فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۲۱ تا ۲٬۶۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارزشیابی و تحلیل جاذبه های زمین گردشگری (ژئوتوریستی) منطقه اردل برای توسعه صنعت گردشگری با الگوی نیکولاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های گذشته، زمین گردشگری (ژئوتوریسم) شاخه جدیدی از گردشگری و بوم گردی (اکوتوریسم)، با تکیه بر پدیده های زمین شناسی در صنعت گردشگری به طور فزاینده ای گسترش یافته است. این جاذبه ها و مکان های زمین ریخت شناختی (ژئومورفولوژیک) براساس درک و بهره برداری انسان، ارزش های ویژه ای دارند که می توانند نقطه کانونی توسعه و ارتقای صنعت گردشگری و بسیاری از جاذبه های مهم گردشگری را تشکیل دهند. بر این مبنا، شناسایی و ارزشیابی توانمندی ها و جاذبه های زمین ریخت شناختی به برنامه ریزان این امکان را می دهد تا متناسب با آن ها، توسعه و جهت آن را در منطقه مشخص کنند؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر نیز ارزیابی ارزش های جاذبه های زمین گردشگری موجود در منطقه شهرستان اردل که مکانی زمین ریخت شناختی شناخته می شود با روش نیکولاس است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از جنبه روش، توصیفی – تحلیلی بوده است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات لازم از روش های اسنادی و میدانی بهره گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل همه خبرگان و مسئولان مرتبط با موضوع، در سطح شهرستان و استان بوده است که به صورت تمام شماری، تعداد 110 نفر از آن ها سرشماری شده اند. در منطقه اردل، مکان هایی مانند غار اردل، تنگه درکش ورکش، محدوده های آبشار دره عشق، چشمه مولا و سرداب که ارزیابی شده اند، به دلیل داشتن شکل های زمین گردشگری، مهم ترین مکان های زمین گردشگری منطقه هستند. نتایج به دست آمده نشان دادند جاذبه های زمین گردشگری محدوده پیرامونی آبشار دره عشق و غار اردل به ترتیب با 04/66 و 18/57 نمره، بیشترین و کمترین امتیاز را بین جاذبه های زمین گردشگری شهرستان گرفتند. همچنین نتایج نشان دادند این منطقه از نظر جاذبه های زمین گردشگری توانمندی های بسیار مطلوبی دارد و باید برای استفاده از این جاذبه ها برای نقش زیربنایی ویژگی های زمین شناختی و زمین گردشگری در معماری چشم اندازهای طبیعی و فرهنگی، برنامه ریزی مناسب انجام شود.
رویکرد پژوهش در عمل فضایی: تعادل میان مقیاسی به روابط قدرت، دانش و تصمیم گیری در برنامه ریزی فضایی راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر برنامه ریزی راهبردی بر اساس رویکرد دموکراسی مشارکتی و عقلانیت ارتباطی مطرح شد و سپس به دلیل عدم ارائه کاربست عملی مورد نقد قرار گرفت. برای رفع این محدودیت، برخی محققین مانند گاونتا، کرنوال و آتاو معتقدند باید بر رویکرد پژوهش در عمل به مثابه یک راه حل روش شناختی تمرکز کنیم که در آن تأکید بر امر یادگیری متقابل است و منجر به کنش متقابل میان مجموعه متعددی از بازیگران می شود. با وجود این، تحلیل پژوهش های آن ها نشان می دهد که تنها به کاربرد رویکرد پژوهش در عمل در یک مقیاس جغرافیایی توجه شده و از مفهوم کثرت گرای مقیاس غفلت کرده اند، درحالی که به دلیل ماهیت چندمقیاسی مکان ها و ارتباط متقابل مقیاس ها، موفقیت دموکراسی مشارکتی در یک سطح به سطوح دیگر نیز وابسته است. بنابراین، ضروری است تا نگرشی موزون و بهم پیوسته برای برنامه ریزی راهبردی و رویکرد پژوهش در عمل بر اساس روابطِ میانِ مقیاس های مختلف و معنای کثرت گرای مقیاس تدوین شود. این نوشتار با رویکردی کثرت گرایی فضایی و طرح مفهوم “برنامه ریزی با مقیاس ها” افق گسترده تری را برای رویکرد پژوهش در عمل فراهم می آورد و از این طریق می تواند به تعادل بخشی روابط دانش، قدرت و تصمیم گیری میان مقیاسی در برنامه ریزی راهبردی مساعدت و ابعاد دموکراتیک آن را تقویت کند.
آزادسازی تهران از طرحهای غیر واقع گرا / مصاحبه با سهراب مشهودی
حوزههای تخصصی:
سنجش مؤلفه های مؤثر بر رقابت پذیری منطقه ای درجهتِ توسعة پایدار موردشناسی: استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد جهانی شدن و تغییرات سریع در فضای جهانی، موضوع رقابت پذیری منطقه ای از اهمیت فزاینده ای برای شتاب بخشیدن به توسعة منطقه ای برخوردار شده است. پژوهش حاضر با درک این موقعیت، در جست و جوی پاسخ به بعضی سؤالات اساسی است تا از طریق آن ها مؤلفه های مؤثر بر رقابت پذیری منطقه ای استان خراسان شمالی سنجیده شود. در این تحقیق عوامل مؤثر بر رقابت پذیری منطقه ای استان خراسان شمالی در پنج بُعد اجتماعی، نهادی- سیاسی، اقتصادی، گردشگری و کالبدی- زیست محیطی بررسی شده است. روش تحقیق در این پژوهش بر اساس ماهیت، توصیفی و تحلیلی و از لحاظِ دستیابی به حقایق، از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی و از لحاظِ هدف کاربردی است. نمونة آماری، کلیة متخصصان حوزة توسعه و رقابت پذیری استان خراسان شمالی می باشد که این 30 نفر تمام شماری شده اند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss و آزمون تحلیل عاملی اکتشافی انجام شد. نتایج یافته ها نشان می دهد که در سطح عامل ها، «عامل اقتصادی» و «عامل نهادی –سیاسی» مهمترین عوامل مؤثر در ارتقای رقابت پذیری استان هستند. در سطح بعدی عواملی چون «گردشگری» و «اجتماعی» قرار دارند و در نهایت عامل «زیست محیطی- کالبدی» کمترین تأثیر را در ارتقای رقابت پذیری منطقه ای استان خراسان شمالی دارند. با توجه به اینکه درگز در استان خراسان رضوی تنها بازارچة مرزی همجوار با استان و تنها پایگاه نزدیک تجارت خارجی استان خراسان شمالی است؛ این رویه باعث پایین آمدن شاخص های رقابت پذیری استان شده است؛ بنابراین، پیشنهاد می شود که در سیاست گذاری های توسعة استان، ایجاد بازارچة مرزی، استفاده از انرژی های نو و جذب سرمایه گذاری خارجی مورد توجه قرار گیرید.
تبیین نقش اسکان جمعیت در تحقق توسعة پایدار مناطق مرزی مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة پایدار در یک کشور با در نظر گرفتن توان اکولوژیکی، نیروی انسانی، تکنولوژی و منابع مالی متعلق به آن کشور و درخور آن می تواند تحقق یابد و انجام چنان توسعه ای تنها در محیط یاد شده، پایدار خواهد بود. از این رو، هدف تحقیق حاضر، تبیین نقش مؤلفه های جمعیتی بر تحقق ابعاد توسعة پایدار مناطق مرزی استان آذربایجان غربی بوده بنابراین، جامعة آماری تحقیق را تعداد 9 شهرستان مرزی استان آذربایجان غربی در سال 1390 تشکیل داده است. این تحقیق به روش «توصیفی تحلیلی» و با استفاده از مدل های کمّی به انجام رسیده است. داده های تحقیق به روش کتابخانه ای (اسنادی) جمع آوری گردید. در این راستا، ابتدا به تحلیل جمعیت شناختی شهرستان های استان آذربایجان غربی طی سال های 1390 1355، پرداخته شد، سپس رتبه بندی شهرستان های استان از نظر شاخص های مختلف توسعة پایدار در سال 1390 با استفاده از مدل ویکور (در محیط نرم افزار Excel ) و سطح بندی آنها با بهره گیری از روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی با استفاده از نرم افزار SPSS 16 انجام شد. نتایج محاسبات حاکی از آن است که رتبة شهرستان ها در بخش های مختلف، متفاوت بوده و در نهایت نیز، شهرستان ارومیه بسیار برخوردار و شهرستان شوط محروم ترین شهرستان، شناخته شد. برای بررسی میزان نابرابری های میان شهرستان ها نیز از مدل ضریب پراکندگی ( CV ) استفاده گردید. کاربرد این مدل، نشان داد که در بین شاخص های مختلف، بیشترین میزان نابرابری در شاخص های اقتصادی و کمترین میزان نابرابری در شاخص های زیست محیطی بوده است. براساس نتایج مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار LISREL ، مؤلفه های جمعیتی بیشترین تأثیر مثبت را بر بعد اقتصادی توسعة پایدار داشته اند. در آزمون فرضیه ها مشخص شد که تمامی مؤلفه های جمعیتی مورد بررسی، بر تحقق ابعاد توسعة پایدار مؤثر بوده اند.
پایش تغییرات فیزیکی سیمای سرزمین شهر کرج با استفاده از تحلیل سینوپتیک و تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی روند تغییرات عناصر ساختاری سیمای سرزمین شهر کرج طی سال های 1368 تا 1392 طراحی و با استفاده از تحلیل سینوپتیک سیمای سرزمین انجام شد. از این رو نقشه های سیمای سرزمین از سه فریم تصویر ماهواره ای سنجنده TM ماهواره لندست سال های 1368، 1380 و 1392 با استفاده از روش تفسیر تلفیقی تهیه شدند. سپس تعدادی از سنجه های سیمای سرزمین در دو سطح سیمای سرزمین و کلاس کاربری و پوشش محاسبه و تغییرات آنها بررسی شد. نتایج نشان داد، سیمای سرزمین شهر کرج در بازه زمانی اول (1380-1368) روند تغییراتی متفاوت از بازه زمانی دوم (1392-1380) را تجربه کرده است، ولی به طور کلی در انتهای بازه زمانی (1392-1368)، سیمای سرزمین منطقه مورد مطالعه تکه تکه تر، از نظر شکلی پیچیده تر، از نظر پیوستگی تکه ها، ناپیوسته تر و از نظر نوع کاربری و پوشش موجود از تنوع آنها کاسته شده است. همچنین نتایج نشان داد گسترش مناطق انسان ساخت موجب افزایش از هم گسیختگی، بی نظمی و پیچیدگی تکه ها و کاهش سطح کلاس کشاورزی منطقه شده است و در صورت ادامه این روند در آینده ممکن است باعث فروافت شدید کارکردها و خدمات اکوسیستم ها، بویژه کاربری کشاورزی شود.
تحلیلی بر وضعیت امکانات و تسهیلات گردشگری شهر سمنان از منظر گردشگران با استفاده از آزمون پیرسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه صنعت گردشگری نیازمند آگاهی و شناخت کافی از مسائل و عوامل مؤثر محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در مبدأ و مقصد است، زیرا بدون آگاهی از امکانات موجود در هر منطقه، امکان برنامه ریزی و پیش بینی علمی و اصولی کارکردهای گردشگری وجود نخواهد داشت. مقاله حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است و با هدف یافتن پاسخ به این سوال که چه عواملی باعث شده است تا این شهر با وجود داشتن جاذبه های فراوان و عبور بیشمار گردشگران از آن، از مزایای متعدد گردشگری بی بهره بماند تهیه شده است. جامعه آماری گردشگرانی هستند که در تابستان 1391 به شهر سمنان مسافرت کرده اند. با توجه به نامشخص بودن تعداد گردشگران (جامعه آماری) از نمونه گیری تصادفی قابل دسترس استفاده شده است و مناطق و محل هایی که گردشگران حضور داشته اند، برای جمع آوری داده ها تعیین گردید. یافته های توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل و فرضیه های تحقیق نیز با آزمون پیرسون انجام شد. در این تحقیق، علاوه بر شناخت ویژگی های گردشگران و میزان رضایت آنان از امکانات و خدمات گردشگری در شهر، راهبردهایی را نیز بمنظور بهره برداری بهینه از قابلیت ها و امکانات موجود گردشگری در این شهر ارائه گردید. براساس نتایج حاصل از این پژوهش مکان های گردشگری شهر سمنان در اغلب زمینه ها فاقد امکانات و تسهیلات لازم برای جذب گردشگران بوده که بمنظور تحولی سازنده و پویا، ضرورت برنامه ریزی و تهیه و اجرای طرح جامع گردشگری در سطح شهر و استان، نه تنها می تواند امکان جذب گردشگر بیشتر را فراهم آورد، بلکه می تواند آثار زیان بار گردشگری بر محیط زیست و کارکردهای فرهنگی آن را نیز کاهش دهد. در این مقاله با توجه به مبانی نظری گردشگری و برنامه ریزی برای توسعه آن، امکانات و تسهیلات موجود شهر سمنان شناسایی، ارزیابی و بر مبنای نتایج حاصله از آزمون پیرسون فرضیات تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
مدل سازی گسترش کالبدی شهر مراغه با استفاده از روش رگرسیون لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و گسترش شهری در دهه های اخیر در شهر مراغه باعث تغییر پوشش/ کاربری زمین در اطراف شهر شده، به طوری که مساحت شهر از 350 هکتار در سال 1353 به حدود 1799 هکتار در سال 1390 رسیده است. شناخت عوامل مؤثر در گسترش شهری و مدل سازیِ تأثیر آنها در مدیریت و برنامه ریزی شهری ضروری است. عوامل تأثیرگذار را می توان به دو دستة متغیرهای بیوفیزیکی و اجتماعی- اقتصادی تقسیم کرد. با توجه به قابلیت های مدل رگرسیون لجستیک در شناخت عوامل اجتماعی- اقتصادی و بیوفیزیکی تأثیرگذار در رشد شهر، از این مدل برای تحلیل عوامل رشد شهر مراغه طی 22 سال اخیر و پیش بینی روند گسترش شهر طی 22 سال آینده استفاده شده است. میزان Pseudo R-square و ROC برای این مدل نیز به ترتیب 2764/0 و 8537/0 به دست آمد که به دلیل قرار داشتن در محدوده مورد قبول، تأییدکننده مدل سازی اند. حساسیت سنجی مدل برای شناخت میزان تأثیر متغیرها با استفاده از روش حذف هر کدام از متغیرهای مستقل در هر بار اجرای مدل، حاکی از تأثیر بیشتر فاصله از اراضی شهری و در مرحله بعد متغیرهای ارتفاع، فاصله از کاربری های صنعتی، فاصله از اراضی کشاورزی و فاصله از جاده های دسترسی در رشد شهر طی 22 سال اخیر است.
بررسی تطبیقی نقش کاربری ترکیبی بر تولید سفر در محلات شهری ( محله چهنو و کارمندان منطقه ۶ مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربری ترکیبی، کاربری های مختلفی را شامل می شود که برای همزیستی، در مجاورت هم و در ارتباط همساز با یکدیگر چه به صورت افقی یا بخشهای هم جوار سرزمین و چه به صورت عمودی یعنی درون یک ساختمان قرار می گیرند. نظریات اخیر برنامه ریزی شهری، بر اصول مختلفی تأکید می کنند که ایجاد کاربری ترکیبی یکی از این اصول می باشد و یکی از اهداف کاربری ترکیبی، تأثیر آن بر حمل و نقل شهری است. این تحقیق از نوع کاربردی به روش توصیفی – تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات به دو روش اسنادی ( کتابخانه ای ) و میدانی بوده است. در این مقاله به بررسی تطبیقی میزان تولید سفر در دو محدوده منطقه ۶ مشهد با کاربری ترکیبی متفاوت پرداخته شده است. محدوده مورد مطالعه، دو محدوده چهنو با کاربری ترکیبی بیشتر و کارمندان با کاربری ترکیبی کمتر می باشد. در تحلیل تحقیق، نوع سفر به دو سفر درون محله ای و فرامحله ای تقسیم شده و از آزمونهای آماری مرتبط کمک گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دو محدوده مورد مطالعه از نظر تولید سفر درون محله ای تفاوت معنی داری نداشته اند اما بین دو محدوده نسبت به میزان تولید سفر فرامحله ای تفاوت معنی داری بوده است. این بدان معناست که هر دو محدوده مورد مطالعه، سفرهای درون محله ای برابری تولید می کنند و نقطه تمایز آنها در تولید سفرهای فرا محله ای است که محدوده با کاربری ترکیبی کمتر، سفر فرامحله ای بیشتری نسبت به محدوده کاربری ترکیبی کمتر داشته است. بنابراین نتایج تحقیق حاضر نقش کاربری ترکیبی ریزدانه را در جذب و کاهش سفرهای فرامحله ای نشان می دهد.
بررسی انسجام درونی محلات شهری در شهرهای اسلامی و تقابل آن با پروژه های نوسازی شهری ؛ نمونه محله عامل شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: فضا در شهر اسلامی مجموعه ای درهم تنیده از سه ساحت کالبدی، ذهنی و معنوی است که با اتکال به ساحتهای وجودی انسان به عنوان بازیگر اصلی آن شکل می یابد. درواقع انسجام درونی فضا حاصل همگامی ساحتهای یاد شده با یکدیگر است. ارتباط متقابل فضای ذهنی ساکنین و فضای کالبدی که در درجه اول متاثر از تعالیم و دستورات آسمانی است، شکوفایی فضای معنوی و ارتباط با عالم معنا و ملکوت را به همراه دارد. این رویه، اصل حاکم بر خلق فضا، در شهر اسلامی است. با این حال در حاضر به دلیل ضعف در مبانی نظری، مفاهیم فلسفی اسلامی کمتر با تئوریها برنامه ریزی شهری ارتباط داشته و نهایتا شکل یابی فضا از اصول دیگری پیروی کرده است. این مطالعه به شکل ویژه به بررسی انسجام درونی محلات در قالب ارتباط فضای ذهنی و تغییرات فضای کالبدی در محله عامل شهر مشهد می پردازد که تغییرات گسترده کالبدی در اثر اجرای پروژه مجد که با هدف نوسازی بافت محله انجام شده است از ویژگیهای آن به شمار می آید. برای این منظور ضمن تدوین چارچوبی نظری جهت بررسی انسجام درونی فضا در شهر اسلامی، ضمن تکمیل ۱۴۴ پرسشنامه از خانوارهای ساکن در محله در قالب ۲۴ متغیر و استفاده از آزمونهای آماری ویل کاکسون و رگرسیون ترتیبی، فضای ذهنی ساکنین محله در قبل و بعد از اجرای پروژه مورد سنجش قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که با توجه به بهبود کالبد محله، اما به دلیل عدم انطباق فضای ذهنی ساکنین در خصوص ویژگیهای اجتماعی-فرهنگی، امنیتی و بهداشت و سلامت محله با تحولات کالبدی صورت گرفته، میزان انسجام درونی و تمایل به ماندن در محله کاهش یافته است.
مکانی برای اموات، شناسایی پهنه های مستعد احداث آرامستان در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی و تمرکز بخش عمده ای از جمعیت در کلانشهرها سبب شده است مدیران شهری در تأمین برخی از نیازها و زیرساخت های مورد نیاز شهروندان با بحران مواجه شوند. آرامستان یا گورستان از کاربری های ضروری سکونتگاه های انسانی است که در کلانشهرها به دلیل افزایش سریع جمعیت و بالا بودن نرخ مرگ و میر و نیز لزوم رعایت استاندردهای خاص، با محدودیت در تخصیص کاربری مواجه است. با توجه به تعدد آرامستان های شهر شیراز و محدودیت های ظرفیتی و زیست محیطی در عرصه شهر و نیز روند رو به رشد متوفیان در شهر، مطالعه حاضر به بررسی معیارهای مکان یابی آرامستان و انطباق نتایج با مطالعات طرح مجموعه شهری شیراز پرداخته است. برای شناسایی معیارها از پژوهش های پیشین استفاده شده است. به این منظور معیارها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی پیاده سازی و با ترکیب وزن دار لایه های مرتبط پهنه های مناسب برای استقرار آرامستان جدید شهر شناسایی شده است. به منظور تدقیق، یافته های پژوهش با نتایج مطالعات طرح مجموعه شهری شیراز مقایسه شده است. نتایج نشان دهنده صحت معیارهای مورد استفاده و مناسب بودن پهنه های پیشنهادی برای استقرار آرامستان جدید شهر شیراز است.
بررسی تأثیر مؤلفه های محیطی بر استقبال شهروندان از پیاده راه های سلامت محور شهری مطالعه موردی: پیاده راه سلامت شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
127 - 142
حوزههای تخصصی:
کاهش فعالیت بدنی و عوارض ناشی از آن، ازجمله مسائلی است که در سال های اخیر متخصصان حوزه سلامت را به خود مشغول کرده است. یکی از جنبه های موردتوجه در این موضوع، بررسی راهکارهای ارتقاء فعالیت های سلامت محور در کمترین زمان و با حداقل هزینه ممکن، حین زندگی روزمره است. «پیاده راه های سلامت محور» مسیرهای جذاب شهری هستند که ضمن برقراری یک «اتصال فعال» میان مقاصد روزانه شهری، امکان فعالیت بدنی ورزش را به طور رایگان در فضاهای باز و عمومی برای مردم فراهم می آورند. توسعه این گونه فضاها، علاوه بر جنبه «کارکردی» و «زیست محیطی» آن، به ارتقاء سلامت عمومی ساکنان شهر، کمک قابل توجهی می کند.هدف از این مقاله، بررسی تأثیر مؤلفه های کیفیت محیطی بر استقبال مردم از پیاده راه های سلامت محور شهری است. این مقاله، به لحاظ هدف، کاربردی بوده، رویکرد آن، تحلیلی – تفسیری است و از راهبرد کمّی و ابزار «پرسشنامه» به منظور جمع آوری داده ها و از آزمون «رگرسیون خطی» به منظور تحلیل آن ها استفاده نموده است. به این منظور ضمن انتخاب «پیاده راه سلامت شیراز» به عنوان نمونه موردی، پس از مرور ادبیات، شاخص های محیطی مؤثر بر ارتقاء کیفی پیاده راه های سلامت محور شهری استخراج گردیده و در چهار دسته؛ عملکردی، زیست محیطی، کالبدی- زیبا شناسانه و اجتماعی دسته بندی شده اند. سپس به کمک تدوین پرسشنامه ای در 21 گویه، تأثیر شاخص های محیطی موردنظر به عنوان متغیرهای مستقل بر استقبال از این دسته فضاها توسط 380 نفر از استفاده کنندگان از پیاده راه موردنظر، ارزیابی گردید.. نتایج حاصل از تحلیل داده ها به کمک آزمون رگرسیون خطی چندگانه، نشان می دهد «ایمنی»، «همه شمولی» و «کیفیت های بصری» بیشترین تأثیر را بر استقبال شهروندان از پیاده راه های سلامت محور شهری داراست.
بهبود شناسایی تغییرات در مناطق شهری با انتخاب ویژگی های طیفی و مکانی بهینه مبتنی بر الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنالیز تصاویر چندزمانه سنجش از دور، تکنیک کارآمدی برای شناسایی تغییرات کاربری و پوشش اراضی در مناطق شهری می باشد. جدا از تکنیک بکار رفته برای شناسایی تغییرات،فضای ویژگی تأثیر بسیار زیادی در صحت نتایج دارد. حصول نتایج رضایت بخش در شناسایی تغییرات مناطق شهری، مستلزم بکارگیری ویژگی های طیفی و مکانی (بافت) بهینه می باشد. اگرچه جستجوی سراسری تنها تضمین دست یابی به مجموعه ویژگی های بهینه است، ولی در عمل فرآیندی بسیار زمانبر و غیرعملی است. در تکنیک های کاهش بعد همچون تکنیکPCA تنها استقلال آماری داده ها برای رسیدن به مؤلفه هایی جدید با وابستگی کمتر مدنظر بوده و بهبود صحت شناسایی تغییرات بطور مستقیم دنبال نمی شود. تعیین حدآستانه مناسب برای انتخاب ویژگی های بهینه در تکنیک تفکیک پذیری آماری (SAA) با فاصله JM نیز عملاً از کارایی این تکنیک می کاهد. تمرکز اصلی مقاله حاضر، انتخاب ویژگی های طیفی و بافت بهینه با الگوریتم ژنتیک و طبقه بندی کننده بیزین می باشد. جهت بررسی کارآیی تکنیک پیشنهادی، تغییرات شهر جدید سهند (شمال غرب ایران) با بکارگیری تصاویر سنجنده های IRS-P6 و Geo-Eye1اخذ شده در 14 جولای 2006 و 1 سپتامبر 2013 مورد بررسی قرار گرفت.تمامی تکنیک های مذکور در محیط برنامه نویسی MATLABR2013aپیاده سازی شدند.نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد ویژگی های بافت می تواند به عنوان منبع اطلاعاتی مکمل، سبب بهبود نتایج شناسایی تغییرات در مناطق شهری شود. انتخاب ویژگی یک فرآیند تأثیرگذار در شناسایی تغییرات مبتنی بر ویژگی های طیفی و بافت می باشد. هریک از تکنیک های انتخاب ویژگی، محدودیت ها و مزایای خاص خودشان را داشته ولی در کل بهبود صحت شناسایی تغییرات را بدنبال دارند. مقایسه کارآیی تکنیک های انتخاب ویژگی نشان داد، تکنیک پیشنهادی در مقایسه با دو تکنیک متداولPCA و SAA (که نتایج مشابهی داشتند) از کارآیی و صحت بالاتری برخوردار است.با بکارگیری روش پیشنهادی، ضریب کاپا و صحت کلی نقشه تغییرات به ترتیب از 66/53% به 49/88% و از 94/58% به 39/90%،(در مقایسه با بکارگیری باندهای اصلی تصاویر)،افزایش یافت.
تعاون و توسعه شهرستان نهاوند
حوزههای تخصصی:
دوران برنامه ریزی متمرکز ، آمرانه و خطی سپری شده است
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی تغییرات کاربری اراضی به کمک سامانه اطلاعات جغرافیایی و تکنیک های سنجش از دور (مطالعه موردی: شهرستان اندیمشک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش پرشتاب جمعیّت در بسیاری از شهرها، موجب تغییر کاربری اراضی و تغییر شکل فیزیکی شهر شده است. مطالعه ی تغییرات کاربری های اراضی شهرها و بررسی علل آن طیّ دوره های زمانی مختلف، می تواند در مدیریت بهینه شهرها و منابع طبیعی مؤثر باشد. در این مطالعه که در جنوب غرب ایران، در شهر اندیمشک انجام شده است، با استفاده از تصاویر ماهواره های MSS و TM لندست 5 و لندست 8 در سال های 1364، 1379 و 1392 به عنوان منبع داده و با توصیف تصاویر به کمک طبقه بندی نظارت شده با الگوریتم maximum likelihood، در نرم افزار ENVI 4/8 تغییرات کاربری اراضی بخش جنوبی شهر اندیمشک طیّ سال های 1364 تا 1392 بررسی شد. نتایج نشان داد که از سال 1364 تا 1392 مساحت مراتع کاهش یافته و به مساحت مناطق مسکونی، زمین های کشاورزی و اراضی پوشیده از آب افزوده شده است. بیشترین تغییر در میان کاربری های مورد مطالعه در کل بازه 28 ساله مربوط به زمین های مرتعی می باشد که میزان 17905.09 هکتار کاهش داشته است و کم ترین تغییر مربوط به مناطق شهری می باشد که میزان 2840.97 هکتار افزایش داشته است.
ایجاد پیاده راه برای ارتقاء نشاط و سرزندگی در فضاهای شهری (نمونه موردی: خیابان ملت شهرکرد، حدفاصل میدان 12 محرم تا چهار راه بازار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد شتابان هوشمندشدن شهرها، توجه به انسان که صاحب و مالک فضاهای شهری است کم رنگ شده است. شاید این شتاب و پیشرفت برای رفع نیازهای انسان در آینده و کمک به کاهش اتلاف وقت او باشد؛ اما متأسفانه آن چنان که ضرورت دارد به مهم ترین نیاز بشر یعنی نشاط و سرزندگی در فضای شهری توجهی نشده است؛ ازاین رو در پژوهش حاضر، نشاط و سرزندگی در فضاهای شهری با ایجاد پیاده راه بررسی شد و خیابان ملت شهرکرد برای نمونه موردی انتخاب شد. اهمیت امکان سنجی ایجاد پیاده راه در خیابان ملت شهرکرد در این ناچیزبودن هزینه ایجاد شبکه پیاده راه در مقایسه با سایر وسایل نقلیه است. پیاده راه از نظر وقت، انعطاف پذیر است؛ توزیع عادلانه دسترسی به امکانات شهری برای همگان، افزایش امنیت و زمینه توجه به سابقه تاریخی را موجب می شود و به ارتقاء نشاط و سرزندگی در شهروندان کمک می کند. جامعه آماری، همه شاغلان و عابران این خیابان در سال 1393 بودند و نمونه ای با حجم 178 نفر با رابطه کوکران، انتخاب شد. شیوه پژوهش، توصیفی - تحلیلی بود و داده ها با پژوهش های کتابخانه ای، برداشت های میدانی، روش پرسش نامه و مصاحبه جمع آوری شدند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS، با آزمون های آماری فریدمن، خی دو، t و رگرسیون چند متغیره انجام شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهند مردم به ایجاد پیاده راه در فضاهای شهری علاقه مند هستند. باتوجه به نتایج پرسش نامه، برخی از اولویت های پیاده راه سرزنده از دیدگاه مردم عبارت اند از: تنوع کاربری، امنیت و ایمنی، سامان دهی و بهسازی، روحیه و فرهنگ، فضای مکث و مبلمان شهری. براساس یافته های پژوهش، پیشنهادهایی برای افزایش سرزندگی و نشاط شهری ارائه شدند که شامل ایجاد کاربری های جدید مانند رستوران، کافی شاپ، سینما و ... و بهسازی معابرند.