فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۵٬۶۶۱ تا ۲۵٬۶۸۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روشی توصیفی - تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی، به ارزیابی پتانسیل های بخش گردشگری برای رفع چالش های اقتصادی دهستان قلعه قافه از توابع شهرستان مینودشت پرداخته است. جامعة آماری تحقیق، مدیران محلی و سرپرستان خانوار این دهستان بوده اند. نتایج تحقیق گویای آن است که گونه های مختلف گردشگری در دهستان مذکور، پتانسیل بالایی برای رفع چالش های اقتصادی دارند. بین پتانسیل این گونه ها در رفع چالش های اقتصادی از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود دارد؛ به طوری که گردشگری طبیعی در اولویت نخست، گردشگری کشاورزی در اولویت دوم و گردشگری فرهنگی در اولویت سوم قرار دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در منطقة مطالعه شده، عوامل مؤثر در توسعه و شکوفایی این پتانسیل ها مانند «امکانات ارتباطی و سهولت دسترسی»، «تسهیلات زیربنایی، خدماتی و تفریحی»، و «تبلیغات و اطلاع رسانی مطلوب» در سطح پایینی قرار دارند.
پایش خشکسالی ایران به کمک شاخص شدت خشکسالی پالمر و ارتباط آن با الگوهای پیوند از دور جوی- اقیانوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای انجام این پژوهش از داده های ماهانه ی شاخص شدت خشکسالی پالمر(PDSI) مرکز ملی اقیانوس و جوی شناسی ایالات متحده امریکا(NOAA) در بازه ی زمانی 1/1950 تا 12/2005(56 سال) بهره بردیم. قدرت تفکیک زمانی این داده ها ماهانه و قدرت تفکیک مکانی آنها 5/2 در 5/2 درجه قوسی است. با این قدرت تفکیک مکانی26 یاخته(پیکسل) در داخل مرزسیاسی ایران قرار می گیرد. بنابراین پایگاه داده ی با ابعاد 672*26 فراهم شد که بر روی ردیف ها یاخته ها و بر روی ستون ها ماهها قرار گرفتند. انجام تحلیل خوشه ای به روش ادغام وارد بر روی داده ها نشان داد که ایران را به لحاظ شاخص شدت خشکسالی پالمر می توان به چهار پهنه ی متفاوت تقسیم کرد. شدیدترین خشکسالی ایران مربوط به سال 2000 و پهنه ی شمال غرب کشور است. به نظر می رسد که مکان گزینی پهنه ها به نوعی بیانگر مسیر گذر سامانه های باران زا بر روی کشور و شعاع تأثیر آنها است. همچنین ارتباط معنی داری بین الگوهای پیوند از دور با خشکسالی های ایران وجود دارد. تأثیر الگوهای پیوند از دور بر خشکسالی در پهنه های مختلف متفاوت است. بطور کلی الگوهای پیوند از دور در فصل پاییز ارتباط بیشتری با خشکسالی های ایران نشان می دهند.
بررسی نقش گُلسنگها در هوازدگی زیستی سنگ های مخروطی شکل روستای کندوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنگ های مخروطی شکل (کله قندی) روستای تاریخی کندوان در اثر عوامل مختلفی از جمله کلنی های زیستی هوازده می شوند. در مطالعه حاضر با نمونه برداری و تهیه مقاطع نازک میکروسکوپی، انجام آنالیز اشعه X و تصویر برداری با میکروسکوپ نور بازتابشی و فلورسنس، تغییرات فیزیکی و شیمیایی ناشی از فعالیت های زیستی گُلسنگ بر روی سنگ های روستای کندوان بررسی شده است. بر اساس مقاطع میکروسکوپی و آنالیز اشعه X توده سنگ روستای کندوان دارای ترکیب اسیدی بوده و عمدتاً از کانی های کوارتز، پلاژیوکلاز و هورنبلند تشکیل شده است. تقریباً تمام کانی ها سالم بوده و هوازدگی و دگرسانی به کانی های رسی کمتر دیده می شود. تصاویر میکروسکوپی نشان می دهند که گُلسنگها در تلاش برای جذب مواد معدنی ریسه های خود را در سنگ های کندوان نفوذ داده و باعث تخریب بافت سنگ تا عمق حدود 5 میلی متری می شوند. ضمناً اسید اگزالیک ترشح شده از گُلسنگ نیز باعث هوازدگی شیمیایی قشر سطحی سنگ می شود. اقلیم سرد و نیمه خشک و ارتفاع بالای روستای کندوان مانع از فعالیت زیستی زیاد و هوازدگی شدید ناشی از گُلسنگ شده و ترکیب اسیدی سنگ نیز باعث مقاومت آن در برابر اسیدهای آلی گردیده است. با این حال این نوع از هوازدگی و فرسایش و تخریب های ناشی از آن در طولانی مدت توانسته باعث شکل گیری مورفولوژی خاص روستا شود. با این حال ادامه روند هوازدگی باعث تخریب بیشتر سنگ های مخروطی شکل می شود که در این راستا انجام اقدامات کنترلی و حفاظتی ضروری به نظر می رسد.
اثرات اقتصادی شهرک های صنعتی بر توسعه نواحی روستایی همجوار مورد: شهرک صنعتی آق قلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سیاست های دولت ایران در توسعه روستایی، تنوع بخشیدن به اقتصاد روستا، تعدیل مهاجرت بی رویه از مناطق روستایی به شهرها، کاهش نابرابری های فضایی بین مناطق شهری و روستایی از طریق راهبرد استقرار صنعت در روستاها، در قالب ایجاد شهرک های صنعتی می باشد. هدف این تحقیق، شناخت و بررسی اثرات اقتصادی شهرک صنعتی آق قلا بر توسعه نواحی روستایی مجاور بوده است. پژوهش حاضر به صورت پیمایشی انجام گرفته است. جامعه ی آماری تحقیق ۱۶۷۶ خانوار روستایی ساکن در روستاهای اطراف شهرک آق قلا بوده است. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران ۳۲۰ خانوار برآورد گردیده و نمونه ها با روش نمونه گیری چندمرحله ای و به صورت تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده که روایی آن از سوی کارشناسان مطالعات روستایی مورد تأیید قرار گرفت. پایایی آن، با انجام پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شده است. نتایج تحقیق نشان داد که استقرار شهرک صنعتی آق قلا از نظر اقتصادی، اثرات بسزایی در توسعه نواحی روستایی همجوار خود داشته است و همچنین جزء مؤلفه «افزایش رفاه و قدرت خرید»، در دیگر مؤلفه ها تفاوت معناداری از نظر اقتصادی در روستاهای مورد مطالعه مشاهده نشده است.
بررسی و تحلیل عوامل طبیعی موثردر توسعه مناطق بیابانی و خشک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال یازدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
61 - 76
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف شناخت و تصویر مناسب از وضعیت جغرافیایی شمال کویر حاج علیقلی و مراکز جمعیتی چاله دامغان با رویکرد توسعه منطقه با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بر پایه گردآوری اطلاعات و مطالعات میدانی و استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی گام برداشت. از این رو عوامل جغرافیایی طبیعی در غالب پهنه بندی و نقشه، مورد مطالعه قرار گرفته اند تا نقش آنها بر منابع آب این منطقه که یکی از مراکز فعالیت های انسانی مهم در مناطق بیابانی است مشخص گردد. بطور کلی تهیه نقشه و پهنه بندی عوامل جغرافیایی و تحلیل فضایی پدیده های جغرافیایی ازاهداف عمده تحقیق محسوب می گردد. نتایج نشان می دهد که عوامل طبیعی منطقه مانندتوپوگرافی و کوههای بلند با تاثیردرمیزان بارش همچنین تشکیلات آهکی سهم عمده ای در تامین آب منطقه دارد که همراه با دشت سرهای گسترده نقش اصلی را در تغذیه سفره ها ایفاء می نمایند. با بررسی و تحلیل فضایی نقشه های تهیه شده جغرافیایی و پدیده های سطحی زمین می توان شناخت جامعی از چالش هایی که مدیران و متولیان اموردر تصمیم گیری و طرح ریزی اقتصاد فضای مناطق بیابانی حاشیه چاله دامغان و کویر حاج علی قلی با آن مواجه اند، حل نمود. لذا در پایان پیشنهاد های کاربردی ارائه گردید.
امکان سنجی توسعه اجتماعی و فرهنگی شهر تهران با تاکید بر سیستم های تصمیم گیری چند شاخصه (مطالعه موردی منطقه 20 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۳۵۰-۳۳۹
حوزههای تخصصی:
فرهنگ، شهر و محله سه پدیده مکمل هستند. به عبارت دیگر هر سه پدیده های انسانی را تکمیل می کنند. شهر و محله صورت است و فرهنگ محتوای آن است. یکی جنبه خارجی و دیگری جنبه داخلی آن است. محله یکی از عناصر اساسی شناخت فضاهای شهری مثل آثار و ابنیه، سینما ها، مساجد و مدارس است. هدف این مقاله ارزیابی شاخص های توسعه فرهنگی - اجتماعی و نشان دادن سطوح توسعه محلات از نظر بهره مندی فضا ها و امکانات است. آمار مورد استفاده در این تحقیق از سازمان شهرداری های استان تهران و سالنامه های آماری در سال 1390 اخذ شده است. نوع تحقیق کاربردی و روش تحلیل مقایسه ای و مدل مورد استفاده مدل الکترا می باشد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که بین محلات منطقه 20 شهرداری تهران، از نظر بهره مندی از فضاها و امکانات فرهنگی تفاوت فاحشی وجود دارد. در این بین محله دیلمان نسبت به سایر محلات از توسعه فرهنگی و اجتماعی بیشتری نسبت به بقیه برخوردار می باشد.
اثرات طراحی فضاهای شهری و معماری جمع گرا بر تعاملات و ارتباطات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۲۷۲-۲۵۷
حوزههای تخصصی:
کاربست رهیافت مهندسی ارزش و مشارکت کارامد مردم در برنامه ها و طرح های شهرسازی ناحیه ی سعدی شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
طرح ها و برنامه های سنتی (جامع و تفصیلی) به دلایل مختلفی همچون تصمیم گیری های عقلانی و قطعی، شهرسازی سرانه ای، کاربری زمین صرفاً کالبدی و خشک و نظایرآن قادر به پاسخگویی به نیازها و خواسته های ساکنان شهرها و روستاها نشده اند. پدیده ی جهانی شدن شهرسازی و حاد شدن مسائل شهرنشینی و شهرسازی در جهان امروز از یک سو و پیدایش انواع نظریه های برنامه ریزی جدید در عرصه ی شهرسازی از سوی دیگر، شروط لازم وکافی برای دخالت های تدبیرگرایانه در طرح ها و برنامه های شهرسازی کشور را ایجاب می کند تا به واسطه آنها حرکت به سمت هدف اصلی توسعه ی همه جانبه و توأم با نظارت و کنترل، مشارکت گرا و ارزش گرا، آغاز گردد. در این تحقیق با فرض وجود جامعه ای مشارکت جو، ضرورت سرعت دهی به اقدامات با استفاده از نظریه مهندسی ارزش از طریق عملیاتی نمودن طرح ها و برنامه های شهرسازی در محدوده ی مطالعاتی، استخراج معیارهای اصلی از تمامی طرح ها و برنامه های شهرسازی تهیه شده برای این محدوده انجام می پذیرد و درنهایت با استفاده از نتایج پرسشنامه و استخراج ایده ها و راه حل های ارائه شده توسط مدیران و کارشناسان شهرسازی و مردم (ساکنان و کسبه) به شرح مختلف مراحل کار پرداخته می شود.
پیش بینی سطح ایستابی مناطق خشک و نیمه خشک با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و قانون یادگیری Gradient Descent.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۴ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۶
53 - 39
حوزههای تخصصی:
قسمت اعظم مساحت کشور از لحاظ جغرافیایی در کمربند خشک و نیمه خشک با بارندگی کم قرار گرفته است. در نواحی فلات مرکزی و جنوبی اجتماعات شهری و روستایی با اتکاء به منابع آب زیر زمینی شکل گرفته و این منابع عمده ترین تامین کننده نیازهای آبی در این مناطق محسوب می شود. رشد روز افزون جمعیت و محدودیت منابع آبی لزوم پیش بینی دقیق مقدار این منابع را به دلیل اهمیت در برنامه ریزی و مدیریت بهینه می طلبد. پیش بینی سطح ایستابی با استفاده از ابزارها و روش های نوین مدلسازی می تواند کمک شایانی به برنامه ریزی و تصمیم گیری بهینه جهت تامین دراز مدت آب نماید. هدف از این تحقیق تخمین سطح ایستابی آبخوان سرخون استان هرمزگان با استفاده از شبکه عصبی و بهره مندی از قانون Gradient Descent می باشد. این روش با استفاده از ارتباط ذاتی داده ها، روابط غیر خطی بین آن ها را یاد گرفته و نتایج را برای بقیه حالت ها تعمیم می دهد به منظور آموزش مدل از اطلاعات 10چاه مشاهده ای که دارای آمار 24ساله بودند استفاده گردید70درصد داده ها به عنوان داده های آموزشی به مدل معرفی و20درصد داده ها به عنوان تست برای اعتبار سنجی به کار برده شد. نتایج این روش, تراز سطح ایستابی آبخوان سرخون برای سال1400را بین22تا72متر در مناطق مختلف پیش بینی می کند. ارزیابی این مدل با خطای RMSE بین 0.00125- تا0.0509و همچنین خطای MEA بین 0.0012- تا 0.049 کارایی مدل شبکه عصبی Gradient Descent را در پیش بینی سطح ایستابی منابع زیر زمینی نشان می دهد.
مروری بر تصویر برند در مقصدهای گردشگری و بررسی روشهای اندازه گیری آن
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از دارائی های با ارزش برای افراد، مکان ها، کشورها و سازمان ها برند است. با توجه به محیط پرچالش و رقابتی امروز جهان، نیاز به داشتن برندی قوی روز به روز بیشتر احساس می شود. صنعت گردشگری نیز همانند صنایع دیگر، یکی از صنایعی است که به شدت رقابتی شده است. مقصدهای گردشگری بخش مهمی از این صنعت را تشکیل داده و رقابت فشرده ای میان آنها در حال شکل گیری است. از همین رو داشتن برندی قوی برای آنها ضروری به نظر می رسد. یکی از مزایای اصلی داشتن برندی قوی، ساده سازی تصمیمات برای مشتریان و ایجاد یک مزیت رقابتی برای این مقصد هاست. یکی از اجزای اصلی تشکیل دهنده ی برند، تصویر برند است. داشتن تصویری قدرتمند از برند می تواند سبب ساختن برندی قوی در بازار شود. گرچه تا به امروز محققین زیادی در مورد این مفهوم کار کرده اند اما کمبود تحقیقاتی که دیدگاه های محققین را از گذشته تاکنون به شکل تخصصی مورد بررسی قرار داده و مفاهیم به کار رفته در آنها را به زبانی ساده و قابل فهم بیان کند به شدت احساس می شود. از این رو، مقاله حاضر قصد دارد تا با مرور تحقیقاتی که تاکنون در زمینه برند و تصویر آن انجام شده است، این مفهوم، اجزای سازنده آن و روش های اندازه گیری آن را به زبانی ساده و کاربردی معرفی کنیم.
سازوکار شکل گیری باد گرمش در البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای بررسی شرایط جوی در زمان وقوع باد گرمش، روزهای شاخص این پدیده از بانک اطلاعاتی 29 ساله ی باد گرمش گیلان (2010-1982) استخراج شد. میدان های فشار، دما، نم ویژه، ارتفاع ژئوپتانسیلی، سرعت قائم، مؤلفه های مداری و نصف النهاری باد، فرارفت رطوبت و دما، جریان، تاوایی نسبی و برش قائم کمیت های دینامیکی در سامانه های منجر به این پدیده در همه ترازهای جوی مطالعه شد. از تصاویر سنجنده ی مودیس، ماهواره های ترا و آکوا برای تأیید وجود ابرناکی و بارش (برف) در دو سوی رشته کوه البرز استفاده شد. به سبب ابرناکی و وقوع بارش در هنگام باد گرمش سه دسته الگو شناسایی شد: دسته ی اول موارد رخداد باد گرمش همراه با آسمان صاف و بدون پدیده در دو سوی رشته کوه البرز، دسته دوم فقط وجود ابرناکی در هنگام باد گرمش و دسته سوم موارد همراه با وقوع بارش را در دامنه ی جنوبی رشته کوه البرز در زمان باد گرمش شامل می شود. نتایج نشان می دهد که تفاوت این سه دسته، علاوه بر الگوی سطوح میانی و فوقانی وردسپهر، در الگوی همدیدی توده هوای مستقر در سطح زمین است. در دسته اول و دوم، استقرار توده هوای پرفشار در نواحی مرکزی فلات ایران و نفوذ زبانه ی کم فشار در شمال رشته کوه البرز موجب شکل گیری جریان های جنوبی به سمت سواحل جنوبی دریای کاسپین و افزایش سرعت باد در لایه های زیرین وردسپهر می گردد. اما در دسته ی سوم گسترش کم فشار به سمت دامنه ی جنوبی البرز و نواحی شمال غربی ایران، شکل گیری مولفه ی مثبت باد نصف النهاری را به سمت دامنه های شمالی و پشت به باد البرز در پی دارد
تحلیل تطبیقی رابطه بین فقر و خشونت شهری با استفاده از مدل ویکور (مطالعه موردی: محلّه های شهر یزد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین فقر و گسترش انواع مختلف خشونت های شهری در سطح محلّه های شهر یزد است. با توجه به اهداف تحقیق، نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری، افراد مجرم در۴۳ محلّه شهر یزد است. شاخص های تحقیق شامل: شاخص های فقر به عنوان متغیرهای مستقل و شاخص های خشونت شهری به عنوان متغیرهای وابسته می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی ارتباط بین متغیرهای تحقیق، از آزمون های آمار استنباطی مانند: ضریب رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر و همچنین از شاخص نزدیکترین همسایه و مدل ویکور برای رتبه بندی میزان خشونت در محلّه های شهر یزد استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد اکثر محلّه هایی که دارای بیشترین میزان فقر هستند؛ غالباً نقاط داغ خشونت نیز در همان محلّه ها بیشتر است. در این ارتباط، بر اساس مدل تحلیل مسیر، شاخص پایین بودن میزان درآمد و بیکاری دارای بیشترین تأثیر و دسترسی به خدمات، دارای کمترین تأثیر در افزایش فقر و خشونت شهری می باشند. همچنین در مورد اثر مستقیم، مؤلفه سطح سواد دارای کمترین اثر و مؤلفه میزان بیکاری دارای بیشترین اثر در افزایش خشونت های شهری بوده است که ضریب همبستگی چندگانه با مقدار ۰/۷۴۱ رابطه بین گسترش میزان فقر و افزایش میزان خشونت و کاهش احساس امنیت در سطح محلّه های شهر یزد را تأیید می نماید. در نهایت راهکارهایی جهت از بین بردن فقر و کاهش خشونت شهری در سطح محلّه های شهر یزد ارائه شده است.
عوامل اثرگذار بر رشد کارآفرینی در نواحی روستایی مورد: دهستان جابرانصار در شهرستان آبدانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی ابزاری است برای برنامه ریزی تا جوامع را به سوی توسعه هدایت نماید. از آنجا که همه ی جوامع یا همه ی افراد درون یک کشور، برای دستیابی به شرایط کارآفرینی، موقعیت مساوی ندارند، باید شرایط لازم را برای توسعه ی کارآفرینی در سرزمین، ایجاد کرد. توجه به کارآفرینی روستایی با نگرش به مشکلات موجود در این نواحی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. هدف اصلی این مقاله ارزیابی توسعه پایدار روستایی از منظر کارآفرینی و اشتغال بوده است. ناحیه مورد مطالعه دهستان جابرانصار از بخش مرکزی شهرستان آبدانان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل عاملی با روش تحلیل مولفه های اصلی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای ساکن در 6 روستای دهستان جابر انصار بوده است که تعداد 184 خانوار از طریق فرمول کوکران به عنوان نمونه برای تکمیل پرسشنامه انتخاب شده اند. نتایج به دست آمده از آزمون تحلیل عاملی نشان می دهد که از بین عامل های هشت گانه شناخته شده، اثرگذارترین عامل از لحاظ کارآفرینی و اشتغال در محدوه مورد مطالعه متعلق به عامل زیرساختی و اجتماعی با مقدار ویژه 5.63 می باشد که به تنهایی 17.60 درصد از کل واریانس را تبیین نموده است. عامل های بعدی به ترتیب شامل عامل اقتصادی، دانش و اگاهی، اعتماد به نفس ، خلاقیت فردی، نوآوری و خلاقیت، زیر ساخت فیزیکی و دسترسی به تسهیلات اقتصادی می باشد که در مجموع 72.5 درصد واریانس را تبیین کرده است.
نقش شهرک های صنعتی در توسعه اقتصادی و اجتماعی شهری و منطقه ایی مورد؛ شهر مهریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: امروزه صنعتی شدن یکی از مهم ترین گام ها برای توسعه همه جانبه و متوازن کشورهای درحال توسعه محسوب می شود و از آنجایی که برای بسیاری از شهرهای ایران رشد شهرنشینی همراه با رشد صنعتی بوده است احداث صنایع در قالب مجتمع ها و شهرک های صنعتی یکی از مهم ترین مؤلفه ها برای توسعه پایدار شهرها به شمار می رود. هدف کلی پژوهش حاضر [1] بررسی میزان تاثیر شهرک صنعتی بر ارتقاء شاخص های اقتصادی و اجتماعی در شهر مهریز و ارائه راهکارهایی در راستای توسعه شهری می باشد. بدین منظور برای دستیابی به اهداف مورد نظر از دو روش کتابخانه ای و پرسشنامه استفاده گردید و افراد شاغل در صنایع با کارگران غیرشاغل در صنایع در قالب پرسشنامه مورد مطالعه و سنجش قرار گرفتند و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و excel استفاده شده است. آزمون فرضیه های تحقیق که با استفاده از آماره های کای اسکوئر، مان وایتنی و Tمستقل انجام گرفت نشان می دهد که شهرک صنعتی باعث بهبودی اوضاع اقتصادی و اجتماعی کارگران شهر مهریز شده، به طوری که در بین سرپرستان شاغل و غیر شاغل در شهرک صنعتی در زمینه شاخص های اقتصادی (میزان درآمد، میزان پس انداز، تنوع و فرصت شغلی، میزانهزینه خانوار و افزایش انگیزه سرمایه گذاران) و مولفه های اجتماعی (میزان مهاجرت، میزان ماندگاری جهت سکونت و اشتغال، میزان مشارکت، افزایش سطح سواد و تحصیلات و استفاده از وسایل ارتباط جمعی) تفاوت معناداری وجود دارد.<br clear="all" />
بررسی منشاء و اثرات پدیده گرد و غبار در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط زندگی انسان همواره دستخوش حوادث طبیعی ناگواری بوده که محیط زیست او را با خطر مواجه ساخته است. یکی از این حوادث و بلایای طبیعی بروز مستمرتوفان های گرد و غبارمی باشد. بیشترین گرد و غبار موجود در جو با منشأ ذرات ریز دانه اتفاق می افتد و این ذرات ریز در مناطق خشک و نیمه خشک جهان از فراوانی بالاتری برخوردار می باشند . هدف از این پژوهش شناخت و تحلیل عوامل بسترساز و تشدیدکننده پدیده گردو غبار در نقاط مبدا و همچنین اثرات این پدیده در استان کرمانشاه به عنوان یکی از نقاط مقصد این پدیده می باشد . رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات و داده ها به صورت کتابخانه ای، مصاحبه با مسئولان و استفاده از نظرات کارشناسان می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد، تالاب های جنوب عراق به طور روز افزونی کاهش یافته اند که در این راستا سیاست ها واقدامات عمرانی اخیر ترکیه و همچنین ایران در جهت مهار آبهای سطحی و بهره برداری بهینه از منابع آبی باعث کاهش دبی آب رودخانه های دجله و فرات شده است. از نتایج آن خشک شدن تالاب های هورالعظیم و هورالهویزه و افزایش عرصه بیابانی جنوب عراق می باشد. البته تحولات سیاسی و نظامی چند ساله ی اخیر کشور عراق نیز در تشدید پدیده موثر بوده است. عدم وجود ثبات سیاسی باعث کم توجهی به مسائل زیست محیطی عراق شده است. همچنین تردد بیش از حد وسایل نقلیه اعم از نظامی و غیرنظامی در کشور عراق باعث به هم خوردن سطح خاک های حساس به فرسایش و شدت گرفتن توفان های گرد و غبار شده است . خسارت و یا کاهش درآمد در بخش کشاورزی از عمده زیان های اقتصادی پدیده گرد و غبار در استان کرمانشاه بوده است. در حوزه ی اجتماعی اختلال در ناوگان هوایی، تعطیلی مراکز آموزشی و اداری و بویژه اثرات سوء آن بر سلامت انسان از اثراتی بوده است که برای استان کرمانشاه به دنبال داشته است.
بررسی تأثیر ماندگاری شاغلین اداری بر توسعه اجتماعی – اقتصادی روستاهای بخش شیب آب شهرستان زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیّت توسعه ی روستایی و نقش حیاتی آن در پیشرفت کشورهای در حال توسعه بر کسی پوشیده نیست، تحقّق این مهم بیش از هر چیز در گرو توسعه منابع انسانی از طریق مشارکت اجتماعی- اقتصادی امکان پذیر خواهد بود. هویّت دادن به افراد شاغل اداری، استقلال بخشیدن به آنان و فراهم کردن زمینه ی مشارکت فعال آن ها در امور مختلف، عامل مهمّی در انگیزش بیشتر این سرمایه های انسانی در توسعه ی روستاها است. شواهد موجود نشان می دهد که افراد شاغل اداری ماندگار در روستاها، به عنوان نخبگان جامعه ی روستایی، طی دهه های گذشته در عرصه های اجتماعی- اقتصادی جامعه روستایی، فعالیت های چشمگیری داشته اند، که اغلب از دید برنامه ریزان و پژوهشگران روستایی دور مانده است. با این دیدگاه، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر ماندگاری شاغلین اداری روستایی بر توسعه اجتماعی - اقتصادی روستاها با روش توصیفی- تحلیلی در بخش شیب آب زابل می پردازد. جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و تکمیل پرسش نامه از شاغلین اداری ماندگار و غیرماندگار در سه طبقه از روستاهای جامعه نمونه انجام شده است. برای آزمون فرضیات از آزمون مان - ویتنی و کروسکال – والیس استفاده شد. یافته ها حاکی از تأیید فرضیات تحقیق می باشد، بنابراین، ماندگاری شاغلین اداری بر توسعه اجتماعی و اقتصادی روستاها مؤثر است. لذا پیشنهاد می گردد: در استخدام شاغلین اداری روستاها، تحصیل کرده های هر روستا در اولویت قرار گیرند. برای کارآفرینی شاغلین اداری ماندگار در روستاها، تسهیلات و پشتیبانی های مالی و نهادی لازم انجام شود. در بررسی و شناخت نیازهای روستاها جهت برنامه ریزی برای توسعه روستاها از ظرفیت های علمی و تجربی شاغلین اداری ماندگار در روستاها استفاده گردد.
تهیة نقشة دگرسانی در سامانة اپی ترمال مطرآباد، جنوب استان خراسان رضویبا استفاده از داده های دورسنجی سنجندة ASTER(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سامانة اپی ترمال مطرآباد واقع در 30 کیلومتری جنوب غرب بجستان در مجموعه ای از سنگ های آتشفشانی حدواسط تا اسیدی واقع شده است. کانی سازی به صورت رگه ها، رگچه های نامنظم و برش های گرمابی نمایان می شود. دگرسانی گرمابی در اطراف رگه ها شکل می گیرد و شامل مجموعه های سیلیسی (5<متری رگه ها)، سریسیتی (10< متری رگه ها)، پروپیلیتی (50-30<متری رگه ها) و رسی است. در این مقاله، توزیع مکانی مجموعه های دگرسانی گرمابی با استفاده از داده های سنجندة آستر بررسی شده است. برای این منظور، روش های مختلف پردازش تصاویر از قبیل ترکیب رنگی کاذب، نسبت گیری باندی، آنالیز مؤلفه اصلی و طبقه بندی تصاویر آزمون شده اند. ترکیب رنگی 864 (RGB) و ترکیب نسبتی (5/4، 8/4، 9/4) برای شناسایی مناطق دگرسانی مناسب تشخیص داده شدند. تفکیک مجموعه های دگرسانی و تهیة نقشة دگرسانی برپایة روش طبقه بندی نظارت شده انجام شده است. تلفیق یافته های زمین شناسی، کانی شناسی و دورسنجی نشانگر قابلیت روش نسبت گیری باندی و آنالیز مؤلفه اصلی در شناسایی مجموعه های دگرسانی منطقة مطالعه شده است.
Geomorphology potential of the island and its role in attracting tourism Using GIS
حوزههای تخصصی:
تحلیل فراوانی رودبادهای مرتبط با بارش های حدی و فراگیر در کرانه های غربی خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به تحلیل فراوانی رودبادهای مرتبط با بارش های حدی و فراگیر در کرانه های غربی خزر با بهره گیری از رویکرد محیطی به گردشی پرداخته شد. در این راستا از پایگاه داده ی بارش روزانه ی منطقه ی مطالعاتی شامل 33 ایستگاه همدید، اقلیمی و باران سنجی طی 15992 روز (از 1/1/1340 تا 11/10/1383)، 109 روز از شدیدترین و فراگیرترین بارش های منطقه بر اساس شاخص پایه ی صدک 99ام، برای بررسی و تحلیل انتخاب شد. فراوانی رودبادها و موقعیت آنها در محدوده ی وسیعی از صفر تا 120 درجه ی شرقی و صفر تا 80 درجه ی شمالی در چهار تراز 250، 300، 400 و 500 هکتوپاسکال طی چهار دیده بانی همدید در ساعت های 00:00، 06:00، 12:00 و 18:00 گرینویچ بررسی گردید. نتایج بررسی ها نشان می دهد که رودبادها از نظر زمانی به جز در تراز 250 هکتوپاسکال که در ساعت 06:00 فراوانی بالایی را نشان می دهند؛ در ترازهای 300 و 400 هکتوپاسکال عمدتاً در ساعت 18:00 بر روی منطقه مطالعاتی نمودی آشکار دارند. در عین حال، نقشه های میانگین سرعت رودبادها در این ساعت ها که از یکسو منطبق بر رخداد بیشینه ی فراوانی رودبادها و از دیگر سو مقارن با وقوع بیشینه ی سرعت رودبادها در پهنه ی مطالعاتی است؛ بیانگر قرارگیری ربع چهارم هسته رودباد( که با افزایش تاوایی مثبت و همچنین واگرایی سطوح فوقانی و همگرایی سطوح پایین جو همراه است) بر روی کرانه های غربی خزر است. این موضوع می تواند به انبساط توده ی هوا در سطح بالا یا حرکت قائم صعودی بیانجامد. به طور کلی کشیدگی رودباد تا تراز 500 هکتوپاسکال در اغلب موارد در ساعت 18:00 نشان از ضخامت لایه ی ناپایدار دارد که می تواند بارش های حدی و فراگیر را روی کرانه های غربی خزر ایجاد نماید.
تعیین غلظت و منبع انتشار فلزات سمی در هوای نواحی شهری (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه ترکیبات و یا عناصر شیمیایی ناشی از فعالیت های انسانی که به داخل اتمسفر رها می گردند، و به موجودات زنده می توانند آسیب رسانند، به عنوان آلاینده های هوا شناخته می شوند. انتشار آلاینده های هوا در طول دو دهه اخیر افزایش چشمگیری داشته است که این امر به دلیل رشد سریع اقتصادی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه در نتیجه توسعه شهری، حمل و نقل، صنعتی شدن و تولید انرژی بوده است. هدف از این تحقیق بیان سطح آلودگی هوای شهر مشهد توسط تعدادی از فلزات سنگین (سرب، کروم، کبالت، کادمیم، مس و روی) و همچنین تعیین انتشار منابع آلوده کننده (طبیعی یا انسانی) آنها می باشد. در دو منطقه از شهر مشهد و 20 کیلومتر دورتر از مرکز شهر با استفاده از دستگاه مکش هوا در سال های 1387- 1386، نمونه برداری هوا انجام گرفت. برای جمع آوری نمونه ها از فیلترهای تفلونی و جهت آنالیز غلظت فلزات از روش هضم اسیدی استفاده شد. سپس غلظت فلزات سنگین در نمونه ها بوسیله دستگاه جذب اتمی مجهز به کوره گرافیتی تعیین گردید. میانگین غلظت فلز سرب در هوای شهر مشهد 32±2/98، کروم 3/4 ± 6/49، روی و کادمیم به ترتیب 4/1 ±8/4 و 5/1±3/2 نانو گرم بر متر مکعب بود، که غلظت سرب 13، کروم 5 و روی و کادمیم حدود 2 برابر بیشتر از غلظت آنها در منطقه طرقبه با حجم ترافیکی بسیار پایین بود. تعیین منبع آلودگی عناصر از طریق مدل ریاضی فاکتور غنی سازی برآورد گردید، که داده ها انتشار عناصر سمی به هوا بوسیله منابع انسانی را نشان داد. در منطقه کنترل به استثناء روی و سرب سایر فلزات EF کمتر از 10 را نشان می دهند. در منطقه شهری کبالت و کادمیم همانند نواحی شاهد EF پایین دارند در حالی که سرب، کروم، روی و مسEF بالایی در این منطقه نشان می دهند. در هر صورت، هوای مشهد در مقایسه با شهر های مختلف جهان از آلودگی کمتری به فلزات برخوردار می باشد.