فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۴۱ تا ۵٬۴۶۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: انسان همواره به دنبال تأمین امنیت به عنوان یکی از نیازهای اساسی خود است و احساس امنیت به عنوان یکی از شاخص های مهم کیفیت زندگی شهری، همواره مورد توجه برنامه ریزان و مدیران شهری بوده است، همچنین احساس امنیت اجتماعی در فضاهای شهری یکی از مهمترین شاخص های کیفیت زندگی مطلوب برای شهروندان محسوب می گردد. با افزایش ضرورت ایجاد امنیت در جوامع، ابزار، شیوه ها و رویکردهای ایجاد و حفظ آن دستخوش تحول شده است. از اینرو مدیریت شهری، از جنبه های مهم برنامه ریزی شهری بوده که با جوامع انسانی به ویژه جامعه شهری و ایجاد امنیت اجتماعی ارتباط مستقیم دارد؛ لذا هدف این تحقیق، مروری بر نقش و جایگاه عملکرد مدیریت شهری در ارتقاء بخشی امنیت اجتماعی شهرها می باشد. روش بررسی: نگرش حاکم براین تحقیق به صورت کتابخانه ای-تحلیلی است. در این تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای اقدام به جمع آوری تعاریف و نظریات و تئوری ها شده است. در مرحله پس از تحلیل داده ها، بررسی مبانی نظری و تحقیقات صورت گرفته در این حوزه به برشمردن مولفه های امنیت اجتماعی و تاثیر عملکرد و نقش مدیریت شهری بر هریک از آنها پرداخته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: بررسی ها نشان می دهد که بر اساس ضریب تعیین، 28 درصد از واریانس متغیر وابسته، توسط متغیر مستقل تبیین می شود. ضریب بتا (BTA) نیز نشان دهنده ارتباط مستقیم بین دو متغیر مستقل و وابسته است. در نتیجه، از طریق تحلیل رگرسیون دو متغیره می توان نتیجه گرفت که با بهبود عملکرد مدیریت شهری سطح امنیت اجتماعی و پیشگیری از جرم نیز افزایش می یابد.
ارزیابی کیفی طراحی عناصر اصلی ساخت فضایی شهرها در شهرهای ایرانی-اسلامی (مورد شناسی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها بزرگ ترین مظاهر تمدن بشر بوده که در طول تاریخ همواره از عوامل متعددی چون دین و مذهب متأثر شده اند. در این میان دین اسلام از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده ؛ چرا که اساساً در شهر نمود یافته و توسعه آن نیز از طریق توسعه و ساخت شهرها بوده است. گسترش اسلام به سوی ایران و ادغام فرهنگ و معماری ایرانی با اصول اسلامی منجر به شکل گیری نوع خاصی از شهرسازی و معماری با عنوان «شهرسازی و معماری ایرانی-اسلامی» شد که بر پایه های مستحکمی بنا شده بود. امروزه شاهد کمرنگ شدن این سنت ها بوده و شهرها با فاصله گیری از معیارهای مثبت پیشین، شکل، فرم و عملکرد اصلی شان را از دست می دهند. این پژوهش با هدف ارزیابی روند تحولات کالبدی و کیفیت طراحی عناصر ساخت اصلی شهر ایرانی-اسلامی و رتبه بندی آن ها در شهر تبریز صورت گرفته است. پژوهش حاضر برحسب هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها نیز مبتنی بر روش های اسنادی و پیمایشی است. بدین ترتیب، داده های تحقیق از دو گروه جامعه آماری (28 نفر از مدیران و کارشناسان و نخبگان امور شهری) جمع آوری شد. برای شناسایی و تحلیل شاخص های کیفی طراحی شهرسازی ایرانی-اسلامی از مدل فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) و نرم افزار Super Decision استفاده شده است. بر پایه نتایج به دست آمده، زیرمعیارهای زیبایی بصری، هویت و حس تعلق، کارآیی، ارزش های معمارانه و خوانایی به ترتیب با وزن نهایی 0.649، 0.489، 0.357، 0.278 و 0.263 دارای بیشترین وزن نهایی هستند. همچنین با مقایسه میزان ارجحیت معیارهای اصلی به این نتیجه رسیدیم که معیار عملکرد با وزن 0.730 بیشترین وزن و سپس معیار فرم با 0.188 در رده دوم و معیار معنا با ضریب 0.080 در رتبه آخر قرار دارد. نتایج محاسبات حاکی از آن است که سطح شاخص های کیفیت محیط همانند زیبایی بصری در بُعد فرم، کارایی، خلوت، دسترسی، فضای سبز و تنوع در بُعد عملکرد و امنیت، آسایش و خوانایی در بُعد معنا ارتقا یافته، اما شاخص های دیگری همانند ارزش های معمارانه و مقیاس انسانی در بُعد فرم و تعاملات اجتماعی، مشارکت و سرزندگی در بُعد عملکرد و هویت و حس تعلق و خودنمایی و دنجی بودن محیط در بُعد معنا تضعیف شده اند. درنهایت و پس از وزن دهی چک لیست های دودویی طراحی شهری، وزن نهایی عناصر اصلی شهرسازی ایرانی-اسلامی تبریز به لحاظ کیفیت محیط براساس مدل تحلیل شبکه ای ارائه شد که براساس نتایج آن، عناصر باغ ها، مدارس دینی، بازار و ارگ به ترتیب با وزن های 0.065، 0.046، 0.043 و 0.037 در رتبه های اول تا چهارم قرار دارند.
ارزیابی شاخص های فرسایندگی باران با استفاده از تکنیک های زمینآمار در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (نمونۀ موردی: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
101 - 128
حوزههای تخصصی:
امروزه فرسایش خاک به عنوان یکی از مباحث مهم مدیریت حوضه های آبخیز در سطح ملی و جهانی مطرح است. برآورد خطر کاهش خاک و توزیع مکانی آن یکی از عوامل کلیدی برای ارزیابی موفق فرسایش خاک است. شاخص فرسایندگی باران مهم ترین عامل تأثیرگذار بر فرسایش خاک بوده و تابعی از خصوصیات فیزیکی باران است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی شاخص های فرسایندگی باران با استفاده از تکنیک های زمین آمار است. در تحقیق حاضر، فرسایندگی باران در استان گلستان از طریق مدل های فورنیه، فورنیه اصلاح شده، IAS و Ciccacci و براساس دوره ﺁماری 20 ساله (1378 تا 1398) ایستگاﻩﻫﺎی سازمان هواشناسی مدﻝﺳﺎﺯﻯ و برﺁورد شده است. پس از محاسبه فاکتور فرسایندگی باران برای ایستگاه های مورد نظر، با استفاده از روش های دورن یابی عکس فاصله (IDW)، درون یابی چندجمله ای جهانی (GPI)، تابع پایه شعاعی (RBF) و درون یابی کریجینگ (Kriging)، نقشه شاخص های فرسایندگی باران استان ترسیم شد و درجهت انتخاب بهترین روش درون یابی از شاخص های آماری ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE)، میانگین قدر مطلق خطا (MAE) و میانگین خطای اریب (MBE) استفاده شد. نتایج نشان داد روش فورنیه اصلاح شده بهترین شاخص (برمبنای RMSE، MAE و MBE کمتر در هر چهار روش درون یابی) و روش تابع پایه شعاعی به عنوان بهترین روش در میان روش های مورد استفاده می تواند برای برآورد فرسایندگی باران مورد استفاده قرار گیرد. همچنین نتایج نشان داد که میزان قدرت فرسایندگی باران در نواحی مرکزی استان به خصوص حوضه آبخیز گرگانرود و همچنین شمال و ﺷﻤﺎﻝﺷﺮﻕ استان با میانگین حداقل و حداکثر بارش سالانه (1/216 و 9/776) و چند نقطه در جنوب غرب حوضه با میانگین حداقل و حداکثر بارش سالانه (2/205 و 751) بیشترین مقدار ضریب فرسایندگی باران را دارا هستند که چنین تغییراتی ﻣﻰﺗﻮﺍﻧﺪ متأثر از الگوی توزیع بارندگی، شدت ﺁن و خصوصیات توپوگرافی باشد. بررسی قدرت فرسایندگی باران استان گلستان نشان می دهد که الگوی توزیع فرسایندگی باران به طور چشم گیری متأثر از میزان متوسط بارش منطقه است. به طوری که مقادیر فرسایندگی و متوسط بارش در این استان بر هم منطبق بوده و الگوی رفتاری تقریباً یکسانی را از خود نشان می دهند.
واکاوی سازوکار انقباض شهری و وابستگی آن با فرهنگ برنامه ریزی (مورد پژوهی: منطقه8 کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختارهای شهری همواره متحمل دگرگونی های دائمی بوده و متاثر از عوامل درونی و بیرونی، رشد و انقباض را در جمعیت خود تجربه کرده اند. برنامه ریزی برای شهرهای درحال انقباض دیگر تحت پیش گزاره های رشد شهری معنادار نیست و نیازمند تغییر به پارادایم دیگری است. از این رو چالش شهرهای در حال انقباض، پتانسیل ایجاد زمینه تغییر در فرهنگ برنامه ریزی را نیز دارا می باشند. انقباض شهری به عنوان پدیده ای که به لحاظ تجربی انگاشت پردازی شده، ناشی از میان کٌنِش محرک های متغیر انقباض در سطوح مختلف فضایی است که به کاهش جمعیت در مقیاس محلی منجر گشته و ممکن است با افت اقتصادی و تغییرات جمعیتی نیز همراه باشد. هدف این پژوهش شناسایی و بررسی عوامل و محرکه های تأثیرگذار بر انقباض شهری در حال رخداد در منطقه ۸ کلانشهر تبریز و نیز بررسی پیامدها و اثرات ناشی از این پدیده بر برنامه ریزی می باشد که منجر به عدم توانایی منطقه در جذب و نگهداشت جمعیت شده است. بدین ترتیب در راستای دستیابی به هدف پژوهش از روش تحقیق ترکیبیِ متوالیِ اکتشافی بهره گرفته شده است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که پدیده انقباض شهری ناشی از مؤلفه هایی است که در بستر برنامه ریزی ساختار فضایی بررسی شده و متناسب با شرایط و ویژگی های هر محیط، تعیین می گردد. در منطقه مورد مطالعه نیز عوامل و محرکه های کاهش جمعیت شناسایی شده به ترتیب در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، آلودگی محیطی و منظر شهری بیش ترین میزان اثرگذاری بر رخداد این پدیده را دارا می باشند.
سنجش هنایندگی خُنیاگری خیابانی بر زندگی همگانی فضاهای شهری، نمونه مورد مطالعه: قلمروهمگانی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
85 - 98
حوزههای تخصصی:
با توسعه فیزیکی شهرها و گسترش استفاده از وسایل نقلیه موتوری، فضاهای عمومی شهرهای امروز، کمتر برای انجام رفت وآمدهای روزمره عابران پیاده مورد استفاده قرار می گیرند. در چنین شرایطی رویدادهای فرهنگی صورت گرفته در دل فضاهای شهری اهمیتی دوچندان در ارتقای پتانسیل اجتماع پذیری این فضاها می یابند. خنیاگری یا موسیقی خیابانی، گونه ای از خُرد_رویدادی فرهنگی در قلمروهمگانی است که با اثرگذاری بر کیفیت های قلمرو همگانی شهر، زندگی همگانی در فضاهای عمومی شهر را تحت تأثیر قرار می دهد.هدف اصلی این پژوهش، مقایسه میزان تأثیرپذیری هریک از اشکال حضور شهروندان در فضاهای همگانی، شامل حضور انتخابی، حضور اجتماعی غیرفعال و حضور اجتماعی فعال، در زمان اجرای موسیقی خیابانی و همچنین مقایسه میزان تأثیرگذاری عوامل محیطی و عوامل درونی مرتبط، بر تمایل شهروندان به حضور در این فضاهاست. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بوده و داده های آن از طریق توزیع 250 پرسشنامه در قالب طیف لیکرت، به صورت تصادفی میان افراد حاضر در شش محدوده اجرای موسیقی خیابانی در کلانشهر شیراز به دست آمده است. نتایج تحلیل رگرسیون رتبه ای حاکی از آن است که حضور اجتماعی غیرفعال، بیش از دو مؤلفه دیگر، متأثر از اجرای موسیقی خیابانی است. همچنین عوامل محیطی مرتبط با موسیقی خیابانی در مقایسه با عوامل درونی تأثیر بیشتری بر حضور شهروندان در فضاهای شهری یادشده دارند. با تکیه بر نتایج حاصل از نمونه های مورد مطالعه، سیاست تجهیز مکان اجرا به زیرساخت های پیشرفته، تناسب سطح فنی اجراکنندگان با میزان اهمیت مکان و به کارگیری ترکیبی از سیاست های تشویقی و بازدارنده در راستای تعدیل کیفیت محیطی مکان اجرا با هدف افزایش قابلیت حضورپذیری قلمروهمگانی، پیشنهاد گردیده است.
تحلیل فضایی عدالت مکانی در آمایش کاربری های خدماتی (پارک و فضای سبز، ورزشی و تفریحی-توریستی) شهر تبریز با رویکرد چند معیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مشکلات اساسی شهرها در دهه های اخیر، توزیع نابرابر منابع و جمعیت در بخش های مختلف شهری است. توجه به اهمیت توزیع کاربری های خدماتی در نواحی شهری و فراهم نمودن امکانات و خدمات مورد نیاز عاملی مهم در ارتقاء سطح زندگی، عدالت اجتماعی و پایداری زندگی شهری است. خدمات عمومی شهر به عنوان مهم ترین ابزار در دست مدیریت شهری، برای برقراری عدالت فضایی است. با توزیع مناسب این خدمات، شهر می تواند به عنوان بستر تحقق عدالت فضایی مطرح گردد. کلان شهر تبریز علاوه بر اینکه از تبعیض طبقاتی در بین گروه های اجتماعی – اقتصادی رنج می برد، از تبعیض فضایی ناشی از توزیع نامناسب خدمات شهری نیز تهدید می شود. پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی علمی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی است. به دلیل پیچیدگی و ازدیاد فاکتورهای مؤثر در مکانیابی کاربری های خدماتی، لزوم به کارگیری روش های چند متغیره تصمیم ساز جهت تعیین مکان مطلوب جهت احداث کاربری های جدید را ضروری می سازد. در پژوهش حاضر ابتدا سرانه کاربری های مورد بررسی محاسبه و با سرانه استاندارد مقایسه شده و میزان کمبود در منطق ده گانه مشخص شد. سپس پارامترهای مؤثر در مکان گزینی کاربری هایی نظیر (پارک و فضای سبز، ورزشی و تفریحی-توریستی) شناسایی شده، و با استفاده از روش های مبتنی بر سیستم های پشتیبانی فضایی چند معیاره MC-SDSS برمبنای مدل های Topsis و Saw در محیط نرم افزار ArcGIS و وزن دهی پارامترها توسط کارشناسان خبره حوزه مطالعات شهری با روش تحلیل سلسه مراتبی در محیط نرم افزار Expert Choice نقشه های نهایی تهیه شده، و فضاهای کاملاً نامطلوب تا کاملاً مطلوب برای هر کدام از خدمات فوق شناسایی شده اند.
ارزیابی پتانسیل توسعه اکوتوریسم شهری؛ مطالعه موردی: دریاچه دوقلو (سیاه گاو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
178 - 187
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به ارزیابی پتانسیل اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی دریاچه دوقلو(سیاه گاو) در توسعه اکوتوریسم شهرستان آبدانان می پردازد. در این راستا با بهره گیری از تکنیک SWOT نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای دریاچه دوقلو با استفاده از روش پیمایشی در قالب تکمیل پرسشنامه و مصاحبه در سال 1398 مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری مطالعه حاضر را گردشگران و کارشناسان حوزه گردشگری این منطقه، تشکیل داده اند. بر اساس نتایج ارزیابی نظر کارشناسان و گردشگران، مجموع امتیاز موزون برای نقاط قوت، ضعف، تهدیدها و فرصت ها به ترتیب 40/4، 29/4، 45/4 و 59/4 تعیین شده است. بنابراین نتایج دریاچه دوقلو از نظر عوامل درونی در مجموع دارای قوت است و فرصت های محیطی بر تهدیدها غلبه دارند. لذا راهبرد تهاجمی (SO) برای کمک به توسعه ی اکوتوریسم دریاچه مناسب است. براین اساس لازم است با استفاده از نقاط قوت حداکثر استفاده از فرصت های محیطی دریاچه صورت گیرد. علاوه بر آن نتایج اولویت بندی موانع توسعه اکوتوریسم بیانگر آن است که از نظر هر دو گروه کارشناسان وگردشگران، مناسب نبودن شبکه حمل و نقل، نامناسب بودن امکانات بهداشتی و استراحتگاه در نزدیکی دریاچه، ضعف مدیریت و عدم هماهنگی سازمان های مرتبط با گردشگری و فقدان زیرساخت مناسب و تسهیلات رفاهی، بیشترین اثر منفی را بر توسعه ی اکوتوریسم منطقه داشته است.
طیف بندی و سنجش فضایی مراکز انتظامی و نقش آنها در پهنه ی جرم با رویکرد MCDM (مطالعه موردی کلانشهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
236 - 249
حوزههای تخصصی:
امروزه در تمامی شهرهای جهان، به ویژه کلان شهرها، افزایش نرخ جرم و جنایت نگران کننده است و به یکی از دغدغه- های مهم شهروندان، نهادها و رهبران و مقامات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامع تبدیل شده است. حضور مستمر و فعال نیروی انتظامی نقش موثری در برقراری امنیت و آرامش در سطح شهرها دارد. که البته این حضور کمی و کیفی نیروی انتظامی متاثر از استاندارد آن نیز می باشد. بنابراین توزیع عادلانه و مکفی مراکز انتظامی در فضاهای شهری عامل مهمی جهت تحقق این نیاز اساسی(ایجاد امنیت) می باشد. بر اساس ضرورت پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای – کاربردی و روش آن ترکیبی از روشهای کتابخانه ای، میدانی، توصیفی وتحلیلی می باشد. از آنجا که هدف اصلی آن بررسی استاندارد و سرانه نیروی انتظامی و نقش آن در پهنه بندی زمانی – مکانی جرم می باشد با استفاده از روش های کمی و ابزارهای شامل ArcGIS، SPSS، TOPSIS، VIKOR، Moran، Antropy به بررسی موضوع پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داده است کاربری های انتظامی در شهر اهواز که سرانه این کاربری 0.042 متر مربع می باشد کمتر از سرانه استاندارد (1) متر مربع بوده و در این بخش با کمبود خدمات به میزان 950995.46 متر مربع مواجه هستیم . و بر اساس مدل VIKOR منطق یک کلانشهر اهواز در رتبه یک پایداری قرار گرفته است. و در مقابل منطقه 2 شهر در رتبه آخر امنیت قرار گرفته است. همچنین بر اساس نتایج بیضی انحراف معیار سرقت با زاویه کمی در جهت جنوب غربی-شمال شرقی امتداد یافته است، زیرا تمرکز نقاط جرم در قسمت جنوب غربی شامل کلانتری 15، 19، 27 و 33 است.
Elaboration of Spatial Function in Political Organization of Space with an Emphasis on Country Divisions in Great Khorasan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۱۸-۹
حوزههای تخصصی:
One of the aims of spatial political management is to increase access to social and economic services to all residents in an area in order to enhance their satisfaction. There is a great space in the action that has a broad scope. If the spatial political organization implemented in a country is unable to organize such services in a condensed manner, it will face reduced efficiency and lack of satisfaction of its residents of their access to economic, socio- cultural services, so it will lose its political authority before its residents. The distance between the rural- urban centers of the Great Khorasan province to its capital (Mashhad) along with its consequent complications have always been one of the problems of this Great province before conducting the political divisions of the province in 2004. One of the most significant purposes of assigning the law of the state divisions in the province has been to lower its physical distance to the political center of the province and to increase the socio- economic facilities provided to raise its inhabitants’ satisfaction. The present reearch was conducted using a descriptive- analytric approach to analyze the effects ofthe state’s divisions and to increase the effect of the political centers (Birjand and Bojnord) on thesatisfaction level in terms of economic, socio- cutural needs of the citizens in the North Khorasan province. The resultsshowed that reducing thedistance created in the political divisions of the province and adjacency of the urban rural centers to the political sites in the province has failed satisfying the satisfaction of the local residents of these areas.
تبیین مکانیزم احیاء بافت های تاریخی با استفاده از رویکرد بازآفرینی (نمونه موردی: محله حاجی در محدوده تاریخی شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی شهرها میراثی گرانقدر هستند که در هویت بخشی به حیات شهری در طول تاریخ نقش قابل توجهی ایفا میکنند. این بخش از شهر تجلی گاه ابعاد فرهنگی-اقتصادی و اجتماعی مردمانی است که در دوره های تاریخی در این بخش از شهر روزگار سپری کرده و هویت فرهنگی آن را به ثبت رسانده اند. امروزه این بافت های تاریخی به ویژه در شهرهای با قدمت تاریخی که زمانی سرزنده ،جذاب و با کیفیت بوده اند، به دلایل مختلف دچار افول حیات شهری، اقتصادی و فرهنگی شده اند و بر این اساس جذابیت وکیفیت گذشته خود را از دست دادند. مقاله ی حاضر با هدف بهبود وضعیت موجود محدوده ی محله حاجی شهر همدان، سعی دارد در زمینه ی بازآفرینی آن راهبردهایی را ارائه نماید . اطلاعات این پژوهش به صورت اسنادی و کتابخانه ای، مصاحبه و مطالعه های میدانی فراهم شده است. با تعیین موقعیت محدوده ی مورد مطالعه در ماتریس (SWOT) نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدها شناسایی شده و در ادامه با استفاده از ماتریس ارزیابی (EI) راهبردهای قابل قبول برای بازآفرینی محدوده موردنظر، مشخص شده اند. علاوه بر آن با کمک روش QSPM اولویت بندی راهبردهای ارایه شده در مرحله قبل به انجام رسیده است. نتایج نشان می دهد، نقش عوامل درونی و راهبرد های رقابتی یا قوت-تهدید و همچنین برخی راهبردهای محافظه کارانه در راستای رسیدن به اهداف برنامه ریزی بازآفرینی این محله مؤثرتر می باشد.
مطالعه عوامل اثر گذار بر میزان ترس از جرم در محلات مسکونی با نگاهی به نظریه دام کمیابی (نمونه موردی: شهر اهواز)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه سعی دارد نشان دهد کدام عوامل به ترس از جرم دامن زده و چه مولفه هایی می -تواند این مشکل را محدود نموده و یا آن را به طور کلی بی اثر سازد. روش کار، پیمایشی بوده و به بررسی و مقایسه ترس از جرم و عوامل فردی و محله ای مرتبط با آن در بین محلات شهر اهواز می پردازد. اطلاعات مورد نیاز از نمونه ای ۳۰۰ نفری از ساکنین شهر اهواز و با پرسشنامه محقق ساخته، گردآوری شد. این داده ها، با استفاده از نرم افزارهای مختلف به خصوص نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با وجود متفاوت بودن تاثیر متغیرهای مورد بررسی در بین محلات مختلف، از میان متغیرهای فردی، جنسیت رابطه معناداری با ترس از جرم داشته و زنان ترس از جرم را بیش از مردان گزارش کرده اند و این وضعیت برای قومیت های غیرعرب نیز بیش از عرب ها بوده است. سایر متغیرهای فردی رابطه معناداری با ترس از جرم نداشته اند. از سوی دیگر، متغیرهای مربوط به محله، از جمله بی نزاکتی، دلبستگی به محله، کیفیت محله و درک جرم در محله به شکل معناداری با ترس از جرم رابطه داشته اند. در رگرسیون چند متغیره نیز تنها متغیر بی نزاکتی وارد مدل شده و توانسته 21 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نماید. با توجه به یافته-های بررسی، از آنجایی که خصوصیات محله مهمتر از متغیرهای جمعیت شناختی و فردی است، می توان گفت که جلوگیری از جرم از طریق طراحی محیطی، می تواند ترس از جرم را کاهش دهد.
بررسی جایگاه حقوقی حق به شهر در مصوبه های شورای عالی شهرسازی و معماری ایران با تأکید بر روش شناسی طرح های توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
132 - 147
حوزههای تخصصی:
مقدمه قوانین و مقررات شهرسازی توسط دستگاه های مختلفی تدوین می شوند؛ مجلس شورای اسلامی هیئت وزیران وزارت مسکن و شهرسازی شورای عالی معماری و شهرسازی و شوراهای اسلامی شهرها به عنوان دستگاه های تدوین قوانین و مقررات و شهرداری ها و سازمان های تابعه وزارت مسکن وزارت راه و دستگاه های تابعه وزارت نیرو دستگاه های تابعه به عنوان مجریان این قوانین به شمار می آیند. در مقیاس عینی برآیند تبعیت نکردن از مبانی حقوقی به ویژه اصول و اقتضائات عام قانون گذاری در سیاست های نظام اجرایی (بخش شهرسازی) و متقابلاً برنامه گریزی و نادیده انگاری جایگاه اصول اهداف و ماهیت موضوع شهرسازی در نظام حقوقی اعم از تقنینی و قضایی در شکل و سیمای مغشوش کالبدی فضایی نظام سکونتگاهی و عدم تحقق اهداف طرح های توسعه شهری و برخورد رویه قضایی مشهود است. با بررسی و ارزیابی سیاست شهرسازی و معماری کشور در یک فرایند زمانی مکانی و موضوعی عوارض شواهد و مستندات پدیدارشده نشان می دهد سند ضوابط شهرسازی و معماری طرح های توسعه شهری از نظر حقوقی از مهم ترین اجزای این طرح ها بوده و نسبت به دیگر قسمت های طرح واجد ارزش حقوقی و الزام آوری بیشتری هستند. قسمتی از این ضعف ناشی از وجود ایرادها یا مسائل انکارناپذیر است که تعبیر مناسب و فراگیر برای آن عنوان «ناکارآمدی نظام حقوقی شهرسازی» است که پیامد آن قانون گریزی، تمایل کم به قانون پذیری و بی عدالتی است. با توجه به مطالب یادشده این سؤال مطرح می شود جایگاه حق به شهر در مصوبه های شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در روش شناسی طرح های توسعه شهری ایران تا چه اندازه رعایت شده است؟
مواد و روش هاروش تحقیق حاضر از لحاظ غایت تحقیق یک تحقیق کاربردی به شمار می آید، زیرا با به انجام رسیدن مطالعات ، نتایج آن در چگونگی برنامه ریزی شهری و نحوه مطالعه ، بررسی و تهیه طرح های شهری قابل استفاده خواهد بود. نوع استدلال به کار رفته در این تحقیق بر شیوه استقرایی قیاسی استوار شده است . این نوع استدلال علمی ترین شیوه است . به این ترتیب امروزه در روش علمی مهم ترین جنبه های روش قیاسی و استقرایی ترکیب می شود و مورد استفاده قرار می گیرد. در این راستا، چارچوب و جهت گیری تحقیق با تمسک به قضایا و معلومات کلی تعیین شد و به موجب آن مسئله تحقیق ، هدف اصلی، سؤال اصلی، ابزارها و روش های انجام تحقیق تعیین و تبیین شدند. در ادامه با استفاده از استدلال استقرایی و چارچوب های تعیین شده در طرح تحقیق اطلاعات مورد نیاز تهیه و در دسته بندی مناسب ارائه شد. در این خصوص راه کار دستیابی به اطلاعات قابل تطبیق ، استفاده از اطلاعات وضع موجود و پیشنهادی طرح های مصوب توسعه شهری در ادوار متوالی است که به آن پرداخته شده است . اطلاعات دیگر از بررسی منابع موجود و بررسی های مستقیم محقق در این خصوص جمع آوری و تهیه شده است . در نهایت نیز با استدلال قیاسی و بهره گیری از اطلاعات گردآوری شده ، بررسی ها با تمسک به عقل و قضایای کلی مورد جمع بندی قرار گرفته که نتیجه آن به شکل ارائه علل و ریشه های مشکلات در روش شناسی طرح های توسعه شهری در ایران ، در تهیه طرح های توسعه شهری و راه حل ها از منظر حق به شهر در سیاست گذاری شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، بیان شده است .
یافته هانتایج تحقیق نشان داد در مجموع و در میان کلیه منابع مورد بررسی، بیشترین درصد فراوانی و تأکید موضوعی، بر محورهای نقد رویکرد (31 درصد)، نقد فرایند (27 درصد)، تحقق پذیری (14 درصد) و نقد ابزارها و روش های طرح های توسعه شهری (10 درصد) پی ریزی شده که نشان دهنده تأکید اصلی اساتید و حرفه مندان این رشته بر این حوزه ها است. بدیهی است بخش قابل توجهی از عوامل مؤثر بر عدم تحقق طرح های توسعه شهری، مربوط به سه حوزه دیگر رویکردها و فرایندهای نادرست و ابزارها و روش های نامناسب است. هم از این روست که جهت گیری اصلی این پژوهش، بر پایه اصلاح سه گانه رویکرد، فرایند و ابزار طرح های توسعه شهری با استفاده از دانش آینده پژوهی است. با این توضیحات، در ادامه به تفکیک در هر یک از این سه حوزه، به فراتحلیل وضعیت مؤلفه های هر دسته پرداخته شده و مهم ترین نتایج آن ها استخراج می شود. در فراتحلیلِ نقد «رویکرد» طرح های توسعه شهری مهم ترین عواملی که برشمرده خواهد شد، در قالب پنج دسته طبقه بندی می شود: • عدم کارایی بهینه• فقدان جامع نگری• محدودیت شناختی و محدودیت اطلاعات • عدم پیش بینی صحیح آینده • مشکلات ساختاری و محتوایی
نتیجه گیرییکی از اقدامات مهم اصلاح، شرح خدمات تهیه طرح ها است که در ادامه، کلیات شرح خدمات پیشنهادی این مقاله به همراه اسناد تولیدی آن ها ارائه شده است. در این نوع تحقیقات روش های استقرایی و قیاسی با هم ترکیب می شوند. نحوه به کار گیری ای ن پارادایم در قسمت های مختلف تحقیق به این قرار بود که مفاهیم و انواع طرح ها، بررسی میزان مؤفقیت طرح ها در ایران ، همگرایی ها و واگرایی در طرح های توسعه شهری و مانند آن در چارچوب روش استقرایی و به بیانی در دنیای عینی انجام شد و ریشه یابی علل مشکلات در روش شناسی طرح ها و جمع بندی، مقایسه تطبیقی و ارائه نظریه و متدهای جدید برنامه ریزی از طریق روش قیاسی و در دنیای ذهنی انجام پذیرفت. در واقع تحقیق حاضر از یکسو از پارادیم اثبات گرا و از سوی دیگر، از پارادایم های نو اثبات گرا و پدیدار شناسی بهره مند شد. با انجام این تحقیق ، ضمن به دست آمدن نقشه های لازم برای انجام مطلوب طرح های توسعه شهری، شرایط برای نظارت بر کیفیت انجام را نیز فراهم می کند و بستر شناخت هر چه بهتر نتایج مفید طرح مهیا می شود. این تحقیق به کارفرما و یا استفاده کنندگان از نتایج این پژوهش این امکان را می دهد تا معیارهایی برای ارزیابی دقت ، صحت و روایی و اعتبار انجام طرح های توسعه شهری در ایران از منظر حقوقی حق به شهر به وجود بیاید.
ارزیابی تناسب سرزمین و اولویت بندی مکان های دفن پسماند شهرستان زاهدان با استفاده از تکنیک PROMETHEE(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
38 - 53
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، روش ﺗﺮکیﺒی با هدف ارزیابی تناسب سرزمین به منظور مکانیابی دفن پسماندهای شهری در شهرستان زاهدان ارائه شده است. ابتدا معیارهای مؤثر بر انتخاب محل دفن با توجه به شرایط منطقه و با نظر خبرگان (پرسشنامه دلفی) بررسی و 18 زیرمعیار در دو گروه، معیار اکولوژیکی و معیار اجتماعی اقتصادی تعیین و با استفاده از (ANP) در نرمافزار Super Decision 3.2 وزنهای هر معیار محاسبه، ضمن استاندارسازی با منطق فازی و بولین، لایههای هر یک از این معیارها در نرمافزار 10.3 ARC GIS تهیه شد. با تلفیق معیارها (WLC)، در نهایت منطقه مطالعهشده در پنج کلاس قابلیت اراضی شامل: فاقد توان، توان کم، توان متوسط، توان زیاد و توان خیلی زیاد طبقه بندی که بیشترین سطح منطقه را طبقه فاقد توان (76/99 درصد) و مناطق مناسب حدود 231/0 درصد منطقه مطالعهشده را به خود اختصاص داده است. با شناسایی مکانهای مناسب دفن، با نرمافزار PROMETHEE اولویتبندی 22 مکان در شهر زاهدان و 35 مکان در شهر نصرتآباد، انجام و مناسبترین مکانها برای کاربری دفن معرفی شد. با توجه به میزان رشد جمعیت شهرستان زاهدان در سال 1420 جمعیت به 611374 نفر خواهد رسید، که محدودهای شناساییشده دارای اولویت (بیشترین توان) ظرفیت پذیرش پسماند برای 20 سال آینده را دارد. همچنین، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﺤﻠیﻞ حساسیت اﻧﺠﺎمﮔﺮﻓﺘﻪ روی اوزان به روش تکپارامتری و (GAIA) مشخص شد، ﮔﺰیﻨﻪهای اﻧﺘﺨﺎبﺷﺪه ﻣﻨﺎﺳﺐ و دارای اﺳﺘﺤکﺎم ﻻزم هستند.
تحلیل ساختار مکانی کاربری ها و روابط متقابل آن ها بر فرآیندهای بوم شناختی دمای سطح زمین، مطالعه موردی: استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در توسعه پایدار ابعاد کالبدی مناطق انسان ساخت اهمیت زیادی دارد. این مقاله، به منظور کمّی کردن الگوی رشد مناطق انسان ساخت، ارتباط نواحی ساخته شده شهرستان های استان گلستان با دمای سطح زمین با استفاده از شش سنجه سیمای سرزمین تعداد لکه، شاخص بزرگ ترین لکه، شاخص شکل، نزدیک ترین فاصله اقلیدسی، تجمع و کوهژن مورد بررسی قرار می دهد. انتخاب سنجه ها باید براساس معیارهایی مانند استقلال بین سنجه ها باشد. بررسی آماری همبستگی بین سنجه ها نشان داد که همبستگی بین آن ها وجود ندارد. سنجه های سیمای سرزمین با استفاده از نرم افزار Fragstats استخراج شد. نتایج تحلیل سیمای سرزمین نیز نشان داد که شهرستان گرگان دارای بالاترین ساختار همگن و شهرستان مراوه تپه دارای نامناسب ترین ساختار مناطق انسان ساخت است. مطالعات علم بوم شناسی سیمای سرزمین بر اهمیت ساختار مکانی بر فرآیندهای بوم شناختی استوار است. به همین منظور، ارتباط آماری بین ساختار و دمای سطح زمین با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون بررسی شد. اطلاعات دمای سطح زمین نیز با از داده های سنجنده مادیس استخراج گردید. نتایج نشان داد که بین سنجه ساختار شکلی و دمای سطح زمین ارتباط معناداری وجود دارد. مناطق انسان ساخت که دارای ساختار شکلی پیچیده تری هستند و دمای سطح زمین در این مناطق نسبت به سایر مناطق بیش تر می باشد.
ارزیابی جایگاه گردشگری بافت تاریخی شهر یزد در روند مدل تخریب خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس الگوی «تخریب خلاق»، وقتی ثروت در جامعه انباشته و توزیع می شود، آن جامعه باید متحول شده و از شیوه سنتی خود به یک چیز جدید و مناسب تر تبدیل شود تا به مرحله بعدی توسعه برسد. این روند هم خلاقانه و هم مخرب بوده و یک نوسازی پویا است که می تواند ساختار سنتی قدرت و ثروت را پشت سر بگذارد. این تحول بیانگر پیوند میان منابع اقتصادی و تحقیق و پژوهش و عامل حرکت روبه جلو درراه نوآوری و رسیدن به پویایی است.از طریق این مدل می توان جایگاه یک سایت گردشگری را در مراحل پنج گانه آن ارزیابی و به تناسب آن اقدام به برنامه ریزی نمود. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت، اسنادی پیمایشی است. گردآوری داده ها با استفاده از بازدید میدانی و پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش، ساکنان بافت تاریخی شهر یزد می باشد. تعداد 380 نفر به عنوان نمونه بر اساس فرمول کوکران و به شیوه طبقه ای تصادفی انتخاب و مورد آزمون قرارگرفته است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته و درنهایت نتایج با بررسی تطبیقی مراحل و خصوصیات مدل تخریب خلاق استخراج گردیده است. بر اساس تحلیل های صورت گرفته، میزان رضایتمندی ساکنان از گردشگری و فعالیت های مرتبط در حد بالا بوده اما نگرانی آن ها از ناهنجاری های به وجود آمده مشهود می باشد. با توجه به حمایت هایی که از خلاقیت و کارآفرینی صورت گرفته، میزان سرمایه گذاری ها افزایش یافته و در جهت تلفیق کاربری های سنتی و مدرن می باشد. بر اساس یافته های تحقیق، محدوده موردمطالعه در مرحله کالای پیشرفته قرار داشته که می بایست برنامه ریزان به ویژگی های این مرحله توجه نموده و راهبردها و اهداف متناسب با آن تعیین نمایند.
تلفیق روش وزن دهی عینی کریتیک با روش کوداس و ویکور به منظور انتخاب مکان های مستعد احداث بیمارستان (مطالعه موردی: منطقه 5 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدمات بهداشتی و درمانی از مهم ترین خدمات شهری بوده که دسترسی مناسب به مراکز ارائه دهنده این خدمات بسیار مهم و حیاتی است. مسئله تعیین مکان بهینه بیمارستان یک مسئله دشوار تصمیم گیری چند معیاره است و استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی موجب بهبود عملکرد آن می شود. در این تحقیق به منظور تعیین مکان بهینه احداث بیمارستان در منطقه 5 تهران از تلفیق سیستم های اطلاعات جغرافیایی و تصمیم گیری چند معیاره استفاده شده است. بدین منظور ابتدا معیارهای موثر در فرایند تعیین مکان بهینه بیمارستان با مرور ادبیات و نظرات کارشناسان انتخاب شده و لایه مکانی هر معیار تهیه شده است. در گام بعدی تعداد 10 سایت در این منطقه انتخاب شده و مقادیر معیارها برای هر کدام محاسبه شده است. آنگاه با استفاده از روش وزن دهی اهمیت معیارها از طریق همبستگی بین معیارها (کریتیک) وزن معیارها تعیین شده است. نتایج وزن دهی نشان داد که معیار آسیب پذیری لرزه ای موثرترین معیار در فرایند تصمیم گیری است. در مرحله بعد به وسیله دو روش تصمیم گیری چند معیاره ارزیابی ترکیبی مبتنی بر فاصله (کوداس) و ویکور ارزیابی و رتبه بندی سایت ها انجام شده و نتایج بیانگر تشابه عملکرد دو روش بوده است. نتایج رتبه بندی دو روش نشان داد که سایت شماره 7 و سایت شماره 1 به ترتیب بهترین و نامناسب ترین مکان جهت احداث بیمارستان می باشند. جهت ارزیابی صحت رتبه بندی روش ها، نتایج رتبه بندی دو روش با رتبه بندی صورت گرفته توسط کارشناسان مورد مقایسه قرار گرفت. ارزیابی صحت روش ها نشان داد که روش کوداس به منظور انتخاب مکان بهینه بیمارستان از صحت بالاتری نسبت به روش ویکور برخوردار است.
محاسبۀ ارتفاع و تعداد طبقات ساختمان ها در سقف شیبدار با استفاده از دادۀ لیدار و تصاویر اولتراکم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتفاع ساختمان از عوامل مهم در ساماندهی منظر شهری و از پارامترهای تأثیرگذار بر تراکم شهری است. استفاده از روش ها و ابزارهای نوین، نقش مهمی در استخراج ارتفاع ساختمان ها دارد. یکی از این ابزارها، [1]LIDAR است که یک فناوری نسبتاً جدید و یک روش سریع برای نمونه برداری با چگالی و دقت بالا درجهت به دست آوردن مدل های دیجیتال از سطح زمین (DSM[2]) است. آنچه در این پژوهش مدنظر بوده، ارزیابی استفاده از یک ابزار نوین در برنامه ریزی شهری مبنی بر استخراج ارتفاع ساختمان ها و تعداد طبقات ساختمانی است که با استفاده از ابرنقاط لیدار و تصاویر اولتراکم در دو مرحله آشکارسازی ساختمان ها و محاسبه تعداد طبقات آن ها، در محدوده ای از شهر بندر انزلی به مساحت 23 هکتار (شامل 417 ساختمان) و با استفاده از نرم افزارهای ARCGIS،[3]ENVILIDAR کلاسه بندی و استخراج شدند. تمامی الگوریتم های به کارگرفته شده، سیستم را قادر کرد تا ساختمان ها به صورت موفقیت آمیز از داده های لیدار استخراج شوند. داده های به دست آمده و تطبیق آن ها با نمونه های برداشت شده در پیمایش میدانی، نشان دهنده دقت مرز و طبقات استخراج شده است. به طورکلی سیستم پیشنهادی از نظر کامل بودن، صحت و تطابق داده ها دارای عملکرد خوبی است. با توجه به یافته های تحقیق می توان گفت تکنولوژی لیدار هوایی قابلیت فوق العاده ایدر جمع آوری نمونه های بسیار دقیق و متراکم از اندازه گیری های ارتفاعی سطح زمین فراهم کرده است و می توان ابعاد جدیدی از جزئیات دقیق ارتفاع ساختمان ها را به طور اتوماتیک و کار آمد از داده های لیدار هوایی استخراج کرد. [1] - Light Detection and Ranging [2] - Digital Surface Model [3] - Environment for Visualizing Images Light Detection and Ranging
کارایی روش های فازی در ناحیه بندی مناطق شهری با استفاده از تصاویر پنکروماتیک HR-PR(مطالعه موردی: شهر قشم)
حوزههای تخصصی:
روند توسعه ی شهری مانند یک روند فازی است؛ بنابراین ناحیه بندی فازی و پایش فضای شهری با استفاده از تصاویر پنکروماتیک HR-PRS، یکی از بهترین ابزارها در مدیریت و برنامه ریزی شهری محسوب می شود. از این رو در این نوشتار با هدف بررسی کارایی عملکرد روش های خوشه بندی فازی جهت ناحیه بندی در محدوده شهری قشم از تصاویر پنکروماتیک HR-PR سنجنده GeoEye-1 استفاده شده است. در این باره جهت بررسی عملکرد الگوریتم-های FWS ، MSA ، IDF و CFM با استفاده از نرم افزار MATLAB، 6 معیار کیفی مختلفی در سه دسته مکانی، رادیومتریکی و مکانی-رادیومتریک تعریف شده است. در ادامه با استفاده از این روش ها و بر اساس ویژگی های فازی به ادغام تصاویر ورودی پرداخته و با استفاده از روش خوشه بندی فازی و خروجی ادغام که ماهیتی فازی دارد، به ناحیه بندی محدوه ی شهری مورد مطالعه اقدام گردید. نتایج پژوهش کارایی روش های ناحیه بندی پیشنهادی را از منظر تشخیص پدیده ها و عوارض مکانی و انسانی و استخراج دقیق اطلاعات از تصاویر ماهواره ای تأیید می نمایند. در این میان روش FWS بهترین عملکرد را در ناحیه بندی مناطق شهری از خود نشان داده است. بنابراین، طبق نتایج تحقیق استفاده از الگوریتم های خوشه بندی و ویژگی های فازی یک روش مناسب و بهینه برای تلفیق اطلاعات تصویر ماهواره ای HR-PRS از یک منطقه ی شهری با هدف ناحیه بندی است.
تاثیر کرونا بر بافت های تجاری با رویکرد اقتصادی (نمونه مورد مطالعاتی محدود بازارگل محلاتی منطقه 14 شهرداری تهران)
حوزههای تخصصی:
وضعیت شهرهای امروز در جهان نسبت به پیش از شیوع کرونا تغییرات بسیاری را به خود دیده است و فضاهای عمومی و راسته های تجاری بیشترین آسیب های اقتصادی را متحمل شده اند. این پژوهش در تلاش است تا با هدف ارتقای سطح اقتصادی محدوده به ارزیابی برنامه ریزی های مدیران شهری در رابطه با اقتصاد محدوده گل محلاتی واقع در منطقه14 شهرداری تهران در شرایط کرونایی بپردازد و نیز به بررسی پتانسیل های موجود در راستای هوشمندسازی این محدوده پرداخته شود که بنا به پرسشنامه های پر شده توسط کسبه این محدوده فرضیه اول یعنی عدم وجود برنامه ریزی توسط مدیران شهری طی چند ماه گذشته تایید می شود که بنا به بررسی های صورت گرفته نتیجه نشان می دهد که تأثیر مدیران شهری و برنامه ریزی های آن بر اقتصاد محدوده در شرایط کرونا قابل توجه نبوده است و ضریب R بدست آمده برابر با مثبت 986/0 می باشد و این یعنی تأیید فرضیه یاد شده و فرضیه دوم یعنی وجود پتانسیل ها و زمینه های مناسب برای هوشمندسازی اقتصادی محدوده نیز بررسی قرار گرفته که نتایج نشان می دهد که بهره گیری از پتانسیل های موجود در راستای هوشمندسازی میتواند سبب ارتقاء اقتصادی محدوده مورد مطالعاتی گردد و این دو مؤلفه با یکدیگر دارای تأثیر معناداری هستند و ضریب R بدست آمده که برابر با مثبت 989/0 می باشد یعنی تایید فرض دوم پژوهش است. روش پژوهش حاضر از طریق رگرسیون خطی بوده و با توجه به تایید هر دو فرض به ارائه راهکارهایی در راسنای رفع مشگلات فعلی در محدوده مورد مطالعاتی پرداخته می شود.
Bio-urban design and the Hidden Rules of Nature(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
There was a turning point in each period of time which human has discovered a new sight about the world and nature order in a way, and then has presented this relation by numeral, artful and industrial language. Biourbanism focuses on the urban organism, considering it as a hyper complex system, according to its internal and external dynamics and their mutual interactions. Nowadays when it is talked about technology, different kinds of cars and big buildings are stroked in human mind؛ It is clear that if the technology result which is the answer of fundamental human needs is considered, it almost will be clear the reason of some circumstances, that each industrial or structural phenomena has been inspired from which natural alive pattern, so it has to be a relation with logical and scientific principles between mechanical system and alive constant system. The main aim of using important nature achievements is that instead of recreating from alive fauna , study nature principles and their consistency because all things in nature are powers balance , so that world has structure , therefore architectures and experts commissions and trainings to find better solution for symbiosis with nature serves as today world need. Bio urbanism endorses principles of geometrical coherence, Biophilic design, Bio Architecture, Bio mimesis, etc. in practices of design and also new urban policies and, especially Bio politics, to promote urban revitalization by ensuring that man-made changes do not have harmful effects to humans.