این تحقیق با هدف کلی تعیین مولفه های سنجش توانمندی مربیان مراکز آموزش وزارت جهاد کشاورزی انجام شده است. نوع تحقیق پیمایشی بوده که توسط پرسشنامه محقق ساخته پس از سنجش روایی صوری(دیدگاه صاحب نظران) و پایایی(ضریب آلفای کرنباخ=53/89%) به انجام رسیده است. جامعه آماری تحقیق مربیان مراکز آموزش وزارت جهاد کشاورزی میباشند، که تعداد آنها بر اساس آمار موجود490 نفر است، که از بین آنها نمونهگیری طبقهای تصادفی( مراکز از جنبه کیفیت تدریس مربیان توسط موسسه آموزش عالی علمی کاربردی به سه دسته درجه 1، 2، 3 تقسیم شده اند) صورت گرفته و حجم نمونه 107 نفر برآورد گردید. نتایج حاصل بیانگر میزان توانمندی مطلوب مربیان در بسیاری از گویه های سنجش توانمندی بود. تحلیل عاملی برای متغیرهای تحقیق با 517/62 درصد تبیین واریانس، تعداد 6 عامل؛ تصمیم گیری، عملکرد شغلی، کفایت وجودی، رشد حرفهای، منزلت و نقش را معرفی نمود. همچنین توانمندی مربیان بر اساس میانگین محاسبه شده در جنبههای مختلف از قبیل؛ تصمیمگیری، رشد حرفهای، منزلت، اختیار، عملکرد شغلی، نقش و کفایت شخصی در سطوح مناسبی قرار داشت. نتایج آزمون مقایسه میانگین ها نیز تفاوت معنی داری را در مراکز(درجه 1 تا 3) از نظر عوامل توانمندی نشان نداد.
نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت، روی جنبه های انسانگرایی مارکسیستی با افزودن عوامل روانشناسی اجتماعی تاکید می کند.جغرافیای انتقادی، با تاثیر پذیری از نظریه انتقادی، تخریب محیط طبیعی و زندگی پر درد و رنج انسانی را حاصل سرمایه داری مدرن و گردش مداری سرمایه تمی داند که با سلطه تکنولوژی،راه تاراج بی امان طبیعت و منابع طبیعی را در پیش گرفته است. از دیدگاه جغرافیای انتقادی،استثمار طبیعت،زمینه استثمار انسان را فراهم ساخته است.
شهرهای پایتختی نقش های بسیار مهمی در تمام کشورهای جهان ایفا می کنند. یکی از این نقش ها، نقش سیاسی- اداری است که اغلب با تمرکز فعالیت های اقتصادی، اجتماعی، آموزشی همراه است. تمرکز گسترده انواع فعالیت ها در تهران به عنوان یکی از شهرهای پایتختی در سال های اخیر با پیامدهای اجتماعی- اقتصادی مثبت و منفی گسترده روبه رو بوده است و منجر به پدید آمدن طرح جابجایی کارکردهای پایتخت جهت کاهش این مشکلات شده است. هدف از این پژوهش تحلیل جغرافیایی پیامدهای اجتماعی- اقتصادی جابجایی کاردکردهای پایتخت و مدیریت یکپارچه است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی، جامعه آماری کارشناسان مسائل اقتصادی و اجتماعی و حجم نمونه 40 نفر بر مبنای نمونه گیری خوشه ای است. ابزار جمع آوری داده ها اسنادی و همچنین مصاحبه و پرسشنامه است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری(LISREL) استفاده شده است. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری انتقال پایتخت نشان می دهد در صورت انتقال پایتخت، تمرکز اقتصادی به دلیل انباشت سرمایه در تهران، در مکان جدید تحقق پیدا نمی کند، همچنین روند رشد جمعیتی، بحران های زیست محیطی نیز تشدید خواهد شد. در مقابل، انتقال برخی از کارکردها تأثیرات مستقیم (73/0) و غیرمستقیم (40/0) زیادی بر روی ساماندهی شهر تهران دارد. به گونه ای که انتقال این کارکردها باعث کاهش تمرکز جمعیتی، ترافیکی، سرمایه و ... در تهران می شود.
عناصر اربعه و به ویژه آب از اصلی ترین عناصر طبیعت و از حیاتی ترین پدیده هایی است که بشر با آن مواجه شده و ضرورت و اهمیت آن را دریافته است. در ادیان قبل از زرتشت و نیز در دین زرتشت آب همواره مقدس بوده و الهه گان و ایزدانی از آن محافظت و مراقبت می کرده اند. بخش قابل توجهی از اسطوره های ادیان باستانی ایران اختصاص به آب دارد. در نظام فرهنگی و زیستی دوره های آغازین حیات، انسان برای شناخت و معرفی پدیده های هستی از شیوه های خاصی بهره می گرفت که یکی از آنها اسطوره است. اسطوره ها جزو اولین استدلال ها و تبیین های شناختی بشر اولیه برای مشخص کردن چیستی و جایگاه عناصر در دسترس و ناشناخته طبیعت هستند و بخشی از نظام معرفتی انسان در دوره آغاز زندگی بشری را در بر می گیرند. دامنه کارکردهای اسطوره اغلب شناخت قالب های رفتاری انسان در همه ابعاد آن و توجیهی عمومی از پدیده های اجتماعی- فرهنگی پیرامون اوست؛ به عبارتی اسطوره ها تصویر نمادین پدیده های طبیعت به زبانی محسوس و قابل رؤیت و بیان نمادین زیرساخت های اجتماعی و اندیشه مشترک در منابع باستانی و پیش از تاریخ اند که در پیوند با آیین ها، رفتارها، اخلاقیات و مقررات نظام سنتی اجتماعی و خانوادگی، انعکاس خارجی و عینی می یابند؛ بنابراین می توان با اسطوره ها نظام شناختی و معرفتی یک ملت و یا دین را بررسی کرد و دیدگاه ها و عملکردهای آنان را سنجید. بر این اساس این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی سعی دارد تا پس از اشاره ای اجمالی به اسطوره و کارکردهای معرفتی و هستی شناختی آن به بیان چیستی و هویت آب در باور ایرانیان باستان و در ادیان ایرانی به ویژه دین زرتشت بپردازد و کارکردهای اسطوره شناختی آن را در رابطه با بینش و نگرش ایرانیان به این پدیده طبیعی بیان نماید.