فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
10 - 27
حوزههای تخصصی:
This study is reassessing the geopolitical consideration of the British government in the Sixth Days of the Arab-Israeli War,1967. Based on declassified documents from the British’s archive, this paper will analyze the geopolitical factor which shaped London’s reaction towards the conflict. Middle East geopolitical position was very strategic to the British interests in the region. Hence, the focus of this paper is to re-examine the consequence of the war toward Britain’s attitude in preserving her strategic military position and economic calculation in the Middle East between 1960s to early 1970s. These including the paramountcy of the British military bases in the region, arm trade commercial activities and a disruption of the oil flow from the region to the West. From historical perspective and analysis, this paper argued that the threats from the Soviet and Arab nationalist movements during the conflict had significantly influenced the British government’s reaction towards the war. Although London did not involve directly in the conflict like in the 1956’s Suez Crisis, yet British’s response was still crucial since Britain was the prime architect in drafting and tabling the United Nation Resolution 242 after the war. Indeed, this research inclines to believe that the British equilibrium attitude as proclaimed during the conflict was not purely based on a principle of a just and lasting peace but it was very much relying upon geopolitical consideration of safeguarding British major strategic interests in the region. .
بررسی تأثیر ارزش ویژه برند در قصد بازدید گردشگران، تحلیل نقش نگرش به برند و عملکرد برند در صنعت گردشگری لوکس (مطالعه موردی دهکده توریستی نمک آبرود)
حوزههای تخصصی:
ارزش ویژه برند یک دارایی بازاریابی بزرگ است که مزایای رقابتی را ایجاد می کند و عملکرد شرکت ها را بهبود می بخشد. این مطالعه تأثیرات ارزش ویژه برند مبتنی بر مصرف کننده (CBBE) (یعنی وفاداری به برند، آگاهی از برند، کیفیت ادراک شده و تصویر برند) دهکده توریستی نمک آبرود در تصمیم وی با ملاحظه نقش نگرش و عملکرد برند را بررسی می کند. پژوهش، از نظر هدف، کاربری و، از نظر ماهیت، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش گردشگران دهکده توریستی نمک آبرود هستند. نمونه آماری، با احتساب 5-10 برابرِ تعداد گویه ها، 355 نفر مشخص شدند که پرسش نامه هایی، به صورت تصادفی در دسترس، میان آن ها توزیع شد. به منظور سنجش روایی پرسش نامه، از روایی صوری و سازه و، به منظور بررسی پایایی ابزار، از آلفای کرونباخ استفاده شد که درنهایت روایی و پایایی تأیید شد. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و پی ال اس تحلیل شدند. نتایج بررسی نشان می دهد که تمام چهار عنصر ارزش ویژه برند با نگرش به برند ارتباط مثبت و هر سه متغیر در قصد بازدید گردشگران تأثیر مستقیم دارند. نگرش به برند ارتباط بین چهار عنصر ارزش ویژه برند و قصد بازدید گردشگر را میانجیگری می کند و عملکرد برند ارتباط بین نگرش به برند و قصد بازدید گردشگر را تعدیل می کند. این مطالعه نظریه ارزش ویژه برند را به برندهای گردشگری نیز تعمیم می دهد. علاوه بر این، این مطالعه عملکرد برند را به منزله عاملی زمینه ای به جای نتیجه از ارزش برند و نگرش به برند شناسایی کرده است.
تغییرات پیش نگری شده در دما و بارش حوضه کشف رود بر مبنای روش های مقیاس-کاهی دینامیکی و آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
183 - 202
حوزههای تخصصی:
اقلیم تحت تاثیر عوامل طبیعی و انسان ساز در سطح جهانی و منطقه ای در حال تغییر است. امروزه، مدل های سری CMIP، منابع داده ای چند مدلی را به منظور بهبود پژوهش های علمی در راستای شناخت تغییر اقلیم و خطرپذیری اقلیم آینده در مقیاس منطقه ای یا محلی و توسعه رهیافت هایی برای سازگاری با اقلیم ارایه می دهند. با این وجود، ثابت شده است که این مدل ها قادر به حل جزئیات ویژگی های تغییر اقلیم در مقیاس های مذکور نیستند. به منظور پرکردن این خلا، روش های مقیاس کاهی ( دینامیکی و آماری)، به عنوان راه های چند روشی به منظور بدست آوردن پیش نگری های با قدرت تفکیک مناسب از مدل های جهانی اقلیمی بکار می روند. ارائه اطلاعات مطمئن تر اقلیمی به صورت چند مدل، چند روش و چند مقیاس (M5S) می تواند به تصمیم گیران بخش-های مختلف همچون آب و کشاورزی در پاسخ به تغییرات اقلیم کمک نماید. در این راستا، در این پژوهش با هدف ارایه سناریوهای آتی اقلیمی دما و بارش در حوضه کشف رود (دشت مشهد) از دو روش مقیاس کاهی آماری (SDSM و BCSD) و یک مدل منطقه ای اقلیم (RegCM) استفاده شده است. برونداد مدل اقلیمی CanESM2 برای دوره حاضر (2005-1984) و دوره آینده نزدیک (2050-2021) با سه روش مذکور، مقیاس کاهی شد. نتایج نشان داد میانگین دما در حوضه کشف رود در تمام فصل ها افزایش می یابد (با سه روش). تغییرات بارش دارای نوسانات زیادی است. در دوره آتی، بارش تا 4 و 9 درصد تحت این سناریوی با دو روش SDSM و RegCM کاهش می یابد که از لحاظ آماری معنی دار نیست در حالیکه با استفاده از روش مقیاس کاهی BCSD، بارش به طور معنی داری تا 24 درصد در ایستگاه مشهد افزایش خواهد یافت.
اثر رضایتمندی گردشگران بر وفاداری به برند مقصد گردشگری با استفاده از متغیر میانجی رضایت گردشگران تجاری در جهان پساکرونا (گردشگران شرق آسیا)
حوزههای تخصصی:
ﺑﺎ توجه به گسترش ﺻﻨﻌﺖ ﮔﺮدﺷﮕﺮی در جهان و وﺟﻮد قابلیت ها و ظرفیت های ﻓﺮاوان ایران برای ﺟﺬب ﮔﺮدﺷﮕﺮ ، اﻃﻼﻋﺎت و آﻣﺎرﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد ﺣ ﺎکی از ﻋﻤﻠکﺮد ﻧﺎﻣﻮﻓﻖ ای ﻦ ﺻﻨﻌﺖ در ایﺮان اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ می رسد یکی از دﻻیﻞ اﺻ ﻠی ای ﻦ اﻣ ﺮ جدی نگرفتن اﻧﺘﻈﺎرات و ﺗﺮﺟیﺤﺎت ﮔﺮدﺷ ﮕﺮانی است که وارد ایران می شوند؛ همچنین ﺗ ﻼش نکردن برای اﻓﺰایﺶ رﺿﺎیﺖ گردشگران از دیگر علل آن است. هدف از این پژوهش بررسی اثر رضایتمندی گردشگران بر درخشندگی برند مقصد گردشگری با استفاده از متغیر میانجی رضایت گردشگران تجاری در جهان پساکرونا است. متغیرهای مستقل این پژوهش عجین شدن با مقصد، اقتصاد سفر، تجربه کاری و خودباوری است. متغیر میانجی رضایت گردشگران، و متغیرهای وابسته تبلیغات دهان به دهان و تمایل به بازدید مجدد از مقصد است. تحقیق با روش توصیفی پیمایشی صورت گرفته و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش دربردارنده گردشگران آسیایی است که به شهر تهران سفر کرده اند. بر اساس روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر برای نمونه پژوهش انتخاب شده اند. تحلیل های آماری با روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و آموس انجام شده است. برای تعیین ارتباط علّی بین متغیرها از روش مدل معادلات ساختاری و سطوح معناداری استفاده شده و برای آزمودن فرضیه ها p_value کوچک تر از 05/0 درنظر گرفته شده است. نتایج پژوهش شامل دوازده فرضیه است که به جز دو فرضیه، بقیه فرضیه ها تأیید شده اند.
نکاتی چند درباره وضعیت حقوقی ایران در دریای خزر
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
10 - 18
حوزههای تخصصی:
سوالی که میخواهم در ابتدا مطرح کنم این است که چرا ایران پس از گذشت یک قرن از عقد معاهده دوستی با شوروی در 26 فوریه ۱۹۲۱ میلادی برابر با 18 اسفند 1299 شمسی و در پی آن معاهده بازرگانی و بحرپیمایی در 25 مارس ۱۹۴۰ میلادی برابر با 5 فروردین 1319 شمسی که هنوز معتبر هستند موفق نشده است وضعیت حقوقی خود را در دریای خزر مشخص نماید و به عبارتی سهم خود را از دریای خزر بگیرد. به نظر من برای پاسخ به این سوال باید سه عامل مهم را در نظر گرفت: ۱- عدم توازن قدرت میان ایران و روسیه شوروی 2- عدم موفقیت ایران در پرکردن خلا قدرت ایجاد شده پس از فروپاشی شوروی ۳- مشکلات ناشی از ویژگی های طبیعی دریای خزر
نسبت ژئوپلیتیک و راهبردهای ملی توسعه در ایران از دیدگاه آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
245 - 274
حوزههای تخصصی:
آمایش سرزمین رویکردی منطقی و علمی به برنامه ریزی در پهنه ی سرزمین است که بیانگر این واقعیت است که بدون توجه به ظرفیت های سرزمینی، بهره وری به حداقل می رسد. از این رو در مقاله حاضر سعی شده تا به بررسی و آسیب شناسی این برنامه ریزی ها در فضای سرزمینی ایران از دیدگاه آمایش سرزمین بپردازد و به ارائه مدلی راهبردی دست یابد. در این پژوهش به این نتیجه رسیدیم که تأکید صرف بر کارکردهای سنتی سرزمینی مانند کشاورزی و فعالیت های وابسته به آب و عدم توجه به کارویژه های جدید و منطبق بر توان سرزمین و اقتضائات جهان امروز مانند تجارت و توریسم و غیره و همچنین سازماندهی سیاسی غیر منطبق بر نواحی و واقعیت های جغرافیایی کشور، سبب بروز آسیب های ژئوپلیتیکی کنونی شده است. برای ارائه مدل راهبردی از روش تحلیل راهبردی سوات «SOWT» و برای الویت بندی راهبردها از ماتریس «QSPM» استفاده شده است. روش تحقیق این مقاله نیز تحلیلی- توصیفی است. یافته های تحقیق گویای آن است که «راهبردهای ملی توسعه در ایران با ارائه درکی جامع از قوت ها و ضعف های داخلی سرزمین و تهدیدها و فرصت های خارجی و نیز آسیب های ناشی از برنامه ریزی انسانی در فضای جغرافیایی، زمینه را برای ارائه یک مدل راهبردی منطبق بر واقعیت های جغرافیایی و آمایش سرزمین در فضای سرزمینی ایران فراهم می نماید.
واکاوی الگوی توانمندسازی اجتماع محور در روستاهای منطقه مکران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
185 - 214
حوزههای تخصصی:
الگوهایی گوناگون از توانمندسازی جوامع محروم ارائه شده است، ولی تناسب آنها با شرایط جغرافیایی و زمانی مناطق مختلف امکان استفاده از آنها را محدود می کند. در نگاهی کلی، الگوی توانمندسازی از سوی متخصصان بهداشت و روان شناسی، مدیریت و جامعه شناسی و نیز صاحب نظران مسائل اجتماعی در جهان بسط و توسعه یافته است. هدف مطالعه حاضر دستیابی به الگویی برای توانمندسازی جوامع محروم در منطقه مکران با تاکید بر رویکرد توانمندسازی اجتماع محور در مناطق روستایی بود. بدین منظور، با توجه به جامعه مورد نظر، از روش کیفی به طور غالب استفاده شد و در عین حال، برای سنجش سطح توسعه و دستیابی به نمونه های آزمایشی، روش کمی به کار رفت. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، گروه متمرکز در سطوح مختلف به همراه مشاهده مشارکتی بود. یافته های پژوهش نشان داد که باید توانمندسازی هم «از پایین به بالا» و هم «از بالا به پایین» اجرا شود؛ به ویژه، توانمندسازی در این جامعه مجموعه ای درهم تنیده از توانمندسازی افراد، نهادها و حکمرانان و نیز مدیران و کارشناسان سازمانی است. از این رو، باید الگوی توانمندسازی بر پایه این سه گروه و با تاکید بر آموزش عمومی و مهارتی طراحی شود.
سنجش وتحلیل میزان احساس امنیت وآسایش گردشگران مذهبی در سفر به عتبات عالیات (مطالعه موردی مرز بین المللی مهران اربعین 1396و1397)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
143 - 158
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از مهم ترین عوامل مولد ثروت و اشتغال در دنیا است. هدف پژوهش حاضر، سنجش میزان احساس امنیت وآسایش گردشگران داخلی از شهر مرزی مهران است. روش تحقیق پژوهش توصیفی _ همبستگی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری رگرسیون گام به گام، مدل معادلات ساختاری(تحلیل مسیر) و آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده شده است . نتایج نشان می دهد، بین احساس امنیت و انتخاب مرز برای زیارت رابطه مستقیم وجود دارد. نتایج آزمون T نشان می دهد که رضایت گردشگران از امکانات منطقه مورد مطالعه در وضعیتی مطلوبی بوده است. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد، شاخص امکانات پذیرایی با بتای 218/0کمترین تأثیر، شاخص امکانات اقامتگاهی با ضریب بتای 297/0 بیشترین تأثیر را بر امنیت و آسایش گردشگران شهر مهران گذاشته است. همچنین، مدل ساختاری برازش شده برای کلیه عوامل تحقیق، توسط داده های پژوهش در سطح مناسبی از نظریه ها انجام شده حمایت کرده و برای تبیین متغیرها مدلی مناسب محسوب می شود و عامل امکانات اقامتگاهی با بار عامل 84/0 دارای بیشترین تاثیر و عامل امکانات پذیرایی با بار عاملی 54/0 دارای کمترین تاثیر روی امنیت گردشگری در مرز مهران می باشد. نتایج آزمون رتبه بندی فریدمن نشان داد که بالاترین میانگین رتبه (01/4) به عامل امکانات اقامتگاهی در نمره دهی اختصاص دارد.
تعیین عوامل مؤثر بر رقابت پذیری زنجیره تأمین پایدار گردشگری پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
123 - 136
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر بر رقابت پذیری زنجیره تأمین پایدار گردشگری پزشکی انجام شده است. در این پژوهش، ابتدا با مرور ادبیات مرتبط، عوامل مؤثر بر پایداری زنجیره تأمین استخراج شد. سپس، با استفاده از نظر خبرگان، از میان عوامل مذکور، 27 عامل که در رقابت پذیری زنجیره تأمین پایدار گردشگری پزشکی ایفای نقش می کنند تعیین شد. در مرحله بعد، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی، معیارها و زیرمعیارها رتبه بندی شدند. علاوه برآن، با به کارگیری روش دیمتل، میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری معیارهای اصلی (اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، زیست محیطی و نهادی) تعیین شد. نتایج نشان داد که به ترتیب معیارهای مهارت کادر درمانی و امنیت کشور از مهم ترین عوامل در رقابت پذیری زنجیره تأمین پایدار گردشگری پزشکی هستند. همچنین، با استفاده از روش دیمتل مشخص شد که به ترتیب عوامل اقتصادی و نهادی (حاکمیتی) در دسته عوامل تأثیرگذار، و عوامل اجتماعی فرهنگی و زیست محیطی در دسته عوامل تأثیرپذیر قرار می گیرند. در پایان، پیشنهادهایی مبتنی بر نتایج و نیز پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی در حوزه موردنظر ارائه شده است.
تحلیل محتوای روزنامه های سراسری پرشمارگان با تأکید بر برجسته سازی گردشگری ورزشی
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
101 - 115
حوزههای تخصصی:
امروزه مطبوعات نقش مهمی در عرصه های عمومی دارد و برای بسیاری از مردم کماکان نخستین منبع خبری است. هدف از این پژوهش، بررسی نحوه برجسته سازی گردشگری ورزشی توسط روزنامه های سراسری پرشمارگان در بازه زمانی آبان 1385 تا آبان 1398 در ایران است. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است که از مسیر تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه آماری پژوهش دربردارنده آرشیو دوازده روزنامه سراسری پرشمارگان است. نمونه آماری مطالب مرتبط با گردشگری ورزشی در روزنامه های موردبررسی است که به صورت کل شمار انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از چک لیست محقق ساخته استفاده شد که روایی آن از سوی تعدادی از خبرگان تأیید شد و پایایی آن با استفاده از آزمون اسکات 94 درصد به دست آمد. یافته ها نشان می دهد که 240 مطلب مرتبط با گردشگری ورزشی در روزنامه های مورد بررسی منتشر شده که بیشترین آن در روزنامه دنیای اقتصاد به چاپ رسیده است. بیشترین توجه روزنامه ها به موضوع در سال 1394 و در سطح ملی بوده است و در 115 مورد، برای برجسته سازی از تصویر بهره گرفته شده است. بخش عمده ای از مطالب با حجم کم در قالب خبر و گزارش های خبری و با رویکرد رویدادگرا در صفحات داخلی روزنامه ها چاپ شده است. بنابراین روزنامه های سراسری کشور عملکرد مطلوبی در برجسته سازی گردشگری ورزشی نداشته اند. شایسته است روزنامه ها، به عنوان رسانه های جمعی مکتوب و تأثیرگذار، توجه بیشتری به این موضوع داشته باشند و با استفاده از مطالب خود، افکار عمومی را از اهمیت گردشگری ورزشی و تأثیرات عمیق آن بر روی ساختار اقتصادی و فرهنگی و سیاسی کشور آگاه سازند
پهنه بندی خطر زمین لغزش شهرستان نور با استفاده از مدل تحلیل شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع زمین لغزش و تحمیل خسارت جانی و مالی فراوان، شناسایی و اولویت بندی مناطق حساس و تدوین برنامه های خاص مکانی جهت کاهش وقوع و خسارت های آن در نواحی مستعد را ضرورت بخشیده است. بنابراین با توجه به اینکه زمین لغزش نسبت به سایر بلایای طبیعی مدیریت پذیر تر می باشد لذا شناخت این پدیده در جهت جلوگیری از خسارات ناش ی از آن از اهمیت زیادی برخوردار است. در این راستا هدف از پژوهش حاضر پهنه بندی خطر زمین لغزش در شهرستان نور با استفاده از مدل تحلیل شبکه می باشد. روش پژوهش حاضر از لحاظ اجرا تحقیقی است چون با توجه به داده ها و روش های تجزیه و تحلیل به یافته های جدیدی دست می یابد و در این راستا روال تحقیق به دلیل ارتباط متقابل فضاها و توسعه شهری، با دیدگاه سیستمی پیش می رود و از بعد هدف، کاربردی است. واحد تحلیل شهرستان نور می باشد و برای تهیه لایه های اطلاعاتی، از معیارهای مؤثر مخاطره را که با بازدیدهای میدانی و مطالعات کتابخانه ای به دست آمد (از قبیل شیب، مقادیر ارتفاعی، کاربری اراضی و ...) از نقشه های توپوگرافی 1/25000 و 1/50000، نقشه های زمین شناسی1/100000 استفاده شد. در مرحله بعد، لایه های اطلاعاتی مؤثر که با نظر کارشناسان و بررسی های میدانی و کتابخانه ای به دست آمدند، در قالب مدل تحلیل شبکه مورد بررسی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش ANP فازی جهت وزن دهی معیارهای پژوهش و از نرم افزار Arc Gis برای شناسایی مناطق با خطر بالا از نظر خطر زمین لغزش استفاده گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مناطقی که در شمالی، شمال غرب و شمال شرق قرار گرفتند بیشتر زمین لغزش دارا می باشد که 14/94 درصد از کل مساحت شهرستان می باشد. همچنین حواشی شهر نور نیز بر اساس زمین لغزش در طبقه احتمال کم و احتمال خیلی کم قرار گرفته است که علت آن را می توان بارش کم، ارتفاعات و شیب های کم و ... عنوان کرد.
واکاوی ارتباط امواج گرمایی با جزایر حرارتی شهر (مطالعه موردی: شهرستان آبادان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
193 - 207
حوزههای تخصصی:
عوامل انسانی و طبیعی متعددی در ایجاد جزایر حرارتی نقش دارند. بر این اساس هدف مقاله حاضر تحلیل وقوع موج گرمایی در شهرستان آبادان و تأثیر آن در جزایر حرارتی است. امواج گرمایی با استفاده از شاخص صدک 95 و اعمال آن بر داده دمای بیشینه روزانه طی بازه زمانی 2017-1985 شناسایی شد. از میان امواج گرمایی حادث شده دو موج با تداوم بیشتر طی فصل گرم و سرد سال انتخاب، تصاویر ماهواره ای آن ها از فراورده MYD11A2 سنجنده مودیس طی شبانه روز دریافت سپس با اجرای تکنیک های پردازش تصاویر، نقشه دمای سطح زمین استخراج و به منظور تعیین محدوده جزایر حرارتی در شهرستان آبادان استفاده گردید. نقشه کاربری اراضی با 4 کلاس کاربری از فراورده MCD12Q1 سنجنده مودیس به روش طبقه بندی نظارت شده استخراج شد. نتایج نشان داد که متوسط وقوع موج گرم در هر یک از ماه های سال بین 3 تا 8 موج است. ماندگارترین امواج گرمایی در بازه زمانی 11/6/2010 تا 16/6/2010 و 19/3/2008 تا 27/3/2008 به ترتیب با تداوم 6 و 8 روزه رخ داده اند. جزایر حرارتی در آبادان دارای نوسانات مکانی و زمانی مشخص و مقدار دمای سطحی در فصل گرم بیشتر است. دمای بالا در زمین های بایر به علت اﻧﻌکﺎس زیﺎد ﺗﺸﻌﺸﻌﺎت ﺣﺮارﺗی ﺳﺎﻃﻊ ﺷﺪه از ﺧﻮرﺷیﺪ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ وﺟﻮد ﻗﺸﺮی از ﻧﻤک در ﺳﻄﺢ زﻣیﻦ و در محدوده صنعتی به علت سوزاندن سوخت های فسیلی و تولید گازهای آلاینده است که باعث اثر گلخانه ای، تشدید گرما و درنهایت تراکم بالا جزایر حرارتی و تشدید اثرات امواج گرمایی می شود.
تاب آوری مجموعه های شهری از طریق مکان یابی و رتبه بندی ایستگاه های آتش نشانی (مورد پژوهی: منطقه 10 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
129-146
حوزههای تخصصی:
تاب آوری میزان مقاومت سیستم ها و توانایی آن ها در تحمل تغییر و ظرفیت برگشت به تعادل پس از سانحه است. ازجمله شاخص های ابعاد اجتماعی و سازمانی و نهادی تاب آوری، سرعت پاسخگویی به موقع است. ایستگاه های آتش نشانی به عنوان یکی از مهم ترین مراکز خدمات رسانی در شرایط بحرانی با افزایش سرعت خدمات رسانی و پاسخگویی نقش مؤثری در افزایش ایمنی و تاب آوری دارند. در این پژوهش که با هدف افزایش سرعت پاسخگویی حین بحران از طریق مکان یابی و رتبه بندی ایستگاه های آتش نشانی در منطقه 10 تهران صورت گرفته است، از دوازده شاخص جهت رتبه بندی یازده ایستگاه پیشنهادی استفاده شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی با هدف کاربردی است و از روش تاپسیس فازی جهت اولویت بندی مکان پیشنهادی ایستگاه ها استفاده شده است. نظرات خبرگان آتش نشانی نشان می دهد از میان معیارهای مورداستفاده، معیارهای دسترسی، همجواری و ترافیک بیشترین میزان اهمیت را دارا می باشند و نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد ایستگاه حائز رتبه اول در معیارهای فوق بیشینه مقدار و ایستگاه رتبه آخر دارای کمترین مقدار در معیار عرض معبر بوده است و به دلیل قرارگیری بر روی مرز محدوده موردبررسی و در نتیجه داشتن مقادیر کم در معیارهای با اهمیت از منظر خبرگان، رتبه آخر را کسب نموده است. همچنین نتایج رتبه بندی نشان می دهد ایستگاه 85 آتش نشانی (ایستگاه موجود) در نقطه استقرار مناسبی قرار دارد اما ایستگاه 8 آتش نشانی (ایستگاه موجود) در مکان بهینه استقرار ندارد که این امر بر ایمنی مناطق تحت پوشش و کاهش سرعت پاسخگویی و در نتیجه کاهش تاب آوری اثرگذار است.
تحلیل خطر فرسایش کناره رود با روش BEHI، مورد مطالعه: رودخانه سجادرود (استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش کناره رود یک فرایند طبیعی و پیچیده است و تخمین فرسایش پذیری کناره رود با مشکلاتی همراه است. در این تحقیق، شاخص خطر فرسایش کناره رود (BEHI) و روش BEHI اصلاح شده، در امتداد بخشی از رودخانه سجادرود در استان مازندران مورد بررسی قرار گرفت. شاخص های مختلف BEHI اصلی شامل نسبت ارتفاع کناره به ارتفاع لبالبی، عمق ریشه، تراکم ریشه، زاویه کناره، حفاظت کناره، ترکیب رسوبات کرانه و لایه بندی آنها در 4 بازه و 36 سایت مورد اندازه گیری قرار گرفتند. 92 درصد سایت های مورد مطالعه در طبقات فرسایشی زیاد و خیلی زیاد قرار گرفتند. روش BEHI اصلاح شده نسبت به BEHI اصلی برآورد بالاتری (اغراق آمیز) داشته است. امتیاز کل دو روش BEHI با ضریب همبستگی 0.21 نشان دهنده ارتباط ضعیف بین نتایج این دو روش است. ضرایب رگرسیونی شاخص های BEHI نشان می دهد که حفاظت کناره و نسبت ارتفاع کناره به ارتفاع لبالبی بیشترین تاثیر را در فرسایش پذیری کناره رود داشته اند. در بازه های مورد مطالعه که رودخانه فروسایی شده است (تیپ A) به علت افزایش ابعاد کانال و ظرفیت انتقال جریان، رسوبات درشت تر به عنوان عامل حفاظتی در پای کناره عمل نموده و فرسایش پذیری کناره در دبی لبالبی کاهش می یابد. اما طی جریانهای سیلابی با دوره بازگشت طولانی تر فرسایش پذیری به علت ارتفاع زیاد کناره، عمق و تراکم کم ریشه و رسوبات منفصل آبرفتی افزایش می یابد.
تغییرات فضایی فقر شهری در نورآباد ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی، در کشورهای درحال توسعه شهری شدن فقر را موجب می شود. فقر پدیده ای چندبعدی است که درنتیجه ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی، ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻓﻀﺎﯾﯽ ﻧﻮاﺣﯽ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺷﻬﺮ را دارای ﺗﻀﺎدﻫﺎی ﺑﺎرز و آﺷﮑﺎری می کند. هدف ازپژوهش حاضر تحلیل پراکنش فضایی شاخص های فقر در شهر نورآباد ممسنی و مقایسه میزان آن در سه دوره آماری 1385، 1390 و 1395 می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی می باشد. داده های خام پژوهش از بلوک های آماری شهر نورآباد استخراج شده است. برای بی مقیاس سازی شاخص ها از روش فازی و همچنین به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی، لکه های داغ و همچنین خودهم بستگی فضایی موران در محیط نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد فقر در نورآباد ممسنی الگوی توزیع خوش ه ای و خودهم بستگی فضایی دارد. در سال 1385 پهنه فقر 26/73 درصد از مساحت و 39/25 درصد از جمعیت شهر را در برگرفته بود که این پهنه در سال 1395 به46/18درصد از مساحت و46/85 درصد از جمعیت افزایش یافت. این پهنه نواحی غربی و مرکزی شهر را در برمی گیرد. از سوی دیگر پهنه ی مرفّه که در سال 1385 حدود 44/16 درصد از مساحت و9/47 درصد از جمعیت شهر را در برمی گرفت در سال1395 به30/67 درصد از مساحت و33/87 درصد از جمعیت افزایش یافت. این پهنه بیش تر در نواحی شمال غرب و جنوب شرق دیده می شود. بررسی روند تغییرات نشان می دهد، هم پهنه مرفه و هم پهنه فقیر روند افزایشی داشته و در بین سال های 1385 تا 1395به تدریج338/28 و 46/37 درصد افزایش در جمعیت و 187/71 و 166/31 درصد افزایش در مساحت داشته است، از سوی دیگر روند کاهشی طبقه متوسط با53/91 درصد کاهش در جمعیت و 42/04 درصد کاهش در مساحت نشان دهنده ی نابرابری فضایی و ایجاد شکاف طبقاتی عمیقی است که در ساختار فضایی شهر نورآباد ممسنی دیده می شود.
Principles of the School of Humanist Geopolitics (A New Approach and way to the Political and Moral Life of Humankind)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Geopolitics as a branch of political geography is scientific in nature and, similar to other scientific disciplines, has two aspects: basic (fundamental) and applied. The basic aspect deals with the production of scientific theories, theoretical propositions and the development of geopolitical knowledge. The applied aspect deals with the production of practical theories, patterns and practical geopolitical methods to meet the needs of nations, countries and human societies. Applied knowledge of geopolitics, like applied propositions and theories of other disciplines, can be affected to some extent by worldviews, ideologies, cultures, attitudes, as well as the interests of nations, political users, and governments.
Therefore, geopolitical science and knowledge, similar to other scientific disciplines, are inherently worthwhile and useful, and must be developed to meet the needs of nations and humankind. However, geopolitical knowledge must not be abused by governments and political actors on any scale, whether global, national or local. In contrast, it must be at the service to provide the needs of the citizens, human constructs, nations and human societies. Also, governments and political actors should exercise it in the same direction.
Accordingly, the author (Dr. M. R. Hafeznia) has established and proposed a new theoretical /practical approach in the application of geopolitical science and knowledge in the political and moral life of humankind and human constructs, especially nations, under the title of "The Humanist Geopolitics". This view was published for the first time in the form of an article under the same title by the author in Geopolitics Quarterly, Volume: 3, No 4, Winter 2008, and later in the Journal of Conflicts in France, Paris in 2015. Since this geopolitical school has attracted the attention of some interested readers and has raised some questions and ambiguities for them, the author decided to formulate its principles and make them available to those interested to clarify the attitude and dimensions of this school of thought, with the hope that a step can be taken in the direction of relieving the suffering of humankind as the chosen ones by the God as creator of the universe and enhancing the living pattern of humankind and human constructs.
The Role of Indonesian and Egyptians’ NGOs in Democratisation(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
289 - 306
حوزههای تخصصی:
The emergence of Non Government Organizations (NGOs) in various fields of life is proof that civil society is essential in building a democratic society. NGOs can educate citizens and communities on their fundamental rights to create a democratic state and world order life. NGOs in Indonesia and Egypt have played a significant role in strengthening democratic movements by empowering civil society. This study examines NGOs’ role in democratization in Indonesia during the reign of President Suharto and Egypt under the leadership of President Hosni Mubarak. In carrying out their functions, NGOs take a stand as a balancing force for the state and agents of community empowerment. The NGOs’ elements struggle in producing an ideal democratic society order in these two countries facing their respective challenges. Some NGOs challenge building democratic society such as military domination, party hegemony systems, and robust state control over society. To encourage democratization in Indonesia and Egypt, NGOs have contributed to building democratic practices, improving democratic performance, strengthening civil rights, monitoring elections, and promoting corruption eradication. The strengthening of democracy by NGOs in Indonesia and Egypt has impacted building political openness, awareness of citizens' political rights, and pro-society public policies.
الگوی عوامل محیطی توسعه گردشگری دسترس پذیر برای افراد دارای معلولیت جسمی حرکتی (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
17 - 32
حوزههای تخصصی:
افراد دارای معلولیت، برای شرکت در فعالیت های گردشگری به عنوان حقی فرهنگی و فرصتی جهت ادغام آنان در جامعه، با مشکلات عدیده ای از سوی محیط روبرو هستند که این مشکلات بر تمایل آنها برای مشارکت در فعالیت های گردشگری تأثیر گذارند. از این رو، در پژوهش حاضر تلاش شده است محدودیت ها و موانع محیطی (محیط خرد و کلان) پیش روی این افراد جهت شرکت در فعالیت های گردشگری شناسایی شده و وضعیت این عوامل بررسی گردد. پژوهش به روش ترکیبی در دو مرحله ی کیفی (شناسایی مؤلفه ها و عوامل محیطی توسعه گردشگری دسترس پذیر برای افراد دارای معلولیت جسمی-حرکتی از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با خبرگان علمی و اجرایی) و کمی (طراحی پرسشنامه توسط محققین بر اساس شاخص های بدست آمده از مرحله کیفی و توزیع در بین 150 گردشگر دارای معلولیت در شهر تهران) انجام گرفته است. با انجام کدگذاری های باز و محوری با استفاده از نرم افزار Maxqda، تحلیل محتوای مصاحبه های مرحله اول انجام شد و 2 مقوله اصلی، 12 مفهوم اصلی و 45 مفهوم فرعی شناسایی گردید. مرحله کمی با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SmartPLS3 صورت پذیرفت. در نهایت، عوامل: برنامه ریزی و خط مشی گذاری، مناسب سازی اماکن بخش گردشگری، حمل و نقل، محصولات و خدمات گردشگری، منابع انسانی، اطلاعات و فناوری و تجهیزات، به عنوان عوامل محیط خرد (صنعت گردشگری) و عوامل: برنامه ریزی و سیاستگذاری، عوامل اقتصادی، کالبدی، فرهنگی و اجتماعی به عنوان عوامل محیط کلان توسعه گردشگری دسترس پذیر برای افراد دارای معلولیت جسمی-حرکتی شناخته شد.
بررسی نقش واسط رضایت شغلی در تأثیر هوش هیجانی بر رفتار شهروندی سازمانی در صنعت هتلداری (مطالعه موردی هتل های شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
257 - 272
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف برسی نقش واسط رضایت شغلی در تأثیر هوش هیجانی بر رفتار شهروندی سازمانی در صنعت هتلداری در هتل های 3، 4و 5 ستاره استان آذربایجان شرقی درتابستان 1395 صورت پذیرفته است. داده های مورد نیاز برای این تحقیق با روش نمونه گیری تصادفی ساده از کارکنان هتل های شهر تبریز و با ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. تحقیق حاضر،از نظر هدف،کاربردی و براساس روش گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع پیمایشی است. همچنین از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart pls به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. در این تحقیق تاثیر هوش هیجانی بر رضایت شغلی به طور مستقیم، تاثیر مستقیم و غیر مستقیم هوش هیجانی بر رفتار شهروندی سازمانی و همچنین تاثیر رضایت شغلی بر رفتار شهروندی سازمانی به طور مستقیم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده در تحلیل مسیرهای مستقیم حاکی از آن است که، هوش هیجانی بر رضایت شغلی و رفتار شهروندی سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد و همچنین تأثیر رضایت شغلی بر رفتار شهروندی سازمانی نیز، مثبت و معنادار است. در تحلیل مسیر غیر مستقیم، متغیر هوش هیجانی از طریق نقش واسط رضایت شغلی بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر مثبت و معنا داری دارد. در این بین تاثیر رضایت شغلی بر رفتار شهروندی سازمانی، با بزرگترین ضریب مسیر، نسبت به سایر متغیرها دارای بیشترین تاثیر است.
جغرافیا و پارادایم توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجهز شدن انسان به تکنولوژی پیشرفته و جایگزینی فلسفه جبر محیطی با فلسفه انسان گرا در نیمه دوم سده بیستم سبب شد که او به صورت بی رویه و غیر منطقی از منابع زمین بهره برداری کند به طوری که بعد از دهه 1960 مصرف انسان به تدریج بیشتر از تولید سالانه زمین شد. این مساله سبب تخریب منابع زمین و ظهور آلودگی های گوناگون گردید. پیامد دستکاری های غیر منطقی انسان به اندازه ای شدید شد که بزرگترین مخاطره کره زمین یعنی گرمایش جهانی در دهه 1970 اتفاق افتاد و به زغم خیلی از دانشمندان دوره آنتروپوسن آغاز شد. برای چاره جویی این بحران جهانی در سال 1978 مفهوم توسعه پایدار مطرح و تعریف شد. هدف از این مفهوم این بود که مصرف انسان نباید بیشتراز تولید زمین باشد و زایدات انسانی هم نباید بیشتر از توان جذب زمین شود. تا زمین برای همیشه شکوفا و زاینده باقی بماند تا نسل های آینده هم از منابع زمین بهره مند شوند. رشته های علمی زیادی سعی کردند در حیطه توسعه پایدار کار کنند. اما رشته جغرافیا به دلیل ماهیت جامع نگری آن بر سامانه انسان و محیط و داشتن مکان یابی مناسب برای انسان ضمن حفظ پایداری پراکندگی ها در هدف و چشم انداز خود مناسبترین رشته برای مطالعه توسعه پایدار شناخته شده است. جغرافیا این مهم را از طریق انجام مراحل سه گانه تحلیل فضایی، برنامه ریزی فضایی و مدیریت فضایی انجام می دهد. جغرافیدانان برای انجام این کارها باید به بعضی توانایی هایی مانند توان تلفیق تخصص های متعدد جغرافیا و روش های آماری کلاسیک و زمین آمار و تکنیک های سنجش از دور و مدل های پیچیده و کمی مسلطه شوند.