ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۱۱۸ مورد.
۳۴۱.

شبیه سازی رواناب و بار رسوب حوزه آبخیز رودخانه هراز مازندران با بهره گیری از الگوی SWAT(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رواناب رسوب الگوی SWAT حوضة هراز SUFI2

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای آبها
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۳۳۵ تعداد دانلود : ۶۲۳
با توجه به احداث سد در خروجی حوضة آبخیز هراز با مساحت 401 هزار و 927 هکتار، شبیه سازی رواناب و رسوب حاصل از بارش حایز اهمیت است. برای این منظور، از الگوی SWAT استفاده شد. واسنجی الگو به منظور شبیه سازی رواناب برای سال های 1995 تا 2004 انجام گرفت و با استفاده از نمایه های آماریR2، NS و MSE ارزیابی شد. نتایج نشان داد مقادیر آماره ها به ترتیب در ایستگاه های کره سنگ 80/0، 77/0 و 93/20، چلاو 75/0، 73/0 و23/1، رزن 79/0، 75/0 و 91/5 و پنجاب 68/0، 55/0 و 7/2 بود. همچنین، واسنجی رسوب در ایستگاه کره سنگ برای سال های 2002 تا 2006 صورت گرفت و به ترتیب مقادیر آماره ها 61/0، 60/0 و 60 هزار تن به دست آمد. به منظور اعتبارسنجی نتایج، این الگو برای سال های 2005 تا 2009 اجرا شد. مقادیر ضرایب آماریR2،NS و MSE به ترتیب در ایستگاه های کره سنگ 87/0، 75/0 و 17/10، چلاو 83/0، 77/0 و 21/0، رزن 81/0، 72/0 و 34/1 و پنجاب 75/0، 70/0 و 67/0 بود. برای اعتبارسنجی بار رسوب نیز از آمار سال های 2007 و 2008 استفاده شد که به ترتیب مقادیر 68/0، 53/0 و 136 هزار تن به دست آمد. نتایج نشان دهندة زیاد بودن دقت شبیه سازی دبی جریان به ترتیب در ایستگاه های کره سنگ، رزن، پنجاب و چلاو است.
۳۴۲.

مقایسه مدل های SLEMSA و CORINE در تخمین فرسایش خاک (مطالعه موردی: حوضه تنگ سرخ شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش خاک ژئومورفولوژی مدل SLEMSA مدل CORINE تنگ سرخ شیراز

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای خاکها
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۳۳۱ تعداد دانلود : ۸۳۲
یکی از مشکلاتی که محققان رشته های ژئومورفولوژی، هیدرولوژی، کشاورزی و ... با آن مواجه هستند، برآورد میزان رسوب در سیستم های آبی است که میزان آن می تواند خسارات زیادی را به سازه های آبی همچون سدها متحمل گرداند. هدف از این تحقیق، بررسی شدت فرسایش و عوامل موثر در آن و مقایسه دو مدل SLEMSA و CORINE در حوضه آبخیز تنگ سرخ شیراز است. در این پژوهش، جهت مقایسه و ارزیابی دو مدل اشاره شده، ابتدا نقشه ها و مقادیر پارامترهای اصلی در مدل اسلمسا شامل داده های توپوگرافی، فرسایندگی و فرسودگی خاک و پوشش گیاهی تهیه و در نهایت نرخ فرسایش، کانون های فرسایشی و مهمترین عامل موثر در این مدل با استفاده از نرم افزار های ARC MAP (تابع raster calculator) محاسبه و سپس با محاسبه شاخص های اصلی در مدل کورین مانند فرسایش دهندگی، فرسایش پذیری، شیب و پوشش گیاهی منطقه مورد مطالعه از نظر میزان فرسایش طبقه بندی گردید. مقایسه این دو مدل نشان می دهد که مدل کرین با توجه به اینکه به جزئیات بیشتری می پردازد از دقت بیشتری برخوردار بوده و عامل شیب مهمترین فاکتور در افزایش میزان فرسایش در حوضه است.
۳۴۳.

مکان یابی مسیرهای بهینه تردد دوچرخه مبتنی بر استانداردهای محلی و بین المللی با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی معکوس (IHWP)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کرمان مکان یابی تحلیل سلسله مراتبی معکوس (IHWP) مسیر دوچرخه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری حمل و نقل شهری
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۱۳۲۷ تعداد دانلود : ۷۳۴
در اغلب شهرهای بزرگ ایران همچون کرمان که با معضلات ترافیکی متعدد مواجه اند، به دلیل نبود امنیت لازم برای تردد دوچرخه، هنوز دوچرخه سواری جایگاه شایسته خود را در ساختار حمل و نقل درون شهری نیافته است. در همین راستا، هدف این پژوهش تحلیل و سنجش مطلوبیت مسیرهای مختلف در شهر کرمان و مکان سنجی بهینه مسیرهای تردد دوچرخه در این شهر است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و تکنیک به کاررفته در آن تحلیل سلسله مراتبی معکوس (IHWP) است. در این تحقیق از آیین نامه ها و استانداردهای بین المللی همچون AASHTO، آیین نامه های مورد تأیید ایران، شاخص سازگاری دوچرخه سواری (BCI) و شاخص اتحادیه دوچرخه سواری شیکاگو (CBF) نیز استفاده شده است. پس از استخراج این شاخص ها با استفاده از مدل وزن دهی دلفی، ضریب تأثیر هر شاخص در کیفیت نهایی مسیر محاسبه شد و سپس با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی معکوس سطوح کیفی مسیرها و نیز سطح کیفی ایده آل در شهر کرمان مشخص گردید. نتایج این تحقیق نشان می دهد در بین شاخص های تحت ارزیابی در شهر کرمان، شاخص سازگاری دوچرخه سواری (BCI) بیشترین ضریب تأثیر و شاخص دوچرخه «اتحادیه دوچرخه سواری شیکاگو» (CBF) کمترین ضریب تأثیر را در مکان گزینی مسیرهای تردد بهینه دوچرخه در شهر کرمان به خود اختصاص داده اند. همچنین از ده مسیر پیشنهاد شده، بلوار جمهوری و خیابان شهاب بالاترین درجه کیفی و بلوار دانشگاه پایین ترین درجه کیفی را به خود اختصاص دادند.
۳۴۴.

ارزیابی توسعه کالبدی شهر دامغان بر اساس تکنیک های درجه تجمع، ضریب جینی و ضریب آنتروپی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر ضریب جینی جمعیت توسعه کالبدی ضریب آنتروپی درجه تجمع

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای توسعه
تعداد بازدید : ۱۳۱۷ تعداد دانلود : ۶۰۸
در دهه های اخیر، توسعهفیزیکیورشدجمعیتیشهرهایایرانبسیارسریعوشتابندهعملکردهاست،به طوری که رشدوگسترش شهرهابهصورت نوعیمعضلیامسئلهدرآمدهولزومتوجهبهمسائلشهریوبه ویژهمسائلکالبدیآندر قالبچارچوبیعلمی، اهمیتوضرورتیافتهاست. در این راستا، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی برآناستتاباارزیابی توسعه کالبدی شهرها به فراهمکردناطلاعاتتحلیلی در زمینهابعادمختلف رشدوتوسعهکالبدیشهر،ماهیت مسائلوعواقبناشیازآنبپردازد. در این پژوهش شهر دامغان به عنوان نمونه مطالعاتی مورد بررسی قرار می گیرد، جمعیت شهر در طی 55 سال، بیش از 6 برابر و همچنین مساحت آن بیش از 15 برابر رشد داشته است. اطلاعات گردآوری شده به روش اسنادی و میدانی، به کمک تکنیک های درجه تجمع، ضریب جینی و ضریب آنتروپی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه حاصل از مطالعه الگوی توسعه کالبدی شهر بیان می دارد که با گذشت زمان هرچه به سال 1390 نزدیک شده ایم، توسعه شهر به سوی پراکندگی و پراکنش افقی نیل داشته است.
۳۴۵.

پایش خشکسالی و ارزیابی امکان پیش بینی آن در استان اردبیل با استفاده از شاخص SPI و مدل ANFIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیش بینی خشکسالی شاخص SPI استان اردبیل ANFIS

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۳۲۱ تعداد دانلود : ۶۲۶
خشکسالی به عنوان یک پدیده اقلیمی به شدت بر همه جوانب فعالیت های بشری تاثیر می گذارد. با این حال مطالعات انجام شده در رابطه با این پدیده بر اساس روش های مناسب بسیار کم می باشد. بررسی ویژگی های خشکسالی و پیش بینی آن می تواند در کاهش خسارات حاصل از آن موثر باشد. از این رو در این تحقیق به بررسی خشکسالی و ارزیابی امکان پیش بینی آن برای ایستگاه هایی از استان اردبیل پرداخته می شود. داده های مورد استفاده این تحقیق مقدار بارندگی به صورت ماهانه در دوره آماری 23 ساله می باشد. شاخص بارندگی استاندارد شده در مقیاس های زمانی 1، 3، 6 و 12 ماهه برای بررسی ویژگی خشکسالی و مدل سیستم استنتاج عصبی - فازی تطبیقی برای پیش بینی خشکسالی مورد استفاده قرار می گیرد. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش شدیدترین خشکسالی در استان اردبیل در ایستگاه شهرستان اردبیل در مقیاس زمانی 6 ماهه، در ماه دسامبر سال 2010 با مقدار شاخص 47/2- رخ داده است. در مجموع بیشترین درصد وقوع خشکسالی در ایستگاه پارس آباد و کمترین آن در ایستگاه خلخال مشاهده می شود. به جز ایستگاه پارس آباد در مقیاس زمانی 3 و 6 ماهه، روند خطی شاخص SPI کاهشی است، به عبارتی خشکسالی روند افزایشی دارد. بر اساس تحلیل خوشه ای انجام شده ایستگاه خلخال و اردبیل در هر چهار مقیاس زمانی در یک گروه قرار گرفته اند بنابراین ویژگی خشکسالی در آنها مشابه هم است و ایستگاه پارس آباد در گروه دیگر قرار دارد. نتایج حاصل از پیش بینی شاخص با مدل انفیس نشان داد که در اکثر موارد خطای پیش بینی قابل توجه بوده و مدل در این پیش بینی کارایی قابل قبولی ندارد.
۳۴۶.

نقش استراتژی توسعه شهری (CDS) در سیاست های تأمین مسکن گروه های کم درآمد شهری (مورد مطالعه: ناحیه صفرآباد و بی سیم شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی مسکن زنجان بی سیم CDS گروه های کم درآمد شهری صفرآباد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری مسکن شهری
تعداد بازدید : ۱۳۱۹ تعداد دانلود : ۵۷۶
تأمین مسکن برای گروه های کم درآمد شهری از مهم ترین مسایل و چالش های پیش روی کشورهای جهان برای دست یابی به توسعه پایدار محسوب می شود. مهم ترین روش برای رسیدن به هدف تأمین مسکن گروه های کم درآمد شهری، بهم پیوستن فعالیت ها بین بخش های عمومی و خصوصی در جامعه می باشد. هدف از این مطالعه بررسی نقش CDS در سطح ناحیه صفرآباد و بی سیم شهر زنجان می باشد؛ تا بتواند زمینه مناسبی برای تحرک بخشی به مسکن گروه های کم درآمد و برنامه ریزی بهتر برای توسعه شهری در سطح استان و منطقه را ارائه کند. روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی- تحلیلی است و از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی، در محدوده مورد مطالعه استفاده شده است لذا بعد از مطالعه مبانی تئوریکی با استفاده روش های میدانی داده های مورد نظر گردآوری شده و در نهایت با استفاده از نرم افزار Spss و Matlab به تجزیه و تحلیل یافته ها پرداخته شد. جامعه آماری در این تحقیق 14441 واحد مسکونی می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری کوکران حجم نمونه 120 پرسشنامه محاسبه شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که در مؤلفه های اصلی ارائه وام های مسکن با بهره کم، در ایجاد انگیزه برای مقاوم سازی مساکن نقش تعیین کننده دارد که 751/3% و همچنین مؤلفه دوم که بیانگر بهبود وضعیت اقتصادی مردم و افزایش درآمد آنان بوده 614/3% و مؤلفه سوم یعنی نوع مصالح به کار رفته در ساختمان263/2% مقادیر ویژه مشاهدات را توجیه و تبیین می نمایند. همچنین در تحلیل عاملی شاخص اقتصادی بیشترین تأثیر را در مسکن گروه های کم درآمد شهری دارا می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد: گروه های کم درآمد در مقایسه با سایر گروه های بالاتر، بهره مندی کمتری از منافع برنامه های توسعه شهری دارند.
۳۴۷.

پیش بینی میزان درآمد حاصل از دریافت عوارض شهری شهرداری ها با استفاده از مدل شبکه عصبی (مطالعه موردی: شهر زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درآمد شبکه عصبی شهرداری زابل عوارض شهری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری مدیریت شهری
تعداد بازدید : ۱۳۱۲ تعداد دانلود : ۵۷۶
اداره ﻣﻄﻠﻮب ﺷﻬﺮﻫﺎ و اراﺋﻪ ﺧﺪﻣﺎت ﻣﻨﺎﺳﺐ و ﮐﻨﺘﺮل و ﻫﺪاﯾﺖ ﭘﺮوژه ﻫﺎی ﻋﻤﺮاﻧﯽ، ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻋﻤﺎل ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺻﺤﯿﺢ، ﻣﺴﺘﻠﺰم اﻋﺘﺒﺎرات و درآﻣﺪﻫﺎی ﮐﺎﻓﯽ و ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺻﺤﯿﺢ آن ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ عوارض از مهم ترین منابع بهینه شهرداری ها در کشورهای پیشرفته جهان است که بابت اداره شهر از درآمدها، اموال، دارایی و مصرف اشخاص حقیقی و حقوقی دریافت می گردد و صرف خدمات شهری می شود. شهرداری ها عمده هزینه های ارائه خدمات خود را از محل دریافت عوارض مختلف از شهروندان تامین می نمایند، در این راستا شهرداری ها به دنبال ایجاد منابع درآمدی پایدار هستند. اهمیت عوارض شهری تا بدان حد است که امروزه به عنوان یکی از درآمدهای شهرداری ها مورد توجه قرار می گیرد،که نقش محوری در جهت بالا بردن کیفیت زندگی در محیط های شهری و ارائه خدمات عمومی ایفا می کند. از آﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﺸﮑﻼت ﺷﻬﺮﻫﺎی ﮐﺸﻮر رﯾﺸﻪ در ﻧﻈﺎم ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ درآﻣﺪ و ﻫﺰﯾﻨﻪ آﻧﻬﺎ دارد بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر پیش بینی میزان درآمد حاصل از عوارض پرداختی به شهرداری ها است که به صورت موردی شهر زابل مورد بررسی قرار می گیرد. روش به کار گرفته شده در این پژوهش مدل شبکه عصبی از نوع پیش خور (MFNN) با الگوریتم پس انتشار خطا (BP) است که داده ها در این مدل آموزش دیده اند تا در جهت پیش بینی میزان درآمد شهرداری زابل مورد استفاده قرار بگیرند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که میزان عوارض دریافتی توسط شهرداری زابل روند رو به رشدی را در پی داشته و طبق پیش بینی انجام شده توسط مدل شبکه عصبیANN)) 6945416783میلیارد ریال شهرداری زابل در آذر ماه سال 92 از طریق دریافت عوارض درآمد کسب خواهد کرد.
۳۴۹.

تعیین الگوی فضایی بهینة استقرار مراکز خدمات روستایی با رویکرد تناسب اراضی به روش AHP (مطالعه موردی: بخش دهدز، شهرستان ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیستم اطلاعات جغرافیایی تحلیل سلسله مراتبی مکان یابی مراکز خدمات روستایی بخش دهدز

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی فضا و محیط روستایی
تعداد بازدید : ۱۳۱۱ تعداد دانلود : ۶۳۴
یکی از عدم توزیع فضایی نامناسب خدمات روستایی در مناطق مختلف مشکلات عدیده ای را بوجود می آورد، که از جمله می توان به عدم سازگاری و توزیع ناعادلانه خدمات با توجه به ظرفیت های موجود اشاره کرد. منطقه مورد مطالعه در این تحقیق بخش دهدز شهرستان ایذه در استان خوزستان می باشد. هدف مقاله حاضر این است که با استفاده از داده های مکانی موجود از جمله لایه های ارتفاع، شیب، راه ارتباطی، تراکم جمعیت و... مکان یابی بهینه و مطلوب از مراکز خدمات روستایی برای بخش دهدز شهرستان ایذه بصورت پهنه تهیه و ارائه دهد. برای انجام پژوهش، از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP )، یعنی بصورت مقایسه زوجی و مبتنی بر وزن دهی معیارها در سیستم اطلاعات جغرافیایی شده است. در نهایت الگوی فضایی مناسب برای منطقه مورد مطالعه در زمینه مراکز خدمات روستایی بدست آمد. نتایج نشان داد که پهنه های انتخاب شده دارای وضعیت مطلوبی هستند؛ بگونه ای که 22 روستا در حدود39/168 کیلومتر مربع از مساحت محدوده مورد مطالعه، بعنوان مراکز خدمات روستایی کاملاً مناسب هستند؛ دیگر پهنه ها یعنی طبقه مناسب، با مساحت 64/211 کیلومتر مربع و 23 روستا، طبقه نسبتاً مناسب با مساحت 74/157 کیلومتر مربع و 20 روستا، طبقه نامناسب با مساحت 05/416 کیلومتر مربع و با 38 روستا و همچنین طبقه کاملاً نامناسب منطقه با مساحت 42/463 کیلومتر مربع و واقع شدن 31روستا دارای درجات اهمیت متفاوتی برای مکان یابی هستند. پیشنهاد می شود، که برنامه ریزان نگاه ویژه ای به ایجاد یک سایت اسکان برای روستاهای کم جمعیت و دورافتاده در محدوده مورد مطالعه داشته باشند.
۳۵۰.

پایش و تحلیل سینوپتیکی پدیده گرد و غبار با استفاده از سنجش از دور و GIS (مطالعه موردی: گرد و غبار18 ژوئن 2012)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیستم اطلاعات جغرافیایی سنجش از دور پدیده گرد و غبار سنجنده مادیس شاخص اکرمن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۳۰۹ تعداد دانلود : ۸۲۵
پدیده گرد و غبار در دهه اخیر یکی از مهمترین چالش های زیست محیطی در ایران، غرب و جنوب غرب آسیا می باشد. این پدیده از فرآیندهای بیابان زایی بوده که در مناطق خشک و نیمه خشک جهان رخ می دهد. سنجش از دور علم و تکنیک به دست آوردن اطلاعات از پدیده های جغرافیایی بدون تماس با آنها می باشد. برای تشخیص پدیده گرد و غبار نیاز به تصاویری با پوشش وسیع و تکرار زیاد است. از این لحاظ، تصاویر مربوط به سنجنده مادیس به دلیل داشتن باندهای طیفی زیاد برای مطالعات مربوط به پدیده گردوغبار مناسب می باشد. شناسایی منشاء تولید کننده ذرات گرد و غبار و پایش آن، با سرعت، دقت و هزینه کم از اهمیت فراوانی برخوردار است. اهداف اصلی این پژوهش شناسایی منشاء تولید کننده ی گردوغبار ورودی به مناطق غرب و جنوب غرب ایران و همچنین پایش حرکت گرد و غبار می باشد. در این پژوهش منشاء رخداد پدیده گرد وغبار مربوط به 18 ژوئن 2012 که در نواحی غرب و جنوب غرب کشور رخ داده است، به کمک تصاویر ماهواره ای و با استفاده از باندهای مرئی و باندهای حرارتی سنجنده مادیس و با به بکارگیری شاخص اکرمن شناسایی شد. معلوم گردید منشاء اصلی آن محل اتصال رودخانه های دجله و فرات بوده که در محدوده شمال و شمال شرق عراق و غرب سوریه می باشد و در ادامه مشخص شد تصاویر سنجنده مادیس به دلیل در دسترس بودن، هزینه کم وتکرار پذیری آن در 2 بازه زمانی در 24 ساعت برای پایش گرد و غبار مناسب می باشد. همچنین تحلیل سینوپتیکی آن برای شناسایی چگونگی حرکت گرد و غبار از منشاء به داخل ایران با استفاه از داده های سینوپتیکی ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکالی، فشار تراز دریا و نقشه های جهت جریان باد 500 و 1000هکتوپاسکالی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل سینوپتیکی یافتن منشاء و نحوه انتقال گرد و غبار را بهینه کرده و تصمیم گیری مناسب تری را برای پیش بینی مسیر حرکت گرد و غبار ممکن می سازد. در نهایت با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و با بکارگیری ابزار Spatial Analysis Tools نمایش حرکت آن از منشاء تا داخل ایران رهگیری شد.
۳۵۱.

امکان سنجی نواحی مستعد کشت پسته در شهرستان دامغان با استفاده از رهیافت ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امکان سنجی دامغان روش ویکور روش تصمیم گیری چند معیاره کشت پسته

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای کشاورزی و کاربری اراضی برنامه ریزی و توسعه ناحیه ای
تعداد بازدید : ۱۳۱۰ تعداد دانلود : ۷۳۶
پسته با ارزش اقتصادی بسیار بالا نقش ویژه ای در صادرات غیر نفتی ایران دارد و شناسایی مناطق مستعد کشت آن در سطح کشور، زمینه را برای برنامه ریزی های لازم در مورد آن فراهم خواهد کرد. از آنجایی که هر یک از محصولات کشاورزی، شرایط اقلیمی و محیطی خاصی را می طلبد، لذا کارشناسان، توجه ویژه ای به آمایش سرزمین داشته و بر پایه مدل های اکولوژیکی- سرزمینی، منابع زمین را با روش های مناسب؛ شناسایی، ارزیابی و به منظور اهداف خاصی، قابلیت سنجی می نمایند. هدف از این تحقیق، شناسایی پتانسیل توان اکولوژیکی مناطق کشت پسته در شهرستان دامغان می باشد که در این راستا، با در نظر گرفتن نیازهای اکولوژیک پسته، شاخص های توپوگرافی (ارتفاع، شیب)، زمین شناسی، بارش، رطوبت نسبی و دما، تهیه و مورد استفاده و تحلیل قرار گرفته است و سپس با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره (MCDM) مبتنی بر روش ویکور و به کمک محیط نرم افزاری ArcGIS مدل سازی و تحلیل فضایی اطلاعات صورت گرفته و بر اساس آن اراضی شهرستان دامغان از نظر قابلیت کشت پسته، ارزیابی و طبقه بندی شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده کارایی روش ویکور در سنجش قابلیت اراضی برای کشت پسته بوده و بر اساس آن شهرستان دامغان به پنج بخش بسیار مناسب، مناسب، متوسط، ضعیف و نامناسب تقسیم شده است. اراضی بسیار مناسب و مناسب، بر روی هم 96/68 درصد و اراضی متوسط، 76/21 درصد که بر روی هم، این اراضی، عمدتاً در دهستان های قهاب رستاق، قهاب صرصر، حومه و دامنکوه قرار دارند و اراضی ضعیف و نامناسب، 24/9 درصد از مساحت شهرستان را به خود اختصاص داده است که عمدتاً در دهستان های رودبار، تویه دروار و نوارهای بسیار باریکی از دهستان های دامنکوه و حومه را به خود اختصاص داده است.
۳۵۲.

ارزیابی پتانسیل توسعه کارست در تاقدیس کبیرکوه استان ایلام با استفاده از تلفیق فازی و روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و سنجش از دور و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: AHP GIS پتانسیل کارست تاقدیس کبیرکوه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۳۱۱ تعداد دانلود : ۶۳۱
کشف منابع آب زیر زمینی به عنوان یکی از راه های تأمین آب شرب در جهان با توجه به نیاز روزافزون جهانیان به آب، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. در این تحقیق به بررسی درجه اهمیت عوامل موثر در توسعه کارست در بخشی از پهنه کارستی زاگرس در محدوده تاقدیس کبیرکوه در استان ایلام پرداخته شده است. بدین منظور لایه های اطلاعاتی لیتولوژی، چگالی خطواره ها، شیب سطح زمین، بارش، ارتفاع، پوشش گیاهی و تراکم آبراهه ها با استفاده از اطلاعات رقومی سنجش از دور، نقشه های زمین شناسی، نقشه های توپوگرافی و آمار بارش فراهم شد و برای تهیه مدل پتانسیل توسعه کارست به نرم افزار ArcGIS معرفی شد. لایه های اطلاعاتی مختلف با اعمال قضاوت کارشناسی و بازدید های صحرایی به صورت نقشه-های معیار طبقه بندی شده و با توجه به درجه اهمیت هرکدام از پارامترها رتبه ای از 1 تا 9 داده شده و همچنین به هر لایه براساس اولویت در پتانسیل توسعه کارست و با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) وزن مناسب اختصاص داده شد. سپس لایه ها به نرم افزار Idrisi انتقال یافته و با استفاده از روش فازی استاندارد سازی روی آنها اعمال شده است. سپس برای تهیه نقشه پتانسیل توسعه کارست لایه های موجود با روش هم پوشانی در محیط نرم افزار Idrisi با استفاده از ماژول Image Calculator با هم تلفیق شدند. در این روش وزن هر لایه با توجه به تأثیری که آن لایه در توسعه کارست دارد به صورت درصد و نقشه یا مدلی بدست آمد که توسعه کارست را در سازندهای مختلف دارای پتانسیل نشان می-دهد. آنالیز حساسیت مدل مذکور نشان داد که مهمترین پارامتر تأثیرگذار بر روی توسعه کارست در تاقدیس کبیرکوه، پارامتر لیتولوژی می باشد. این مدل با استفاده از آمار چشمه های منطقه و حوضه آبگیر آنها بویژه چشمه های پر آب منطقه ارزیابی و صحت سنجی گردید. بطوریکه همخوانی مطلوبی بین حوضه آبگیر چشمه های پر آب منطقه و مناطق با توسعه کارست مشاهده گردید.
۳۵۳.

تحلیل الگوی گسترش کالبدی و فضایی با استفاده از مدل هلدرن مورد شناسی: شهر گناباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار فضایی سلسله مراتبی مدل هلدرن توسعه فیزیکی شهر گناباد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای توسعه
تعداد بازدید : ۱۳۰۶ تعداد دانلود : ۶۸۳
شهرها طی حیات خود بر اثر عوامل مختلف تغییر شکل و گسترش می یابند؛ اما شهر خوب شهریست که کالبد شهر، نیازهای ساکنان را با توجه به تغییرات زمان تأمین کند. گسترش بی رویه اراضی شهری از مهمترین مسائل و مع ضلات ب رای م دیران و برنام ه ری زان شهرها در سطوح گوناگون است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناخت عوامل مؤثر در پیدایش و شکل گیری ساختار فضایی و کالبدی شهر گناباد است . روش پژوهش توصیفی - تحلیلی است و از مدل کمّی (هلدرن) ابزارGIS ، استفاده از شاخص های کالبدی، اقتصادی و جمعیتی در تبیین هدف فوق استفاده شده است. نتایج اولیه تحقیق نشان می دهد که الگوی رشد شهر از شرق به غرب شکل گرفته است. تحولات جمعیت شهر گناباد در دوره های مختلف هر چند تحت تأثیر عوامل مختلف دچار افزایش و یا کاهش بوده، با وجود این نرخ رشد جمعیت این شهر در حال حاضر از میانگین نرخ رشد جمعیت شهری استان و کشور بیشتر بوده و نمایانگر وجود زمینه های رشد جمعیت در این شهر است. همچنین بر اساس محاسبات مدل هلدرن، حدود 49 درصد رشد شهر گناباد بر اثر رشد بی قواره و اسپرال شهر و حدود 51 درصد مابقی توسعه شهر ناشی از رشد جمعیت شهر بوده است.
۳۵۴.

مکانیابی سایت های اسکان موقت با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP)؛ مطالعه موردی منطقه 16 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکانیابی سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) مسکن موقت فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) منطقه 16 تهران

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۱۳۰۵ تعداد دانلود : ۵۷۲
اسکان موقت به عنوان یکی از متداول­ترین شـیوه­های تأمین مسکن افـراد بی­خانمان به حساب می­آید که در چرخه تأمین سرپناه پس از سانحه، بلافاصله پس از تأمین سرپناه اضطراری و پیش از عملیات بازسازی مطرح می­گردد. این شیوه از سکونت گرچه در یک برهه زمانی خاص مطرح شده و با گذر زمان کارکرد اصلی خود را از دست می­دهد، اما فرآیند مکان­گزینی آن بسیار حایز اهمیت می­باشد. این مقاله که با هدف مکانیابی سایت­های اسکان موقت در منطقه 16 تهران تدوین گردیده است در ابتدا با بررسی و مطالعه ادبیات مسکن و سکونتگاه موقت، 24 شاخص تأثیرگذار بر مکانیابی سایت­های اسکان موقت را شناسایی نموده و ضرایب اهمیت هر یک از این 24 شاخص را با بهره­گیری از فرآیند تحلیل سلسله­مراتبی فازی (FAHP) مورد سنجش قرار داده است. و سپس از طریق همپوشانی لایه­های اطلاعاتی (Overlay) و اعمال این ضرایب در محیط نرم­افزار GIS مرجح­ترین مکان­ها را متناسب با هدف، شناسایی نموده است. نتایج تحقیق نشان می­دهد که از میان شاخص­های مطالعه شده؛ 5 شاخص مالکیت، مدت زمان بهره­برداری از فضا به عنوان اسکان موقت، دسترسی به شریان­های اصلی، دسترسی به شبکه گاز و کاربری وضع موجود بیشترین و 3 شاخص میزان مجاورت با حریم معابر و محورهای ارتباطی، دوری از آلاینده­های صوتی و مراکز جمع­آوری زباله کمترین میزان اهمیت را در فرآیند گزینش مکان برای سکونت­دهی افراد بی­خانمان در حوزه تصمیم­گیری از منظر برنامه­ریزان به خود اختصاص می­دهند، در ضمن باتوجه به روش و شاخص­های گزینش شده، دو بوستان بعثت و بهمن مناسب­ترین مکان برای استقرار سایت­های اسکان موقت شناسایی گردیده­اند.
۳۵۵.

آزمون دقت شبیه سازهای LARS-WG، WeatherMan و CLIMGEN در شبیه سازی پارامترهای اقلیمی سه اقلیم مختلف (گرگان، گنبد و مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پارامترهای اقلیمی مدل های مصنوعی مولد متغیرهای اقلیمی شاخص های آماری داده های هواشناسی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۳۰۳ تعداد دانلود : ۷۳۲
در سال های اخیر مدل های مصنوعی مولد پارامترهای هواشناسی به طور گسترده در سیستم های هیدرولوژیکی، اکولوژیکی و در مطالعات پتانسیل تأثیر اقلیم بر اکوسیستم های زراعی در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفته اند. این مدل ها به عنوان یک تکنیک آماری جهت تولید داده های هواشناسی روزانه در مواقعی که داده های طولانی مدت در دسترس نباشد، توسعه یافته اند. بدین منظور در این تحقیق ارزیابی کارایی سه مدل CLIMGEN، LARS-WG و WeatherManبرای پیش بینیدر مقیاس ریز و در حد ایستگاه های هواشناسیبرای متغیّرهای اقلیمی حداکثر دما، حداقل دما، بارندگی و تابش خورشیدی برای سال های 2009-2000 در سه منطقه گرگان، گنبد و مشهدانجام شد. ابتدا داده های هواشناسی روزانه هر ایستگاه از سال 1975 تا 1999 برای گرگان و گنبد و 1961 تا 1999 برای مشهد به مدل داده شد و داده های روزانه برای سال های 2009-2000 تولید شد. برای ارزیابی مدل های مذکور از مقایسه ی شاخص های آماری مجذور میانگین مربعات خطای استاندارد (RMSE)، شاخص کارایی مدل (EF) و ضریب تبیین (R2) استفاده شد. نتایج مقایسه ی میانگین ماهانه بازه ی 10 ساله داده های تولید شده توسط مدل ها نشان داد متغیّر دما بهتر از سایر پارامترها به وسیله ی هر سه مدل پیش بینی شده است. در بین مدل ها، مدلLARS-WGبیشترین توانایی را برای شبیه سازی پارامتر حداقل دما در منطقه های گرگان و مشهد نشان داد، در حالی که مدلCLIMGEN در گنبد تخمین بهتری داشت. پارامتر حداکثر دما برای اقلیم مدیترانه ای گرگان و نیمه خشک گنبد با مدل CLIMGEN و برای اقلیم خشک مشهد با مدل WeatherMan بهتر شبیه سازی شد. مدل WeatherMan نسبت به سایر مدل ها در شبیه سازی بارش برای منطقه ی گرگان و گنبد و مدل CLIMGENبرای مشهد موفق تر بودند. متغیّر تابش خورشیدی برای منطقه ی گنبد و مشهد به وسیله ی مدلLARS-WG و در اقلیم گرگان با مدل CLIMGEN با کارایی بهتری پیش بینی شد.به نظر می رسد که خروجی های این مدل ها علی رغم تفاوت هایی که دارند، می توانند در مدل سازی گیاهی و همچنین در بحث های تغییر اقلیم مورد استفاده قرار گیرند.
۳۵۶.

ارزیابی آسیب پذیری فضاهای شهری در برابر بحران زلزله با استفاده از منطق فازی (مطالعه موردی شهر اهر)

کلیدواژه‌ها: زلزله آسیب پذیری مدل فازی فضاهای شهری شهر اهر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری مدیریت بحران
تعداد بازدید : ۱۳۰۳ تعداد دانلود : ۶۷۰
امروزه با گسترش شهر و شهرنشینی و با افزایش بارگذاری های محیطی و اقتصادی بر بستر آن ها باید اذعان کرد که بر تعداد بحران ها نیز افزوده شده و از طرفی آسیب پذیری شهرها نیز به دلایل متعدد در برابر بلایای طبیعی افزایش یابد. باید خاطرنشان کرد که پدیده های طبیعی، زمانی مخاطره آمیز خواهند بود که جامعه در معرض آن، نسبت به آن آسیب پذیر باشد که در این صورت مخاطرات تبدیل به بحران های طبیعی-تکنولوژیکی خواهند شد. با توجه به ماهیت غیرمترقبه بودن این حوادث و لزوم اتخاذ صحیح تصمیم ها و اجرای عملیات متناسب با آن، هم چنین پیشرفت دانش و تکنولوژی بشری، ارزیابی آسیب پذیری فضاهای شهری و برنامه ریزی در راستای آن، کارآمدترین و یا شاید بهترین گزینه مدیریت و برنامه ریزی شهری برای مقابله با مخاطرات طبیعی و به خصوص زلزله می باشد. در این پژوهش با توجه به احتمال آسیب پذیری شهر اهر به دلیل موقعیت جغرافیایی آن، سعی شده با بررسی وضعیت موجود و تجزیه وتحلیل نقاط قوت و ضعف، به ارزیابی و تحلیل آسیب پذیری فضاهای شهری اهر در برابر بحران زلزله پرداخته شود. نوع این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و روش تحقیق مبتنی بر یک روش توصیفی-تحلیلی است. برای سنجش آسیب پذیری فضاهای کالبدی شهر در برابر زلزله از شاخص های 15 گانه در سه طیف شاخص های سازه ای، برنامه ریزی و طبیعی استفاده شده است. پس از تعیین وزن شاخص ها با توابع چند متغیره، سعی شده با استفاده از مدل فازی به این موضوع پرداخته شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که حدود 30 درصد از فضاهای ساخته شده شهری اهر در برابر زلزله، آسیب پذیری متوسط به بالایی دارند و این مناطق شامل محلات حاشیه نشین و قسمت هایی از بخش های مرکزی، تجاری و تاریخی شهر می باشد و ساختار کالبدی مطلوبی برای مدیریت بحران ناشی از زلزله را ارائه نمی نمایند.
۳۵۷.

سنجش معیارهای بهینه مکان یابی پروژه های مسکن مهر استان البرز با استفاده از روش های تحلیل چندمعیار AHP و TOPSIS

کلیدواژه‌ها: TOPSIS ارزیابی AHP مکانیابی البرز مسکن مهر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۱۳۰۲ تعداد دانلود : ۱۸۳۹
مکان یابی اراضی مسکن مهر در ایران، از مهم ترین چالش های فرا روی این طرح است که علی رغم حذف هزینه تملک در طرح تولید مسکن انبوه، با مشکلاتی از جهت دسترسی مناسب، جنبه های زیس ت محیط ی، کالب دی و غیره مواجه است. این تحقیق ضمن معرفی و انتخاب معیارهای مکان ی ابی بهینه سایت های مسکن، بر روی دو س ایت مس کن مه ر »مه ر الب رز « و »شهرک ابریشم« در استان البرز، به ارزیابی مکان گزینی پروژه های مسکن مهر بر اساس اصول بهینه مکان یابی پرداخته است. ای ن پ ژوهش از نظ ر هدف، توسعه ای- کاربردی و از نظر روش، توصیفی -تحلیل ی ب وده و اب زار جمع آوری اطلاعات شامل مطالعات اس نادی و پیمایش ی از طری ق توزی ع پرسش نامه و مصاحبه با کارشناسان و مشاهده می باش د.پرس شنامه ها توسط 12 کارشناس تکمیل شده و گزینه ها بر مبنای معیارهای مکانیابی توسط دو ابزار تصمیم گیری چند شاخصه یعنی AHP و TOPSIS مورد ارزیابی قرار گرفته و به طور همزمان با استخراج اطلاعات نقاط محل های تأثیر گذار در محدوده مطالعاتی از Google Earth میزان نزدیکی سایت ها به حریم های اماکن شاخص تأثیر گذار در محدوده مطالعاتی در Gis بررسی گردیده است. یافته ها این تحقیق نشان داد که شهرک ابریشم با امتیاز 0/53 نسبت به مهر البرز با 0/47 در تحلیل AHP و شاخص نهایی 0/57 نسبت به مهر البرز با 0/43 در تحلیل TOPSIS از نظر معیارهای مکانیابی منتخب، از نظر وضعیت مناسب تری برخوردار است. نتایج این پژوهش نشان می دهد پروژه مسکن مهر البرز با توجه به مواجه با معضلات احتمالی اینده در خصوص نشستگاه این شهرک مسکونی نیازمند تدابیر پیشگیرانه زیست محیطی و زیر ساختی، اقتصادی و اجتماعی بیشتری است.
۳۵۸.

بررسی جایگاه فضای سبز با استفاده از ضریب آنتروپی و مدل ویلیامسون در رویکرد توسعه پایدار، نمونه موردی، شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توزیع جمعیت توسعه پایدار شهری عدالت جغرافیایی کاربری فضای سبز

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری اکولوژی شهری
تعداد بازدید : ۱۳۰۲ تعداد دانلود : ۷۹۴
در ارتباط انسان با طبیعت گیاهان و فضای سبز از دیرباز، یکی از نیازهای اصلی در فضای زندگی بشر بوده که با گسترش شهرها، زندگی شهرنشینی و فزونی آلاینده­های ناشی از فعالیت­های انسانی اهمیت خود را در بعد مادی و معنوی زندگی انسان بیشتر نشان داده است. در توسعه پایدار شهری توزیع متناسب فضای سبز با توجه به پراکندگی متوازن جمعیت یکی از اصول برقراری عدالت جغرافیایی است. هدف این پژوهش بررسی جایگاه فضای سبز مناطق شهر شیراز در ارتباط با چگونگی توزیع جمعیت با توجه به رویکرد توسعه پایدار می­باشد. روش تحقیق این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- موردی است که در بررسی عدم تعادل پراکنش جمعیت در سطح مناطق شهر شیراز و ارتباط مستقیم آن با توزیع فضای سبز شهری از ضریب آنتروپی و مدل تبدیل کوییک استفاده گردیده است. از یافته­های این پژوهش می­توان به مواردی چون عدم توازن فضای سبز شهری در ارتباط با روند نامتعادل جمعیت در سطح مناطق شهر شیراز طی دوره­های زمانی (1385-1365) بر اساس شاخص ویلیامسون اشاره کرد.
۳۵۹.

اولویت بندی استقرار صنایع روستایی در شهرستان مرودشت با استفاده از شاخص مرکزیت و مدل AHP(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صنایع روستایی مکان یابی مرودشت مدل AHP شاخص مرکزیت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای صنعتی
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی فضا و محیط روستایی
تعداد بازدید : ۱۳۰۲ تعداد دانلود : ۷۶۴
امروزه مناطق روستایی درکشورهای درحال توسعه با چالش ها و مشکلات متعددی مانند گسترش فقر و تخریب فزآینده منابع طبیعی روبرو می باشند. از این رو بسیاری صاحب نظران توسعه روستایی معتقدند که یکی از مهم ترین راهکارهای مبارزه با فقرو جلوگیری از تخریب منابع طبیعی، استراتژی صنعتی شدن روستاها می باشد. در واقع صنعتی شدن روستاها می تواند سنگ بنای توسعه در مناطق روستایی کشورهای درحال توسعه باشد. شهرستان مرودشت امروزه به عنوان یکی از مهم ترین قطب های جمعیت روستایی در سطح استان فارس می باشد. عدم وجود برنامه های مناسب درحوزه توسعه روستایی باعث شده این شهرستان با مسائل و مشکلات روبرو باشد و همین مشکلات زمینه را برای مهاجرت های روستایی فراهم نموده است. در این مقاله کوشش است که با استفاده از مدل های شاخص مرکزیت و AHP نسبت به مکان یابی و اولویت بندی استقرار صنایع در سطح مناطق روستایی این شهرستان اقدام شود. تحقیق حاضر بر مبنای هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی– تحلیلی می باشد. بر اساس نتایج، سیزده روستای محمدآباد، سیوند، بیدگل، فتح آباد سفلی، زنگی آباد، کوشک، کوه سبز، احمدآباد کته، حصار دشتک، خانمین، مهجن آباد، شول بزی و مجدآباد به عنوان سایت های مورد نظر انتخاب شدندکه از بین روستاهای مذکور، روستای فتح آباد سفلی با امتیاز نهایی 2402/0 به عنوان مساعدترین سایت برای استقرار صنایع روستایی در شهرستان انتخاب شد.
۳۶۰.

تحلیل تغییرات جانبی مجرای رودخانه زرینه رود با استفاده از روش های ژئومورفومتریکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مئاندر ژئومورفومتری زرینه رود پلان فرم تغییرات جانبی مجرا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۳۰۶ تعداد دانلود : ۹۱۵
مجرای رودخانه های آبرفتی سیستم های دینامیکی هستند که در معرض تغییرات مختلفی می باشند. در این رابطه، جابجایی مجرا و فرایندهای مرتبط باعث مخاطراتی از قبیل آب شستگی پل ها، تخریب جاده های ارتباطی و از بین رفتن اراضی می شود. ازاین رو، پایش و نظارت بر تغییرات مجرای رودخانه ها ازجمله اقدامات اساسی در زمینه مدیریت رودخانه ها و دشت های سیلابی می باشد. در تحقیق حاضر، تغییرات جانبی مجرای رودخانه زرینه رود (جیغاتی چای) در طی 30 سال گذشته بررسی شده است. این پژوهش متکی بر کارهای میدانی و آزمایشگاهی، تصاویر ماهواره ای، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی و داده های ایستگاه های هیدرومتری می باشد. به منظور تحلیل های کمّی از روش ها و شاخص های ژئومورفومتریک به همراه مدل HEC-RAS استفاده شد. مجرای رودخانه در بالادست سد انحرافی نوروزلو به دو بازه (از ابتدای بازه مطالعاتی تا شهرک صنعتی شاهین دژ به عنوان بازه اول و از این شهرک تا محل سد مذکور به عنوان بازه دوم) و از پایاب سد انحرافی نورزولو تا چاله ارومیه به سه بازه (از پایاب این سد تا شهر میاندوآب به عنوان بازه سوم، از میاندوآب تا روستای چلیک به عنوان بازه چهارم و از این روستا تا مصب به عنوان بازه پنجم) تقسیم بندی شد. پلان فرم مجرا در بازه های بالادست سد انحرافی از نوع مئاندری با میان برهای شوت (میان پشته ای) می باشد. از پایاب سد نوروزلو تا شهر میاندوآب، درنتیجه دخالت های انسانی تبدیل به شبه مئاندری شده و سپس دوباره الگوی مئاندری ظاهر می شود. با اینکه توان رودخانه در بازه اول نسبت به سایر بازه ها زیاد است اما به علت مواجهه با یک بستر آرمورینگ و برخورد کناره های رودخانه به واحد کوهستان، از انجام کار ژئومورفیک محدودی برخوردار می باشد. درحالی که توان نسبتاً بالای رودخانه، افزایش پهنه های سیل گیر، پوشش گیاهی پراکنده، کنترل محدود متغیر زمین شناسی و فرسایش پذیری زیاد مواد کناره باعث شده است که بازه دوم دارای بیشترین میزان دینامیک عرضی باشد. از پایاب سد نوروزلو تا شهر میاندوآب به علت برداشت شن و ماسه بستر و کناره ها، رودخانه در بستری عریض و گود افتاده جریان می یابد و ارتباط آن با دشت سیلابی خود قطع شده است. این شرایط تا حدودی در بازه پایین دست نیز دیده می شود و بنابراین ازنظر دینامیک جانبی، غیرفعال محسوب می شود. در بازه انتهایی نیز خاصیت چسبندگی رس با توان پایین رودخانه و شیب ملایم کناره ها توأم شده و توسعه و مهاجرت مئاندرها از آهنگ پایینی برخوردار شده است. نتایج نشان دهنده افت چشمگیر دینامیک جانبی مجرا در طی 15سال گذشته است. شاخص های ژئومورفومتریکی برای بازه های پایاب سد نوروزلو نشان دهنده دینامیک بسیار پایین و تنگ شدگی مجرا در طی این بازه زمانی می باشد. دلیل اساسی این امر مربوط به کاهش شدید دبی رودخانه (تقریباً دوسوم) و فعالیت های انسانی می باشد. کاهش دینامیک جانبی در بازه های بالادست سد نوروزلو به صورت افت نرخ مهاجرت جانبی مجرا، کاهش قابل توجه رخداد میان برهای شوت و تمایل بیشتر رودخانه به الگوی مئاندری نمایان شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان