فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۲٬۲۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحلیل فضایی شاخص اقلیم گردشگری در استان ایلام با استفاده از مدل TCI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعه تأثیر اقلیم بر روی زندگی و محیط جایگاه ویژه ای یافته است. صنعت گردشگری نیز تأثیر بالایی از وضعیت اقلیمی دارد. استان ایلام در غرب کشور به دلیل موقعیت خاص مرزی، مستعد گسترش صنعت گردشگری می باشد که این امر نیز نقش شرایط آسایش اقلیمی را برای گردشگران و مسافران بسیار مهم جلوه می نماید. در این پژوهش با استفاده از شاخص اقلیم آسایش گردشگری (TCI) و همچنین با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در میان یابی و تعمیم داده های نقطه ای به پهنه ای، شرایط مساعد حضور گردشگران در استان از دیدگاه زمانی و مکانی بررسی گردیده است. داده های استفاده شده در این تحقیق برای محاسبه شاخص ها، شامل میانگین حداکثر دما، میانگین دما، حداقل رطوبت نسبی، میانگین رطوبت نسبی، بارش، ساعات آفتابی و سرعت باد می باشد که از ایستگاه های سینوپتیک استان وابسته به سازمان هواشناسی کشور اخذ گردیده است. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که مرداد ماه کمترین میزان مطلوبیت و مهر ماه بیشترین میزان مطلوبیت جهت گردشگری را دارا می باشد. ضمناً با توجه به شرایط زمانی و مکانی، این استان دارای این ویژگی می باشد که در هر دو موسم گرم و سرد سال بخشی از استان از شرایط اقلیمی مطلوب برخوردار است به طوری که در موسم گرم مناطق شمالی و در موسم سرد سال مناطق جنوبی استان از نظر شاخص اقلیم گردشگری وضع مطلوبی را ارائه می دهند.
برنامه ریزی راهبردی توسعة گردشگری شهری با استفاده از مدل استراتژیک SOAR (نمونة موردی شهر تفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش سریع شهرنشینی و تغییر در بنیادهای شیوة زندگی در دنیای معاصر، ضرورت برنامه ریزی و مدیریت گذران اوقات فراعت را بیش از پیش نمایان کرده است. از سوی دیگر، در بسیاری از کشورهای موفق در حوزة گردشگری، شهر پایه و اساس توسعة گردشگری است. امروزه، تجربه نشان داده است هرکجا گردشگری به طور اتفاقی و بدون برنامه ریزی و استراتژی مشخص توسعه یابد، مشکلات زیست محیطی و اجتماعی متعددی به وجود می آید و در درازمدت مشکلات آن بیش از فوایدش می شود. از مدل های استراتژیک مورد استفاده در توسعة گردشگری شهری، مدل سنتی «سوات» است؛ اما امروزه طی سال ها استفاده از این مدل کاربردی و ارزیابی آن، این نتیجه به دست آمده است که تأکید بر ضعف ها و تهدیدها موجب کم توجهی به قوّت ها و فرصت ها می شود و به طور ناخودآگاه فرایند تدوین استراتژی به سمت نقاط منفی و جلوگیری از آن ها حرکت می کند. درنتیجه، اندیشمندان با ترکیب تکنیک سوات و دیدگاه مثبت شناسی، مدل استراتژیک SOAR را ایجاد کرده اند.
این پژوهش با هدف توسعة گردشگری در شهر تفت، برای نخستین بار به معرفی مدل استراتژیکSOAR در گردشگری پرداخته است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و روش جمع آوری داده ها و تحلیل اطلاعات مورد نیاز اسنادی، پیمایشی و میدانی است. برای تدوین استراتژی توسعه و تشریح قوّت ها، فرصت ها، آرمان ها و نتایج قابل اندازه گیری از تکنیک تحلیلی SOAR استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده، وجود فضای سبز مناسب در شهر تفت، داشتن آب وهوایی بهتر نسبت به شهر یزد و مزیت های دیگر باعث ایجاد پتانسیلی بالا درجهت توسعة گردشگری در این شهر و نیز موجب پدید آمدن فرصت هایی ازقبیل دست یافتن به منبع درآمد مطمئن در شهر و افزایش رغبت سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری شده است. درواقع، شهر تفت قابلیت تبدیل شدن به شهری با اقتصاد پویا و سرآمد در بخش گردشگری را داراست. بنابراین، نتایجی مانند کاهش درصد بیکاری از 5.5 درصد به 2 درصد، رسیدن به سرانة پارک در شهر از 5.7 متر به 8 متر، برگزاری جمعه بازار در دو پارک شهید بنایی و پارک شهر که در آن محصولات کشاورزی و دامی و لبنیات شهر عرضه می شود و نیز آغاز کار مرکز بین المللی قلب محمد رسول الله(ص) واقع در جادة تفت- یزد مورد انتظار است.
کاربرد سامانه اطلاعات جغرافیایی در تجزیه و تحلیل توزیع فضایی و مکانیابی داروخانه ها (مطالعه موردی: داروخانه های شهرجهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع دسترسی به خدمات شهری از جمله مسائل مهمی است که ابعاد گوناگون امور شهری را تحت تأثیر قرار می دهد. خدمات بهداشتی- درمانی نمونه ای از این دست است که الزام در دسترسی مناسب به آنها، برای تمامی افراد ضروری می باشد. تصمیم گیری برای مکانیابی مراکز خدمات بهداشتی- درمانی از جمله داروخانه ها نه تنها از نظر نحوه ارائه خدمات و تحمیل هزینه ها به استفاده کنندگان حائز اهمیت است بلکه خود در توسعه شهر و تعیین الگوی توزیع مکانی تقاضا برای سکونت تأثیر قابل ملاحظه ای دارد. در این مطالعه، هدف عمده سنجش میزان کمبود داروخانه ها در سطح شهر جهرم، چگونگی توزیع جغرافیایی و مکانیابی بهینه این مراکز با توجه به استانداردها و ضوابط علمی بوده است. سپس با بهره گیری از امکانات سامانه اطلاعات جغرافیایی و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تعیین شعاع استاندارد عملکردی هر داروخانه، استفاده از چندضلعی های تیسن و در نهایت با بهره گیری از شاخص همپوشانی برای مکانیابی بهینه فضاهای شهری به منظور احداث داروخانه در این شهر اقدام شد. در این پژوهش داده های مکانی از روی نقشه های رقومی تهیه و داده های توصیفی نیز با استفاده از آمار و پژوهشهای میدانی، جمع آوری گردید. سپس برای هر یک از عوامل تأثیرگذار در مکانیابی داروخانه ها، لایه های مرتبط تهیه شد و در هر لایه حریم کاربری ها مشخص گردید؛ سپس با توجه به میزان تأثیر هر یک از معیارها و مقایسات زوجی به روشAHP و به کمک نرم افزار Expert Choice، وزن لایه ها محاسبه شد، نهایتاً با بهره گیری از نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، زمین های شهر جهرم برای انتخاب مکان مناسب احداث داروخانه ها در5 دسته از بسیارخوب تا بسیار ضعیف تقسیم بندی گردید. نتایج حاصله نشان می دهند که توزیع فعلی داروخانه ها در منطقه مورد مطالعه متناسب با توزیع جمعیت نیست و بیشتر داروخانه ها در قسمتهای مرکزی شهر متمرکز هستند و توزیع آنها تأثیرپذیری زیادی از الگوی توزیع ساختمان پزشکان نشان می دهند. ضمناً مکانهای تعیین شده برای داروخانه ها از نظر بهبود خدمات رسانی و کاهش هزینه و زمان دسترسی برای جمعیت استفاده کننده قابل ملاحظه است.
واکاوی الگوهای گردشی تراز 500 هکتوپاسکال جو هنگام رخداد بارش های فراگیر و غیر فراگیر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله الگوهای جو تراز 500 هکتوپاسکال در هنگام ریزش بارش های فراگیر و غیر فراگیر، با استفاده از تحلیل مؤلفه های اصلی در ایران شناسایی شده است. داده های بارش روزانة مورد نیاز در 212 ایستگاه همدید از دورة 1359-1387 از سازمان هواشناسی کشور تهیه شد. با انجام میانیابی بر روی داده ها با ابعاد 7/18×7/18 کیلومتر، 4713 یاخته به دست آمد که بر اساس آن ها، درصد پهنة بارش در دورة مورد نظر به صورت روزانه برای کل کشور محاسبه شد. بارش های فراگیر بارش هایی تعریف شد که حداقل 50 درصد ایران در این روز بارش دریافت کرده باشد. براساس این، 996 روز بارش فراگیر و 9442 روز بارش غیر فراگیر به دست آمد. پس از مشخص کردن روز های با بارش های فراگیر و غیر فراگیر، داده های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال روزهای مورد نظر از سری داده های واکاوی شده NCEP/NCAR به صورت میانگین روزانه برداشت شد. با تحلیلِ مؤلفه مبنا به طور جداگانه بر روی هر یک از سری داده ها، حجم آن ها کاهش داده شد و با تحلیل خوشه ای بر روی مؤلفه های به دست آمده، مهم ترین الگوهای جوی آن ها شناسایی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد با افزایش تاوایی پتانسیل بر روی فرود شرق مدیترانه در جهت طولی امتداد پیدا می کند و زمانی که محور فرود بر روی نصف النهار 5/47 درجه طول شرقی واقع شود، بیش از 50 درصد ایران با ریزش بارش فراگیر مواجه خواهد شد. همچنین، زمانی که فرود تراز 500 هکتوپاسکال روی شرق مدیترانه چندان عمیق نباشد و محور فرود دور تر از نصف النهار 5/47 درجه طول شرقی واقع شود، بارش های با مساحت کمتری در کشور رخ خواهد داد.
ارزیابی بارش ماهواره ای 43B3 و مقایسه آن با مقادیر حاصل از تکنیک درون یابی کریجینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به پراکنش فضایی دقیق بارش ماهانه و ارزیابی شبیه سازی مدل های منطقه ای برای علوم محیطی به ویژه اقلیم شناسی اهمیت فراوان دارد. با توجه به تغییرپذیری زمانی و فضایی زیاد بارش و تراکم محدود ایستگاه های اندازه گیری، پیشرفت ها در زمینه تخمین بارش با استفاده از تصاویر ماهواره ای بسیار بااهمیت جلوه می کند. در این زمینه چندین پروژه در سطح بین المللی در دست انجام است و تولیدات آنها در دسترس پژوهشگران قرار دارد. داده های بارش ماهانه 43B3 (محصول TRMM) نمونه ای از آن است که در این مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفته است. در مطالعه حاضر دقت مجموع بارش ماهانه و سالانه 43B3 (در طول سال های 2001 تا 2003) با استفاده از داده های ایستگاه های سینوپتیک و کلیماتولوژی سازمان هواشناسی بررسی شده اند. نتایج به طور متوسط بیش برآوردی برای بارش های اندک، و کم برآوردی برای بارش های زیاد را نشان می دهد. میزان دقت این داده ها برای مقادیر بارش کمتر از میانگین چندان نیست. با این حال، ارتباطی بین میزان دقت با ویژگی حرارتی و رطوبتی ماه ها مشاهده نمی شود. همچنین میزان دقت این داده ها، در سطح ایران متفاوت است، به طوری که در جنوب رشته کوه البرز و نواحی مرکزی و تا اندازه ای در نواحی شرقی ایران، دقت مناسبی ندارند. اما در نواحی غربی و جنوب کشور، دقت آنها را می توان مناسب برشمرد. از آنجا که داده های 43B3 در قیاس با برآوردهای حاصل از تکنیک درون یابی کریجینگ دقت کمتری دارد، کاربرد آنها برای مقاصد عملی در ایران پیشنهاد نمی شود.
بررسی شبکه های هیدروگرافی دامنه شمالی شاه جهان به لحاظ انطباق و عدم انطباق با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاه جهان در جنوب زون ساختاری کپه داغ و در یال شرقی رشته کوه آلاداغ در عرض جغرافیایی ˚37 تا´25˚37 شمالی و طول جغرافیایی´30˚57 تا ´30˚58 شرقی در شمال شرقی ایران واقع شده است. . به لحاظ زمین شناسی و تکتونیک این منطقه نسبتا جوان بوده و عوامل ژئومورفولوژی و هیدرولوژی از توان بالایی جهت دستکاری ارتفاعات برخوردارند. رودخانه های تقریباً موازی و نسبتاً متراکم با فواصل یکسان توانسته اند ناهمواریهای منطقه را بر هم زده و برای رسیدن به زهکش اصلی خود (رودخانه اترک) انواع سازندها و ساختمانهای تکتونیکی و ساختارهای گوناگون را قطع نموده اند . هدف این تحقیق شناسایی همه جانبه عوامل و فرایندهایی است که موجب ایجاد شبکه های هیدروگرافی انطباق یافته و انطیاق نیافته با ساختمان زمین شناسی و لیتولوژیکی منطقه مورد مطالعه گردیده اند . برای انجام این تحقیق از نقشه های زمین شناسی ، توپوگرافی ، عکسهای هوایی ، تصاویر ماهواره ای و همچنین مشاهدات میدانی استفاده گردید. نتایج بدست آمده پس از بررسی عوامل موثر بر شکل گیری انطباق و عدم انطباق نشان مدهد که حدود 11/1554 کیلومتر ( 56/78 درصد ) شبکه آبها دارای انطباق ساختمانی، 4/345 کیلومتر ( 46/17 ) دارای عدم انطباق ساختمانی ،49/30 کیلومتر (54 /1 درصد) انطباق لیتولوژیکی و15/48 کیلومتر( 43/2 درصد) عدم انطباق لیتولوژیکی ، 65/223 کیلومتر( 46/98درصد ) انطباق یافته گسلی ( تکتونیک ) و 40/30 کیلومتر (54/1 درصد ) عدم انطباق با ساختمان تکتونیکی میباشند. همچنین طول آبراهه ها ، پهنای دره ها و ضریب انحنای ماندری و وسعت اراضی زیر کشت در پایین دست شبکه های انطباق یافته بیشتر از شبکه های انطباق نیافته بوده در حالی که از نظر عمق، شبکه های انطباق نیافته نسبت به شبکه های انطباق یافته از عمق بیشتری (32/1 برابر ) برخوردارند .
اولویّت بخشی به ایمن سازی بافت فرسوده ی کلان شهر کرج با استفاده از مدل ارزیابی چندمعیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری شهری، در گرو دگرگونی و تغییر تدریجی حیات شهر در ابعاد گوناگون و به سوی سازگاری با نیازهای زمانی مکانی است و تحقّق نیافتن این سازگاری، کم کم سبب فرسودگی بافت شهرها می شود. کرج به مانند کلان شهری جوان که از عمر جدید آن (به عنوان هسته ی مکمّل در مجموعه ی شهری تهران) کمتر از نیم قرن می گذرد، ازجمله شهرهایی است که با توجّه به ناسازگاری زمانی بافت آن (معاصرسازی) با مشکل وجود 551 هکتار بافت فرسوده ی شهری روبه روست و بر این اساس، ضرورت ایمن سازی بافت های مسئله دار این شهر در ابعاد مختلف اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی گریز ناپذیر است. با توجّه به پیچیده و چند بُعدی بودن موجودیت بافت های فرسوده ی شهری، مدل ارزیابی چند معیاری AHP با ماهیتی کمّی کیفی و توانایی بهره گیری از برنامه ریزی مشارکتی و ترکیب با سامانه ی اطلاعات جغرافیایی (ساج) به عنوان مدل کارآمدی برای ارزیابی و اولویّت بخشی به ایمن سازی بافت فرسوده ی کلان شهر کرج انتخاب و شاخص های مورد بررسی (اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی) در چهارچوب درختچه ی سلسله مراتبی به هشت زیر شاخص تبدیل و به صورت دودویی (تطبیقی) در پهنه های چهارگانه ی منتخب کلان شهر کرج (کرج کهن، حصارک، مهرشهر و فردیس) ارزیابی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند که ابعاد اجتماعی مؤثّر در ایمنی بافت های فرسوده ی شهر کرج با ضریب بالای 55/0 % بیشترین اثربخشی را در ناامنی زندگی در بافت های فرسوده این شهر داشته است و در این میان پهنه ی حصارک و کرج کهن با بیشترین اثرپذیری از ابعاد اجتماعی و کالبدی ناامنی، در اولویّت ایمن سازی قرار گرفته اند و پهنه ی فردیس به عنوان جامعه ی ایمن شهر کرج انتخاب شد.
ارزیابی مدل ابر زلزله با برآورد نرخ همبستگی میان رویدادهای زلزله و پیش بینی آنها در ایران برای سه ماهه چهارم 2009
حوزههای تخصصی:
مدل ابر زلزله بر اساس فعالیت های تجربی و تحقیقاتی «ژونگهائو شو» در سال 2004 ارائه شده است و طبق پیش بینی های وی برای سازمان زمین شناسی آمریکا در سال های 2003-1994 این مدل با احتمال بیش از 72 درصد، کارایی خود را ثابت کرده است. این در حالی است که در کشورمان تا کنون ارزیابی علمی و دقیقی از این مدل تجربی ارائه نشده است. هدف اصلی تحقیق حاضر ارزیابی مدل ابر زلزله برای پیش بینی تعداد دفعات رویداد زلزله در طی یک بازه زمانی محدود است. برای این منظور تعداد دفعات رویداد زلزله با بزرگای بیشتر از 2.5 ریشتر در گستره سرزمینی ایران مورد توجه قرار گرفت. برای تشکیل بانک اطلاعاتی از دو مرجع استفاده شد: یکی مجموعه تصاویر ماهواره ای هواشناسی با سری زمانی نیم ساعته برای ماه های اکتبر، نوامبر و دسامبر 2009 که توسط اداره کل هواشناسی استان خراسان رضوی در اختیار قرار گرفت و دیگری بولتن زلزله شناسی و کاتالوگ زمین لرزه های ایران در سه ماهه چهارم سال 2009 که توسط شبکه ملی لرزه نگاری باند پهن ایران زیر نظر پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله تهیه شده است. ابتدا ابرهای زلزله بر روی تصاویر ماهواره ای هواشناسی در بازه زمانی مورد نظر تعیین شدند. تعداد این ابرهای زلزله در نقشه شبکه بندی ایران با ابعاد پیکسلی 2×2 درجه بر پایه مختصات ریاضی WGS و در برنامه GIS ژئورفرنس شدند. در نهایت پس از انطباق تعداد زلزله های به وقوع پیوسته در پیکسل های متناظر، نرخ همبستگی تراکم ابرهای زلزله با تعداد زمین لزره ها، معناداری مطلوبی به میزان 0.837 و R2معادل 0.7 را نشان داد. همچنین یافته های این تحقیق نشان داد که مدل ابر زلزله توانایی پیش بینی 69% از کل زلزله های بزرگتر از 2.5 ریشتر را برای ایران در بازه زمانی مورد تحقیق دارد.
تحلیلی آماری بر یخبندان های ایران زمین
حوزههای تخصصی:
حالات دما، نوع تأثیر آن بر محیط را تعیین می کند. یکی از حالات بسیار مهم، قابل توجه و مؤثر دما، که به عنوان یک مخاطره جوی به شمار می آید، پدیده یخبندان است. یخبندان به لحاظ تاثیر بر فعالیت های اقتصادی و حیاتی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به منظور تحلیل آماری یخبندان در ایران، داده های شبکه ای دمای کمینه روزانه ایران، از پایگاه داده اسفزاری ویرایش نخست بهره برداری شد. این داده ها دارای تفکیک زمانی روزانه از 01/01/1340 تا 11/10/1383 (15992 روز) است. تفکیک مکانی داده ها 1515 کیلومتر ( 7187 یاخته ) است. بدین ترتیب داده های شبکه ای دمای کمینه ایران آرایه ای به ابعاد 7187 15992 و با آرایش گاه جای چیده شد. کلیه تحلیل ها بر روی این آرایه انجام شده است. به منظور تحلیل یخبندان ها و بر اساس آستانه صفر درجه سلسیوس روزهای یخبندان و مشخصات توصیفی، آماری و ترسیمی آن ها از میان سطر ها و ستون های آرایه تولید شده استخراج گردید. برای به کار گیری روش ها و دستیابی به اهداف این تحقیق از نرم افزارهای سورفر و متلب استفاده شد. تحلیل سری زمانی متوسط دما در روزها و یاخته هایی که در آن ها یخبندان رخ داده است، نشان داد که کل روزهایی که یخبندان در آن ها رخ داد 9224روز از 15992 روز بوده است. رفتار نوسانی قوی و روند افزایشی ضعیف و نیز ظهور یک جهش رو به بالا از نیمه دوم دوره آماری از ویژگی های این سری زمانی است. الگوی نوسانی مشابه میانگین دمای یخبندان ها ولی فقدان روند معنی داری بر سری زمانی پهنه های زیر یخبندان حاکم است. کرانه های دریای عمان و بخش هایی از خلیج فارس در استان هرمزگان طی دوره آماری مورد بررسی فاقد یخبندان بوده اند. نواحی مرتفع دارای یخبندان هایی با دمای پایین و نواحی کم ارتفاع یخبندان های با دماهای بالاتر را تجربه می کرده اند؛ اما بررسی های آماری رابطه قوی تری برای عرض جغرافیایی نشان داده است. میانگین تعداد روزهای یخبندان در ایران بین صفر و 145روز قرار دارد. تعداد روزهای یخبندان در ایران با ارتفاعات رابطه قابل توجهی دارد. به منظور بررسی شدت یخبندان از نمایه چندک ها بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که شدت یخبندان ها از دو متغیر مکانی ( ارتفاع و عرض جغرافیایی) تبعیت بیش تری داشته اند.
نقش ساختارهای طبیعی در الگوی استقرار محوطه های پیش از تاریخ دشت تهران با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دشت تهران بیش از123 محوطة باستانی پیش از تاریخ دارد که مطالعة زمین باستان شناسی این محوطه ها موضوع پژوهش حاضر است. این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیل خوشه ای و محاسبة ضریب تغییرات و همچنین با استفاده از نرم افزارهای GIS، SPSSو Excel نحوة توزیع محوطه های باستانی نسبت به متغیرهای طبیعی شامل نوع آب و هوا، شیب، زمین شناسی، فاصله از رودخانه، ژئومورفولوژی، کاربری اراضی و ارتفاع را بررسی کند. پس از تجزیه و تحلیل مشخص شد که نحوة پراکندگی محوطه ها به گونه ای است که در قسمت های پایین محدوده، یعنی نواحی دشتی و کوهپایه ای (خوشة یک و دو)، کمترین ضریب تغییرات متعلق به عامل فاصله از رودخانه است و محوطه ها در فواصل مختلفی از رودخانه مکان گزینی شده اند تا جایی که در فواصل کمتر از 500 متر تا بیش از 4500 متر شاهد وجود استقرارگاه هستیم. همچنین، ضریب تغییرات بالای عامل ژئومورفولوژی (مخروط افکنه) نسبت به دیگر عوامل نشان می دهد الگوی استقرار بیشتر تحت تأثیر مخروط افکنه هاست؛ زیرا هر جا مخروط افکنه ها گسترده شده اند، استقرارگاه ها با تمرکز بر آن ها به صورت شعاعی شکل گرفته اند و هر چه به طرف قسمت های بالاتر و کوهستانی حوضه می رویم، محوطه ها در فواصل نزدیک به رودخانه و به صورت خطی شکل گرفته اند (مثل خوشة پنج) و شیب مناسب عامل ایجاد استقرارگاه در این گونه نواحی است.
بررسی جایگاه فضای سبز با استفاده از ضریب آنتروپی و مدل ویلیامسون در رویکرد توسعه پایدار، نمونه موردی، شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ارتباط انسان با طبیعت گیاهان و فضای سبز از دیرباز، یکی از نیازهای اصلی در فضای زندگی بشر بوده که با گسترش شهرها، زندگی شهرنشینی و فزونی آلایندههای ناشی از فعالیتهای انسانی اهمیت خود را در بعد مادی و معنوی زندگی انسان بیشتر نشان داده است.
در توسعه پایدار شهری توزیع متناسب فضای سبز با توجه به پراکندگی متوازن جمعیت یکی از اصول برقراری عدالت جغرافیایی است.
هدف این پژوهش بررسی جایگاه فضای سبز مناطق شهر شیراز در ارتباط با چگونگی توزیع جمعیت با توجه به رویکرد توسعه پایدار میباشد.
روش تحقیق این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- موردی است که در بررسی عدم تعادل پراکنش جمعیت در سطح مناطق شهر شیراز و ارتباط مستقیم آن با توزیع فضای سبز شهری از ضریب آنتروپی و مدل تبدیل کوییک استفاده گردیده است.
از یافتههای این پژوهش میتوان به مواردی چون عدم توازن فضای سبز شهری در ارتباط با روند نامتعادل جمعیت در سطح مناطق شهر شیراز طی دورههای زمانی (1385-1365) بر اساس شاخص ویلیامسون اشاره کرد.
پهنه بندی پتانسیل خطر وقوع سیلاب در حوضه ی آبریز مردق چای با استفاده از مدل ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیلاب، یکی از پدیده های پیچیده و مخرب طبیعی است که هر ساله خسارت های فراوانی را به دنبال دارد. منطقه ی شمال غرب کشور، به دلیل داشتن اقلیمی نیمه خشک و کوهستانی و درنتیجه تغییرپذیری بالای بارش، ازجمله مناطقی است که در معرض سیلاب های مخرب قرار دارد. منطقه ی مورد مطالعه، حوضه ی آبریز مردق چای (موردو چای) در استان آذربایجان شرقی است. برای انجام این پژوهش از روش های توصیفی، میدانی و تحلیلی استفاده شد. متغیرهای مورد بررسی شامل شیب، شماره ی منحنی (CN)، ارتفاع رواناب، شکل، تراکم زهکشی، سنگ شناسی و پوشش گیاهی حوضه هستند. لایه های اطلاعاتی در نرم افزارهای Arc GIS و ENVI تهیه شد. برای تعیین میزان اثر و وزن دهی به متغیرهای اصلی و طبقه های فرعی هر یک از متغیرها در رابطه با خطر وقوع سیلاب، از مدل ANP در قالب نرم افزار Super Decisions استفاده شد. نتایج نشان می دهد که عامل شیب با میزان 30/0 و ارتفاع رواناب سطح حوضه با میزان 28/0 در رابطه با رخداد سیلاب، از بیشترین میزان اهمیت و عوامل پوشش گیاهی (NDVI) و سنگ شناسی، به ترتیب با رقم 06/0 و 07/0 از کمترین میزان اهمیت برخوردار هستند. کمابیش در 32 درصد از سطح حوضه، خطر وقوع سیلاب بسیار زیاد و زیاد است که بیشتر در قسمت هایی از پایین دست حوضه واقع شده اند. این امر با وجود کاهش شیب، به دلیل برقراری ارتباطات درونی متغیرها و دخالت عواملی مانند شماره ی منحنی (CN) و ارتفاع رواناب بالا، فقر پوشش گیاهی و تراکم زهکشی نسبی بالا است که با توجه به استقرار نقاط سکونتگاهی در این محدوده، انجام اقداماتی برای کاهش خطر وقوع سیلاب در این قسمت از حوضه ضروری است.
شبیه سازی جریان روزانه رودخانه و تحلیل تأثیرات تغییر کاربری بهینه روی آن با استفاده از مدل WetSpa در محیط GIS (مطالعه موردی: حوضه آبریز مرک، استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت آگاهی از وضعیت منابع آب و نزولات جوی در حوضه های آبریز مختلف برای اجرای طرح های آبی از یک سو و وجود نداشتن شبکة مناسبی از ایستگاه های اندازه گیری پارامترهای هواشناسی و آبشناسی از سوی دیگر، اهمیت استفاده از روش های غیرمستقیم برای شبیه سازی جریان و محاسبه حجم رواناب در حوضه های آبریز را بیش از پیش آشکار میسازد. در بین روش های غیرمستقیم، فنون پیشرفته ای نظیر سنجش از دور (RS) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، که امکان اطلاع از شرایط حوضه از جنبه های مختلف و تجزیه و تحلیل سریع تر و دقیق تر این اطلاعات را میسر ساخته اند، جایگاه ویژه ای در مطالعات هیدرولوژیکی و منابع آب یافته اند. این موضوع بر تعداد مدل های فیزیکی توزیعیافتة مکانی در بستر GIS که در آنها اطلاعات مکانی به صورت واحدهای در سطح پیکسل در کنار داده های هیدرولوژی قرار میگیرند و امکان درک و بیان فرایندهای پیچیده و پویا را فراهم میآورند، افزوده است. مدل WetSpa نمونه ای از این مدل های هیدرولوژیکی توزیعیافتة مکانی است که با هدف رسیدن به راهبردهای مدیریت پایدار آبخیز طراحی و ساخته شد. WetSpa براساس شبکه سلولی و در مقیاس حوضه آبریز عمل میکند و در نتیجه عملکرد آن به صورت پیوسته است. در پژوهش حاضر ابتدا جریان روزانة رودخانه حوضه مرک کرمانشاه ـ با مساحت 1380 کیلومترمربع ـ با استفاده از مدل WetSpa در محیط GIS و با شرایط کاربری اراضی فعلی شبیه سازی شده و بعد از کالیبراسیون و اعتبارسنجی مدل به تحلیل تأثیرات تغییرکاربری بر روی جریان ـ به ویژه دبی پیک جریان ـ پرداخته شد. برای این منظور نقشة کاربری بهینه حوضه با استفاده از مدل آمایش سرزمین مخدوم تولید شد و مجدداً جریان رودخانه به وسیله مدل شبیه سازی گردید. نتایج حاصل از به کارگیری مدل WetSpa در حوضه آبریز مرک دقتی معادل 77 درصد را براساس ضریب ناش ـ ساتکلیف (NS) نشان میدهد. همچنین شبیه سازی جریان رودخانه تحت سناوریوی کاربری بهینه نشان داد که هیدروگراف جریان رودخانة با تأخیر به اوج خود میرسد و در مقایسه با هیدروگراف کاربری فعلی دیرتر فروکش میکند. افزون بر اینها، دبی اوج هیدروگراف نیز بعد از تغییر کاربری بهینه پایین تر آمده است.
ژئومورفوتوریسم و قابلیت سنجی ژئومورفوسایت های جاده ای با بهره گیری از روش پری یرا؛ مطالعه موردی؛ آزاد راه قم-کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئومورفوتوریسم یکی از بخش های نوین در علوم زمین مبتنی بر شناخت ژئومورفوسایت ها یا چشم اندازهای ویژه ی ژئومورفولوژی است که با تاکید بر تعیین لندفرم های ویژه و با ارزش گردشگری وارد ادبیات جغرافیایی و گردشگری شده است. این شاخه از گردشگری با ترکیب نمودن مواریث فرهنگی، تاریخی و اکولوژیکی پتانسیل هایی را در راستای برنامه ریزی گردشگری پایدار عرضه می کند. در این نوشتار تلاش شده است با استفاده از روش Pereira و بررسی های میدانی به ارزیابی قابلیت ژئومورفوسایت های جاده ای در بخش هایی از آزادراه قم– کاشان پرداخته شود در این روش با استناد به پیمایش میدانی، از مجموع دو عیار علمی و عیار مکمل، ارزش ژئومورفولوژیک سایت ها شناسایی می شود و ارزش مدیریتی از مجموع عیار محافظت و عیار استفاده بدست می آید و از جمع این دو عیار اصلی امتیاز نهایی ارزش ژئومورفوسایت مشخص می شود. نتایج تحقیق نشان داد از میان سایت های مورد بررسی، بالاترین امتیاز در بخش ژئومورفولوژی (82/7) متعلق به اشکال چین خورده ی ترشیاری و بالاترین امتیاز در بخش مدیریتی (37/7) متعلق به سایت تیغه ها و شیب های واریزه ای متوالی است. با توجه به نتایج بدست آمده، برنامه ریزان می بایست توجه خود را به پایداری ژئومورفوسایت ها معطوف کنند چرا که به دلیل حساسیت بالای آن در تعامل با سیستم های انسانی، نیازمند برنامه ریزی جامعی در راستای مدیریت محیط می باشند.
بررسی عملکرد فرایندهای یخچالی با استفاده از تحلیل آماری قطر سنگ های سرگردان (مطالعه ی موردی: روستای اسلامیه (فراشاه)، شهرستان تفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد با استفاده از روش های کمّی و مدل های آماری به این پرسش پاسخ دهد که آیا فرایندی غیر از فرایندهای یخچالی، این چشم انداز رابه وجود آورده است؟ با توجه به نتایج پژوهش حاضر، وجود اختلاف معنادار بین میانگین قطر ذرّه های زبانه های یخچالی، مؤید تفاوت معنادار در توان هر زبانه است، به گونه ای که نتایج آزمون دانکن زبانه ها را به سه گروه مختلف تقسیم بندی می کند. گروه اول شامل زبانه های 3، 4 و 5، گروه دوم شامل زبانه های 1، 3 و 5 و گروه سوم شامل زبانه های 1 و 2 است. با توجه به اندازه ی میانگین قطر سنگ ها در گروه سوم، می توان نتیجه گرفت نیروی فرایند یخچالی در زبانه های گروه سوم بیشتر از دو گروه دیگر بوده است. همچنین آزمون مقایسه ی میانگین ها، آثار پنج زبانه ی یخچالی موجود در منطقه را در سه گروه قرار می دهد یعنی اینکه بر پنج زبانه ی موجود در منطقه،سه وضعیت حاکم بوده است. از سوی دیگر، عدم وجود اختلاف معنادار بین مقاطع، حاکی از یکنواخت بودن میانگین قطر سنگ هاست؛ یعنی هیچ اختلاف معناداری بین قطر سنگ ها در مقاطع مختلف به فواصل مختلف در طول بلوک ها (زبانه های یخچالی) وجود ندارد. یعنی اینکه هیچ گونه جورشدگی روی سنگ ها اتفاق نیفتاده است که بتواند آرایش تصادفی حاصل از فرایند یخچالی را تغییر دهد. پس با قطعیت می توان اظهار داشت که پس از وقوع فرایند حاصل از ذوب یخ،فرایندی بزرگتر از فرایند یخچالی رخ نداده است. بنابراین فرضیه ی رخ دادن سیلاب های بزرگ بعد از دوره های یخچالی در منطقه ی مورد مطالعه، قطعی نیست.
ارزیابی پهنـه های تحت خطر فرسایش خاک در حوضه سراسکندر چای، دامنه های شرقی کوهستان سهند با استفاده از مدل USLE و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تداوم روند خشکی محیط و مدیریت غیراصولی آن، فرسایش خاک به یکی از مهمترین مسائل دامنههای شرقی سهند تبدیل شده است. در این محدوده و در مقیاس حوضهای، عوامل متعددی در زمینهسازی و تشدید فرسایش خاک دخیل هستند. در محدوده مورد مطالعه - به عنوان یک منطقه نیمهخشک واقع در دامنههای شرقی کوهستان سهند (شمال غرب ایران) - خاک تحت فرسایش شدید آبی قرار گرفته است. آثار این فرسایش در محدوده مورد مطالعه - به عنوان یک محدوده کشاورزی و دامپروی مهم کشور ـ به صورت سطوح آشفته با خندقها و شیارهای متعدد ظاهرشده است. برای بررسی علل و عوامل فرسایش آبی و شناسایی محدودههای تحت خطر فرسایش از مدل USLE استفاده و از تکنیک GIS بهرهگیری شده است. در این مقاله، با استفاده از مدل مذکور که اساس آن بکارگیری پارامترهای توپوگرافی، اربری، بارندگی و نوع خاک است، فرسایش آبی مورد تحلیل قرار گرفته و در نهایت محدودههای تحت خطر، پهنهبندی شده است. نتایج این بررسیها نشان میدهد که در بین عوامل مورد بررسی، طول و شیب دامنه به عنوان عوامل توپوگرافی، نقش اصلی در فرایند فرسایش ایفا میکنند. در محدوده مورد مطالعه، طول دامنه، نوع و الگوی فرسایش را تعیین میکند. در بخشهایی که طول دامنه افزایش افته، خندقهای عمیق تشکیل گردیده و با افزایش میزان سیلت، فرسایش خطی نیز تشدید شده است. نقشه پهنهبندی خطرفرسایش نشان مـیدهد که شیبهای منتهی بـه دشتهای سیلابی از پتانسیل بالایی بـرای تشدید فرسایش آبی برخوردارند.
تحلیل آماری تغییرات زمانی میزان ازون در جو اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازون، قسمت کوچکی از جو زمین است که با توجه به ویژگی حفاظتی آن در برابر اشعه فرابنفش خورشیدی، نقشی اساس در بقا و حیات ایفا میکند. بیشتر میزان ازون (90 درصد کل ازون) در قسمت فوقانی تروپوسفر و در لایه استراتوسفر متمرکز است که به لایه ازون (ازون سپهر) معروف است. میزان ازون در سطح جهانی بین 500-200 دابسون در نوسان است که این مقدار دارای تغییرات زمانی و مکانی است. در این تحقیق با استفاده از اطلاعات ده ساله ایستگاه ازونسنجی اصفهان و به کارگیری روشهای تحلیل آماری مثل تحلیل رگرسیون، تحلیل واریانس و آزمون استیودنت نیومن کولز به تحلیل آماری تغییرات زمانی میزان ازون اصفهان پرداخته شده است. نتایج تحلیلهای آماری حاکی از وجود تغییر در میزان ازون در سریهای زمانی ماهانه، فصلی و سالانه میباشد که در این دوره آماری، این تغییرات در اصفهان با بازه زمانی فصلی تطابق و هماهنگی کاملی دارد، به طوری که میانگین میزان ازون هر 4 فصل دارای اختلاف معنیدار در سطح احتمال 1 درصد با یکدیگر میباشند. این در حالی است که این هماهنگی در مورد ماههای سال مشهود نمیباشد. تمرکز و غلظت فصلی ازون در فصل بهار به حداکثر و در فصل پاییز به حداقل میرسد. تمرکز و غلظت فصلی ازون در بازه ماهانه در ماه مارس (اسفند) به حداکثر و در ماه اکتبر (مهر) به حداقل میرسد. بررسی روند در میانگین سالانه سری زمانی ایستگاه مزبور حاکی از عدم وجود روند در دادهها در سطح احتمال 5 درصد میباشد.
نحوه همگن سازی رادیومتریک در تهیه ارتوفتوموزائیک
حوزههای تخصصی:
ارزیابی مدل های برآورد تبخیر- تعرق پتانسیل و توزیع مکانی سالانه آن در حوضه جنوبی رود ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برآورد دقیق تبخیر ـ تعرق پتانسیل برای بسیاری از مطالعات مربوط به کشاورزی و بیلان آب ضروری است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مدلهای مختلف برآورد تبخیر ـ تعرق پتانسیل سالانه در حوضه جنوبی رود ارس انجام شده است. برای این منظور دادههای ماهانه 6 ایستگاه سینوپتیک شامل میانگین دما، حداقل دما، حداکثر دما، سرعت باد، ساعات آفتابی، متوسط و حداقل رطوبت نسبی در طی دوره آماری 20 سـاله (2005-1986) استفاده شده است. پس از بازسازی دادههای مفقوده و بررسی ایستگاهها از نظر مرجع (خوب آبیاری شده) یا غیرمرجع بودن، مـقادیرتبخیر ـ تعرق پتانسیل با استفاده از 9 فرمول معتبر (فائو- پنمن- مانتیس، بلانی- کریدل، هارگریوزـ سامانی، ماکینگ، تورک، روش استاندارد شده [1]ASCE، کیمبرلی ـ پنمن، پنمن و پریستلی ـ تیلور) در نرمافزار REF-ET محاسبه شد. جهت تعیین بهترین روش برای منطقه مورد مطالعه، مقادیر تبخیرـ تعرق پتانسیل به دست آمده از روشهای محاسباتی فوق، بر استفاده از همبستگی و مجذور میانگین اختلاف مربعات با دادههای تشتک تبخیر مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد بین روش بلانی ـ کریدل و دادههای تشتک تبخیر ضریب همبستگی بالایی وجود دارد و این روش به عنوان بهترین روش برای منطقه مورد مطالعه انتخاب شد. سپس بر اساس روش مذکور و استفاده از روش درونیابی، نقشه هم تبخیر ـ تعرق پتانسیل برای حوضه جنوبی رود ارس ترسیم گردید.