فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲٬۲۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
متغیرهای بیوفیزیکی و بیوشیمیایی پوشش گیاهی، به منزله متغیرهای ورودی، برای مدل های متفاوت چرخه کربن، آب، انرژی و مدل های اقلیمی و کشاورزی دقیق نقش مهمی ایفا می کنند. یکی از مهم ترین متغیرهای مربوط به تاج پوشش گیاه، که کاربردهای فراوانی در مدل سازی های گوناگون خاک و گیاه و اتمسفر دارد، شاخص سطح برگ (LAI) است. روش های گوناگونی برای بازیابی LAI از تصاویر ابرطیفی به کار رفته اند که، از میان آنها، روش های ناپارامتریک غیرخطی یادگیری ماشین بسیار مورد توجه قرار گرفته اند زیرا، در مواجهه با داده های دارای ابعاد زیاد، انعطاف پذیرند. بااین حال، در مطالعات پیشین، به بررسی عملکرد روش های یادگیری ماشین در بازیابی مقادیر LAI در مقادیر حاشیه ای (مقادیر خارج از دامنه نمونه گیری زمینی) و قابلیت این روش ها در تهیه نقشه متغیر توجه چندانی نشده است. در این تحقیق، عملکرد چهار روش پرکاربرد یادگیری ماشین شامل رگرسیون بردار پشتیبان، فرایند گاوسی، شبکه عصبی مصنوعی و جنگل تصادفی در بازیابی LAI از تصویر ابرطیفی ماهواره کریس پروبا بررسی شده است. نتایج نشان داد که، به رغم کارآیی هر چهار روش در بازیابی مقادیر LAI برای دامنه مقادیر اندازه گیری شده زمینی با RMSE بهتر از 0.5 و خطای نسبی کمتر از 10%، روش های فرایند گاوسی و رگرسیون بردار پشتیبان صحت بالاتری در مقایسه با سایر روش ها دارند. باوجوداین، عملکرد روش شبکه عصبی مصنوعی، در تخمین LAIهای دارای مقادیر حاشیه ای، بهتر از دیگر روش هاست و نقشه تهیه شده با این روش و تابع یادگیری GDA تطابق بیشتری با نقشه NDVI و تصویر ابرطیفی منطقه دارد.
طبقه بندی مبتنی بر هدف با استفاده از قطعه بندی هرمی و الگوریتم ژنتیک وزن دار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
68 - 77
حوزههای تخصصی:
اخیرا، یک روش موثر برای طبقه بندی طیفی-مکانی با استفاده از قطعه بندی هرمی (HSEG) رشد یافته از نشانه های انتخاب شده ارائه شده است. هدف این مقاله بهبود این روش برای طبقه بندی تصاویر فراطیفی در مناطق شهری است. ابتدا الگوریتم ژنتیک وزن دار (WG) برای بدست آوردن باندهای بهینه داده های فراطیفی استفاده می شود. الگوریتم HSEG مبتنی بر نشانه سپس بر ویژگی های بدست آمده پیاده سازی می شوند. در ادامه، ویژگی های زمینه ای از تصاویر قطعه بندی شده استخراج می شوند. برای ویژگی های مکانی، ویژگی های مساحت، آنتروپی، شکل، مجاورت و رابطه به عنوان اجزای بالقوه در فضای ویژگی در نظر گرفته شده اند. سرانجام ، با استفاده از هر دو ویژگی طیفی و مکانی، اشیا تصویر توسط یک طبقه بندی کننده مبتنی بر قانون طبقه بندی می شوند. آزمون ها بر روی دو مجموعه داده اعمال شد: Berlin و Quebec City، که دو مجموعه داده شناخته شده و بنچ مارک در تصاویر فراطیفی هستند. ارزیابی نتایج نشان داد که روش پیشنهادی به ترتیب برای این مجموعه داده ها به ترتیب از 16٪ و 9٪ دقت کلی بهتری نسبت به الگوریتم HSEG اولیه به دست می آورد.
بررسی اثر پوشش گیاهی در عملیات پی جویی و اکتشاف کانی های معدنی در داده های ابرطیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات زمین شناسی و کانی شناسی، وجود پوشش گیاهی سالم و خشک در پیکسل های حاوی اطلاعات طیفی اجتناب ناپذیر است. بنابراین، بازیابی اطلاعات در حد زیرپیکسل، مانند برآورد میزان حضور یک کانی در یک پیکسل از تصاویر سنجش از دور ابرطیفی، مسئله ای مهم محسوب می شود. در این پژوهش، روش عمق پیوستار اصلاح شده اثر پوشش گیاهی (VCCD)، برای کاهش اثر پوشش گیاهی سالم و خشک در تخمین میزان کانی های هدف، با استفاده از داده های طیف سنجی، آزمایشگاهی کانی شناسی و تصاویر هایپریون (Hyperion) اصلاح و در منطقه اوغلانسر در شمال غرب ایران مورد صحت سنجی قرار گرفت. تخمین پوشش گیاهی سالم و خشک در سطح پیکسل، به ترتیب، با شاخص SAVI و عمق عارضه جذبی در ۲۱۰۲ نانومتر انجام شد. اصلاح عمق حذف پیوستارشده (CRBD)، با روش VCCD، تا آستانه حداکثری حضور پوشش گیاهی سالم برابر با ۶۰ و برای گیاه خشک در بازه 60-56 و ترکیب گیاه سالم و خشک در بازه ۷6-۷2% امکان پذیر است. تأثیر وجود نویزهای تصادفی و تغییر نوع پوشش گیاهی در عملکرد روش اصلاح شده بررسی شد و نتایج نشان داد که روش VCCD توسعه یافته، در مقایسه با وجود نویزهای تصادفی در طیف ها و تغییر نوع پوشش گیاهی، حساسیت بیشتری ندارد. بعد از اصلاح ضرایب مدل و پس از تأیید کارآیی آن، روش پیشنهادی برای اصلاح CRBD و کاهش اثر پوشش گیاهی، روی تصویر Hyperion، اجرا شد. طبق نتایج، حضور پوشش گیاهی سالم و خشک در کانی های کائولینیت و مسکویت منجر به تخمین کمتر از مقدار واقعی می شود. میزان بهبود در صحت برآورد کانی با اعمال روش VCCD درمورد کانی های کائولینیت و مسکویت، به ترتیب، معادل 0.25 و 0.13 ضریب تعیین و میزان خطا 0.0108 و 0.0125 است.
ارزیابی و مقایسه رضایت عمومی مردم در استان های ایران، به کمک داده های مکانی مردم ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص های متعددی مبتنی بر استفاده از روش های رایج و معمول اخذ داده، ازجمله استفاده از پرسشنامه برای سنجش رضایت عمومی، مطرح شده است. وجود چالش ها و مشکلات متعدد، همچون پرهزینه و زمان بربودن این روش ها، به خصوص در مناطق دارای گستره وسیع جغرافیایی، مانند یک کشور، باعث شده است مقادیر شاخص های مرتبط در این زمینه به روز نباشند. رضایت عمومی مفهومی پویا و چندبُعدی است و در طی زمان، تغییر می کند؛ بنابراین، ضروری است در دوره های زمانی مناسب ارزیابی شود. ازآنجاکه در سال های اخیر رویکرد گسترده ای به سمت کاربرد داده ها ی مکانی مردم ساخت شکل گرفته است، در این تحقیق به کمک داده های شبکه اجتماعی مکان مبنا، با طرح دیدگاهی جدید، اطلاعات و معیارهایی که می توانند منعکس کننده رضایت عمومی باشند استخراج شده و در نهایت، با درنظرگرفتن عدم قطعیت در مفهوم رضایت عمومی و داده های ورودی، از یک سیستم استنتاج گر فازی برای ارزیابی و مقایسه رضایت عمومی در استان های ایران استفاده شده است. شاخص های استخراج شده در این تحقیق نسبت توئیت های دارای تمایل منفی به مثبت، نسبت توئیت های دارای احساس شادی و لذت و نسبت توئیت های شامل احساس ناراحتی و عصبانیت و ترس به کل توئیت ها را دربر می گیرند. نتایج حاصل از روش پیشنهادی منجر به دسته بندی استان های کشور از وضعیت مطلوب تا نامطلوب شد. نتایج این تحقیق وجود پتانسیل داده های مردم ساخت را، در ارزیابی رضایت عمومی، بیشتر در نقش داده مکمل و نه به منزله جایگزین داده های رسمی، نشان داد. روش پیشنهادی در این تحقیق گامی به سوی ارزیابی رضایت عمومی، با استفاده از داده های به اشتراک گذاشته شده مردم در شبکه های اجتماعی مکانی محسوب می شود.
کارایی سامانه اطلاعات جغرافیایی درتهیه نقشه فرسایش و ارائه روش های کنترل فرسایش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه فرسایش خاک به عنوان خطری برای رفاه انسان و حیات او بشمار می آید درمناطقی که فرسایش کنترل نمی شود خاکها به تدریج فرسایش یافته و حاصل خیزی خود را از دست میدهند لذا بررسی موضوع فرسایش ضرورت می یابد. با توجه به مطالعه انجام شده در حوزه آبخیز ماسوله، دو نوع از شدت فرسایش به نام های تیپ 3 یا فرسایش متوسط با مساحت 15/28 کیلومتر مربع، تیپ 4 یا فرسایش زیاد با مساحت 79/13 کیلومترمربع، را دارا می باشد. اشکال غالب فرسایشی در منطقه شامل فرسایش مکانیکی، سطحی، شیاری، آبراهه ای و واریزه ای می باشد. طبق این مطالعه مقدار متوسط فرسایش بر اساس روش Mpsiac در این حوزه 81/4 تن در هکتار در سال، نسبت تحویل رسوب(SDR) 3/74 و مقدار متوسط رسوب در این حوزه 58/3 تن در هکتار در سال می باشد که بیانگر فرسایش و رسوبزائی متوسط در کل حوزه و زیاد در بعضی زیرحوزه ها است. جهت کنترل فرسایش و کاهش رسوب تولیدی این حوزه برنامه های مختلفی شامل برگزاری دوره های آموزشی برای مردم در برخورد با طبیعت، اجرای برنامه های مدیریتی( شامل اعمال سیستم های چرایی، تعادل دام و مرتع، توسعه و گیاهان داروئی)، انجام عملیات بیولوژیک( شامل مرتعکاری به صورت بذرکاری، بذرپاشی، کپه کاری و نهالکاری به صورت غیرمثمر) و اجرای عملیات مکانیکی( شامل احداث بندهای سنگی ملاتی، گابیون، خشکه چین، و...) پیشنهاد گردیده است.
بکارگیری فناوری اینترنت اشیا در برآورد میزان تبخیروتعرق با استفاده از تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبخیر و تعرق یکی از اجزای مهم بیلان انرژی و آب است. کارآمدترین روش محاسبه میزان تبخیر و تعرق واقعی در مقیاس وسیع، استفاده از تصاویر ماهواره ای و سنجش از دور می باشد. اجرای الگوریتم های محاسبه تبخیر و تعرق مانند سبال نیازمند محاسبه تبخیر تعرق مرجع و در نتیجه بدست آوردن مقادیر دما و رطوبت هوا و سرعت باد است. معمولا در محاسبات مربوط به تبخیر و تعرق از اطلاعات بدست آمده از نزدیکترین ایستگاه (های) هواشناسی به منطقه موردمطالعه استفاده می شود که می تواند همراه با خطا باشد. به همین دلیل در این مطالعه، از سنسورهای اینترنت اشیا جهت اندازه گیری دقیق دمای هوا در ارتفاع 2 متری از سطح زمین و همچنین رطوبت هوا و سرعت باد در منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. منطقه مورد مطالعه در این تحقیق، مزارع شرکت کشت و صنعت مغان در استان اردبیل است. در این تحقیق تعداد 23 نود در تعدادی از مزارع شرکت کشت و صنعت مغان نصب و راه اندازی گردید. الگوریتم بیلان انرژی سطح زمین (سبال) جهت محاسبه میزان تبخیروتعرق با تصاویر لندست 8 سال 1394 مورداستفاده قرار است.
ارتقای توان تفکیک مکانی بخار آب ستونی جو، به دست آمده از سنجنده AIRS، برای بهبود دقت بازیابی دمای سطح خاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین پارامترها، در تمامی تعاملات بین سطح و جو، بخار آب ستونی جو است که در بسیاری از مطالعات هواشناسی، محیطی، کاربردهای اکولوژیک و کشاورزی نقش کلیدی دارد. اندازه گیری این پارامتر در ایستگاه های هواشناسی مستلزم استفاده از رادیوسوند است که، علاوه بر نقطه ای و محدودبودن مشاهدات، بسیار پر هزینه است. ازآنجاکه این پارامتر، در مقایسه با سایر پارامترهای جوّی، بیشترین تأثیر را در رادیانس رسیده به سنجنده دارد، سنجش از دور راهکاری جایگزین برای برآورد این پارامتر بسیار مهم جوّی محسوب می شود. یکی از سنجنده هایی که این پارامتر را اندازه گیری می کند AIRS است که توان تفکیک پایین (حدود 40 کیلومتر) آن، در بسیاری از کاربردها، مطلوب نیست. بنابراین، هدف اصلی این تحقیق ارتقای توان تفکیک مکانی بخار آب ستونی این سنجنده، با استفاده از روشی مبتنی بر نسبت گیری باندی و تلفیق آن با داده های سنجنده MODIS است. در ادامه، با توجه به تأثیر مهم این پارامتر در برآورد دمای سطح خاک (LST)، نقش بخار آب ستونی ارتقایافته جوّ در برآورد LST بررسی می شود. به منظور اعتبارسنجی و تعیین دقت برآورد پارامترها، از سری داده های مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که روش پیشنهادی پتانسیل بالایی در ارتقای توان تفکیک مکانی بخار آب ستونی به دست آمده جو ازطریق سنجنده AIRS دارد؛ بدون اینکه کاهش چشمگیری در دقت آن مشاهده شود. همچنین، این نتیجه حاصل شد که بخار آب ستونی ارتقایافته جو ممکن است دقت برآورد LST را افزایش چشمگیری دهد.
بررسی اثر ارتفاع و دما در فرایندهای فنولوژی گیاهان، با استفاده از تجزیه وتحلیل هارمونیک سری زمانی NDVI سنجنده MODIS (مطالعه موردی: شیرکوه استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فنولوژی به مطالعه زمان وقوع رخدادهای تکرارپذیر زندگی گیاهان در رابطه با عوامل زنده و غیرزنده می پردازد. یکی از روش های بررسی تغییرات روند رشد گیاه استفاده از سری های زمانی تصاویر ماهواره ای و روش های سنجش از دور است. هدف از پژوهش حاضر تعیین معنای فیزیکی هریک از مؤلفه های سری فوریه، درمورد انواع پوشش گیاهی و فرایندهای فنولوژی گیاهان، با استفاده از تجزیه سری های زمانی شاخص پوشش گیاهی (NDVI) حاصل از سنجش از دور است. هدف دیگر نیز تعیین روند تغییرات مؤلفه های سری فوریه، در زمینه تغییرات ارتفاع از سطح دریا و درجه حرارت فصل بهار است. بدین منظور، در مطالعه حاضر، از محصول هشت روزه شاخص NDVI سنجنده MODIS، با نام MOD09Q1، با قدرت تفکیک مکانی 250 متر استفاده شد. ابتدا، با استفاده از الگوریتم HANTS و سری های زمانی یک ساله NDVI سنجنده MODIS در سال های 2013، 2014 و 2015، مؤلفه های سری های فوریه یا همان تصاویر دامنه و فاز تولید شد. سپس تغییرات و ارتباط هریک از این مؤلفه ها به نسبت تغییرات ارتفاع و دما، در منطقه شیرکوه استان یزد، بررسی شد. براساس نتایج، با کاهش 1 درجه سانتی گراد در میانگین دمای فصل بهار، که با افزایش ارتفاع از سطح دریا رخ می دهد، تأخیر هفت روزه ای در چرخه های سالیانه و تأخیری پنج روزه در چرخه های شش ماهه سری های زمانی NDVI ایجاد می شود. در چرخه های سالیانه، بیشترین مقدار واریانس با استفاده از گیاهان دارای دوره های رشد سالیانه و در چرخه های شش ماهه، بیشترین مقدار واریانس با استفاده از گیاهان دارای دوره رشد کوتاه و فصلی کنترل می شود. براساس نتایج، الگوریتم HANTS و تحلیل سری های فوریه می تواند، در شناخت تأثیرات عوامل اقلیمی در فرایند های فنولوژی و زمان شروع رشد گیاهان، بسیار کارآمد باشد.
مکان یابی و پهنه بندی سایت های مناسب برای توسعه گردشگری ورزشی در شهرستان شاهرود با رویکرد توسعه پایدار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
52 - 66
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق تلاش گردیده تا مکان های مناسب برای توسعه گردشگری ورزشی در شهرستان شاهرود شناسایی شوند. بدین منظور، از سیستم اطلاعات جغرافیایی و تکنیک رویهم گذاری لایه ها، به عنوان ابزاری مناسب برای ارزیابی سرزمین استفاده گردید. بدین ترتیب پس از تعیین منابع اکولوژیکی منطقه، لایه های اطلاعاتی در مقیاس 1:250000 تهیه و از طریق نرم افزار ArcGIS نسخه 9،2 اقدام به ریهم گذاری گردید. این تحقیق در شش مرحله انجام پذیرفت. پس از تهیه نقشه های شیب، جهت و ارتفاع، از طریق رویهم گذاری آنها نقشه شکل زمین تهیه گردید و در ادامه، با رویهم اندازی لایه های شکل زمین، کاربری اراضی، خاک، پوشش گیاهی و حیات وحش نقشه نهایی واحدهای زیست محیطی بدست آمد. سپس، مدل اکولوژیکی گردشگری متمرکز و گسترده، به منظور مقایسه و تحلیل نهایی مورد استفاده قرار گرفت و در نهایت از مدل ملی برای تعیین انواع کاربری های ورزشی استفاده گردید. با توجه به نتایج، منطقه مطالعاتی از پتانسیل بالایی به منظور توسعه گردشگری به ویژه از نوع گسترده برخوردار است. 8/68٪ از منطقه مطالعاتی در کلاس 1 و 1/19٪ نیز در کلاس 2 از گردشگری متمرکز قرار گرفته اند. همچنین؛ 2/93٪ از منطقه در کلاس 1 و 3/5٪ نیز در کلاس 2 گردشگری گسترده قرار می گیرند. در مجموع، 6/13٪ نیز در کلاس 3 قرار داشته که نشانگر حساسیت اکولوژیکی بالا و عدم بهره مندی از شرایط مناسب به منظور توسعه گردشگری می باشد و در زون حفاظتی قرار می گیرد. در پایان، فعالیت های گردشگری مناسب برای هر زون پیشنهاد گردید.
طراحی ابر امن برای سیستم اطلاعات جغرافیایی: راهکاری برای صنعت توزیع برق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
70-81
حوزههای تخصصی:
محاسبات ابری یک مدل محاسباتی تحت شبکه است که رویکرد نسبتاً جدیدی در ذخیره، پردازش و استفاده از اطلاعات را فراهم نموده است. سیستم اطلاعات جغرافیایی نیز مجموعه ای ساختار یافته از سخت افزار، نرم افزار، و اطلاعات جغرافیایی است که به منظور کسب، ذخیره سازی، به روز رسانی، پردازش، تحلیل و ارایه ی انواع اطلاعات جغرافیایی طراحی و ایجاد شده است. ترکیب محاسبات ابری و سیستم های اطلاعات جغرافیایی باعث بهبود کارایی و کاهش هزینه ها در فرایند پیاده سازی و اجرای این سیستم-های می گردد. صنعت توزیع برق با رویکرد شبکه های هوشمند بیش از پیش نیازمند دسترسی به اطلاعات مکانی در یک بستر ارتباطی فراگیر و امن می باشد. در این مقاله ضمن بررسی ضرورت ایجاد ابر سیستم های اطلاعات جغرافیایی در شرکت های توزیع برق به بیان مزایا و معایب آن پرداخته و یک معماری امن جهت پیاده سازی این راهکار پیشنهاد می گردد. معماری پیشنهاد شده در چهار لایه کاربری، کاربردی، پیکربندی و زیر ساخت، و لایه فیزیکی، و یک صفحه مدیربت طراحی گردیده است. در صفحه مدیریت ماژول های امنیت، فشرده سازی و دسته بندی پیش بینی شده است. با توجه به اهمیت امنیت در ابر GIS برای صنعت توزیع برق، تمرکز بیشتر مقاله بر روی ماژول امنیت و بررسی مؤلفه های مورد نیاز آن می باشد. در انتها معماری پیشنهادی مورد تحلیل قرار گرفته و مزایا و معایب آن نسبت به سایر معماریها ارایه می گردد. وجود صفحه مدیریت همراه با ماژول مستقل امنیت که تمام نیازمندی های یک مرکز عملیات امنیت استاندارد را در نظر گرفته است برتری معماری ارائه شده در این مقاله می باشد.
تأثیر افزایش غلظت گاز دی اکسید کربن بر ذخیره کل آب ایران با استفاده از سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، پدیده تغییر اقلیم و خشکسالی به معضلی جهانی در مناطق خشک و نیمه خشک جهان تب دیل ش ده اس ت. در تحقیق حاضر، تغییرات ماهیانه دی اکسید کربن جو و ذخیره کل آب، در بازه زمانی 2015-2003 در ایران، بررسی شده است. از داده های ترکیب شده با الگوریتم Obsm4MIPs ماهواره GOSAT و سنجنده SCIAMACHY، برای به دست آوردن روند تغییرات غلظت گاز دی اکسید کربن، و داده های ماهواره GRACE، برای تغییرات ذخیره کل آب در بازه زمانی 2003 تا 2015، استفاده شده است. نتایج همبستگی کانونی رابطه ای قدرتمند را، بین غلظت دی اکسید کربن با تغییرات ذخیره کل آب، نشان می دهد. به منظور مدل سازی رابطه بین تغییرات ذخیره کل آب با دی اکسید کربن، میزان تخلیه و مصرف آب های زیرزمینی از مدل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج حاصل از مدل رگرسیون بین تغییرات اشاره شده نشان دهنده این است که دی اکسید کربن، با 91/0R 2 =، بیشترین رابطه را با تغییرات ذخیره کل آب در مدل دارد. شایان ذکر است که شناسایی این روابط، در مقیاس کلان، ملموس است و در مقیاس محلی شیوه های مدیریتی در تغییرات منابع آب، به ویژه آب های زیرزمینی، تأثیر بیشتری دارد.
ارائه روشی نوین جهت برآورد ارتفاع جنگل با استفاده از داده های تداخل-سنجی پلاریمتریک راداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایش زمین و زیست کره آن در هر مقیاسی جهت نیل به یک توسعه پایدار لازم و ضروری است. ازاین رو، جنگل ها، به عنوان یک منبع طبیعی ارزشمند، نقش مهمی در کنترل تغییرات آب وهوایی و چرخه کربن دارند. به همین دلیل، زیست توده و به تبع آن ارتفاع جنگل جزء اطلاعات کلیدی جهت پایش جنگل و زمین زیر آن به شمار می آیند. در مطالعات بسیاری نشان داده شده است که سامانه تصویربرداری رادار با روزنه مجازی (SAR) می توانند کمک شایانی به این هدف نمایند. در این راستا، تکنیک جدیدی که تداخل سنجی پلاریمتریک SAR (PolInSAR) نامیده می شود، ابزاری مناسب و در دسترس جهت برآورد ارتفاع جنگل می باشد، چراکه به موقعیت و توزیع قائم اجزای ساختاری جنگل حساس است. بر این اساس، از یک نقطه نظر، روش های به کار برده شده در این حوزه را می توان به دو دسته تقسیم کرد: الف) بر اساس مدل معکوس گیری حجم تصادفی بر زمین (RVoG)، و ب) بر اساس تکنیک های تجزیه مدل مبنای داده های PolInSAR. در این تحقیق، جهت بهبود برآورد ارتفاع جنگل روشی نوین بر اساس ترکیب دو دسته روش اشاره شده پیشنهاد شده است. عملکرد و کارآمدی روش پیشنهادی توسط دو مجموعه داده شبیه سازی شده از نرم افزار PolSARProSim در باندهای L و P اثبات شد. به طوری که در باند L و در روش های تفاضلی مدل رقومی ارتفاعی (DEM)، دامنه کوهرنسی و ترکیبی (فاز و کوهرنسی) به ترتیب 69/0 متر، 84/1 متر و 38/3 متر بهبود در برآورد ارتفاع حاصل شد. همچنین در باند P و بالاخص در روش های تفاضلی DEM و دامنه کوهرنسی به ترتیب با 53/1 متر و 74/2 متر بهبود حاصل شد.
کاربست مدل مکانی سایت های اداری با استفاده از GISبا مدل تلفیقی تصمیم گیری چند شاخصه AHP - PROMETHEE مطالعه موردی: سایت اداری شهرستان باخرز (استان خراسان رضوی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
20 - 37
حوزههای تخصصی:
بر اساس قوانین کشوری لزوم ساماندهی ساختمان های اداری در شهرستان های تازه تأسیس به صورت سایت های اداری مطرح می باشد و افزایش فواید بهره برداری از این مجتمع ها در گرو انتخاب مکان مناسب آنها است. مکان یابی مناسب زمین به دلیل ماهیت چند وجهی فرآیندی بسیار پیچیده است. بنابراین شناسایی متغیرها و تلفیق آنها در قالب یک مدل کاربردی جامع نگر و تدوین یک دستورالعمل کاربردی ضروری است. به منظور دستیابی به هدف اصلی پژوهش، ابتدا به تدوین و تدقیق معیارهای مؤثر در مکان یابی کاربری های شهری و به صورت مشخص سایت های اداری، که موجب تسهیل و انتخاب بهینه می گردد، اقدام شده است. از آنجایی که در فرآیند مکان گزینی بهینه با توجه به تعدد متغیرها و شاخصهای مؤثر، نیازمند استفاده از تکنیک ها و مدل های تصمیم گیری چند شاخصه می باشیم در این پژوهش از روش رتبه بندی ترجیحی برای غنی سازی ارزیابی ها (Promethee) استفاده شده است. مدل مذکور به جهت قابلیت های تعریف شده در آن بر اساس روش های ریاضی فازی و سادگی آن در چند سال گذشته کاربرد زیادی داشته و با توجه به توابع 6 گانه با قابلیت تعریف ارجحیت کامل، ارجحیت نسبی و بی تفاوتی، با موضوعات شهرسازی و به طور مشخص موضوع مکان یابی تطابق بسیار بالایی دارد. از آنجایی که متغیرهای اصلی و فرعی پژوهش می بایست به صورت وزن دار و با ضرایب اهمیت مشخص، وارد مدل شوند. با انتخاب گروه نخبگان و انجام مقایسه زوجی (بخشی از مدل AHP) ضرایب مربوطه تعیین گردیدند. در فرآیند انجام پژوهش و به منظور شناسایی گزینه های دارای ملزومات اولیه قرارگیری سایت های اداری در شهر باخرز از تکنیک تلفیق لایه ها در نرم افزار GIS نیز استفاده شده است. موقعیت های شناسایی شده شامل هشت موقعیت در شهر مذکور بوده است که با استفاده از مدل تصمیم گیری چند شاخصه Promethee رتبه بندی شده و موقعیت های بهینه جهت استقرار سایت اداری در شهر معرفی گردیده است.
بررسی عملکرد الگوریتم های تخمین غلظت گاز گلخانه ای CO2، براساس داده های ماهواره گوست (GOSAT) و ایستگاه های زمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش سطح غلظت گازهای گلخانه ای و به تبع آن، گرم شدن کره زمین و تغییرات آب وهوایی یکی از مهم ترین چالش های قرن بیست ویکم شناخته شده است. این پژوهش عملکرد الگوریتم های موجود در بازیابی غلظت گازهای گلخانه ای دی اکسید کربن را، براساس داده های مشاهداتی ماهواره نظارت بر گازهای گلخانه ای گوست (GOSAT)، در مقایسه با داده های مرجع به دست آمده از شبکه سطحی (TCCON)، در هشت سایت منتخب در دوره زمانی 2015-2011 بررسی می کند. الگوریتم های مورد ارزیابی عبارت اند از الگوریتم NIES، ACOS و RemoTeC (SRFP). این الگوریتم ها بر بازیابی فراوانی ستونی از گازهای مورد نظر متمرکز شده اند تا از مقادیر مولکولی هوای خشک اتم دی اکسید کربن (XCO2) بهره بگیرند. برای ارزیابی محصولات هر الگوریتم با مقدار معادل مشاهداتی زمینی آن، از شاخص های آماری اریبی (Bias)، جذر میانگین مربع خطاها (RMSE)، خطای مطلق (MAE)، انحراف معیار (SD) و ضریب همبستگی پی یرسون (CR) در هر ایستگاه استفاده شده است. نتایج بررسی مقادیر داده شده نشان می دهد که، در بیشتر ایستگاه های زمینی مورد نظر، به ترتیب الگوریتم های NIES، ACOS، RemoTeC (SRFP) دارای کمترین خطای RMSE، MAE، و کمترین خطای اریبی بوده اند. همچنین، کمترین مقادیر همبستگی (بین هر الگوریتم و شبکه سطحی) متعلق به الگوریتم (SRFP) و بیشترین مقادیر آن، درمورد بیشتر ایستگاه ها، متعلق به الگوریتم NIES در یک میانگین پنج ساله (2015-2011) است.
کالیبراسیون دمای سطح زمین به منظور برآورد دقیق دمای هوای نزدیک به سطح زمین، با استفاده از مدل های ریاضی و مشاهدات ایستگاه های هواشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دمای سطح زمین پارامتری بسیار مهم و کلیدی در بررسی های زیست محیطی، تغییرات آب وهوایی، رطوبت خاک، درصد تبخیر و تعرق و جزایر گرمایی شهری شمرده می شود. هدف از پژوهش حاضر محاسبه دمای سطح زمین، با استفاده از تصاویر ماهواره لندست 8 و کالیبراسیون آن، با استفاده از مدل های ریاضی غیرخطی است. در این پژوهش، به منظور محاسبه دمای سطح زمین، از الگوریتم پنجره مجزا استفاده شده است. در ادامه، از کالیبراسیون دمای حاصل از این الگوریتم به کمک توابع ریاضی رشنال، دمای نزدیک سطح زمین به دست آمده است. الگوریتم پنجره مجزا، برای برآورد دمای سطح زمین، از رادیانس طیفی و گسیل مندی سطح زمین استفاده می کند. به منظور تخمین رادیانس طیفی، از باندهای حرارتی سنجندهTIRS ماهواره لندست 8 استفاده شده است. گسیل مندی سطح زمین نیز، به کمک شاخص کسر گیاهی و شاخص پوشش گیاهی (NDVI)، برای باندهای حرارتی سنجنده TIRS محاسبه شده است. همچنین، در این پژوهش، با کمک سری زمانی دمای هوای ایستگاه های هواشناسی، دمای حاصل از مدل پنجره مجزا با استفاده از توابع رشنال کالیبره شد تا دمای هوای نزدیک سطح زمین با دقت بالایی برآورد شود. نتایج مدل پیشنهادی نشان می دهد که کالیبراسیون دمای منتج از مدل پنجره مجزا، با استفاده از توابع رشنال، باعث کاهش میزان خطای RMSE در دو مرحله کالیبراسیون از 13.464 درجه سانتی گراد، به ترتیب، به 13.169 درجه سانتی گراد و در نهایت، به 0.668 درجه سانتی گراد شده است. با توجه به نتایج و بررسی ها، می توان گفت که درجه و تعداد ترم های موجود در معادلات رشنال در نتایج کالیبراسیون تأثیر بسیاری دارند و انتخاب بهترین مدل می تواند دقت این توابع را افزایش دهد.
مکان یابی سایت های مناسب بر پایه GIS با پوشش حداکثری برای توسعه شعب بانک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
64 - 76
حوزههای تخصصی:
انتخاب مکان برای مکان یابی شرکت ها تصمیم بسیار مهمی است انتخاب نامناسب مکان ممکن است منجر به هزینه های بیش از حد حمل و نقل ، از دست دادن نیروی کار واجد شرایط ، مزیت رقابتی یا شرایط مشابه شود. این مقاله پیشنهاد یکپارچگی بین مدل MCDM ارائه شده توسط ANP با GIS برای پیشنهاد بهترین مکان برای ساخت یک شعبه جدید بانک و سپس استفاده از حداکثر مشکل محل پوشش برای انتخاب شعب که حداکثر تقاضا ممکن است در یک زمان از پیش تعیین شده سفر باشد.. موقعیت شعبه بانک یکی از مهمترین موضوعات استراتژیک در بازار رقابت است. در این مقاله ، یک مدل مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) برای مکان یابی سایت های مناسب برای ایجاد شاخه های جدید ارائه شده است ، و سپس از مسئله مکان حداکثر پوشش (MCLP) برای انتخاب شاخه ها استفاده می شود به طوری که حداکثر تقاضا در داخل زمان سفر هدف مشخص شده است. این مدل برای بانک مهر اقتصاد در شهر اراک ، ایران اجرا شد. برای تحقیقات آتی ، مطالعه بازسازی شعب بانک توصیه می شود. علاوه بر این ، استفاده از این مدل بر روی مشکلات پیچیده تر ، زمینه چالش برانگیزی برای مطالعات آینده است.
تاثیر روند رشد و توسعه شهری بر ساختار شبکه اکولوژیک با رویکرد تاب آوری و سیمای سرزمین (مورد مطالعه شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش روزافزون جمعیت در شهرها، توسعه شهری امری اجتناب ناپذیر است. شهر متشکل از سیستم های باز و زنده و تلفیقی از سیستم های اجتماعی- اکولوژیکی است که روند شتاب زده توسعه شهری موجب تغییر کاربری زمین و در نتیجه آسیب رسیدن به ساختار، عملکرد و فرایندهای اکولوژیکی می گردد. در این میان بهره گیری از دانش اکولوژی با رویکرد سیمای سرزمین و تاب آوری می تواند به تحلیل وضعیت موجود و یافتن راه حل های بهینه کمک نماید . تاب آوری در الگوی ساختار طبیعی شبکه اکولوژیک به میزان وسعت و پیوستگی لکه های سبز بستگی دارد. به همین دلیل برای رسیدن به هدف اصلی این پژوهش که ارزیابی ساختار شبکه اکولوژیک در روند توسعه شهری با رویکرد تاب آوری است، به بررسی روند تغییر پوشش گیاهی در فواصل سال های 1982 تا 2015 در شهر همدان پرداخته شد. در این مطالعه چارچوب مفهومی برگرفته از دانش اکولوژی، نظریات تاب آوری و با استفاده از تصاویر ماهواره ای و تکنیک های سامانه اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور( GIS و RS ) شکل گرفت، تا بتوان مناطق حساس زیستی نسبت به تغییرات و ساخت و سازهای شهری در برنامه ریزی های آتی توسعه شهر را مشخص و مانع از آسیب رسیدن به اکوسیستم طبیعی شهر و حفظ و ارتقاء منابع زیستی باقیمانده در این سرزمین شود. تصاویر ماهواره ای در سال های 1982، 2000 و 2015 با استفاده از نرم افزارهای ArcMap, ENVI در پنج طبقه کاربری اراضی باز، زمین ساخته شده، راه های ارتباطی، پوشش گیاهی و منابع آبی به روش نظارت شده بیشترین شباهت کلاس بندی شدند. پس از تحلیل این نقشه ها به منظور یافتن نوع تغییرات در کاربری اراضی، با استفاده از نرم افزار TerrSetنقشه ها مورد پردازش و تحلیل قرار گرفت و سه نوع متریک سیمای سرزمین شامل ایجاد شدگی، سست شدگی و جدا شدگی در بین این سال ها بررسی شد. نتایج نشان می دهد پوشش گیاهی منطقه از 2/2820 هکتار در سال 1982 به 2/1304 هکتار در سال 2015 تقلیل یافته و در مقابل اراضی ساخته شده و راه های ارتباطی نیز از 4/606 هکتار در سال 1982 به 2/4274 هکتار در سال 2015 افزایش یافته است که این میزان تغییرات نشان از رشد و گسترش بالای شهری و کاهش، خرددانگی و انقطاع سطح پوشش گیاهی و در نهایت افول در تاب آوری شبکه اکولوژی شهر دارد. در پایان تحقیق راهبردهایی به منظور ترمیم آسیب های وارده به شبکه طبیعی اکولوژیک شهر همدان و توسعه آن ارائه شد.
ارائه روشی تلفیقی مبتنی بر الگوریتم های طبقه بندی پارامتریک و غیر پارامتریک به منظور جداسازی پوشش های کاربری مختلف در جنگل های هیرکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهیه نقشه های کاربری اراضی با دقت بالا همواره یکی از اهداف مهم محققین در زمینه مدیریت اراضی بوده است. هدف از این پژوهش ارائه روش نوینی جهت تهیه نقشه های کاریری اراضی با استفاده از پردازش تصاویر ماهواره ای بوده است. به همین منظور از تصاویر ماهواره لندست 8 به عنوان تصویر پایه و نقشه مدل رقومی ارتفاعی، داده های حاصل از تجزیه به مولفه های اصلی و شاخص های طیفی جهت استخراج نقشه کاربری اراضی در منطقه مطالعاتی استفاده گردید. پس از پیش پردازش ها و آماده سازی داده های مورد نیاز، اقدام به تهیه نمونه های آموزشی گردید. در این پژوهش نمونه های آموزشی در دو بخش به کار گرفته شدند؛ در بخش اول از آنها به عنوان ورودی جهت طبقه بندی تصویر با الگوریتم های نظارت شده حداکثر احتمال و ماشین بردار پشتیبان استفاده گردید. در بخش دوم جهت طبقه بندی با روش درخت تصمیم گیری، از این نمونه ها جهت تعیین محدوده بازتاب طیفی هر کاربری در طیف امواج الکترومغناطیس (باندهای تصویر، PCA، شاخص های طیفی و DEM) استفاده گردید. سپس با استفاده از این داده ها و شروط دودویی درخت تصمیم گیری، هر کاربری مشخص گردید و نقشه کاربری آن استخراج گردید. پس از تهیه نقشه های ذکر شده، به منظور تلفیق نتایج طبقه بندی و حصول دقت بالاتر، از روش حداکثر رای گیری به منظور تهیه نقشه تلفیقی جدید کاربری اراضی منطقه استفاده گردید. به منظور ارزیابی دقت نقشه های تولیدی از پارامترهای آماری منتج از ماتریس ابهام شامل دقت کلی، ضریب کاپا، صحت کاربر و صحت تولیدکننده استفاده گردید. بر اساس نتایج حاصله، روش تلفیقی با دقت کلی 37/93 درصد و ضریب کاپا 91/0 دارای بیشترین دقت بوده است. دقت کلی نقشه کاربری روش درخت تصمیم گیری، ماشین بردار پشتیبان و حداکثر احتمال نیز به ترتیب 61/89، 01/88 و 6/87 درصد بوده اند. با توجه به اینکه در طبیعت پوشش/کاربری خالص به ندرت مشاهده می گردد و بیشتر پوشش/کاربری ها به صورت ترکیبی وجود دارند، لذا بهتر است از روش های نوینی که همه ابعاد پدیده ها را پوشش می دهند استفاده گردد. در این پژوهش اطلاعات حاصل از طبقه بندی نظارت شده و همچنین اطلاعات حاصل از روش منطقی درخت تصمیم گیری با یکدیگر تلفیق شده و نتایج حاصله به خوبی بیانگر بهبود دقت نهایی طبقه بندی بودند.
ارائه الگویی برای مکانیابی امحاء پسماند شهری (مطالعه موردی: شهر رینه لاریجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
75 - 89
حوزههای تخصصی:
در اجتماعات کنونی اداره نمودن مواد زائد جامد یکی از عمده ترین نگرانی های انسان است. افزایش حجم زباله ها و تنوع و گوناگونی زباله ها بر پیچیدگی چگونگی جمع آوری و دفع زباله ها افزوده است. دفع زباله ها اگر به صورت صحیح و بهداشتی انجام نشود باعث آلودگی آب، خاک و هوا و ... خواهد شد. طبق گزارشات شهرداری شهر رینه، جمعیت ثابت شهر رینه طبق آخرین سرشماری که در سال 1395 انجام شده است، 982 نفر است که این میزان جمعیت در 4 ماه از سال به حدود 3000 تا 4000 نفر می رسد و به طور میانگین میزان زباله ی تولیدی شهر رینه 3 تا 3.5 تن در روز است. در شهر رینه به منظور نابودی زباله های جامد شهری، از روش دفن و سوزاندن استفاده می شود، بنابراین انتخاب امحا مناسب به منظور دفن بهداشتی زباله ها از اهمیت زیادی برخوردار است. در پژوهش حاضر سعی شده است تا با در نظر گرفتن فاکتورهای مختلف اکولوژیک بهترین محل به منظور دفن بهداشتی زباله ها مشخص گردد تا کمترین آسیب به محیط زندگی وارد گردد. بدین منظور با استفاده از انجام تحلیل های محلی در محیط ArcGIS، محل دفن پسماندهای شهری مشخص گردید. برای این منظور داده های رقومی مورد نیاز جمع آوری گردید و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی AHP، معیارها ارزش گذاری شدند و سپس به محیط ArcGIS برده شدند و محل دفن بهداشتی پسماندهای شهری مشخص گردید.
تفسیر هندسی گسل ها و شکستگی های سطحی میدان نفتی سیاه مکان (فرو افتادگی دزفول، جنوب غرب ایران) با تکنیک های سنجش از دور حرارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، علم سنجش از دور به طور گسترده ای در علوم مرتبط با زمین به کار می رود. یکی از این شاخه ها شناسایی، تحقیق و تفسیر ساختارهای سطح زمین است. مطالعه سیستم های شکستگی ، شناخت هندسه و نحوه گسترش مکانی آن ها، می تواند به توسعه میادین نفتی، کمک قابل توجهی کند. در این تحقیق، با استفاده از داده های ماهواره ای Landsat 8، الگوریتم STA و تکنیک های پردازش سنجش از دور، تجزیه و تحلیل هندسی ساختارهای سطحی میدان نفتی سیاه مکان مورد بررسی قرار گرفته است. سپس، دمای سطح زمین(LST)، با روش دفتر علوم لندست برای محدوده میدان نفتی محاسبه شده، در نهایت به بررسی ارتباط توزیع شکستگی های سطحی با الگوی توزیع دمای سطحی محدوده مطالعاتی پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که شکستگی های موازی سطح محوری (SA) و برشی (SO1) که به ترتیب، دارای روند N-S و NW-SE هستند، بیشترین فراوانی را دارند. براساس نقشه چگالی ، تراکم خطواره ها در نواحی میانی، متمایل به جنوب شرقی میدان، دارای بیشترین مقدار است. از آنجایی که منابع زیرزمینی در امتداد خطواره های تکتونیکی نزدیک سطح قرار دارند، این ساختار ها در تصاویر ماهواره ای خنک تر و تاریک تر از مناطق اطراف دیده می شوند. خطواره های ساختاری با نقشه دمای سطحی، انطباق نشان می دهد؛ به طوری که خطواره ها، اغلب در مناطق با دمای سطحی متوسط و متوسط به پایین قرار گرفته اند. از این رو، دماهای کمتر با محدوده های دارای تراکم شکستگی بالا مطابقت نشان می دهند.