فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به رشد روزافزون جمعیت، جابه جایی آن و قرار گرفتن تعداد بیشتری از جمعیت در معرض انواع بلایا، ضرورت شناسایی مخاطرات بالقوه محیطی و تعیین پهنه های مخاطره آمیز در مناطق مختلف بیش ازپیش احساس می شود. با شناخت و ارزیابی مخاطرات هر منطقه قبل از وقوع آنها می توان به طور قابل توجهی از میزان خسارت ها کاسته و به توسعه پایدار منطقه ای دست یافت. بر همین اساس در پژوهش حاضر به تحلیل مخاطرات بالقوه محیطی در بخش سیلوانا شهرستان ارومیه با تأکید بر سه مخاطره سیلاب، زمین لغزش و زمین لرزه پرداخته شده است. منطقه مذکور به دلیل شرایط خاص جغرافیایی همچون موقعیت، تنوع ساختارهای توپوگرافی و اکولوژیکی، جمعیت متراکم و به طورکلی وجود عوامل زمینه ساز مخاطرات محیطی از استعداد بالایی برای وقوع مخاطرات محیطی برخوردار می باشد. جهت انجام تجزیه وتحلیل های موردنظر از روش تحلیل شبکه ( ANP ) و روش های فازی استفاده شده است و بدین منظور با بررسی عوامل مختلفی همچون توپوگرافی، اقلیم، زمین شناسی، هیدرولوژی، انسانی، تاریخی 12 عنصر شامل بارش، شیب، جهت شیب، لیتولوژی، نوع خاک، فاصله از گسل، تراکم آبراهه، سطح آبهای زیرزمینی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، تراکم لغزش ها و لرزه خیزی به عنوان معیارهای موردمطالعه تعیین شده است. نتایج تحلیل شبکه حاکی از این است که که عناصر شیب، بارش، لیتولوژی و فاصله از گسل به ترتیب دارای بیشترین اهمیت بوده اند. تلفیق معیارها نیز نشان می دهد که قسمت های عمده ای در شمال غرب، غرب و جنوب منطقه در نواحی بسیار مخاطره آمیز واقع شده اند و 59 درصد از مجموع وسعت منطقه جزو مناطق پرخطر محسوب می شود. مطابق تحلیل خطرپذیری جمعیتی، 61 درصد از کل جمعیت منطقه در معرض حداقل یک مخاطره، 7 درصد در معرض دو مخاطره و 8 درصد جمعیت نیز در معرض سه مخاطره واقع شده اند و این به معنای خطرپذیری محیطی زیاد بخش سیلوانا است.
آسیب پذیری مسکن در نواحی روستایی مورد مطالعه: شهرستان نی ریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۱۵۶-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
ارزیابی آسیب پذیری مساکن در برابر مخاطرات از جمله زلزله به عنوان یک فرایند در چرخه تهیه و اجرای طرح های توسعه مسکن، می تواند به کاهش خسارات کالبدی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از وقوع زلزله منجر شود. از این رو این تحقیق به دنبال تبیین آسیب شناسی مسکن روستایی در شهرستان نی ریز است و براساس هدف، کاربردی و براساس روش، ترکیبی (کمی- کیفی) است. تعداد نمونه در بخش کمی 230 خانوار از 18 روستا تعیین شد. در بخش کیفی، با استفاده از روش اشباع نظری با 40 نفر از سرپرستان خانوار (هم مساکن تحت نظارت بنیاد مسکن و هم مساکن بدون نظارت) به پایان (یا اشباع) رسید. برای گردآوری اطلاعات در بخش کمی، از فنون مصاحبه و پرسشگری (با ابزار پرسشنامه) و در بخش کیفی از فن مصاحبه نیمه ساختمند استفاده شده است. برای تحلیل داده ها و اطلاعات در بخش کمی از آزمون T و در بخش کیفی در چارچوب رویکرد تئوری زمینه ای از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. نتایج یافته های تحقیق نشان داد که آسیب پذیری مسکن روستایی صرفاً ماهیتی فیزیکی و محیطی نداشته، بلکه در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و نهادی- سازمانی نیز آسیب پذیر هستند. عدم استطاعت مالی، ضعف ساختار فیزیکی مسکن، ضعف طراحی، ضعف نظارت و اجرا، محدودیت ساختاری نظام اجتماعی- فرهنگی، کمبود تسهیلات ساختمان، ضعف در سیاست های حمایتی و نظارتی دولت و نهادهای عمومی از جمله عوامل و نیروهای دورنی و بیرونی مؤثر بر آسیب پذیری هستند.
تأثیر سرمایه رابطه ای ادراک شده در وفاداری بازدیدکننده (مطالعه موردی بازدیدکنندگان موزه ملی ایران)
حوزههای تخصصی:
مشتریان امروزه، به علت داشتن محدودیت های زمانی، به دنبال خدمات دهندگانی هستند که امکان جست وجوی راحت و دسترسی آسان و در نهایت خرید را برایشان فراهم کنند. این موضوع نشان دهنده نقش مهم راحتی خدمات است .از سوی دیگر، ایجاد و حفظ رابطه مؤثر و بلندمدت بین عرضه کننده و مشتری اهمیت بسیاری دارد و تأکید سازمان ها بر سرمایه گذاری در زمینه بازاریابی رابطه ای است. در این پژوهش ارتباط میان راحتی خدمات و سرمایه رابطه ای و وفاداری در میان بازدیدکنندگان موزه ملی ایران بررسی شده است. تمامی بازدیدکنندگان از موزه ملی ایران که در بازه زمانی پژوهش از این موزه بازدید کرده اند جامعه پژوهش را تشکیل می دهند. حجم نمونه با فرمول تعیین حجم نمونه محدود کوکران 341 نفر تعیین شده و نمونه گیری با روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفته است. داده های پژوهش با مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس3 و روش حداقل مربعات جزئی تجزیه و تحلیل شده است. نتایج آزمون فرضیات نشان می دهد که راحتی کسب منافع و راحتی پس از کسب منافع در سرمایه رابطه ای ادراک شده از سوی بازدیدکنندگان از موزه ملی ایران تأثیری مثبت می گذارد. همچنین، سرمایه رابطه ای ادراک شده در وفاداری بازدیدکنندگان از موزه ملی ایران تأثیری مثبت دارد. با وجود این، نتایج نشان می دهد که راحتی دسترسیْ قابلیت پیش بینی سرمایه رابطه ای ادراک شده را ندارد. در پایان پیشنهادهایی مبتنی بر نتایج تحقیق و نیز پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی ارائه شده است.
تحلیل چالش های سازمان های مردم نهاد (سمن های) زیست محیطی در ایران با نظریه جامعه منشوری ریگز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، سازمان های غیردولتی[1] (NGO) به طور فزاینده ای در کنار دولت در فرآیندهای توسعه به ذینفعانی مهم تبدیل شده اند. با افزایش مشکلات محیط زیست در ابعاد مختلف آن در ایران، سازمان های مردم نهاد (سمن) زیست محیطی نیز گسترش یافته اند. این مقاله با روشی توصیفی _ تبیینی تلاش دارد بررسی نسبتاً جامعی از مشکلات این نهادها در کشور ارائه داده و نتایج آن را با نظریه جامعه منشوری ریگز[2] تحلیل نماید. جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی در قالب پرسشنامه ای با هفت بُعد و 45 گویه بوده است. نتایج نشان می دهد بیشترین مشکلات در رابطه ی سمن ها با نهادهای دولتی و عمومی (با میانگین 4.29) و پس ازآن در ابعاد قانونی (با میانگین 4.25)، ساختاری (با میانگین 4.20) و مدیریتی (با میانگین 4.17) هست. از سوی دیگر مشکلات گفته شده، در درون سمن ها و بین سمن ها نیز مشکلاتی را به وجود آورده است که نتوانسته اند آن گونه که باید، در راستای اهداف خود گام بردارند و درگیر مسائل درونی خود نیز شده اند. با توجه به مقدار آماره KMO برابر با 80/0 و سطح معنی داری کمتر از 05/0 در آزمون بارتلت، انجام تحلیل عاملی بر روی متغیرها امکان پذیر بوده و متغیرها امکان عامل شدن را داشته اند. عامل های نهایی نیز توانسته اند میزان واریانس بیشتر از 50/0 را برای هر متغیر تبیین کنند. با توجه به سه ویژگی اصلی نظریه جوامع منشوری ریگز (ناهمگنی، فرم گرایی و تداخل عملکردی) و مشکلات سمن های زیست محیطی می توان گفت که در کشورهایی که با ضعف تاریخی شاخص های مردم سالارانه و ساختار بسیط و متمرکز سیاسی مواجه هستند، اساساً وجود سازمان های غیردولتی، خوشایند چنین ساختارهایی نیست. ازاین رو قوانین و مقررات و نیز ساختار دولتی و سازمانی حمایت چندانی از شکل گیری، تقویت و توسعه این تشکل ها انجام نمی دهند. از سوی دیگر وقتی ساختارهای قانونی حمایت کافی از فعالیت سمن ها نداشته باشند و مسیرهای قانونی مشخص در فرایند فعالیت این نهادها وجود نداشته باشد، اعمال سلیقه از سوی افراد در دستگاه های دولتی افزایش پیدا می کند.
بررسی نقش موقعیت گذرگاهی در قدرت ملی، مورد مطالعه: کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
86 - 106
حوزههای تخصصی:
ترانزیت عامل مهمی برای افزایش قدرت ملی کشورها است. ایران با داشتن موقعیت گذرگاهی در موقعیت مطلوبی قرارداد و علیرغم ظرفیت ها و پارامترهای جغرافیایی، در بهره برداری از این ظرفیت با وضعیت مطلوب فاصله زیادی دارد. در این پژوهش با گردآوری اطلاعات و ارزیابی یافته های به دست آمده از منابع کتابخانه ای و میدانی ضمن ارزیابی حجم فعلی ترانزیت (نفتی و غیرنفتی) ایران و همچنین مقایسه عملکرد ایران با سایر مسیرهای ترانزیتی، به بررسی وضعیت گذرگاهی ایران و نقش آن بر درآمد ملی و همچنین قدرت ملی پرداخته شده است. در این زمینه پرسشنامه ای طراحی شده شامل 8 مؤلفه که هرکدام از متغیرها با روش های آماری و با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل و ارزیابی قرارگرفته اند. با توجه به یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که استفاده از موقعیت گذرگاهی کشور در افزایش قدرت کنترلی و نیز تأمین امنیت ملی نقش بسزایی دارد. همچنین باعث تولید شغل و افزایش درآمد و ارزآوری می شود که خود عاملی برای رونق اقتصادی است؛ بنابراین، با توجه به اینکه هرکدام از شاخص ها و پارامترهای مطرح شده در افزایش قدرت ملی نقش دارند می توان نتیجه گرفت که کشور ایران می تواند با استفاده از موقعیت گذرگاهی، قدرت ملی خود را افزایش دهد و منزلت ژئوپلیتیکی خود را نیز بهبود بخشد.
بررسی پیامدهای عملکرد دولت نهم و دهم در زمینه سیاست گذاری توسعه اقتصادی در ایران؛ مطالعه موردی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
107 - 130
حوزههای تخصصی:
شرایط نسبتاً خوب و مناسب ژئواکونومیک، منابع فراوان نفت و گاز و مزیت های نسبی بالفعل و بالقوه فراوان استان خوزستان، ایجاب می کند این استان به یکی از توسعه یافته ترین مناطق کشور تبدیل شود، اما این مهم تاکنون محقق نشده است. تحقیق پیش رو سعی دارد موضوع را واکاوی نماید. اگرچه مؤلفه ها و عوامل مختلفی می توانند در توسعه نیافتگی این منطقه، دخیل و تأثیرگذار باشند، اما فرضیه مقاله، سیاست گذاری و تصمیم گیری های نادرست نخبگان و استمرار ساخت دولت رانتیر از علل مهم توسعه نیافتگی استان برشمرده و بر آن تأکید می کند. هدف این پژوهش، تحلیل، تبیین و واکاوی پیامدهای سیاست گذاری توسعه اقتصادی دولت نهم و دهم در استان خوزستان است. سیاست های اقتصادی دولت مشارالیه به دلایلی چون عدم توجه به الزامات عقلانیت عملی و اقتصادی و توجه بیش ازاندازه به الزامات عقلانیت سیاسی، متفاوت ازآنچه وعده داده شد و انتظار می رفت، عملیاتی شده است. یافته های تحقیق، نشان می دهد براثر سیاست گذاری دولت یادشده، بیش از پنجاه درصد از مراکز و واحدهای مهم صنعتی و تولیدی استان خوزستان دچار چالش های جدی و اساسی مانند؛ رکود، تعطیلی و یا توقف اجباری درروند تولید گردیدند. چالش های مذکور، موجب تنزل شاخص های توسعه و به دنبال آن، باعث بروز ناهنجاری های اجتماعی و تضییع سرمایه ها و حقوق بین نسلی شدند. روش تحقیق، ترکیبی از نوع توصیفی- تحلیلی با استفاده از تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده به روش کتابخانه ای و پیمایشی از نوع ارائه پرسشنامه و مصاحبه حضوری است.
تاثیر جرایم دریایی در دریای جنوبی چین بر همگرایی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۳
157 - 174
حوزههای تخصصی:
آب های دریای جنوبی چین جزء خطوط مهم کشتیرانی بین المللی و شریان مسیرهای دریایی جهان محسوب می شود. بیش از نیمی از تجارت جهانی و یک سوم حمل ونقل دریایی از این منطقه عبور می کند. در سال های اخیر پهنه آبی دریای جنوبی چین بویژه تنگه مالاکا و دریای سولو-سولاوسی (مرز آبی سه کشور مالزی، اندونزی و فیلیپین) به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و ژئواکونومیکی در توسعه اقتصادی و سیاسی کشورهای این منطقه بسیار حائز اهمیت بوده است. با این وجود، تجارت دریایی در این پهنه آبی با چالش های فزاینده ای در حوزه تهدیدات امنیتی دریایی در سالهای اخیر نیز مواجه بوده است. مهمترین تهدیدهای امنیت دریانوردی در منطقه مذکور شامل دزدی دریایی، تروریسم دریایی، ماهیگیری غیرقانونی و آلودگی دریایی ایجاد شده به دلیل فعالیت میادین نفت و گاز در دریا است. در همین راستا سئوال اصلی پژوهش این است که تاثیر جرایم دریای جنوبی چین چه تاثیری بر همگرایی منطقه ای داشته است؟ در پاسخ به این سئوال، فرضیه اصلی پژوهش این است که علیرغم تهدیدهای مشترک ناشی از جرایم دریایی در دریای جنوبی چین، اما به دلیل رقابت های ژئوپلیتیک و منافع متعارض بازیگران همچنین حضور بازیگران فرامنطقه ای، روند همگرایی برای مبارزه با جرائم دریایی در این منطقه موفق نبوده است. ضمنا روش پژوهش در این مقاله توصیفی-تحلیلی است.
عربستان سعودی و بکارگیری سیاست کنترل و مهار ایران در بحرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
66 - 92
حوزههای تخصصی:
ایران و عربستان همواره به عنوان دو بازیگر رقیب منطقه ای که به توسعه قلمروی نفوذ خود در خاورمیانه مبادرت می ورزند، مطرح هستند. در این راستا؛ بحرین یکی از صحنه های مهم برای تقابل جویی و زورآزمایی ایران و عربستان در منطقه محسوب می شود. تحولات جهان عرب پس از سال 2011 میلادی، تأثیرات عمیقی بر نظم و معادلات قدرت در بحرین بر جای گذاشته است. در این رابطه، با توجه به هویت اسلامی- شیعی معترضان در بحرین و تعاملات معنوی بسیار نزدیک آن ها با ایران، با روی کار آمدن گروه های شیعی در این کشور، تهران به قدرت و نفوذ فزاینده ای در صحنه سیاست بحرین دست خواهد یافت. از طرفی، هرگونه تغییر در ساختار حکومتی این امیرنشین تأثیر تعیین کننده ای بر ساختار پادشاهی عربستان خواهد گذاشت. ازآنجایی که عربستان نقش آفرینی ایران در معادلات سیاسی بحرین را تهدیدی برای سیاست های منطقه ای خود قلمداد می کند؛ لذا در تلاش برای محدود کردن قلمروی نفوذ ایران در بحرین برآمده است. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال اصلی است که عربستان سعودی برای کنترل و مهار ایران در بحرین دست به چه سیاستی زده است؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که عربستان باهدف جلوگیری از تغییرات و پویش های دموکراسی خواهانه در بحرین، در تلاش برای جلوگیری از تأثیرات نرم جمهوری اسلامی ایران بر ژئوپلیتیک تشیع در بحرین برآمده است و از این طریق از سرریز شدن تحولات داخلی بحرین به مناطق شرقی خود ممانعت می ورزد. یافته های تحقیق نشان می دهد؛ تغییر رژیم آل خلیفه، ضمن تأثیر بر سیاست های انرژی عربستان، مطالبات سیاسی ش یعیان در من اطق شرقی عربستان را افزایش خواهد داد و آن ه ا را از ان زوای ژئ وپلیتیکی فعل ی ره ایی خواه د بخشید. این امر ضمن ارتقای جایگاه جمهوری اسلامی و محور مقاومت در منطقه، ایجاد شکاف سیاسی و اجتماعی در درون جامعه عربستان را در پ ی خواهد داشت.
پیوند بندال های اوراسیا- اطلس شمالی با ماه های تر و خشک فراگیر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
83 - 104
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی ارتباط بلاکینگ های اوراسیا- اطلس شمالی با ماه های تر و خشک فراگیر در ایران نوشته شد. داده های تحقیق شامل: بارش 43 ایستگاه سینوپتیک ایران، داده های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 و مؤلفه های بلاکینگ از سال 1973 تا 2018 می باشد. برای مطالعه بلاکینگها از شاخص بلاکینگ (BI) استفاده شد؛ و برای استخراج ماه های خشک و تر نیز از شاخص ZSI استفاده شد. برای بررسی ارتباط مؤلفه های بلاکینگ با خشکسالی و ترسالی ها نیز از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج بررسی داده های بارش نشان داد که ماه های خشک تقریباً 3 برابر بیشتر از ماه های تر رخ داده است. نتایج نشان داد که بلاکینگ رکس و بریده کم فشار بیشترین قدرت و شدت را در منطقه اطلس شمالی داشته اند. بررسی ارتباط ماهانه مؤلفه های بلاکینگ با ماه های تر و خشک فراگیر نشان داد که ارتباط ماه های تر با فراوانی و شدت مستقیم و معنادار بوده است. با رشد فراوانی و شدت بلاکینگ ترسالی ها نیز افزایش پیدا کرده اند؛ و هر زمان که شدت و فراوانی کمتر شده است. ترسالی نیز کاهش یافته و ماه های خشک فراگیر در ایران نیز رشد کرده اند. از لحاظ موقعیت مکانی نیز هسته بلاکینگ های تشکیل شده بین عرض 30 تا 55 درجه شمالی و طول 30 + تا 30 - در منطقه اطلس بیشترین اثر را در ترسالی های فراگیر ایران داشته اند، چراکه تشکیل بلاکینگ ها در پهنه آبی انرژی و قدرت بیشتری برای تحت تأثیر قرار دادن سرزمین ها در مسیر خود دارند؛ اما هر زمان که بلاکینگ ها در طول 50 تا 90 درجه شرقی شکل گرفته اند خشکی فراگیر بیشتر شده است. نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره بین مؤلفه های بلاکینگ و ترسالی (خشکسالی) نشان داد که اثر مؤلفه های بلاکینگ بر ترسالی های ایران حدود 96 درصد و خشکسالی حدود 84 درصد بوده است.
بررسی میزان آسیب پذیری شبکه معابر شهر اردبیل در برابر سوانح طبیعی (زلزله) (مطالعه موردی: خیابان امام خمینی شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
141 - 161
حوزههای تخصصی:
کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله از اهداف برنامه ریزی شهری است. شبکه معابر شهری یکی از عواملی است که در میزان آسیب پذیری شهر در برابر زلزله تأثیر بسزایی دارد. بررسی آسیب پذیری شبکه معابر شهری و برنامه ریزی جهت کاهش این آسیب ها امری ضروری است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با به کارگیری مدل ارزیابی چند معیاره AHP، با هدف ارزیابی شبکه معابر شهری در برابر زلزله، در خیابان امام خمینی (ره) شهر اردبیل انجام گرفته است. روش جمع آوری اطلاعات در این پژوهش عمدتاً میدانی و در طول انجام پژوهش از روش کتابخانه ای نیز استفاده شده است. برای ارزیابی آسیب پذیری خیابان امام خمینی شهر اردبیل از پنج معیار تراکم، ویژگی های ساختمانی، عوامل طبیعی، دسترسی و درجه محصوریت استفاده شد که معیار تراکم شامل دو زیر معیار تراکم ساختمانی و تراکم جمعیتی، معیار ویژگی های ساختمانی شامل شش زیر معیار کیفیت بنا، قدمت بنا، نوع مصالح، تعداد طبقات ساختمان، مساحت همکف ساختمان ها، سازگاری کاربری ها، معیار عوامل طبیعی شامل فاصله از گسل و فاصله از مسیل رود و معیار دسترسی شامل سه زیر معیار عرض معبر، وجود تقاطع و راه های فرعی و دسترسی به مراکز امداد و نجات است. خیابان امام خمینی به نوزده قسمت تقسیم و درنهایت امتیازات هر یک از قسمت ها با توجه به معیارها و زیر معیارها در قالب نرم افزار Expert Choice همپوشانی شد و نقشه نهایی آسیب پذیری خیابان در نرم افزار Arc GIS تولید شد. نتایج نهایی حاکی از آن است که بیش ترین میزان آسیب پذیری در قسمت های مرکزی به چشم می خورد.
بررسی دوره بازگشت و احتمال رخداد بارش در ایران بر اساس پایگاه داده بارش همادی-وزنی چند منبعی (MSWEP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
209 - 227
حوزههای تخصصی:
دوره بازگشت و احتمال رخداد بارش دو نمایه مهم در مطالعات مربوط به سیل و بارش های فرین محسوب می شوند و درک صحیح از این دو نمایه می تواند نقش مهمی در مطالعات ریسک اقلیمی داشته باشد. این پژوهش با هدف بررسی کارایی پایگاه داده بارش همادی-وزنی چند منبعی (MSWEP[1]) و کاربست آن در تعیین دوره های بازگشت و بررسی احتمال رخداد بارش سالانه در ایران انجام شده است. برای این منظور از روش توزیع فرین تعمیم یافته (GEV[2]) استفاده شد. برای درستی سنجی داده های پایگاه MSWEP از چهار سنجه آماری RMSE، MBE، PBIAS و R2 در پهنه های اقلیمی کوپن-گایگر در ایران استفاده گردید. نتایج نشان داد که این پایگاه داده در مناطق خشک و نیمه خشک کشور با درصد اریبی 40/0 و 32/0 بهترین کارایی را دارد. در مقابل، این پایگاه داده در دو پهنه پرباران (Cfa) و کوهستانی (Dsb) کمترین کارایی را خود نشان داد؛ به طوری که بیشینه درصد اریبی در بین پهنه های اقلیمی کشور به ترتیب با 45/2- و 09/4- درصد در پهنه های مذکور دیده شد. نتایج نشان داد که بیشینه مقدار بارش محتمل در دوره های 1 تا 15 ساله در سواحل شمالی و بیشینه شدت آن در سواحل جنوبی ایران اتفاق می افتد. احتمال رخداد بارش در ایران بین 03/2 تا 02/32 درصد در نوسان است. کاهش عرض جغرافیایی از شمال به جنوب و کاهش ارتفاعات از غرب به شرق با کاهش احتمال رخداد بارش روزانه در ایران در ارتباط هستند. بیشینه عدم قطعیت در احتمال رخداد بارش روزانه در مناطق کوهستانی ایران مشاهده شد.
ارزیابی قابلیت محصولات آتش سنجنده مادیس در شناسایی آتش سوزی ها در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
1 - 16
حوزههای تخصصی:
استفاده از سنجش از دور به دلیل پوشش وسیع مکانی و فراهم کردن اطلاعات در زمان های مختلف، در شناسایی مناطق آتش گرفته اهمیت ویژه ای دارد. امروزه از محصولات آتش مادیس به صورت گسترده ای برای این امر استفاده می شود. هدف از این تحقیق ارزیابی قابلیت محصولات آتش سنجنده مادیس MOD14, MOD14A2 (Terra) و MYD14, MYD14A2 (Aqua) و شناسایی مناطق آتش سوزی در استان گلستان است. ابتدا نقشه ی نقطه ای مربوط به تمامی تصاویر تولید شد سپس جهت ارزیابی صحت محصولات آتش، نقشه ی نقطه ای تهیه شده برای محصولات با داده های واقعیت زمینی مقایسه شد. در صورت انطباق موقعیت مکانی هرکدام از آتش های گزارش شده با آتش های شناسایی شده به وسیله ی محصولات، آن موقعیت به عنوان آتش شناسایی شده به صورت صحیح در نظر گرفته شد. جهت ارزیابی دقت تصاویر مادیس از تصاویر لندست به عنوان نقشه ی صحت زمینی استفاده شد. نتایج ارزیابی صحت محصولات نشان داد که شش منطقه ی آتش سوزی شده توسط محصولات آتش فعال سطح دو روزانه و هشت منطقه توسط محصولات سطح سه هشت روزه شناسایی شدند. نتایج ارزیابی دقت تصاویر ضریب R^2 برابر 0.94 و ضریب RMSE برابر 426.12 هکتار را نشان می دهد. بررسی های صورت گرفته در این تحقیق نشان می دهد به منظور کارایی بهتر الگوریتم متنی کشف آتش، پیشنهاد می شود این الگوریتم برای جنگل های استان گلستان و متناسب با شرایط و ویژگی های منطقه ی آتش سوزی، شدت و مساحت آن توسعه داده شود تا نتایج بهتری را ارائه دهد.
نقش عوامل محیطی و اقلیمی بر انتقال و انتشار آلاینده ی منواکسید کربن کشور ایران در سال 2018(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
190-179
حوزههای تخصصی:
آلودگی هوا به عنوان یکی از مهم ترین مخاطرات محیطی در فضای شهری، ارتباط نزدیکی با شرایط آب وهوایی دارد. امروزه آلودگی در سطح کلان شهرها به صورت یک مسئله مهم درآمده که ضرورت مطالعه و ارائه راه حل های کاربردی برای بهبود شرایط زیستی در این زمینه را دارد. بنابراین شناخت رابطه بین سیستم های سینوپتیکی و آلاینده های هوا کمک فراوانی به چگونگی حل مسائل زیست محیطی و برنامه ریزی های آینده دارد. لذا در این پژوهش به تحلیل آلگوهای فشاری انتشار و انتقال منواکسید کربن از منابع داخلی و خارجی کشور پرداخته شد. برای این کار از تصاویر ماهواره ای GEOS-5 / GMAO / NASA بهره گرفته شد.نتایج نشان داد که بیشترین مقدار الودگی از نطر فصلی مربوط به فصول سرد و صبح زود است و کمترین آن مربوط به اوایل بعدازظهر و فصل گرم سال است اتمسفر تهران و خوزستان هسته های پر تراکم منواکسید کربن اند. کم فشارهای شرق مدیترانه در کاهش آلاینده های جنوبغرب کشور نقش بسزایی دارند و در جنوب کشور تحت تاثیر جریانات جوی از بریدگی توپوگرافیکی بندرعباس، جریانات هوای آلوده به منواکسید کربن توانایی نفوذ به بخشهای داخلی کشور تا نیمه ی جنوبی کرمان را دارند در این بخش قدرت نفوذ توسط سامانه های کم فشاری در افغانستان و پاکستان بیشتر میشود. رشته کوههای زاگرس نیز در واقع نقش مهمی در جلوگیری کردن از ورود آلاینده های تولید شده همسایه های غربی به ایران را دارند. در تابستان نیز ایران دچار آلودگی منواکسید کربن حامل توسط جریانات موسمی از بخشهای میانی و جنوب افریقا به کشور ایران میشوند و سبب آلودگی زیادی هم شده است.
سنجش پیامدهای خشک شدن دریاچه ارومیه بر روی شاخص های اقتصادی روستاهای پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشک شدن دریاچه ارومیه باعث ایجاد بحران و مخاطرات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی در روستاهای پیرامونی استان های آذربایجان شرقی و غربی شده است. پدیده های طبیعی و عامل انسانی نقش مهم و موثری در خشک شدن دریاچه داشته اند بنابراین خشک شدن دریاچه ارومیه می تواند اثرات زیان بار و غیرقابل جبرانی را بر روستاییان، روستاهای پیرامونی دریاچه ارومیه بر جای بگذارد. هدف این پژوهش سنجش پیامدهای خشک شدن دریاچه ارومیه بر روی شاخص های اقتصادی روستاهای پیرامونی(کاهش میزان اشتغال، افزایش فقر، افزایش نرخ بیکاری و کاهش درآمد و کاهش سرمایه گذاری و پس انداز) می باشد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و داده ها به صورت کتابخانه ای و پیمایشی(پرسشنامه ای)جمع آوری گردیده است. جامعه آماری پژوهش روستاهای پیرامونی استان آذربایجان شرقی و استان آذربایجان غربی مشتمل بر 25648 نفر و 7600 خانوار می باشد. برای محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده گردید. هم چنین با استفاده از آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه 83/0 درصد محاسبه گردید. در تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش از نرم افزار Spss23 و از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شده است و نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای در روستاهای پیرامونی نشان دهنده این است که در میان ابعاد اقتصادی شاخص های افزایش فقر و کاهش میزان اشتغال از بیشترین تاثیر پذیری و هم چنین شاخص های افزایش نرخ بیکاری، کاهش پس انداز و کاهش درآمد از کمترین تاثیرپذیری در مقابل خشک شدن دریاچه ارومیه برخوردار هستند. بنابراین با انجام اقداماتی از جمله ایجاد مکان ها و تفرجگاه ها در کنار دریاچه برای جذب گردشگر و احداث کارخانه تصفیه و بسته بندی نمک دریاچه جهت صادرات به کشورهای دیگر می توان زمینه اشتغال برای ساکنین و جلوگیری از مهاجرت آنان را به عمل آورد. بنابراین با انجام اقداماتی از جمله ایجاد مکان ها و تفرجگاه ها در کنار دریاچه برای جذب گردشگر و احداث کارخانه تصفیه و بسته بندی نمک دریاچه جهت صادرات به کشورهای دیگر می توان زمینه اشتغال برای ساکنین و جلوگیری از مهاجرت آنان را به عمل آورد.
بررسی عوامل مؤثر بر افراد بازمانده از تحصیل در دانش آموزان دوره دوم متوسطه روستاهای استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با ضرورت توجه به شناخت عوامل موثر بر افراد بازمانده از تحصیل در دانش آموزان دوره دوم متوسطه استان زنجان تنظیم شد و هدف اصلی آن شناسایی عوامل مرتبط بر ترک تحصیل این افراد بود. پژوهش حاضر به شیوه آمیخته و از نوع اکتشافی در دو فاز کیفی و کمی انجام گرفت. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ی دانش آموزان مقطع دوم متوسطه مناطق 14 گانه استان زنجان است که از تحصیل بازمانده اند. ب ه منظ ور تعیی ن حج م ن مونه ی پژوهش از فرمول تعیی ن حجم ن مون ه ی با توجه به حجم جامعه ی آماری طبق اطلاعات موجود در اداره آموزش و پرورش استان زنجان (2337)، حجم ن مونه بر اساس فرمول کوکران براساس تعداد دانش آموزان بازمانده از تحصیل در دوره ی متوسطه دوم، سهم نسبی هر شهرستان از تعداد مصاحبه ها مشخص شد. برهمین اساس در قسمت کمی تعداد 380 دانش آموز ترک تحصیل کرده به عنوان نمونه برآورد شدند. داده ها در مرحله اول با تحلیل محتوای مضمونی و در مرحله دوم به منظور تعیین اعتبار و روایی ابزار و همچنین رتبه بندی سهم عوامل شناسایی شده با نرم افزار spss-26 تحلیل شد. همچنین در کل شاخص های بعد خانوادگی، فردی، آموزشی و اقتصادی در بین مناطق 14 گانه متوسطه دوم استان زنجان تفاوت معناداری بین شاخص های مورد مطالعه وجود دارد. در بعد فردی این نتایج به دست آمد که در شهر طارم و افشار عوامل فردی از میانگین بالاتری برخوردار بود و در شهرهای انگوران و ابهر عوامل فردی از میانگین پایین تری برخوردار است. نتایج همچنین نشان داد که از نظر بعد آموزشی شهرهای ابهر و ماهنشان از میانگین بالاتری نسبت به سایر مناطق برخوردار بود و در این مناطق عوامل آموزشی بیشتر منجر به بازماندن از تحصیل می شود. اما در شهر طارم عوامل آموزشی کمتری تأثیر در بازماندن از تحصیل دارد. نتایج همچنین نشان داد که از نظر بعد آموزشی شهرهای ابهر و ماهنشان از میانگین بالاتری نسبت به سایر مناطق برخوردار بود و در این مناطق عوامل آموزشی بیشتر منجر به بازماندن از تحصیل می شود. اما در شهر طارم عوامل آموزشی کمتری تأثیر در بازماندن از تحصیل دارد.
بررسی نقش عوامل مؤثر بر گردشگری مذهبی در توسعه کارآفرینی شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
گردشگری مذهبی یکی از قدیمی ترین و پررونق ترین گردشگری ها در جهان است که قدمت آن به تاریخ فرهنگ دینی می رسد. کلان شهر شیراز، با داشتن جاذبه های گردشگری و بهره مندی از اماکن و بقاع متبرکه، هنوز در جذب گردشگر فرهنگی موفقیت چندانی به دست نیاورده است. رونق گردشگری مذهبی در این شهر به توسعه کارآفرینی منجر خواهد شد. ازاین رو، هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش عوامل مؤثر بر گردشگری مذهبی در توسعه کارآفرینی شهر شیراز با رویکرد نگاشت شناختی فازی و تحلیل شبکه های اجتماعی است. این روش پژوهش آمیخته از لحاظ هدف کاربردی و از حیث جمع آوری داده ها توصیفی است. بدین منظور، پس از بیان موضوع و بررسی پیشینه پژوهش، نقش عوامل مؤثر بر گردشگری مذهبی در توسعه کارآفرینی شهر شیراز شناسایی شد، سپس پرسش نامه ماتریسی در اختیار 120 نفر از گردشگران مذهبی قرار گرفت و داده ها جمع آوری شد. در ادامه، داده های به دست آمده با نرم افزار اف سی مپر و یوسینت تجزیه و تحلیل شد. بنابر یافته های پژوهش، از میان عوامل شناسایی شده، عوامل اطلاع رسانی درباره اماکن مذهبی و پیشینه آن ها، رونق بخشی به کسب وکارهای گردشگری مختص زائران، و ایجاد امنیت از سایر عوامل مرکزیت بیشتری دارند. در نهایت، سناریوهایی بر اساس این سه عامل نوشته شد و به منظور ارتقای نقش گردشگری مذهبی در توسعه کارآفرینی شهر شیراز پیشنهادهایی ارائه شد.
بررسی سری زمانی خشکسالی کشاورزی شهرستان داراب با استفاده از سنجش ازدور و سامانه گوگل ارث انجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
175 - 192
حوزههای تخصصی:
مخاطره خشکسالی ازجمله ویژگی های طبیعی کره زمین محسوب می شود که امکان رخداد آن در تمام مناطق آب و هوایی وجود دارد؛ به طوری که در پاره ای موارد خسارات جبران ناپذیری را ایجاد می کند. با توجه به اهمیت خشکسالی، این پژوهش با هدف تحلیل سری زمانی خشکسالی کشاورزی شهرستان داراب طی یک دوره 20 ساله (1399 – 1379) با استفاده از سنجش ازدور و تصاویر ماهواره ای در محیط سامانه گوگل ارث انجین انجام شد. تصاویر ماهواره ای شامل 460 تصویر از محصولات دمای سطح زمین (LST) و پوشش گیاهی (NDVI) سنجنده مودیس ماهواره تررا می باشند که از آن ها جهت محاسبه شاخص وضعیت دمایی (TCI) و شاخص وضعیت پوشش گیاهی (VCI) استفاده شد. همچنین با استفاده از داده های بارش ثبت شده ایستگاه سینوپتیک داراب، شاخص SPI به وسیله نرم افزار MATLAB در بازه های زمانی مختلف محاسبه شد. نتایج به دست آمده حاکی از این است که مطابق با طبقه خشکی بسیار شدید و بر اساس شاخص TCI سال 1379 با مساحت 46/225 کیلومترمربع وسعت و همچنین نیز بر اساس شاخص VCI سال 1392 با مساحت 80/280 کیلومترمربع وسعت، بیشترین مساحت خشکی را در شهرستان داراب داشته اند. درنتیجه مقایسه بین مقدار عددی شاخص SPI برای هر یک از سال های دوره موردبررسی با میزان مساحت های فاقد خشکسالی حاصل از دو شاخص TCI و VCI به دست آمده از تصاویر ماهواره ای، بیشترین مقدار ضریب همبستگی به میزان 76/0 بین SPI دوازده ماهه و شاخص VCI مشاهده شد که این مطلب نمایانگر شاخص ماهواره ای VCI به عنوان شاخص بهینه نشان دهنده وضعیت خشکسالی در شهرستان داراب است.
ریشه یابی علل نابودی مراتع با رویکرد آینده پژوهی در منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
171 - 186
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل ریشه ای نابودی مراتع به روش توصیفی- تحلیلی در منطقه سیستان انجام شد. به این منظور در ابتدا به روش میدانی، مرور منابع و طوفان فکری ۸۱ عامل شناسایی شده و در چهاربخش ۱) مدیریتی- سیاسی ، ۲) اجتماعی، فرهنگی و آموزشی، ۳) اقتصادی و ۴) بوم شناختی قرار گرفت.ماتریس اثرات متقابل با عوامل شناسایی شده در قالب پرسشنامه تشکیل و توسط ۳۶ پاسخگو از متخصصین، کارشناسان و بهره برداران تکمیل شد.عوامل شناسایی شده با استفاده از روش تحلیل ساختاری در نرم افزار MICMAC جهت به دست آوردن عواملی با بیشترین تأثیرگذاری و کمترین تأثیرپذیری غربال شدند. وضعیت پراکندگی عوامل در محورهای تأثیرپذیری و تأثیرگذاری در روش های مستقیم و غیرمستقیم و همین طور اثرات احتمالی مستقیم و غیرمستقیم تحلیل ساختاری نشان داد که سیستم از پایداری برخوردار است. براساس نتایج به دست آمده مهم ترین عواملی که باتوجه به آنها می توان تحولات آینده راکنترل کرد نه مورد بوده که برای هر گونه برنامه و اقدام جهت بازسازی مراتع باید اول وضعیت این عوامل را بهبود بخشید. هشت مورد از این عوامل در بخش مدیریتی- سیاسی و یک مورد در بخش اجتماعی، فرهنگی و آموزشی قرار دارد. از این بین سه عامل عدم انتخاب مسئولین شایسته، حاکم بودن روابط بر ضوابط و بی مسئولیتی نمایندگان مجلس در همه روش ها به عنوان موثرترین عوامل شناسایی شد. عوامل عدم حفاظت صحیح از منابع پایه و ژنتیکی، عدم استفاده صحیح از خدمات و مواهب طبیعی و فرهنگی، و مشکلات مرزنشینی نیز وابسته ترین عوامل بوده و به عنوان شاخص وضعیت مراتع شناسایی شد که پایش وضعیت آنها به- عنوان معیاری جهت سنجش میزان موفقیت مدیریت پیشنهاد می شود. نتایج این مطالعه نشان داد که بحران وضعیت مراتع در سیستان بیش از هر چیز یک بحران مدیریتی- سیاسی در سطوح بالای دولتی و نه بوم شناختی در سطوح پایین محلی است.
تحلیل میزان شهرگرایی در شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر گرایی به عنوان مرحله ی نهایی و کیفی زندگی شهری یا نتیجه ی شهرنشینی محسوب می شود. شهر گرایی به عنوان سبک جدیدی از زندگی اجتماعی توانسته آثار عمیقی بر رفتار شهروندان ایجاد نماید و این موضوع به یکی از دغدغه های متخصصین شهری تبدیل شده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل موثّر بر میزان شهر گرایی شهروندان سبزوار بر آن است تا دریابد که ساکنان بافت مرکزی، جدید و حاشیه شهر سبزوار تا چه میزان پذیرای فرهنگ شهر گرایی شده اند؟ و شهر گرایی چه تأثیری بر نگرش آن ها گذاشته است؟ این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون Ttestتک نمونه، اسپیرمن، تحلیل واریانس و فریدمن و برای سنجش میزان شهر گرایی در سه بافت موردمطالعه از مدل VIKOR استفاده شده است. حجم نمونه برای سه بافت 382 نمونه انتخاب شده است. مقدار آلفا برای کل شاخص ها برابر با 78/. به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از 6 شاخص موردبررسی در محدوده ی موردمطالعه، شاخص های هویت شهروندی، فردگرایی، بی تفاوتی، تعاملات و عقلانیت رابطه معناداری با میزان شهر گرایی شهروندان شهر سبزوار دارند امّا شاخص ازخودبیگانگی رابطه معناداری با شهر گرایی ندارد و نتایج مدل ویکور نشان می دهد که میزان شهر گرایی در بافت جدید بیش تر است و در مراتب بعدی بافت مرکزی و بافت حاشیه قرار می گیرند. همچنین آزمون فریدمن نشان می دهد که شاخص های ازخودبیگانگی، بی تفاوتی، فردگرایی و تعاملات به ترتیب بیش ترین تأثیر را در میزان شهر گرایی سه بافت موردمطالعه شهر سبزوار را دارا می باشند. بنابراین یافته های تحقیق نشان می دهد که شهر سبزوار به لحاظ درجه شهر گرایی در وضعیت مطلوب و مناسبی قرار ندارد.
بررسی و تحلیل میزان احساس امنیت ناشی از مخاطرات انسانی در نواحی روستایی؛ مورد مطالعه: دهستان کنویست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۳
19 - 36
حوزههای تخصصی:
امنیت مفهومی چند بعدی و پیچیده است که دستیابی به آن برای داشتن یک جامعه پویا و سالم، از الزامات اساسی است. یکی از مهمترین مقوله های توسعه انسانی در نواحی روستایی، احساس امنیت می باشد. در نواحی روستایی مورد مطالعه، به علت قرار گیری در حاشیه کلانشهر مشهد سبب ایجاد و بروز زمینه های ناامنی شده است که بیشترین مصادیق آن شامل ترس از سرقت خودرو و تجهیزات، ترس از سرقت منازل و تجهیزات ماشین آلات کشاوری، بوده است. هدف اصلی پژوهش، برآورد میزان احساس امنیت در برابر معضلات اجتماعی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه خانوار روستایی دهستان کنویست تشکیل می دهد که در نهایت 190 خانوار از 12 روستای دهستان به صورت تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب و با استفاده از ابزار پرسشنامه اقدام به جمع آوری اطلاعات گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که بیشترین میزان احساس ناامنی در بین مقوله ها به ترس از اختلافات درون خانوادگی در خانواده با مقدار 2/79 درصد، سپس احساس ناامنی در برابر وجود درگیری های محلی با مقدار 7/56 درصد و احساس ناامنی در برابر نداشتن درآمد پایدار از منابع شغلی با 49 درصد بیشترین مقادیر احساس ناامنی در بین سایر مقوله ها بیان شده اند. همچنین نتایج نشان از وجود رابطه معنادار بین فاصله از شهر و میزان احساس ناامنی دارد، به این معنا که روستاهای واقع در حاشیه شهر به مراتب احساس ناامنی بیشتری دارند، به طوریکه بیشترین و کمترین میزان احساس ناامنی به ترتیب در روستای شترک و تبادکان بوده است.