فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است که نقش آموزه های اسلامی را در چگونگی شکل گیری محیط مسکونی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. در میان فضاهای مختلف معماری، ابنیه مسکونی از مهمترین فضاهایی هستند که بخش غالب عمر انسان ها در آنها سپری می شود و لذا در این پژوهش سعی شده است تا براساس آموزه های اسلامی نتایجی کاربردی برای طراحی این فضاها استنتاج شود. توجه به اصول معماری خانه در آموزه های اسلامی و بررسی میزان تحقق این اصول در گذشته و بازشناسی این اصول برای معماری معاصر ضروری به نظر می رسد. بازشناسی اصول و معیارهای شهرهای سنتی و کالبد دادن به آنان به زبان حال براساس آموزه های اسلامی می تواند بر توانمندی های برنامه ریزی شهری کشور افزوده و پایه های محکم و پایداری را در توسعه شهری ماندگار نماید. پژوهش حاضر در جست وجوی چگونگی تأثیر آموزه های اسلامی (متغیرمستقل) بر کالبد معماری خانه های مسلمانان (متغیر وابسته) در اقلیم گرم و خشک ایران است. به صورتی که پس از مطالعه دقیق آموز های اسلامی از آیات قرآن و احادیث معتبر، چگونگی تأثیر این عوامل و تجلی آن در نمونه های موردی، مورد بررسی دقیق قرار گرفته اند. در این مقاله در ابتدا به آن دسته از مؤلفه های مسکن مطلوب اسلامی )اعم از مؤلفه های کلان و خُرد( که به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم با مقوله معماری ارتباط می یابد اشاره شده است. سپس، ضمن جستجو در گزاره های اسلامی )شامل آیات و روایات) که حاوی کلید واژه های مرتبط با معماری بوده اند به تحلیل این گزاره ها پرداخته شده است تا نتایجی کاربردی برای استفاده در طراحی و سازماندهی ریزفضاهای مختلف مسکونی استنباط شود. با توجه به اقتضائات این پژوهش و منابع اسنادیِ مورد استفاده، از گونه پژوهش کیفی برای انجام این تحقیق استفاده شده است که از میان روش های مختلفی که در این گونه دسته بندی می شوند در این مقاله از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. براساس نتایج بدست آمده از این پژوهش و با استناد به آموزه های اسلامی رعایت اصول محرمیت، درون گرایی، عدم اشراف، قناعت، تعادل، سلسله مراتب، تناسب و توازن، نظم، ارتباط با طبیعت، فضای تهی (حیاط)، رعایت بهداشت در مسکن و اهمیت جهت گیری مسکن به طرف قبله توصیه شده است.
ارزیابی و تحلیل گردشگری شهری در توسعه کارآفرینی زنان
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
56-70
حوزههای تخصصی:
ارتقای فعالیت های کارآفرینانه زنان، محرکی مؤثر برای رشد و توسعه اقتصاد و بهبود کیفیت زندگی آنها محسوب می شود. زنان به دلیل فراهم نبودن زمینه، تاکنون از بسیاری از پتانسیل ها برای کارآفرینی بهره نبرده-اند. یکی از زمینه های مطلوب برای ارتقا کارآفرینی زنان، توجه به گردشگری و صنعت توریسم در مناطق مختلف می باشد. زنان نقش کلیدی و مهم در توسعه گردشگری ایفا می کنند و حتی برخی از بزرگترین هتل های جهان با مدیریت زنان اداره می شود. زنان با کمترین ریسک، با آگاهی کامل از استعدادهای قوی درون خویش می توانند به اشتغال در زمینه های محلی و گردشگری دست یابند. بنابراین در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل نقش گردشگری شهری در توسعه کارآفرینی زنان شهر ایلام به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان (15-29 ساله) شهر ایلام تشکیل می دهد که 384 نفر از آنها به روش کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب و بین آنها پرسشنامه استاندارد به صورت تصادفی ساده توزیع شد. پرسشنامه مذکور، پرسشنامه متناسب سازی شده ایمنی قشلاق و همکاران است که روایی و پایایی آن (آلفای 898/0) قبلاً مورد تأیید قرار گرفته است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون خطی ساده استفاده شد. نتایج حاصل از بررسی فرضیات نشان داد گردشگری شهری عاملی تأثیرگذار و مهم در توسعه کارآفرینی زنان شهر ایلام است. همچنین گردشگری شهری عاملی تأثیرگذار و مهم در افزایش ریسک پذیری، افزایش خلاقیت و نوآوری، افزایش اعتماد به نفس و کاهش تقدیرگرایی در بین زنان شهر ایلام می باشد.
واکاوی نقش شاخص های توسعه پایدار شهری در ساماندهی نواحی دچار افت شهری (مطالعه موردی: محله عالی قاپوی اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
717 - 733
حوزههای تخصصی:
این مقاله با قرارداشتن در دسته سیاست پژوهی، به دنبال شناخت و تبیین مفاهیم و ارکان پایداری شهری و ردیابی آن ها در چارچوب احیای نواحی دچار افت شهری است. با گذشت بیش از دو دهه از طرح انگاشت توسعه پایدار در مجامع جهانی، متون حاضر به سه رکن مردم-اقدامات در ارتباط با کیفیت زندگی، سیاره-عوامل زیست محیطی مانند انرژی و آلودگی ها و سود-ارزیابی کسب وکار و عملکرد اقتصادی اشاره دارند. نواحی دچار افت شهری، عرصه هایی از شهر هستند که در مواجهه با سه رکن یادشده با مشکل روبه رو شده و به عبارت دیگر ارزش افزوده خود را بنا به ناتوانی در پیوستن به سیر پایداری محبوس نگه داشته اند و به مدیریت تغییرات گسترده یا به بیانی دیگر بازآفرینی نیاز دارند. شهر اردبیل با پیشینه تاریخی کهن و داشتن ارزش های مذهبی، فرهنگی، محیطی و گردشگری از جمله شهرهایی است که نمی توان بی اعتنا از کنار فرسودگی یا افت شهری بخش های مرکزی و میانی که حدود 536 هکتار وسعت دارد و مهجورماندن فضاها و مجموعه های ارزشمند آن گذشت. در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر با طرح پرسشنامه ای، شاخص های توسعه پایدار شهری شناسایی و میزان تطبیق طرح بهسازی و بازسازی بافت های فرسوده اطراف بقعه شیخ صفی الدین اردبیل بررسی شد. در ادامه با تحلیل پرسشنامه و شاخص ها با استفاده از نرم افزارهای Excel و Expertchoice مهم ترین راهکارهای دستیابی به توسعه پایدار در بافت فرسوده محله شیخ صفی (عالی قاپو) از جمله برنامه ریزی ها مشارکتی، عدالت اجتماعی و آموزش به ساکنان برای ارتقای سطح اجتماعی و نظایر آن ارائه شد.
ارزیابی تأثیرگذاری عوامل مؤثر بر مدیریت یکپارچه شهری در ایران، مطالعه موردی: شهر اهواز
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶
94-112
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر مسائل و مشکلات شهرها پیچیده تر شده است و مدیریت یکپارچه شهری به تحول و نگرشی فراتر از نگرش و عملکرد سیستم مدیریتی سنتی پیشین نیاز دارد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عوامل مؤثر بر مدیریت یکپارچه شهری در شهر اهواز به روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است و اطلاعات موردنیاز آن با مراجعه به منابع معتبر کتابخانه ای – اسنادی و الکترونیکی گردآوری شده است. جامعه ی آماری آن متخصصان و کارشناسان برنامه ریزی شهری و منطقه ای است که 383 نفر از آنها براساس فرمول کوکران انتخاب شده است. تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از تکنیک سوات انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد: نقش سیاست ها و راهبردهای اقتصادی، 3/28 درصد (بالا)، 3/28 درصد (نسبتاً بالا)، ۲۰ درصد تاحدودی و ۳/23 درصد (نسبتاً پایین) مشخص شده است. نقش سیاست ها و راهبردهای کالبدی - محیطی، 3/28 درصد (بالا)، 7/36 درصد (نسبتاً بالا)، 3/28 درصد (تاحدودی) و 7/6 درصد (نسبتاً پایین) ارزیابی شده است. نقش سیاست ها و راهبردهای نهادی، مدیریتی و حقوقی 7/16 درصد (بالا)، ۴۰ درصد (نسبتاً بالا)، 3/23 درصد (تا حدودی) و ۲۰ درصد (نسبتاً پایین) تعیین شده است. در نهایت می توان گفت امتیاز نقش سیاست ها و راهبردهای مدیریت یکپارچه شهری در کلانشهر اهواز در کل ابعاد، به صورت 3/28 درصد (بالا) ، 25 درصد (نسبتاًبالا)، 7/31 درصد (تا حدودی ) و 15 درصد (نسبتاً پایین) بدست آمده است. بدین ترتیب جهت تحقق و اثرگذاری مدیریت یکپارچه شهری شهر اهواز پیشنهادهایی ارائه شده است.
بررسی نقش عوامل اجتماعی، فرهنگی و کالبدی در استقرار ایستگاه های جمع آوری کننده پسماندهای شهری (نمونه موردی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی حاضر، نقش عوامل مختلف در ساماندهی ایستگاه های پسماند خشک در شهر مشهد را با استفاده از نرم افزار Arc GIS مورد تحقیق قرار داد. اطلاعات مورد استفاده به صورت اسنادی و مصاحبه حضوری با کارشناسان جمع آوری شد؛ سپس ایستگاه های ثابت مبادله پسماندهای خشک، به تفکیک مناطق مختلف مشهد بر روی نقشه مشخص گردید؛ همچنین سطح درآمد ایستگاه و میزان مراجعه مردم، به عنوان شاخص موفقیت ایستگاه در جلب مشارکت های مردمی در نظر گرفته شد؛ سپس، لایه های مختلف اطلاعاتی بر مبنای شاخص های سطح سواد و آموزش های زیست محیطی، جمعیت، سطح توسعه یافتگی مناطق، نسبت پسماندهای خشک به کل پسماند، شبکه دسترسی ها، فعالیت بخش سنتی، فاصله ایستگاه های موجود از یکدیگر و همچنین تمایل مردم به امر مشارکت در اجرای این طرح ایجاد گردید و میزان تأثیرگذاری این مؤلفه ها در مشارکت و درآمدزایی ایستگاه های پسماند برای مکان یابی ایستگاه های جدید، مورد توجه قرارگرفت. نتایج این تحقیق، مناطق 1، 8، 9 و 11 را به عنوان مکان های مناسب ایجاد ایستگاه های جدید جمع آوری پسماند خشک پیشنهاد نمود؛ علاوه بر آن، مشخص گردید که از نظر کارشناسان، سواد و آموزش های زیست محیطی و سطح توسعه یافتگی، بالاترین تأثیرگذاری را به خود اختصاص داده است.
تدوین چارچوب مفهومی از خوانش نام و پیام مکان در ارتباط با ماهیت و ظرفیت مکان مطالعه موردی: مکان های شهری اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
71 - 84
حوزههای تخصصی:
خوانش نام مکان در متن شهر به مثابه یکی از ریشه های هویتی آن قادر است به شناخت طبع و طعم فضا و مکان از خلال بازاندیشی ارتباط آن با تمناها و نیازهای زمینه ای و زمانه ای بپردازد. به محض شنیدن این نام است که تصویری از کلیت و پیکره مکان در ذهن شکل می گیرد. ارتباط بین نام یک مکان با محیط طبیعی و مصنوع می تواند همان ارتباط اجزای فرمی و محتوایی آن مکان مفروض شود. وقتی که نام های نخستین (قدیمی) شهر، محله، گذر و یا مکان خاصی از یک شهر به میان می آید، در ذهن شهروند آن مکان با ویژگی های منحصر به فردش تداعی می گردد. ممکن است مدت ها از تخریب کالبدی مکانی بگذرد اما همچنان نام آن در ذهنیت باقی مانده و بر کیفیت، مفهوم و صفت مکان یا روحیات و ذوقیات ساکنان آن اشاره داشته باشد. انطباق یا عدم انطباق نام مکان با عینیت و صفت موجود آن، می تواند عیار بارزی در شفافیت و خوانایی و یا بحران آن تلقی شود. اما در فرایند توسعه شهری معاصر، مسئله ابعاد هویتی، کیفیتی و ذهنیتی نام ها نادیده گرفته می شود. حوزه مطالعات شهری ارتباط عوامل عینی_ذهنی و معنایی_کالبدی نام های مکانی را در امر طراحی شهری و منظر یا مهم نمی داند یا قادر به حساب آوردنش نیست. هدف این مقاله بازشناخت اهمیت این ارتباط و نحوه تکوین فضاها و مکان های شهری با نام گذاری های آنهاست و بر توضیح نحوه بازتاب آن و نیروهای آن بر چشم انداز مکان شهری متمرکز است. نمونه پژوهش، شهر اردبیل و بافت تاریخی آن است که کاوش آن به دلیل برجستگی تاریخی_فرهنگی اردبیل و قدمت بیش از سی قرن آن اهمیت شایانی دارد. اکثر محلات و گذرهای قدیمی در بافت تاریخی شهر حتی امروزه واجد نام های تاریخی و رایج آن روزگار است. در تدوین ادبیات و چارچوب نظری، از اسناد و متون داخلی و خارجی به روش تحقیق توصیفی_تحلیلی برای استخراج و دسته بندی مشخصه ها استفاده شد. شناسایی نام های نخستین مکان ها، بیشتر بر مبنای آثار روشنفکری، نقشه ها، تصاویر، نقاشی و گراوور به همراه برداشت های میدانی و مصاحبه صورت گرفت. پژوهش نشان می دهد عوامل مختلف سیاسی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی در نام گذاری سنتی مکان های مختلف شهری و به خصوص شهر اردبیل نقش عمده ای داشته و رنگ و وزن بیشتری را به مقدس بودن، سیاسی و بازرگانی بودن این شهر می دهند. به نظر می رسد نام ها استعاره از بازنمایی همان چیزهایی هستند که در چشم انداز، ظرفیت و ذهنیت شهر بوده و هست و یا می تواند باشد.
تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر برنامه ریزی شهر خلاق (مطالعه موردی: ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای خلاق به عنوان مراکز نوآوری، خلاقیت و تبدیل ایده به ثروت شناخته می شوند. از آنجا که ایده و نوآوری، عناصر اصلی رقابتی در عصر جهانی شدن هستند، داشتن شهر خلاق، آرمان هر جامعه ای به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر در برنامه ریزی شهر خلاق با تأکید بر شهر ارومیه است. نوع پژوهش کاربردی است و به روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری آن سی نفر از استادان، متخصصان و کارشناسان حوزه برنامه ریزی شهری هستند. گردآوری داده ها برای بررسی مؤلفه های شهر خلاق، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) صورت می گیرد. این مؤلفه ها و معیارها عبارت اند از: مقیاس، صنایع خلاق، طبقه خلاق، زیرساخت های خلاقیت، کارایی و اثربخشی، سرزندگی، فناوری ارتباطی، تنوع اجتماعی، سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی که برای این منظور، 16 زیرمعیار و 106 متغیر با بررسی دقیق منابع خارجی و داخلی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه و مصاحبه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های پنل خبرگان، تحلیل اثرات متقاطع و نرم افزار میک مک به صورت ترکیبی استفاده شد. نتایج پژوهش و نحوه توزیع و پراکنش متغیرها در صفحه پراکندگی، نشان دهنده ناپایداری سیستم است. با توجه به نتایج نرم افزار میک مک، پانزده عامل به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شدند که بیشترین تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم را داشتند. از میان این عوامل، شش عامل به طبقه خلاق و سه عامل به زیرساخت های خلاقیت مربوطند که بیشترین تأثیر را بر قرارگرفتن ارومیه در مسیر تحقق شهر خلاق دارند.
بازپیرایی زمین راهکاری به منظور ساماندهی اراضی بایر شهری؛ مورد پژوهی: محله "کوچه بیوک" شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مدیریت توسعه زمین در تدوین اسناد توسعه شهری، موضوعی بسیار مهم و شایان توجه است. عدم توجه به این ضرورت، همگام با جریان توسعه کالبدی پیش بینی شده برای پهنه های شهری، سبب می گردد تا هدف اصلی طرح توسعه، که ارتقا کیفیت سکونت در پهنه های شهری است، محقق نگردد. در این مطالعه، هدف معرفی الگویی کاربردی در زمینه مدیریت توسعه زمین، به منظور هدایت و مدیریت جریان توسعه شهری است. بدین منظور، برنامه اصلاح مجدد زمین (LR) به عنوان روش منتخب مدیریت توسعه زمین در پهنه های شهری، معرفی و امکان انجام آن در محدوده ای از شهر یزد بررسی می گردد. روش کلی تحقیق بکار رفته در این مطالعه توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد استفاده از طریق روش کتابخانه ای و نیز بررسی میدانی بدست آمده و با استفاده از نرم افزار ARCGIS مورد استفاده و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. استنتاج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که با بکارگیری برنامه اصلاح مجدد اراضی، به عنوان یک ابزار اقتصادی و طراحی، می توان اقدام به برنامه ریزی و طراحی مجدد اراضی توسعه نیافته مطابق با نیازهای شهری، شامل اصلاح چیدمان قطعات، اصلاح شبکه معابر، تامین خدمات و زیر ساخت های تاسیساتی نمود و بدین ترتیب زمینه تحقق طرح های توسعه شهری در این پهنه ها را فراهم کرد. همچنین از طریق ایجاد جاذبه های لازم برای گروه های موثر بر جریان اجرای طرح، زمینه جلب مشارکت تمامی گروه های ذی نفع و ذی نفوذ را فراهم نمود.
تحلیل مهاجرت های روستا– شهری وپیامدهای آن بر ناپایداری شهری، مطالعه موردی: شهربیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناخت ماهیت، نوع و سهم هر یک از عوامل مهاجرت (دافعه، جاذبه، تبعی و شخصی) در مهاجرت از روستا به شهر و پیامدهای آن بر ناپایداری شهر بیرجند بوده است. نوع پژوهش کاربردی با ماهیت توصیفی- تحلیلی که با استفاده از پیمایش انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل تمام خانوارهای مهاجر روستایی ساکن در شهر بیرجند بود که با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، تعداد 329 خانوار تعیین گردید. نمونه های تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها، از نرم افزارSPSS وExcel استفاده گردید. طبق نتایج به دست آمده، پیامدهای اجتماعی سکونت در شهر نشان داد که پیامدهای منفی اجتماعی برای مهاجرین بعد از مهاجرت به شهر بیشتر است. در میان عوامل دافعه مهاجرت های روستایی،عوامل اجتماعی -خدماتی بیش ترین تأثیر را داشته اند و بعد از آن عوامل اقتصادی،آموزشی و پژوهشی، فرهنگی و مذهبی، طبیعی و سیاسی، در رده های بعد قرار دارند. از میان متغیرهای طبیعی« خشکسالی های اخیر» مهم ترین عامل دافعه و در بین عوامل اقتصادی« دستیابی به شغل وکار» و «کسب درآمد بیش تر در شهر» مهمترین عوامل جاذبه بوده اند.
بررسی تطبیقی سطح امنیت در پارک های شهری از منظر عدالت فضایی (مطالعه موردی: پارک های شهری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
307 - 330
حوزههای تخصصی:
پارک ها و فضای سبز شهری از مهم ترین عوامل مؤثر در شکل دهی پایداری اجتماعی هستند و یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع محسوب می شوند. زمانی می توان از این فضاها استفاده مطلوب کرد که فرد در آن احساس امنیت و آرامش کند. نابرابری در کیفیت طراحی، خدمات رسانی و امکانات این مکان ها، سبب مطلوب نبودن آن می شود؛ بنابراین، در پژوهش حاضر بررسی تطبیقی سطح امنیت در پارک های شهری با رویکرد عدالت فضایی صورت گرفت. محدوده مورد مطالعه پارک های ملت و کوه سنگی شهر مشهد در مناطق توسعه یافته شهر، و پارک های وحدت و رجا در مناطق کمتر توسعه یافته هستند. در پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. برای سنجش سطح امنیت، 22 معیار با نظر متخصصان تعیین شد. وزن دهی معیارها نیز با مدل تحلیل سلسله مراتبی و به کارگیری دیدگاه های متخصصان صورت گرفت. به منظور رتبه دهی پارک ها از روش تحلیل رابطه خاکستری استفاده، و اطلاعات اولیه با پرسشنامه هاستخراج شد. با استفاده از فرمول کوکران، 384 پرسشنامه به دست آمد، اما برای اطمینان بیشتر 400 پرسشنامه تکمیل شد. براساس یافته های پژوهش، وضعیت امنیت در پارک های واقع در مناطق توسعه یافته شهر مشهد از مناطق کمتر توسعه یافته مناسب تر است؛ به طوری که پارک ملت در توسعه یافته ترین سطح، و پارک وحدت در پایین ترین سطح توسعه قرار دارند.
تبیین جایگاه نشانه های شهری در حفظ و ارتقای دلبستگی به مکان با تأکید بر تصویر ذهنی شهروندان (مطالعه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
331 - 360
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی شهری و توجه به معنا و تأثیرات آن بر کاربران فضا از رویکردهای نوینی است که به تازگی در مطالعات شهری کاربرد یافته است. بررسی عوامل نشانگی که هم زمان وجوه مختلف معنایی، عملکردی و احساسی را در شکل دهی فضای ادراکی درنظر می گیرد، می تواند گامی برای معنابخشی به فضا و ایجاد حس مکان-حس د ل بستگی در مخاطب باشد. پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی-هم بستگی، و از نوع پژوهش های شناختی است که با پیمایش میدانی، تحلیل محتوا، مصاحبه توأم با پرسشنامه و تحلیل نقشه نگاری ذهنی صورت گرفت. یافته های این مطالعه بیانگر روابط درونی میان نشانه ها و ادراک معنادار شهروندان است؛ تا آنجا که خود را با آن بازمی شناسند. نشانه هایی که با ویژگی هایی مانند «قرارگیری در بافت تاریخی»، «داشتن تمایز فرمی از پیرامون»، «داشتن کاربری مذهبی-تجاری» و عملکردهایی از قبیل «المان شهری» همراه هستند، در نقشه های ذهنی مردم سنندج اهمیت بیشتری دارند. در میان عوامل مهم دل بستگی به مکان، در نشانه مسجد جامع (دارالاحسان) و پارک آبیدر، مؤلفه دل بستگی معنایی، و در نشانه میدان آزادی و بازار آصف مؤلفه دل بستگی بیشترین میانگین را دارند. درمجموع با توجه به مقدار میانگین تفاوت ها در 10 نشانه برتر، نقش عامل معنایی از دو عامل عملکردی و احساسی در ارتقای دل بستگی به مکان در سطح شهر سنندج قوی تر است؛ بنابراین، طراحان و برنامه ریزان شهری می توانند تغییرات و طراحی محیط را با توجه به عناصر حاوی بارهای معنایی در زندگی شخصی و جمعی افراد انجام دهند و امکان دل بستگی به مکان را فراهم کنند.
تحلیلی بر نقش پدافند غیرعامل در کلان شهر تبریز با رویکرد مدیریت بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
69 - 82
حوزههای تخصصی:
مدیریت بحران مجموعه ای از چاره جویی ها و تصمیماتی است که در مقابله با بحران انجام می شود و هدف آن کاهش روند بحران، کنترل و رفع بحران است. پدافند غیرعامل به ویژه در زیرگروه بحران های انسانی پدیده ای پویا و متحرک است. ازاین رو می تواند در اولویت تلاش های علمی و پژوهشی قرار بگیرد. بنابراین نقش پدافند غیرعامل در این زمینه پررنگ تر شده است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل نقش پدافند غیرعامل در مواقع بروز بحران های طبیعی در سطح کلان شهر تبریز است. این پژوهش از نظر هدف، از نوع کاربردی و از نظر روش، توصیفی تحلیلی است. برای بررسی و تحلیل سؤالات استنباطی چندگانه از آزمون تحلیل عاملی استفاده شده است. از نظر کارشناسان نتایج تحلیل عاملی عوامل سازمانی، عوامل جغرافیایی و اقلیمی و همچنین عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مربوط به برنامه ریزی پدافند غیرعامل در کلان شهر تبریز بیانگر این است که مجموع همگی گویه ها بار عاملی بالاتر از 50 درصد را نشان می دهند و این بدین معنی است که ارتباط و همبستگی بین عوامل مورد بررسی (کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی)، فضای عاملی را به طور کامل پوشش داده است. از نظر کارشناسان، نتایج برنامه ریزی پدافند غیر عامل در کلان شهر تبریز نشان داد که تحلیل عاملی عوامل سازمانی با بار عاملی90/87 %، تحلیل عاملی عوامل جغرافیایی و اقلیمی با بار عاملی75/64 %، تحلیل عاملی عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی با بار عاملی 99/79 % و همچنین تحلیل عاملی عوامل جغرافیایی و اقلیمی با بار عاملی75/64 % فضای مفهومی متغیر را پوشش می دهند؛ لذا نتیجه گیری می شود که متغیرهای مورد بررسی در ارتباط با برنامه ریزی پدافند غیرعامل دارای اعتبار بوده، ارتباط آن ها را مورد تائید قرار می دهند.
ارزیابی تأثیر هویت شهر بر رضایت و وفاداری گردشگران (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
17 - 31
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری از مهم ترین فضاهایی هستند که همواره موردتوجه و بازدید گردشگران قرار دارند و فرصت های بسیاری را جهت رشد و توسعه شهرها فراهم می آوردند. درعین حال فضاهای شهری بخش مهمی از عناصر و اجزاء اصلی هویت را برای گروه های مختلف جامعه می سازند. هویت عامل تمایز و تفاوت یک شهر با شهرهای دیگر است. ارزش و اهمیت هویت شهر و توسعه گردشگری در این است که اغلب، مؤلفه های هویت شهر به عنوان جاذبه های گردشگری عمل می کنند؛ لذا در راستای توسعه گردشگری، باید به رضایت گردشگران توجه ویژه ای داشت. با توجه به اهمیت هویت شهر در توسعه گردشگری، هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر ابعاد هویت شهر بر توسعه گردشگری با سنجش میزان رضایت و وفاداری در شهر کرمان است. روش تحقیق، تحلیلی – همبستگی است. داده های موردنیاز به صورت میدانی از طریق پرسشنامه و همچنین به صورت کتابخانه ای جمع آوری شده است. 285 نفر از گردشگران ورودی به شهر کرمان در فروردین ماه 1396، بر اساس جدول مورگان به روش تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه نزد آنان توزیع و تکمیل شد. مدل مفهومی پژوهش بر اساس الگوی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل موردسنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان داد هویت شهر عامل بسیار مهمی در ارتباط گردشگر و مقصد است و بر رضایت از مقصد (43/0) و وفاداری گردشگر (58/0) اثر مستقیم و معناداری دارد. همچنین رضایت از مقصد بر وفاداری (38/0) و هویت شهر بر وفاداری با میانجی گری رضایت (81/0) اثر غیرمستقیم و معناداری دارند.
تحلیل فضایی تأثیر فضاهای بی دفاع شهری بر وقوع جُرم سرقت شهری (مطالعه موردی: محله هرندی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: فضاهای بی دفاع تأثیرات مختلفی بر فضاهای شهری و زندگی شهروندان می گذارند که تأثیر بر افزایش جرائم و کاهش احساس امنیت شهروندان مهم ترین تأثیرات آن می باشد. این امر به خصوص در بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری بیشترین نمود را دارد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین فضاهای بی دفاع و جرائم سرقت در سطح محله هرندی بوده است. روش: این تحقیق از نظر هدف، جزو پژوهش های کاربردی و از نظر روش جزو پژوهش های توصیفی – تحلیلی به شمار می رود. روش گردآوری داده های به صورت اسنادی – پیمایشی بوده است. برای تعیین بی دفاع بودن قسمت مختلف محله ابتدا محله بر اساس معابر محلی به 20 بلوک تقسیم شده و سپس از 22 زیر شاخص در قالب 5 شاخص فضاهای بی دفاع استفاده شده است و به کمک روش آنتروپی و ویکور به وزن دهی و رتبه بندی قسمت های مختلف محله پرداخته شده است. جهت بررسی رابطه بین فضاهای بی دفاع و جرائم سرقت از رگرسیون وزن دار جغرافیایی استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد رابطه بین فضاهای بی دفاع در سطح محله یکسان نبوده است. در این تحقیق بیشترین رابطه بین فضاهای بی دفاع و جرائم سرقت در قسمت شرقی محله و به خصوص در محدوده جنوب شرقی محله و منطبق بر پارک شوش بین خیابان های شوش، خیابان ری و خیابان انبار گندم بوده است. در مقابل کمترین رابطه بین فضاهای بی دفاع و جرائم سرقت نیز در قسمت غرب و شمال غربی محله بوده است. نتیجه گیری: با توجه رابطه بین فضاهای بی دفاع و جرم سرقت، با کاهش فضاهای بی دفاع می توان از وقوع برخی از جرائم جلوگیری کرد.
سنجش شاخص های کالبدی مؤثر بر مؤلفه زیبایی شناسی در توسعه های شهری معاصر مطالعه موردی: نواحی آماده سازی شده در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
45 - 58
حوزههای تخصصی:
در طرح های آماده سازی زمین به عنوان مهم ترین الگوی توسعه شهری دهه های اخیر باوجود تأکید بر برنامه ریزی کاربری زمین، جمعیت و حمل ونقل، توجه کمتری به کیفیت های محیطی شده است. همین امر سبب گردیده تا این بافت های شهری شرایط بسیار سطح پایینی از جنبه های کیفی محیط و سیما و منظر شهری دارا باشند و در نتیجه نتوانند برای ساکنان خود، محیطی جذاب و آرام ایجاد کنند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سنجش شاخص های کالبدی مؤثر بر مؤلفه زیبایی شناسی از دیدگاه شهروندان ساکن در سه محدوده که در دهه های اخیر و در نتیجه طرح های آماده سازی زمین شکل گرفته اند، انجام شده است. این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی و با روش پیمایشی و همبستگی و به کمک پرسشنامه و مطالعات اسنادی انجام شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران معادل 100 خانوار در هر کدام از مناطق مورد مطالعه برآورد شده و از شیوه نمونه گیری تصادفی نیز برای تکمیل پرسشنامه ها استفاده شده است. روایی ظاهری پرسشنامه به کمک اساتید دانشگاه یزد و پایایی آن به وسیله آزمون آلفای کرونباخ تأیید گردید. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آماری رگرسیون خطی چندگانه و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده و از آزمون های دوربین واتسون جهت بررسی هم خطی متغیرها و کولموگراف_اسمیرنوف برای تشخیص نرمال بودن توزیع داده های پژوهش و همچنین برای تبیین معنی داری مدل رگرسیونی چندگانه از روش تحلیل واریانس ANOVA استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از شاخص های بیست گانه مطالعه شده، در هر کدام از محدوده ها تمامی شاخص ها دارای اثر مستقیم و معنی دار بر مؤلفه زیبایی شناسی هستند. به صورت کلی شاخص های عدم تکرار و یکنواختی بدنه ها، تناسب عرض معابر شهری و پیوستگی جداره مهم ترین شاخص های مشترک مؤثر بر مؤلفه زیبایی شناسی بوده و دارای رابطه مستقیم و معنی دار از دیدگاه شهروندان هستند.
ارزیابی عوامل مؤثر در تعیین ظرفیت تراکم ساختمانی محدوده های تاریخی (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
809 - 826
حوزههای تخصصی:
در طرح های توسعه شهری نگرش موزه ای برخی برنامه ریزان و طراحان به محدوده های تاریخی سبب شده است تا با حکم محدودیت ارتفاع و حفظ کالبد فرسوده موجود، امکان افزایش تراکم ساختمانی و به دنبال آن صرفه اقتصادی نوسازی برای مالکان و ساکنان از بین برود و احیای محدوده های تاریخی به تأخیر بیفتد؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر تبیین ظرفیت بارگذاری تراکم ساختمانی در محدوده های تاریخی با توجه به شاخص های مؤثر در تعیین تراکم است. پژوهش حاضر کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. پس از مطالعه منابع مرتبط، 10 شاخص براساس موجودبودن اطلاعات برای شهر ارومیه انتخاب و اهمیت شاخص ها نیز با توجه به روش AHP محاسبه شد. برای استانداردسازی شاخص ها، روش بولین و توابع فازی کاربرد داشت؛ به طوری که رابطه هرکدام از شاخص ها را با هدف پژوهش مدنظر قرار می دهد. براساس نتایج ترکیب شاخص های وزن دار، 9 درصد محدوده تاریخی از نظر ظرفیت بارگذاری تراکم ساختمانی در پهنه ظرفیت تراکم خیلی کم، 8 درصد در پهنه ظرفیت تراکم کم، 18 درصد در پهنه تراکم متوسط، 60 درصد در پهنه تراکم ساختمانی زیاد و 5 درصد در پهنه تراکم ساختمانی خیلی زیاد قرار دارد؛ بنابراین با درنظرگرفتن شاخص های مؤثر در تعیین تراکم و ظرفیت های محدوده تاریخی شهر ارومیه می توان اذعان داشت که محدوده مذکور توان افزایش تراکم ساختمانی را براساس ظرفیت ها و حریم آثار تاریخی دارد. در انتها نیز پیشنهاد هایی برای پاسخگویی به پرسش پژوهش به صورت زیر بیان شده است: - توجه هم زمان به شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، فرهنگی، جمعیتی و اقلیمی برای شناخت ظرفیت های محدوده های تاریخی برای بارگذاری تراکم ساختمانی؛ - تأکید توأمان بر رویکردهای حفاظت و توسعه برای احیای محدوده های تاریخی.
تحلیل ویژگی های یک محله سالم از دیدگاه شهروندان (نمونه موردی: محله 3 شهر ایوانغرب)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
40-55
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر در راستای تحلیل ویژگی های یک محله سالم در محله 3 شهر ایوان به انجام رسیده است. روش پژوهش «توصیفی – تحلیلی» است که به شیوه پیمایشی در آن به جمع آوری داده های تحلیلی اقدام شده است. جامعه نمونه پژوهش 321 نفر از شهروندان محله 3 شهر ایوان هستند که بر اساس فرمول کوکران و به شیوه تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای تحلیل ویژگی های محله سالم از 4 مؤلفه میزان آسایش، میزان امنیت، خودمانی بودن و دسترسی محله جهت ارزیابی میزان رضایت شهروندان محله استفاده شده است. تحلیل داده ها متناسب با اهداف فرعی ترسیم شده از طریق آماره T و تحلیل رگرسیون خطی انجام گرفته است. نتایج تحلیلی پژوهش نشان می دهد که مؤلفه دسترسی با میزان اختلاف از میانگین 39/41 و میزان اریب از مرکز 0123/0 از دیدگاه شهروندان در وضعیت مناسبی در محله قرار دارد. تحلیل رگرسیونی مؤلفه های پژوهش نشان می دهد که با توجه میزان بتای بدست آمده و سطح معنی داری با اطمینان 95/0 مؤلفه های پژوهش در سالم سازی محله 3 ایوان تأثیر مستقیم دارند.
تبیین راهبردهای رویکرد نوزایی شهری با تأکید بر مشارکت مردم (نمونه موردی: محدوده هاشمی نژاد مشهد )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تبیین راهبردهای رویکرد نوزایی شهری با تأکید بر مشارکت مردم در محدوده هاشمی نژاد مشهد است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی-تحلیلی و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل هایSWOT و QSPMاستفاده شد. جامعه آماری، در دو سطح شامل 15 نفر کارشناس و تعداد 345 نفر از شهروندان انتخاب و به صورت تصادفی توزیع گردیده است. لذا با واکاوی مبانی نظری و بررسی نمونه های تطبیقی، ابتدا معیارهای نوزایی شهری استخراج شد. در ادامه با نظرخواهی از خبرگان، شاخص های رویکرد نوزایی شهری در محله مذکور که با قرارگیری در محدوده اطراف حرم مطهر، علی رغم حفظ اصالت مکانی، دچار فرسودگی کالبدی و کارکردی گردیده، ارائه شد. سپس با تدوین ماتریس عوامل داخلی و خارجی، امتیاز نهایی محاسبه گردید. نمره نهایی ماتریس ارزیابی داخلی IFE))، برابر 305/2 نشان از وضعیت ضعیف شاخص های نوزایی نسبت به عوامل داخلی و نمره نهایی ماتریس ارزیابی خارجی (EFE)، برابر 509/2 که نشان از وضعیت مطلوب شاخص های نوزایی نسبت به عوامل خارجی هست. درنهایت، ضمن تدوین راهبردهای بهینه با استفاده از ماتریس SWOT و برآورد ضریب جذابیت از طریق نظرسنجی خبرگان، نسبت به اولویت بندی راهبردها در قالب ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی (QSPM)، اقدام گردید که بر این اساس استراتژی« توسعه عرصه های همگانی» ( با نمره جذابیت 862/5)، استراتژی «ایجاد هم پیوندی بین مراکز محلی و بافت سکونتی داخل و خارج محدوده» ( با نمره جذابیت 587/5)، استراتژی «افزایش نظارت مدیریت شهری بر تغییرات کاربری اراضی شهری» ( با نمره جذابیت 586/5) و استراتژی «ارتقاء انعطاف پذیری طرح های فرادست» ( با نمره جذابیت 094/5)، به ترتیب در اولویت اول تا چهارم قرار گرفتند.
تدوین الگوی برنامه ریزی راهبردی محله محور با تأکید بر رویکرد شهر سالم (مطالعه موردی: محله ساربان شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، برنامه ریزی راهبردی مبتنی بر مؤلفه های سلامت در محله ی ساربان می باشد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته و از نوع پژوهش های کاربردی است. بدین منظور ابتدا شاخص های سنجش سلامت محله ای تدوین و سپس داده های حاصل از سنجش مؤلفه های سلامتی به شیوه تحلیل استراتژیک جهت فرآیند برنامه ریزی راهبردی مشخص گردید. برای ارائه راهبردها از روش سوات و برای تعیین اولویت آن ها از ماتریس کمی برنامه ریزی راهبردی(QSPM) استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که برخورداری از سلامت عمومی، درصد پایین افسردگی، موقعیت ممتاز مکانی در شهر، قابلیت ایجاد فضاهای باز و عمومی، امکان یکپارچگی شبکه حمل ونقل همگانی، از مهم ترین نقاط قوت و فرصت، تمایل کم به استفاده از دوچرخه و حمل ونقل عمومی، درصد مشارکت پایین ساکنان، ارزش اقتصادی پایین زمین، نامطلوبیت خدمات و امکانات ساربان محله نسبت به سایر محلات بجنورد نیز از مهم ترین نقاط ضعف و تهدید محله محسوب می شوند. با توجه به نتایج حاصل از تحلیل این عوامل، برنامه ریزی راهبردی مبتنی بر سلامت در محله ساربان منوط به اتخاذ راهبردهای اقتضایی می باشد که برنامه های اجرایی مناسب آن نگاشته شد. بروز نابرابری در محلات، کیفیت هایی را از شهرهای کنونی دریغ ساخته که شهروندان و محیطی سالم در رأس آن ها قرار دارد. ادامه روند موجود منجر به ازدست رفتن فرصت های شهربجنورد برای دستیابی به توسعه پایدار، پیامدهایی نظیر آلودگی، چالش های مدیریتی، افزایش هزینه های زیرساختی و اثرات منفی بر کل سیستم شهر محسوب می شود .بدین ترتیب لزوم دیدی راهبردی با رویکردی نوین چون شهر سالم را مشخص می کند.
مدل سازی احتمال تغییر رشد شهری با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون لجستیک (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
169 - 182
حوزههای تخصصی:
در کشور های در حال توسعه، تمایل زیاد برای تمرکز جمعیت در مناطق شهری و به تبع آن رشد سریع و ناموزون شهر ها سبب شده است که طراحان و برنامه ریزان شهری، استفاده از سیاست ها و راهکار های مناسب را جهت اجتناب از تأثیرات مخرب زیست محیطی و اجتماعی- اقتصادی در دستور کار قرار دهند. در این راستا، اطلاعات مکانی و زمانی مرتبط با الگوهای نرخ رشد، درک بهتری را از فرآیند رشد شهری فراهم نموده و ابزار های مناسب را جهت اخذ سیاست های مدیریتی و برنامه ریزی در اختیار مدیران شهری قرار می دهند. لذا هدف اصلی این پژوهش، محاسبه احتمال تغییر رشد شهر مشهد با استفاده از روش های رگرسیون لجستیک و شبکه عصبی مصنوعی می باشد. برای این منظور، جهت تهیه نقشه کاربری اراضی، از تصاویر ماهواره ای لندست 7 (سال 2002) و لندست 8 (سال 2015) استفاده شد. سپس با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه (MLP)، طبقه بندی تصاویر انجام شد و نقشه های کاربری اراضی شهری با دقت کلی 948/0 و شاخص کاپای 936/0 برای سال 2002 و همچنین دقت کلی 817/0 و شاخص کاپای 775/0 برای سال 2015 استخراج شدند. در نهایت، با اجرای رگرسیون لجستیک بین نقشه کاربری اراضی شهری سال 2015 (به عنوان متغیر وابسته) و فاکتور های مؤثر از جمله عوامل فیزیکی و عوامل انسانی به همراه نقشه اراضی سال 2002 (به عنوان متغیر های مستقل)، نقشه پتانسیلی پیشرفت اراضی شهری تهیه شد. ارزیابی مدل رگرسیونی ایجاد شده با استفاده از دو شاخص Pseudo-R<sup>2</sup> و ROC نشان داد که این مدل با مقدار ROC معادل 87/0 و مقدار Pseudo-R<sup>2</sup> برابر 345/0 دارای قابلیت بالایی جهت نمایش تغییرات و تعیین مناطق مستعد تغییر می باشد و می توان برازش مدل را نسبتاً خوب در نظر گرفت.