فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۶۱ تا ۴٬۶۸۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
115 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف: در فرایند مدیریت شهری، شناخت بسترهای مناسب توسعه فیزیکی شهرها را می توان امری اجتناب ناپذیر به حساب آورد. با توجه به اهمیت نقش مولفه های ژئومورفولوژی در تعیین مکان های مطلوب توسعه شهری، در پژوهش حاضر، محدوده های مناسب توسعه فیزیکی شهر شهرضا در محدوده و در قالب شهرستان شهرضا از نظر تأثیر عوامل ژئومورفولوژیکی بررسی شده است.روش و داده: در این تحقیق عوامل ژئومورفولوژیکی از قبیل شیب، جهت شیب، ارتفاع، موقعیت گسل ها، کاربری اراضی، لیتولوژی و فاصله از آبراهه و رودخانه شناسایی شده است؛ بنابراین، جهت بررسی نقش عوامل ژئومورفولوژی در توسعه فیزیکی شهر شهرضا، از دو روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و مدل تصمیم گیری چندمعیاره (TOPSIS)، در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شد.یافته ها: در این پژوهش عوامل ژئومورفولوژیکی، شامل شیب، گسل، لیتولوژی، ارتفاع، کاربری اراضی، فاصله از آبراهه ها و جهت شیب بررسی شده که با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نقشه مربوط به هر یک از این معیارها تهیه شده و از سوی دیگر جهت های محتمل توسعه در قالب ۸ جهت جغرافیایی مورد بررسی قرار گرفته. در مرحله بعد، ضریب اهمیت و وزن نسبی آن ها با استفاده از فرآیند سلسله مراتبی (AHP) دو به دو مقایسه و سپس توسط روش تصمیم گیری چندمعیاره (TOPSIS) رتبه بندی و ارزیابی شد.نتیجه گیری: بررسی این عوامل ژئومورفولوژیکی در راستای شهرسازی از اهمیت بالایی برخوردار است و ضرورت دارد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در میان عامل های ژئومورفولوژیک مورد مطالعه، دو عامل شیب و موقعیت گسل بالاترین ضریب اهمیت را دارند و جهت های شمال شرق، شرق، جنوب شرق و شمال به ترتیب در AHP با کسب امتیازهای ۰/۱۹۸، ۰/۱۸۶، ۰/۱۷۹، ۰/۱۳۴ و در TOPSIS با رتبه های 1، 2، 3، و ۴ به عنوان اولویت محورهای توسعه کاربری مشخص شدند.نوآوری، کاربرد نتایج: مطالعه حاضر از معدود مطالعاتی است که در حوزه ارزیابی تاثیرات ژئومورفولوژیکی بر توسعه فیزیکی شهر انجام شده و امید می رود که سرآغازی برای پژوهش های بیشتر در این حوزه مطالعاتی باشد.
تحلیل فضایی اثر فضای سبز شهری بر آلودگی هوا و مرگ ومیر تنفسی با استفاده از رگرسیون خطی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
88 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه فضای سبز شهری بر آلودگی هوا و مرگ ومیر تنفسی در شهر مشهد با استفاده از رگرسیون خطی در سال ۱۳۹۷ است.روش و داده: روش مطالعه درپژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از نرم افزار GISوTerrSet به بررسی رابطه بین متغیرها پرداخته است. از این رو در گام اول پس از دریافت داده های غلظتی آلودگی هوا از ۲۳ ایستگاه پایش کنترل کیفیت هوا در شهر مشهد و اعمال تصحیحات لازم بر روی آن با روش درون یابی در نرم افزار GIS نحوه توزیع و پراکنش آلاینده ها در قالب نقشه تهیه شد در گام دوم آمار مربوط به مرگ ومیر براثر فوت تنفسی از سازمان فردوس های شهر مشهد دریافت شد و نقشه پراکندگی و تراکم مرگ ومیرهای تنفسی ترسیم شد. در نهایت نقشه های به دست آمده در نرم افزار TerrSet فراخوانی و با استفاده از گزینه رگرسیون خطی رابطه بین متغیرها اندازه گیری شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که غلظت آلاینده دی اکسید نیتروژن به عنوان یکی از آلاینده های مهم در هوا، در شمال و شمال شرقی شهر مشهد و آلاینده مونواکسیدکربن در شمال ونواحی مرکزی و تراکم مرگ ومیر های تنفسی در شمال شرقی بیشتر از سایر نقاط بوده است. رابطه آلاینده های هوا و مرگ ومیر تنفسی با فضای سبز شهری با استفاده از رگرسیون خطی نیز بیانگر آن بود که متغیر فضای سبز با آلاینده دی اکسید نیتروژن از ضریب همبستگی ۰/۱۱-=R، آلاینده مونواکسید کربن از ضریب ۰/۰۳-=R و مرگ های تنفسی از ضریب همبستگی ۰/۰۴۶-=R برخوردار می باشد.نتیجه گیری: بر مبنای یافته های تحقیق می توان عنوان کرد که علی رغم ضرایب همبستگی پایین افزایش میزان فضای سبز شهری منجر به کاهش میزان آلودگی هوا و تعداد مرگ ومیرهای تنفسی در شهر مشهد شده است.نوآوری، کاربرد نتایج: از مهم ترین جنبه های نوآورانه و کاربردی تحقیق می توان به بررسی توزیع فضایی مرگ ومیرهای تنفسی در سال ۱۳۹۷ درشهر مشهد و رابطه آن با فضاهای سبز شهری اشاره کرد.
بررسی عوامل مرتبط با گرایش و گسترش قاچاق کالا در استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۱
131 - 153
حوزههای تخصصی:
قاچاق کالا از جرائم مهمی است که اکثر کشورها به گونه های مختلف با آن سروکار دارند. همچنین قاچاق کالا پدیده ای شوم است که تأثیرات مخرب و خسارت های جبران ناپذیری را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و... وارد می کند. پیش شرط اساسی برای مبارزه با قاچاق، شناسایی عواملی است که منجر به شکل گیری آن می شود. این پژوهش باهدف تبیین و بررسی علل وابسته به تمایل و همچنین گسترش پدیده قاچاق کالا در استان هرمزگان انجام شده است. جامعه آماری شامل قاچاقچیان دارای سابقه قاچاق کالا در استان هرمزگان که به صورت کل شمار 200 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. این تحقیق با روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه انجام گرفته است. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، داده ها به وسیله نرم افزار آماری spss تجزیه وتحلیل شده است. جهت بررسی فرضیه های تحقیق از آزمون های رگرسیون و تحلیل واریانس استفاده شده است. ابتدا جدول های مربوط به آزمون فرضیه ها، محاسبه و سپس معادله پیش بینی مربوط به رابطه متغیرهای مستقل تأثیرگذار بر گسترش و گرایش به قاچاق کالا، محاسبه گردیده است. نتایج تحقیق نشان داده است متغیرهای سن، تحصیلات، عوامل اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، ساختاری، اجرایی-مدیریتی و جغرافیایی با گسترش وگرایش به قاچاق کالا رابطه معنادار داشته است. از میان عوامل تأثیرگذار، عوامل اقتصادی دارای بالاترین تأثیر و عوامل سیاسی دارای کمترین تأثیر بر گسترش قاچاق کالا می باشد. تحلیل رگرسیون مرحله به مرحله نشان داده است که متغیرهای عوامل ساختاری، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، جغرافیایی و اجرایی-مدیریتی، 000/1 درصد از تغییرهای واریانس گسترش و گرایش به قاچاق کالا را تبیین می نمایند.
بررسی تنزل کیفیت اشتغال نیروی کار ناشی از همه گیری کووید-19 در مناطق روستایی استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
53 - 80
حوزههای تخصصی:
همه گیری کووید-19 اقتصاد جهانی را با چالش های زیادی روبرو کرده است. هدف حاضر با توجه به حساسیت بخش اقتصاد روستایی نسبت به تبعات و پیامدهای رکودی این بیماری به خصوص تبعات آن بر بازار اشتغال نیروی کار روستایی، بررسی تنزل کیفیت اشتغال نیروی کار در مناطق روستایی استان هرمزگان ناشی از همه گیری این بیماری است. در این راستا ابتدا با بررسی پژوهش های پیشین، مبانی نظری و نظرات خبرگان این حوزه، پرسش نامه ای با ده بعد و سی و هشت گویه برای بررسی تنزل کیفیت نیری کار طراحی شد که آلفای کرونباخ آن 0/77 به دست آمد. جامعه آماری این پژوهش کلیه نیروی کار فعال در مناطق روستایی استان هرمزگان در سال 1400 است. روش نمونه گیری، خوشه ای و حجم نمونه 311 نفر است. یافته های این پژوهش نشان داد که هر ده بعد کیفیت اشتغال در مناطق روستایی تحت تأثیر این همه گیری قرار گرفته اند که به ترتیب ابعاد «ساعت کار مناسب»، «فرصت های اشتغال» و «زمینه های اجتماعی اقتصادی» بیشترین و ابعاد «کار امن»، «کار غیر قابل قبول» و «گفتمان اجتماعی» کمترین افت کیفیت را داشته اند. برای مواجهه و مقابله با این شرایط، اولویت بخشیدن به استراتژی های بهبود محیط اشتغال و رفاه نیروی کار توصیه می شود.
واکاوی نقش حس تعلق مکانی در تاب آوری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی در شهرستان دورود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
91 - 122
حوزههای تخصصی:
خشکسالی های مکرر در گذشته به دلیل نبود رویکرد های جامع کاهش دهنده خطر، سطح تاب آوری خانوارهای روستایی را به شدت کاهش داده است، همچنین وابستگی به کشاورزی دیم در روستاهای ایران بر سطح آسیب پذیری خانوارهای روستایی افزوده است. بنابراین نیاز است از توانمندی های جوامع محلی در افزایش تاب آوری آنان در شرایط خشکسالی بهره گرفته شود. در این راستا این پژوهش با هدف کلی واکاوی نقش حس تعلق مکانی در تاب آوری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه خانوارهای روستایی - کشاورز شهرستان دورود بود. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 375 سرپرست خانوار برای مطالعه انتخاب شد. ابزار اصلی پژوهش پرسش نامه ای بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج گروه بندی خانوارهای روستایی نشان داد که اکثریت آنان از سطح تعلق مکانی و تاب آوری پایینی در شرایط خشکسالی برخوردار هستند. علاوه بر این، نتایج مدل سازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که ابعاد حس تعلق مکانی با ضریب تبیین 64 درصد (0/80=t=9/85 ،γ) اثر مثبت و معنی داری بر تاب آوری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی دارد. یافته های پژوهش می تواند بینش های جدیدی را برای سیاست گذاران توسعه روستایی درزمینه کاهش مهاجرت به مناطق شهری فراهم کند. در نهایت پیشنهاد می شود با اصلاح روش های موجود دامپروری و کشاورزی با ارائه خدمات فنی، آموزشی و ترویجی مناسب، زمینه افزایش تاب آوری و حس تعلق در خانوارهای روستایی فراهم شود.
نقش جغرافیای انسانی در بحران افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
45 - 68
حوزههای تخصصی:
جغرافیا یکی از مهمترین شاخصهای تعیین کننده ثبات یا بی ثباتی در کشورها است. در حقیقت جغرافیا بستر بسیاری از تحولات اجتماعی و سیاسی کشورها و حتی روابط میان آنها با همسایگانشان می باشد. افغانستان از نمونه های بارز اینگونه کشورها است. جغرافیای این کشور به لحاظ تاریخی بحران خیز است. در طول تاریخ همواره جنگ، ناامنی، بی ثباتی سیاسی، فقر و اختلافات داخلی دامن گیر این کشور بوده است. لذا نظر به اهمیت و جایگاه بحران ساز افغانستان، هدف پژوهش حاضر تبیین بنیادهای جغرافیای انسانی در بحران های این کشور است. این پژوهش تحلیلی- توصیفی، ترکیبی از نظریه هاگت و تئوری کوهن است. در این روش به تبیین بسترها و زمینه های بحران ساز در افغانستان از منظر جغرافیای انسانی پرداخته شده است. روش جمع آوری داده های مورد نیاز این پژوهش، روش کتابخانه ای است. براساس یافته های پژوهش، تمام بحران های افغانستان از منظر جغرافیایی انسانی، ناشی از ناهمگونی های انسانی و مداخلات ابرقدرت ها بوده که باعث شکننده گی، نا آرامی و بحران خیز ماندن این کشور شده است. اختلافات مرزی و رودخانه ای، حائل بودن بین قدرتها، محصور بودن در خشکی، قرار گرفتن در منطقه شکننده و تحت فشار، تعدد همسایگان، تغییر مسیر رودهای مرزی، قومیت گرایی، بنیاد گرایی افراطی و تروریسم، تعصبات زبانی و فرهنگی، مهاجرت و محرومیت، کم سوادی، جدایی طلبان دو طرف مرز و کشت و قاچاق مواد مخدر از مهم ترین عوامل بحران زا و اختلاف برانگیز جغرافیایی و جغرافیای انسانی افغانستان هستند که منشأ اختلافات با همسایگان را نیز تشکیل میدهد. عوامل مذکور از جمله علل پایدار جغرافیایی اند که نقش جبری در خلق بحرانها و اختلافات دارند. این عوامل مانع همبستگی، تشکیل یک دولت ملی و شکل گیری هویت ملی در افغانستان شده اند.
نقش سازمان های مردم نهاد متخصص شهرسازی در افزایش مشارکت شهروندان بر مبنای اقدام پژوهی مشارکتی در محلات اقبال و امامیه مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش نهادهای واسط و متشکل از افراد متخصص در زمینه شهرسازی به منظور آگاهی بخشی به شهروندان و پرنمودن خلأ بین آنان و مدیریت شهری، در راستای تحقق مشارکت ضروری به نظر می رسد. این پژوهش باهدف بررسی نقش سمن متخصص در امور شهری در مشارکت شهروندان برای بهبود محیط شهری در سطح محله صورت گرفته است. بدین ترتیب که در یک فرآیند اقدام پژوهی، بنیاد مردم نهاد چهارطبقه به عنوان یک سمن تخصصی شهرسازی انتخاب و نقش این نهاد در امر مشارکت و آگاهی بخشی به ساکنین طی دو ماه به صورت مستمر در طول انجام پروژه کیفیت بخشی به محلات دررابطه با استقبال از بهار 1397 در دو محله اقبال و امامیه در شهر مشهد بر اساس مدل تحقیق اقدامی لوین بررسی شد. جامعه آماری ساکنین محلات موردنظر است و حجم نمونه در هر محله بیشتر از 10 درصد جمعیت آن در نظر گرفته شده است. در مراحل مختلف از روش های مشاهده، مصاحبه های عمیق، جمع آوری نظرات بر روی بنر، پرسش نامه و جلسات استماع عمومی به منظور جمع آوری داده ها استفاده شده است. نتایج این اقدام پژوهی که مبتنی بر تجزیه وتحلیل های تفسیری است، نشان می دهد، ازیک طرف حضور سمن ها می تواند تا حدی خلأ موجود در مشارکت را حل نماید و به بهبود رابطه مدیریت شهری و شهروندان کمک کند، اما از طرف دیگر موانعی در این مسیر وجود دارد که عمدتاً به ضعف سازوکارهای قانونی مرتبط می شود. همچنین حضور این نهادهای واسط لازم است در تعریف پروژه های مشارکت مبنا مدنظر قرار گرفته و بسترهای لازم برای امتداد مشارکت و ادامه دار شدن گفتگوها با مردم پیش بینی گردد.
جایگاه مضامین اجتماعی در مطالعات سلامت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت شهری منعکس کننده مجموع شرایط اجتماعی، جسمی، محیط فیزیکی و زیرساختی است که بر رفاه و کیفیت زندگی شهروندان ساکن در شهری تأثیر می گذارد. بنابراین، علاوه بر موضوعات حول سلامتی و بهداشت مجموع ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و محیط زیستی توصیف کننده وضعیت سلامت شهری هستند. از بین ابعاد مذکور مسائل اجتماعی به شکل غیرقابل انکاری فرصت های انتخابی شهروندان در شهر، تفسیر آنان از شرایط، تعاملشان با دیگران و جهت گیری های رفتاری سلامت محور در شهر را تحت تأثیر قرار می دهد. با توجه به اهمیت مضامین اجتماعی در تحقق بخشی به سلامت شهری، در پژوهش حاضر تلاش شده است با بهره گیری از روش مرور نظام مند، ضمن بررسی مطالعه های مرتبط، شاخص های اجتماعی سلامت شهری و زمینه های آن توصیف شود. یافته ها نشان می دهد شاخص های اجتماعی سلامت شهری را می توان در زمینه های «پویایی های جمعیت، آسیب های اجتماعی، شمولیت، سرمایه اجتماعی، کسب وکار، آموزش و سبک زندگی» بازتعریف کرد. همچنین قید اجتماعی توصیف کننده برای این شاخص ها متضمن در نظر گرفتن ویژگی های انعطاف پذیری، نسبی بودن، توجه به معانی، ادراک زمینه و فرایند است. شاخص های برسازنده زمینه هایی، نظیر پویایی های جمعیت، آموزش و کسب وکار که برای توضیح آن می توان از داده های ثبتی بهره برد و یا به دلیل آنکه روش های احصا و محاسبه آن ها به صورت کمی و جهانی تعریف شده است، قابلیت پیروی از الگوی یکسان را دارند، اما سایر زمینه ها، نظیر آسیب اجتماعی، شمولیت، سبک زندگی و مخصوصاً سرمایه اجتماعی متضمن مطالعه های زمینه محور هستند؛ مطالعه ای که براساس ویژگی های متمایز شهرها از یکدیگر، حتی به انتخاب و اولویت بخشی یک زمینه و کنار گذاشتن سایر زمینه ها از توصیف و بررسی منجر خواهد شد.
پهنه بندی سطوح ارضی حوضه شاهرود در مقابل وقوع زمین لغزش به کمک مدل شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
253 - 274
حوزههای تخصصی:
جابه جایی مواد یکی از رخدادهای سطوح ارضی شیبدار است؛ برای کاهش خطرات ناشی از چنین حرکاتی، شناخت دقیق مکان های در معرض خطر بسیار مؤثر است؛ یکی از مشکلات چنین رخدادهایی، عدم توانایی محقق در شناخت تمام و کامل عوامل مؤثر بر آن هاست و حتی در صورت شناخت، میانکنش های عوامل، ناشناخته باقی می ماند. در این بررسی تلاش شده است بر اساس تحلیل موقعیت زمین لغزش های حوضه شاهرود، به عوامل مؤثر امتیاز داده شود. با استفاده از نرم افزار ArcGIS، موقعیت مکانی 183 زمین لغزش نقطه ای حوضه شاهرود، با توجه به عوامل خطی گسل، آبراهه و جاده و عوامل سطحی لیتولوژی، شیب، جهت شیب، مقدار بارش و ارتفاع، تحلیل و تفسیر گردید؛ ماتریس آنتروپی برای آن ها تنظیم و سطوح ارضی حوضه شاهرود از نظر رخداد زمین لغزش، به کمک مدل شانون پهنه بندی گردید. بر اساس نتایج کاربرد مدل آنتروپی شانون ، پهنه های پرخطر 79/41% و متوسط 76/52% از مساحت حوضه را به خود اختصاص داده اند. انطباق زمین لغزش های رخداده با عوامل مؤثر بر زمین لغزش، تمرکز 86/74 درصد از زمین لغزش ها در شیب های 40-10 درصد، 97/64 درصدی آن ها در لیتولوژی های مارن - سیلتستون، کنگلومرا و بازالت، 97/87 درصدی آن ها در ارتفاع بین 2169-823 متر، 79/85 درصدی آن ها در طبقات بارشی نیمه خشک و معتدل (685-315 میلی متر) در سطوح ارضی با شیبی در جهت غربی، 74/55 درصدی آن ها در فاصله 300-0 متر از رودخانه و 500-0 متری از گسل و در فاصله 1000-500 متر از جاده را مورد تأیید قرار می دهد. چنین تغییراتی در توزیع زمین لغزش ناشی از تبعیت غیرخطی این رخداد ژئومورفولوژیکی از عوامل اثرگذار است؛ وقوع زمین لغزش تابعی از برهمکنش بین عوامل است تا اثرگذاری آن ها به صورت مجرد و انتزاعی.
ارزیابی تاب آوری کلانشهر اصفهان در برابر خشکسالی و کمبود آب در بازه ده سال اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
197 - 215
حوزههای تخصصی:
با تغییرات آب وهوایی، مخاطرات طبیعی خطیری نظیر خشکسالی و تنش های آبی گریبان گیر شهرها شده اند. به طوری که وقوع مکرر خشکسالی ها مانع توسعه پایدار شهری شده اند. درکنار این چالش ، رویکرد نوین "تاب آوری شهری در برابر خشکسالی" به مدیران شهری کمک می کند تا میزان سازگاری شهرها با تنش های محیطی را اندازه گیری کنند. از این رو هدف کلی این مطالعه ارزیابی تاب آوری کلان شهر اصفهان در برابر خشکسالی با استفاده از چارچوبی است که ابعاد و سنجه های اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و نهادی را ادغام می کند. نوع پژوهش کاربردی و روش بررسی آن توصیفی-تحلیلی است. ابتدا فهرستی از سنجه ها و متغیرها بر اساس مطالعات اسنادی-کتابخانه ای تدوین شد. سپس تاب آوری کلان شهر اصفهان از سال 1390 الی 1400 در برابر خشکسالی توسط 22 سنجه و 31 متغیر مورد ارزیابی قرار گرفت. در ادامه به منظور تعیین میزان اهمیت هر سنجه یا متغیر از روش تلفیق سوارا بهره گرفته شد. یافته ها گویای آن است که تاب آوری کلان شهر اصفهان در سال های 1390، 1391، 1394، 1397، 1398 و 1400 در برابر خشکسالی و کمبود آب افزایش (امتیازها نزدیک به عدد یک و بین 43/0-51/0) اما در سال های 1392، 1393، 1395، 1396 و 1399 کاهش یافته (امتیازها نزدیک به عدد صفر و بین 32/0-42/0) است. به طور کلی میزان تاب آوری کلان شهر اصفهان طی دهه 1400-1390 در برابر خشکسالی در وضعیت مطلوبی قرار نداشته و شهر اصفهان نیازمند تهیه واکنش ها و اقدامات متقابلی است که اثرات و پیامدهای خشکسالی را کاهش دهد. چنانچه این مهم به وقوع نپیوندد، جامعه شهری اصفهان زیر بار آسیب های ناشی از خشکسالی و کمبود آب کمر خم می کند.
بررسی مداخلات کالبدی در بافت های تاریخی و تاثیر آن بر انسجام و پیوستگی سازمان فضایی، مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۳
117 - 131
حوزههای تخصصی:
شهرها عالی ترین سیستم ها و شبکه های پیچیده ای هستند که تاکنون ظهور یافته اند. آنها فراتر از بحث تعادل کلاسیک، نیازمند بی شمار انرژی برای حفظ ساختار منسجم خودشان هستند. بنابراین در توسعه شهرها باید به این نکته توجه داشت که یک شبکه پیچیده و منسجم، شامل یک ساختار سلسله مراتبی و همپیوند است که در مقیاس های مختلف فضایی و در طی زمان ظهور می یابد و برای حفظ این انسجام باید به ساختار همپیوند آن پایبند بود. ساختار اصلی شهر به عنوان فرم دهنده استخوان بندی و شکل شهری تأثیر بسزایی در نحوه ارتباط و ترتیب فضایی فضاهای شهری داشته است. برخی پارامترها در طول زمان نق ش پررنگ تری در شکل دهی به ساختار شهری داشته اند و برخی برعکس. یکی از روش هایی که بر پایه استفاده از رایانه و روش های علمی در زمینه مطالعات شهری ب ه کاررفت ه اس ت، تکنی ک چیدمان فضایی است. هدف از ای ن مقال ه ش ناخت ک اربردی تکنی ک چیدمان فضا در مطالعه پیکره بندی و ساختار اصلی شهر بافت تاریخی تبریز در طی یک سده اخیر می باشد که با استفاده از بررس ی تطبیقی بین دوره های تاریخی (1349،1297و1400) به تحلیل پارامترهای تکنیک چیدمان فضایی (اتصالات، هم پیوندی، عمق فضا و انتخاب) با استفاده از نقشه های خطوط محوری پرداخته شده است است و نتایج ب ه ص ورت داده های گرافیکی و ریاضی ارائه شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که محورها و مسیرهای بافت تاریخی و مرکزی شهر تبریز اهمیت و نقش خود را از دست داده است اما پتانسیل و ظرفیت احیای مجدد نقش و اهمیت خود را در ساختار اصلی شهر دارند.
تحلیل عوامل مؤثر بر میزان زیست پذیری محله های متراکم شهر بر اساس نقشه شناختی فازی(مورد مطالعه شهر آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۴
45 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین و تشخیص میزان ارتباط بین شاخص های زیست پذیری محله های متراکم می باشد. بدین منظور، نوزده شاخص از طریق مطالعه ادبیات موضوع و مصاحبه با متخصصان برنامه ریزی شهری و شهرسازی که درباره زیست پذیری دارای تجربه بوده اند، شناسایی شد. این عوامل در شش دسته کلی کالبدی-عملکردی، اجتماعی، طبیعی، اقتصادی، بصری و ادراکی مورد تقسیم بندی قرار گرفتند. سپس به منظور شناسایی شاخص های محوری مدل، از ترسیم نقشه شناختی فازی استفاده شد و میزان نفوذ هر یک از شاخص ها بر یکدیگر تعیین گردید در ادامه، ماتریس بدست آمده در نرم افزارFcmapper اجرا و نقشه شناختی فازی ترسیم گردید. در این تحقیق پس از بررسی 19 شاخص مشخص شد شاخص های زمین و تراکم، رضایت از سکونت، اندازه قطعات، تعاملات اجتماعی، گوناگونی مسکن و رونق و شکوفایی اقتصاد محله 6 شاخص مهم از نظر محوریت هستند که بیشترین اثرگذاری و اثرپذیری در ارتباط با سایر شاخص های زیست پذیری دارند در این میان شاخص زمین و تراکم دارای محوریت بیشتری نسبت به سایر عوامل است اندازه قطعات در رتبه دوم اهمیت قرار می گیرد این دو شاخص بیشترین اثرگذاری را در سایر متغیرها دارند شاخص رضایت از سکونت بیشترین تأثیرات را از سایر متغیرها دریافت می کند.
سناریوهای توسعه طبیعت گردی بر پایه سند چشم انداز توسعه کشور و با رویکرد آینده نگری (مطالعه موردی: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و هدف: در ایران سابقه آینده نگری به برنامه های عمرانی پنج ساله کشور و سند چشم انداز توسعه (افق1404) برمی گردد؛ یکی از مهم ترین محورهای مطرح شده در این سند، توسعه کشور از طریق گردشگری پایدار است. طبیعت گردی به عنوان گونه ای از گردشگری پایدار، توان بالقوه ای در ایفای نقش در توسعه منطقه ای و ملی دارد؛ لذا هدف پژوهش حاضر، به عنوان مطالعه ای توصیفی تحلیلی و میدانی، تدوین سناریوهای آینده این نوع از گردشگری در استان یزد و ارزیابی وضعیت آن بر اساس این سناریوها است.مواد و روش ها: به منظور شناسایی عوامل موثر بر توسعه طبیعت گردی در استان یزد، ابتدا عوامل تاثیر گذار بر این نوع گردشگری از طریق مطالعات کتابخانه ای (پژوهش های داخلی و خارجی، اسناد فرادست و طرح های پژوهشی) و مطالعات میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه) استخراج شده است. از آن جا که شناسایی عوامل تاثیرگذار بر این نوع از گردشگری، بسته به مقیاس پژوهش و محل ارزیابی و اولویت های منطقه مطالعاتی، متفاوت است، لذا همه عوامل استخراج شده بر اساس موضوعیت در منطقه مطالعاتی یزد، میزان شباهت یا یکسانی موضوع و مطالعه موردی پژوهش بررسی شده با پژوهش حاضر و تلفیق عوامل مشابه در قالب یک عامل واحد انتخاب شده اند و در نهایت تعداد 31 عامل تاثیرگذار در شش بعد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدیریتی، کالبدی و زیست محیطی انتخاب شد. روایی آن ها با بهره گیری از روش نسبت روایی محتوایی به تایید خبرگان رسید. هم چنین برای سنجش پایایی عامل ها از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد. در مرحله بعد به منظور شناسایی عوامل کلیدی، از روش تحلیل ساختاری و به منظور انجام محاسبات آن از نرم افزار میک مک استفاده شده است. به منظور تشخیص تاثیر عوامل بر یک دیگر، پرسشنامه ای شامل 31 عامل و در شش بعد تهیه گردید و وزن آن ها بر اساس طیف پیشنهادی نرم افزار میک مک، توسط کارشناسان مذکور مشخص شد و از این طریق عوامل کلیدی شناسایی گردید. سپس برای هر یک از عوامل کلیدی، انواع وضعیت های احتمالی آینده پیش بینی شده است و بر اساس آن ماتریس آثار متقاطع تدوین و در اختیار متخصصان قرار گرفته است. نتایج حاصل از آن در نرم افزار سناریوویزارد بکار گرفته شده و سناریوهای توسعه گردشگری طبیعت مبنا در استان یزد تدوین شده است. یافته ها و بحث: عامل های کلیدی شناسایی شده بر توسعه طبیعت گردی استان یزد عبارتند از: سرمایه گذاری دولتی، سرمایه گذاری غیردولتی، قوانین مرتبط با توسعه گردشگری، آموزش، فناوری های اطلاعاتی، کیفیت مسیرهای ارتباطی، مناطق حفاظت شده، گونه های حمل و نقل، برنامه ریزی توسعه گردشگری، امنیت، تبلیغات، ارائه تسهیلات دولتی برای جذب سرمایه گذار خصوصی، گردشگری پذیری، جاذبه های طبیعت گردی، مشارکت محلی، ایجاد هماهنگی و یکپارچگی بین سازمان های مرتبط، حمایت مالی سازمان های بین المللی، کیفیت هوای محیط و ایمنی. از بین پنج سناریوی ترسیم شده، سناریوهای اول و دوم وضعیت مطلوب دارند، سناریو سوم وضعیت متوسط و سناریوهای چهارم و پنجم در وضعیت نامطلوب قرار دارند. نتایج حاکی از آن است که اختلاف زیادی بین واقعیت موجود و اهداف سند چشم انداز توسعه کشور وجود دارد.نتیجه گیری: از آن جا که در این پژوهش سعی شده است با دید واقع بینانه نسبت به شرایط کنونی منطقه به ارزیابی روند طبیعت گردی استان یزد پرداخته شود، لذا مقایسه تطبیقی بین سند چشم انداز توسعه کشور و سناریو چهارم و پنجم که در درجه نامطلوب قرار دارند، انجام شده است. بدین منظور وضعیت های احتمالی منتخب برای هر یک از عوامل کلیدی سناریو چهارم و پنجم، با اهداف، راهبردها، سیاست ها و برنامه های اقدام ارائه شده در سند چشم اندازمقایسه تطبیقی شده است. بر اساس نتیجه مقایسه ها، در سطح تعیین اهداف، روند فعلی گردشگری استان یزد، حدودا 68 درصد عوامل سناریو چهارم و پنجم را در برمی گیرد و به تبع آن، در سطح چگونگی دست یابی به اهداف نیز تقریبا به همین میزان هم پوشانی وجود دارد.
آشکارسازی تغییرات اقلیم با استفاده از شاخصهای حدی بارش (مطالعه موردی: شهرستان نجف آباد، استان اصفهان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
379 - 400
حوزههای تخصصی:
رویدادهای اقلیم و آب و هوایی حدی در سالهای اخیر به دلیل تلفات جانی انسانی و افزایش تصاعدی هزینه های مرتبط با آنها، مورد توجه قرار گرفته اند. این رویدادها، تأثیرات عمیقی بر اقتصاد و معیشت بسیاری از مردم و مناطق جهان می گذارند. تشخیص این رویدادها از نظر شدت، مدت و فراوانی به منظور چارچوب بندی راهبردهای کاهش و سازگاری مقابله با اثرات ناشی از تغییر اقلیم بسیار حیاتی و ضروری است. هدف این تحقیق تحلیل روند تغییرات شاخص های حدی بارش جهت آشکارسازی وقوع تغییر اقلیم در شهرستان نجف آباد با استفاده از آمار 20 ساله روزانه ایستگاه سینوپتیک نجف آباد از سال 2003 تا 2022 می باشد. بدین منظور برای بررسی روند تغییرات از شاخص های حدی بارش از آزمون ناپارامتریک من-کندال استفاده شد. نتایج نشان داد شاخص های حدی بارش الگوهای متفاوتی از شدت، مدت و فراوانی بارش ارائه می دهند. شاخص-هایPRCPTOT ، CDD، CWD، R10mm، R20mm، R95p، Rx5day و SDII روند کاهشی و شاخص های Rnn mm، R99p و Rx1day روند افزایشی دارند. ولی به دلیل پراکندگی زیاد و میزان کم بارش، الگوی بارش منطقه ای مشخص و کاملی قابل تشخیص نیست. بطور کلی، نتایج نشان داد بارش ها از روند منظمی تبعیت نمی کنند. نتایج حاصل از این پژوهش می توانند در راستای مدیریت صحیح و مقابله با شرایط احتمالی، راهکارهایی مرتبط با رخدادهای حدی ارائه دهند. ضمن اینکه، ترکیب داده های هواشناسی طولانی مدت با ادراک جوامع محلی آسیب پذیر و متاثر از تغییر اقلیم، می تواند به عنوان الگویی برای مدیران دراستای تصمیم گیری خردمندانه و برنامه ریزی مناسب تر مدنظرقرارگیرد.
ژئومیتولوژی، رویکردی نو در توسعه ژئومیتوتوریسم نواحی دره ای، نمونه مورد مطالعه: دره اخلمد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
69 - 89
حوزههای تخصصی:
ژئومیتولوژی بررسی رابطه بین عوارض ژئومورفولوژیک با فرهنگ شفاهی مناطق جغرافیایی است. هدف این پژوهش، بررسی رابطه ژئومیتولوژی با جذب ژئوتوریست در دره اخلمد و معرفی آن به عنوان یک مقصد جدید گردشگری است. اخلمد از مهمترین مقاصد تفریحی در استان خراسان رضوی است. اما به دلیل وجود عوارض خاص ژئومورفولوژیکی، افسانه های ریشه-داری در فرهنگ عامه منطقه شکل گرفته که برای عموم ناشناخته است و می تواند زمینه ساز توسعه ژئومیتوتوریسم در این محدوده شود. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی و کاربردی است و از تحلیل ترکیبی برای دستیابی به پاسخ سوالات پژوهش استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز با روش های میدانی؛ مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه گردآوری شده و به کمک نرم افزار spss تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که اکثر گردشگران اخلمد، ساکن خراسان رضوی هستند. مهمترین انگیزه سفر آنها بازدید و گردشگری بوده و افرادی که پدیده های ژئومیتولوژیک را دارای اهمیت و جذابیت می دانستند هزینه کرد بیشتری در سفر به اخلمد داشته اند.
ارزیابی کیفیت خدمات نیروی انتظامی در فضای شهری به گردشگران خارجی با استفاده از تکنیک اهمیت –عملکرد (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اطلاعات و آمارهای موجود در صنعت گردشگری شهری حاکی از عدم مؤفقیت این صنعت و عملکرد ناموفق آن در کشور و در شهر اصفهان است. به نظر می رسد یکی از دلایل اصلی این امر عدم توجه به انتظارات و ترجیحات گردشگران ورودی به فضای شهری کشور و نیز عدم تلاش جهت افزایش میزان رضایت آنهاست. هدف از این تحقیق، شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر رضایتمندی و حمایت انتظامی گردشگران از سفر به شهرهای ایران و مطالعه موردی شهر اصفهان است. با توجه به نظریه پاراسورامان ابعاد کیفیت خدمات مورد سنجش و نقاط ضعف و قوت سازمان مورد تشخیص قرار گرفت، داده های به دست آمده به وسیله آزمون های آماری فریدمن، پیرسون و spss تحلیل شد. بر این اساس، انتظارات گردشگران از کیفیت خدمات انتظامی در فضای شهری در همه ابعاد بالاتر از وضعیت موجود است. بیشترین میانگین نمره در بخش انتظارات مربوط به بعد ظاهری و فیزیکی (2/4) و کمترین نمره مربوط به مسؤلیت پذیری (34/2) است. در بخش وضعیت موجود بالاترین امتیاز مربوط به همدلی (82/3) و کمترین امتیاز به بعد ضمانت و تضمین (05/2) تعلق گرفت. محاسبه اختلاف بین میانگین نمرات انتظارات با کیفیت درک شده در همه ابعاد، شکاف منفی را نشان می دهد. بیشترین نمره شکاف منفی مربوط به ضمانت و تضمین (29/2-) و کمترین شکاف مربوط به قابلیت اطمینان و اعتماد (147/1) است که نشان می دهد از دید گردشگران، ارائه خدمات انتظامی در حد انتظارات آنان نبوده است. همچنین جهت به دست آوردن نتایج بهتر از نظریه اهمیت-عملکرد استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد چهار ویژگی:1- میزان هماهنگی بین قوانین وضع شده و عملکرد نیروی انتظامی؛2- میزان تسلط نسبی پلیس به زبان گردشگر در ترمینال های ورود و میزان تسلط نسبی پلیس به زبان گردشگر در سطح شهر و دفاتر پلیس اتباع خارجه؛3- میزان خوش رویی و برخورد محترمانه پلیس در سطح شهر و احترام به اعتقادات و حفظ حریم خصوصی گردشگران توسط پلیس؛4- داشتن اطلاعات حداقلی روان شناسی و آداب برخورد با گردشگران.با وجود اهمیت زیادی که برای گردشگران خارجی دارند، دارای عملکردی پایین تر از میانگین و نیازمند بهبود هستند.
ارزیابی وضعیت زیست پذیری در مناطق شهری با استفاده از تکنیک های برنامه ریزی (مطالعه موردی: کلان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۳
139 - 164
حوزههای تخصصی:
اهمیت ارزیابی زیست پذیری از آنجا ناشی می شود که با این کار ویژگی های کلی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی یک منطقه آشکار می شود؛ بنابراین پژوهش حاضر با رویکرد – توصیفی تحلیل در پی آن بوده که وضعیت زیست پذیری کلان شهر کرمانشاه را در بعد ذهنی بررسی نماید. با توجه به اینکه روش پژوهش، پیمایشی (مبتنی بر پرسشنامه) بوده است که حجم نمونه با استفاده از روش کوکران به تعداد 384 نفر انتخاب و بر اساس جمعیت هر منطقه تعداد نمونه مربوطه انتخاب شده است. بعد از تأیید روایی و پایایی پرسشنامه و بعد از جمع آوری پرسشنامه های تکمیل شده؛ پاسخ های شهروندان وارد نرم افزار SPSS21 شده و میانگین هر شاخص در مناطق محاسبه شده است. سپس وزن دهی شاخص ها با استفاده از روش آنتروپی شانون انجام گرفته است. در مرحله بعد وضعیت زیست پذیری مناطق شهری کرمانشاه با استفاده از تکنیک های برنامه ریزی تاپسیس، ویکور و ساو بررسی و با توجه به اینکه این تکنیک ها نتایج متفاوتی از رتبه و وضعیت زیست پذیری مناطق را نشان می دهند، با استفاده از روش درصد و شدت تغییرات بهترین تکنیک جهت سنجش و رتبه بندی وضعیت زیست پذیری کلان شهر کرمانشاه انتخاب شده است. نتایج پژوهش گویایی آن است که بر اساس یافته های تکنیک تاپسیس و ویکور وضعیت زیست پذیری در مناطق کلان شهر کرمانشاه مناسب نمی باشد زیرا تنها منطقه 5 در وضعیت مطلوب زیست پذیری قرار دارد. همچنین نتایج تکنیک ساو برخلاف نتایج دو تکنیک دیگر پژوهش وضعیت زیست پذیری کرمانشاه را مناسب ارزیابی می کند. روش درصد تغییرات نشان داد که تکنیک تاپسیس روش مناسب تری برای رتبه بندی و سنجش وضعیت زیست پذیری کلان شهر کرمانشاه می باشد. در نهایت پیشنهادهای برای مطلوب شدن وضعیت زیست پذیری کلان شهر کرمانشاه ارائه شده است.
ارزیابی تطبیقی میزان عدالت جنسیتی با رویکرد ارتقاء توانمندسازی زنان در بهره گیری از فضای شهری با تأکید بر مفهوم سقف شیشه ای (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۲
71 - 90
حوزههای تخصصی:
شهر و فضای شهری به عنوان یکی از فراگیرترین پدیده های اجتماعی است. بهره وری و مطلوبیت فضاهای شهری، موضوع مهمی است که باید در هر مطالعه ای که زندگی روزمره زنان و مردان را مدنظر قرار می دهد، مورد توجه قرار گیرد. نیاز به حضور در فضا برای همه گروه ها فارغ از جنسیت، سن، سطح درآمد، شغل و... امری ضروری است. حضور زنان در فضای شهری، به اندازه مردان، یکی از مهم ترین شاخص های عدالت شهری است. بنابراین در این مقاله با هدف ارزیابی میزان عدالت جنسیتی در فضای شهری، از روش توصیفی- تحلیلی و نرم افزار Spss در تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده و همچنین با به کارگیری آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون توکی در گروه بندی مؤلفه ها به ارزیابی هرکدام پرداخته شده است و تعداد 368 پرسش نامه (در قالب طیف لیکرت) در هر یک از مناطقه سه گانه شهر قزوین توزیع شده است. در طراحی پرسش نامه ها به طور ضمنی مفهوم سقف شیشه ای و هنجارهای فضای شهری برای زنان در نظر گرفته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد بهره برداری از فضای شهری در سطح منطقه دو شهر قزوین برای زنان در نسبت با سایر مناطق بیشتر است.
بررسی رابطه دوسویه بین قیمت مسکن و اجاره بهای مسکن در ایران (رویکرد بوت استرپ رگرسیون کوانتایل: روش MCMB-A)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۳
93 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی دوسویه بین قیمت مسکن و اجاره بهای مسکن در ایران در فاصله ی زمانی فصل اول سال 1381 تا فصل چهارم سال 1398 است. جهت بررسی موضوع از آزمون علیت گرنجر و رویکرد بوت استرپ رگرسیون کوانتایل استفاده شده و روش بوت استرپ استفاده شده نیز روش MCMB-A است. نتایج حاصل از آزمون علیت گرنجر حاکی از وجود رابطه ی علیت دوطرفه بین قیمت مسکن و اجاره بهای مسکن بوده و نتایج به دست آمده از روش بوت استرپ رگرسیون کوانتایل نیز نشان می دهد که در تمامی دهک ها، اجاره بهای مسکن تأثیر مثبت و معنی دار بر قیمت مسکن دارد. طوری که در طول دهک های مورد بررسی، ضریب اجاره بهای مسکن در دهک های ابتدایی روند افزایشی داشته و در دهک ششم به بیشترین مقدار رسیده و از دهک هفتم تا نهم روند کاهشی به خود می گیرد. قیمت مسکن نیز در تمامی دهک ها تأثیر مثبت و معنی دار بر اجاره بهای مسکن دارد. طوری که در طول دهک های مورد بررسی، ضریب قیمت مسکن در دهک های ابتدایی روند کاهشی داشته و در دهک چهارم به کمترین مقدار رسیده و از دهک پنجم روند افزایشی به خود گرفته و در دهک نهم به بیشترین مقدار می رسد.
ارزیابی سنجش عوامل موثر در امنیت محیطی در محله های سنتی از دیدگاه کاربران با رویکرد CPTED (مطالعه موردی: محله فیض آباد شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تحقق جلوگیری از جرم و برقراری امنیت از طریق طراحی محیطی در سکونتگاه های انسانی، همواره در طول تاریخ از اهمیت داشته است.هدف: اساس این پژوهش متکی بر استنباط و استخراج شاخص ها و عوامل طراحی محیطی که در برقراری امنیت در محلات گذشته نقش موثری داشته اند، می باشد که به کاربست این عوامل و تجربیات در برقراری امنیت محیطی در سکونتگاه های جدید بپردازد.روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به استنباط و ارزیابی شاخص های امنیت محیطی در محله ها و سکونتگاه های سنتی پرداخته است. سپس با استفاده از ابزار پرسش نامه (360 عدد) و تحلیل آن از طریق نرم افزارSPSS ، از طریق آزمون t و تحلیل عاملی به استنباط و تحلیل داده ها پرداخته شده است. همچنین در راستای تحلیل نقش پیوندهای فضایی در برقراری امنیت از نرم افزار DepthMap و همچنین از آزمون های مقایسه ای و ضریب ماتریس های همبستگی برای بررسی ارتباط میان اجزای متغیرها بهره گرفته شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: نمونه مورد مطالعه یکی از مهم ترین محلات سنتی و فاخر شهر کرمانشاه به نام محله فیض آباد می باشد.یافته ها: یافته های تحقیق بیان گر آن است که مهم ترین عوامل طراحی محیطی موثر بر ارتقاء امنیت در سکونتگاه های انسانی در محلات سنتی عبارتند از: کیفیت عملکردی، کالبدی و میزان پیوندهایی فضایی در این گونه بافت ها، که توجه به تنوع کالبدی و عملکردی در محلات شهری، سهم بیشتری در امنیت محلات شهری ایفاء می نماید.نتایج: نتایج تحقیق نشان می دهد که از میان شاخص های عوامل کالبدی- عملکردی، استفاده مرکب از فضاهایی با کاربری های مختلط و ورودی های بافت محله ها و از میان شاخص های عوامل پیوند فضایی نیز استخوان بندی بافت و تراکم در بافت دارای بالاترین اولویت نسبت به سایر شاخص ها در امنیت محیطی از دیدگاه ساکنان در این محله می باشد.