فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۰۱ تا ۲٬۴۲۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
شهر زنجان در دهه های اخیر از رشد جمعیّتی و کالبدی چشمگیری برخوردار بوده است، ازجمله پیامدهای ناگوار این رشد شتابان و بی قواره، شکل گیری مناطق اسکان غیر رسمی در این شهر است. منطقه ی اسلام آباد، از دسته مناطق بزرگ اسکان غیر رسمی شهر زنجان است که در پی مهاجرت گسترده ی روستاییان طی دهه ی 1350 به بعد، از سوی مهاجران روستایی ساخته شده است. این منطقه گرچه اکنون جزء مناطق رسمی درون شهر به شمار می رود؛ اما از دیدگاه کالبدی، نظام کاربری و خدمات رسانی، جمعیّتی، اجتماعی و فرهنگی با مشکلات مختلفی روبه رو است. هدف این پژوهش تحلیل فضایی کالبدی ناهنجاری های اجتماعی در منطقه ی اسلام آباد و تشریح عوامل مؤثّر در بروز ناهنجاری های این منطقه است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و برای شناسایی الگوهای فضایی توزیع جرایم در سطح منطقه ی اسلام آباد از مدل های آماری گرافیک مبنا، شامل آزمون مرکز متوسّط و بیضی انحراف معیار و برای تشخیص کانون های جرم خیز شهری، از شاخص نزدیکترین همسایه و روش درون یابی تخمین تراکم کرنل استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش، مجموع جرایم ارتکابی است که در دوره ی زمانی یک ساله در این محدوده رخ داده است. یافته ها نشان می دهند این منطقه، یکی از مهم ترین کانون های وقوع بزهکاری شهر زنجان است و توزیع فضایی جرایم مورد بررسی در این منطقه، از الگوی خوشه ای و متمرکز پیروی می کند. بیشترین جرایم ارتکابی در این منطقه، جرم شرارت و درگیری، اعتیاد و قاچاق موادّ مخدّر است. همچنین بین تراکم جمعیّت در این محدوده و نرخ وقوع بزهکاری در آن، رابطه ی مستقیم وجود دارد. از سوی دیگر، بالابودن میزان کاربری مسکونی و کمبود و نبود برخی کاربری های مورد نیاز شهروندان در توزیع جغرافیایی، نوع و میزان جرایم و شکل گیری الگوهای فضایی بزهکاری در این منطقه مؤثّر بوده است.
تحلیل تطبیقی نقش سرمایه اجتماعی در پایداری محله ای در بافت های فرسوده و جدید (نمونه موردی: محلات نارمک و یوسف آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی پایدار محله ای توانا یی جوامع کوچک محلی (محلات)، در بهره برداری و استفاده از منابع طبیعی، انسانی و اکولوژیکی بوده است. در واقع استفاده از سرمایه اجتماعی به عنوان راه حلی قابل اجرا در سطح اجتماعات محلی برای مشکلات توسعه مورد توجه سیاست گذاران و مسئولان سیاست است. بنابراین، درک مکانیزم و نقش سرمایه اجتماعی برایتحققهدفکوچک سازی وظایفوواگذاریمسئولیت هابهنهادها، فراهم نمودن زمینه برای گسترش سرمایه اجتماعی در راستای افزایش تعاملات و ارتباطات اجتماعی و فرهنگی در سطح محله ای به منظور کمک گرفتن از شهروندان در رسیدن به توسعه پایدار، از اهم اهداف تحقیق حاضر است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است. در این راستا تجزیه تحلیل داده ها با تکمیل پرسشنامه جهت سنجش میزان سرمایه اجتماعی و پایداری محله ای انجام گرفته است. به این منظور ابتدا با استفاده از ادبیات نظری تحقیق، شاخص های سرمایه اجتماعی و پایداری محله تعیین شده، سپس جهت تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسن و رگرسیون برای آزمون فرضیات تحقیق استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که رابطه ای مستقیم و معناداری بین متغیر سرمایه اجتماعی و پایداری محله ای وجود دارد.
طرح جامع مدیریت شهری مادرید
حوزههای تخصصی:
مقایسه تطبیقی نقشه فضایی فضای سوم و نقشه شناختی حس امنیت شهروندان بعنوان راهکار کاهش ترس از جرم در شهر، نمونه موردی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتقا ایمنی و امنیت جوامع و کاهش ترس از جرم در شهروندان از دیرباز همواره مورد توجه بوده و مطالعات گسترده ای در حوزه های دانشی گوناگون به این موضوع معطوف شده است. ترس از جرم، بعنوان چهره تاریک و فاقد آمار مشخص، تاثیرات مخربی بر سلامت فیزیکی و ذهنی و کارکرد اجتماعی افراد دارد. احساس نا امنی و نگرانی های ناشی از آن با تاثیر بر سایر فعالیتهای انسانی، امور اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، موجب اختلال درفعالیتهای روزمره اجتماعی می گردد. علیرغم وجود آمار و گزارشهای ارتکاب جرم ، حس ناامنی و ترس از جرم بعنوان مبحثی متاثر ولی مجزا از جرم ، فاقد آمار رسمی می باشد. علیرغم تحقیقات مکرر بر ارتقا حس امنیت در فضای خصوصی (دیدگاه معمارانه)، به نظر می رسد پاسخگویی به این نیاز مهم در فضاهای همگانی شهر در حوزه دانش شهرسازی می باشد. نظریه فضای سوم بعنوان فضای شهری فراتر از مکان زیست و کار، با ارایه معیارهایی جهت افزایش تحرک و پویایی و کارایی فضا در بازه زمانی گسترده تر، بستر تعاملات اجتماعی و حضور فعال شهروندان را فراهم می آورد. تحقیق حاضر با بررسی موقعیت مناطق با حس امنیت بیشتر (آمار ترس از جرم کمتر) و موقعیت ""فضای سوم"" در حوزه های پنجگانه شهر اصفهان در صدد آزمون تطبیق پذیری این دو می باشد. نقشه شناختی حس امنیت در قالب پرسشنامه شهروندی تهیه و در ارتباط با نقشه فضایی ""فضای سوم"" حاصل از امتیاز دهی متخصصان شهرسازی به روش سلسله مراتبی در شهر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. مطالعات تاثیر ویژگیهای فضای سوم در ارتقا حس امنیت محیطی و کاهش ترس از جرم در شهروندان می باشد. ارتقا احساس امنیت در هر جامعه در گرو مطالعات زیربنایی، شناخت عوامل موثر و برنامه ریزی جهت ارتقا کیفیت کالبدی-اجتماعی محیط می باشد. فضای سوم بعنوان راهکار موثر اجتماعی-محیطی می تواند زمینه ساز ارتقا حس امنیت شهروندان گردد.
تحلیل اثرات کالبدی اجرای طرح های هادی روستایی از دیدگاه روستائیان شمال استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان تهیه و اجرای نخستین طرح هادی (روانبخشی روستا) بیش از 20 سال می گذرد. مروری بر آثار تهیه و اجرای طرح هادی نشانگر آن است که این طرح توانسته زمینه لازم را برای تحقق توسعه کالبدی در روستاها فراهم نموده و آثار مثبتی را به دنبال داشته باشد؛ از طرف دیگر این طرح در فرآیند تهیه و اجرا با چالش ها و مشکلاتی مواجه است. هدف تحقیق پی بردن به اثرات کالبدی اجرای طرح های هادی روستایی در نواحی شمال استان اردبیل می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و بخش اصلی داده ها از شیوه میدانی بصورت مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه بین ساکنان روستاها جمع آوری و استفاده شده است. از بین 58 روستا که طرح هادی اجرا شده بود؛ از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده 17 روستا انتخاب شدند. جامعه آماری روستاهای مورد مطالعه برابر با 2294 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول گرجسی– مورگان برابر با (303S=) سرپرست خانوار برآورد گردید و از طریق نمونه گیری تصادفی ساده پرسشنامه ها در بین ساکنین روستاها توزیع شد. این داده ها پس از استخراج با استفاده از نرم افزار SPSS بررسی و تجزیه و تحلیل و سپس مورد تفسیر قرار گرفته است. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل رگرسیون تک متغیری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که سطح معنی داری خطای رگرسیون برای ضریب اطمینان 95/0 در هر سه فرضیه کوچک تر از 05/0 است. بنابراین می توان گفت که هر سه فرضیه مورد تأیید قرار گرفته است. همچنین عوامل کالبدی بر اجرای طرح هادی روستایی تأثیرگذار بوده و اجرای طرح هادی روستایی تمام مؤلفه های کالبدی را پیش بینی می کند و بین آن ها رابطه معنی داری وجود دارد.
بررسی عوامل مؤثر در تعادل بخشی به عرصة فضایی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابرابری و تفاوت های منطقه ای در بسیاری از کشورها چالش اساسی در مسیر دستیابی به اهداف توسعة متوازن و متعادل است. به ویژه آن دسته از کشورهایی که مانند ایران قلمرو حاکمیتشان مناطق جغرافیایی وسیعی را شامل می شود. در ایران توسعه و زیرساخت های آن در نواحی جغرافیایی کشور در اثر برنامه ریزی های نامطلوب ملی و متمرکز گذشته، تفاوت شدیدی را در روند توسعه ایجاد کرده است. در این پژوهش با به کارگیری روش های اسنادی و پیمایشی و با ابزار پرسشنامه و فن دلفی، داده ها جمع آوری، و با ترکیبی از مدل های کمی و کیفی، تحلیل موردنظر انجام گرفته است. در مرحلة دوم دلفی، با کسب نظر استادان، صاحبنظران و مسئولان و متولیان منطقة مورد مطالعه، ماتریس تأثیر متقاطع بررسی میزان تأثیر عوامل بر همدیگر در نابرابری های منطقه ای استان گیلان تکمیل شد. در مرحلة نهایی نیز با بهره گیری از فنون تحلیلی و نرم افزار MICMAC، عوامل مؤثر در ایجاد نابرابری های استان گیلان بررسی شد و با تحلیل میزان تأثیر متغیرهای مؤثر در ایجاد عدم تعادل های منطقه ای، عامل اصلی «توسعة تک بعدی از منظر فضایی» شناسایی، و در نهایت، راهکارهای مناسب برای تعادل بخشی به سازمان فضایی استان گیلان مطرح شد.
تحلیل رابطه سرمایه اجتماعی و عوامل تهدید کننده امنیت مورد شناسی: سکونتگاه های مرزی استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سکونتگاه های واقع در مرزهای شرقی ایران (مرزهای بین ایران-افغانستان و ایران-پاکستان)، - که بنا به دلایل امنیتی و غیر امنیتی در زمره مناطق مرزی بحران زا قلمداد شده اند- میزان سرمایه اجتماعی پایین تر از حد انتظار به نظر می رسد. این در حالی است که این سرمایه از عوامل کلیدی در توسعه پایدار سکونتگاه های مرزی شمرده می شود؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف تبیین عوامل تهدید کننده امنیت در چارچوب رهیافت سرمایه اجتماعی و بررسی تفاوت های مکانی آن در سکونتگاه های مرزی استان سیستان و بلوچستان انجام گرفته است. سرمایه اجتماعی، شاخص های اعتماد، مشارکت و انسجام اجتماعی را در بر می گیرد. عوامل تهدید کننده امنیت نیز بی سازمانی اجتماعی، محرومیت نسبی و فقدان کنترل اجتماعی را شامل می شود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. به دلیل گستردگی جامعه آماری، 382 نفر از مردم محلی به روش کوکران و 136 نفر مدیر محلی به روش سرشماری از میان شهرستان های میرجاوه، سراوان و زهک به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. داده های تحقیق به روش منطق فازی (نرم افزار MATLAB ) و روش های آماری ( SPSS ) پردازش و تحلیل شد. یافته های پژوهش حاکی از میزان نسبتاً بالای سرمایه اجتماعی و میزان متوسط تهدید کننده های امنیت به ترتیب با درجه (628/0) و (593/0) و نیز همبستگی بالا و معکوس بین سرمایه اجتماعی و تهدید کننده های امنیت (838/0-) است. همچنین یافته ها بیانگر وجود تفاوت معنادار مکانی از نظر موقعیت سیاسی- جغرافیایی و نبود آن از نظر نوع سکونتگاه (روستایی و شهری بودن) است؛ بنابراین نتایج پژوهش نشانگر فقدان مدیریت کارآمد مناطق مرزی در منطقه و فقدان نگاه فرصت زا و فرصت ساز به مرز و مناطق مرزی است که معیشت و سایر ابعاد زندگی مرزنشینان را در پیوند با امنیت و توسعه منطقه ای و ملی تأکید کند.
ارزیابی راهبرد توانمندسازی حاشیه نشینان در بهسازی شهر زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاشیه نشینی یکی از مسائل و مشکلات مدیریت شهری کشور به شمار می رود. در جدیدترین تجربة نظام برنامه ریزی شهری، کشور با برنامة بهسازی و توانمندسازی، در پی کاهش و کنترل ابعاد این مشکل برآمده است، اما هنوز در این زمینه کاستی هایی مانع دستیابی به اهداف توسعة یکپارچة شهری است. شهر زابل در سال های اخیر و به خصوص از 1355 به بعد، رشد و گسترش فیزیکی زیادی داشته است که باعث به وجود آمدن محله های زیادی در حاشیة آن شده است. وضعیت حاشیه نشینان شهر زابل که از نظرِ تأسیسات و خدمات زیربنایی شهری مانند آسفالت معابر و کوچه ها، فاضلاب شهری، فضاهای عمومی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند؛ این سؤال را به وجود می آورد که مهم ترین مشکل حاشیه نشینان در بهسازی محله هایشان چیست؟ مقالة حاضر به بررسی و ارزیابی توانمندسازی آنها بر اساس ویژگی های اجتماعی- اقتصادی سرپرستان خانوارها، وضعیت کالبدی و فضایی محله ها، مسکن و وضعیت مشارکت حاشیه نشینان زابل پرداخته است. اطلاعات حاصل از 316 پرسشنامة توزیع شده در 14 محلة حاشیه ای زابل، به وسیلة نرم افزارهایSPSS وExcel تجزیه و تحلیل شده و امتیاز شاخص های اصلی و فرعی توانمندسازی هر یک از محله های حاشیه ای به دست آمده است. مجموع نمرات استاندارد هر یک از محله ها تعیین و بر مبنای روشZ-score ، محله های حاشیه ای زابل رتبه بندی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشتر محله ها، 10 محله از 14 محلة حاشیه نشین در سطح خیلی ضعیف تا متوسط از نظرِ توانمندسازی قرار دارند که مهمترین عامل آن مشکلات اقتصادی مانندِ بیکاری 9/26 درصد از سرپرستان خانوار و درآمد حاشیه نشینان است که نتیجة آن، توانایی تنها 85/2 درصد از حاشیه نشینان در پرداخت نقدی هزینة بهسازی محله هاست. ایجاد اشتغال پایدار و درآمد ثابت می تواند باعث توانمندسازی حاشیه نشینان زابل شود.
برنامه ریزی توافقی به منظور اولویت بندی راهکارهای ارتقای سطح آموزش جهت افزایش مشارکت عمومی در زمینه توسعه پایدار و حفاظت از منابع آب زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع آب زیرزمینی، جزو منابع استراتژیک به حساب می آیند و در کشور ما که با کاهش منابع آب جهت بهره برداری مواجه شده است، اهمیت حفاظت از منابع آب زیرزمینی که در برابر خشکسالی و آلودگی، نسبت به منابع آب سطحی، از مصونیت بیشتری برخوردار است، دوچندان گشته است. در شرایط حال حاضر که اکثر آبخوان های کشور با افت شدید سطح آب مواجهند، باید توجه ویژه ای به این مسأله بشود. حفاظت از منابع آب گامی مهم در راستای نیل به چشم انداز توسعه پایدار می باشد و از سویی دیگر، توسعه پایدار بدون مشارکت کارآمد مردم و ذی نفعان میسر نمی شود؛ بنابراین هدف تحقیق حاضر، بررسی چندمعیاره راهکارهای افزایش آگاهی عمومی ذی نفعان در زمینه حضور فعال در فرایند اجرای راهکارهای بهینه مدیریت منابع آب زیرزمینی در محدوده آبخوان کرمان-باغین می باشد. معیارهای ارزیابی، مبتنی بر مفاهیم توسعه پایدار استخراج شده اند و گزینه ها به روش تصمیم گیری چندمعیاره برنامه ریزی توافقی اولویت بندی می شوند. شاخص های استفاده در این تحقیق شامل گسترش نقش بخش خصوصی برای سرمایه گذاری در بخش تبلیغات و برنامه های آموزشی، میزان صرفه جویی در مصرف آب، کارآفرینی، تطابق روش آموزش با آداب و رسوم و طرز فکر نسبت به حفاظت از منابع، دوره اجرای راهکار، ارتقای نقش زنان در فرآیند محافظت از منابع آب و انعطاف پذیری می باشند. پس از به کاربردن شاخص ها، راهبردهای برتر تحقیق از میان ده گزینه، سرمایه گذاری در تولید فیلم و انیمیشن با محوریت منابع آب و اهمیت محیط زیست، ایجاد یک گروه هدف شامل افراد تأثیرگذار و بانفوذ در جامعه محلی و در آخر تقویت فعالیت های سازمان های مردم ن هاد، برترین گزینه های هم راستا با هدف پژوهش بودند.
ژئوسیستم تهران و اهمیت آن در ماهیت توسعه ی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئوسیستمها یا سیستمهای ژئومورفیک( Geomorphic systems ) عبارت از ساختارهای ارضی با اثرات متقابل فرایندها که به طور مجزا یا مشترک عمل کرده و مجموعه ای از واحد های ارضی را ایجاد می کنند. عناصر ژئوسیستم متشکل از خطوط یا خطواره ها، نقاط، سطوح و احجامی است که نحوه ی روابط این عناصر با هم هویت ساختار فضایی آنها را شکل می دهد. این عناصر در ارتباط با هم فضاهایی را برای کاربریهای مختلف فراهم می کنند. در واقع، الگوهای ساختاری و به تبع آن فضایی عملکردها را جلوه گر می سازند.
این پژوهش در چارچوب روش تحلیل سیستمهای ژئومورفیک و همچنین تحلیل تحولات تاریخی و الگوی دیرینه شناسی مدنیت گذشته واقع بر روی پهنه ی تهران صورت گرفته است. برای این کار از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، DEM تولید شده 20 متر توسط رادار، عکسهای هوایی و تصاویر ماهواره ای لند ست و همچنین گوگل ارث استفاده گردیده است.
یافته های تحقیق بیانگر این هستند که پهنه ای که کلان شهر تهران بر روی آن قرار گرفته را می توان یک پهنه ی گلاسیو-فلوویالی (Glacio-fluvial) نامید. پهنه ای که فرایند های یخی و جریانی به صورت متناوب در کواترنربه عنوان دینامیک بیرونی بیشترین اثرگذاری را در تغییر شکل ساختار اولیه ی آن به مثابه پهنه یا پهنه های زیست- مکان انسانی داشته اند. بعلاوه، فعالیت گسلها ی شمال و جنوب تهران بر گسیختگی و ایجاد ناهمواری و پراکندگی این پهنه ها نقش زیادی ایفا کرده اند. بدین ترتیب، ژئوسیستم تهران را می توان متشکل از مرز، ساختار،عملکرد(رفتار)، دالان، جهت، تحول تاریخی منحصر به فرد، کلیت و انسجام، و ویژگیهای اقلیمی خاص دانست. این عناصر در ارتباط با هم عوارض ژئومورفیکی را شکل داده اند که می توانند الگوی ساخت های شهری و کاربری های اراضی قرار بگیرند. درک این عناصر در چارچوب یک ژئوسیستم با ماهیت منحصر به فرد از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است چرا که سازگاری و انطباق ساخت های شهر بر این عناصر به شهر ارگانیک و پایدار انجامیده و می تواند به مثابه نقطه عطفی در شهر سازی قرار بگیرد.
ساماندهی فضایی کاربری فضای سبز شهری با استفاده از GIS (مطالعه موردی: منطقه ۷ شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
فضای سبز، به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع دارای ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی است. برای اینکه بتواند نقش ها و عملکردهای خود را به خوبی ایفا کند، اولین و مهمترین گام تعیین مکان های مناسب برای آن است. هدف از انجام این تحقیق، ساماندهی فضای سبز شهری در منطقه ۷ تهران می باشد. برای این منظور از مدل AHP Fuzzy استفاده شد. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی است. در این تحقیق با بررسی و ارزیابی معیارهای مورد نیاز در مکان گزینی فضای سبز شهری اقدام به تهیه نقشه و ایجاد لایه اطلاعاتی برای هر یک از معیارها در محیط GIS گردید و جمعاً از ۱۰ معیار استفاده شد. سپس به منظور مدل سازی، به هرکدام از لایه های اطلاعاتی بر اساس مدل AHP وزن مناسبی اختصاص داده شد. در نهایت نقشه ها با یکدیگر تلفیق شده و نقشه نهایی حاصل گردید. با قرار دادن لایه پارک های موجود با نقشه مطلوبیت، فضایی جهت جانمایی کاربری فضای سبز مشخص گردید که هیچ کدام از پارک های موجود در منطقه ۷ در پهنه های بسیار مطلوب قرار نگرفته و نزدیک به نیمی از پارک های موجود در این منطقه یعنی بالغ بر ۴۳ درصد در پهنه نامطلوب، حدود ۳۴ درصد در مطلوبیت متوسط و ۲۳ درصد نیز در پهنه مطلوب قرار داشته اند. با توجه به اینکه نزدیک به نیمی از پارک های موجود منطقه در پهنه نامطلوب قرار دارند، می تواند بیان کننده این نکته باشد که در مکان یابی کاربری فضای سبز ضوابط سازگاری برنامه ریزی کاربری اراضی نادیده گرفته شده است.
ارائه الگوی تدوین پیوست فرهنگی پروژه های عمرانی در کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
47 - 62
حوزههای تخصصی:
پروژه های متفاوت، پیامدهای متفاوتی بر زندگی مردم دارند که این پیامدها باید بررسی و مشخص شوند. مطالعات تأثیرات فرهنگی پروژه ها، به منظور تحلیل پیامدهای یک طرح توسعه ای جهت تعدیل و تخفیف پیامدهای منفی و افزایش پیامدهای مثبت صورت می پذیرد و در عین حال چارچوبی برای مدیریت تغییرات فرهنگی و ابزاری برای تصمیم سازی درباره این عوامل است. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی شاخص ها، ابعاد و مؤلفه ها، برای ارائه الگوی تدوین پیوست فرهنگی پروژه های عمرانی شهر اصفهان می باشد. در این راستا از روش تحلیل محتوای کیفی در بخش کیفی، و روش تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی در بخش کمی برای تحلیل داده ها استفاده شد. بر اساس یافته ها، ابعاد پیوست فرهنگی پروژه های عمرانی شهر اصفهان، ذیل هشت موضوع اصلی دسته بندی شدند: روابط اجتماعی (تنوع قومی و گروهی، و تعاملات اجتماعی)، خلاقیت (زیرساخت های شهری نوآورانه)، آینده نگری (شهر آینده، و شهر هوشمند)، هویت (هویت ایرانی، هویت اسلامی، هویت انقلابی و مزیت رقابتی شهر اصفهان «گردشگری»)، امنیت (امنیت فیزیکی، و امنیت ذهنی)، عدالت، جذابیت (عناصر طبیعی و عناصر غیر طبیعی) و نمادها و نشانه ها (تأثیر عناصر عینی، و الهام پذیری از فرهنگ غالب). مقادیر آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برای همه متغیرها بزرگ تر از 7/0 بود و همچنین مقدار روایی همگرا نیز برای همه متغیرها بزرگ تر از 5/0 محاسبه شد، و در نهایت بر اساس شاخص های برازش، الگوی نهایی تأیید شد. با توجه به اهمیت مفهوم پیوست فرهنگی در زمینه آکادمیک و همچنین به کارگیری آن در زمینه های مدیریت و برنامه ریزی شهری، نتایج پژوهش حاضر، بستری نظری و شناختی برای پژوهشگران علاقه مند به این حوزه مطالعاتی فراهم می آورد.
نقش اکولوژی اجتماعی در بافت قدیم شهر ری
حوزههای تخصصی:
هجوم اکولوژیکی و سکونت افراد کم درآمد در بافتهای قدیمی از جمله معضلات این بافتهاست. خستگی مفرط ناشی از کار طاقت فرسا و نداشتن پشتوانه مالی مناسب برای همکاری در امور محله‘ انگیزه توجه به مسایل محله‘ بهداشت محیط زیست و عمران آنرا از زمان سلب می کند. هدف این تحقیق شناخت و بررسی پایگاه اقتصادی افراد ساکن بافت قدیم شهر ری در نابسامانی منطقه مورد نظر است. روش پژوهش با استفاده از شیوه های میدانی بویژه پیمایشی مبتنی بر روشهای اکتشافی و تحلیلی است.
آب انبارهای ساری
حوزههای تخصصی:
تطور سکونت شهری از مجموعه های فامیلی(محله ای)تا بلوک های آپارتمانی (تفاوت های اساسی خانه و مسکن در شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن نیاز اساسی انسان است. این نیاز به علت تمایزهایی که با دیگر نیازهای انسان دارد، جایگاهی خاص در اقتصاد، سیاست، فرهنگ و جامعه دارد، چرا که تغییر در هر بخش فوق می تواند بر این بخش آثار زیادی داشته باشد. این نیاز اولیه و اساسی (مسکن) در شهر یزد از گوناگونی فراوان برخوردار بوده است. این تنوع، معلول عوامل اقتصادی، اجتماعی، معیشتی، شغلی، مذهبی، هنری، موقعیت جغرافیایی، تاریخ، فرهنگ و جامعه این شهر بوده است. بنابراین، در شکل خانه، محل زندگی به مفهوم کامل آن تجلی یافته است. بدین ترتیب سکونت، اشتغال، فراغت و اوج روابط خویشاوندی در مجموعه های فامیلی در قالب اجتماعات کوچک به نام خانه ظهور یافته بودند. امروزه مسکن مفهوم خاص محل سکونت را دارد. پژوهش حاضر چنین پویشی را ردیابی می کند، در واقع هدف بررسی الگوی سکونت در شهر یزد است. در این پژوهش مجموعه های فامیلی و سنتی و مجموعه های آپارتمانی در شهر یزد به لحاظ ابعاد کالبدی و اجتماعی مقایسه شده اند و بر این اساس سعی در برجسته نمودن تفاوت های ماهوی خانه و مسکن است. روش این پژوهش تاریخی، توصیفی و میدانی است. ابزار جمع آوری اطلاعات در راستای دستیابی به هدف، اسناد مربوط به گونه شناسی مسکن در شهر یزد از گذشته تا کنون است. در این پژوهش گونه هایی از پلان خانه های قدیمی و مجموعه های فامیلی بررسی و ابعاد اجتماعی و فرهنگی آنها تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان دهنده آن است که مسکن امروزی حاصل کاهش تدریجی هویت و عملکرد خانه های سنتی است که نتوانسته است برای عناصر کالبدی آن جایگزینی بیابد و الگویی عاریتی و تک عملکردی برای سکونت و به عبارتی خوابگاه شده است.
تعیین سازه های مرتبط با رضایتمندی از شغل دامپروری با استفاده از تحلیل مسیر: مطالعه موردی :شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش دامپروری به عنوان یکی از زیربخش های کشاورزی نقشی کلیدی را در امنیت غذایی جامعه بر عهده دارد. تولیدکنندگان این بخش برخلاف نقش آفرینی پررنگ در اقتصاد کشور به طور عام و اقتصاد کشاورزی به طور اخص، چندان مورد توجه محققان و دانشمندان قرار نگرفته اند. بررسی رضایتمندی از دامپروری و آگاهی از انتظارات آنها می تواند به عنوان عامل مهمی در سیاستگزاری در جهت افزایش وفاداری آنها نسبت به شغلشان و در نتیجه امنیت غذایی و کاهش مهاجریت روستا به شهر داشته باشد. لذا این تحقیق به منظور بررسی عوامل موثر بر میزان رضایتمندی دامپروران از شغلشان با کاربرد مدل سنجش رضایتمندی غربی در استان لرستان شهرستان کوهدشت انجام پذیرفت. تعداد 120 دامپرور از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج تخقیقات نشان داد، نگرش و تعهد نسبت به شغل دامپروری تعیین کننده ترین متغیر های تبیین کننده رضایتمندی بودند و رضایتمندی و تعهد نیز تعیین کننده وفادری شغلی نسبت به دامپروری بودند. بر اساس یافته های تحقیق پیشنهاداتی در راستای افزایش رضایتمندی و وفاداری نسبت به دامپروری ارائه شد.
میزان رضایت مندی گردشگران از عملکرد فرماندهی انتظامی استان مازندران در خصوص طرح امنیت اجتماعی (مورد مطالعه: شهرستان بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اهمیت و ضرورت امنیت اجتماعی همین بس که مقام معظم رهبری امنیت را زمینه ساز موفقیت و پیشرفت جامعه در عرصه های مختلف دانسته اند و با اشاره به وظیفه بسیار مهم نیروی انتظامی در برقراری امنیت تأکید کردهاند. امروزه، نیروی انتظامی در خدمت مردم در کنار مردم و پشتیبان آنان است و آحاد مردم نیز به این نیرو افتخار می کنند و به آنان اعتماد دارند؛ بنابراین، پژوهش حاضر به بررسی میزان رضایت مندی گردشگران و مسافران از عملکرد فرماندهی انتظامی استان مازندران در خصوص طرح امنیت اجتماعی در مناطق ساحلی و توریستی دریای خزر می پردازد. روش پژوهش، توصیفی-زمینه یابی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری را کلیه مسافران و گردشگران حاضر در مناطق ساحلی و توریستی بابلسر تشکیل می دهند که در ایام تعطیلات عید نوروز بیشتر از صد هزار نفر مسافر و گردشگر به بابلسر سفر می کنند. بر اساس جدول استاندارد کوهن و همکاران (۲۰۰۱)، ۳۸۴ نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. در این پژوهش، نمونه گیری از نوع خوشه ای، ابزار گردآوری پرسشنامه و پایایی پرسشنامه (۰٫۸۹) بوده است. به منظور آزمون فرضیات پژوهش از آزمون های آماری t تک نمونه ای و آزمون فریدمن استفاده شده است. درنهایت، نتایجی به شرح ذیل حاصل شده است: (۹۴٫۷%) مسافران عملکرد پلیس راه در محورهای مواصلاتی را مطلوب ارزیابی نمودند. (۹۵٫۴%) مسافران عملکرد مأمورین راهنمایی و رانندگی را مطلوب ارزیابی نمودند. (۹۴٫۵%) مسافران عملکرد مأمورین مبارزه با بدحجابی و ناهنجاری های اخلاقی را مطلوب ارزیابی نمودند. (۹۶%) مسافران با انتخاب گزینه های زیاد و خیلی زیاد، عملکرد مأمورین برقرارکننده امنیت جانی و مالی مسافران را مطلوب ارزیابی نمودند. (۱۰۰%) مسافران عملکرد فرماندهی انتظامی در سواحل دریا را مطلوب ارزیابی نمودند. هم چنین نتایج فرضیات پژوهش نشان داد که مسافران نوروزی از عملکرد پلیس راه استان در محورهای مواصلاتی، مأمورین راهنمایی و رانندگی استان، مبارزه با بدحجابی و ناهنجاری های اخلاقی، امنیت جانی و مالی مسافران و از عملکرد فرماندهی انتظامی استان در سواحل دریا رضایت بالایی دارند. درمجموع مسافران نوروزی رضایت کاملی از عملکرد فرماندهی انتظامی استان در برقراری امنیت اجتماعی در استان مازندران دارند. بالا بودن افزایش ضریب امنیت اجتماعی در مناطق گردشگری استان، باعث افزایش سطح رضایتمندی مردم و گردشگران از عملکرد نیروی انتظامی شده و موجب پیوند و تعامل متقابل بین مردم و نیروی انتظامی می شود و مردم پلیس را به تعبیر مقام معظم رهبری به عنوان یک پلیس خدمتگزار می پذیرند و به آن افتخار می کنند و از سوی دیگر میزان سطح رضایت مندی گردشگران بیانگر میزان موفقیت نیروی انتظامی استان در ایجاد و افزایش امنیت اجتماعی در سطح استان خواهد بود.
تبیین نقش شاخص های کالبدی در راستای ارتقای امنیت شهروندان با رویکرد C.P.T.E.D (مطالعه موردی: بافت فرسوده محله زینبیه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت یکی از مهم ترین عوامل سازنده کیفیت مطلوب در طراحی شهری است که در حضور شهروندان مؤثر است. محله های شهری به مثابه یکی از اجزای اساسی ساخت کالبدی شهر از اهمیت زیادی برخوردارند. جرم معلول عوامل متعددی است که یکی از آن ها عوامل کالبدی است CPTED، طراحی مناسب و به کارگیری بهینه محیط مصنوع در راستای کاهش جرایم شهری است. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش، ارتقای امنیت محیطی در محله های شهری با بهره گیری از رویکرد CPTED است. به این منظور به ارزیابی شاخص های کالبدی که در وقوع جرم در محله های شهری تأثیر می گذارند، می پردازد. مورد مطالعه این پژوهش، بافت فرسوده محله زینبیه اصفهان است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و نوع آن از نظر هدف، کاربردی- توسعه ای است. با توجه به حجم نمونه تعداد ۲۵۶ پرسش نامه جمع آوری شد و با استفاده از آزمون های «هم بستگی»، «خی دو»، «نسبت» و «فریدمن» در نرم افزار آماری SPSS تجزیه وتحلیل شد. بنابر نتایج حاصل، بین تمامی شاخص های کالبدی که از طریق پرسش نامه تجزیه وتحلیل شدند به جز پوشش گیاهی، به عنوان متغیر مستقل و امنیت (متغیر وابسته)، رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، با توجه به نتایج آزمون هم بستگی، کاربری اراضی و مبلمان شهری بیشترین هم بستگی را با امنیت محیطی محدوده زینبیه داشته اند. از نظر شهروندان مبلمان شهری و کاربری اراضی و دانه بندی بافت بیشترین تأثیر را بر امنیت خواهند داشت. به منظور تحقق اهداف پژوهش راهبردهایی به صورت مجزا در مورد هر شاخص ارائه شده است.
معرفی کتابی در زمینه جغرافیای شهری ایران: کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
اولویت بندی راهکارهای مؤثر در ارتقای امنیت شهری و تأثیر آن بر رضایتمندی مسکونی نمونه مورد پژوهش: منطقه 20 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر با رشد جمعیت شهرنشین و پیچیده تر شدن ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی شهر، افزایش تضادها و نابرابری های اجتماعی از یکسو و انحرافات و کج رویهای اجتماعی از سویی دیگر سبب نزول امنیت در محیط های شهری شده است. بطوری که امروزه ناامنی در محلات مسکونی به عنوان یکی از دغدغه های مدیریت شهری شناخته می شود. امنیت به عنوان یکی از شاخص های دستیابی به کیفیت زندگی، مفهومی است که تأثیر فراوانی بر سطح رضایتمندی مسکونی خانوار و جابجایی ساکنان از محله های مسکونی شان دارد. بدین منظور هدف از نگارش این پژوهش، اولویت بندی سیاست های مؤثر بر افزایش امنیت شهری در منطقه 20 شهرداری تهران است. محدوده مورد مطالعه به دلیل وجود برخی از مشکلات مانند تراکم بالای جمعیتی، وجود بافت های مسأله دار مانند بافت های فرسوده و اسکان های غیر رسمی و غیره دارای مشکلاتی زیادی در زمینه امنیت شهری می باشد که به عنوان نمونه مورد بررسی قرار می گیرد. نوع پژوهش بر اساس ماهیت از نوع توصیفی – تحلیلی می باشد که در تبیین ادبیات و پیشینه تحقیق و ارائه مدل از مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی بهره برده شده است. همچنین به منظور ارزیابی و رتبه بندی مؤلفه ها از تکنیک SWOT-FANP که در واقع تلفیقی از جدول سوات به همراه روش فرایند تحلیل شبکه ای و نظریه فازی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نیز به کارگیری نورپردازی مناسب، ایجاد مراکز جمعی، افزایش حس تعلق و هویت از طریق بالابردن کیفیت فضاها و ساماندهی فضاهای غیر قابل دفاع به عنوان اولویت های اول تا چهارم در ارتقای امنیت در محدوده مورد مطالعه شناخته شده است.