فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۵
47 - 77
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با نگرشی فلسفی در پی پاسخ به دو پرسش مطرح در حوزه جغرافیای سیاسی فضای شهر است؛ 1- مفهوم جغرافیای سیاسی فضای شهر چیست؟ 2- قلمرو معرفتی جغرافیای سیاسی فضای شهر چگونه تبیین می شود؟. در این پژوهش برای تحلیل اطّلاعات بیان شده، از روش توصیفی‑تحلیلی بهره گرفته شده است. در پاسخ پرسش اوّل می توان گفت، جغرافیای سیاسی فضای شهر شاخه ای سامانمند (سیستماتیک) از جغرافیای سیاسی است که به مطالعه و شناخت کنش بُعد سیاسی انسان با فضای شهر می پردازد، لذا این مطالعه با هدف به سامان شدن فضای شهر [زیست شهری] صورت می گیرد. همچنین در پاسخ به پرسش دوم باید گفت، قلمرو معرفتی جغرافیای سیاسی فضای شهر را موضوعاتی همچون شهروندان، محدوده و قلمرو، حکومت محلّی‑شهری، مرزها، انتخابات، امنیت، سازماندهی و تقسیمات سیاسی، مهاجرت، هویّت، بازیگران، مخاطرات سیاسی، عدالت فضایی، گفتمان، دیپلماسی شهری و جهانی شدن، نیروهای مؤثر و حقوق شهروندی در فضای شهر شکل می دهد. در نهایت این موضوعات منجر شد که حوزه تخصصی و مطالعاتی این رشته با سایر رشته های هم پیوند که شهر را مورد مطالعه قرار می دهند، مشخص شود. بر این بنیاد، نتایج پژوهش نشان از آن دارد که شاخه تخصصی نوظهور جغرافیای سیاسی فضای شهر مبتنی بر دیدگاه فلسفه علم، وجودش به عنوان یک حوزه تخصصی آکادمیک با شیوه و نگرشی نو به منظور ارائه برنامه برای به سامان شدن فضای شهر [زیست شهری] در کنار سایر حوزه های هم پیوند ضرورت دارد.
مقایسه عملکرد روش های جبری و زمین آمار در تعیین تغییرات مکانی کیفیت آب زیرزمینی دشت بروجن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
115 - 130
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و افزایش استفاده از منابع آب برای استفاده های کشاورزی، صنعتی و شرب از عوامل اصلی کاهش کیفیت و آلودگی آب های زیرزمینی است. به سبب بهره برداری بی رویه منابع آب زیرزمینی در دشت حاصلخیز بروجن طی سالیان اخیر، این منطقه به عنوان دشت ممنوعه بحرانی شناخته شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی کیفیت آب زیرزمینی در آبخوان دشت بروجن با استفاده از روش های تحلیل مکانی جبری و زمین آماری می باشد. بدین منظور از داده های 19 چاه نمونه برداری در دوره ی زمانی 1392-1368، جهت بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت بروجن استفاده شد. تغییرات مکانی پارامترهای کیفیت آب با روش های جبری IDW، RBF و زمین آماری کریجینگ مورد ارزیابی قرار گرفت. با استفاده از روش ارزیابی متقابل شامل شاخص های میانگین خطا و ریشه دوم مربع میانگین خطا، نتایج روش های درون یابی مورد آزمون قرار گرفتند و روش مناسب جهت پهنه بندی پارامتر های کیفی مختلف انتخاب شد. بر اساس نتایج تخمین مکانی پارامتر های کیفی آب زیرزمینی دشت بروجن، برای پارامتر سختی کل (TH) روش کریجینگ (72/30RMSE= و 09/0ME=)، به عنوان روش مناسب انتخاب شد. هم چنین برای پارامترهای pH و SAR، غلظت یون کلر و غلظت یون سولفات روش RBF با مقادیر ریشه دوم مربع میانگین خطا برابر 05/0، 33/0، 27/0 و 4/0 برای تخمین مکانی مناسب می باشد. در حالی که پارامترهای EC و TDS با روش وزن دهی عکس فاصله و مقادیر RMSE به ترتیب (62/84 و 36/56) بهتر تخمین شده اند. در مجموع، با مقایسه نقشه های تهیه شده برای پارامترهای سختی کل، هدایت الکتریکی، غلظت یون کلر، غلظت یون سولفات و نسبت جذبی سدیم مشاهده می شود که پهنه های مشخص شده برای این پارامترها تقریبأ از یک الگوی خاص پیروی کرده و میزان حداقل و حداکثر تمامی پارامترها در نواحی مشترکی از دشت واقع شده است.
مدل سازی عوامل موثر بر توسعه گردشگری ورزشی کوهستان با تمرکز بر نوآوری (مورد مطالعه: کوهستان های کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
127 - 146
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل سازی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری ورزشی کوهستان با تمرکز بر نوآوری به انجام رسید. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه اساتید و متخصصان مدیریت ورزشی دانشگاه های دولتی در تهران، مدیران ورزشی هیات های کوهنوردی و متخصصان گردشگری استان تهران بودند. با توجه به محدودیت های موجود در انتخاب جامعه آماری، کل جامعه به عنوان نمونه انتخاب شدند که 100 پرسشنامه جمع آوری شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد کاسکر بود. روایی پرسشنامه پس از ترجمه به تأیید ده نفر از اساتید متخصص در حوزه مدیریت ورزشی رسید و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ برای متغیر محیط (84/0)، متغیر توسعه (91/0) و برای متغیر نوآوری (93/0) به دست آمد که نشان دهنده ی پایایی بالای پرسشنامه است. تحلیل داده ها در دو سطح مورد بررسی قرار گرفت. از آمار توصیفی برای توصیف ویژگی های جمعیت شناختی و در قسمت آمار استنباطی از آزمون مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار پی ال اس استفاده شد. نتایج مدل تحقیق نشان داد که مسیر توسعه به نوآوری با ضریب اثر استاندارد (58/0) بیشترین اثر را در بین متغیرها داشت. مسیر محیط به توسعه با ضریب اثر استاندارد (53/0) بعد آن قرار گرفت و مسیر محیط به نوآوری با ضریب اثر استاندارد (41/0) کمترین تأثیر را در بین سایر متغیرها داشت. نتایج این مطالعه می تواند بستری برای مدیران ورزشی، گردشگری، تورلیدرها و سایر ارگان های مختلف که با کوهستان ها سر و کار دارند، فراهم کند تا بتوانند با توجه به محیط، توسعه و نوآوری برنامه ریزی مدونی برای اشتغال زایی و درآمدزایی بیشتر در حوزه گردشگری کوهستان انجام دهند.
شناسایی و ارزیابی شاخص های سنجش کیفیت محیط روستاهای هدف گردشگری، مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
276 - 298
حوزههای تخصصی:
عدم توجه به کیفیت محیطی به عنوان یکی از اجزای اساسی توسعه پایدار می تواند منجر به تغییرات غیر قابل قبول محیطی و برآشفتگی سیستم های اقتصادی،اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی روستاهای هدف گردشگری گردد.لذا پژوهش حاضر با هدف، شناسایی شاخص های کیفیت محیطی و ارزیابی آن در روستاهای هدف گردشگری استان تهران به انجام رسیده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر واکاوی ادبیات نظری به منظور شناسایی شاخص های کیفیت محیطی روستاهای گردشگری بوده که در این راستا 11 شاخص شناسایی گردید. سپس معیارهایی مرتبط با هر شاخص تهیه و در قالب پرسشنامه عینی(مشاهدات محقق) و ذهنی تدوین گردید. پس از تعیین روایی محتوایی پرسشنامه، روستاهای موردمطالعه از لحاظ وضع موجود کیفیت محیطی مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفتند. در مرحله تحلیلی، نخست نسبت به تعیین اوزان شاخص ها با استفاده از روش "اهمیت معیارها از طریق همبستگی بین معیاری CRITIC" اقدام شد. این روش در زمره مدلهای همبستگی و در برگیرنده ماتریس تصمیم با تعدادی معیار و گزینه است. پس از تعیین وزن شاخص های کیفیت محیطی، نسبت به رتبه بندی روستاهای موردمطالعه از نظر وضعیت کیفیت محیطی با استفاده از روش ارزیابی نسبت تجمعی ARAS اقدام گردید. طبق نتایج به دست آمده از وزن دهی شاخص ها، بیشترین وزن به دست آمده به ترتیب مربوط به شاخص های "سرزندگی، تعلق پذیری و هویت و تناسبات بصری" بوده است. همچنین رتبه بندی روستاهای موردمطالعه نشان می دهد که روستای جلیزجند از کیفیت محیطی مناسب تری نسبت به سایر روستاهای مورد مطالعه برخوردار است و در نقطه مقابل روستای هویر کمترین کیفیت محیطی را دارد.
تبیین نظری هستی شناسی دولت های ناحیه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۴
155 - 176
حوزههای تخصصی:
مبحث قومیت ومطالبات قومی یکی ازموضوعات موردتوجه درحوزه مطالعات علوم انسانی است. دراین میان، جغرافیای سیاسی به عنوان یکی از رشته های پویا دراین حوزه، به دلیل ماهیت فلسفی خود که همانا مطالعه و بررسی بُعد سیاسی فضا است، با نگرشی سیستمی، موضوع پراکندگی فضایی اقلیت ها وپراکنش نواحی قومی را موردمطالعه قرارمی دهد. دراین مقاله تلاش شده است هستی شناسی دولت های ناحیه ای از دو منظر ماهیت وضرورت، مورد بررسی واقع گردد و به این سوال اساسی پاسخ داده شود که چه عواملی ماهیت و ضرورت تشکیل چنین سازه هایی را توجیه پذیرمی سازند؟ در حوزه جغرافیای سیاسی،"هارتشورن" و"گاتمن" با بحث از علت وجودی دولت، برنقش نیروهای واگرا وهمگرا درایجاد و تداوم بقای کشور تاکید نموده اند؛ دراین مقاله ضمن اشاره ونقد این نظریه ها، به بررسی عوامل موثر در هستی شناسی یا به عبارت دیگر ضرورت و چرایی دولت های ناحیه ای که امروزه درقالب الگوهای فدرالی و خودمختار، دربرخی ازکشورها به منصه ظهوررسیده اند، می پردازیم. هستی شناسی دولت های ناحیه ای درچارچوب حکومت های ملی و مستقل، قابلیت تبیین و بررسی را دارند. ماهیت این گونه سازه های فضایی، بدون وجود کشور وحکومت ملی مستقل، امکان طرح نداشته وموضوعیت خود را از دست می دهند. این مقاله، از لحاظ هدف، بنیادی بوده واز لحاظ ماهیت، توصیفی- تحلیلی می باشد. دراین تحقیق روش گردآوری اطلاعات، باتوجه به نوع وابعاد آن به صورت کتابخانه ای می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد عواملی همچون حق تعیین سرنوشت و خودگردانی ناحیه ای، تقسیم قدرت درابعاد مختلف فضایی، ادراک هویتی وفضایی، شکوفایی توانمندی های ناحیه ای، هویت طلبی ناحیه ای، بحران زدایی منطقه ای و محلی از قلمرو ملی و مدیریت فضا و ایجاد تفاهم میان سازه های ناهمگون و ایجاد تعادل ناحیه ای، ضرورت وماهیت تشکیل دولت های ناحیه ای را توجیه پذیرمی سازند.
ارزیابی ریسک اجرای طرح جنگلداری بر تغییرات تراکم مکانی پوشش گیاهی زیرآشکوب جنگل با رهیافت مدل سازی شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مدل سازی تغییرات مکانی تراکم پوشش گیاهی زیرآشکوب جنگل با توجه به ساختار اکوسیستم جنگل و فعالیت های طرح جنگلداری به عنوان یک مخاطره زیست محیطی می باشد. واحدهای همگن محیط زیستی با استفاده از منابع اکولوژیکی و سیستم اطلاعات جغرافیایی ، تهیه گردید . در این تحقیق به کمک شبکه های عصبی مصن وعی ، تراکم پوشش گیاهی زیرآشکوب جنگل بر اساس متغیرهای اکولوژیکی و انسانی شبیه سازی شد. شبکه پرسپترون چندلایه با یک لایه پنهان و 4 نرون در هر یک از لایه های مخفی و آرایش نهایی 1-4-23، با توجه به بیشترین مقدار ضریب تبیین آزمون شبکه (معادل 8576/0) و کمترین مقدار میانگین مربعات خطا و میانگین خطای مطلق (به ترتیب معادل 866/0 و 736/0)، بهترین عملکرد بهینه سازی توپولوژی را نشان می دهد. بر اساس نتایج آنالیز حساسیت، عوامل اکولوژیکی و انسانی شامل تراکم تاج پوشش توده، تراکم دام در جنگل، شدت فرسایش خاک و شدت کوبیدگی آن به ترتیب بیشترین تاثیر را در تغییرات پوشش گیاهی زیرآشکوب جنگل از خود نشان دادند. نتایج حاصله در این تحقیق در چهارچوب روش تجزیه و تحلیل سیستمی منجر به مدل سازی پوشش گیاهی زیرآشکوب جنگل در ارزیابی مخاطرات محیط زیستی طرح های جنگلداری و طراحی سامانه پشتیبان تصمیم گیری شده است که می تواند راه گشای تصمیم گیری در مورد ساختار طرح و اجرای پروژه های مشابه در مکان های مشابه باشد.
بررسی مقایسه ای شاخص های کالبدی تاب آوری محلات بافت فرسوده در مقابل زلزله (نمونه موردی محلات بافت فرسوده شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
51 - 74
حوزههای تخصصی:
بافت فرسوده و تاریخی شهر بوشهر به دلیل جایگاه خود در مرکزیت شهر، مهم ترین محدوده شهر از نظر تمرکز خدمات تجاری، اداری، سیاسی و اقتصادی به شمار می رود که دارای مساحتی برابر با 492 هکتار است که با خطر سوانح طبیعی از جمله زلزله تهدید می شود. در این میان برنامه ریزان و مدیران شهری به منزله مهم ترین نهادهای درگیر در طراحی کالبد شهرها در پی آن هستند که در صورت وقوع این بحران در مدت کوتاهی حیات شهری به وضعیت گذشته خود بازگردد، بنابراین افزایش تاب آوری این بافت در برابر بلایای طبیعی به ویژه زمین لرزه ها به میزان زیادی در کاهش این خسارات و همچنین زمان بهبودی جوامع موثر است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، با هدف شناسایی شاخص ها و عوامل موثر بر تاب آوری کالبدی، به سنجش و مقایسه زیرمعیارهای کالبدی تاب آوری در محله های فرسوده شهر بوشهر می پردازد. جامعه آماری پژوهش را ساکنین محلات قدیمی و فرسوده دهدشتی، کوتی ، بهبهانی ، شنبدی، عالی آباد، سنگی، بن مانع، مخ بلند، دواس، خواجه ها، جلالی، جبری، صلح آباد، جفره تشکیل می دهدکه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 381پرسش نامه به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. به منظور ارزیابی اختلاف سطح تاب آوری محلات فرسوده شهر بوشهر از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) استفاده گردید و همچنین به منظور پی بردن به جزئیات این آزمون و بررسی اختلاف بین محلات مختلف از آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. نتایج بدست آمده از پژوهش نشانگر آن است که درصد بالایی از بافت محلات فرسوده شهر بوشهر در برابر زلزله تاب آوری نامناسبی را دارا می باشد و نکته حائز اهمیت آن است که کاربری های حساسی نظیر مدارس و مراکز درمانی نیز در برابر زلزله به شدت آسیب پذیر هستند. آزمون فرضیه نشانگر آن است که محلات مورد مطالعه از نظر شاخص های کالبدی باهم تفاوت معناداری دارند.
تحلیل تأثیر تغییر اقلیم بر قدرت ژئوپلیتیکی ایران (متغیر میانجی توسعه پایدار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۵
80 - 104
حوزههای تخصصی:
بزرگ ترین تهدید زیست محیطی امروز گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی است. اثرات تغییر اقلیم منجر به کمبود آب و غذا، بیماری، بیکاری و مهاجرت، فقر، تنش ها در خصوص منابع و بی ثباتی جهانی می شود. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل اثرات تغییر اقلیم در کشور و تأثیر آن بر توسعه پایدار و ژئوپلیتیک است. این مقاله از نوع توصیفی‑تحلیلی با روش پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل صاحب نظران و متخصصین شاغل در سازمان های هواشناسی، محیط زیست و پدافند غیر عامل است و پرسشنامه بر اساس شاخص های اثرات تغییر اقلیم، توسعه پایدار و ژئوپلیتیک طراحی و در بین آنها توزیع گردید. تعداد 60 پرسشنامه جمع آوری شد و پس از اندازه گیری پایایی و روایی آن، با استفاده از نرم افزار (pls) و تعیین الگوی مناسب، فرضیّه تحقیق اثبات گردید. بر اساس یافته ها، اثرات تغییر اقلیم با توسعه پایدار رابطه معنادار و معکوس دارد و همچنین کاهش روند توسعه پایدار در توان ژئوپلیتیکی کشور تأثیر منفی و معناداری دارد و درنهایت کاهش توسعه پایدار در تأثیر تغییر اقلیم بر ژئوپلیتیک نقش میانجی دارد. سپس به وسیله «آزمون مقایسه ای فریدمن» به اولویّت بندی پارامترهای تأثیرگذار تغییر اقلیم در ژئوپلیتیک پرداخته شد که به ترتیب عبارت اند از 1- فقر و ناهنجاری های اجتماعی 2- خشک سالی 3 - مهاجرت. در قسمت پیشنهاد ها بر لزوم اجرای روش های مؤثر از جمله آبخیزداری و استفاده از انرژی های پاک جهت کاهش انتشار گازهای گلخانه ای برای سازگاری با اثرات تغییر اقلیم تأکید شده است.
ارزیابی تاب آوری کالبدی شهردر برابر زلزله (نمونه موردی: شهر پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
131 - 146
حوزههای تخصصی:
اصولا زلزله یکی از سوانح طبیعی است که تأثیرات مخربی بر سکونتگاه های انسانی برجای گذاشته و تلفات جانی و مالی سنگینی بر ساکنان آنها وارد می سازد. در عین حال آسیب پذیری بخش کالبدی شهر تأثیر مستقیمی در تلفات انسانی ناشی از بحران دارد. معمولا آسیب پذیری در نتیجه ساخت و ساز های بی رویه در حریم گسل ها، عدم رعایت ضوابط و استانداردها، توزیع نامناسب جمعیت و امکانات در سطح شهر تشدید می شود. تحلیل چگونگی تاب آوری در برابر تهدیدات و کاهش اثرات آن، با توجه به نتایجی که در بر خواهد داشت و تبیین رابطه تاب آوری کالبدی با این مخاطره طبیعی ضروری به نظر می رسد. اینک در پژوهش حاضر به ارزیابی میزان تاب آوری بلوک-های شهری در پیرانشهر پرداخته شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد که با بهره گیری از مدل ANP و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) برآورد علمی از میزان تاب آوری شهر با استفاده از داده های مکانی و غیرمکانی به عمل آمده است. نتایج حاصله از تحلیل یافته ها، نشان می دهد که 27 درصد مساحت شهر دارای تاب آوری کم و خیلی کم، 56 درصد تاب آوری متوسط و 17 درصد تاب آوری زیاد می باشد. از این رو در بُعد فضایی شهر، مساکن وسایر عناصر کالبدی واقع در محله های قدیمی شهرو با قدمت بالا (قسمت های جنوب، غرب و شرق شهر) آسیب پذیرتر از محله های تازه ساخت شهر (شمال و شمال شرقی شهر) می باشند که مدیریت شهری و برنامه ریزان ملی و منطقه ای با بهره گیری از این یافته ها می توانند در جهت ارتقای تاب آوری شهر بهره برداری مناسبی نمایند.
بررسی عوامل مؤثر بر تاب آوری اقتصادی سکونتگاه های روستایی بعد از رخداد زلزله (موردمطالعه: دهستان سیلاخور شهرستان دورود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
51-66
حوزههای تخصصی:
شناخت مسائل و مشکلات روستاها و ارائه راهکارهای منطقی برای آن ها از اقدامات اساسی جهت توسعه پایدار روستایی است. امروزه نواحی روستایی جهت دستیابی به توسعه پایدار روستایی با مشکلات و موانع بسیاری روبه رو می باشند. یکی از این مشکلات، مخاطرات طبیعی می باشد. برای کاهش اثرات این رخدادها رویکرد تاب آوری مطرح شده است. هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر تاب آوری اقتصادی سکونتگاه های روستایی دهستان سیلاخور در شهرستان دورود بود. این پژوهش از نوع کاربردی و برای انجام آن از روش توصیفی- تحلیلی با به کارگیری پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری، 1539 خانوار از روستاهای در معرض زلزله دهستان سیلاخور بود که با استفاده از فرمول کوکران با خطای05/0 درصد 308 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. روایی پرسش نامه پس از نظرخواهی از متخصصین و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ ارزیابی با مقدار910/0 ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های t تک نمونه ای و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن است که سکونتگاه های روستایی دهستان در بعد اقتصادی با میانگین نزدیک به سه تا حدی تاب آورند و روستای کلنگانه تاب آور و روستاهای ازنا، عالم آباد، لبان بالا، عزیزآباد و جهان آباد دارای تاب آوری کم و درنهایت بقیه روستاها تا حدی تاب آور می باشند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نشان می دهد که عامل زمینه های اقتصادی و اشتغال با چهار شاخص (اشتغال، هزینه و درآمد، سرمایه اقتصادی، خسارت) و عامل ظرفیت های درآمدی و تسهیلاتی با سه شاخص (ظرفیت و توانایی جبران خسارت، بهره مندی از منابع بانکی، توانایی بازگشت به شرایط شغلی و درآمدی مناسب) به عنوان عوامل مؤثر بر تاب آوری اقتصادی شناخته شد.
اثر تغییر اقلیم بر فنولوژی بادام در استان چهار محال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
41 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثرات تغییر اقلیم بر فنولوژی بادام در استان چهار و محال بختیاری به عنوان یک منطقه با نوسانات دمایی شدید می باشد. بدین منظور در این تحقیق با استفاده از مدل ریز مقیاس کننده SDSM و داده های بزرگ مقیاس گردش عمومی جو canESM2 استفاده شد. داده های روزانه دمای کمینه، بیشینه و بارش در دوره آماری 30 سال (2015-1985) برای چهار ایستگاه به عنوان داده های مبنا استفاده شد و با استفاده از مدل SDSM و گردش عمومی canESM2 تحت دو سناریو RCP 4.5 و 8.5 از سال 2020 تا 2050 میلادی با مقادیر فعلی مقایسه و تغییرات آن مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که عامل ارتفاع نقش مهمی در تغییر عناصر اقلیمی و به تبع آن تغییرات زمانی مراحل فنولوژی بادام در منطقه پژوهش شده است. بررسی سناریوهای مورد بررسی نشان می دهد که تحت تأثیر تغییرات اقلیمی تقویم زراعی محصول بادام تغییر می کند و تاریخ مراحل فنولوژی محصول زودتر اتفاق می افتد. همچنین طول دوره ی رشد به علت گرم شدن منطقه و زودتر کامل شدن درجه روزهای رشد مورد نیاز کاهش پیدا می کند. الگوی مکانی تغییرات مراحل فنولوژی نشان داد که در هر دو سناریو میزان تغییرات در قسمت های جنوبی استان بیشتر و به سمت شمال از میزان تغییرات کاسته می شود. با توجه به اینکه در دوره ی پیش بینی مرحله ی شکفتن جوانه ها زودتر اتفاق می افتد و با یخبندان های دیررس بهاره درخت بادام همزمان است و این مرحله در مقابل سرما حساس است باید اقدامات مراقبتی افزایش داده شود. نتایج نشان داد در مناطقی که مراحل فنولوژی زودتر اتفاق می افتد، میزان تأثیرپذیری مراحل فنولوژی کشت بادام از تغییرات اقلیمی بیشتر است. در مناطق جنوبی استان مراحل فنولوژی استان زودتر از سایر قسمت ها اتفاق می افتد و این مناطق تأثیرپذیری بیشتری از تغییر اقلیم دارند
فراتحلیل پژوهش های انجام شده در حوزه شهرهای مرزی، نظم و امنیت در استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۴
33 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف نوشتار حاضر، فراتحلیلی بر پژوهش های انجام شده در حوزه شهرهای مرزی، نظم و امنیت در استان سیستان و بلوچستان می باشد. در این پژوهش از روش فراتحلیل و نرم افزار CMA2 و SPSS بهره گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه تحقیقات و مطالعات انجام شده(18 طرح پژوهشی، 8 پایان نامه، 5 کتاب و 42 مقالات همایشی)،(73 نمونه) در دفتر تحقیقات کاربردی فرماندهی انتظامی استان سیستان و بلوچستان در بازه زمانی 97-1389 می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که اگرچه تحقیقات صورت گرفته در زمینه امنیت در شهرهای مرزی استان سیستان و بلوچستان توانسته اند تا اندازه زیادی دستاوردهای پژوهشی مهم و راهگشایی عرضه کنند، اما، بیشتر تحقیقات، «امنیت» را به صورت عام موردمطالعه قرار داده و بدون لحاظ کردن دقائق مفهومی و ظرائف نظری که در مورد انواع امنیت وجود دارد، سعی در مطالعه آن در کلی ترین معنایش کرده اند. نتیجه این وضعیت، چیزی جز غفلت از وجوه مختلف امنیت، ابعاد متنوع آن و نیازهای پژوهشی مختلفی که هر کدام از این وجوه متنوع جهت بررسی نیاز دارد، نیست. بعلاوه، تقریبا تمام پژوهش هایی که مورد فراتحلیل قرار گرفتند، مبتنی بر روش های پژوهش کمّی(به ویژه پیمایش) بودند(عدم توجه جدی به روش های کیفی در پژوهش ها). همچنین، مشخص گردید که مهمترین پدیده هایی که در زمانه حاضر در مکان های مرزی(استان سیستان و بلوچستان)، شکل می گیرند و می توانند بر مقوله امنیت این مکان ها تاثیرگذار باشند، پدیده های درون مکانی(فضای مجازی و تغییرات شیوه زندگی) و پدیده های فرامکانی(تشکیل گروهک ها در فضاهای مجاور، بی ثباتی داخلی و تغییر حکومت ها و حرکت های فرامنطقه ای جمعیتی) هستند که به این عوامل توجه کافی نشده و تعدد و شیوع تحقیقات در این زمینه، به اندازه کافی نیست. در پایان نوشتار، متناسب با یافته های تحقیق، الگوی نهایی پیشنهادی پژوهش در هفت محور ارائه گردیده است.
ارزیابی و مقایسه مدل های ضریب نسبت فراوانی و تحلیل شبکه در پهنه بندی ریزش سنگ (مطالعه موردی جاده زنجان- تهم- طارم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع مخاطرات طبیعی ریزش سنگ از دامنه کوه ها است که خسارت های فراوان مالی و جانی به بار می آورد. بخصوص اگر در مسیر راه های ارتباطی روی دهد. راه ارتباطی زنجان به تهم و طارم یکی از خطرناکترین جاده ها از نظر ریزش سنگ محسوب می شود. بنابراین هدف از انجام این تحقیق شناسایی پهنه های خطر در مسیر این جاده می باشد. برای انجام این تحقیق ضمن بازدید میدانی از محدوده مورد نظر و استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست سنجنده oli سال 2017، لایه ها و نقشه های مؤثر در ریزش سنگ، مانند لیتولوژی، شیب، سطوح ارتفاعی، جهات شیب، کاربری اراضی و پوشش گیاهی، گسل، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، سطوح همبارش، همدما، هم یخبندان استفاده گردید. نقاط ریزشی برداشت شده با GPS در محیط نرم افزار ARCGIS با نقشه و لایه های مؤثر قطع داده شد. سپس با استفاده از روش آماری ضریب نسبت فراوانی و روش تحلیل شبکه که از نظر خبرگان و داده های محیطی استفاده می کند، اقدام به پهنه بندی خطر ریزش از طریق تلفیق و جمع جبری نقشه ها در پنج طبقه خطرخیلی کم تا خیلی زیاد گردید. طبق نتایج بدست آمده در روش تحلیل شبکه 69 درصد مساحت به پهنه های خطر متوسط تا خیلی زیاد تعلق گرفت. در صورتی که برای روش ضریب نسبت فراوانی این عدد 60/45 درصد حاصل شد. جهت ارزیابی و دقت پهنه بندی روش های مذکور از دو شاخص مجموع کیفیت و شاخص دقت (احتمال تجربی) استفاده گردید. ارزیابی مدل ها نشان داد، در مدل تحلیل شبکه شاخص های مذکور به ترتیب 76/0 و 88/0 بدست آمد که نسبت مدل ضریب نسبت فراوانی از کیفیت و دقت بالاتری برخودار است.
تحلیل ظرفیت های محلی برای توسعه بوم گردی در روستای بنگلایان بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
45 - 70
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، با اتکا به دو مفهوم محصول گردشگری و بوم گردی جامعه بنیاد، ظرفیت های محلی روستای بنگلایان در دهستان سیاهو بخش فین از توابع شهرستان بندرعباس به منظور ایجاد امکان عرضه بوم گردی برای گردشگران سنجیده شد. پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی و نیز ماهیت داده های آن کمی– کیفی بود. داده های مورد نیاز برای محاسبه شاخص ها در دو بعد مطالعات میدانی از طریق پرسشنامه (359 نفر از گردشگران و 15 نفر از نخبگان و کارشناسان) و آمار و اطلاعات اخذ شده از سازمان های مرتبط گردآوری شدند. تعیین حجم نمونه برای گردشگران از طریق رابطه کوکران و روش نمونه گیری تصادفی صورت گرفت و در مورد پرسشنامه کارشناسان و نخبگان نیز حجم نمونه بر اساس نظر پرسش گر و به روش نمونه گیری گلوله برفی تعیین شد. همچنین، پایایی پرسشنامه ها با روش ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. نتایج پژوهش نشان داد که روستای بنگلایان از نظر جاذبه های گردشگری و وضعیت اجتماعی از ظرفیت های مناسب برای توسعه بوم گردی برخورار است، اما بر اثر فقدان تأسیسات، امکانات و خدمات و همچنین، ضعف عناصر س ازمانی و نهادی، این منطقه دارای ضریب نفوذ، ضریب ماندگاری و ضریب تراکم گردشگری پایین است.
ناسیونالیسم و توجیه رمانتیک مرزهای سیاسی بر اساس هویّت فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
39 - 57
حوزههای تخصصی:
مفهوم مرز در علوم سیاسی نماد عینیت یافته مقوله سرزمین به مثابه یکی از چهار عامل تشکیل دهنده دولت است. ادعای تفکیک و مرزبندی سرزمینی مبتنی بر اصل حقوقیِ حق تعیین سرنوشت است که برآیند آن تعیین مرز خودی و غیرخودی از بُعد سیاسی و متمایز ساختن عنصر جمعیت (ملت) است. یک پرسش اساسی در سیاست همواره آن بوده که چه دلیلی برای پذیرش خطوط مرزی وجود دارد و چرا باید خط مرزی الف را به جای ب پذیرفت؟ این پرسش از آن جهت حائز اهمیت ویژه ای است که منازعات بی پایانی در طول تاریخ بشر بر سر مرزها به وقوع پیوسته است و همچنان نیز ادامه دارد. مکاتب سیاسی مختلف پاسخ های متفاوتی به این پرسش داده اند. ناسیونالیست ها با پذیرش دولت سرزمینی بر نقش قومیت و فرهنگ در امر مرزبندی واحدهای ملی تاکید می کنند، در حالی که جهان گرایان به اتکای انسانیت مشترک، کل جامعه بشری را یک واحد سیاسی می دانند که نظمی فراسوی مرزبند های ملی را تاسیس می کند. تاکید بر گوهر انسانی جهان شمول و مشترک از سوی جهان وطن گراها، چالش بزرگی است که در برابر تاکید بر مرزگذاری از سوی ناسیونالیست ها قرار می گیرد. یوهان هردر یکی از نخستین و مهم ترین اندیشمندان ناسیونالیسم است در این پژوهش عمدتا به بررسی دیدگاه وی پرداخته می شود. پرسش پژوهش آن است که ناسیونالیسم آن گونه که هردر به نظریه پردازی در باب آن می پردازد بر اساس کدام توجیه به متمایز کردن مردم در قالب ملت ها می پردازد؟ این توجیه وجهی نظری دارد، یعنی ناسیونالیسم آن را قانع کننده می یابد و نیز پیامدهایی هنجاری دارد، بدین معنا که بر اساس آن، ناسیونالیست ها برخی مرزبندی ها را صحیح و برخی را غیرصحیح دانسته و خواهان تغییر نوع دوم مرزها می شوند. فرضیه مقاله آن است که ناسیونالیسم هردر در چارچوب مکتب رمانتیسیسیم، هویت منحصر به فرد فرهنگی را توجیه کننده وجود ملت به عنوان واحد اساسی سیاسی جامعه بشری و مبنای مرزبندی سیاسی می داند.
تغییرپذیری روند عمق برف در پهنه شمالی ایران مبتنی بر پایگاه داده ECMWF نسخه ERA Interim(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات برف در سال های اخیر تحت پدیده گرمایش جهانی توجه زیادی را به خود جلب کرده است. اهمیت این پدیده به علت خشک و نیمه خشک بودن بخش قابل توجهی از ایران که مناطق کوهستانی به عنوان تأمین کننده آب ایفای نقش می کنند، از اهمیت شایان توجهی برخوردار است. در این پژوهش با هدف ارزیابی تغییرات روند عمق برف از دو روش ناپارامتریک Mann–Kendall و Sen's Slope در پهنه شمالی ایران طی دوره آماری 2015-1980 مبتنی بر داده های شبکه ای پایگاه ECMWF نسخه ERA Interim با تفکیک مکانی 125/0×125/0 درجه قوسی استفاده شد. نتایج نشان داد غالب روند و شیب روند به دست آمده کاهشی و معنی دار است. این روند کاهشی برای قزوین، زنجان، آذربایجان شرقی و تهران شدید تر است. همچنین روند افزایشی عمق برف که در غالب ماه های مورد بررسی معنی دار نیست به غیراز دو ماه اکتبر و نوامبر که در البرز مرکزی مشاهده شد در سایر ماه ها در مناطق مرزی شمال غرب و شرق کشور مشاهده شد. فصل زمستان بیشینه روند کاهشی را نشان داده است؛ به طوری که روند کاهشی بیش از 96 درصد از پهنه های هم روند را در بر گرفته است. پس از فصل زمستان به ترتیب ماه آوریل از فصل بهار و فصل پاییز بیشینه روند کاهشی را نشان داده اند. می توان اذعان داشت که زمستان های پهنه شمالی ایران در حال گرم تر شدن است که می توان این روند کاهشی عمق برف را در پاسخ به گرمایش جهانی یاد کرد.
منطقه گرایی اقتصادی در شرق آسیا: آسه آن + 3 یا آسه آن+6؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
180 - 206
حوزههای تخصصی:
بحران اقتصادی شرق آسیا یکی از وقایع مهمی بود که موجب شد کشورهای آن منطقه به واسطه وابستگی به کشورهای غربی متحمل خسارات فراوان شوند. بعد از بحران سال 1997 شرق آسیا، چین و ژاپن رقابت نزدیکی را در راستای شکل دهی به ساختار منطقه شروع کردند و برای دستیابی به رهبری شرق آسیا، فعالیت های فشرده ای را بهصورت مستمر انجام می دهند. سؤال اصلی مقاله این است که اقدامات چین و ژاپن برای تسلط بر منطقه شرق آسیا در قالب آسه آن+3 و آسه آن+6 چگونه ارزیابی می شود؟ در پاسخ به این سؤال، فرضیه مقاله این است که چین و ژاپن با رژیم سازی و ایجاد موازنه از طریق گسترش عضویت، در صدد توسعه و تثبیت جایگاه خود در منطقه شرق آسیا در قالب آسه آن+3 و آسه آن+6 هستند. در این پژوهش سعی می شود با روش پژوهش پژوهش مقایسه ای و به شیوه کتابخانه ای، واقعیت های موجود بیان شود و چرایی و چگونگی آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
واکاوی و پیش بینی پدیده گرد و غبار در جنوب غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
179 - 198
حوزههای تخصصی:
گرد و غبار پدیده ای است که آثار زیست محیطی مخرب زیادی را در بخش های مختلف زندگی انسان ها از جمله: کشاورزی، اقتصاد، بهداشت و غیره دارد. کشور ایران، به ویژه منطقه غرب و جنوب غرب آن، به دلیل قرار گرفتن در منطقه درگیر با پدیده گرد و غبار هر ساله خسارات زیادی را از این پدیده می بینند بنابراین توجه به این مساله و کاهش خسارات های حاصل از آن، در اولویت می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و پیش بینی پدیده گرد و غبار در جنوب غرب ایران می باشد. برای انجام این پژوهش از داده 27 ساله گرد و غبار در 14 ایستگاه سینوپتیک در جنوب غرب ایران در بازه زمانی(2017- 1990) استفاده شد. در این پژوهش، ابتدا داده های گرد و غبار در 14 ایستگاه مورد مطالعه نرمال سازی شد و سپس با استفاده از مدل های شبکه عصبی هیبرید- پانل دیتا، شبکه عصبی تطبیقی ANFIS در نرم افزار MATLAB خطایابی و پیش بینی شدند و در نهایت برای اولویت سنجی ایستگاه های بیش تر، در معرض گرد و غبار از مدل های تصمیم گیری چند متغیره TOPSIS و SAW استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که میزان اطمینان حاصل از مدل های خطاسنجی (شبکه عصبی هیبرید-پانل نسبت به شبکه عصبی تطبیقی ANFIS) بیش تر می باشد. براساس مدل های پیش بینی بیش ترین احتمال رخداد، حداکثر گرد و غبار در23 سال آینده پیش بینی شده در منطقه مورد مطالعه در دو ایستگاه سرپل ذهاب و آبادان به ترتیب با درصد (917/128، 709/120) می باشد. براساس مدل SAW بیش تر مقدار احتمال رخداد گرد و غبار، در 23 سال آینده پیش بینی شده در ایستگاه آبادان با 0/99 درصد و براساس مدل TOPSIS ایستگاه اسلام آباد غرب با مقدار درصد 0/97 به خود اختصاص داد. برای کاهش خسارات های حاصل از پدیده گرد و غبار در منطقه مورد مطالعه علاوه بر اقدامات داخل کشور مثل همکاری های بین سازمانی باید با انعقاد تفاهم نامه بین المللی با کشورهای همسایه بر آن فایق آمد.
طراحی و تبیین مدل مدیریت توسعه گردشگری ورزشی در آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
99 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی و تبیین مدل مدیریت توسعه گردشگری ورزشی در آذربایجان شرقی می باشد. تحقیق حاضر از نظر روش شناسی، از نوع آمیخته می باشد که در فاز کیفی تحقیق از تحلیل تماتیک و رویکرد سیستماتیک نظریه داده بنیاد و در فاز کمی از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته ای بود که با در نظر گرفتن اصول علمی طراحی شده و روایی و پایایی آن با دقت تأیید گردید . روش نمونه گیری در بخش کمی به صورت در دسترس بود که تعداد 235 پرسشنامه در بین متخصصین مدیریت ورزشی توزیع و به روش تحلیل عاملی و مدل سازی معادله ساختاری جهت ساخت مدل و آزمون فرضیه ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از نگاه صاحب نظران سه گروه، عوامل بازدارنده با میانگین 15/2 بالاترین رتبه و عوامل جلب کننده با میانگین 78/1 کمترین رتبه را در بین عوامل تاثیرگذار بر توسعه بازاریابی گردشگری ورزشی به خود اختصاص داده اند. از نگاه صاحب نظران سه گروه، 6 عامل به عنوان عوامل جلب کننده توسعه بازاریابی گردشگری ورزشی شناسایی شد که مقدار عامل اول یعنی عامل اطلاع رسانی و تبلیغاتی با مقدار 150/60% درصد واریانس می باشد که این عامل اصلی ترین و مهم ترین عامل در بین عوامل جلب کننده توسعه بازاریابی گردشگری ورزشی می باشد. شاخص های اصلی برازش مربوط به مدل های مختلف، همگی نشان داد که مدل ها از برازش مناسبی برخوردار هستند و براساس روابط شناسایی شده میان متغیرها، در نهایت الگوی توسعه گردشگری ورزشی در استان آذربایجان شرقی طراحی گردید.
تأثیر هویت های مکانی بر جهت دهی به الگوی فضایی رأی (نمونه پژوهی: حوزه انتخابیه بجنورد، مانه و سملقان، گرمه و جاجرم . راز و جرگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادراک محیطی به همراه حس تعلق مکانی افراد در جهت دهی به آراء آنها نقش جدی دارد. از این رو، در حوزه های انتخابیه ای که از تنوع فرهنگی زیادی برخوردارند، هماوردی برخاسته از تنوع هویت های مکانی در آفرینش و زدایش آراءِ نامزدهای انتخابات، نقش جدی در حذف یا برآمدن نامزدها دارد. وضعیتی که همراه با نادیده گرفتن منافع همه ساکنان حوزه انتخابیه، ناکارآمدی احزاب سیاسی و حذف بسیاری از شایستگان نمایندگی است. این وضعیت کمابیش در انتخابات مجلس شورای اسلامی غیر کلانشهرهای کشورمان وجود دارد. حوزه انتخابیه بجنورد، مانه و سملقان، گرمه، جاجرم و راز و جرگلان در استان خراسان شمالی قلمرو فرهنگ های گوناگون زبانی و مذهبی است؛ که این تنوع خود را بارها بر نتیجه انتخابات تحمیل کرده است. مقاله حاضر با هدف بررسی همانندی های هویتی (زبانی و مذهبی) در قالب هویت های مکانی روی شکل دهی به الگوی فضایی رأی در این حوزه انتخابیه تهیه شده است. روش شناسی حاکم بر متن ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد. آمار و اطلاعات مورد نیاز پژوهش به روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده و سپس با استفاده از نرم افزار SPSS مورد واکاوی قرار گرفته است. نتیجه پژوهش نشان داد که: 1- برخاسته از عنصر هویت مکانی و بیشینگی جمعیت، کُرد زبانان حوزه در بیشتر دوره ها دست کم یک نامزد کردزبان برگزیده اند. 2- شهرستان مانه و سملقان به دلایلی چون همانندی فرهنگی، قومیتی و جمعیت غالب کردزبان در بیشتر دوره ها یک نماینده منتخب داشته است و 3- عناصر هویت مکانی مانند تعداد جمعیت همشهری و همزبان کاندیدا، قومیت، هم زبانی، جمعیت قوم و همزبانان کاندیدا، همشهری بودن کاندیدا به ترتیب بیشترین تأثیر را در رأی آوری یک کاندیدای نمایندگی مجلس شورای اسلامی در سطح حوزه انتخابیه دارند. و بالعکس تعلق کاندیدای مجلس به حزب خاص، نظر ریش سفیدان و بزرگان طوایف، تجربیات و تحصیلات و اصلح بودن کاندیدا به ترتیب از اهمیت کمتری در رأی آوری و منتخب شدن فرد کاندیدا دارند.