مطالعات کتابخانه ای و اسنادی می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد به مرور زمان پیامدهای راه اندازی بندر گوادر بر منافع ملی ایران، تأثیر خواهد گذاشت و موجب انزوای ژئوپلیتیک ایران در منطقه شده و فرصت های اقتصادی و امنیتی ایران در بندر چابهار را تبدیل به تهدید خواهد نمود.
تحریم ایران؛ تناقض نظام سیاسی و نظام اقتصادی در جغرافیای سرمایه داری مالی: بحثی در اقتصاد سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دنبال تحلیل نظری له یا علیه نئولیبرالیسم نیست. بلکه در پی تحلیل این موضوع است که تحریم ایران، بازنمایی تناقض نظام سیاسی و اقتصادی سرمایه داری مالی است. اقتصاد سیاسی سرمایه داری حاکی از تناقض های بنیادینی همچون بحران های ادواری انباشت سرمایه، ریسک سیستمی و بحران بدهی ها است. در محدوده نظام اقتصادی سرمایه داری راه حل بحران ها ایجاد بازارهای مصرف جدید، موج های نوین نیاز آفرینی و نیز کارآفرینی گرایی است تا گردش جدید سرمایه به مثابه خون جدید در کالبد اقتصاد بحران زده آن باشد. اما استراتژی نظام حاکم سیاسی در جغرافیای سرمایه داری مالیِ مرکز در تحریم ایران در واقع تناقض بنیادین دیگری به نظام سرمایه داری تحمیل می کند که همانا ممانعت از گردش آزاد سرمایه به سمت بازار مصرفِ اقتصاد تحت تحریم در جغرافیای سرمایه داری مالیِ پیرامون است. روش شناسی تحقیق انتقادی و نوع آن تبیینی و روش متناظر بر آن مطالعات اسنادی و کتابخانه ای است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تحریم، عنصری در بازنمایی تناقض نظام سیاسی و اقتصادی جغرافیای سرمایه داری است.
تحلیل چرایی ناکامی کشورهای عربی منطقه خلیج فارس در حلوفصل اختلافات ارضی و مرزی فی ما بین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی چرایی ناتوانی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در دست یابی به یک راه حل جامع و کامل برای پایان بخشیدن به اختلافات ارضی و مرزی نوشته شده است. گرچه کشورهای عربی این حوزه در دهه های گذشته گام هایی جدّی برای پایان بخشیدن به این اختلافات برداشته اند، اما این اقدامات مؤثر نبوده و ویژگی اختلافات ارضی و مرزی در این منطقه پایداری آنهاست. این واقعیت معلول عوامل چندی، از جمله تحمیلی بودن مرزها، کشف نفت و منابع انرژی، موقعیت استراتژیک برخی مناطق یا جزایر، تمایلات توسعه طلبانه دولت های منطقه در قبال یکدیگر، دخالت قدرت های فرا منطقه ای و ..... می باشد. استدلال اصلی این مقاله آن است که از بین عوامل مذکور، دو عامل تمایلات توسعه طلبانه کشورهای منطقه در قبال یکدیگر و موقعیت استراتژیک مناطق مورد مناقشه، نقش محوری را در ایجاد بن بست اختلافات مرزی در منطقه ایفا می کنند و تا زمانی که رقابت های توسعه طلبانه و منافع حاصله از موقعیت استراتژیک مناطق مورد مناقشه برای دولت ها همچنان پررنگ باشد، نمی توان امیدی به بهبود کامل اختلافات ارضی و مرزی در منطقه داشت.
تحلیل تأثیرگذاری عوامل ژئوپلیتیکی بر سیاست امنیت ملی ج.ا.ایران در پرونده هسته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی تبیین میزان و نوع تأثیرگذاری عوامل ژئوپلیتیکی ایران بر نگاه و رویکرد اتخاذی از سوی طرفین پرونده هسته ای ایران است. در همین راستا، تلاش گردیده، با رویکردی تلفیقی، بین «واقعیت های ژئوپلیتیک» کشور و نگاه و درک طرفین پرونده هسته ای، ارتباط برقرار شود. یافته های پژوهش (که فرضیات آن به صورت میدانی مورد ارزیابی قرار گرفته است)، نشان می دهد از منظر میزان تأثیرگذاری، عوامل ژئوکالچری بیشترین تأثیرگذاری را بر نگاه بازیگران مؤثر در پرونده هسته ای داشته اند و عوامل ژئواستراتژیکی، ژئواکونومیکی و هیدروپلیتیکی به ترتیب در رده های بعدی اثرگذاری قرار دارند. در بررسی نوع تأثیرگذاری بر «نگاه و رویکرد خودی» نیز، عوامل ژئوکالچری بالاترین اثرگذاری مثبت و عوامل ژئواکونومیکی نیز، بالاترین میزان اثرگذاری منفی را داشته اند. همچنین، در ارزیابی میزان تأثیرگذاری عوامل ژئوپلیتیکی ایران، بر «نگاه و رویکرد طرف مقابل (1+5)»، عوامل ژئوکالچری بالاترین اثرگذاری منفی وضعیت هیدروپلیتیک ایران کمترین اثرگذاری منفی را داشته است.
A Study of the Islamic Republic of Iran’s Policy Toward New Iraq (2003-2015)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
1 - 19
حوزههای تخصصی:
In the present study, the Islamic Republic of Iran’s foreign policy on post-Saddam Iraq is investigated. With the U.S and its allies attacking Iraq in 2003, Iraqi Baath regime was overthrown and a new Iraq with new policy emerged. With a change in the structure of power and sovereignty of Iraq, the ground for the presentation and penetration of regional actors including Iran was provided in this country and the question is raised “what policy the Islamic Republic of Iran has followed on post-Saddam Iraq and what goal it pursues”. Drawing on analytical-descriptive synthetic method, the findings of the present study indicate that Islamic Republic of Iran’s policy on post-Saddam is based on collaboration and coalition, in that I.R. Iran has laid an emphasis on consolidation and establishment of the Shia in the political structure of Iraq and the reinforcement of the country’s central government, in an effort to bolster its penetration domain and reduce threats caused by Iraq’s developments to its homeland security. <br /> <br />
نقش آزادسازی تجاری و همکاری های اقتصادی منطقه ای در توسعه و امنیت: مطالعه موردی جامعه توسعه جنوب آفریقا (سادک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه و امنیت از مهم ترین دغدغه کشورها و بازیگران سیاسی می باشد. دراین راستا، اقتصاددانان معتقدند که تجارت آزاد بین کشورها می تواند نیروی سوق دهنده توسعه و در نهایت امنیت باشد. پس از فروپاشی شوروی و از بین رفتن نظام دوقطبی، روند همگرایی منطقه ای برای تأمین نیازها و اهداف گروه ها و مناطق مختلف جغرافیایی تغییر جهت داد و تقویت شد و در عرصه عمل، شمار قابل توجهی از سازمان های اقتصادی منطقه ای در این دوره شکل گرفتند و نشان دادند که قدرت اقتصادی به عنصر مهم تشکیل دهنده قدرت سیاسی و حتی نظا می در عرصه بین المللی تبدیل شده است. موافقان همگرایی اقتصادی معتقدند که فرصت ها بر زیان های ناشی از اندازه کوچک بازار داخلی اش غلبه می کند و «میزان یادگیری» اقتصادی اش را سرعت می بخشد و در این راستا کشورها به دلیل اصل همجواری و تشابه، به منظور کاهش آسیب پذیری های ناشی از جهانی شدن، اصل منطقه گرایی را در دستور کار خود قرارداده اند. و آن را در راستای اصل "توانمندسازی" می دانند. قاره آفریقا، علیرغم تمام مشکلات و فراز و نشیب ها، یکی از مناطق ثروتمند جهان است که از نظر بسیاری از کارشناسان، منابع گسترده آن برای تولید منطقه گرایی و جهانی شدن ضروری می باشد. کشورهای این قاره همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، علاقه مند می باشند تا آسیب پذیری خود را از این پدیده به حداقل رسانده و درنتیجه، همگرایی منطقه ای را به عنوان یک ابزار عمده پیشرفت اقتصادی در نظرگرفته اند و درصددند تا از این طریق، پاسخی به دغدغه های اصلی شان یعنی توسعه و رفاه و امنیت بیابند. این پژوهش در نظر دارد تا با روش تحلیلی– توصیفی، تاثیر آزادسازی تجاری و همگرایی اقتصادی منطقه ای را در آفریقا با مطالعه موردی جامعه توسعه جنوب آفریقا [1] (سادک) مورد بررسی قرار دهد. دستیابی به رشد و توسعه، افزایش تجارت درون منطقه ای، ارتقا سهم سادک در تجارت جهانی، تقویت استانداردها و کیفیت زندگی و...از نتایج این پژوهش می باشد. [1] . Southern African Development Community(SADC)
برنامه های توسعه در ایران و مشکلات زیست محیطی دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیش از شش دهه از عمر حاکمیت گفتمان توسعه در جهان گذشته است. در این مدت مفهوم توسعه با تحولات نظری و عملی همراه بوده است. ابتدا رشد اقتصادی محض مورد توجه بود و امکانات طبیعی و محیط زیست به عنوان ابزار تسهیل گر توسعه تلقی می شد. با گذشت زمان صاحبنظران توسعه دریافتند چه بسا، یک واحدسیاسی بتواند به توسعه دست یابد؛ اما به دلیل عدم توجه به جنبه های محیط زیستی، تداوم توسعه محل تردید جدی قرارگیرد. بدین ترتیب، از دهه 1970، رویکردهای زیست محیطی به عنوان نقد دیدگاه رابطه بین محیط زیست و توسعه که در تئوری های رشد و مدرنیزاسیون و همچنین رویکردهای نئولیبرالی غالب شده بود، ظهور کردند. با این نگاه بود که توسعه پایدار مبنای عمل قرار گرفت. توسعه ای که علاوه بر رشد اقتصادی و توسعه در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، استفاده بهینه از منابع و امکانات طبیعی و همچنین عدالت بین نسلی نیز درآن مورد توجه می باشد. با رهیافت فوق، این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سوال است که اجرای برنامه های توسعه ملی چه تاثیری بر مشکلات محیط زیستی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه داشته است؟ برای دستیابی به این منظور، از روش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری داده ها و اطلاعات موجود به شیوه کتابخانه ای-اسنادی استفاده شده است. بررسی رابطه دیدگاه های حاکم بر توسعه در ایران و مشکلات محیط زیستی دریاچه ارومیه، این پژوهش را به این نتیجه رهنمون ساخت که ناپایداری محیط زیستی دریاچه ارومیه بطور عمده تحت تاثیر برنامه های توسعه ملی بوده است.
عوامل خارجی مؤثر بر توسعه نیافتگی روابط ایران و گرجستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از فروپاشی شوروی، به دلایل مختلف و از جمله نبود مرز مشترک میان دو کشور، وزن اندک گرجستان در عرصه منطقه ای و نیز بی علاقگی ج. ا. ایران به ارتباط با این کشور، روابط ایران با گرجستان پیشرفتی نداشت و اولویتی در سیاست خارجی ایران نیافت. در چند سال اخیر، به ویژه پس از حمله نظامی سنگین روسیه به گرجستان در اوت 2008 و برقراری رژیم لغو روادید میان دو کشور در نوامبر 2010، سطح مناسبات دوجانبه تهران-تفلیس ارتقا یافت. همین تحول در توسعه روابط میان دو کشور نیز، تا حدودی به عوامل بیرونی و پاسخ گرجستان به کم توجهی غرب بود و به فهم ضرورت گسترش روابط تفلیس با تهران ارتباطی نداشت. بر این اساس، بازیگرانی مانند روسیه، آمریکا، ترکیه و همچنین اسراییل، به گونه ای متفاوت بر روابط دوجانبه تهران-تفلیس اثرگذار بوده اند. هرچند این کشور جایگاه مهمی در سیاست منطقه ای ایران نداشته، اما در آینده اهمیت گسترش روابط ایران با گرجستان از جنبه های مختلف و به ویژه اقتصادی و ملاحظات جغرافیایی تغییر پیدا می کند. در این راستا، نویسندگان در این نوشتار با رویکردی توصیفی-تحلیلی، بر آن هستند تا با نشان دادن محدودیت ها و نیز موانع موجود (با تمرکز بر عوامل خارجی)، به تبیین نقش آفرینی چهار بازیگر یادشده در روابط دوجانبه بپردازند و در پایان، چشم انداز همکاری ایران و گرجستان تجزیه و تحلیل می شود.
بررسی و تحلیل انتخابات مجلس ملّی کبیر ترکیه (2011 2002)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخابات زود هنگام مجلس ملّی ترکیه که در سوم نوامبر ٢٠٠٢ م. صورت گرفت در حیات سیاسی ترکیه صحنه تغییر و تحولات ریشه ای گردید. این تغییرات گرچه موجب اعتراض کمالیست ها و گروه های لائیک شد، اما به دلیل استقبال عمومی جامعه ترکیه و اقدامات موفقیّت آمیز حزب عدالت و توسعه به عنوان حزب پیروز انتخابات، سبب موفقیت این حزب و تداوم حضور آن در مسند قدرت سیاسی ترکیه شد. پژوهش حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی به دنبال بررسی سه دوره انتخابات پارلمانی از سال 2002 م. تا 2011 م. و دلایل پیروزی حزب عدالت و توسعه در این سه دوره انتخابات مجلس ملّی کبیر ترکیه است. بر طبق یافته های تحقیق، عوامل متعدّدی از جمله اصلاحات اقتصادی، تغییرات در سیاست خارجی، مشی اعتدال در مقابل کمالیست ها، تأکید بر هویّت اسلامی، اصلاحات داخلی در موفقیّت و بقای سیاسی این حزب در سه دوره انتخابات پارلمانی ترکیه نقش داشتند.