فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۱۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
برآورد صحیح رواناب حوضه نقش بسیار مهمی در مدیریت آن دارد. تا به حال محققین زیادی از مدل های یکپارچه، توزیعی و هم چنین از روش های هوشمند مصنوعی به منظور برآورد رواناب حوضه استفاده نمودند. در تحقیق حاضر برای برآورد آبدهی حوضه بار اریه با مساحتی معادل با 112 کیلومتر مربع و متوسط بارش سالانه 72/306 میلی متر از دو مدل توزیعی WetSpa و مدل هوشمند شبکه عصبی مصنوعی ANN استفاده گردید. به منظور اجرای مدل WetSpa از دو دسته اطلاعات شامل نقشه های رستری و اطلاعات هواشناسی و برای مدل شبکه عصبی مصنوعی تنها از اطلاعات هواشناسی استفاده گردید. اجرای مدل های مذکور در دوره ی 5 ساله صورت پذیرفت. به منظور مقایسه نتایج مدل ها، از معیارهای ارزیابی ضریب همبستگی R 2، مجذور میانگین خطای استاندارد RMSE و میانگین قدر مطلق خطا MAE استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد مدل WetSpa با R 2و RMSE برابر با m 3/s920/0 وm 3/s 346/0 و هم چنین مدل شبکه عصبی مصنوعی با R 2و RMSE برابر با m 3/s 959/0 و m 3/s 310/0 توانایی شبیه سازی جریان رودخانه بار اریه را دارند. هم چنین استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی موجب کاهش خطای برآورد رواناب حوضه به مقدار 6/11 درصد در مقایسه با مدل WetSpa شده است.
برآورد رسوب دهی حوضة آبخیز آلادیزگه با استفاده از مدل WEPPدر محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاک، یکی از مهم ترین اجزای منابع طبیعی محسوب می شود . فرسایشِ خاک پدیده ای اجتناب ناپذیر است که به صورت تشدید شونده منجر به تخریب خاک می شود . برآورد دقیق فرسایش آبی و ته نشست رسوبات برای ارزیابی پتانسیل هدر رفت خاک و ظرفیت ذخیرة سدها بسیار مهم است. مدل WEPP (پروژة پیش بینی فرسایش آبی)، یک مدل رایانه ای است که می تواند فرسایش و رسوب دهی را بر روی دامنه ها در حوضة آبخیز و بر اساس هر واقعة بارش یا سال های متوالی برآورد کند. اطلاعات موردنیاز برای اجرای مدل WEPP به طورکلّی د ر چهار لایة رایانه ای وارد می شود که شامل خاک، اقلیم، مدیریت اراضی و شیب است . در این پژوهش، میزان فرسایش و رسوب به وسیلة سه روشِ دامنه، حوضة آبخیز و مسیر جریان برآورد گردید که میزان رسوب به ترتیب 623/0، 325/0 و 824/0 تن در هکتار در سال است. این نتایج، با مقدار مشاهده ایِ حاصل از ایستگاه هیدرومتری آلادیزگه مقایسه شد. بر این اساس، روش دامنه به عدد مشاهده ای (665/0 تن در هکتار در سال) ایستگاه هیدرومتری نزدیک تر بوده و برای برآوردِ میزانِ فرسایش و رسوب در حوضة آبخیز آلادیزگه مناسب است.
پهنه بندی مناطق در معرض پیشروی سطح آب دریا در اثر تغییر اقلیم (مطالعه موردی: بندر شهید رجایی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۸ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
85 - 101
حوزههای تخصصی:
براساس آخرین یافته ها افزایش سطح آب اقیانوس ها و دریاها متاثر از پدیده تغییر اقلیم می باشد و این افزایش سطح آب دریاهای آزاد اثرات مستقیم بر زندگی ساحل نشینان خواهد داشت. در مطالعه حاضر اثرات تغییراقلیم بر افزایش سطح آب در تنگه هرمز مورد بررسی قرار گرفته است. برای پیش بینی تغییرات سطح آب در منطقه مذکور از متغییرهای اقلیمی استفاده گردیده است که براساس روش رگرسیون گام به گام انتخاب شده اند. اثرات تغییر اقلیم با مدل چرخه عمومی جو تحت عنوان CGCH3 که شامل دو سناریوی تغییر اقلیم A1B و A2 می باشد، ارزیابی شده است. برای بررسی ارتباط بین متغیرهای اقلیمی و تغییرات سطح دریا مدل شبکه عصبی مصنوعی-موجک مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج بیانگر میزان افزایش سطح آب دریا تا انتهای قرن حاضر در مجاورت تنگه هرمز برای سناریوی تغییر اقلیم A1B بین 64 تا 75 سانتیمتر و برای سناریوی تغییر اقلیم A2 بین 90 تا 105 سانتیمتر می باشد. همچنین نواحی ساحلی که تحت تاثیر افزایش ارتفاع آب قرار خواهند گرفت نیز بر روی نقشه مشخص گردید که نشان می دهد تغییرات سطح آب در این منطقه دارای آسیب پذیری بالایی نخواهد بود.
مقایسه ی رویکردهای استخراج روابط توپولوژی سه بعدی در نسل های مختلف سیستم اطلاعات مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسل جدیدی از سیستم اطلاعات مکانی ( GIS )، نسل GIS فراگستر است که در این نسل قابلیت سرویس دهی به هر کاربر در هر مکان و زمانی داده می شود. با پیشرفت فناوری های جدید در اخذ اطلاعات سه بعدی از محیط تحولی در نسل های قدیم سیستم اطلاعات مکانی ایجاد شده است. یکی از موارد حائز اهمیت در نسل های مختلف سیستم اطلاعات مکانی، استخراج روابط مکانی است. استخراج روابط توپولوژی سه بعدی که بیشتر در سیستم اطلاعات مکانی موردتوجه قرارگرفته است، مبتنی بر مدل داده های استفاده شده در نسل های مختلف GIS صورت می گیرد. مدل داده های مورداستفاده در نسل های قدیم GIS دارای محدودیت هایی همچون عدم تعامل پذیری بالا بین کاربر و محیط، عدم نمایش سه بعدی اشیاء به دست آمده از محیط و هم چنین ناسازگاری اشیاء با پیش فرض های استفاده شده هستند، درحالی که در نسل GIS فراگستر با استفاده از حسگرها و زیرساخت های مختلف در محیط، محدودیت های بیان شده برای سرویس دهی برطرف می گردد. هدف این مقاله مقایسه ی رویکردهای مورداستفاده در نسل های مختلف سیستم اطلاعات مکانی برای استخراج روابط توپولوژی مبتنی بر مدل داده های ارائه شده در این نسل ها است. در این مقاله استخراج روابط توپولوژی در نسل های سنتی سیستم اطلاعات مکانی، با استفاده از روش مدل سازی شئ گرا و شبیه سازی اشیاء هرم و کره صورت می گیرد. این در حالی است که در نسل GIS فراگستر از داده های به دست آمده توسط کینکت به عنوان یک حسگر انتخابی مبتنی بر مدل داده ی ارائه شده، روابط استخراج می گردد. نتایج به دست آمده از مقایسه ی رویکردهای استخراج روابط توپولوژی سه بعدی در این دو نسل، بیانگر افزایش تعامل کاربر با محیط پیرامون مبتنی بر ابزارهای موجود در نسل های فراگستر برای استخراج روابط توپولوژی است.
پیاده سازی یک الگوریتم محیط آگاه در جانمایی شبکه حسگرها به منظور بهینه سازی پوشش در یک محیط شهر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، شبکه های حسگر بی سیم در کاربردهای متعددی مورد مطالعه قرار گرفته اند. یکی از مسائل مهم مورد مطالعه در این شبکه ها، جایابی بهینه حسگرها به منظور دستیابی به بیشینه مقدار پوشش شبکه در ارتباط با کاربرد تعریف شده شبکه حسگر در شهرهای هوشمند است. اطلاعات متنی (CI) حسگرها از جمله مشخصات و وضعیت حسگر در شبکه، نحوه ارتباط بین حسگرها، اطلاعات محیط پیرامونی آن ها در جانمایی و انجام مأموریت حسگر و نیز پدیده های فیزیکی مرتبط با شبکه حسگر در شهرهای هوشمند که می توانند موجب اختلال در انجام مأموریت محول شده به شبکه حسگرها شوند، به همراه ارتباطات بین آن ها، از عواملی هستند که مطالعه آن ها به جایابی بهینه شبکه های حسگر منجر می شود. پیچیدگی محیط مورد سنجش توسط حسگرها، با وجود موانع گوناگون، ممکن است به عدم پوشش مناطق مختلف در شبکه های حسگر منجر شود. از این رو، یک مسئله اساسی در یک شبکه حسگر، بهینه سازی پوشش مکانی آن است. در گذشته، چندین الگوریتم بهینه سازی محلی و سراسری توسعه یافته در این رابطه، به کار گرفته می شدند. در این مقاله، برای بهینه سازی جانمایی شبکه حسگرها از یک الگوریتم محیط آگاه با مزیت درنظرگرفتن انواع مختلف اطلاعات متنی یا محیطی و براساس کاربردهای خاص شبکه، به صورت مستقل از هر CI، استفاده شده است. درنهایت، نتایج به دست آمده در آزمایش انواع مختلف CI، بیانگر کارآمدی الگوریتم پیشنهادی در جانمایی بهینه سنسورها با استفاده از جنبه های مختلف اطلاعات متنی است.
مکانیابی محل دفن پسماند زباله های شهری با رویکرد زیست محیطی (مطالعه موردی شهر قائمشهر )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۸ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
1 - 10
حوزههای تخصصی:
رشد روز افزون جمعیت شهری ایران به همراه ایجاد مراکز جمعیتی جدید، فقدان سیاستگذاری و ارزیابی عملکردها و فعالیت های گوناگون شهری بر اساس برنامه جامع و کلان ملی (آمایش سرزمین) و تداوم تخلیه انواع زباله و فاضلاب ها به محیط زیست از جمله عوامل بحران زایی است که محیط زیست طبیعی و کیفیت بهداشت و سلامتی انسان ها به ویژه شهر نشینان را در معرض خطرات و زیان های گوناگونی قرار داده است. هدف از این مطالعه مکان گزینی اراضی مناسب جهت دفن بهداشتی مواد زائد جامد در شهر قائمشهر بر پایه معیارها و ضوابط مکان یابی می باشد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی می باشد که پس از آشنایی کامل با مدیریت علمی پسماندهای شهری و شناخت دفع و دفن غیراصولی و غیر بهداشتی مواد زائد جامد شهری اقدام به انتخاب معیارهایی که جهت مکان یابی دفن مواد زائد جامد با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است. ابتدا معیارها و ضوابط انتخاب مکان مناسب برای دفن بهداشتی مانند شیب، کاربری اراضی، فاصله از سکونت گاه ها و راه ها، آب های سطحی ، خاک، زمین شناسی و غیره شناسایی گردید و باهم تلفیق گردید در نهایت انتخاب بهترین مکان جهت دفن پسماند در منطقه شهرستان قائمشهر پهنه بندی گردید که نتایج حاصله نشان می دهد اراضی که در قسمت شمال و غرب شهرستان به دلیل حریم مناسب با گسل و رود خانه تالارومعیارهای قابل قبول از نظر زمین شناسی و پوشش گیاهی و شیب زمین، مناسب ترین مکان ها جهت دفن مواد زائد جامد از میان زمین های کلاس ششم جهت بهترین مکان ها برای دفن پسماند زباله انتخاب گردیده است
آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی و عوامل مؤثر بر آن با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی(مورد مطالعه: شهرستان تالش)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تهیه و ارزیابی نقشه های کاربری اراضی و شناخت توان و استعداد اراضی منبع مهم اطلاعاتی برای اتخاذ سیاست های اصولی و تدوین برنامه های توسعه به شمار می رود. بنابراین در این تحقیق هدف، آشکارسازی روند تغییرات کاربری اراضی و تعیین عوامل موثر بر آن در شهرستان تالش با استفاده از تصویر ماهواره ای LANDSAT سنجنده +ETM در سال 1382 و تصویر سنجنده OLI مربوط به سال 1396 است. پس از انجام پیش پردازش های لازم، به منظور بالا بردن قدرت تفکیک مکانی تصاویر از روش IHS جهت ادغام تصویر پانکروماتیک و چندطیفی هر دو سنجنده استفاده شد. طبقه بندی تصاویر به صورت نظارت شده و از روی تصاویر ادغام شده که دارای قدرت تفکیک مکانی 15 متر بوده، با الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی انجام شد. نتایج نشان داد که کاربری های اراضی جنگلی و کشاورزی در بازه زمانی 14 سال در شهرستان تالش روند کاهشی داشته است و برعکس کاربری های انسان ساخت در حال افزایش است. به دلیل افزایش روبه رشد جمعیت در شهرستان مورد مطالعه و نیز نیاز انسان به فضای بیشتر برای سکونت، منجر به توسعه فیزیکی شهر در جهات پیرامونی خود گردیده است که این عامل موجب بهره برداری از اراضی کشاورزی و جنگلی شده است. بنابراین برای حفظ عرصه های طبیعی، تثبیت و قانونی کردن کاربری اراضی در دستور کار متخصصان و مسئولان کشور قرار گیرد.
تعیین مکان مناطق اسکان موقت و سایت های امداد رسانی پس از زلزله در بافت تاریخی شهر یزد با استفاده از AHP،FUZZY LOGIC ، FAHP و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصلی ترین نیاز آسیب دیدگان ناشی از زلزله، داشتن سرپناه و رساندن خدمات امداد و نجات به آن ها در سریع ترین زمان ممکن است. بعد از وقوع زلزله نمی توان به سرعت مکان های مناسبی را برای آسیب دیدگان زلزله آماده کرد؛ بنابراین، باید قبل از وقوع چنین بحران هایی، مکان های مناسبی از نظر دسترسی به کاربری های شهری، داشتن امنیت، دوری از مناطق مخاطره خیز و ... برای آسیب دیدگان زلزله فراهم کرد. دسترسی دشوار به داخل بافت تاریخی برای ارائة خدمات امدادی و کمبود فضاهای باز، با وجود تراکم بالای جمعیت، بر بالارفتن آسیب پذیری در برابر حوادث در این منطقه می افزاید. در این پژوهش، به مطالعة موردی بافت تاریخی شهر یزد با هدف تعیین بهترین مکان استقرار گروه های امداد به منظور انجام عملیات نجات پرداخته شد. برای رسیدن به این هدف، ابتدا به معرفی پارامترهای مؤثر که وابسته به شرایط ساختاری و طبیعی منطقه هستند، پرداخته و لایه های GIS این معیارها تولید شد. سپس، برای از بین بردن عدم قطعیت در داده های ورودی و قضاوت شخصی در مورد اهمیت معیارها، از روش فازی استفاده شد و برای این منظور درجهتِ ترکیب نقشه ها با استفاده از تلفیق مدل های برهم نهی فازی، شبکة استنتاجی فازی تشکیل و از آن به منظور تعیین مکان های مناسب استفاده شد. استفاده از خواص مجموعه های فازی در فرایند سلسله مراتبی، فرایند سلسله مراتبی فازی را پدید آورد که باعث افزایش کارایی تصمیم گیری شد. در نهایت، گزینه ها برای سایت امداد و اسکان پس از زلزله مشخص و بر اساس معیارهایی مانند دسترسی به معابر، مساحت فضای باز و پراکنش مراکز امداد و اسکان اولویت بندی و تعیین شد. نتایج تحقیق همچنین نشان دهندة کمبود فضاهای کافی برای استقرار زلزله زدگان در بافت تاریخی شهر یزد است.
روشی جدید در تناظریابی مبتنی بر روابط فضایی در تصاویر چندسنجندة سنجش از دوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند انطباق تصویر یکی از شاخه های مهم در زمینة پردازش تصویر است که پیش پردازشی ضروری، جهت استفاده از اطلاعات تصاویر چندسنجندة سنجش از دوری محسوب می شود. الگوریتم تبدیل ویژگی مقیاس ثابت(SIFT) از رایج ترین روش های مبتنی بر ویژگی است که به طور گسترده، برای انطباق این تصاویر استفاده می شود. یکی از مهم ترین نقاط ضعف این الگوریتم ایجاد تناظر های نادرست بسیار زیاد است. در این مقاله، به منظور افزایش دقت انطباق تصویر چندسنجندة سنجش از دوری، روش جدیدی براساس روابط فضایی نقاط متناظر SIFT پیشنهاد شده است که تناظر های نادرست را به تناظر های درست تبدیل می کند. در ابتدا، مشخص کردن نقاط کلیدی و تناظر یابی اولیه، با استفاده از الگوریتم SIFT، انجام می شود. سپس، با استفاده از روش پیشنهادی مبتنی بر تبدیل افاین، تناظرهای نادرست اصلاح و فرایند انطباق صورت می گیرد. نوآوری دیگرِ مقاله پیشنهادِ دو معیار جدید برای ارزیابی کارآیی روش های انطباق تصویر، علاوه بر معیارهای کلاسیک دقت تناظریابی، نرخ تکرار پذیری ویژگی و تعداد تناظرهای درست است که بیان می کند، به دلیل ضعف معیارهای کلاسیک، تعداد کل تناظرها را در نظر نمی گیرند. نتایج شبیه سازی نشان می دهد روش پیشنهادی مقاله باعث بهبود میانگین 48/11 درصدی در نرخ تکرارپذیری و میانگین 20/14 در صدی ضریب همبستگی در مقایسه با روش رانساک شده و این روش پیشنهادی می تواند به منزلة روشی جدید و کارآ در بهبود تناظریابی این تصاویر به کار رود.
بررسی کارآیی روش های تصحیح اثر اتمسفر در برآورد تراکم تاج پوشش جنگل های گیلان با استفاده از شاخص های گیاهی حاصل از لندست 8(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازتابش پدیده های سطح زمین روی داده های سنجش از دوری تحت تأثیر عوامل گوناگونی مانند شرایط اتمسفر است. در برخی مطالعات لازم است اثر اتمسفر به شیوه های متفاوت و مناسبی حذف شود یا کاهش یابد. در این تحقیق، سه روش تصحیح اتمسفریک تفریق شیء تیره (DOS)، تجزیه و تحلیل سریع خط دید اتمسفر ازطریق طیف ابر مکعب (FLAASH)، شبیه ساز وکتوری ثانویة سیگنال ماهواره ای در طیف خورشیدی (SV6) روی سنجندة OLI ماهوارة لندست 8 جنگل های استان گیلان اعمال شده است. از هر تصویر، ده شاخص گیاهی استخراج شد. با استفاده از لایة پوشش جهانی، محدودة جنگل روی شاخص های متفاوت استخراج و با استفاده از روش شیءپایه، محدودة جنگل روی تصویر قطعه بندی شد. 91 قطعه به طور تصادفی انتخاب شد. با استفاده از شبکة نقطه چین به ابعاد 20×20 متر، تراکم تاج پوشش درختان در هر قطعه روی تصاویر گوگل مشخص شده است. آزمایش پیرسون برای آزمون معناداربودن همبستگی شاخص ها با نمونه های مرجع، رگرسیون خطی و غیرخطی برای مدل سازی تراکم تاج پوشش به کار رفت. نتایج نشان داد که مدل تصحیح برمبنای کد SV6 در مناطق جنگلی استان گیلان بهتر عمل کرده است. شاخص GARI حاصل از مدل تصحیح اتمسفریک DOS با خطای RMSE برابر 72/17 و شاخص ARVI حاصل از مدل تصحیح اتمسفریک SV6، FLAASH و تصویر اصلی OLI به ترتیب معادل 38/15، 87/15 و 78/21 کمترین میزان خطای RMSE را نشان داده است. کاهش آثار اتمسفر در فرایند پیش پردازش قبل از مدل سازی ضروری و پیشنهادشدنی است.
معرفی و ارزیابی مدل جهانی همسان سازی داده های زمینی با داده های مشاهده ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف معرفی مدل همسان سازی داده های زمینی و ارزیابی دقت داده های این مدل در مقابل داده های اندازه گیری شده ایستگاه های همدیدی سطح کشور به انجام رسیده است. مدل همسان سازی داده های زمینی بطور مشترک توسط مراکز ناسا و نوآ با هدف شبیه سازی دقیق متغیرهای جریان و شرایط چرخه آب و انرژی توسعه داده شد. پوشش جهانی، قدرت تفکیک مکانی و زمانی بالا به همراه سیستم مدلسازی ترکیبی داده های سنجش از دوری و مشاهدات زمینی از ویژگی های منحصر بفرد این مدل است. این مدل متغیر های سیستم جو - زمین را در مقیاس های زمانی ماهانه و 3 ساعته با قدرت تفکیک مکانی 1 و 25/0 درجه جغرافیایی برآورد می کند، که خروجی آن نتیجه شبیه سازی چهار مدل سطحی Mosaic ، Noah ، CLM و VIC می باشد. برای ارزیابی مدل GLDAS ، داده های متوسط دمای ماهانه 66 ایستگاه همدیدی با پراکنش مناسب در سطح ایران و نیز داده های مدل GLDAS با دقت مکانی 25/0×25/0 درجه جغرافیایی از سایت های مربوطه دریافت و پردازش شد. برای ارزیابی آماری داده های نام برده از آماره های ضریب تعیین( 2 r )، مجذور میانگین مربع خطا ( Rmse )، شیب خط( Slope )، اریب( Bias ) و ضریب کارایی مدل( EF ) استفاده شد. مقایسه های آماری انجام شده نشان داد که داده های این مدل در سطح ایران از دقت بسیار مناسبی برخوردار می باشد و میزان خطای این مدل در برآورد متوسط دمای ایستگاه های مورد بررسی بسیار اندک و قابل چشم پوشی است. با وجود این در برخی مناطق بویژه درایستگاه های شمالی کشور مقدار برآورد مدل بیشتر از مقدار مشاهده ای و درتعداد محدودی از ایستگاه ها مانند کاشان و سنندج کمتر از مقدار مشاهده ای برآورد شده است. با توجه به پوشش جهانی، متغیرهای زیاد اقلیم - هیدرولوژی و نتایج این تحقیق که بیانگر دقت مناسب برآوردهای مدل جهانی همسان سازی داده های سطح زمین در پهنه ایران است، پیشنهاد می شود دقت متغیرهای دیگر این مدل نیز برای مناطق مختلف ایران مورد ارزیابی و واسنجی قرار گیرد.
مقایسه پراکنش خطا در شبکه های عصبی مصنوعی بازگشتی Elman و Jordan در تخمین غلظت ذرات معلق اتمسفر (PM10)با استفاده از تصاویر ماهواره ای MODIS (مورد مطالعاتی: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بواسطه پیچیدگی عملکردی پدیده آلودگی هوا، از روش های هوش مصنوعی بالاخص شبکه عصبی برای مدل سازی آلودگی هوا استفاده می شود. هدف از این پژوهش دو مدل شبکه عصبی بازگشتی Elman و Jordan در زمینه پراکنش خطا و اعتبارسنجی آنها، به منظور تخمین غلظت ذرات معلق موجود در اتمسفر در شهر اهواز می باشد. پارامترهای مورد استفاده شامل رطوبت، فشار هوا، دما و عمق نوری آئروسل می بوده که مقادیر آن از تصاویر ماهواره ای MODIS و داده های ایستگاه های هواشناسی تهیه شده است. نتایج نشان می داد که مدل Jordan با مقدار RMSE معادل 9/219 میلی گرم بر متر مکعب نسبت به مدل Elman با مقدار RMSE معادل 5/228 دقت برازش بهتری داشته است. مدل Jordan به دلیل استفاده از حلقه های درونی سبب به روز رسانی مقادیر زمینه شده و این امر موجب افزایش صحت مدل می شود. مقدار شاخص R2 ، که نماینده میزان رابطه خطی بین مقادیر پیش بینی شده با مقادیر واقعی است، برای مدل Jordan معادل 5/0 بدست آمده است که درصد تخمین صحیح 50 درصد داده ها را نشان می داد. در نهایت با استفاده ازداده های مربوط به غلظت PM10 برای روز 162 که بالاترین میزان غلظت را داشت با روش درونیابی IDW نقشه توزیع مکانی آن تولید شد. با توجه به گران بودن ایستگاه های آلودگی سنجی پیشنهاد شد از منابع کمکی دیگر مانند اطلاعات داوطلبانه با استفاده از سنسورهای ارزان قیمت موبایل به عنوان ایستگاه کمکی متحرک و کم هزینه جهت افزایش تراکم و پراکنش مناسب ایستگاه ها جهت مدلسازی دقیق تر آلودگی هوا استفاده شود.
سنجش از دور اهداف زیر سطحی با استفاده از سامانه های پر قدرت گرم کننده ی الکترومغناطیسی یونسفری (هارپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای پنهان سازی سازه ها و تأسیسات زیرسطحی، شناخت عملکرد و توان فناوری های سنجش از دور نوین و پیشرفته از ضروریات اساسی است. یکی از این فناوری ها در سامانه های پر قدرت گرم کننده ی الکترومغناطیسی یونسفری بکار گرفته شده است که از امواج الکترومغناطیسی پر قدرت در محدوده فرکانسی 3 تا 10 مگاهرتز استفاده می کند. هارپ با ساطع کردن این امواج به منطقه ای از یونسفر موجب گرم شدن آن منطقه شده و این گرمایش منجر به گسیل امواجی با محدوده فرکانس خیلی پائین VLF و ELF می شود. هدف اصلی این تحقیق تحلیل و شناخت قابلیت سنجش از دور سامانه های پر قدرت گرم کننده ی الکترومغناطیسی یونسفری (هارپ)، در شناسایی اهداف زیرسطحی می باشد. در این پژوهش با بهره گیری از روش ترکیبی تجزیه و تحلیل داده های چندگانه بر مبنای توصیف و تحلیل داده های جمع آوری شده از منابع علمی و تئوریک، گزارشات رسمی و معتبر، بررسی نتایج آزمایشات تجربی انجام گرفته در جهان و ایران و در نهایت اخذ نظر خبرگان و صاحب نظران جامعه آماری تحقیق به روش میدانی، به سؤال اصلی تحقیق پاسخ داده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که سامانه های پر قدرت گرم کننده ی الکترومغناطیسی یونسفری، قابلیت سنجش از دور و امکان شناسائی اهداف زیرسطحی را دارند. بر این اساس، این سامانه ها تهدیدی جدی برای شناسایی اهداف زیر سطحی محسوب می شوند؛ و لذا در ادامه تحقیق، راهکارهای دفاع غیرعامل در برابر این تهدید نیز ارائه گردیده است.
بررسی شاخص های طیفی به منظور شناسایی بیماری های زنگ زرد و قهوه ای در مدل تاج پوشش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماری های زنگ زرد و قهوه ای گندم ازجمله مهم ترین بیماری های غلات در ایران و سایر کشورهای دنیا محسوب می شوند که سالیانه خسارات جبران ناپذیری را به اقتصاد کشاورزی وارد می کنند و در اغلب موارد، هم زمان رخ می دهند. بنابراین در این تحقیق، اثر بیماری های زنگ زرد و قهوه ای گندم در بازتابندگی برگ، با استفاده از شاخص های طیفی در مدل تاج پوشش، بررسی شد. بدین منظور، شاخص های گوناگون پوشش گیاهی استخراج شده از طیف برگ بیمار ارزیابی شدند. برای این کار، میزان گسترش بیماری های زنگ زرد و قهوه ای سطح برگ و درجات متفاوت آنها، با استفاده از دوربین دیجیتال و الگوریتم چندمرحله ای شامل تبدیلات رنگ، تهیة ماسک، استفاده از بافت و طبقه بندی حداکثر احتمال، استخراج شد. همچنین نتایج نشان داد، با افزایش نسبت سطح بیمار برگ، مقادیر عددی شاخص ها تغییر می کند؛ درحالی که پراکندگی داده ها به صورت کاملاً مشخصی افزایش می یابد. بیشترین میزان همبستگی برای شاخص NDVI برابر با 9/0و حداقل در شاخص حداکثر شیب قرمز برابر با 2/0 است. با ارائة معیار همانندی، دامنة تغییرات و نیز پراکندگی درون کلاسی، روابط طیف و بیماری بررسی و مشخص شد که با گسترش بیماری، معیارهای مورد اشاره تغییر می یابند. اگرچه در بیماری زنگ زرد این تغییرات دیده نمی شود، در شاخص های گوناگون طیفی با افزایش میزان بیماری، اختلاط طیفی در بخش های متفاوت زرد، نارنجی، قهوه ای و مردة گیاه دلیلی بر پراکندگی داده ها با گسترش بیماری محسوب می شود.
مدیریت سکونتگاههای غیررسمی شهری با مشارکت عمومی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اسکان غیررسمی در اغلب کشورها، بعنوان یک مشکل و پدیده غیرقابل پذیرشی تلقی شده و مدیران شهری تعامل مطلوب و سازنده ای با ساکنان آن ندارند. در این مقاله، بر تغییر نگرش و رفتار مدیرت شهری نسبت به سکونتگاه های غیررسمی تاکید شده است. با این هدف که شیوه های برقراری روابط بین مردم و مدیریت را بررسی و امکان ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی در پرتو مشارکت مردمی را مطالعه کند. پرسش این است که نوع مداخله و نحوه عملکرد مدیران شهری، چه تاثیری بر میزان اعتماد و مشارکت مردم در بهبود آثار این پدیده خواهد داشت؟ جامعه آماری شامل مردم ساکن در منطقه میان آباد اسلامشهر در حوزه کلانشهری تهران- بعنوان مهم ترین محله دارای اسکان غیررسمی در این شهر- بوده است. تعداد 400 نمونه آماری از این میان انتخاب و بررسی برروی آن در دو دوره زمانی متفاوت (1386 و 1388)، انجام شد و سپس با نرم افزارهای spss و excel تحلیل صورت گرفت. نتایج تحقیق بیان کننده بروز تغییرات مثبتی در دو دوره زمانی است. بدین صورت که ارزیابی مثبت مردم از کیفیت خدمات ارائه شده از سوی مدیریت شهری، از 7 به 20 درصد افزایش یافته، رضایتمندی مردم از 18 درصد، به 38 درصد، تغییر یافته است، میزان اعتماد و باور مردم نسبت به مدیریت شهری از 16 به 27 درصد رسیده و میزان تمایل افراد به مشارکت های گوناگون در ساماندهی محله، از 15 به 33 درصد افزایش نشان می دهد.
بهبود آشکارسازی تغییرات شئ گرا در تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بالا بر مبنای روش جنگل تصادفی در فضای ویژگی های بهینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشکارسازی تغییرات با رویکرد شیءگرا در تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بالا به این دلیل که علاوه بر ویژگی های طیفی از ویژگی های مکانی، هندسی و بافتی استفاده می کند در مقایسه با رویکرد پیکسل مبنا نتایج بسیار خوبی به همراه داشته است. با این وجود، انتخاب الگوریتم و ویژگی های بهینه همچنان به عنوان چالشی اساسی باقی مانده است. در این تحقیق، جهت بهبود آشکارسازی تغییرات با رویکرد شیءگرا از الگوریتم جنگل تصادفی ( RF ) در فضای ویژگی های بهینه استفاده شده است. در این راستا، نخست ویژگی های بافت بر روی تصاویر مربوط به دو زمان متفاوت استخراج می شود و از PCA جهت انتخاب ویژگی های بافتی مناسب استفاده می گردد. سپس، قطعه بندی چند مقیاسه در فضای ترکیب یافته از باندهای طیفی و ویژگی های بافتی مناسب در چهار سطح مختلف با استفاده از نرم افزار Ecognition انجام شده و بهترین سطح قطعه بندی تعیین می شود. در ادامه، ویژگی های بافتی، مکانی و هندسی از روی تصویر قطعه بندی شده در بهترین سطح استخراج می گردد و بر اساس محاسبه ی فاصله اقلیدسی مربوط به نمونه های آموزشی در کلاس های مختلف، ویژگی های بهینه شناسایی می شوند. کارایی الگوریتم RF شیءگرا در مقایسه با روش های متداول SVM و KNN بر اساس معیار کاپا و صحت کلی و مدت زمان محاسبات مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق، از تصاویر ماهوارهای GeoEye-1 و Quick Bird-1 مربوط به سال های 2002 و 2015 جهت آشکارسازی تغییرات در جزیره قشم استفاده شده است. بر اساس نتایج تجربی، برای الگوریتم های RF شیءگرا، SVM و KNN صحت کلی به ترتیب 57/86، 76/83 و 75 درصد و ضریب کاپا به ترتیب97/0, 75/0 و 63/0 به دست آمد. همچنین، RF به دلیل استفاده از آستانه گذاری بر روی باندهای مختلف و تولید طبقه بندی کننده های درختی با تنوع بالا و وزن دهی مناسب، نسبت به هر یک از نتایج طبقه بندی کننده ها توانست بالاترین دقت را تولید کند.
شناسایی و پهنه بندی میزان شوری آب های زیرزمینی با استفاده از GIS (مطالعه موردی: دشت نمدان شهرستان اقلید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برداشت های بی رویه از آ ب های زیرزمینی سبب کاهش سطح آب ها و تغییر کیفیت آنها می شوند. میزان هدایت الکتریکی آب، یکی از شاخص های مؤثر در تعیین میزان تغییر آب های زیرزمینی است؛ به شکلی که میزان شوری آب با برداشت بی رویه و کاهش سطح آب زیرزمینی افزایش می یابد و این امر، آسیب های جبران ناپذیری به زندگی گیاهی و جانوری اکوسیستم وارد می کند. در پژوهش حاضر کوشش شده است با تحلیل فضایی میزان شوری آب های زیرزمینی دشت نمدان، میزان ارتباط آن با حلقه چاه های عمیق و نیمه عمیق موجود در دشت تعیین شود. ازاین رو، داده های 32 چاه مشاهده ای موجود در دشت نمدان با روش میان یابی در محیط GIS برای تعیین میزان شوری آب زیرزمینی در پنج دسته بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و بسیارکم در دوره آماری ده ساله (1380 تا 1389) استفاده شدند و سپس با تلفیق لایه های اطلاعاتی سال های آماری، میزان شوری آب زیرزمینی تعیین نهایی شد. در نهایت، ارتباط پهنه های دارای شوری بسیار زیاد و زیاد با حلقه چاه های عمیق و نیمه عمیق تعیین و مشخص شد از بین 1311 چاه عمیق موجود در دشت نمدان، 433 حلقه چاه (02/33 درصد) در محدوده بسیار زیاد و زیاد قرار دارند و این میزان، برای چاه های نیمه عمیق 66/12 درصد است. در نتیجه موقعیت چاه های عمیق و برداشت بی رویه از آنها بر شورشدن آب های زیرزمینی دشت نمدان تأثیر بسیار زیادی دارد
طبقه بندی ابرنقاط لیدار به کمک میدان تصادفی مارکوف و تکنیک های یادگیری ماشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در زمینة مدیریت شهری، رباتیک، تولید بازی های رایانه ای و مانند آن، از ابرنقاط لیدار در استخراج عوارض شهری و سه بعدی سازی استفادة گسترده ای می شود. خوشه بندی و طبقه بندی نقاط ابری لیدار یکی از گام های اصلی برای رسیدن به مدلی سه بعدی به شمار می رود؛ بنابراین، یکی از اهداف این تحقیق را می توان ارزیابی کارآیی روش های طبقه بندی K اٌمین همسایگی نزدیک (KNN)، درخت تصمیم (DT)، بیز ساده (Naïve Bayes)، شبکة عصبی مصنوعی (ANN)، ماشین بردار پشتیبان (SVM) و میدان تصادفی مارکوف (MRF) در طبقه بندی مجموعه دادة لیدار و تصاویر هوایی در محیط پیچیده شهری برشمرد. بدین منظور، داده هایی که ISPRS از شهر فایهینگن کشور آلمان فراهم آورده، به کار رفته است. سپس همة ویژگی های هندسی، مقادیر شدت ثبت شده از سوی لیدار، تصاویر هوایی و نیز ویژگی های استخراج شدة مبتنی بر مقادیر ویژه را استخراج و به منظور تشخیص پنج کلاس اشیای شهری شامل سطوح نفوذناپذیر، ساختمان، گیاهان کم ارتفاع، درخت و اتومبیل به کار برده است. برای محاسبة مقادیر ویژه به کمک توزیع محلی نقاط، در این مقاله، یک ساختار مکعبی جدید معرفی شده است که در تحقیقات گذشته دیده نشده بود. نتایج نهایی تکنیک های طبقه بندی به کاررفته در این تحقیق با استفاده از نقشه های رفرنس ISPRS ارزیابی شدند. نتایج ارزیابی این تحقیق نشان می دهد که مدل MRF با دقت کلی 88.08% و ضریب کاپای 0.83 کارآتر از دیگر طبقه بندی هاست. همچنین، ساختار مکعبی پیشنهادی را می توان، به خوبی ساختارهای کروی و استوانه ای، در استخراج ویژگی های مبتنی بر مقادیر ویژه به کار برد.
ارزیابی عملکرد الگوریتم های ماشین بردار پشتیبان و حداکثر احتمال در تهیة نقشة کاربری اراضی جنگل های رودخانه ای با استفاده از سنجندة OLI (منطقة مورد مطالعه: جنگل های رودخانه ای مارون بهبهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهیة اطلاعات دقیق و به روز از منابع جنگلی یکی از عوامل اساسی در مطالعه و مدیریت پایدار این منابع است و این اطلاعات را می توان به آسانی و با صرف هزینه و زمان کمتر، از راه طبقه بندی داده های دورسنجی تهیه کرد. در این مطالعه به منظور ارزیابی عملکرد الگوریتم های ماشین بردار پشتیبان و حداکثر احتمال در تهیه نقشه کاربردی اراضی جنگل های رودخانه ای، از داده های ماهواره لندست 8 استفاده شد. برای این کار، پنجره ای از تصاویر چندطیفی سنجندة OLI جنگل های رودخانة مارون بهبهان، در استان خوزستان، انتخاب شد. پس از عملیات پیش پردازش، شامل رفع خطای رادیومتریک و تصحیح اتمسفریک، طبقه بندی تصاویر به روش نظارت شده و با استفاده از الگوریتم های حداکثر احتمال و ماشین بردار پشتیبان و با هفت کلاس کاربری جنگل، مرتع، کشاورزی، آیش، رودخانه، مسکونی و جاده، و همچنین سه کلاس کاربری جنگل، رودخانه و دیگر مناطق، روی مجموعة باندهای اصلی صورت پذیرفت. برای ارزیابی عملکرد الگوریتم ماشین بردار پشتیبان، از سه گروه نمونة تعلیمی با تعداد 241، 141 و 41 نمونه و همچنین از چهار هستةخطی، چندجمله ای، شعاعی و حلقوی استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که تهیة نقشة طبقه بندی جنگل های رودخانه ای مارون و تفکیک کاربری ها با استفاده از تصاویر سنجندة OLI امکان پذیر است و بهترین نتیجه مربوط به طبقه بندی، با استفاده از الگوریتم - PolynomialSVM در باندهای اصلی سنجندة OLI و با سه کلاس کاربری و صحت کلی 24/99 و ضریب کاپای 97/0 است. همچنین مشخص شد که با کاهش تعداد کلاس ها از هفت به سه، کاربری صحت طبقه بندی افزایش می یابد ولی با کاهش تعداد نمونه ها تا حد میانگین، تغییر محسوسی در کیفیت طبقه بندی رخ نمی دهد و در صورت کاهش زیاد تعداد نمونه ها، از صحت طبقه بندی نیز کاسته می شود.
آمایش اقتصادی شهرستان های استان فارس با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش های تصمیم گیری چندمعیاره(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۸ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
23 - 31
حوزههای تخصصی:
برخورداری یک مکان از شاخص های توسعه پایدار نشان دهنده بهینگی و کارامدی سیستم تصمیم گیری در سطح کلان است. توسعه پایدار، جلوه های مکانی- فضایی را به گونه ای به نمایش می گذارد که در آن، تبعیض و بی عدالتی به صورت بسیار چمشگیر و ناخوشایند، مشاهده نمی شود. با توجه به اهمیت استان فارس به عنوان یکی از مناطق تاریخی و استراتژیک در کشور و اهمیت توریستی، اقتصادی، صنعتی و رفاهی آن، بررسی وضعیت کمی و کیفی توسعه پایدار در این استان را ضروری ساخته است. با توجه به این امر، تحقیق پیش رو توسعه ی شاخص های توسعه ی فضایی در بخش های آموزشی، بهداشتی، فرهنگی و ساخت های زیربنایی در استان فارس، مطالعه و ارزیابی شود و 4 شهرستان منتخب این استان با توجه به سطح برخورداری از این شاخصها سطح بندی گردد. نتایج به دست آمده از این پژوهش، نشانگر آن است که استان فارس با وجود اینکه از موقعیت خاص گردشگری و اقتصادی برخورداراست، باز هم از استان های محروم کشور به شمار می آید. افزون بر آن، نوعی عدم تعادل و ناهمگنی در توزیع و توسعه ی امکانات و شاخصهای توسعه ای در سطح شهرهای منتخب استان مشاهده می شود. بر اساس تحلیل و نتایج به دست آمده از 13 شاخص آمایش اقتصادی فضا از مجموع 4 شهرستان منتخب استان فارس، شهرستان شیراز به عنوان گزینه برخوردار، نیریز در گروه نیمه محروم و دو شهرستان آباده و لارستان در طبقه ی محروم قرار دارند.