فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۴۱ تا ۲٬۱۶۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
برند مقصد در مرکز راهبردهای بازاریابی سازمان های مدیریت مقصد قرار گرفته است، زیرا تعهد مصرف کننده به توصیه دیگران نسبت به سفر به آن مقصد یا بازگشت مجدد گردشگر به مقصد است. عوامل اجتماعی- فرهنگی به عنوان یکی از نهادهای مهم و تأثیر گذار در مدل رفتار مصرف کننده معرفی شده است. هدف این پژوهش، سنجش میزانِ اثرگذاری چهار عامل فرهنگ، خانواده، گروه های مرجع و طبقه اجتماعی بر وفاداری به برند مقصد گردشگری است. جامعه آماری مورد بررسی شامل گردشگران ورودی به شهر اصفهان و حجم نمونه در این پژوهش 242 نفر بوده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و برمبنای راهبرد پژوهش، از نوع پیمایشی است و از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. با استفاده از نرم افزارهای SPSSو AMOS، آزمون t مستقل و معادلات ساختاری، میزان اثرگذاری هفت متغیّر مستقل (شامل خانواده، گروه های مرجع، طبقه اجتماعی و چهار بُعد فرهنگی «هافستد» شاملِ مردسالاری در مقابل زن سالاری، جمع گرایی در مقابل فردگرایی، شاخص اجتناب از عدم اطمینان در مقابل ریسک پذیری و قدرت) بر متغیّر وابسته وفاداری به برند مقصد مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان می دهند، فقط چهار متغیّر از هفت متغیّر مستقل بر وفاداری به برند مقصد تأثیرگذارند. در این میان، گروه مرجع با ضریب تأثیر 74 دارای رتبه اول، طبقه اجتماعی با ضریب تأثیر 35 دارای رتبه دوم، فرهنگ مردسالاری در مقابل زن سالاری با ضریب تأثیر 33 در رتبه سوم و خانواده با ضریب تأثیر 26 در رتبه چهارم است. همچنین نتایج نشان می دهد، طبقات بالا و بالای متوسط نسبت به طبقات پایین و پایین متوسط به برند مقصد وفادارتر هستند.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر شکوفایی شهری با رویکرد آینده نگاری (مطالعه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چالش های زندگی نوین شهری نظیر؛ رقابت بین شهرها و نواحی شهری، پایداری شهری، نیاز به استفاده از فرصت ها و دوری از تهدیدها در تحولات اجتماعی و فرهنگی، تغییرات جمعیتی انبوه و مشکلات محیطی و اجتماعی موجب روی آوردن به رویکرد آینده پژوهی در برنامه ریزی شهری و بهره گیری از ابزارهای گوناگون برای ساختن آینده مطلوب شده است. پژوهش حاضر با بهره گیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع که یکی از روش های متداول و مورد پذیرش آینده نگاری است، و با استفاده از نر م افزار میک مک به تحلیل مؤلفه های شکوفایی شهری کلانشهر تبریز پرداخته است. بدین منظور ابتدا با مطالعه اسناد فرادست تمامی عوامل دخیل در توسعه و شکوفایی شهری مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و با استفاده از روش دلفی 78 مؤلفه در پنج حوزه (بهره وری، زیرساخت ها، کیفیت زندگی، برابری و مشارکت اجتماعی و پایداری محیط زیست) به عنوان شاخص های شکوفایی شهری استخراج شد. برای تحلیل داد ه ها از روش تحلیل اثرات متقابل / ساختاری به وسیله نرم افزار MICMAC استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از این است که کلانشهر تبریز سیستمی ناپایدار می باشد و در صفحه پراکندگی پنج دسته (عوامل تأثیرگذار، عوامل دو وجهی، عوامل تنظیمی، عوامل تأثیرپذیر و عوامل مستقل) قابل شناسایی هستند. در نهایت از میان 78 عامل یاد شده پس از بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر و بر وضعیت آینده کلانشهر تبریز با روش های مستقیم و غیرمستقیم، 15 عامل کلیدی (نرخ بیکاری، مرگ و میر مادران، میزان سواد، امید به زندگی، مسکن بادوام، ظرفیت حمل و نقل عمومی، اشتغال زنان، مرگ و میر کودکان زیر پنج سال، ضریب جینی، نرخ فقر، مراکز فرهنگی، آلودگی هوا، خانوارهای حاشیه نشین، بیکاری جوانان و مدارس دولتی) که بیشترین نقش را در در وضعیت آینده توسعه و شکوفایی کلانشهر تبریز دارند، انتخاب شدند.
بررسی تأثیر مؤلفه های حقوق شهروندی بر مدیریت شهری در شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
531 - 543
حوزههای تخصصی:
مباحث شهروندی در جهان معاصر از جمله مباحث جذاب محسوب می شود که توجه بسیاری از عالمان اجتماعی و سیاسی را در رشته های گوناگون به خود جلب کرده است. تحولات ساختاری و کارکردی نظام های اجتماعی و سیاسی و ایجاد بسترهای متفاوت در اداره امور شهرها، همچنین ماهیت اسلامی بودن قوانین ایران، نگرش های گوناگونی درباره حقوق و وظایف شهروندی پدید آورده است. هدف پژوهش توصیفی و هم بستگی حاضر، تأثیر مؤلفه های مختلف حقوق شهروندی بر مدیریت شهری در شهر ایلام است. جامعه آماری شهروندان شهر ایلام است که برای نمونه 200 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه بود که متناسب با اهداف پژوهش تنظیم شد و پایایی آن به کمک آلفای کرونباخ برای پرسشنامه حقوق شهروندی 75 درصد و برای مدیریت شهری 74 درصد به دست آمد. به منظور بررسی روایی پرسشنامه نیز از روایی صوری استفاده شد که نشان دهنده تأیید پایایی پرسشنامه مورد نظر است. درنهایت مجموعه داده ها به کمک نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل پژوهش که به کمک آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، رگرسیون و تی تست حاصل شد، نشان می دهد حقوق شهروندی برای افراد متعددی قابل درک و معنادار نیست. همچنین آگاهی از این حقوق می تواند بر مدیریت شهری شهروندان مؤثر باشد.
تحلیل عوامل بهبود احساس عدالت اجتماعی (مورد شناسی: شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
91 - 110
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر اصلی ترین عامل بحران های جوامع بشری، ریشه در نابرابری های اجتماعی و فقدان عدالت اجتماعی دارد. در این ارتباط، هدف از نگارش این مقاله، مطالعه و تحلیل عوامل بهبود احساس عدالت اجتماعی روستاییان شهرستان اردبیل است. این تحقیق از نظر هدف، توسعه ای و ازلحاظ ماهیت، توصیفی و پیمایشی و نیز از نوع تحلیلی است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، شامل کل روستاییانی است که در مناطق روستایی شهرستان اردبیل بالای 15 سال سکونت دارند (85053N=)، که از این میان تعداد 383 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. در این پژوهش روش گرد آوری داده ها برای پاسخ گویی به سؤالات تحقیق، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسش نامه و مصاحبه بوده است. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تأیید قرار گرفته است. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد 30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق73/0 الی 80/0 به دست آمد. در نهایت، برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی استفاده شد و نتایج این مدل نشان داد، مهم ترین عوامل بهبود احساس عدالت اجتماعی از دیدگاه روستاییان در منطقه مورد مطالعه، شامل هفت مؤلفه (بازتوزیع درآمد و تقویت نظام حمایتی، سهولت دسترسی به منابع و امکانات و حمایت روان شناختی روستاییان، توسعه اجتماعی و عدالت فضایی و تقویت زیرساخت ها) است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی تبیین شده به وسیله این چهار عامل، 72/73 می باشد و درنهایت، براساس نتایج تحقیق پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.
برنامه ریزی شهری جهت ارتقای سلامت بانوان در مشهد با بهره گیری از ویتامین G(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
385 - 404
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر کمی، و پیمایشی مقطعی است که هدف آن ارتقای سلامت جسمانی و روان شناختی بانوان شهر مشهد با تأکید بر برنامه ریزی شهری و بهره گیری از ویتامین G است. همچنین به توصیف شرایط در مقطعی از زمان می پردازد. با مطالعه سابقه موضوع، ارتباط میان فضای سبز، فعالیت بدنی، سلامت جسمانی و روان شناختی مشخص شد. رسم مدل پژوهش نیز بر این مبنا صورت گرفت که هریک از این ابعاد متغیر پنهان هستند. برای برازش متغیرهای پنهان از مدل معادلات ساختاری در نرم افزار آموس استفاده شد و جمع آوری اطلاعات با استفاده از ابزار پرسشنامه صورت گرفت. حجم نمونه 400 نفر از بانوان مشهد هستند. نخستین عامل فوت بانوان این شهر در سال 1392، بیماری های گردش خون بود؛ بنابراین، برای تعیین محله های مناسب و پرکردن پرسشنامه، آدرس محل سکونت افراد فوت شده (1680 آدرس به صورت کامل) در GIS نقطه گذاری شد. همچنین توزیع فضایی به دست آمده با نقشه منطقه بندی درآمدی مشهد روی هم قرار گرفت و درنهایت 9 محله انتخاب شد. براساس شاخص های RMSEA و کای اسکوئر، مدل طراحی شده بر داده های حاصل از جامعه مورد مطالعه منطبق است. همچنین تأثیرگذاری فضای سبز بر فعالیت بدنی، فعالیت بدنی بر سلامت جسمانی و روان شناختی و سلامت روان شناختی بر سلامت جسمانی تأیید شده است که در ارتباط با ابعاد تشکیل دهنده فضای سبز ابعاد حفاظت و امکانات بیشترین اثرگذاری را دارند.
سنجش میزان تاب آوری اجتماعی- فرهنگی کاربری اراضی شهری (مطالعه موردی: منطقه ی 1 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از پژوهش حاضر، بدست آوردن عوامل تاثیرگذار در میزان تاب آوری اجتماعی- فرهنگی کاربری اراضی شهری و تعیین میزان اهمیت نقش هر یک از این عوامل و بررسی آن ها در منطقه ی 1شهر تهران می باشد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی تحلیلی، و ماهیت آن کاربری است. در این پژوهش، ابتدا چارچوب نظری تحقیق از طریق جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات اسنادی صورت پذیرفت. در ادامه به منظور بررسی میزان تاب آوری اجتماعی- فرهنگی کاربری اراضی، براساس نظرات کارشناسان و بررسی پژوهش های قبلی، معیارهای تراکم جمعیت، سرانه مراکز ورزشی، مذهبی، آموزشی، فرهنگی، بهداشتی- درمانی، انتظامی و گردشگری تعیین گردید. سپس مقایسات زوجی شاخص ها به کمک 15 نفر از اعضای هیئت علمی و کارشناسان متخصص که در حوزه ی برنامه ریزی محیط زیست، برنامه ریزی شهری، برنامه ریزی روستایی و شهرسازی تخصص داشته اند، صورت پذیرفته است. همچنین به منظور ارزیابی و بررسی نهایی از روش FAHP، سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و Idrisi بهره گرفته شده است. در نهایت، ارزیابی ها و بررسی ها نشان داد که میانگین تاب آوری منطقه ی 1 شهرداری تهران معادل 69/0 است. بر این اساس پیشنهادها و راهبردهای به منظور ارتقاء میزان تاب آوری منطقه ی مورد مطالعه ارائه شده است.
مکان یابی پادگان نظامی در شهر اردبیل با رویکرد پدافند غیرعامل (با استفاده از تلفیق سنجش از دور، GIS و روش های تصمیم گیری چندمعیاره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرار گرفتن مراکز نظامی و پادگان ها در داخل بافت شهری همزمان با گسترش افقی شهرها، مشکلات عدیده ای را در مأموریت های محوله پادگان و کاهش کارآیی آن به وجود آورده که این امر به خودی خود تهدیدی جدی در ایفای صحیح مأموریت ها محسوب می شود. در همین راستا مطالعات مکان گزینی به عنوان یکی از الزامات پدافند غیرعامل در جهت انتخاب نقطه ای با ضریب امنیت مکانی بالا از عناصر کلیدی در موفقیت و بقای این مراکز مطرح است. پادگان تیپ 40 مستقل ارتش اردبیل از جمله مراکز نظامی است که با توجه به رشد شهر، در حوزه مسکونی شهر قرار گرفته و با توجه به ماهیت آن، فضای وسیعی را در اختیار دارد که در صورت خروج پادگان علاوه بر به وجود آمدن فضا برای توسعه شهری، پیامدهای امنیتی که این مرکز با خود دارد نیز برطرف می شود. با توجه به قرارگیری تیپ 40 مستقل پیاده ارتش در کاربری های شهری اردبیل و لزوم انتقال آن در برنامه های توسعه تدوین شده، این پژوهش به دنبال یافتن مکانی مناسب و بهینه برای این پادگان نظامی در شهرستان اردبیل است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بوده که با بکارگیری سامانه های اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور و مدل تحلیل شبکه ای اقدام به جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات شده که پس از تعیین معیار های مناسب در مکان یابی در محیط GIS پهنه های مناسب برای ایجاد پادگان مشخص و در نهایت با استفاده از روش خطی وزن داده شده، مناطق مناسب به عنوان بهترین نقاط با اولویت های اول تا سوم برای جانمایی پادگان تعیین گردید.
تحلیلی بر تأثیر کاربری اراضی بر هویت بخشی به محله (نمونه موردی: محله تلگرد شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کمبود عناصر هویت بخش در یک محله منجر به عدم ارتباط بین شهروندان، از بین رفتن تعاملات اجتماعی و درنهایت نیز منجر به از بین رفتن حس تعلق به محیط شهری می شود. این عناصر را بر اساس نوع می توان شامل عناصر کالبدی- عملکردی و معنایی به شمار آورد. بر این اساس مطالعه پیش رو سعی دارد تأثیر کاربری اراضی بر هویت بخشی به محله تلگرد واقع در منطقه4 شهرداری مشهد را مورد سنجش قرار دهد. این محله از گذشته به عنوان مرکز تولید جارو در شهر مشهد محسوب می شده است به گونه ای که 150 کارگاه جاروبافی در این محدوده فعالیت داشته اند و کلیه نیازهای شهر را تأمین می کرده اند. روش مطالعه توصیفی- تحلیلی است و شیوه جمع آوری داده ها مبتنی بر پرسشنامه است. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار G-Power و با توجه به جمعیت محله (27328 نفر)، 377 نفر برآورد شده است. داده ها با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های خی دو، فریدمن، تائوبی کندال و پیرسون مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. این مطالعه نشان داد که عناصر هویت محله در شرایط فعلی از نظر ساکنین، کارگاه های جاروبافی و کاربری مذهبی (مسجد جوادالائمه) است به گونه ای که ارتباط معناداری میان حضور کارگاه های جاروبافی، حس تعلق و هویت به محله تلگرد وجود دارد. این درحالی است که تعداد این کارگاه ها در شرایط فعلی روبه کاهش است. این کارگاه ها امروزه نیز باعث تمایز محله، ایجاد اشتغال و عامل همبستگی اجتماعی در محله شده است. با این که کارگاه های جاروبافی برطرف کننده نیاز شهر هستند ولی از نظر هویت بخشی فیزیکی نیازمند توجه بیشتر در برنامه ریزی های شهر و همچنین مرمت می باشند.
ارزیابی سیستمی عوامل شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیر رسمی کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به گستردگی و پیچیدگی موضوع اسکان غیر رسمی در شهر مشهد این پژوهش به شناسایی عوامل شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیر رسمی در قالب تفکر سیستمی که لازمه موضوعات چند بعدی و پیچیده می باشد پرداخته است. این پژوهش از نظر روش تحقیق، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی ( کمی-کیفی) و رویکرد کمّی پژوهش متکی بر استفاده از نرم افزارهای SPSS برای تجزیه و تحلیل آماری و VENSIM برای رسم دیاگرامهای علّی و معلولی می باشد. همچنین داده های این نرم افزارها از طریق تکمیل و گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و مصاحبه گرد آمده است. پرسشنامه ها برای دو جامعه متفاوت کارشناسان مرتبط با امر اسکان غیر رسمی(کارشناسان سازمانی، اساتید دانشگاهی و شرکتهای مهندسین مشاور: 55 پرسشنامه) و ساکنان سکونتگاههای غیر رسمی شهر مشهد(384 پرسشنامه) می باشد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که هیچ کدام از زیرسیستم های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، مدیریت و کلان جدا از هم عمل نمی کنند. همه این زیرسیستمها چرخه های علّی و معلولی را تشکیل می دهند که خود باعث تقویت و تشدید چرخه های زیرسیستمهای دیگر می شود و بنا به مطالعات و داده های این تحقیق چرخه های اقتصادی یا چرخه هایی از زیرسیستمهای دیگر که به متغیرهای اقتصادی مرتبط می شوند قویتر عمل می کنند. در نهایت این چرخه ها با همراه شدن شاخص های کلانِ محرک اسکان غیررسمی و غفلت های مدیریتی منتهی به بروز متغیرهای اجتماعی(افزایش مهاجرت، نرخ رشد سکونتگاه ها و ...) و گسترش اسکان غیررسمی می شوند.
مدل سازی معادله ساختاری ابعاد مکان با رویکرد بینافرهنگی (مطالعه موردی: میدان نقش جهان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
149 - 174
حوزههای تخصصی:
موضوعات مکان و فرهنگ را می توان در چارچوب مسائل جغرافیای انسانی و اجتماعی بررسی کرد. ضرورت این پژوهش بررسی مقوله های محوری مکان، ابعاد بینافرهنگی و جایگاه میدان نقش جهان است. هدف این پژوهش، آزمودن مدل ابعاد چهارگانه، مدل یک مکان با رویکرد بینافرهنگی در میدان نقش جهان است. جامعه آماری شامل افراد 18 سال به بالای حاضر در میدان نقش جهان است. تعداد نمونه 350 نفر درنظر گرفته شد که درنهایت 320 نفر به عنوان نمونه نهایی در پژوهش باقی ماندند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود. ابعاد چهارگانه در پرسش ها جای گرفت و همه پرسش ها در مقیاس پنج گزینه ای تنظیم شدند. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. مطابق نتایج، مکان با رویکرد بینافرهنگی، مفهومی پیچیده با ابعاد مختلف است که در مطالعه پیش رو، مدل چهاروجهی آزموده شد. در این پژوهش، مفهوم مکان با رویکرد بینافرهنگی متشکل از چهار بعد است: توان-ظرفیت ماندگاری (با 7 زیربعد)، توان-ظرفیت تعاملی و تکاملی (با 3 زیربعد)، توان-ظرفیت جذب (با 12 زیربعد) و توان-ظرفیت رویدادی (با 4 زیربعد). مطابق نتایج، عامل توان-ظرفیت ماندگاری به شکلی معنادار بر عامل توان-ظرفیت رویدادی تأثیرگذار است. می توان گفت در صورتی که میدان نقش جهان اصفهان به عنوان مکانی با رویکرد بینافرهنگی مطرح شود، شاید توان-ظرفیت جذب آن مفیدتر باشد.
بررسی پراکندگی جغرافیایی جمعیت شهری استان های ساحلی جنوب کشور با رویکرد پدافند غیرعامل
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
23-50
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395، وضعیت پراکندگی جغرافیایی جمعیت شهری استان های خوزستان، بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان با رویکرد پدافند غیرعامل بررسی شده است. روش کار در این پژوهش ترکیبی از روش های اسنادی، توصیفی و تحلیلی است و در آن از مقایسه ی درصد جمعیت شهری، شهرستان مرکز استان با جمعیت شهری سایر شهرستان های استان و قانون رتبه - اندازه زیپف و شاخص نخست شهری استفاده شده است. نتایج نشان داد که استان هرمزگان با تجمع 90/55 درصد جمعیت شهری استان در شهرستان بندرعباس بدترین وضعیت را در بین چهار استان بررسی شده دارد و استان های سیستان و بلوچستان، خوزستان و بوشهر به ترتیب با 07/44، 55/33 و 73/32، درصد جمعیت شهری استان در شهرستان های زاهدان، اهواز و بوشهر در رتبه دوم تا چهارم قرار دارند. بنابراین استان بوشهر بهترین وضعیت را از لحاظ پراکنش جمعیتی به خود اختصاص می دهد. بررسی شاخص نخست شهری در استان های مورد بررسی نشان می دهد که استان های خوزستان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان با پدیده نخست شهری مواجه می باشند و شهرهای بندرعباس، زاهدان و اهواز به عنوان نخست شهر برتر در نظام شبکه شهری استان های هرمزگان، سیستان و بلوچستان و خوزستان قرار دارند. استان بوشهر دارای پدیده ی نخست شهری نمی باشد. نتایج مدل قانون رتبه - اندازه نشان می دهد که جمعیت شهری شهرستان های استان های خوزستان، هرمزگان، سیستان و بلوچستان نسبت به مدل رتبه- اندازه زیپف فاصله زیادی دارند، که دراین بین وضعیت استان های هرمزگان و سیستان و بلوچستان از استان خوزستان بدتر است. و استان بوشهر فاقد پدیده ی نخست شهری بوده و ازاین رو دارای تعادل در نظام شهری است. اما این نوع تعادل از نوع الگوی مختلط است. یعنی سلسله مراتب شهری استان بوشهر نه دارای پدیده ی نخست شهری است و نه استاندارد هست؛ بلکه حالتی بینابین دارد. بنابر نتایج به دست آمده از مدل های مقایسه جمعیت شهر مرکز استان با مجموع جمعیت سایر شهرستان های استان و مدل نخست شهری و مدل رتبه - اندازه زیپف، به این نتیجه می رسیم که وضعیت استان های هرمزگان، سیستان و بلوچستان، خوزستان و بوشهر به ترتیب از رتبه یک (بدترین حالت)، تا رتبه چهارم (بهترین حالت)، قرار دارند. بنابراین استان های هرمزگان، سیستان و بلوچستان، خوزستان و بوشهر به ترتیب از بدترین حالت تا بهترین حالت را در زمینه رعایت پدافند غیرعامل دارا می باشند.
تأثیر روانشناسی محیطی بر طراحی مراکز دندانپزشکی
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
149-162
حوزههای تخصصی:
محیط معماری به عنوان بستر فعالیت های انسان تأثیرات عمیقی را بر سلامت روان او می گذارد. استرس در انسان به عنوان یکی از شاخصه های سلامت روان تحت تأثیر این محیط است. استرس موجود در محیط های درمانی با اثرات منفی که در پی دارد، بهبودی بیماران را به تأخیر می اندازد. یکی از محیط های درمانی پر استرس، کلینیک دندانپزشکی است که به دلیل عدم توجه به روحیات کاربران، هنگام مراجعه برای انجام اعمال درمانی در این محیط ها نوعی ترس و اضطراب وجود دارد که باعث کاهش تأثیر درمان بر روی بیماران می شود. هدف اصلی این پژوهش شناخت عوامل استرس زا در کلینیک های دندانپزشکی و بررسی نقش طراحی داخلی و عوامل محیطی در کنترل آن است. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق، تطبیقی می باشد. نتایج حاصل ازاین پژوهش نشان می دهد که توجه به مولفه های تأثیر گذار در طراحی داخلی و خارجی این مراکز بر اساس روانشناسی محیط، کاهش استرس و اضطراب ناشی از حضور در این مراکز و افزایش آرامش را در پی خواهد داشت.
تحقق مفهوم قرآنی و روایی عدل در طراحی مسکن ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
201 - 216
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم، عدل را از مهم ترین موضوع های جامعه بشری قرار داده است. عدالت و تعادل را می توان یکی از ویژگی های جوامعی دانست که به تولید تمدن و فرهنگ روی آورده اند. یکی از ویژگی های معماری مسلمانان، بهره گیری از تعادل در کلّ بنا و اجزای آن و همچنین یافتن روش های دستیابی به عدالت در معماری است. برای ایجاد تعامل میان فقه و زبان طرّاحی نیازمند به واکاوی و بازشناسی مفاهیم اسلامی هستیم، که به طراحی الگویی راهبردی دست یابیم. در این مقاله با رجوع به قرآن و احادیث، شاخص های ایجاد تعادل در بنا، بر پایه عدل در معماری مسکونی، بررسی شده است. هدف اصلی مقاله تبیین شاخصه های مؤثر در ایجاد تعادل در مسکن با تأکید بر مفهوم عدل براساس آیات و روایات است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش تفسیری- تاریخی است و تحلیل های مربوط به بناها با روش استدلال منطقی صورت گرفته است. در جمع آوری اطلاعات از اسناد و متون تاریخی، منابع کتابخانه ای استفاده شده است. در این مقاله به منظور بررسی اصل عدالت در معماری ایرانی- اسلامی، دو مورد از خانه های سنّتی به روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شده اند. نتایج حاصل بیان کننده این موضوع است که این اصل به عنوان یکی از مهم ترین اصول، در تمامی ابعاد معماری خانه های ایرانی- اسلامی تأثیر گذاشته است. این تأثیرات برگرفته از مفهوم عدل است که شامل تعادل و توازن در پلان و نما، هماهنگی واحد مسکونی با دیگر واحدها، مسأله حریم خصوصی و عمومی و محرمیّت در معماری بناها در نظر گرفته شده است. بر پایه عدل، شاخص های مؤثّر در شکل گیری تعادل در معماری مسلمانان را می توان مؤلّفه هایی مانند تقارن، تناسب و مقیاس، سلسله مراتب، ریتم، مصالح همگن و سازه، فن ایستایی و تزیینهای طبیعی دانست.
سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری بافت های فرسوده شهری در برابر مخاطرات محیطی ( نمونه موردی : بافت فرسوده کلان شهر کرج )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
111 - 122
حوزههای تخصصی:
امروزه معضلات و مشکلات بافت های فرسوده شهری یکی از مسائلی است که در حوزه شهرسازی شهروندان را با مشکلات متعددی مواجه ساخته است و همچنین یکی از مهم ترین چالش های شهری با توجه به نبود زیرساخت های مناسب شهری و افت عملکرد این بافت ها از نظر ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی در مواجه با مخاطرات می باشد. در این پژوهش به سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری بافت های فرسوده شهر کرج در برابر مخاطرات محیطی پرداخته شده است. این پژوهش کاربردی است و با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی، با هدف شناسایی شاخص ها و عوامل مؤثر بر ابعاد تاب آوری در بافت فرسوده شهر کرج و ارائه چارچوبی به منظور سنجش ابعاد تاب آوری در بافت های فرسوده شهری انجام پذیرفته است. جامعه ی آماری مشتمل بر 100 نفر از نخبگان دانشگاهی، افراد خبره و تصمیم گیر در حوزه مرتبط با تحقیق است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های t تک نمونه ای، آزمون F و تحلیل مسیر در محیط نرم افزار SPSS استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ابعاد تاب آوری در بافت فرسوده شهر کرج از نظر بعد کالبدی_ محیطی، بعد اجتماعی، بعد سازمانی_نهادی و بعد اقتصادی به ترتیب دارای میانگینی معادل 3.49، 3.23، 3.01 و 3.42 و کمتر از میانگین مفروض (4) می باشند؛ از این رو بافت فرسوده شهر کرج از نظر ابعاد تاب آوری آسیب پذیر است. همچنین نتایج آزمون تحلیل مسیر نیز نشان داد بعد کالبدی به صورت مستقیم 0.523 درصد در تاب آوری بافت فرسوده شهر کرج تأثیرگذار است.
ارزیابی روند تغییرات سیمای شهر لاهیجان با استفاده از مفاهیم و متریک های سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
129 - 148
حوزههای تخصصی:
سیمای سرزمین بر اثر عوامل طبیعی و غیرطبیعی در حال تغییر است و این پویایی به دلیل دخالت های انسانی شدت بیشتری دارد. گسترش شهرنشینی و شهرگرایی زمینه ساز تغییرات محیطی سریع تر است. هدف اصلی این مطالعه، پایش و مدل سازی تغییرات مکانی-زمانی شهر لاهیجان است. به منظور پایش تغییرات با رهیافت اکولوژی سیمای سرزمین، این پژوهش به تجزیه و تحلیل تصاویر ماهواره ای به کمک فنون سنجش ازدور می پردازد. محاسبات و اندازه گیری ها با کمک شاخص ها و متریک هایی از جمله مساحت لکه ها، تعداد لکه ها، کل حاشیه و... در دو سطح کلاس و سیمای سرزمین صورت گرفت. براساس نتایج، اگرچه بستر و زمینه منطقه کشاورزی بوده است، مساحت عرصه های ساخت وساز با نرخ سریعی افزایش یافته و لکه غالب در مقیاس منطقه ای، پهنه های ساخته شده است. همچنین مساحت، تعداد لکه ها و کل حاشیه پهنه ساخت وساز در حال افزایش است. پیچیدگی و نسبت فراکتال در لکه های پوشش سبز در حال کاهش، اما پیچیدگی در لکه های ساخت وساز و کشاورزی رو به افزایش است. متریک ها در سطح سیمای سرزمین نشان می دهد سیمای منطقه درمجموع منظم تر، هندسی تر و ساده تر شده است. همچنین تنوع پوشش های اراضی و لکه ها در حال کاهش، و غلبه لکه های ساخت وساز در حال افزایش است. مطابق نتایج، حرکت سرزمین بیشتر به سوی شهرگرایی است که نشان می دهد با توجه به کاربری ها و پوشش متناسب با آن، برنامه ریزی راهبردی برای بهره برداری پایدار از سرزمین ضرورت دارد.
زمینه یابی و ارائه الگوی پیشنهادی متنوع سازی فعالیت های اقتصادی مناطق روستایی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
127 - 158
حوزههای تخصصی:
متنوع سازی فعالیت های اقتصادی به عنوان استراتژی بنیادی موجب ایجاد اشتغال، تثبیت جمعیت، بهره برداری بهینه از منابع طبیعی تجدیدشونده، ورود فعال اقتصاد روستایی در اقتصاد ملی و بین المللی، افزایش تولید و انباشت پس انداز، افزایش خودآگاهی، شخصیت و هویت فردی و ملی و... در روستاها می شود؛ در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه و از سوی سازمان های بین المللی مورد تأکید و توجه قرار گرفته است؛از این رو شناسایی توانمندی ها، ظرفیت ها و قابلیت های مناطق روستایی مختلف و زمینه یابی فعالیت متناسب با آن منطقه/ روستا به منظور اولویت بندی و ارائه الگوی مطلوب متنوع سازی فعالیت های اقتصادی آن ضروری است که هدف اساسی تحقیق حاضر نیز به شمار می رود. بدین منظور، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به شناسایی قابلیت ها و ظرفیت های مناطق روستایی در سطح شهرستان های استان گیلان در زمینه انواع فعالیت های کشاورزی و صنایع تبدیلی و تکمیلی مناطق روستایی پرداخته است. اطلاعات موردنیاز درجهت توصیف و تحلیل وضعیت، از داده های ثبتی و رسمی همچون سرشماری عمومی کشاورزی 1393، سالنامه آماری استان گیلان سال 1393، داده های ثبتی سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان و... به دست آمده است. سپس با استفاده از مدل های مختلف همچون تکنیک ضریب مکانی، شاخص تخصصی و تکنیک پیوستگی مکانی، ضمن تجزیه و تحلیل، ظرفیتی که بالاترین مزیت را در یک شهرستان نسبت به سایر شهرستان ها داراست، برای آن شهرستان معرفی کرده و درنهایت، الگوی پیشنهادی برمبنای خوشه های فعالیت (خوشه صنایع تبدیلی و تکمیلی، خوشه صنایع دستی، خوشه فعالیت گردشگری، خوشه تنوع بخشی فعالیت زراعی، خوشه تنوع بخشی فعالیت باغی) در سطح منطقه ای/ شهرستان ارائه شده است. به طورکلی نتایج به دست آمده حاکی از آن است که استان گیلان به لحاظ تمرکز و تنوع صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی در حد متوسطی قرار دارد. شاخص تخصصی برای شهرستان های بندرانزلی و سیاهکل، املش و تالش به ترتیب 85/33، 2/42، 5/42، 52/49 نشانگر برخورداری از تنوع فعالیت های صنعتی روستایی در این شهرستان هاست. همچنین نتایج حاصل از مقدار Laمحاسبه شده نیز بیانگر آن است که بین سطح زیرکشت محصولات زراعی و تعداد صنایع تبدیلی و تکمیلی وابسته به آن در مناطق روستایی استان گیلان، پیوستگی بسیار بالایی (La= 84.45) وجود دارد. این پیوستگی در ارتباط با سطح زیرکشت محصولات باغی و تعداد صنایع تبدیلی و تکمیلی وابسته به آن برابر با (La= 60.62) و نیز بین تعداد انواع دام ها و تعداد صنایع تبدیلی و تکمیلی وابسته به آن در مناطق روستایی استان گیلان در سطح متوسط و معادل (La= 57.39) است.
بررسی اثرات پیکره بندی بر کیفیت فضایی پارک های شهری مشهد مطالعه موردی: پارک های شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
27 - 40
حوزههای تخصصی:
امروزه کیفیت فضاهای شهری در شکل گیری تعاملات اجتماعی، تصویر ذهنی از شهر و ذهنیت بخشی به آن اهمیت بسزایی دارند. عوامل متعددی در شکل گیری مفهوم کیفیت نقش دارند که از مهمترین آنها می توان به پیکره بندی فضاهای شهری اشاره کرد. پیکره بندی فضایی، روابط میان فضاهای شهری را سازمان داده و خود عاملی برای شکل دهی به متغیرهای کیفی مانند خوانایی و قابلیت دسترسی است. در دهه های اخیر نظریه چیدمان فضا، چارچوب نظری و عملی را برای تحلیل پیکره بندی فضاهای شهری ارائه کرده است. پارک ها یکی از انواع فضاهای شهری به شمار می روند که کیفیت فضایی، نقش مستقیمی در عملکرد و بازدهی اجتماعی آنها دارد. این مطالعه با هدف تحلیل اثرات پیکره بندی فضاهای شهری بر کیفیت فضایی پارک های شهر مشهد انجام شده است. مطالعه از نوع کاربردی است و به روش توصیفی_تحلیلی، با انتخاب 290 پارک شهر مشهد در پنج رده همسایگی، محله ای، ناحیه ای، منطقه ای و شهری انجام شده است. در این مطالعه تحلیل ها براساس نقشه محوری شهر مشهد و در محیط نرم افزار UCL Dephtmap10 و GISانجام شد. متغیرهای پایه در این تحقیق شامل اتصال، هم پیوندی، کنترل، و متغیرهای با واسطه شامل خوانایی، قابلیت دسترسی، امنیت و انسجام فضایی بودند. نتایج تحقیق نشان داد که پارک های مورد مطالعه از کیفیت فضایی پایینی برخوردارند. همچنین مشخص شد که پارک های منطقه ای به دلیل توزیع نامناسب از کیفیت پایینی نسبت به سایر پارک های شهر مشهد برخوردارند. به طور کلی در مقایسه با کل فضای شهر مشهد، پارک ها از انسجام فضایی و امنیت مناسب برخوردار نیستند. در این میان پارک های شهری به واسطه قرارگیری در مجاورت فضاهای با هم پیوندی و اتصال بالا از خوانایی و قابلیت دسترسی بالایی در فضای شهری برخوردارند. به نظر می رسد ارزیابی کیفیت فضایی و رابطه آن با کارکرد، می تواند نقش مؤثری در فرآیند برنامه ریزی و طراحی پارک های شهری داشته باشد.
مکان یابی مسکن حمایتی با معیارهای مقرون به صرفه گی مبتنی بر عدالت فضایی در شهر بابلسر
حوزههای تخصصی:
مکان یابی، از مهم ترین چالش های مساکن حمایتی محسوب می شود. مسکن مهر از مساکن حمایتی در ایران است که مکان یابی نادرست آن مشکل ساز شده است. یکی از معیارهای مکان یابی بهینه مسکن حمایتی، معیارهای مقرون به صرفه گی است. هدف این پژوهش تدوین معیارهای مقرون به صرفه مکان یابی مسکن حمایتی در بابلسر است. روش مورداستفاده، پیمایشی با استفاده از مطالعه اسنادی و تحلیل AHP است. ابتدا به روش پیمایش اکتشافی پژوهش های موجود، معیارهای مقرون به صرفه ی مکان یابی مسکن حمایتی به دست آمد (جدول هدف- محتوا). با توجه به رویکرد عدالت فضایی، تعدد معیارها و زیر معیارها و محدودیت اطلاعات، همه ی آن ها در مکان یابی لحاظ نشدند. ابتدا معیار دسترسی به امکانات و زیرمعیارهای آن، با استفاده از مدل سلسله مراتبی AHP، رتبه بندی شد و محدوده های مناسب شهری به دست آمد. سپس زیرمعیار اقتصادی و زیرمعیار حقوقی، به محدوده های خروجی از فرآیند AHP اعمال شد. طبق این روش، برای میانگین وزن های داده شده ی هر معیار و زیرمعیار، از مقایسه دودویی ماتریس ال ساعتی، استفاده شد و لایه ها در GIS روی هم قرار گرفتند. درنهایت، محدوده های مقرون به صرفه برای احداث مسکن حمایتی در بافت های نابسامان درون شهری انتخاب شد.
نظام محله در اصفهان عصر صفوی
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
105-119
حوزههای تخصصی:
نگاهی به مطالعات حوزة شهرشناسی تاریخی ایران عصر صفوی، نشان می دهد که موضوعات مهمی نظیر نظام محله- به عنوان هستة اصلی مناسبات شهرنشینی- به گونه ای همه جانبه، مورد بررسی قرار نگرفته است. در بدایت امر، چنین به نظر می رسد که محله های شهرهایی مانند اصفهان، فاقد نظام و الگوی مشخصی بوده اند. با این حال، مطالعة دقیق تر منابع این دوره، نظری خلاف دیدگاه اولیه را می-نمایاند. پژوهش حاضر به دنبال آن است که با رویکردی تاریخی و با توصیف و تحلیل منابع اصلی این دوره، الگوها و ویژگی های محله های اصفهان عصر صفوی را بازنمایی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که محله های اصفهان دارای هویت و نظام فرهنگی، اجتماعی، اداری و کالبدی ویژة خود بوده-اند که با زمینه های مذهبی، قومی و شغلی- طبقه ای افراد محله، منطبق بوده است. در تحلیل جامعه-شناختی جوامع پیشاصنعتی، بر تضادها و مرزبندی های اجتماعی(مذهبی، قومی و طبقه ای) میان افراد محله های مختلف تأکید بیشتری می شود. مطالعة نظام محله ای اصفهان این دوره، الگوهایی را نشان می دهد که با ویژگی های اخیر جوامع پیشامدرن سازگاری دارد؛ و منافع طبقه ای و اجتماعی شهرنشینان را کمتر مورد توجه قرار می دهد. بااین وجود، نظام مدیریتی محله های این شهر از نوعی خودمدیریتی برخوردار بود، که در برآوردن نیازهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و اداری افراد محل، کارایی داشته است.
بررسی اثرات طرح های عملیاتی (طرح های موضوعی و موضعی) بر روی کیفیت زندگی شهروندان در بافت قدیم (مطالعه موردی: شهر ساری)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷
۷۳-۵۷
حوزههای تخصصی:
با توجه به مسائل و مشکلات روش شناسی در طرح های جامع، توجه و شیوه تهیه و تصویب طرح های جامع و روش های مطالعاتی آنها که معمولاً به صورت خطی انجام می شود و پیوستگی لازم میان اهداف و پیشنهادات وجود ندارد و فرآیند تهیه طرح جدا از فرآیند اجرا و شرایط تحقیق پیشنهادات انجام می پذیرد، تهیه «طرح هاى ساختارى- راهبردى شهر» به جاى طرح هاى جامع شهرى به صورت سنتى و تهیه طرح هاى «موضعى» و «موضوعى» به جاى طرح هاى تفصیلى ارائه گردید. در طرح جامع شهر ساری مصوب 1394 طرح های موضوعی و موضعی تعریف شده است که مؤلفه هایی چون رفاه، ارتقا کیفیت زندگی، ایمنی، سرزندگی و آرامش را در بر می گیرد. این پژوهش بدنبال پاسخ به این سوال است که امروز پس از گذشت چند سال از تصویب طرح آیا طرح های موضوعی و موضعی پیشنهاد شده بر روی کیفیت زندگی شهروندان ساری بخصوص در بافت قدیم شهر تأثیرگذار بوده است؟. بر این اساس پژوهش بر مبنای هدف، کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان بافت قدیم شهر ساری به تعداد 12245بوده که بر اساس فرمول کوکران، 380 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و 76 نفر از کارشناسان و متخصصان شهری را شامل می شود. داده های گردآوری شده به محیط نرم افزار SPSS انتقال و سپس با استفاده از آزمون های یومن ویتنی، تحلیل واریانس یکطرفه و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد، که تفاوت معناداری بین دیدگاه شهروندان و کارشناسان در زمینه تأثیرگذاری طرح های موضوعی و موضعی بر روی کیفیت زندگی شهروندان ساری وجود نداشت و معتقد بودند که طرح های موضوعی و موضعی بر روی کیفیت زندگی شهروندان بافت قدیم ساری نقش بسزایی دارد.