فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۲۱ تا ۴٬۲۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
355 - 373
حوزههای تخصصی:
در عصرکنونیِ بازار انرژیِ جهان، شناسایی عدم قطعیت ها و پیشران های کلیدی اثرگذار بر وضعیت آینده ی سیستم موردبرنامه ریزی به عنوان جزء لاینفک مطالعات آینده پژوهانه در بستر محیط متلاطم و پویای کنونی امری ضروری است؛ دراین صنعت تنها برنامه ریزی سنتی و مرسوم حرف نهایی را نمی زند، بلکه وضعیت واستراتژی های سیاسی کشورها، قواعد محیط زیستی، فناوری و فناوری آینده و... می توانند نظم بازار انرژی را برهم زنند. برنامه ریزی توسعه فضایی مبتنی بر صنعت نفت و گاز نیز دچار این نامعلومی ها و عدم قطعیت ها خواهد شد. به همین منظور برای شناسایی عدم قطعیت ها و نیروهای پیشران اثرگذار بر برنامه ریزی فضایی مبتنی بر حوزه نفت و انرژی، مطالعات آینده نگاری ضروری است؛ در این میان استان کرمانشاه با وجود ذخایر و پتانسیل های متعدد نفت و گاز باید نسبت به تحولات حوزه ی انرژی حساسیت داشته باشد؛ تا با اتخاذ راهبردهای مناسب در آینده، درصدد توسعه متوازن، افزایش سطح توسعهیافتگی و کاهش عدم تعادل های فضایی مرکز-پیرامون، گام بردارد. در این زمینه پژوهش پیشِ رو از روش آینده نگاری به شیوه ی سناریو نگاری بهره گرفته است. نخست با مطالعه اسناد ملی و فراملی و کارگاه آینده نگاری، 83 پیشران در حوزه صنعت انرژی استخراج شد؛ سپس به روش خوشه بندی، 21 خوشه اصلی شناسایی شد؛ در ادامه با استفاده از ماتریس "اثرگذاری/اثرپذیری" 6 عدم قطعیت کلیدی(بحرانی) شناسایی شد؛ در نهایت نیز با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل (CIB) در نرم افزار سناریوویزارد به ترسیم آینده های بدیل در سه سناریوی: ناپایداری، آرمانی، فعالانه و رقابت پذیر پرداخته شد. با کاربست جوهره ی دانشی ناشی از تصویرسازی این سناریوها، زمینه مناسبی جهت تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های پابرجای آتی در استان فراهم می شود.
ارزیابی کیفیت زندگی ذهنی- ادراکی در مناطق شهری و تبیین عوامل مؤثر بر آن مطالعه موردی: شهر کنارک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
51 - 64
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی است که برای ترسیم توسعه رفاه در یک جامعه به کار می رود و دارای دو وجه ذهنی (کیفی) و عینی (کمی) است. سنجش کیفیت زندگی در بُعد ذهنی به منظور پایش برنامه های توسعه در مناطق شهری از ضرورت های اساسی است. ازاین رو شهر کنارک که دریکی از محروم ترین مناطق کشور (جنوب استان سیستان و بلوچستان) ازلحاظ بیش تر شاخص های توسعه یافتگی و کیفیت زندگی قرارگرفته است، ضرورت و ارزش این پژوهش را دوچندان می نماید؛ بنابراین پژوهش حاضر باهدف ارزیابی کیفیت زندگی ذهنی- ادراکی و تبیین برخی عوامل مؤثر بر آن در شهر نامبرده انجام گرفت. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و اخذ اطلاعات میدانی آن مبتنی بر تکمیل پرسش نامه و به روش تصادفی ساده گردآوری گردید. جامعه آماری تحقیق کلیه خانوارهای ساکن در شهر کنارک شامل 7975 خانوار بوده است. نمونه آماری با استفاده از روش کوکران 310 نفر محاسبه شد. روایی ابزار تحقیق (پرسش نامه) با بهره گیری از دیدگاه افراد متخصص و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ با ضریب 898/0 تأیید شد. یافته ها با روش های آماری آزمون t تک گروهی، تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون، با بهره گیری از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که کیفیت زندگی ذهنی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- محیطی کم تر از حد متوسط و باارزش میانگین (85/2) می باشد. درعین حال نتایج حاصل از تحلیل یافته ها بیانگر آن است که شاخص های میزان تحصیلات خانوار، وضعیت شغلی، متوسط مالکیت زمین و کالاهای بادوام در کنار میزان تقدیرگرایی، باکیفیت زندگی ذهنی رابطه معناداری دارند، ولی بین نوع مالکیت مسکن و کیفیت زندگی ذهنی ارتباط زیادی وجود ندارد.
تحلیلی بر زیست پذیری شهری با تاکید بر شاخص مسکن (مطالعه موردی: کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکردهای گوناگونی برای حل مسائل و مشکلات موجود در شهرها مطرح و به کار گرفته شده اند. عوامل متعددی در زیست پذیری یک مکان تأثیر دارند که از جمله آن ها می توان به حضور مردم، کاربری مختلط، مسکن، ایمنی و امنیت، حس تعلق، کارایی و محیط زیست اشاره کرد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل زیست پذیری شهری کلانشهر مشهد با تاکید بر شاخص مسکن می باشد. روش تحقیق این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. از نرم افزارهای GIS، SPSS و مدل ویکور و آنتروپی برای تحلیل اطلاعات استفاده شده است. براساس سرشماری نفوس و مسکن سال 1390، تراکم نفر در واحد مسکونی در شهر مشهد 4/3 نفر می باشد. بیشترین سرانه مسکونی با 9/56 و 8/56 مترمربع مربوط به منطقه 13 و 8 بوده است. همچنین کمترین سرانه با 7/20 و 1/20 در منطقه 4 و 5 مشاهده می شوند. به لحاظ شاخص های قدمت، دوام، مالکیت، دسترسی به فاضلاب شهری و قیمت مسکن بهترین وضعیت به ترتیب مربوط به مناطق 12، 12، 1، 11 و 1 می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که منطقه 11 کلانشهر مشهد، بهترین منطقه از نظر شاخص مسکن می باشد. پس از منطقه 11، مناطق 10 و 9 به لحاظ مسکن دارای بهترین شرایط می باشند. بدترین منطقه هم به لحاظ مسکن، به ترتیب مناطق 5، 4 و 13 می باشند. حدود 38 درصد مناطق شهر مشهد در سطح بسیار نامطلوب مسکن به لحاظ زیست پذیری شهری قرار دارند.
نقش پیکره بندی فضایی در اجتماع پذیری سکونتگاه های غیر رسمی مطالعه موردی: محله های حصار و دیزج شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
57 - 72
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر به دلایلی مانند رشد جمعیت، افزایش مهاجرت و عدم امکان تهیه مسکن به وسیله اکثر این مهاجران، انبوهی از سرپناه های غیرقانونی، بدون رعایت اصول ساخت وساز و به صورت درهم تنیده شکل گرفته است. از این سرپناه ها با عناوینی چون سکونتگاه های غیررسمی یاد می کنند که دچار معضلات بسیاری از جمله عدم تأمین زیرساختها و دسترسی به خدمات هستند. از موضوعات قابل توجه در این نواحی، توجه به فضاهای اجتماعی به عنوان مدار اصلی زندگی شهری می باشد. در این رابطه ویژگی های کالبدی- فضایی بستر این سکونتگاه ها، با نقش بی بدیل در شکل دهی به فعالیت های اجتماعی، محور پژوهش حاضر می باشد که با هدف تحلیل نقش پیکره بندی فضایی محلات غیررسمی بر اجتماع پذیری، دو سکونتگاه حصار و دیزج در شهر همدان را مورد کنکاش قرار داده است. در این پژوهش کاربردی از روش تحقیق ترکیبی بهره گرفته شد. در مرحله نخست، در روشی کمی و در راستای نظریه حرکت طبیعی، با استفاده از روش چیدمان فضا و نرم افزارهای تخصصی Arc gis و Ucl depth map، چیدمان فضاها و نقش آنها بر رفتارهای اجتماعی شهروندان تحلیل شده است تا از این طریق بتوان عوامل کالبدی- فضایی مؤثر بر اجتماع پذیری در فضاهای شهری را مورد کنکاش قرار داد. سپس در راستای اعتبارپذیری و تصدیق پذیری بیشتر نتایج پژوهش، یافته های حاصل از روش کمی چیدمان فضا، از طریق روش کیفی نقشه شناختی مورد بازبینی و مقایسه تطبیقی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که پیکره بندی فضایی از طریق پنج شاخص کنترل، اتصال، همپیوندی، عمق فضا و شاخص ترکیبی خوانایی به طور معنی داری بر روند اجتماع پذیری سکونتگاه های غیررسمی اثرگذار است و به طور معنی داری منجر به افزایش میزان حضور، حرکت، تماس چهره به چهره، مکالمه افراد در فضا )به عنوان پیش شرطهای اولیه و اصلی شکل گیری تعاملات اجتماعی( و در نهایت اجتماع پذیری سکونتگاه های غیررسمی می شود. از تحلیل ها می توان نتیجه گرفت که نقشه های روش کمی چیدمان فضا، همپوشانی مناسبی با نقشه های کیفی شناختی دارند و مقایسه تطبیقی هر دو روش نشان می دهد که پیکره بندی فضایی درخت مانند و ممتد محله دیزج موجب استقرار الگوی حرکتی و به الطبع ایجاد تعاملات اجتماعی در بخشهای میانی این محله شده اما در محله حصار با ساختاری بوته مانند بسترهای جذب الگوی حرکتی و رفتارهای اجتماعی افراد در سطح محله پخش شده و منجر به اثرات اجتماعی- فرهنگی متفاوتی گردیده است.
ارزیابی فضایی عوامل تأثیرگذار بر آسیب پذیری اجتماعی شهرهای ساحلی (مطالعه موردی: شهرهای استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: امروزه مناطق ساحلی و شهرهای واقع در آن به عنوان مهم ترین اجزا و عناصر تشکیل دهنده نظام شهری محسوب می گردند. شهرهای ساحلی همواره در معرض آسیب های ناشی از مخاطرات محیطی و انسانی قرار دارند و بی توجهی به آن ها، مشکل ساز خواهد بود. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است که مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای و آماری انجام گرفته است. ابتدا عوامل مؤثر بر میزان آسیب پذیری اجتماعی شهرها مشخص گردید و سپس تمام شهرهای مورد در گروه های همگن طبقه بندی شدند و از طریق مدل GWR مورد ارزیابی فضایی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که به ترتیب عوامل عدم دسترسی به منابع انرژی و سوخت، اجتماعی، کالبدی، اقتصادی، جمعیت وابسته، عدم دسترسی به منابع آب آشامیدنی سالم و شناوری جمعیت دارای بیشترین تأثیر بر آسیب پذیری اجتماعی شهرهای مورد مطالعه بودند. همچنین نتایج مدل تحلیل خوشه ای مشخص نمود که شهرها در پنج خوشه طبقه بندی می شوند. نتایج: می توان گفت که عوامل به دست آمده تقریبا تمام دلایل زیربنایی آسیب پذیری اجتماعی را پوشش می دهد. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده باید بیشترین سرمایه گذاری برای رفع مشکل آسیب پذیری در زمینه عدم دسترسی به انرژی و منابع سوخت صورت پذیرد، زیرا آسیب پذیری خانوارها بیشتر در این زمینه است. همچنین به دلیل وضعیت اجتماعی – اقتصادی مشابه خانوارهای شهرهای استان بوشهر، میزان آسیب پذیری اجتماعی اکثر شهرهای این استان نزدیک به هم می باشد. در نهایت می توان این گونه نتیجه گیری کرد به دلیل وضعیت نامناسب اقتصادی و اجتماعی خانوارهای ساکن در شهرهای ساحلی و همچنین وقوع مخاطرات طبیعی پر تعداد در این ناحیه، افراد ساکن این شهرها آسیب پذیری اجتماعی زیادی دارند.
مقایسه روش های بیشترین شباهت، ماشین بردار پشتیبان و شبکه عصبی مصنوعی در آشکارسازی سطوح نفوذناپذیر شهری با استفاده از تصویر با قدرت تفکیک مکانی بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
185 - 200
حوزههای تخصصی:
سطوح نفوذناپذیر عامل مهمی در نظارت بر توسعه شهری و کیفیت محیط زیست است. به همین دلیل، شناخت این سطوح پیش شرطی برای رسیدن به توسعه پایدار شهری خواهد بود. هر چند روش های گوناگونی برای تشخیص و مطالعه این سطوح وجود دارد ولی تعیین دقیق و مقرون به صرفه این سطوح، هنوز یک چالش مهم برای پژوهشگران شهری است. با توجه به افزایش دسترسی به داده های سنجش از دور، در این پژوهش با استفاده از تصویر سنجنده GeoEye سال 2009، دقت روش های سه گانه طبقه بندی بیشترین شباهت، شبکه عصبی مصنوعی و ماشین بردار پشتیبان را در تعیین سطوح نفوذناپذیر در بخشی از شهر بندرعباس بررسی و مقایسه شده است. به این منظور، بعد از انجام عملیات پیش پردازش های لازم بر روی تصویر، با استفاده از آلگوریتم های مورد اشاره، پنج کلاس خیابان و ساختمان (به عنوان سطوح نفوذناپذیر)، بدنه آبی، پوشش گیاهی و زمین بایر (به عنوان سطوح نفوذپذیر شهری) برای هر سه روش، استخراج شدند. برای ارزیابی نتایج، روش های دقت کلی، ضریب کاپا، دقت کاربر و تولیدکننده مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که روش ماشین بردار پشتیبان با دقت کلی7/94 درصد و ضریب کاپا 93/0، نسبت به روش شبکه عصبی مصنوعی (با دقت صحت کلی 1/93 درصد و ضریب کاپا 90/0) و روش بیشترین شباهت (با دقت صحت کلی 2/92 درصد و ضریب کاپا 89/0)، دارای دقت بهتری است. مطالعه حاضر هرچند نشان داد که روش ماشین بردار پشتیبان دارای صحت بالاتری بود اما با این وجود، دقت روش های بیشترین شباهت و شبکه عصبی مصنوعی نیز در تعیین سطوح نفوذناپذیر، مناسب و قابل قبول بوده و پردازش تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بالا با این روش ها، می تواند سطوح نفوذناپذیر را تشخیص دهد.
تحلیل رویکردهای حاکم بر مدیریت شهری مشهد درباره توان یابان و معلولان شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1175 - 1197
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، تصویری کامل از فعالیت پنج دوره شورای اسلامی شهر مشهد درباره «شهر و معلولان در شهر مشهد» ارائه شده است. شیوه مطالعه توصیفی-تحلیلی بوده و با بهره گیری از روش های کمی-کیفی انجام شده است. در گام اول، با مطالعه منابع داخلی و خارجی، جهت گیری های کلی برنامه ریزی ها در راستای حضور معلولان در فضای شهر مشخص شد. در ادامه، در قالب تکنیک های تحلیل فضایی، الگوی پراکنش معلولان در شهر مشهد سنجیده شد. نتایج بیانگر الگوی خوشه ای در استقرار توان یابان در شهر و ضرورت توجه به این الگو در برنامه ریزی ها را مطرح کرده است. سپس با مراجعه به آرشیو مصوبات شورا (شامل 4530 مصوبه و بررسی هریک از آ ن ها) به شناسایی مصوبات مرتبط با معلولان، شامل 89 مصوبه (96/1 درصد کل مصوبات و میانگین ۱۸ مصوبه برای هر دوره) و ذخیره سازی آن ها در فایل اکسل اقدام شد. دسته بندی از داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی صورت گرفت. در ادامه بهره گیری از روش تحلیل محتوا (در قالب کدگذاری باز، محوری و انتخابی)، رویکردهای حاکم بر برنامه ریزی هر دوره و درنهایت کل دوره درباره ارتقای فضای شهر برای توان یابان را آشکار کرد. نتایج در کدگذاری باز، شناسایی ۱۲ موضوع کلیدی در کدگذاری محوری، چهار محور مهم و در کدگذاری انتخابی، سه مقوله مرکزی حضورپذیری، توجه به نیازهای اولیه و توجه به ارتقای جایگاه اجتماعی، سلامت و بهداشت توان یابان بود. تفسیر اطلاعات، حاکی از تغییر در رویکردهای هر دوره شورا در موضوعات گوناگون بود. نتایج بیانگر نبود رویکرد منسجم و هماهنگ در دوره های موردنظر در مواجهه با معلولان در فضای شهر مشهد است. از دیگر سو، محور رویکردها، عمدتاً حمایتی (تکیه بر وابستگی فرد توان یاب به دیگران در فضا)، به جای مناسب سازی (تکیه بر بهبود وضعیت فضای شهر برای حضور قائم به ذات و مستقل فرد توان یاب) است. در همین راستا پیشنهادهایی در قالب سه دوره زمانی کوتاه، میان مدت و بلندمدت ارائه شده است.
ارزیابی اثرات الگوی توسعه معدنی- صنعتی در ایرانِ مرکزی (مورد شناسی: اثرات مجتمع چادرملو بر شهرستان بهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اثرگذاری اقدامات توسعه ای در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی یکی از مؤلفه های مهم در موفقیت یا شکست اقدامات و الگوهای توسعه محسوب می شود؛ به طوری که ارزیابی جامع اثراتِ اقدامات و الگوهای توسعه با دیدی کل نگر، زمینه ارزیابی کامل اثرات و نیل به الگوی اثرگذاری مراکز معدنی- صنعتی را ممکن می کند. در همین راستا پژوهش حاضر با دیدگاه ارزیابی اثرات جامع و با بررسی تأثیرات معدن چادرملو بر شهرستان بهاباد، در جستجوی میزان تأثیرگذاری مراکز معدنی- صنعتی بر سکونتگاه های نواحی مرکزی ایران است. این پژوش از منظر ماهیت در رده پژوهش های کاربردی و توسعه ای بوده و از منظر روش از نوع توصیفی تحلیلی است که با بهره گیری از روش های اسنادی، کتابخانه ای و پیمایشی، اطلاعات موردنیاز پژوهش را گردآوری کرده و سپس با استفاده از آزمون های T-test و تحلیل مسیر، به تجزیه و تحلیل اطلاعات مبادرت کرده است. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که میزان اثرات منفی به ترتیب در شاخص های اجتماعی- فرهنگی و سپس شاخص های زیست محیطی بیشتر بوده و در شاخص های اقتصادی و کالبدی مجتمع چادرملو دارای اثرات به نسبت مثبتِ بیشتری بوده است. تجربه توسعه معدنی- صنعتی در ایران مرکزی و به طور ویژه در شهرستان بهاباد نشان می دهد، اگرچه از منظر اقتصادی و در سطوح استانی و ملی این الگوی توسعه نسبتاً موفقیت آمیز به نظر می رسد؛ اما از منظر اقتصاد محلی، زیست محیطی و همچنین حوزه های اجتماعی- فرهنگی با اثرات منفی بسیاری روبه رو بوده است و توجه به مسئله پایداری توسعه را در مقیاس های محلی به شدت به چالش کشیده است. در مقیاس های محلی در مقابل آنچه از دست رفته است، برآیند و نتایج بایسته و شایسته ای که از آن بتوان به مثابه «نقش پایدار و مهم توسعه معدنی- صنعتی در فرایند توسعه ایران مرکزی» یاد کرد، وجود ندارد و متأسفانه باید از آن به مثابه «میراث ناپایدار توسعه معدنی- صنعتی بر سکونتگاه های ایران مرکزی» یاد کرد.
تخمین قیمت آپارتمان با استفاده از رگرسیون خطی و وزن دار جغرافیایی (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
347 - 369
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از نیازهای اصلی بشر در برآوردن آسایش و آرامش است. در سال های اخیر، به دلیل تغییرات شدید قیمت مسکن، به ویژه در شهر تهران، تخمین قیمت آپارتمان به یکی از موضوعات جذاب در میان شهروندان تبدیل شده است. هدف این مطالعه بررسی چگونگی تغییرات قیمت مسکن براساس پارامترهای مختلف واحدهای مسکونی و درنهایت ارائه یک مدل برای تخمین قیمت یک آپارتمان است. در ابتدا هم بستگی میان پارامترهای مؤثر در قیمت آپارتمان ها در سال 1397 بررسی شد. سپس با استفاده از داده های قیمت و روش های رگرسیون خطی و جغرافیایی، قیمت آپارتمان های منطقه 6 شهر تهران تخمین زده شد. برای تعیین قیمت آپارتمان ها از متغیرهای سن بنا، روز سال، زیربنا، آسانسور و طبقه، داشتن یا نداشتن پارکینگ، انباری و آدرس و موقعیت جغرافیایی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد روش رگرسیون جغرافیایی نتایج دقیق تری از رگرسیون معمولی دارد و می تواند دقت مدل را نیز در هر نقطه بیان کند. براساس روش رگرسیون جغرافیایی، مدل در برخی نقاط دقتی بیش از 95 درصد دارد؛ درحالی که برای برخی نقاط کمتر از 55 درصد و نشان دهنده وابستگی شدید قیمت آپارتمان به موقعیت آن است. به عبارت دیگر، در نواحی مختلف عوامل متفاوتی در تعیین قیمت آپارتمان اهمیت دارند. درنهایت مدلی سنتی برای تخمین قیمت ارائه شده است که بیش از 90 درصد تغییرات قیمت در منطقه را بیان می کند که از روابط رگرسیونی عادی ساده تر است و با نتایج پژوهش های میدانی از مشاوران املاک هم خوانی کامل دارد.
تحلیلی بر پیامدهای خزش شهری در توسعه سکونتگاه های روستایی پیرامون (مورد شناسی: روستاهای پیرامون شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، رشد افقی و توسعه فیزیکیِ بدون برنامه در شهرها منجر به تغییراتی در وضعیت توسعه روستاهای پیرامون شهرها شده است. این تغییرات، علاوه بر داشتن جنبه های مثبت محدود، عمدتاً تأثیراتی منفی بر روند توسعه نواحی روستایی پیرامون شهرها ایجاد کرده است. در این راستا، هدف اصلی پژوهشِ حاضر تحلیل پیامدهای پدیده خزش شهر مریوان بر تغییرات وضعیت توسعه روستاهای پیرامون است که در چند دهه اخیر با سرعت زیادی، توسعه فیزیکی یافته است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی؛ از لحاظ نوع، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ گردآوری اطلاعات، ترکیبی از روش اسنادی- پیمایشی است. گردآوری اطلاعات در بخش نظری به روش اسنادی و در بخش میدانی، به روش پیمایشی مبنی بر مصاحبه با کارشناسان و مردم محلی درجهت شناسایی پیامدها و سپس توزیع پرسشنامه و مشاهده وضع موجود، درجهت تعمیم یافته های حاصل از مصاحبه ها است. محدوده مورد مطالعه 5 روستای اطراف شهر مریوان را در بر می گیرد. جامعه آماری شامل 30 نفر از متخصصان و کارشناسان و 964 نفر از سرپرستان خانوارها است که از این تعداد 303 خانوار براساس فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه مشخص شد. روش نمونه گیری در ابتدا به روش طبقه ای و در ادامه از روش تصادفی ساده استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های آمار استنباطی (خی دو، t تک نمونه ای و فریدمن)، تکنیک تحلیل سلسله مراتبی و آزمون خود همبستگی مکانی مورن، نشان داد که پدیده خزش شهری علاوه بر پیامدهای مثبت محدود در بهبود وضعیت کالبدی، موجب ایجاد نارسایی های اجتماعی، اقتصادی، کیفیت بصری و تخریب محیط طبیعی و نارسایی های مدیریتی- نهادی شده است. همچنین روستای موسک و سپس لنج آباد، بیشترین تأثیر را از پیامدهای خزش شهری در روند توسعه خود پذیرفته و شاخص تغیر ساختارها و ارزش های اجتماعی نیز بیشترین تأثیر را در ایجاد ناپایداری وضعیت توسعه روستاها به واسطه تأثیرپذیری از پدیده خزش شهری داشته است و درنهایت نیز یافته ها نشان دادند که الگوی خزش شهری مریوان و اسکان مهاجران به صورت الگوی خوشه ای است.
تبیین نیروهای پیشران مؤثر بر آینده توسعه صنعت گردشگری در شهرهای مرزی مطالعه موردی: شهر بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
69 - 87
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری تحت تأثیر پیشران های خاصی همچون مؤلفه های سیاسی- نهادی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی شکل گرفته، روند تحولات آن منوط به نحوه اثرگذاری و اثرپذیری این پیشران های گوناگون می باشد. همچنین این پیشران ها دارای ارتباطات گوناگونی با همدیگر بوده که آینده این صنعت را ترسیم می کنند. این پژوهش باهدف شناسایی کلیدی ترین پیشران های مؤثر بر چشم انداز آتی صنعت گردشگری شهر بانه و بررسی چگونگی ارتباط بین آن ها می پردازد. پژوهش حاضر برحسب هدف کاربردی، از حیث روش پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی صورت گرفته است. با توجه به ماهیت این تحقیق، نخست تعدادی از متخصصان و مسئولان اجرایی که بایستی در بحث مشارکت داشته باشند را شناسایی و انتخاب نموده و سپس از روش دلفی و مطالعات اسنادی برای تعیین پیشران های کلیدی استفاده گردید. همچنین از روش تحلیل ساختاری و نرم افزار Mic Mac جهت وزن دهی و شناسایی مهم ترین پیشران های اثرگذار بر صنعت گردشگری شهر بانه بهره گرفته شده است. تعداد شرکت کنندگان در دلفی که شناسایی شده و در تحقیق مشارکت نمودند متشکل از 15 نفر از متخصصان، کارشناسان و مسئولان اجرایی مرتبط با صنعت گردشگری شهرستان بوده است. نتایج ناشی از تحقیق نشان داد که با توجه به امتیاز بالای تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم از میان 50 متغیر، 10 پیشران کلیدی ازجمله؛ تصویب و اجرای منطقه آزاد تجاری- صنعتی، ایجاد کارخانه ها و صنایع، رونق سرمایه گذاری های خارجی و خصوصی و منطقه ویژه اقتصادی در آینده صنعت گردشگری شهر بانه تأثیرگذارند
بررسی روند ادغام و هضم روستاهای پیراشهری در فرایند توسعه کلانشهر تهران با استفاده از نرم افزار GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
217 - 228
حوزههای تخصصی:
شهرها بر نواحی روستایی پیرامون خود تاثیرات ژرفی می گذارند که در ابعاد گوناگون محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی نمود می یابد. از جمله پیامدهای عمده شهرنشینی شتابان گسترش فضایی شهرها و ادغام روستاها و اراضی پیرامونی آنهاست. گسترش شتابان شهرها و رشد فیزیکی ناموزون آنها موجب هضم روستاها و اراضی پیرامونی آنها، تبدیل بی رویه اراضی کشاورزی و تخریب منابع زیست محیطی شده است. این وضعیت در کلانشهرها نمود گسترده تری داشته است. از این رو، تحقیق حاضر به بررسی روند هضم روستاهای پیراشهری در شهر تهران پرداخته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، و روش جمع آوری اطلاعات روش اسنادی و میدانی است. هدف این پژوهش تعیین روند هضم روستاهای پیرامون شهر تهران با استفاده از فن سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی است. داده های تحقیق حاضر شامل تصاویر ماهواره ای لندست در یک دوره سی ساله، در مقاطع زمانی 1984، 1994، 2004 و 2014 می باشد که در محیط نرم افزار ArcGIS و ENVI مورد تحلیل و طبقه بندی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق حاکی از هضم تعداد زیادی از روستاها در بافت فیزیکی تهران می باشد، به گونه ای که در طی سالهای 1984 تا 1994 جمعاً 16 روستا در بافت شهر ادغام شده اند. اما تا سال 2014 این تعداد به 100 روستا افزایش یافته است. این روند رشد شهری نشان دهنده رشد سریع و روزافزون جمعیت تهران بوده، و شدت ساخت وساز در دوره سی ساله مطالعه را نمایان می سازد.
سنجش کیفیت زندگی در محله نارمک تهران با بر اساس مدل توسعه یافته شاخص شکوفایی شهری CPI-QL) )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن بیست و یک شهرها با آشفتگی های بسیاری روبرو هستند. مدل شکوفایی شهری که در سال 2012 توسط برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد معرفی شد، یک رویکرد تازه به رونق شهری و پایداری پیشنهاد می کند و به دنبال راه حلی اساسی برای بهبود کیفیت زندگی است. این مقاله بر اساس مدل توسعه یافته شاخص شکوفایی شهری CPI-QL)) که به ایجاد الگویی بومی برای توسعه و ارتقای کیفیت زندگی در شهر ها می انجامد، به سنجش کیفیت زندگی در محله نارمک تهران می پردازد. مدل پیشنهادی می تواند در تحقق توسعه شهری پایدار، بهبود وضعیت کیفیت زندگی و سنجش وضعیت شکوفایی در شهرهای ایران بسیار تاثیرگذار بوده و به عنوان نمونه ای بومی شده و توسعه یافته از مدل جهانی شکوفایی شهری ارایه شود که سنجه ای قابل اطمینان برای بررسی، تحلیل و الویت بندی اقدامات شهری باشد. روش جمع آوری داده از طریق پرسشنامه می باشد که در محله نارمک تهران سنجیده شده است. با توجه به ازدیاد شاخص ها در این پژوهش به منظور خلاصه سازی و دستیابی به اصلی ترین عوامل از روش تحلیل عاملی در راستای تجزیه و تحلیل اطلاعات داده ها بهره گرفته شده است.
تأثیر فقر شهری بر دسترسی به خدمات شهری مطالعه موردی: شهر شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
51 - 66
حوزههای تخصصی:
شهری شدن فقر پدیده ای است که شهرهای معاصر را به سمت نابرابری سوق داده است. در این میان شاخص های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بر شکل گیری گستره های فقر شهری تأثیر می گذارند. بر همین اساس هدف مقاله حاضر ارزیابی شاخص های مختلف فقر در میان شهروندان شهر شهریار و تأثیر آن بر دسترسی به خدمات شهری و قطبش اجتماعی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که داده های آن با استفاده از پرسش نامه و داده های ثانویه طرح های توسعه شهری گردآوری شده است. جامعه آماری شامل ساکنان شهر شهریار است که با استفاده از فرمول کوکران و روش تصادفی، تعداد 322 نفر می باشد. برای تحلیل داده ها از واریانس رگرسیون، آزمون اسپیرمن و شاخص نزدیک ترین همسایه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از بین شاخص های کالبدی، میزان مالکیت مسکن، تراکم جمعیت، نفر در اتاق؛ نسبت واحد مسکونی فاقد گاز، برق، آب آشامیدنی، توالت و حمام؛ تعداد خانوار در واحد مسکونی، تعداد نفر در واحد مسکونی و نوع اسکلت بنا، عمر بنا، مساحت واحد مسکونی از ضریب تأثیر مثبتی درسطح معنا داری بیش از 95% برخوردار هستند. از میان شاخص های اقتصادی-اجتماعی نیز میزان درآمد خانوار، میزان بار تکفل، نسبت اجاره نشینی، نرخ بیکاری، دسترسی به کامپیوتر، نرخ مالکیت اتومبیل، بعد خانوار، میزان سالخوردگی، تعداد معلولان، نرخ باروری، میزان مرگ و میر کودکان، نرخ بی سوادی، نرخ تحصیلات عالی ضریب تأثیر مثبتی درسطح معنی داری بیش از 95% را نشان می دهند. نمره Z حاصل از میانگین نزدیکترین همسایه برای دسترسی به خدمات اضطراری ، مراکز اداری، تأسیسات شهری و مراکز آموزشی به ترتیب برابر با 76/4-، 5/6، 83/4 و 3/7- است. از این رو توزیع توزیع فضایی این خدمات در سطح شهر شهریار خوشه ای می باشد. نتایج بیانگر تجمع فقر در کانون های سوم (شهریار) و چهارم(امیریه یا بردآباد) شهر شهریار است که بافت های فرسوده و سکونتگاه های غیررسمی بخش های بزرگی از این پهنه ها را تشکیل داده است.
ارزیابی زندگی شبانه شهری با تأکید بر اقتصاد شبانه مطالعه موردی: خیابان کمال اسماعیل اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
47 - 62
حوزههای تخصصی:
تغییرات عمده در ساختار و سبک زندگی روزمره در دهه های اخیر، مانند تغییر در زمان کار، اوقات فراغت، توجه به زندگی درون شهری و اضطرار زمانی باعث ایجاد مفهوم زندگی شبانه و شهرهای بیست وچهارساعته گشته است. مفهوم زندگی شبانه دارای معیارهای متنوع و درهم تنیده بسیاری است. رویکرد اصلی این مقاله توجه به معیار اقتصاد شبانه، به عنوان یکی از مهم ترین معیارها و ستون فقرات مفهوم زندگی شبانه شهری می باشد. این نوشتار ضمن بررسی آرای نظریه پردازان مختلف در باب مفهوم زندگی شبانه در فضای شهری، اهداف آن و اهمیت معیار اقتصاد شبانه، به تدوین مجموعه ای از شاخص ها پرداخته تا بتواند فاصله وضع موجود را با وضعیت آرمانی موردسنجش قرار داده، میزان موفقیت مفهوم زندگی شبانه را در راستای معیار اقتصاد شبانه اندازه گیری نماید. برای دستیابی به این هدف، بخشی از خیابان کمال اسماعیل اصفهان به صورت مورد پژوهی و با استفاده از روش ترکیبی و بهره گیری توأمان از روش های کمّی و کیفی، جهت درک همه جانبه موضوعات، موردبررسی قرارگرفته است. در طول پروژه از روش های برداشت میدانی، مشاهده، مشاهده رفتار (ریتم آنالیز) و مصاحبه بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از بررسی ها بر روی نمونه موردمطالعه نشان داد که فقدان مکان های سوم، کم بودن زمان فعالیت کاربری های مستقر، ضعف در انعطاف پذیری پلاک ها، جداره غیرفعال و خسته کننده، تراوش اندک کاربری ها در محدوده ای بسیار ناچیز و هم چنین عدم روشنایی مناسب سبب کاهش کیفیت معیار اقتصاد شبانه، باوجود همه پتانسیل ها، و در نتیجه کاهش کیفیت زندگی شبانه شهری شده است.
واکاوی اثر تغییرات کالبدی بافت تاریخی بر حافظه تاریخی شهروندان مطالعه موردی: محور پانزده خرداد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
53 - 69
حوزههای تخصصی:
با پیدایش روانشناسی محیطی تغییرات علمی و عملی مهمی در محیط کالبدی زندگی انسان پدید آمد و طراحی شهری مبنی بر پارادایم فضا - زمان موردتوجه قرار گرفت. تحولات فضایی در شهرها باگذشت زمان غیرقابل اجتناب است و این امر باعث دگرگونی های عمده در ساختار فضایی شهرها می شود که باعث تغییر در فضا و زمان موجود می شود. توسعه کالبدی در بافت های قدیمی و تاریخی شهر به علت فرسودگی های کالبدی، بیشتر از سایر نقاط شهر مورد مداخله شهرسازان قرار می گیرد و این مداخلات گاهی باعث می شود بافت تاریخی که زمانی سرزنده ترین بخش شهر بوده است، اکنون مورد استقبال عمومی قرار نگیرد. توسعه و تغییرات کالبدی در محور تاریخی 15 خرداد، باعث ناسازگاری کالبد با هویت تاریخی بافت شده و این مسئله کاهش کیفیت محیطی مکان های تاریخی را به همراه داشته است. این مقاله باهدف واکاوی اثر تغییرات کالبدی بافت تاریخی بر حافظه تاریخی شهروندان، ازنظر هدف، کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها توصیفی می باشد؛ که به شکل میدانی صورت گرفته است و در ادامه تدوین مدل مفهومی، بستر مطالعات میدانی دقیق تر را فراهم کرده و سپس با کمک مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) به بررسی رابطه بین متغیرها پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، تغییرات کالبدی – ذهنی با وزن 96/0 بیشترین اثرگذاری و تغییرات کالبدی- عینی با وزن 82/0 کمترین اثرگذاری را بر حافظه تاریخی شهروندان دارد. تغییرات کالبدی در محور تاریخی 15 خرداد به علت فرسودگی بناها و محورها اغلب تهاجمی و تخریبی بوده است و لزوم توجه به برنامه ریزی و طراحی محیطی مناسب جهت حفظ حافظه تاریخی شهروندان را می طلبد؛ که اگر این تغییرات همراه با تداوم باشد، باعث تعادل بخشی خواهد شد و چنانچه سرعتی و مقطعی و بدون توجه به هماهنگی بین عینیت کالبدی با ذهنیت شهروندان صورت گیرد، باعث حذف هویت و خاطرات از حافظه جمعی می شود.
بررسی و ارزیابی اصول و معیارهای تاب آوری در پایداری باغات شهری (مطالعه موردی: منطقه یک شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
107 - 128
حوزههای تخصصی:
یکی از محدودیت های کنونی در بسیاری از شهرها کمبود زمین های باز و خالی برای ساخت وساز است. باغات شهری همواره برای ساخت وساز موردتوجه بوده است زیرا به دلیل واقع شدن در بستر شهر نیازی به ایجاد بستر اولیه توسعه ندارند و از طرفی از کلیه امکانات موجود در اطراف باغات برخوردار خواهند بود. تهدیدهای متعددی از قبیل آتش سوزی، حمله آفات و بیماری ها، تغییر کاربری، تنش های آبی و تأثیرات ناشی از تغییر اقلیم باغات را تهدید می کند. می توان گفت درصورتی که سازوکار لازم برای مقابله با این تهدیدات در نظر گرفته نشود، میزان خسارت وارده به باغات و احتمال نابودی آن ها افزایش می یابد. حائز اهمیت است درک اینکه در صورت وقوع فشار و بحران در باغات به عنوان یکی از اکوسیستم های شهری، این سیستم تا چه میزان قادر است خود را به حالت اولیه بازگرداند. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر در میزان تاب آوری باغات شهری و تعیین اهمیت هر یک از آن ها و بررسی این عوامل در منطقه یک شهر تهران می باشد. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است و در دسته پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. ابتدا از طریق جمع آوری اطلاعات و مرور منابع چارچوب نظری پژوهش ایجاد گردید. سپس به منظور بررسی میزان تاب آوری ساختاری </strong> –</strong> طبیعی باغات شهری معیارها و زیر معیارها بر اساس نظر کارشناسان و بررسی مقالات و کتاب های مرتبط تعیین شد. در ادامه مقایسه شاخص ها توسط 20 نفر از اعضای هیئت علمی و کارشناسان متخصص در حوزه برنامه ریزی محیط زیست، برنامه ریزی شهری و روستایی، شهرسازی، فضای سبز و باغبانی صورت پذیرفت. وزن دهی معیارها با روش </strong> FANP</strong> صورت گرفته است. آماده سازی لایه های رقومی در سیستم اطلاعات جغرافیایی </strong> (</strong> GIS</strong> )، </strong> ENVI</strong> و </strong> FRAGSTATE</strong> انجام شده و سپس لایه ها در محیط </strong> IDRISI</strong> فازی شدند و روی هم گذاری لایه ها در </strong> ARC MAP</strong> انجام شد. نتایج نقشه تاب آوری باغات شهری منطقه یک تهران نشان می دهد که مساحت زیادی از باغات ازنظر مجاورت با کاربری های سازگار وضعیت مطلوبی ندارند و باغات در بخش هایی از نواحی 9 و 10 وضعیت نسبتاً مطلوبی دارند. همچنین باغات در تمامی نواحی به غیر از بخش هایی از ناحیه 9 در معرض اثرات ساخت وساز و توسعه هستند.</strong>
بررسی پایداری محیطِ کالبدی در محله های فقیرنشین با تأکید بر سرمایه اجتماعی (نمونه موردی: محله زمزم شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
13 - 24
حوزههای تخصصی:
امروزه در رویکردهای گوناگون توسعه شهری، سرمایه اجتماعی بعنوان عامل اصلی و شرط لازم جهت توسعه محله ای و کاهش فقر مورد تأکید قرار گرفته است. از این رو بررسی سرمایه اجتماعی بخصوص در محله های فقیرنشین ضروری است. هدف این پژوهش تحلیل وضعیت و رابطه سرمایه اجتماعی با پایداری محیط کالبدی در محله فقیرنشین زمزم از منطقه 17 شهر تهران به منظور کسب شناخت لازم و ارائه راهبردهای مناسب می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز به روش میدانی و با استفاده از پرسشنامه خانوار گردآوری شد. حجم نمونه به روش کوکران و برابر با ۲۵۰ خانوار تعیین شد و نمونه گیری به روش تصادفی سیستماتیک انجام گرفت. اندازه گیری شاخص های سرمایه اجتماعی و پایداری محیط کالبدی با استفاده از مدل SAW انجام شد. وزن شاخص ها نیز با روش AHP گروهی و با پرسش از ۱۵ خبره دانشگاهی در رشته های مرتبط بدست آمد. تحلیل داده ها نیز با روش های آمار توصیفی، روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره انجام شد. یافته ها نشان داد مقدار شاخص کلی سرمایه اجتماعی محله زمزم برابر با عدد 32/2 و در حد متوسط به بالا می باشد. مقدار شاخص کلی کیفیت محیط کالبدی نیز برابر با ۷۱/۱ و بیانگر وضعیت پایین و نامناسبی می باشد. ضریب همبستگی بین پایداری محیط کالبدی و سرمایه اجتماعی 48/0 و در سطح 05/0 معنادار است. ضریب تبیین نیز نشان داد که بیش از 80 درصد از میزان پایداری کالبدی ناشی از شاخص های اعتماد اجتماعی، مشارکت، همبستگی و شبکه اجتماعی است.
تبیین مفهوم درون گرایی در شهر اسلامی از طریق تحلیل آیات قرآن کریم و نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
نگاه مفهومی به موضوع درون گرایی به عنوان یکی از شاخص ترین ویژگی های مطرح شده در معماری های منتسب به اسلام، مسئله اصلی این پژوهش است که پس از ارائه تحلیل های موجود از موضوع درون گرایی و نقد مختصر آنها، با تمرکز بر توپولوژی رابطه شهر و فضای معماری، به تبیین این مفهوم پرداخته می شود. در این راستا، ابتدا مدلی از انسان شناسی اسلام ترسیم و سپس با تکیه بر این مدل، عناصر محیطی انسان ساخت که در منابع اصلی اسلامی (آیات قرآن و روایات) مورد اشاره است، شناسایی و معرفی می گردد. آنگاه موضوع اصلی تحقیق «مفهوم درون و بیرون» مطرح می شود به این ترتیب که: پنج موضوع مؤثر در ایجاد معنای درون از یک فضا شامل محصوریت، ضوابط دخول، حوزه خلوت، دوام حضور در قلمرو و تفکیک جنسیتی، در چهار عنصر کالبدی مورد تأکید در منابع اسلامی (بیت، مسجد، سوق و سبیل) بررسی می گردد و این بررسی ها به صورت تطبیقی با ادبیات معناشناسی روابط انسان- محیط، پی گرفته و در پایان، ضمن تعریف دوباره درون گرایی، مدلی از این فضاها و شهر اسلامی ارائه می شود.
آینده نگری مدل های رفتاری شهروندان در انواع فضاهای عمومی (نمونه موردی: منطقه 1 و 10 کلانشهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
همه انسان ها در زندگی روزمره خود در ارتباط با محیط اطراف خود هستند و به نحوی از محیط تاثیر گرفته یا بر آن اثر می گذارند.تمامی رفتارهای انسان در فضاهای معینی صورت می پذیرد . در این فضاها، رفتارهای واقعی و مورد انتظار در حد امکانات موجود، فرصت بروز می یابند و هنگامی یک فضا مطلوب فرض می شود که مطابق با خصوصیات رفتاری و نیازهای افراد، طراحی شده باشد . یکی از اهداف علمی این مقاله ارایه و تبیین مدل سیستمی رفتار انسان ها در فضاهای شهری و محیط های انسان ساخت، تحت قالب محورهای ارتباط شهری و مقایسه تطبیقی آن ها و اثرات آن بر ایجاد الگوهای رفتاری استفاده کنندگان است . این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن نیز توصیفی – تحلیلی است. همچنین از روش های آمار ناپارامتریک جهت سنجش و تحلیل 275 پرسشنامه های طراحی شده به کمک نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است. نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد که الگوهای رفتاری شهروندان در معابر اصلی دو منطقه 1 و 10 کلانشهر مشهد شامل محور اصلی بلوار سجاد با اختلاف میانگین -0.41071 در شاخص های سرعت حرکت، ایجاد تعاملات اجتماعی، زمان استفاده از فضا، حضور دسته جمعی و میزان پرتاب زباله به اطراف، نسبت به محور امامیه دارای تفاوت معنی دار و آشکاری است که این خود نشان دهنده ضرورت توجه ویژه به نحوه طراحی فضاهای عمومی شهر از جمله خیابان ها را دارد.