فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
143 - 159
حوزههای تخصصی:
هرگاه مقصدها و پروژه های تفریحی عظیم صنعت گردشگری، در سطح بین المللی جهت افزایش جذب گردشگران، سرمایه گذاری های کلان، توسعه اقتصادی و شهری خود با یکدیگر در حال رقابت تنگاتنگ هستند، مفهوم برند سازی شهری در عرصه گردشگری مطرح می گردد. این مفهوم، امکان ایجاد تصویر و ادراک مؤثر در ذهن گردشگران نسبت به ویژگی های منحصربه فرد و متمایز نسبت به هر مقصد را فراهم می کند و این ایجاد تمایز به وسیله برند سازی، به منظور ترغیب گردشگر برای پرداخت هزینه بیشتر در آن منطقه و افزایش استاندارد زندگی شهری، اعمال می شود. در بین شهرها و مناطق مختلف کشور ایران، شهر یزد، به عنوان یک تمدن شهری دیرینه که به ثبت سازمان جهانی یونسکو رسیده است، درزمینه برند شهری در سطح کشور و جهان به حد کافی موفق نبوده است و در تبدیل و توسعه ظرفیت های بالقوه خود به عنوان یک مقصد بالفعل دارای هویت برند متمایز، اهمال نموده است؛ بنابراین هدف عمده پژوهش حاضر، بررسی ظرفیت تبدیل شهر یزد به یک برند شهری درزمینه گردشگری؛ با رویکرد مبتنی بر هویت و با استفاده از عناصر نمادین برند (نماد، شعار و برند سازی) و مؤلفه های گردشگری شهری (فرهنگ، هویت و تصویر مقصد) می باشد. پژوهش حاضر با توجه به هدف، از نوع کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها، از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی گردشگران داخلی ورودی به شهر یزد در پاییز 1398 بودند که با روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس، 265 نفر به عنوان نمونه پژوهش (137 نفر مرد و 128 نفر زن) انتخاب شدند. پس از محاسبه روایی و پایایی ابزارها، داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی میانگین، انحراف استاندارد و ضریب همبستگی پیرسون و نیز مدل معادلات ساختاری و رگرسیون چندگانه برای تأیید روابط فرضی تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان داد که فرهنگ مقصد و تصویر مقصد پیش بینی کننده معنادار هرکدام از عناصر برند شامل (نماد، شعار و برند سازی) هستند اما هویت مقصد (با ضریب رگرسیون منفی)، پیش بینی کننده معنادار هیچ یک از عناصر برند (نماد، شعار و برند سازی) نیست. همچنین در مدل نهایی، مؤلفه های گردشگری شهری، بر عناصر برند اثر مستقیم و معنادار دارند.
ارزیابی توسعه پایدار شهری با تأکید بر شاخص های توسعه میان افزای شهری (مطالعه موردی: مناطق هشت گانه شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1319 - 1337
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت شهری و افزایش مهاجرت به کلان شهرها از یک سو و فقدان برنامه ریزی های کارآمد، از سوی دیگر، علاوه بر افزایش دامنه ساخت و سازها در نقاط پیرامونی شهرها، استفاده بی رویه و ناصحیح از منابع و تخریب اراضی کشاورزی را در پی داشته است. توسعه میان افزا یکی از رویکردهای اصلی در مقابله با پدیده پراکنش و رشد افقی شهرهاست. یکی از اصلی ترین حوزه هایی که در توسعه میان افزای شهر به آن توجه می شود زمین های بایر و بلااستفاده در محدوده شهر است. توجه به ظرفیت بالای زمین های بایر در شهر می تواند راه ما را در رسیدن به شهری پایدار هموار کند. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی شاخص های توسعه پایدار شهری با تأکید بر شاخص های توسعه میان افزای شهری در شهر اهواز در قالب سه بُعد اجتماعی، کالبدی، و فضایی از طریق بررسی 33 شاخص است. روش تحقیق در این مطالعه روش توصیفی- تحلیلی است.همچنین، برایدست یابی به این هدف از ضریب آنتروپی شانون، مدل TOPSIS، و تحلیل خوشه ای استفاده شده است. اطلاعات لازمه از طریق مطالعات کتابخانه ای و با استفاده از آمار نامه سال 1395 شهر اهواز به دست آمده است. نتایج حاصل از مدل تاپسیس نشان داد، به لحاظ ظرفیت توسعه میان افزا، با استفاده از شاخص های منتخب به ترتیب مناطق 5 (589/0) و 1 (416/0) دارای بالاترین ضریب و بیشترین ظرفیت توسعه میان افزای شهری را دارا می باشند. مناطق 2 (024/0) و 7 (145/0) دارای کمترین ظرفیت توسعه میان افزای شهری در شهر اهواز را دارا می باشند. همچنین، مناطق 4 (923/0) و 6 (759/0) به لحاظ وضعیت توسعه پایدار شهری به ترتیب دارای بالاترین ضریب برخورداری اند و مناطق 5 (022/0) و 2 (177/0) نیز دارای کمترین ضریب برخورداری اند. نتایج بررسی وضعیت میزان برخورداری مناطق هشت گانه شهر اهواز به لحاظ شاخص های منتخب توسعه پایدار شهری متفاوت است؛ به طوری که از لحاظ برخورداری از شاخص اجتماعی منطقه4، شاخص خدمات شهری منطقه 1، و شاخص کالبدی منطقه 4 دارای بیشترین میزان برخورداری اند و از نظر میزان عدم برخورداری (محرومیت) از لحاظ شاخص اجتماعی منطقه 5، شاخص کالبدی منطقه7، و از نظر شاخص خدمات شهری منطقه8 به عنوان محروم ترین مناطق از لحاظ برخورداری از شاخص های منتخب توسعه پایدار شهری مشخص شدند.
تحلیل وضعیت امنیت غذایی و ضایعات مواد غذایی در خانوار های روستایی در شرایط خشکسالی (مورد: شهرستان خرامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای دهه های متمادی، برنامه های مختلفی به منظور ایجاد امنیت غذایی طرح ریزی و اجراشده است، اما شمار افرادی که از ناامنی غذایی رنج می برند رو به افزایش است. این وضعیت در مناطق روستایی کشور های درحال توسعه بیشتر است. افزایش بحران های اقلیمی همچون خشکسالی و کاهش شدید منابع آب نیز دستیابی به امنیت غذایی را دشوارتر ساخته است. بنابراین، واکاوی میزان امنیت غذایی خانوار های روستایی در شرایط خشکسالی ضروری می باشد. از سوی دیگر، برآورد ها نشان می دهند که میزان ضایعات مواد غذایی در حدود یک سوم است و نیمی از این ضایعات در سطح خانوار تولید می شود. باوجوداین، اطلاعات چندانی در خصوص رفتار مدیریت ضایعات غذایی خانوار در شرایط خشکسالی وجود ندارد. این در حالی است که شناخت رفتار مدیریت ضایعات مواد غذایی خانوار و عوامل تعیین کننده آن از حیاتی است. داده های موردنیاز این پژوهش پیمایشی از طریق نمونه گیری طبقه ای تصادفی چندمرحله ای گردآوری شد. در این راستا، نسبت به انجام مصاحبه حضوری با 219 خانوار روستایی شهرستان خرامه از توابع استان فارس اقدام شد. یافته های پژوهش نشان داد که 4/75 درصد از خانوار های روستایی، در طول دوره خشکسالی ناامنی غذایی را تجربه نموده بودند. تحلیل رگرسیون نشانگر آن است که میزان آب کشاورزی، درآمد، قیمت غذا، تولیدات کشاورزی، نرخ اشتغال و دارایی های سرمایه ای از سازه های مهم تعیین کننده امنیت غذایی خانوار روستایی بودند. از سوی دیگر، بروز خشکسالی نقش مهمی در شکل گیری رفتار مدیریت ضایعات غذایی خانوار داشت. به نحوی که میزان تولید ضایعات غذایی خانوار های دارای ناامنی غذایی با گرسنگی متوسط و شدید کمتر از سایر خانوار ها بود. علاوه بر کم آبی، میزان دانش و آگاهی، نگرش، دسترسی به غذای ادراک شده، کیفیت غذای ادراک شده، میزان درآمد و قیمت غذا نیز در تبیین رفتار مدیریت ضایعات غذایی خانوار تأثیرگذار بودند. بر مبنای یافته های پژوهش، توصیه هایی برای ایجاد امنیت غذایی و کاهش ضایعات غذا در شرایط خشکسالی ارائه شده است .
The Role of Non-Governmental Organizations (NGOs) in Women’s Empowerment and Environmental Protection in the Rural Areas (Case Study: Rural Areas of County Roshtkhar)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose-Local non-governmental organizations (NGOs) being regarded as the clear representation of the participation of people, pave the way for fulfilling the objectives of sustainable development. The main goal of this study is to investigate the circumstances and consequences of local NGOs in empowering rural women in protecting the environment of Roshtkhar County (One of the southern Counties of Khorasan Razavi province). Design/methodology/approach- The data needed for this study have been obtained through semi-structured interviews with a purposive sample of the founding boards and active members of NGOs (n =27). Findings-The results of the current study that utilized the conventional coding process indicating that in the villages studied, NGOs protect and improve the environmental performance and lead to the economic empowerment of the rural women. Research limitations / implications- Similar to other rural research, this research has encountered some general problems that have plagued other rural research in the country. Statistical problems and lack of cooperation and justification of Governmental organizations Originality/value- As the results of most studies show, despite some difficulties and difficulties for the growth and development of such institutions in the country, most of them have an important role in women's empowerment. Although very little research has been done in the country, no research has been done in the study area.
برنامه ریزی توسعه منطقه ای بر پایه روش آینده پژوهی تحلیل اثرات متقاطع و سناریو نویسی سایب (مطالعه موردی: استان کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر برنامه ریزی توسعه منطقه ای استان کهگیلویه و بویراحمد بر پایهروش آینده پژوهی تحلیل اثرهایمتقاطع و سناریونویسی سایب است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آینده پژوهیMicmac و سناریونویسی Scenario Wizard مبتنی بر روش طوفان فکری و انگیزش ذهنی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد نُه پیشران کلیدی ازجمله سرمایه گذاری، گردشگری، استفاده از نیروهای متخصص و خبره، منابع آب، شبکهراه ها، امنیت سرمایه گذاری، محصولات زراعی و کشاورزی، زیربناهای روستایی،و اشتغال از میان 32 عامل شناسایی شده بیشترین تأثیر را در رشد و توسعه آینده استان کهگیلویه و بویراحمد دارد. همچنین، شاخص تحقیق و توسعه، به عنوان عامل تنظیم کننده،از میان عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر رشد و توسعه استان درنظر گرفته شد. همچنین، برای ترسیم چشم انداز توسعه منطقه ای استان کهگیلویه و بویراحمد، پیشران های کلیدی به عنوان عوامل پایه و اصلی در سناریونویسی در ادامه استفاده شدند. درواقع،مجموعه وضعیت های محتمل این عوامل به شکلی شفاف راهبردها و استراتژی های کلیدی و سیاست گذاری را برای مدیران معین می کند. درنهایت، با تدوین 112 وضعیت، 14 سناریو برای توسعه آینده استان درنظر گرفته شد که 5/12درصد از وضعیت ها دارای حالت بحرانی اند، 75/18درصد در حالت ایستا و75/68درصد در شرایط مطلوب اند. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد مطلوب ترین سناریو برای توسعه آینده استان مبتنی بر استفاده از نخبگان و متخصصان داخل استان، رشد گردشگری طبیعی، توسعه حمل ونقل ریلی، توجه به اشتغال زایی، توسعه زیربناهای روستایی و مشوق های سرمایه گذاری و امنیت، توسعه محصولات باغی، و درنهایت مدیریت بهینه و پایدار آب است.
ارزیابی کیفیت محیط زندگی شهری در باقرشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله ارزیابی کیفیت محیط زندگی شهری در باقرشهر تهران می باشد. نوع تحقیق، تلفیقی از روش های عینی و ذهنی بوده است. ابزار گردآوری داده ها، اسناد، آمارنامه ها و گزارش های سازمان ها و دستگاه های مرتبط بوده اند. کیفیت محیط زندگی با 23 سنجه در قالب شاخص های آلودگی، اکولوژیک، زیرساخت ها و امکانات شهری در 5 درجه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. با توجه به اهمیت ناهمسان شاخص ها و سنجه ها، از مدل AHP، برای تعیین وزن شاخص ها استفاده گردید. نوآوری تحقیق حاضر، تلفیق داده های اسنادی با داده های ذهنی، ابداع یک مدل ریاضی ضمن تعیین وزن برای سنجه ها و بیان نتیجه نهایی ارزیابی به صورت کمی و به عنوان نسبتی از وضعیت آرمانی، می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که 4 سنجه در طیف خیلی خوب، 4 سنجه در طیف خوب، 4 سنجه در طیف متوسط، 8 سنجه در طیف ضعیف و 3 سنجه در طیف بد قرار دارند. با لحاظ امتیازات 1 تا 5 برای 5 طیف مورد ارزیابی، میانگین وزنی سنجه ها در شرایط اعمال وزن برای سنجه ها، 31/3 و بدون آن 91/2 به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد که محدوده مطالعاتی از 1/66 درصد حد مطلوب کیفیت زندگی برخوردار می باشد؛ بنابراین وضعیت کیفیت محیط زندگی باقرشهر، در سطح متوسط، ارزیابی گردید. سرانه بالای فضای سبز شهری و میزان بهره مندی اماکن از شبکه های آب لوله کشی و گاز شهری از نقاط قوت و آلودگی هوای ناشی از صنعتی بودن منطقه و مجاورت با تهران و وجود بیابان در اطراف، عدم وجود شبکه لوله کشی فاضلاب و سرانه های پایین فرهنگی، ورزشی، بهداشتی درمانی و آموزشی از جمله کاستی های مهمی بودند که در این بررسی مشاهده گردید.
تاب آوری کالبدی و اجتماعی محلات مسکونی بافت تاریخی (نمونه موردی منطقه 12 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری با توجه به وقوع سوانح طبیعی و یا انسان ساخت در دنیای امروز از مسائل بسیار اساسی است. لیکن توجه به مفهوم تاب آوری صرفا در ابعاد کلان فاقد کارآمدی لازم بوده و شناخت این مفهوم در سطوح خرد می تواند به اجرایی شدن این امر کمک شایانی نماید. از آنجا که ظرف وقوع کلیه رویدادهای اجتماعی در بستر جغرافیایی و مختصات مکانی است، بین تاب آوری اجتماعی و ویژگی های مکان ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف کاربردی و توسعه ای و به روش تحلیلی-توصیفی، نسبت به تبیین اثر متقابل شبکه های اجتماعی و محیط کالبدی بر یکدیگر می پردازد تا به شناخت ویژگی های محلات شهری تاب آور دست یابد. براساس یافته های پژوهش مشخص گردید که ساکنین محلات با تاب آوری بالا تمایل بیشتری برای برقراری رابطه با دوستان، مدارس، کسب وکارها و مؤسسات غیرانتفاعی محلی یا شبکه هایی با پیوندهای محلی متمرکز داشتند. در مقابل، ساکنین محلات با تاب آوری کمتر تمایل داشتند از شبکه های دولتی، دانشگاهی، نظامی و... بهره برند. همچنین نتایج نشان داد که یک محیط کالبدی می تواند به شکل گیری تجمع ها کمک کرده و باعث وابستگی به برخی مکان ها و همچنین افزایش پیوند میان ساکنین شود. لذا توجه برنامه ریزان شهری به چنین فضاهایی اهمیت زیادی دارد و می تواند به تاب آوری بیشتر در آینده کمک کند و بازتعریف کاربردی ابعاد اجتماعی در زندگی شهری ساکنین و تبیین اصول پایه در تاب آوری اجتماعی می تواند در کنار تاب آوری کالبدی به ارتقا سطح محلات شهری کمک شود.
مطالعه تطبیقی مسئولیت آلوده کنندگان جغرافیای انسانی (محیط زیست) نسبت به مرگ های ناشی از آلودگی ایجاد شده توسط آن ها در حقوق ایران و اسناد بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط زیست، یکی از ارزش های اساسی جوامع انسانی است. محیط زیست شامل همه یا بخشی از عناصر تشکیل دهنده محیط طبیعی اعم از آب، هوا، خاک در سطح زمین یا عمق آن یا محیط انسان است. با توجه به گسترش انواع آلودگی ها و دیگر خسارت های زیست محیطی ناشی از رشد بی رویه اقتصادی و افزایش جمعیت و سایر فعالیت های انسانی که اثراتی بر محیط زیست دارند که بعضاً منفی و مضر هستند. بحثی که در اینجا حائز اهمیت است این است که کسانی که محیط زیست را آلوده می کنند چه مسئولیتی دارند و اینکه قانون گذار چه تدبیری برای مقابله با این افراد اندیشیده است. این تحقیق بر پایه روش توصیفی تحلیلی به نگارش در آمده و از مدل کتابخانه ای و همچنینی روش فیش برداری برای گردآوری اطلاعات استفاده کرده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که آلوده کنندگان محیط زیست، بر اساس قانون هم مسئولیت مدنی دارند و هم در صورت وجود شرایط مسئولیت کیفری نیز بر آن ها بار می شود.
واکاوی احساس نابرابری و اثر آن بر مشارکت شهروندان در اداره کلان شهرها (مورد شناسی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد تجربی نشانگر آن است که نابرابری به وجود آمده در کلان شهرهای ایران، ناشی از توسعه مبتنی بر نابرابری است. این روند باعث شده است که شکاف طبقاتی در شهرها عمق بیشتری یابد و هر یک از گروه های برنده و بازنده، نگاه ویژه ای به اداره شهر داشته باشند. به این منظور و برای آنکه مشخص شود، آیا احساس نابرابری بر مشارکت مردم مؤثر است یا خیر؟ تحقیق کنونی به شیوه توصیفی- تحلیلی در شهر مشهد به انجام رسید. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و از نمونه ای به حجم 382 نفر گردآوری شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری کولموگراف اسمیرنوف، رگرسیون چند متغیره و الگوی معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS و PLS تحلیل شد. نتایج نشان داد که شدت احساس نابرابری در ارتباط با نابرابری اقتصادی، شغلی و سیاسی در بالاترین حد و نابرابری فرصت ها در پایین ترین حد خود قرار دارد. علاوه بر آن، متغیر احساس نابرابری، توانایی پیش بینی مشارکت شهروندان در اداره امور شهر را داشته و به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار احساس نابرابری، میزان مشارکت 44/0 تغییر خواهد کرد. مطابق با یافته های فوق، پیشنهاد راهبردی پژوهش، تغییر روندهای کنونی توسعه مبتنی بر نابرابری ازطریق تحول مناسبات اجتماعی در سطح کلان است.
ارزیابی بافت های ناکارآمد شهری براساس رویکرد بازآفرینی پایدار (مطالعه موردی: بافت ناکارآمد شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
327 - 345
حوزههای تخصصی:
رشد بی رویه و شتابان شهرنشینی و شهرگرایی، مشکلات زیادی را به همراه داشته است. یکی از این مشکلات عمده، وجود بافت های ناکارآمد شهری است؛ یعنی پهنه هایی از فضاهای شهری که در مقایسه با سایر پهنه های شهر از جریان توسعه و چرخه تکاملی حیات عقب افتاده اند و به کانون مشکلات و نارسایی های شهری تبدیل شده اند. در سال های اخیر، رویکرد بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی متأخر در حوزه مرمت، برای حل مشکلات بافت های ناکارآمد شهری مطرح شده است. برای رسیدن به بازآفرینی باید توسعه پایدار شهری مدنظر قرار بگیرد؛ از این رو رویکرد بازآفرینی پایدار شهری، با درنظرگرفتن همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی، به بافت دیدگاهی جامع، یکپارچه و پایدار برای بهبود وضعیت کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی بافت های ناکارآمد دارد. پژوهش حاضر با شناخت عوامل مؤثر بر ناکارآمدی بافت های شهری و ارزیابی میزان پایداری و ناپایداری در بافت ناکارآمد شهر یزد و به روش کیفی-کمی انجام گرفته است. در بخش اول (پژوهش کیفی) داده های پژوهش با مطالعه مبانی نظری و ادبیات پژوهش، معیارها و شاخص های مؤثر بر بازآفرینی پایدار، برمبنای رویکرد منتخب پژوهش شناسایی شدند. در بخش دوم (پژوهش کمی) نیز به روش پیمایشی، 385 پرسشنامه میان ساکنان بافت ناکارآمد تکمیل و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند. عوامل متعددی در بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد شهری دخیل هستند؛ از این رو در مطالعات کیفی پژوهش با بررسی لایه لایه ای، مسئله بافت های ناکارآمد شهری بررسی شده است. نتایج کمی پژوهش نشان می دهد این منطقه در وهله اول از نظر اقتصادی و در مرحله بعد از نظر ابعاد کالبدی، مدیریتی، اجتماعی و زیست محیطی ناپایدار است. درواقع ناپایداری ابعاد اقتصادی بافت ناکارآمد، نمود خود را به صورت ناپایداری دیگر ابعاد به ویژه ابعاد کالبدی نشان می دهد؛ بنابراین رویکرد بازآفرینی شهری پایدار به دلیل چشم انداز جامع و یکپارچه خود می تواند نسخه مناسبی برای مداخله در این بافت ها باشد.
تعیین و تشخیص عوامل مؤثر در طراحی سازمان هوشمند برای مدیریت شهری (مطالعه موردی: شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
445 - 467
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، پارادایم هوشمندسازی مدیریت شهری به یکی از مقوله های اساسی در ادبیات تحقیقی این حوزه تبدیل شده است. این در حالی است که طبق آخرین رده بندی در سال 2018، هیچ یک از شهرهای ایران در فهرست برترین شهرهای هوشمند جهان قرار ندارند. به همین دلیل، در این پژوهش طراحی مدل سازمان هوشمند برای شهرداری بررسی می شود تا راهکارهای اجرایی و عملی آن مشخص و مؤلفه های اثرگذار بر هوشمندسازی تعیین شود. این مطالعه به شیوه توصیفی-تحلیلی به انجام رسید. داده های مورد نیاز از نمونه ای به حجم 400 نفر از کارشناسان و صاحب نظران، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و با روش معادلات ساختاری ارزیابی شد. برای طراحی پرسشنامه، از روش دلفی خبرگان استفاده شد و فرضیات مطرح شده در یک ساختار علی با تکنیک حداقل مربعات جزئی PLS، تکنیک بوت استراپینگ و غیره آزمون شدند. نتایج نشان داد که برازش کلی مدل مناسب است و با توجه به مقدار بار عاملی به دست آمده، حکمرانی هوشمند، پویایی هوشمند، زندگی هوشمند، مردم هوشمند، اقتصاد هوشمند و سرانجام محیط هوشمند، به ترتیب بیشترین اثر را بر ایجاد سازمان هوشمند برای اداره و مدیریت شهر دارند. استفاده از فناوری شبیه سازی روند ارائه خدمات و اینترنت موجب افزایش کارایی سازمان ها و همچنین افزایش رضایتمندی می شود. کاربرد واقعیت مجازی در شکل گیری محیط هوشمند با کاهش ریسک همراه است و استفاده از تکنیک های سنتی ارائه خدمات، کارایی چندانی در دنیای کنونی ندارد.
حمایت از آزادی مذهب اقلیت روهینگیا در پرتو رویه کمیته حقوق بشر و اسناد نظام بین الملل حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سال هاست که خشونت های ارتکابی علیه اقلیت قومی مسلمانان روهینگیا در کشور میانمار، منجر به آوارگی هزاران نفر از آنان شده است و بسیاری از حقوق اولیه آنان نقض می شود. حق آزادی مذهب یکی از این حقوق است. آزادی مذهب از بنیادی ترین حقوق بشر است و حتی می توان گفت ایده کلی حقوق بشر در تاریخچه حمایت از اقلیت های دینی قرار دارد. این حق از ابتدای نهضت جهانی حقوق بشر مورد توجه بوده و در مهم ترین اسناد بین المللی بر آن تأکید شده است. آزادی مذهب، ابعاد مختلفی دارد؛ از آزادی اعتقاد به مذهب به منزله امری ذهنی تا آزادی ابراز و تجلی آن در زندگی شخصی و اجتماعی که امری عینی است. تجلی این آزادی ممکن است در بدو امر به صورت حق انجام مناسک مذهبی نمایان شود. حق پوشش و استفاده از نمادهای مذهبی، نشانه پیوند میان آزادی مذهب و آزادی بیان است. حق تشکیل اجتماعات، برای تحقق آزادی مذهبی نیز به کار می آید. ادای سوگند بر اساس مذهب نیز تجلی دیگری از این حق است. مقاله حاضر با روش تحلیلی توصیفی این جلوه ها را در رویه کمیته حقوق بشر و اسناد بین المللی بررسی می کند و نشان می دهد که نقض آزادی مذهب در روهینگیا شامل همه مؤلفه های آزادی مذهب می گردد.
ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر میزان شادی شهروندان در فضاهای عمومی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
107 - 124
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان حوزه شهری بر این اصل تأکید دارند که هدف مداخلات طراحی شهری در پروژه های شهری تغییر تجربیات آن فضا برای استفاده کنندگان از آن است. فضاهای عمومی شهری در تلاش برای خلق حسی به یادماندنی و ایجاد شادی در حاضرین در فضا طراحی شده اند، به طوری که حتی افرادی که از این مراکز بازدید می کنند می توانند به استفاده از حواس پنج گانه خود مجموعه ای از تجربیات عاطفی کسب شده در فضا را توصیف کنند؛ تجربیاتی که نسبت به مکانی دیگر می توانند بسیار متفاوت باشند. در ایران، به جز پژوهش های اندک، آن هم بیشتر با رویکردی روان شناختی و با محور قرار دادن فرآیندهای ذهنی منجر به شادی یا ناشادی، توجه درخوری به این موضوع نشده است. بر اساس گزارش جهانی شادی در سال 2019 ایران از بین 153 کشور در جایگاه 118 قرار دارد. در پژوهش حاضر هدف بررسی و تبیین معیارهای اثرگذار بر شادی و نشاط اجتماعی شهروندان در فضاهای عمومی تبریز می باشد. به منظور پاسخگویی به این هدف در بخش مبانی نظری تأکید شد که به طورکلی شادی و فضاهای عمومی شهری بر یکدیگر اثرگذارند. یافته های پژوهش حاکی از این است که بر اساس نتایج به دست آمده از مطالعات آماری، تمامی متغیرهای مفهومی پژوهش، شامل ابعاد کیفیت فضاهای عمومی شهری، ابعاد کالبدی-اکولوژیک، ابعاد ادراکی-معنایی، ابعاد فرهنگی-اقتصادی، ابعاد اجتماعی، ابعاد ذهنی، ابعاد سیاسی-مدیریتی، ابعاد فردی-شخصیتی دارای ارتباط معنادار با مفهوم شادی و نشاط اجتماعی می باشند. از دیدگاه شهروندان، بعد کیفیت فضای شهری مهم ترین بعدی است که نقش مهم تری در ارتقا شادی و نشاط اجتماعی شهروندان داشته و بیش ترین اثرگذاری را بر شادی شهروندان ایفا می کنند و بایستی در برنامه ریزی های مرتبط با فضای شهری در اولویت قرار گیرند.
تحلیل مؤلفه های اجتماعی اثرگذار بر تاب آوری سکونتگاه های روستایی در مواجهه با سیلاب (موردمطالعه: روستاهای شرق استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
646 - 661
حوزههای تخصصی:
تاب آوری نقش مهمی در توانمندسازی اجتماعات روستایی در برابر مخاطره سیل دارد. از این رو تاب آوری به عنوان راهبرد مناسب در کاهش آسیب پذیری و مدیریت بحران بلایای طبیعی در کانون توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. پژوهش حاضر به دنبال تحلیل مؤلفه های اجتماعی اثرگذار بر تاب آوری نواحی روستایی شرق استان گیلان در برابر مخاطره سیل است. هدف تحقیق کاربردی و داده ها با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع اسنادی و مطالعات میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده است. واحد تحلیل پژوهش سرپرستان خانوار روستایی ساکن در محدوده موردمطالعه است که با استفاده از روش کوکران 379 نفر انتخاب شده اند. در این پژوهش از آزمون T تک نمونه ای برای ارزیابی معناداری و قابلیت تعمیم نتایج و از ضریب همبستگی و روش رگرسیون جهت تحلیل داده ها و میزان اثرگذاری مؤلفه های اجتماعی بر تاب آوری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، مؤلفه مشارکت جمعی بیشترین تأثیر را در ارتقای تاب آوری جوامع روستایی نسبت به مؤلفه های وابستگی مکانی، اعتماد اجتماعی و دانش و آگاهی دارد. درنهایت سطوح تاب آوری حاصل از محدوده مطالعاتی بیانگر آن است که دهستان های اشکور سفلی و دیوشل در پایین ترین سطح تاب آوری در بعد اجتماعی و دهستان های دهگاه، دریاسر و کجید در بالاترین سطح تاب آوری در بعد اجتماعی در برابر مخاطره سیل قرار دارند.
روستا دَرِ- قدرت و دَر- قدرت؛ دیرینه شناسی روابط شهر و روستا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
766 - 779
حوزههای تخصصی:
روستاها با تولید و انتقال قدرت به شهرها و شهرها با مصرف و اِعمال قدرت به روستاها، روابط پیچیده و طولانی در طول زمان داشته اند. درک این روابط نیازمند مطالعه روند اثرگذاری نیروهای تولیدکننده و مصرف کننده قدرت است. لذا در این مطالعه از روش کیفی دیرینه شناسی فوکو استفاده شد. بر این اساس روابط قدرت بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان به دوره های چهارگانه ی: قبل از صفویه، صفویه تا مشروطه، مشروطه تا انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی و بعد از آن تقسیم شدند. طبق یافته ها در مراحل اولیه، روابط روستا با شهر به شکل انتقال مالیات و تأمین سرباز بوده اما به مرور زمان و با مداخله عوامل مختلف داخلی-پیدایش نفت، اصلاحات ارضی - و خارجی-تجارت بین المللی، دگردیسی در شکل انتقال قدرت به وجود آمد و با ورود دولت و برقراری روابط سرمایه داری در روستاها و ورود کالاهای تجملی، باعث تهی شدن روستاها از قدرت گردید. بنابراین شهرها به عنوان پایگاه قدرت از زمان پیدایش همواره عاملی در جهت تضعیف قدرت روستاها بوده اند و در این مسیر از شگردهای متعددی بهره گرفته اند که در آغاز بیشتر ماهیت آشکار داشت و امروزه در قالب خدمت به نواحی روستایی جلوه نمایی می کند. برای تغییر در روابط قدرت بین شهرها و روستاها و ایجاد توازن قدرت منطقی می توان: -اختلافات قدرت بین شهرها و روستاها را تعدیل و دسترسی به قدرت را برای همگان ممکن نمود. -از توزیع متناسب قدرت میان ذی نفعان اطمینان حاصل کرد. -ساختار مناسب برای نهادینه سازی فرآیند قدرت بین شهرها و روستاها و توزیع مجدد آن انجام داد.
ارزیابی مولفه های کالبدی در خانه های سنتی و مدرن با رویکرد توسعه پایدار(مطالعه ی موردی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در رابطه با مطالعات تطبیقی معماری مساکن معاصر ایران)دوران بعد از انقلاب) با معیارهای سنتی (دوران پهلوی) با رویکرد پایداری در شهر تبریز می باشد. سوال اصلی تحقیق این است که آیا بین طراحی مساکن معاصر شهر تبریز با معماری سنتی تضادهای از نظر پایداری وجود دارد؟ در عصر معاصر، همه چیز به نوعی در حال دگرگون شدن است، از سبک زندگی انسانها گرفته تا سبک معماری. این روزها معماری اصیل و سنتی ایرانی و شهر تبریز به خاطر برخی مسایل از جمله تهاجم فرهنگ غربی بیش از پیش کم رنگ و کم رنگ تر می شود. در حالی که در معماری نوع طراحی در هر محله و منطقه ای بر اساس اقلیم و آب و هوا، اعتقادات، باورها، ارزش های دینی، معنوی و مادی صورت گرفته که بیانگر هویت، تاریخ و فرهنگ آن منطقه و محله است. توسعه پایدار تغییری محیط مدارانه در استفاده از منابع طبیعی و سمت گیری توسعه فناوری است تا با نیازهای حال و آینده سازگار باشد. در معماری پایدار که در برگیرنده مفاهیم و اصول توسعه پایدار در حوزه معماری است ساختمان نه تنها خود را با شرایط اقلیمی منطقه تطبیق می دهد، بلکه با بهره گیری از بوم شناسی ساختمان که تاکید بر قابلیت تلفیق ساختمان با عوامل محیطی دارد، سعی در نیل به کیفیات فضایی، کالبد و فرم مناسب در طراحی معماری دارد.
اولویت بندی عوامل مؤثر در احداث پارکینگ های مکانیزه با استفاده از روش ANPF و دیمیتل فازی(نمونه موردی: شهر چالوس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چالوس یکی از شهرهای مهم شمال ایران می باشد که از یک طرف به دلیل جمعیت زیاد و از طرفی به دلیل عملکرد فرااستانی و توریستی بودن آن، روزانه پذیرای سفرهای زیادی می باشد. این امر منجر به افزایش بسیار زیاد سطح ترافیک در معابر آن شده است. لذا احداث پارکینگ از ضروری ترین زیرساخت های حمل و نقل منطقه است. هدف از این پژوهش اولویت بندی عوامل مؤثر در احداث پارکینگ های مکانیزه در شهر چالوس می باشد. با مرور ادبیات تحقیق و نظر خبرگان تعداد 11 معیار شامل طرز دید و نگرش مسئوولین، سرمایه گذاری بخش خصوصی، راحتی نقل و انتقال، ظرفیت تولید، هزینه سرمایه گذاری، همکاری با مراکز جاذب سفر، میزان سود، میزان تقاضای مردم، خدمات پس از فروش ، استفاده از فناوری و تکنولوژی و کیفیت محصول به عنوان معیارهای مؤثر در زمینه ی توسعه پارکینگ های مکانیزه شناسایی شدند. با بهره گیری ار نظرات خبرگان روابط تأثیرپذیری و تأثیرگذاری متقابل عناصر به صورت امتیاز عددی بدست می آید سپس با استفاده از روش ANPF به اولویت بندی معیارها پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد معیارهای هزینه سرمایه گذاری ، طرز دید مسئوولین، سرمایه گذاری بخش خصوصی، میزان سود، میزان تقاضای مردم، استفاده از فناوری و تکنولوژی، کیفیت محصول، ظرفیت تولید، راحتی نقل و انتقال، همکاری با مرکز جاذب سفر و خدمات پس از تولید حائز رتبه های اول تا یازدهم در زمینه توسعه پارکینگ های مکانیزه می باشند.
بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی در محلات محروم (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: هدف اصلی این مقاله بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی در دو بعد ساختاری(شبکه روابط) و شناختی(اعتماد) در محلات محروم شهر کرمان است. علاوه بر آن تلاش می کند به مقایسه این ابعاد در محلات محروم و غیر محروم و نمونه ملی بپردازد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه به دست آمده است. نمونه تحقیق برابر با 404 نفر است که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از سه محله محروم و حاشیه نشین شهر کرمان انتخاب شده اند. علاوه بر این داده های طرح ملی سنجش سرمایه اجتماعی کشور و تحقیق تکمیلی در باره مناطق غیر محروم شهر کرمان به منظور مقایسه سرمایه اجتماعی مورداستفاده قرار گرفته است. یافته ها: یافته های به دست آمده از T تک نمونه ای در سطح جمعی (محله) نشان داد، میزان سرمایه اجتماعی ساختاری ساکنان محلات محروم از مناطق غیر محروم به طور معناداری کمتر است. این یافته بیانگر آن است که پیوند ساکنین محلات محروم با افرادی که دارای پایگاه اقتصادی-اجتماعی بالاتری هستند، در مقایسه با ساکنان مناطق غیر محروم، ضعیف تر است. علاوه بر این یافته ها حاکی از آن است که میزان اعتماد عمومی و سازمانی (سرمایه اجتماعی پل زننده) ساکنان محلات محروم در مقایسه با نمونه ملی که همه گروه ها و طبقات اجتماعی را در بر می گیرد، به شکل معناداری کمتر است. نتایج: نتایج حاکی از آن است همکاری افراد محروم را با سازمانهای و نهاد های عمومی جهت توانمندسازی و بهبود شرایط زندگی در محله دچار مشکل کند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که اعتماد ساکنان محلات محروم به اعضای خانواده و بستگان(سرمایه اجتماعی پیوند زننده) بیشتر از میانگین جامعه است. سرانجام این که نتایج تحقیق در سطح فردی نشان داد که متغیر های سن، تحصیلات و درآمد با سرمایه اجتماعی ساختاری و متغیر ادراک از عدالت و برابری با سرمایه اجتماعی شناختی رابطه معناداری دارد.
بازشناسی محرک های توسعه مجدد محله های شهری (مطالعه موردی: منطقه 12 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
489 - 510
حوزههای تخصصی:
این مقاله پروژه ها و پردازه های محرک توسعه در محله های منطقه ۱۲ تهران را بازشناسی کرده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری آن ۵۰ نفر خبرگان علمی و اجرایی است که تمام جامعه به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. داده ها به روش اسنادی تهیه شده و با استفاده از روش های سوات، ضرایب رگرسیون و تحلیل واریانس پردازش شده است. یافته ها نشان می دهد محله ها عموماً دارای کمبود خدماتی و مسائل کالبدی، اقتصادی و زیست محیطی هستند. نتایج تحلیل سوات نیز حاکی از افزایش میانگین نقاط ضعف و کمبود فرصت هاست. اولویت نخست اقدامات زمینه ساز برای ایجاد انگیزه سرمایه گذاری و مشارکت توسعه دهنده هاست (جریان سازی) که احیای بناهای مخروبه، بدنه سازی بافت، مناسب سازی معابر و ایجاد فضای سبز از پروژه های شاخص آن به شمار می رود. توانمندسازی جامعه محلی (نهادسازی) دیگر محرک اولویت دار توسعه است که باید به کمک پروژه های اشتغال زا، کارآفرین و بازآفرین اقتصادی انجام شود. در چارچوب محرک های توسعه، باید فرایند بازیافت زمین، توسعه مجدد و تغییر کاربری را برای تأمین فضاهای فعالیتی و هم زمان توزیع موزون خدمات و فرصت ها به کار گرفت؛ از این رو محله های ارگ، بازار و پامنار، کوثر، قیام، امام زاده یحیی و تختی در اولویت این اقدام قرار دارند.
فراترکیب مقاله های فارسی زبان علمی-پژوهشی با موضوع "پیاده" مروری بر سال های 1380-1397(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
101 - 116
حوزههای تخصصی:
به دنبال انقلاب صنعتی، رشد روزافزون شهرنشینی و گسترش شهرها، پیاده روی، این عادت قدیمی، کم کم جای خود را به استفاده بیش از پیش به اتومبیل داد و امکان تردد پیادگان را در بسیاری از شهرها کم رنگ تر از قرن پیش کرد. درنتیجه این تغییرات، پرداختن به موضوع "پیاده" در دستور کار بسیاری از شهرها قرار گرفت و با اهمیت یافتن موضوع، پژوهش های بسیاری در جهان و در چند دهه اخیر در ایران صورت پذیرفت. مقاله حاضر با هدف تحلیل و تفسیر آنچه تاکنون در ایران در قالب مقاله پژوهشی منتشر شده و نیز برای پیشگیری از تکرار در زمینه پژوهش های پیاده به بررسی کمی و کیفی مطالعات انجام شده در این زمینه، پرداخته است. رویکرد پژوهش به صورت کیفی و راهبرد اصلی آن مطالعه ای و موردکاوی است. از روش فراترکیب و کدگذاری نیز برای بررسی تحلیلی_تفسیری مطالعات پیشین استفاده شده است. در این پژوهش، 80 مقاله علمی_پژوهشی مرتبط با موضوع پیاده در بازه زمانی 1397-1380 بررسی شده که با مطالعه ساختار و محتوای مقاله های علمی_پژوهشی فارسی زبان، به ترسیم چشم انداز کنونی پژوهش های با موضوع پیاده، دست یافته است. نتایج بیانگر حجم زیاد و روزافزون پژوهش های پیاده در دو دهه اخیر، با محوریت "پیاده مداری" و "پیاده راه" است. تکرار در انتخاب نمونه موردی، تعدد و اختلاط گستره واژگان کاربردی، تکرار محتوایی پژوهش های پیاده و توجه اندک به گروه های مخاطب ویژه شامل کودکان، سالمندان، کم توانان و ناتوانان جسمی از جمله اصلی ترین مسائل و مشکلات مرتبط با مقوله پیاده در طیف مقاله های علمی_پژوهشی است. از جمله مقوله های ترکیب شده پرتکرار با موضوع پیاده می توان به مقوله های فعالیتی_رفتاری، دید و منظر، مباحث اجتماعی، کیفیت های محیطی شامل سلامت، ایمنی و امنیت اشاره نمود. همچنین بررسی ها نشان می دهد، بیشترین تعداد مطالعات در مقیاس خرد(پیاده رو_خیابان) صورت گرفته و اشاره ای به دیگر انواع فضاها و مقیاس ها صورت نگرفته است.