فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی شاخص های CDS در منطقه 3 شهر شیراز جهت بهبود وضع موجود و نقش آن در دستیابی به توسعه پایدار شهری می باشد. روش پژوهش در دو بخش توصیفی- تحلیلی انجام گرفت. در این راستا با استفاده از روش کوکران و با لحاظ کردن جمعیت 205775 نفر ساکن در محدوده به عنوان جامعه آماری، حجم نمونه تعداد 384 نفر تعیین شد. جهت سنجش روایی سازه ای از آزمون آلفای کرونباخ، برای تعیین روایی محتوایی از تحلیل عاملی اکتشافی و به منظور تحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره گام به گام استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، میانگین معیار قابلیت زندگی 56/2، رقابت پذیری 08/3، بانکی بودن 81/2 و حکمروایی خوب شهری 16/2 می باشد و با توجه به عدد 5/2 به عنوان میانه نظری، می توان گفت که منطقه 3 به لحاظ برخورداری از شاخص های CDS وضعیت نسبتا خوبی دارا می باشند. معیارهای قابلیت زندگی، رقابت پذیری و حکمروایی خوب شهری دارای رابطه معنی دار می باشند و باتوجه به نتیجه آزمون رگرسیون چندمتغیره، معیار بانکی بودن بیشترین تأثیر را در جهت ارتقاء رویکرد CDS در منطقه 3 دارد.
ارزیابی ویژگی های شهر پایدار از منظر حکمت اسلامی مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
17 - 30
حوزههای تخصصی:
شهر پایدار ازنظر حکمت اسلامی شهری است که بتواند بسترها، زمینه ها و ملزومات آدمی را برای طی طریق و رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی فراهم سازد. هدف از انجام مقاله حاضر، بررسی و تبیین انطباق پذیری ویژگی های حاکم بر شهر زنجان با معیارها و اصول شهر پایدار در حکمت اسلامی است. روش تحقیق در مطالعه حاضر، به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و نوع تحقیق، کاربردی است. برای تحلیل داده ها از تکنیک های آماری توصیفی و آزمون نیکوئی برازش کلموگروف-اسمیرنف و تحلیل رگرسیونی لجستیک با کمک نرم افزار SPSS استفاده گردید.طبق یافته های تحقیق، مقدار آماره کلموگروف-اسمیرنف (K-S) شاخص اقتصادی 869/0، شاخص کالبدی-محیطی 697/0، و شاخص اجتماعی 619/0 است. با توجه به مقدار (K-S)، بیشترین انطباق ویژگی های شهر زنجان با شهر حکمت اسلامی در شاخص های اقتصادی می باشد. همچنین، بر اساس مقدار ضریب کاکس و اسنل در شاخص اقتصادی، 1/60 درصد و شاخص اجتماعی 6/51 درصد، بیشتر از شاخص های مدیریتی و کالبدی، تغییرات متغیر پاسخ گو توسط متغیرهای پیشگو تبیین می شود. که احتمال بهبودی این شاخص ها در آینده جهت انطباق پذیری با شاخص های شهر حکمت اسلامی بیشتر است.
بررسی و پهنه بندی میزان مصرف انرژی برق در شهرهای استان خراسان شمالی
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
71-87
حوزههای تخصصی:
تولید و مصرف انرژی برق در کشور یکی از موضوعات مهم در سیاست گذاری و برنامه ریزی های کلان توسعه ای کشوراست. انرژی، علاوه بر اینکه یکی از عوامل مهم تولید به شمار می رود، استفاده بیش از حد آن موجب افزایش آلودگی های زیست محیطی و گاز های گلخانه ای در کره زمین و افزایش دمای آن شده است. آگاهی از پراکندگی مصرفی انرژی برق، زمینه ساز برنامه ریزی و سیاست گذاری های درست محیطی است. این پژوهش با هدف شناسایی تغییرات مکانی مصرف انرژی انجام شده است. نخست پایگاهی از داده ای شبکه ای مصرف انرژی استان خراسان شمالی ایجاد شد. سپس دوره آماری 1394- 1395 برای 8 شهرستان از استان، میزان مصرفی مشترکین برق در سطح (شهر، روستایی، خانگی، عمومی، کشاورزی، صنعتی، تجاری، روشنایی معابر) انتخاب و یاخته ای به ابعاد 15*15 کیلومتر بر منطقه مورد مطالعه گسترانیده شد. به منظور دست یابی به تغییرات درون سالی مصرف انرژی از روش زمین آمار در محیط برنامه نویسی GIS استفاده و باIDW مورد درون یابی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که بیشترین مصرف انرژی برق در بخش های شهری، خانگی، تجارتی، عمومی و روشنایی معابر را شهرستان بجنورد و بیشترین مصرف انرژی برق را در بخش های روستایی و کشاورزی را شهرستان اسفراین و همچنین در بخش صنعتی شهرستان جاجرم می باشد. مجموع میزان مصرف انرژی برق طی دوره مورد بررسی در بخش های شهری، روستایی، خانگی، تجارتی، کشاورزی، صنعتی و روشنایی معابر در شهرستان بجنورد با 332976 و شهرستان شیروان با میزان مصرفی 61006 مگاوات ساعت و کم ترین میزان مصرفی با 23001 مگاوات ساعت در شهرستان راز و جرگلان می-باشد. مجموع میزان مصرف برق بخش های مختلف بیش ترین میزان مصرف در مرکز استان (بجنورد) با 29% مصرف انرژی برق و با (124708) تعداد مشترک و همچنین شهرستان اسفراین با 16% و (52075) تعداد مشترک و کمترین میزان مصرف انرژی برق در بخش صنعتی در شهرستان راز و جرگلان با 2% و (10269) تعداد مشترک می باشد.
سنجش میزان توسعه یافتگی شاخص های کمی و کیفی مسکن در شهرستان های استان کرمانشاه
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
123-138
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از نیازهای پایه ای و اساسی همه افراد و خانوارهاست که وضعیت مطلوب آن نقش مستقیمی در کیفیت زندگی دارد. از راه های مهم آگاهی از وضعیت مسکن در هر برنامه ریزی، استفاده از شاخص های مسکن می باشد. استان کرمانشاه به عنوان یکی از استان های غربی کشور، به دلایل گوناگون مشکل مسکن را به صورت حادی درآورده است. این مشکلات خود را به صورت بدمسکنی، کیفیت پایین مسکن، نامناسب بودن بافت و مصالح ساختمانی در سکونتگاه ها نمایان کرده است؛ بنابراین تحقیق حاضر با استفاده از شاخص های کمی و کیفی مسکن به بررسی وضعیت مسکن شهرستان های این استان و سطح بندی این شهرستان ها پرداخته است. روش تحقیق بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت مبتنی بر روش توصیفی، تحلیلی و همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 14 شهرستان استان کرمانشاه در سرشماری 1390 می باشد. برای جمع آوری اطلاعات، از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 استان کرمانشاه استفاده شده است. آنگاه 21 شاخص کمی و کیفی در بخش مسکن انتخاب شده و به وسیله روش آنتروپی شانون وزن دهی شده اند، سپس از مدل VIKOR برای سطح بندی شهرستان ها استفاده شد. بر اساس این سطح بندی، شهرستان های کرمانشاه و پاوه در بالا ترین سطح برخورداری و شهرستان های سرپل ذهاب، قصر شیرین، سنقر، دالاهو و ثلاث باباجانی در پایین ترین سطح برخورداری قرار دارند. نتیجه همبستگی پیرسون حاکی از همبستگی نسبتاً بالا در بررسی رابطه بین میزان برخورداری شهرستان ها با جمعیت و همبستگی نسبتاً ضعیف در رابطه بین میزان برخورداری شهرستان ها و نزدیکی به مرکز استان می باشد. در پایان پیشنهاد می شود که شهرستان های کمتر برخوردار و محروم در اولویت برنامه های توسعه مسکن قرار گیرند.
عناصر مؤثر بر تحول ساختار فضایی و کالبدی شهر اسدآباد
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
63-78
حوزههای تخصصی:
شهر همچون موجود زنده همواره درحال تحول وپویایی است. شکل گیری، تداوم حیات و تغییرات ظاهری بافت شهری و رشد و توسعه آن متأثر از مجموعه ای از عوامل و نیروهایی طبیعی و انسانی است که باعث تحمیل چهره و بافت جدیدی به کالبد فیزیکی شهر را فراهم می آورد. مسلماً شناخت وضع موجود و مشکلات فعلی شهر پیش بینی تغییرات آتی آن در گرو شناخت این عوامل و مکانیزم عمل آنهاست. اهداف این پژوهش شناخت عناصر مؤثر بر تحول ساختار فضایی کالبدی شهر اسدآباد است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد و ابزارها و فنون به کاررفته در تحقیق عبارت است از: مطالعات کتابخانه ای، اینترنت، مطالعات میدانی (مشاهده). تهیه نقشه مورد نیاز و تجزیه و تحلیل نقشه ها در Gis بررسی شده است. در این پژوهش عوامل مؤثر در توسعه کالبدی شهر اسدآباد چون میزان وضعیت مهاجرت، عوامل اقتصادی و توسعه کالبدی شهر اسدآباد، عناصر سیاستگذاری و توسعه کالبدی شهر، حاشیه نشینی و توسعه کالبدی و عواملی همچون شیب، توپوگرافی، از عوامل محدودکننده گسترش شهر اسدآباد می باشند. تجزیه و تحلیل از طریق تکنیک سوات انجام شد. نتایج حاکی ازآن می باشد که مدیریت علمی و کارآمد نیازمند آگاهی از میزان و جهت گشترش آینده مناطق است که این کار به وسیله پیش بینی توسعه توسعه آینده شهری امکان پذیر است. استفاده از پتانسیل های مناسب زمین در روند توسعه، هدایت کنترل شده توسعه شهر جهت جلوگیری از پراکندگی سازی می باشد. در نهایت، نقشه شهر و گسترش شهر نشان می دهد که شهر اکنون دارای بافت شعاعی می باشد. با توجه به محدود بودن رشد جمعیت در این شهر بحث توسعه متخلخل داخل شهر و در مرحله بعد از اراضی شهرک های در حال ساخت. افزایش تعداد طبقات و افزایش تراکم و رفتن در ارتفاع با ترکیبی از این دو را می توان راه حل منطقی در جهت جلوگیری از پراکنده سازی برای توسعه شهر پیشنهاد کرد.
مکان یابی ناحیه صنعتی محصولات کشاورزی زرشک و عناب در مناطق روستایی (مورد شناسی: شهرستان بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
181 - 198
حوزههای تخصصی:
با استمرار خشکسالی و کاهش منابع محیطی در نواحی روستایی ظرفیت اشتغال در بخش کشاورزی کاهش یافته است. در این راستا یکی از مهم ترین راهبردها، استقرار صنایع روستایی ، به ویژه توجه به ظرفیت هایی همچون تولید محصولات مقاوم به خشکی به سبب برون رفت از چالش پیش رو است. بدین منظور تحقیق حاضر با هدف تعیین مکان مناسب ناحیه صنعتی، به مکان یابی ناحیه صنعتی محصولات زرشک و عناب پرداخته است. محدوده مورد مطالعه نواحی روستایی شهرستان بیرجند است. این تحقیق مبتنی بر روش های توصیفی- تحلیلی (در سال 1395)، به صورت کتابخانه ای، پرسشنامه ای و میدانی صورت گرفت. برای تحلیل داده ها از تکنیک دیمتل و ANPاستفاده شده است. بدین منظور پرسشنامه مقایسه زوجی بین 15 نفر از کارشناسان توزیع و با استفاده از نرم افزار Arc map، لایه های اطلاعاتی مستخرج شده از لایه ماهواره ای DEM(تصویر TM، می 2012) و لایه اقلیم شناسی (1360-1390) استان خراسان جنوبی تلفیق شد و درنهایت مکان بهینه ناحیه صنعتی به دست آمد. بنابر یافته های تحقیق، دسترسی به منابع آب با ضریب (4529/0)، شیب مناسب با (4239/0)، دسترسی به نیروی انسانی با (3125/0)، فاصله از گسل با (2250/0)، فاصله از مسیل با (1495/0) و دسترسی به معابر اصلی با (1119/0)، بیشترین وزن را در تعیین مکان بهینه ناحیه صنعتی دارن د. برخورداری از خدمات (0347/0) و دسترسی به مراکز و اداره های شهری (0476/0) نیز دارای کمترین اهمیت هستند؛ بنابراین، از کل پهنه شهرستان بیرجند به مساحت 1043 کیلومترمربع، فقط حدود 7 کیلومتر مربع آن برای استقرار ناحیه صنعتی روستایی مناسب است.
ارزیابی و پهنه بندی توان اکوتوریسمی شهرستان اهر براساسِ تحلیل چندمعیاره فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان اهر یکی از شهرستان های شمالی آذربایجان شرقی است که باوجودِ داشتن مناظر و چشم اندازهای طبیعی مناسب درجهتِ توسعه اکوتوریسم، نتوانسته است از این حیث به جایگاه واقعی و شایسته خود برسد. در این خصوص به نظر می رسد که آگاهی از توان های اکوتوریسمی منطقه و شناسایی نواحی مستعد اکوتوریسم به منظورِ صرفه جویی در وقت، هزینه و رونق بخشی به اقتصاد گردشگری منطقه مورد مطالعه امری ضروری است. این پژوهش بر آن بود تا با استفاده از روش تحلیل چندمعیاره فازی به این مهم دست یابد. در این راستا بر پایه شواهد میدانی و اسناد مختلف کتابخانه ای، داده ها و اطلاعات مربوط به 8 معیار محیطی شاملِ شیب، جهت شیب، ارتفاع از سطح دریا، فاصله از آبراهه ها، تراکم آبراهه ها، تراکم پوشش گیاهی، خاک و سنگ شناسی گردآوری شد. عملیات آماده سازی، مدیریت و تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) انجام گرفت که در نهایت به تهیه نقشه پهنه بندی توان اکوتوریسمی منطقه مورد مطالعه انجامید. نتایج حاصل از این پهنه بندی نشان از وجود پتانسیل های خوب اکوتوریسمی در منطقه مزبور داشت و تطابق قابل قبولی را با واقعیات زمینی به نمایش گذاشت. تمرکز پهنه هایی با توان بالا در جنوب شهرستان و در داخل درّه های رودخانه ای ضمن تأکید بر اهمیت این پهنه ها، اولویتی را به جهت توسعه اکوتوریسم برای دهستان های منطقه مشخص ساخت. به طوری که دهستان های واقع در جنوب غرب شهرستان شاملِ بزکش و گویجه بل از بیشترین اولویت درجهتِ توسعه اکوتوریسم برخوردار بودند. کم ترین توان اکوتوریسمی عمدتاً به مناطق شرقی شهرستان و قسمت میانی آن در سمت شمالی رود اهر اختصاص یافت. اگرچه در بین معیارهای مورد بررسی نقش تراکم پوشش گیاهی در نقشه پهنه بندی توان اکوتوریسمی و اولویت بندی دهستان ها بارزتر بود؛ اما نبایستی از نقش برجسته رودها و کرانه های آن ها در ایجاد محیط های مساعد برای طبیعت گردی غافل بود. نهایتاً اینکه توسعه اکوتوریسم در منطقه مورد مطالعه، توجه ویژه و همه جانبه به جاذبه های طبیعی عرصه های رودخانه ای و کوهستانی را می طلبد.
کاربرد مدل LTM در پیش بینی و مدل سازی توسعه فیزیکی شهر ایلخچی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی فشارهای سنگینی بر سرزمین و منابع اطراف آن ها وارد کرده و موجب کاهش پوشش گیاهی، کاهش فضاهای باز و مشکلات جدی اجتماعی و زیست محیطی شده است. هدف از این مطالعه، درک عوامل مؤثر در روند توسعة فیزیکی شهر ایلخچی با عنایت به توسعة فضایی پایدار شهری از بعد اکولوژیکی و حفظ شرایط زیست محیطی آن در دو دهة آتی است؛ بدین منظور با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانة لندست 5 و فنون پردازش شیء گرا، تغییرات کاربری اراضی در مقطع زمانی 1360-1390 با تأکید بر گسترش افقی شهر ایلخچی ارزیابی شده است. براساس نتایج، مقدار مساحت شهر ایلخچی از 59/94 هکتار در سال 1363 به 57/438 هکتار در سال 1390 رسیده و 84/195 هکتار از توسعة ذکرشده بر روی اراضی باغی و زراعی صورت گرفته است که لزوم مدیریت توسعة آتی مبتنی بر اصول توسعة پایدار می طلبد. گفتنی است عوامل مؤثر بر توسعة فیزیکی شهر ایلخچی براساس پیشینة تحقیق، در قالب دوازده شاخص شناسایی، و با استفاده از روش شبکة عصبی مصنوعی نقشة احتمال توسعة شهری تهیه شده است. پس از پیش بینی الگوی آتی توسعة شهری در شهر ایلخچی با استفاده از راهبرد حفاظت از باغ ها و فضاهای سبز در فرایند توسعة شهری با بلوک بندی نقشة احتمال توسعة شهری، عواملی چون دادن فضای لازم برای توسعه، استخراج کمربند سبز طبیعی شرقی-غربی به طول پنج کیلومتر، اعمال ممنوعیت توسعه در اطراف کمربند سبز پیشنهادی و حفظ ذخایر اکولوژیک شهر ایلخچی با کاهش تخریب اراضی باغی عملیاتی شده است.
زمان بندی سفر در گردشگری شهری بر مبنای متغیّرهای اقلیمی (مطالعه موردی: شهرهای استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
71 - 85
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه گردشگران با هر انگیزه ای، معمولاً در جستجوی آب وهوای مطلوب هستند؛ لذا، اقلیم از دیدگاه برنامه ریزی گردشگری بسیار بااهمیت است. استان سیستان و بلوچستان با گستردگی 5 درجه عرض جغرافیایی، داشتن شهرهایی با تنوع فرهنگی و طبیعی، تاریخی و برخورداری از سواحل زیبا در جنوب، از پتانسیل بالایی در زمینه جذب گردشگر برخوردار است. در این پژوهش شهرهای مهم گردشگر پذیر استان که دارای مهم ترین مکان های طبیعی، ملّی، مذهبی و انسان ساخت جاذب گردشگر است، با کمک مطالعات میدانی و طرح جامع گردشگری استان شناسایی شد. سپس داده های موردنیاز برای محاسبه 12 شاخص اقلیمی مؤثر بر زمان بندی اقلیمی سفر در یک دوره 20 ساله (1391-1371) تهیه شد. نتایج پژوهش نشان می دهد شرایط مساعد اقلیمی برای گردشگری در شهرهای استان طی زمستان، بهار و پاییز برقرار است؛ درحالی که، شهرهای استان در فصل تابستان به علت دارا بودن بیشترین تنش حرارتی، مستعد گردشگری نیست. در دوره سرد سال، شهرهای جنوبی مانند چابهار، کنارک و سرباز مقصد گردشگری تعیین شد. در بهار و پاییز نیز شهرهای عرض های بالاتر یعنی زاهدان، خاش و زابل به عنوان مقصد گردشگری انتخاب شد؛ بنابراین، می توان بر اساس زمانِ سفر بر پایه خروجی مدل های زیست – اقلیمی، مقصد سفر را تعیین کرد. با توجه به شاخص های زیست – اقلیمی، کانون گردشگری زمستان، جنوب استان و کانون های گردشگری بهاره و پاییزه، مرکز و شمال استان است.
واکاوی فضایی احساس امنیت شهروندان در فضاهای شهری با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: با افزایش تراکم جمعیت در شهرها، کلیه ابعاد اقتصادی،اجتماعی، فرهنگی در شهرها دچار تحولات اساسی شده است، همسو با این مسائل؛ احساس امنیت در فضاهای شهری به یکی از دغدغه های برنامه ریزان شهری و مدیران تبدیل شده است. در واقع، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی شهری، تصمیم گیری در زمان حال است تا فعالیت های شهری در آینده به نفع شهروندان آن، به درستی هدایت شوند. تبیین و توصیف امنیت فضاهای شهری در آینده، می تواند از بروز انواع ناهنجاری های اجتماعی بکاهد. روش: پژوهش حاضر باهدف؛ واکاوی فضایی احساس امنیت شهروندان در فضاهای شهری از منظر آینده پژوهی در شهر خرم آباد با رویکرد توصیفی- اکتشافی مبتنی بر منابع اسنادی- پیمایشی تدوین شده است، جامعه آماری مورد مطالعه، نخبگان و متخصصان در حیطه امنیت در فضاهای شهری بوده اند، برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار میک مک، روش تحلیل ساختار و ماتریس تأثیر متقابل استفاده شده است. یافته ها: در خصوص میزان اثرگذاری متغیرهای مورد مطالعه بر آینده احساس امنیت در شهر خرم آباد، نتایج تحقیق نشان داد پنج متغیر اثرگذار به ترتیب شامل اشتغال، درآمد و طبقه اجتماعی، تأثیر ساز و کارهای مدیران در کاهش ناهنجاری ها، بازخوردهای اجتماعی و ارتباطی شهروندان نسبت به یکدیگر و میزان اشراف و احاطه واحدهای مسکونی بر هم می باشد. نتیجه گیری: بر اساس متغیرهای اثرگذار بر مدیریت امنیت در فضاهای شهری می توان گفت که وضعیت ناپایداری بر سیستم حاکم بر شهر خرم آباد حاکم است.
تحلیلی بر تغییرات نظام شبکه شهری استان ایلام طی دوره های 1365 تا 1390
حوزههای تخصصی:
شبکه ی شهری به مجموعه ای از شهرها گفته می شود که از فضای جغرافیایی نواحی مانند حلقه های زنجیره ای به هم پیوسته، شکل گرفته اند و به علت رشد ناهماهنگ، پرتوافشانی متفاوتی روی ناحیه دارند. بنابراین ازآنجاکه شبکه شهری هم به مفهوم فضایی و هم به مفهوم اقتصادی از نظام مبادله و دادوستد شهرها بر اساس عملکرد پایه ای آن ها حاصل شده و علت بسیاری از مشکلات را در برمی گیرد. شناخت چگونگی این شبکه و تغییرات آن در یک منطقه می تواند روشنگر حداقل بخشی از مسائل باشد. هدف از این پژوهش، بررسی و تحلیل ساختار سلسله مراتبی و تغییرات شبکه شهری در استان ایلام است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده است. قلمرو مکانی پژوهش21 شهر استان ایلام و قلمرو زمانی پژوهش دوره 1365 تا 1390 بوده است. ازاین رو روش بکار رفته در این تحقیق توصیفی – تحلیلی است و با استفاده از مدل های رتبه- اندازه، ضریب آنتروپی و حد اختلاف طبقه ای جهت تجزیه وتحلیل داده ها استفاده گردیده است. همچنین از نرم افزارهای EXCEL و ARC GIS، به عنوان ابزارهای داده پردازی و تحلیل نقشه ای استفاده شده اس ت. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که شبکه شهری استان ایلام نامتعادل بوده و با پدیده نخست شهری مواجه است و این نظام با پایداری بسیار اندک، تغییرات کمی و کیفی شتابانی را پشت سر گذاشته است. همچنین یافته های مربوط به ضریب آنتروپی نواحی شهری استان ایلام حاکی از وجود نوعی گرایش به تعادل در سازمان فضایی نواحی شهری استان و پراکنش مناسب جمعیت در فضای نواحی شهری با توجه به افزایش تعداد مراکز شهری است، که توانسته است در سطح نواحی شهری استان نظام خدمات رسانی بهتری را فراهم آورد.
تحلیل آثار پروژه های عمرانی بر بافت پیرامون (مطالعه موردی: پروژه برج های دوقلو در شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
569 - 584
حوزههای تخصصی:
افزایش برج سازی در سال های اخیر، دغدغه ها و نگرانی هایی را به وجود آورده است که می توان آن ها را از جمله مقوله های بحرانی درنظر گرفت. براین اساس می توان ارزیابی منطقی آثار گوناگون برج ها را در ابعاد مختلف مهم ترین و مؤثرترین روش برخورد با موضوع دانست. پروژه برج های دوقلوی کوه نور و الماس نور شهرکرد در ضلع شمال غربی میدان بسیج در خیابان شریعتی قرار دارد که از ابتدا به دلیل مکان یابی نامناسب با مخالفت هایی روبه رو شد و ترافیک شدید و مشکلات فراوانی در خیابان ها و محله های اطراف ایجاد کرده است؛ از این رو پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر با هدف بررسی آثار اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی پروژه برج های دوقلو در شهرکرد انجام شد. ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامه و جامعه آماری مورد مطالعه ساکنان شهرکرد است. براساس فرمول کوکران، 96 پرسشنامه میان محله های اطراف پروژه تکمیل شد. پردازش اطلاعات با نرم افزار SPSS صورت گرفت و تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه با روش معادلات ساختاری و نرم افزار Amos انجام شد. براساس نتایج، احداث این پروژه در مکان فعلی که از میدان های مرکزی محسوب می شود و در یکی از پر رفت و آمدترین خیابان های شهر قرار دارد، آلودگی هوا را افزایش داده است. همچنین ضایعات نفتی و نخاله های ساختمانی حاصل از آن، علاوه بر مسدودکردن مسیرهای رفت وآمد، مقوله هایی مانند آلودگی و از بین بردن چهره شهر را به دنبال داشته است. از ابعاد مثبت احداث این پروژه نیز می توان به افزایش گردشگر در منطقه و کاهش مهاجرت به شهرهای بزرگ به دلیل بهره مندی از امکانات بیشتر اشاره کرد.
شناسایی و ارزیابی تهدیدات در زیرساخت های حیاتی شهرها با رویکرد دفاع غیرعامل (نمونه موردی:منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر کوچک ترین اختلال در عملکرد و یا آسیبب به کالبد زیرساخت های حیاتی، موجب خسارت های زیادی می گردد. شناسایی و رتبه بندی تهدیدات پیش روی هر حوزه، اولین اقدام در جهت انجام مطالعات دفاع غیرعامل است. هدف از این تحقیق، شناسایی و رتبه بندی تهدیدات متوجه زیرساخت های حیاتی منطقه شش شهر تهران می باشد. وجود زیرساخت های حیاتی و کلیدی چون؛ تصفیه خانه جلالیه، سازمان انرژی اتمی کشور، ایستگاه های مترو پرتردد منطقه شامل: انقلاب و ولی عصر(عج ا..)، وزارتخانه های نفت، کشور و صنایع و معادن نشان دهنده اهمیت بالای این منطقه از دیدگاه شهری و کشوری است. پژوهش حاضر در زمره تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی محسوب می شود. بر این مبنا، در مرحله شناسایی تهدیدات انسان ساخت عمدی پیش روی زیرساخت های حیاتی شهرها از روش کتابخانه ای، مصاحبه (کیفی) بهره برده شده است. همچنین به منظور ارزیابی تهدیدات نیز از روش پرسش نامه (کمّی) که در اختیار 48 نفر از خبرگان قرار گرفت و از تکنیک FEMA و مدل AHP استفاده گردید. ابزار سنجش و تحلیل اطلاعات نرم افزار Expert choice و Excell می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که حملات هوایی و موشکی حایز اولویت اول با امتیاز 86/8، حملات شیمیایی، میکروبی، هسته ای رتبه دوم با امتیاز 975/7 حائز بیشترین امتیاز و تهدید بمب های الکترومغناطیسی و گرافیتی، صوتی رتبه دوازدهم با امتیاز 247/4 و جاسوسی رتبه سیزدهم با امتیاز 393/3 حائز کمترین امتیاز می باشند.
ارزیابی شاخص های مسکن بومی در محله های شهر میبد، با تأکید بر عوامل مؤثر بر شکل گیری مسکن بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
197 - 213
حوزههای تخصصی:
مسکن بومی الگوی خاصی از مسکن است که با ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ساکنان و خصوصیات طبیعی و محیطی مکان مورد نظر تناسب دارد. شهر میبد با سابقه ای درخشان، در محیط گرم وخشک ایران مرکزی قرار گرفته است. ساکنان این شهر با فرهنگی غنی در کنار هم زندگی می کنند. همه این شرایط طبیعی و انسانی، الگوی خاصی از زیست و سکونت را در میبد به وجود آورده است. در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، ویژگی های مسکن بومی در شهر میبد بررسی شده و به منظور شناخت وضعیت مسکن بومی در محله های این شهر، از چهار شاخص اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، فیزیکی-کالبدی و خدماتی-زیربنایی استفاده شده است. براساس نتایج آزمون کروسکال والیس و آزمون یومن ویتنی، شاخص اجتماعی-فرهنگی و فیزیکی-کالبدی وضعیت بهتری دارند؛ شاخص اقتصادی در حد متوسط و شاخص خدماتی-زیربنایی پایین تر از متوسط است. همچنین میان محله های شهر میبد در شاخص های مسکن بومی، تفاوت معناداری وجود دارد. شاخص های اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی در محله های قدیمی شهر میبد وضعیت بهتری دارند، اما شاخص های فیزیکی-کالبدی و خدماتی-زیربنایی در محله های قدیمی ضعیف تر، و در محله های جدید قوی ترند. براساس نتایج به دست آمده از تکنیک تحلیل عاملی، به منظور دستیابی به مسکن بومی در شهر میبد، 33 مؤلفه از چهار عامل اجتماعی-کالبدی، اقتصادی، خدماتی-زیربنایی و فرهنگی، در طراحی و ساخت مسکن این شهر درنظر گرفته شدند. از این رو انتظار می رود که در برنامه ریزی آتی مسکن در شهر میبد، معیارهای اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی که در گذشته در طراحی و ساخت مسکن رعایت می شد، امروز نیز مورد توجه باشد و برای بهبود وضعیت شاخص های مسکن بومی برنامه ریزی شود.
مطالعه اثرات سیاست بهبود عملکرد سیستم اتوبوس رانی در محدوده مرکزی تهران (مطالعه موردی: منطقه 12)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
405 - 426
حوزههای تخصصی:
منطقه 12 به عنوان قلب تهران اتکای زیادی به سیستم حمل ونقل عمومی دارد. راه اندازی خطوط حمل ونقل همگانی جدید در حالیرخ داده که سیستم اتوبوس رانی کنونی متناسب با آن تغییر نکرده و ضروری است این سیستم بازنگری شود. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مهم ترین اقدامات ممکن برای بازنگری سیستم اتوبوس رانی و بررسی آثار این سیاست در بهبود شاخص های ابعاد حمل ونقل، زیست محیطی-کالبدی، و اجتماعی-فرهنگی در منطقه است. در ابتدا، مهم ترین راهکارهای عملی در راستای این سیاست با تکنیک دلفی معرفی شد. سپس با استفاده از آزمون کای اسکوئر، تأیید ارتباط معنادار میان شاخص های پژوهش صورت گرفت. پس از آن، با به کارگیری آزمون میانگین رتبه ای فریدمن، شاخص های سه بعد حمل ونقل، زیست محیطی-کالبدی و اجتماعی-فرهنگی رتبه بندی شدند. براساس نتایج، ابعاد اجتماعی-فرهنگی، حمل ونقل و کالبدی-زیست محیطی به ترتیب بیشترین تأثیر را از سیاست بازنگری سیستم می پذیرند. بررسی معایب و موانع طرح از نظر متخصصان نشان داد لزوم هماهنگی با سیستم اتوبوس رانی سایر مناطق مجاور و افزایش تعداد سفر، مهم ترین معایب این طرح است. درحالی که مهم ترین موانع اجرای طرح شامل تداخل وظایف نهادهای تصمیم گیر، و نبود نیروی متخصص محسوب می شود. در ادامه، پتانسیل اجرایی هرکدام از اقدامات سه گانه طرح از نظر متخصصان آزموده شد. براین اساس، مکان یابی هاب های انتقال مسافر در مرزهای منطقه، بالاترین پتانسیل اجرایی را دارد.
سنجش شاخص های توسعه پایدار در جهت شکل گیری توسعه پایدار محله ای در شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
27 - 40
حوزههای تخصصی:
ناکامی ها در دستیابی به اهداف توسعه پایدار در توسعه های شهری در دهه های اخیر موجب تغییر رویکرد برنامه ریزان به سطح محلی گردیده است و اطلاع از وضعیت پایداری محلات گونه های بافت شهری می تواند نقشی مؤثر در برنامه ریزی ها و جهت گیری های توسعه پایداری داشته باشد لذا این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی با هدف تحلیل وضعیت شاخص های توسعه پایدار و پایداری محلات واقع در بافت های گوناگون شهر مهاباد از حیث چهار نوع بافت قدیمی، میانی، بافت جدید و اسکان غیررسمی بر مبنای 5 شاخص اصلی (کالبدی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، خدماتی و زیست محیطی) و 44 شاخص فرعی مستخرج، صورت گرفته که شاخص های اصلی به عنوان متغیر اصلی و پایداری محلات به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده و آزمون پیرسون و تحلیل واریانس داده های بی مقیاس در محیط </strong> Spss</strong> و </strong> Excel</strong> نشان می دهد که بین سه شاخص اقتصادی، کالبدی و خدماتی، با شاخص تلفیقی همبستگی و رابطه معنی دار وجود داشته و همچنین تحلیل مسیر در نرم افزار </strong> Amos</strong> حاکی از ارتباط و تأثیر مستقیم و غیرمستقیم سه متغیر اصلی (شاخص های خدماتی، اقتصادی، کالبدی) بر روی متغیر وابسته پایداری محلات بوده است سپس بر اساس مدل موریس محلات موردمطالعه رتبه بندی شده و نتایج مشخص می سازد رتبه محلات شکل گرفته در بافت میانی و قدیمی به دلیل نزدیکی به مرکز شهر و برخورداری بهتر، مطلوب تر و رتبه محلات جدید و اسکان غیررسمی که در دهه های اخیر توسعه یافته اند در رتبه های پایین تری از لحاظ مقایسه قرارگرفته اند.</strong>
ارزیابی کاربرد نیروی باد در تهویه ی طبیعی شهرهای استان فارس
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
88-98
حوزههای تخصصی:
تهویه ی هوا برای تأمین آسایش دمایی انسان با کاربرد سوخت های فسیلی، علاوه بر ایجاد هزینه موجب آلودگی هوا و تغییرات آب و هوایی شده است. در این نوشتار با بررسی ویژگی های دمایی، تندی و سمت باد و موقعیت شهرها نسبت به ناهمواری های کناری شان در گستره ی استان فارس تلاش شده است، تا تهویه ی طبیعی با نیروی باد که از دیرباز در معماری ایران رایج بوده است، بررسی و ارزیابی گردد. بررسی تندی و سمت باد چیره و موقعیت شهرها نسبت به ناهمواری ها این امکان را ایجاد می کند که با طراحی جهت ساختمان ها و اجزای آنها برای تهویه ی طبیعی در جهت مرتفع ترین مناطق کوهستانی و دیگر عوامل میکروکلیمایی سطح زمین از هوای مطبوع این مناطق برای تهویه طبیعی بهره جست. شیو دماهای کمینه و بیشینه ی استان در بهار و تابستان بیانگر افزایش آن از شمال شرق به جنوب غرب است. به نظر می رسد که جز در ایستگاه شیراز در سایر ایستگاه ها بین سمت باد چیره و موقعیت ناهمواری های مرتفع هم خوانی وجود ندارد. با این حال می توان از سمت مناسب سازه ها برای استفاده از هوای مطبوع در زمان دمای کمینه محیط بیرونی و از سمت نامناسب برای مقابله با گرم باد ها، گردوغبار و یا سایر شرایط نامساعد محیطی آگاه شد.
تحلیل توان های محیطی برای توسعه شهری (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات عمده در برنامه ریزی شهری با توجه به رشد جمعیت و کمبود مکان های مناسب برای رشد شهری، تعیین اراضی مناسب برای گسترش کالبدی شهر است. توسعة کالبدی شهر فرایندی اجتناب ناپذیر و ناشی از عوامل و اثرات متعدد است که پیامد آن در جهات و نقاط مختلف وجود دارد. به منظور جلوگیری از مشکلات و پیامدهای حاصل از توسعة کالبدی شهر ضروری است روند گسترش و توسعة شهر به صورت کنترل شده و براساس قوانین و اصول علمی انجام شود. هدف این پژوهش، تحلیل توان های محیطی و تعیین روند مناسب توسعة فضایی شهر ایلام با استفاده از AHP و GIS است. روش تحقیق مبتنی بر کارهای میدانی، توصیفی و تحلیلی است. برای دستیابی به هدف، معیارهای شیب، جهت شیب، توپوگرافی، کاربری اراضی، زمین شناسی، فاصله از آبراهه و جاده بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که شیب، هیپسومتری و لیتولوژی در مقایسه با دیگر معیارها وزن بیشتری دارند. همچنین 4/735 هکتار (5/24 درصد) از مساحت محدودة مورد مطالعه برای توسعة شهری در کلاس مناسب و بسیار مناسب، و اغلب در شیب های متوسط و در کاربری جنگل و بایر و در جهت های جغرافیایی جنوب و غرب قرار دارد. در این بین، اراضی نامناسب و بسیار نامناسب به طور عمده در شیب های زیاد، سازند سست شیل و لایه های رس ریزدانه و در ارتفاع بین 1550-1250 متر قرار گرفته اند. گفتنی است امکان توسعة فضایی شهر به دلیل وجود ارتفاع و شیب زیاد، وجود سازندهای فرسایش پذیر (شیل، مارن، آهک) و ... جز در نواحی محدود که در جنوب و غرب شهر قرار دارد، در محدودة مورد مطالعه وجود ندارد.
سنجش توسعه یافتگی صنعتی شهرستان های استان اردبیل با رویکرد عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع فضای ناعادلانه و ناهمگن فعالیت های صنعتی از مهم ترین مسائل منطقه ای در کشورهای درحال توسعه از جمله ایران است؛ بنابراین، ضروری است تا این بی تعادلی در سطح مناطق با استفاده از روش های علمی سنجیده شود. هدف اینپژوهشسنجشتوزیع فضاهای صنعتی و وضعیت توسعه یافتگی شهرستان هایاستان اردبیل از نظر توزیع صنایع است. داده های پژوهش ازگزارش های بخش صنعت و معدن، سالنامه های آماری استان،داده های سرشماری هایجمعیتیشهرستان ها و گزارش های آمار صنعتیمرکزآمار کشور و داده های سازمان صنایع کوچک و شهرک های صنعتی ایران و استان اردبیلجمع آوریشده است. برای تحلیل های فضایی از روش های آمار فضایی همانند تحلیل لکه های داغ، رگرسیون وزنی جغرافیایی و سایر روش ها، از نرم افزارهای GIS استفاده شده است، همچنین برای تحلیل توزیع شاخص ها، از روش C.V و برای رتبه بندی شهرستان ها ازنظر توزیع شاخص ها از روش تصمیم گیری الکتره استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که الگوی توزیع جغرافیایی شاخص های توسعة صنعتی در استان معنا دار است و شهرستان اردبیل کانون انباشت و قطب تمرکز فضایی فعالیت های صنعتی به شمار می آید، همچنین بین متغیرهای جمعیت، مهاجرپذیری و میزان شهرنشینی با توسعه یافتگی صنعتی شهرستان ها رابطة معناداری وجود دارد. رتبه بندی شهرستان ها بر مبنای شاخص ها به روش الکتره نشان می دهد که توزیع فضایی توسعة صنعتی شهرستان های استان اردبیل نامتعادل است و این شهرها با امتیاز نهایی 7 بسیار قطبی است. از این میان، شهرستان بیله سوار با امتیاز 9- کاملاً از داشتن فرصت های توسعة صنعتی محروم است. درنتیجه، در توسعة صنعتی شهرستان های استان عدالت فضایی وجود ندارد.
ارزیابی میزان سرمایه اجتماعی شهر یاسوج از منظر شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
163 - 172
حوزههای تخصصی:
توسعه ی شهرها بستر رشد رفتارهای انسانی و اجتماعی فراوان و باز تولید پیچیدگی های رفتاری شهروندی را با خود به همراه داشته، مجموعه رفتارهای اجتماعی همگرا و سازنده، بسترساز ایجاد و توسعه سرمایه ی اجتماعی شهرها می باشد. یکی از مهم ترین رویکردهای توسعه، توجه به سرمایه های اجتماعی و تقویت شاخص های آن در توسعه ی کشور است. بنابراین بررسی دیدگاه شهروندان در خصوص سرمایه ی اجتماعی مهم به نظر می رسد. پژوهش حاضر مطالعه ای پیمایشی است که جامعه ی آماری آن جمعیت بالای 18 سال شهر یاسوج (حدود 000/60 نفر) می باشد و با استفاده از فرمول آلفای کوکران حجم نمونه 400 نفر برآورد گردیده است تا به برخی مسائل سرمایه ی اجتماعی در 6 حیطه در قالب پرسش نامه به صورت تصادفی پاسخ دهند و برای اطمینان از روایی ابزار سنجش از ضریب آلفای لی کرونباخ ﺑﺎ ﺗأﮐیﺩ ﺑﺭ ﻫﻣﺑﺳﺗﮕﯽ ﺩﺭﻭﻧﯽ استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد هرچه به سمت گروه های اجتماعی خصوصی و غیر دولتی پیش رفتیم، سرمایه ی اجتماعی و حس اعتماد و امنیت از دیدگاه شهروندان در حد قابل قبولی بیشتر گردید به نحوی که3/42 درصد پاسخ دهندگان ، نسبت به خویشان خود اعتماد زیاد و کاملاً زیادی دارند و 41 درصد تا حدودی به دوستان و همسایگان و 4/91 درصد به خانواده ی خود کاملاً اعتماد داشته اند؛ اما در بحث مربوط به حکومت، چون مردم اعتماد کمتری به آنان دارند، سرمایه ی اجتماعی قابل قبول نمی باشد. این مسأله حتی در مقیاس کالبدی نیز شکل آشکاری پیدا کرده به نحوی که اکثریت پاسخ دهندگان، 3/44 درصد احساس امنیت خانوادگی زیادی داشته اند، 7/39 درصد تا حدودی محله ی مورد سکونت خود را امن دانسته اند و7 /40 درصد امنیت شهر یاسوج را کم و خیلی کم ارزیابی کرده اند.