فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴٬۰۲۱ تا ۲۴٬۰۴۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری های کمی به ژئومورفولوژیست ها این امکان را می دهد که لندفرم های مختلف را بررسی و شاخص های ژئوموریک را محاسبه کنند. ازجمله مهم ترین عوارضی که نسبت به تغییرات زمین ساختی بسیار حساس هستند رودخانه ها، شبکه های زهکشی و عوارض توپوگرافی می باشند. حوضه ی آبخیز طاقدیس کبیرکوه در زاگرس میانی، در محدوده ی جغرافیایی استان ایلام واقع شده است که شواهد ژئومورفولوژیکی در این حوضه نشان از فعالیت نئوتکتونیکی در دوران پلیو-کواترنر دارد. در این مطالعه به منظور ارزیابی میزان فعالیت تکتونیکی اخیر در بخش میانی تاقدیس کبیرکوه، تعداد 30 حوضه آبریز به همراه طولانی ترین مسیر احتمالی عبور رودخانه آن ها در محیط ArcGIS10.1 ، استخراج گردیده و سپس شاخص های ژئومورفیک گرادیان طولی رود (SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی (AF)، شاخص تقارن توپوگرافی (T)، انتگرال هیپسومتریک (Hi)، سینوسی پیشانی کوهستان (Smf) و نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره (Vf) و شاخص سینوسیته کانال رودخانه (S) مورداندازه گیری قرارگرفته اند. درنهایت، با تلفیق شاخص های مزبور، شاخص زمین ساخت فعال نسبی (Iat) در این بخش از تاقدیس مزبور ارائه گردید. بر این اساس در 28 زیر حوضه منطقه، سطح فعالیت تکتونیکی با شدت متوسط تا بالا عمل می کند. نتایج به دست آمده از این روش با شواهد صحرایی و ژئومورفولوژیکی مانند تغییرات شدید در نیمرخ طولی رودخانه ها، پیشانی های مستقیم کوهستان، تنگه ها، عدم تقارن شبکه زهکشی، سطوح مثلثی، دره های V شکل ، شیب های تند، زمین لغزش ها و همچنین گزارش مرکز لرزه نگاری کشور مبنی بر ثبت بیش از 1000 زمین لرزه در سال 1393 در این محدوده همخوانی خوبی داشته و بیانگر فعالیت نئوتکتونیکی در بخش میانی تاقدیس کبیرکوه می باشد.
بررسی علل و چگونگی تمرکزگرایی تهران در سه دهه گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران به عنوان یکی از کشورهای درحال توسعه، تا قبل از آغاز قرن حاضر، نظام شهری نسبتآ متعادلی داشته است، اما با به وجودآمدن حکومت متمرکز، تکیه بر درآمدهای نفتی و تزریق آن به قطب های انتخاب شده، به ویژه تهران، زمینة تمرکزگرایی فراهم شده و سبب شکل گیری و کاهش تعادل سرزمینی شده است. به علاوه، عوامل سیاسی، اقتصادی، زیرساختی، جمعیتی و نیروی انسانی نیز به تمرکزگرایی تهران دامن زده است و فاصلة تهران از سایر مناطق کشور را افزایش داده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوة اجرا، توصیفی- تحلیلی است. با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، به بررسی روند شکل گیری تمرکزگرایی در ایران و مرکز توجه آن، تهران پرداخته می شود و سپس با استفاده از روش شاخص ناموزون موریس، نابرابری و فاصلة ایجادشده بین مناطق مختلف کشور- که به نوعی محصول تمرکزگرایی است- بررسی می شود. درنهایت، با بهره گیری از سالنامه های آماری، عواملی که به تمرکزگرایی دامن زده اند، از نظر کمی و آماری بررسی می شود تا وضعیت تهران در این میان مشخص شود. نتایج نشان می دهد که استقرار درازمدت دولت مرکزی در تهران، ساختار سیاسی و اداری متمرکزی را در این شهر پایه ریزی کرده است که نتیجة آن زهکش کردن بخش وسیعی از جمعیت، فعالیت و امکانات به این محدودة جغرافیایی بوده است؛ به گونه ای که اغلب امکانات مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، یا در تهران متمرکزند یا از تهران کنترل می شوند.
طراحی مدل بهینه سازی کاربری اراضی مبتنی بر الگوریتم ژنتیک چندهدفه با رویکرد آمایش سرزمین (مطالعة موردی: رودبار جنوب – استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش جمعیت و به تبع آن افزایش نیازهای جامعه، آمایش سرزمین اهمیت ویژه ای یافته است. به دلیل پیوند آمایش سرزمین با چندین هدف متضاد، استفاده از الگوریتم های تکاملی چندهدفه درصورت تناسب الگوریتم با نوع مسئله می تواند مفید باشد. در پژوهش حاضر ضمن ارائة مدلی به منظور بهینه سازی کاربری اراضی، راه حلی مؤثر برای به کارگیری الگوریتم ژنتیک چندهدفه در انواع مسائل مربوط به آمایش سرزمین معرفی می گردد. مدل طراحی شده در پژوهش حاضر به منظور بهینه سازی کاربری اراضی از الگوریتم NSGA-II بهره می برد. خروجی های این مدل، الگوهایی برای آمایش سرزمین هستند که فرسایش منطقه را تا حد زیادی کاهش می دهند و سطح منفعت اقتصادی منطقه را بالا می برند. در این مدل، کاربری ها دارای بالاترین سازگاری، کمترین دشواری تغییر و بیشترین پیوستگی هستند. به منظور استفاده از الگوریتم ژنتیک چندهدفه در حل مسائل آمایش سرزمین در این پژوهش راهکاری ابتکاری برای تولید جمعیت اولیه و عملگر ابتکاری ترکیب متناسب با مسائل آمایش سرزمین شرح و بسط داده شد. مدل طراحی شده در منطقة رودبار جنوب واقع در استان کرمان پیاده سازی شد. نتایج به دست آمده نشان دادند که الگوهای آمایش سرزمین پیشنهادشده در این مدل می توانند درحدود 30 تا 35 درصد فرسایش منطقه را کاهش دهند؛ درعین حال سطح منفعت اقتصادی حاصل از تغییر کاربری بین 40 تا 50 درصد رشد خواهد داشت. همچنین تمامی الگوها دارای سازگاری بالا و دشواری تغییر اندک هستند. با بررسی عملکرد عملگر های ابتکاری ارائه شده، مشخص شد این عملگرها تأثیر بسزایی در روند حل مسئله داشتند. کلید واژه ها : بهینه سازی چندهدفه، الگوریتم NSGA-II، توسعة عملگرهای ابتکاری، آمایش سرزمین، توان اکولوژیک.
ارزیابی شرایط خشکسالی در استان سیستان و بلوچستان طیّ (1410- 1391) با استفاده از ریز مقیاس نمایی داده های مدل گردش عمومی جو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر افزایش دمای زمین باعث بر هم خوردن تعادل اقلیمی کره زمین شده و تغییرات اقلیمی گسترده ای را در اغلب نواحی کره زمین موجب گردیده است که از آن به عنوان تغییر اقلیم یاد می شود. هدف این مطالعه، پیش بینی تغییرات اقلیمی استان سیستان و بلوچستان با استفاده از ریز مقیاس نمایی آماری است که در آن داده های سناریوی A2 مدل گردش عمومی جو ECHO-G اجرا می شود. برای ارزیابی، تغییرات اقلیمی و خشکسالی استان سیستان و بلوچستان در دوره آماری 1391تا 1410 توسط مدل LARS-WG ریز مقیاس شدند. در این مطالعه از داده های دمای کمینه، دمای بیشینه، تابش و بارش مدل ECHO-G و داده های واقعی 7 ایستگاه استان شامل چابهار، ایرانشهر، خاش، سراوان، زابل، زهک و زاهدان استفاده شده است.نتایج کلی بررسی ها برای دوره مذکور گویای افزایش 8 درصدی بارش در استان و کاهش تعداد روزهای یخبندان و افزایش میانگین سالانه دما در حدود 3/0 درجه سلسیوس می باشد. بیشترین افزایش ماهانه دما مربوط به فصل زمستان به میزان 9/0 درجه سلسیوس خواهد بود. همچنین تعداد روزهای خشک در شهرستان سراوان افزایش و در بقیه شهرستان ها کاهش می یابد و بطور کلی خشکسالی های این استان در دوره 1410-1391 کاهش می یابد.
بهینه سازی الگوی کشت محصولات زراعی در راستای توسعه پایدار (مطالعه موردی: دشت سهل آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کشاورزی در جوامع از نقش اساسی برخوردار است. کارکرد بی بدیل این بخش اقتصادی، لزوم توجه جدی به مقوله توسعه پایدار کشاورزی را می رساند. دستیابی به این مهم مستلزم اتخاذ برنامه ها و سیاست های متعددی است که بهسازی و ساماندهی الگوی کشت محصولات کشاورزی را می توان اقدامی بنیادی برای توسعه پایدار کشاورزی برشمرد. دشت سهل آباد در شهرستان نهبندان یکی از نواحی جغرافیایی شرق کشور است که با محدودیت های شدید محیط انسانی و طبیعی مواجه است. در این مقاله سعی شد تا با بهره گیری از مدل برنامه ریزی آرمانی، الگوی بهینه کشت محصولات زراعی در دشت سهل-آباد با تأکید بر بهره وری اقتصادی بنیان های طبیعی تولید هم چون آب ارائه شود.
روش: مقاله حاضر کاربردی است. به منظور گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی استفاده شده است. حجم نمونه مورد مطالعه مشتمل بر 250 بهره بردار ساکن در 28 روستا از آبادی های دشت سهل آباد بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها و ارائه الگوی کشت به کمک تحلیل خوشه ای و محاسبه توابع مدل برنامه ریزی آرمانی یا چندهدفه صورت گرفته است.
یافته ها: نتایج نشان داد کشت محصول ارزن در الگوی کنونی هم به لحاظ اقتصادی و هم زیست محیطی فاقد صرفه است. هم چنین اهداف اقتصادی در این محدوده از اولویت برتری در قیاس با اهداف زیست محیطی برخوردار است. الگو بهینه ارائه شده در هر دو ساختار برنامه ریزی آرمانی و در تمامی گروه ها سبب کاهش مصرف مقادیر نهاده های محدودکننده تولید می شود.
محدودیت ها/ راهبردها: نبود آمار به روز از هزینه های تولید در بخش کشاورزی به ویژه زراعت در محدوده مورد مطالعه.
راهکارهای عملی: بازدید میدانی و تکمیل پرسشنامه های هزینه / درآمدسنجی برای محصولات کشاورزی.
اصالت و ارزش: ویژگی خاص نوشتار حاضر آن است که الگوی بهینه کشت محصولات زراعی را برای ناحیه ای ارائه می کند که از لحاظ محیطی شکنندگی و آسیب پذیری بالایی دارد و نتیجه تحقیق می تواند مورد استفاده برنامه ریزان قرار گیرد.
طراحی شهری آبکنار با رویکرد توسعه پایدار (مورد مطالعه: رودخانه مهاباد)
حوزههای تخصصی:
محیط های طبیعی درون شهری از مهم ترین ساختارهای بوم شناختى شهرها به شمار می آیند که اگر به درستی و در ارتباط با ساختارهای بوم شناختى فرا شهری برنامه ریزی شوند، ضمن خلق فضاهای عمومی و پویای شهری موجب استمرار فرایندهای طبیعى از جمله جریان آب و هوا و حرکت موجودات در درون شهرها می شوند. در این میان مسیل ها و رودخانه های شهری، به عنوان فضاهای پنهان ، فرصت هایی هستند که بی توجه رها شده اند و با توجه به کمبود فضاهای سبز و باز در شهرها و به رغم پتانسیل های فراوانی که دارند استفاده کامل و درخوری از آنها نمی شود. متأسفانه در اغلب شهرهای ایران بطور شایسته به این عامل توجه کافی نشده و عرصه رودخانه ها با پتانسیل های بالا برای کاربری های متناسب با بافت مجاور، بدون استفاده باقی مانده است و لذا ضرورت توجه به ارتباط و توازن میان محیط طبیعی و محیط انسان ساخت بیش از پیش احساس می گردد. همچنین، بی توجهی و مدیریت ناصحیح، اینگونه فضاها را به زباله دانی شهر و فضایی متروک تبدیل کرده و بدین ترتیب مشکلات فراوانی برای شهر به ارمغان آورده است. در حالیکه امروزه در کشورهای پیشرفته اقدامات مناسبی در مورد اینگونه فضاها صورت می گیرد. یکی از راه های برون رفت از این وضعیت کنونی توجه کافی به اصول طراحی شهری پایدار و دخالت دادن آن در طراحی محوطه های کناره رودخانه هاست. با توجه به مطالعات صورت گرفته در محدوده حاشیه رودخانه ها دارای پتانسیل بسیار بالایی جهت بهبود سیما و منظرشهری می باشد و همچنین قابلیت خلق فضاهایی برای بروز تعاملات اجتماعی را دارا می باشد. با توجه به مطالعات صورت گرفته در محدوده حاشیه رودخانه ها دارای پتانسیل بسیار بالایی جهت بهبود سیما و منظرشهری می باشد و همچنین قابلیت خلق فضاهایی برای بروز تعاملات اجتماعی را دارا می باشد. این پژوهش درصد «باز زنده سازی» حاشیه رودخانه شهری مهاباد واقع در شهرستان مهاباد از توابع استان آذربایجان غربی با رویکرد پایداری از منظر طراحی شهری می باشد. در این خصوص کیفیت بخشیدن به فضاهای جمعی و دارای سرزندگی، تشویق به دوباره زنده کردن شهرها با توجه به هویت شهری، ایجاد انگیزه ای برای مشارکت مردم از جمله اهداف پژوهش می باشد. در این پروژه برای جمع آوری اطلاعات از دو روش، میدانی (تکنیک مکان سنجی)، سوات (SWOT) و کتابخانه ای استفاده شده است. در روش نظری (تحقیقات اسنادی وکتابخانه ای) با رجوع به منابع فارسی و انگلیسی موجود (کتب، نشریات، نتایج همایش ها وکنفرانس ها) و همچنین پایگاه هاى شبکه پردازش مربوطه اطلاعات لازم گردآوری گردید. در روش میدانی با استفاده از تکنیک مکان سنجی (در این روش تعدادی از سؤالات مرتبط با موضوع مطرح و پس از پخش در میان مردم و ارزیابی، دیدگاه آنان را مبنای طراحی قرار می دهیم.) در روشSWOT، به نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصت، در ابعاد کالبد- فضایی، اجتماعی، زیست محیطی، عملکردی، حمل و نقل و ترافیک، اقتصادی و ادراکی و بصری محدوده مورد نظر پرداخته شده است. یافته های پژوهش در نهایت به صورت دستورالعمل های اقدامی می باشد که در راستای بهبود بخشیدن به کیفیت فضا است. این پژوهش در زمینه زیست محیطی، کالبدی- اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، معیارها و زیر معیارهایی طراحی ارائه می دهد.
ارزیابی مدل مفهومی از عوامل مؤثر بر توانمند سازی توسعه گردشگری (مطالعه موردی:استان آذربایجان غربی)
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان بزرگ ترین تحرک اجتماعی، با پیامدهای فرهنگی، اقتصادی و فضایی متعددی همراه است؛ بدین جهت، اثربخش کردن هرچه بیشتر توسعه گردشگری و ارتقاء پیامدهای مثبت آن، نیازمند شناخت و توجه ویژه به توانمند سازی آن می باشد. بنابراین در پژوهش حاضر، وضعیت عوامل موثر بر توانمندسازی توسعه گردشگری استان آذربایجان غربی، مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. پژوهش حاضر، از نظر ماهیت ""توصیفی- تحلیلی"" و از نظر هدف ""کاربردی"" است. جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش، کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان آذربایجان غربی می باشد که به علت گستردگی محدوده پژوهش و عدم اطلاع دقیق از تعداد افراد جامعه مورد مطالعه، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی، مجموعاً 100 نفر به عنوان نمونه تعیین و انتخاب گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از شیوه های آمار توصیفی و همچنین در بخش آمار استنباطی جهت آزمون فرضیات پژوهش، از آزمون همبستگی، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که میان توانمندسازی توسعه گردشگری استان و مؤلفه های مورد بررسی ارتباط معنا داری وجود دارد. همچنین، بر اساس نتایج آزمون ها سه مؤلفه مشارکت جوامع محلی، توانمند سازی نیروی انسانی و رقابت پذیری مقاصد گردشگری، با توانمند سازی توسعه گردشگری استان آذربایجان غربی رابطه معناداری دارند. در ضمن نتایج آزمون ها نشان می دهد که متغیر «توانمند سازی نیروی انسانی»، بیشترین تاثیر را بر توانمند سازی توسعه گردشگری استان آذربایجان غربی دارد.
نقش اقلیم در معماری بافت های مختلف شهری مطالعه ی موردی،شهر سبزوار
حوزههای تخصصی:
پیشینه ی طراحی و ساخت و ساز با توجه به معیارها و ویژگی های طبیعی و اقلیمی در معماری سنتی ایران به صدها سال می رسد و از شاهکارهای معماری در جهان به شمار می آید. رشد تکنولوژی و دستیابی به انرژی های فسیلی موجب شد تا رعایت معیارهای اقلیمی در ساخت ساز مسکن به بوته فراموشی سپرده شود. این پژوهش سعی دارد، که با مطالعه وضعیت زیست اقلیم شهر سبزوار با استفاده از مدل ماهانی به ارایه راهکارهایی جهت طراحی ساختمانی که همساز با اقلیم این منطقه باشد بپردازد، و با بررسی ویژگی های مساکن بافت های قدیم، میانی و جدید این شهر میزان سازگاری بافت های سه گانه با شرایط آب و هوایی شهر سبزوار مورد ارزیابی قرار گیرد. لذا جهت نیل به این هدف مساکن موجود براساس قدمت و ویژگی های معماری به سه بافت قدیم، میانی و جدید تقسیم شدند، و با توجه به ویژگی های معماری ساختمان ها پرسشنامه ای با 195 نمونه از بافت های معماری در مناطق مختلف شهر سبزوار انتخاب و تکمیل شد. در ادامه آمار و اطلاعات ایستگاه سینوپتیک شهر سبزوار در یک دوره آماری 30 ساله شامل دما، رطوبت، باد و بارندگی استخراج و با استفاده از مدل ماهانی وضعیت زیست اقلیمی این شهر مورد بررسی قرار گرفت و پیشنهادات زیر برای طراحی ساختمان ها ارایه گردید: جهت شمالی- جنوبی ساختمان ها، فاصله گذاری ساختمان ها به صورت فشرده، اختصاص 40-25 درصد مساحت دیوار به بازشوها، انتخاب مصالح سنگین ساختمانی برای دیوارهای داخلی و خارجی و کف و طراحی مکانی برای استراحت در فضای آزاد. مقایسه نتایج حاصل از پرسشنامه ها در هریک از بافتهای مختلف شهری وتطبیق آن با پیشنهادات بهینه مدل ماهانی نشان داد در شهر سبزوار الگوی معماری بافت قدیم بیشترین سازگاری را با شرایط اقلیمی این شهرنشان می دهد و دربافت جدید این سازگاری درکمترین حد خود قرار دارد.
مدل سازی رشد شهری به وسیله خودکاره سلولی برداری قطعه مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبیه سازی رشد شهری، در یک مسیر پایدار و بهینه، همواره از چالش های موجود در عرصه های مدیریت و برنامه ریزی شهری می باشد. هدف از این تحقیق شبیه سازی رشد شهری به وسیله خودکاره سلولی برداری و نمایش چگونگی رشد و توسعه شهر در یک ساختار قطعه مبنا، با تفکیک پذیری مکانی بالا، می باشد. در این مدل ساختار همسایگی به صورت یک بافر خارجی از لبه های پارسل و بر اساس یک تابع وزن دار از مولفه های فاصله، مساحت و کاربری قطعات کاداستری تعریف شده است. مدل ارائه شده با استفاده از داده های مکانی منطقه 22 شهرداری تهران پیاده سازی و تحلیل شده است. نتایج ارائه شده بیانگر توانایی مدل در ارزیابی اثرات متقابل کاربری های مختلف شهری در اندازه های مختلف و فاصله های گوناگون از یکدیگر بوده و همچنین نشان دهنده رشد شهر در یک تناسب قابل قبول چیدمان کاربری های مختلف شهری می باشد. از آنجایی که در این مدل، امکان تخصیص کاربری های مختلف شهری فراهم شده، می توان از آن در زمینه تصمیم گیری های مکانی و برنامه ریزی کاربری اراضی شهری بهره جست.
پردازش ساخت مفهومی ،نظری و معناشناختی state و عناصر آن
حوزههای تخصصی:
هنگام بررسی استیت باید به این نکته توجه داشت که این مفهوم یکی از مناقشه برانگیزترین مفاهیم در علوم مختلف به ویژه علوم سیاسی و جغرافیای سیاسی است. بر طبق متون مختلف استیت مفهومی انتزاعی است که با مجموعه ای از مفاهیم، ارزش ها و اندیشه ها در خصوص مسائل انسانی و فضایی درهم آمیخته است. هدف این مقاله بررسی مفهوم استیت از ابعاد فلسفی، لغوی، تاریخی و معادل سازی آن به زبان فارسی است برای پاسخ به این سوال اصلی که چرا مفهوم استیت در منابع و متون مختلف معانی متعددی به خود می گیرد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد با توجه به این که استیت مفهومی انتزاعی است برای بروز و ظهور عینی خود در وضعیت های مختلف در قالب یکی از مولفه های مادی تشکیل دهنده خود یعنی سرزمین(کشور)، مردم(ملت) و حکومت متجلی می شود و علت تعدد معانی استیت نیز همین امر است.
تحلیل همدید بارش های سیل آسای استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای انجام این پژوهش از داده های روزانه ی بارش 8 پیمونگاه همدید استفاده شد. به کمک دو آستانه ی فراگیری و صدک 98اُم، 107 روز از فراگیرترین و شدیدترین بارش ها انتخاب شدند که به لحاظ زمانی رخداد اینگونه بارش ها مربوط به فصل مرطوب سال است که از مهرماه تا خرداد مشاهده می شوند. داده های فشار تراز دریا بر روی یاخته هایی با اندازه ی یاخته های 5/2 * 5/2 درجه ی قوسی بر روی کرنل 10 تا 100 درجه ی طول شرقی و 0 تا 70 درجه ی عرض شمالی از مرکز ملی اقیانوس و جوشناسی ایالات متحده امریکا استخراج شدند. بر روی ماتریس همپراش داده های فشار تراز دریا در 107 روز، تحلیل مولفه های مبنا انجام شد و 12مولفه که حدود 93درصد از پراش فشار تراز دریا را تبیین می کردند، شناسایی شد. بر روی نمرات مولفه ها تحلیل خوشه ای به روش ادغام وارد انجام شد. یافته ها نشان داد که در فصل مرطوب دو الگوی همدید فشار تراز دریا هنگام رخداد بارش های سیل آسای استان کردستان مشاهده می شود. به کمک دو آستانه ی فراگیری و صدک 99اُم 32 روز همراه با بارش سیل آسا در فصل خشک(از خرداد تا مهرماه) شناسایی شد. انجام تحلیل خوشه ای بر روی نمرات 11 مولفه که حدود 93 درصد تغییرات فشار تراز دریا را تبیین می کردند، منجر به شناسایی یک الگوی همدیدی در تراز دریا شد. بیشترین شار همگرایی رطوبت برای بارش های سیل آسای فصل مرطوب در ترازهای زیرین جو(1000، 925 و 850 هکتوپاسکال) اتفاق افتاده است. منبع رطوبتی در ترازهای زیرین جو دریاهای عرب، سرخ، عمان، خلیج فارس و مدیترانه است. نقش دریای مدیترانه نسبت به دریاهای گرم جنوبی کمتر است و در بین دریاهای جنوب، دریای عرب سهم بیشتری در تغذیه ی رطوبتی بارش های سنگین استان دارد. در ترازهای بالای جوی(700، 600 و 500 هکتوپاسکال) میزان شار همگرایی کمتر است. منبع رطوبتی در این ترازها، دریای سرخ و مدیترانه هستند و نقش دریاهای جنوبی کم رنگ تر است. برای بارش های سیل آسای فصل خشک نیز بیشترین شار همگرایی رطوبت مربوط به ترازهای زیرین جو است ولی منبع تغذیه ی رطوبتی اینگونه بارش ها دریای خزر است. در ترازهای بالای جوی(از تراز 700 به بالا) منبع رطوبت علاوه بر دریای خزر، دریاهای مدیترانه و سرخ نیز هستند.
ارزیابی توزیع فضایی سرمایه اجتماعی در محله های شهری. مورد مطالعه: شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۸
137 - 148
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی به مثابه مزیت و روح اجتماعی، نقش مهمی در بالندگی و پویایی فضاهای شهری بر عهده دارد. توجه به محله های شهری و مطالعه ظرفیت های موجود در آنها به منظور احیاء و تقویت کارکردهای مهم عناصر سرمایه اجتماعی، می تواند پشتوانه ای محکم برای توسعه اجتماع محور فراهم نماید. هدف تحقیق پیش رو تحلیل توزیع فضایی سرمایه اجتماعی در نواحی شهر بابلسر و سنجش و ارزیابی مولفه های تاثیر گذار در میزان آن است. روش بررسی، توصیفی- تحلیلی بوده که داده های آن با استفاده از پرسشنامه به دست آمده است. جامعه آماری 310 خانوار از محله های 22 گانه شهر بابلسر می باشند. برای ارزش گذاری و رتبه بندی میزان برخورداری محله ها ، از مدل های وایکور و تاپسیس استفاده گردید. برای تدقیق یافته ها جهت خوشه بندی محله ها از مدل تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی (با الگوریتم(Ward) استفاده شد. مدل های مورد استفاده از طریق آنتروپی شانون وزن دهی شده و با استفاده از نرم افزار ARCGIS نقشه رتبه بندی محله های شهر ترسیم شده است. نتایج نشان می دهد که بین محلات شهر بابلسر به لحاظ برخورداری از شاخص های سرمایه اجتماعی تفاوت وجود دارد. در رتبه بندی انجام شده محله «شهرک دانشگاه» به عنوان برخوردارترین محله و محلات « پارکینگ ها، بی بی سر روضه و کتی بن» در پایین ترین سطح برخورداری جای گرفته اند. محله های 22 گانه شهر بابلسر نیز در 4 خوشه همگن قرار گرفته اند، که 15 محله در خوشه اول و دوم و 7 محله در خوشه دوم و سوم قرار دارند. همچنین شاخص تعامل پذیری با ضریب (163/0) دارای بیشترین مقدار عدم توازن و شاخص هنجارپذیری با ضریب (063/0)کمترین میزان را در میان محله ها به خود اختصاص داده است.
پهنه بندی فضایی سکونتگاه های روستایی در معرض مخاطرات محیطی با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چند معیاره ویکور (مطالعه موردی: شهرستان تالش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت نواحی در معرض مخاطرات طبیعی همچون زلزله یکی از گام های اولیه در مدیریت مخاطرات و برنامه ریزی توسعه ای و عمرانی است. مقوله زلزله یکی از مخاطرات طبیعی است که وقوع آن می تواند تلفات، خسارت و آسیب های بسیاری را ایجاد کند. مخاطرات طبیعی مانند سیل، زلزله و غیره در طول حیات کره زمین همواره وجود داشته است. در دهه های اخیر علی رغم پیشرفت های علمی و تکنولوژی گسترده در پیش بینی حوادث، ساختمان سازی و مدیریت بحران، بلایای طبیعی همچنان هزینه های سنگینی را به جوامع انسانی تحمیل نموده است. هدف از این پژوهش شناسایی روستاهای در معرض وقوع زلزله می باشد، که نیاز به پهنه بندی فضایی مناطق زلزله خیز است. روش تحقیق به صورت توصیفی - تحلیلی می باشد. در بحث توصیفی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی داده های مورد نیاز گردآوری شده است و در بحث تحلیلی با استفاده از لایه های رقومی مورد نیاز و مدل ویکور پهنه بندی فضایی مناطق آسیب پذیر روستایی در برابر زلزله در شهرستان تالش صورت گرفته است. معیارهای استقاده در این پژوهش لایه های گسل، زمین شناسی، عمق و شدت زلزله های رخ داده در شهرستان تالش می باشد. برای وزن دهی معیارها از مدل تحلیلی AHP استفاده شده است. پس از اجرای عملیات پهنه بندی فضایی در مدل ویکور، مشخص گردید که از 315 روستای شهرستان تالش 155روستا یعنی 49 درصد از سکونتگاهای روستایی شهرستان در منطقه خطر بالای زلزله استقرار یافته اند. با مشخص شدن روستاهای در معرض، گام بعدی شناسایی مساکن مستعد (کم دوام) در این روستاها می باشد تا از طریق ظرفیت سازی که از طریق برنامه ریزی کالبدی توسط متولیان امر بهسازی و نوسازی مساکن، در جهت افزایش مقاومت مساکن کم دوام در مقابل زلزله اقدام گردد.
شناسایی و خوشه بندی اراضی قهوه ای شهر مشهد به منظور ارایة الگوهای سرمایه گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: جمعیّت شهری طیّ دهه های اخیر افزایش مستمری داشته است و پیش بینی شده است تا سال 2030، هشتاد درصد مردم جهان در شهرها زندگی خواهند کرد؛ به همین دلیل قیمت زمین شهری در تمام شهرهای دنیا طیّ چند سال گذشته در حال افزایش بوده است و شهرهای امروزین با مشکلات متعدّدی درگیر هستند. این دلایل بازتوسعه و نوسازی شهری را ضروری ساخته است. سرمایه گذاری در شهرها یکی از راه حل های مناسب برای بازتوسعة شهرها و برطرف کردن مشکلات و تأمین امکانات مورد نیاز جمعیّت شهری است. از طرف دیگر، به علّت پراکنده رویی شهرها طیّ دهه های اخیر، اراضی بلا استفاده و متروک زیادی در شهرها باقی مانده است که این اراضی، امروزه تحت عنوان برنامه ریزی اراضی قهوه ای شهری، بخش عمده ای از برنامه ریزی را تشکیل می دهد و همچنین فرصت مناسبی برای بازتوسعة شهری و جذب سرمایه گذاری بخش خصوصی، بخش عمومی و بخش عمومی- خصوصی بازتوسعه می یابد. هدف این مقاله، شناسایی و دسته بندی اراضی قهوه ای شهری براساس الگوهای سرمایه گذاری است.
روش: بررسی های توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از سیستم های اطّلاعات جغرافیایی نشان می دهد، 1591 قطعه زمین قهوه ای با 3863 هکتار وسعت (22/13 درصد از وسعت محدودة مشهد) وجود دارد، این اراضی با استفاده از روش تحلیل خوشه ای و بر اساس اطّلاعاتی مانند: نوع مالکیت، درآمد سرانة بافت اطراف، فاصله از حرم مطهر، کارکرد اقتصادی بافت اطراف و میزان مخاطرات محیطی در سیستم های اطّلاعات جغرافیایی دسته بندی شده اند.
نتیجه گیری: اراضی قهوه ای شهر مشهد براساس انواع الگوی سرمایه گذاری به سه گروه (1- خصوصی، 2- عمومی و 3- عمومی-خصوصی) تقسیم شده اند. این دسته بندی می تواند به شهرداری مشهد به عنوان اصلی ترین نهاد مدیریت شهری در شهر مشهد که دورة نمایشگاه فرصت های سرمایه گذاری در این شهر را برگزار کرده است، کمک کند.
واکاوی شاخص های منتخب محیطی-کالبدی موثر در وقوع جرم با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (نمونه موردی: محدوده کلانتری 15 شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش فیزیکی و اجتماعی شهرها و تبدیل شدن به مراکز ناهمگن اجتماعی و فرهنگی، میزان ناهنجاری های شهری نیز افزایش یافته است. بروز انواع جرایم و ناهنجاری های اجتماعی موجب اهمیت نقش محیط و کالبد در کنترل و پیشگیری بزهکاری نزد برنامه ریزان شهری شده است. در این راستا این پژوهش با هدف واکاوی شاخص های منتخب محیطی-کالبدی موثر در وقوع جرایم در محدوده کلانتری 15 (منطقه کمپلو) در شهر اهواز انجام شده است. ماهیت این پژوهش توسعه ای-کاربردی و روش انجام آن توصیفی-تحلیلی بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل های گرافیکی در محیط GIS بهره گرفته شد. نتایج پژوهش گویای آن است که، مرکز متوسط جرایم ارتکابی در منطقه کمپلو با مرکز جغرافیایی محدوده کلانتری (خیابان انقلاب) منطبق است، و جرایم مرتبط با سرقت در کل محدوده پخش گردیده است. با توجه به اینکه نوع شبکه ارتباطی در این محدوده شطرنجی بوده و ورودی های این محدوده به نقاط حاشیه نشین و جرم خیز ختم می گردد، زمینه مناسبی برای فرار مجرمین فراهم گردیده است. همچنین با توجه به عدم وجود روشنایی و کیفیت نامطلوب آن در خیابان های این محدوده، می توان گفت شاخص های منتخب این پژوهش سهم تاثیر گذاری در تسهیل ارتکاب جرم برای مجرمین در محدوده مطالعه داشته است
تاثیرشرایط اقلیمی بر کشت گندم در شهرستان دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با شناسایی اهدافی چون بررسی تأثیر شرایط اقلیمی بر کشت محصول گندم در شهرستان دزفول، شناسایی استعدادهای این شهرستان متناسب با ویژگی های گیاه گندم، بررسی محدودیت های آب و هوایی و ارائه راهکارهای مناسب انجام گرفته و هم چنین نقش عناصر اقلیمی بر راندمان و عملکرد تولید گندم در شهرستان دزفول و فراهم ساختن زمینه و انگیزه بیش تر برای پژوهش های علمی و کاربردی در رابطه با، اقلیم و کشاورزی محصولات مهم و استراتژیک از دیگر اهداف این پژوهش محسوب می شود. نتایج به دست آمده از این پژوهش تأثیر عوامل اقلیمی بر میزان عملکرد گندم در شهرستان دزفول را بهتر مشخص می سازد، تا جایی که بر اساس ضریب همبستگی پیرسون رابطه میان عملکرد گندم و عواملی چون بارش و رطوبت نسبی مستقیم، ساعات آفتابی مستقیم و معنی دار، میزان تبخیر و درجه حرارت به صورت معکوس می باشد. امید است نتایج حاصل از این پژوهش بتواند در ارتقاء میزان عملکرد تولید گندم در شهرستان دزفول مؤثر واقع گردد.
ارزیابی اثر بخار آب ستونی جو بر محاسبات جابجایی سطح زمین در روش DInSAR (سنجنده ASAR)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم مزایای استفاده از داده هایSAR نسبت به سایر داده های دورسنجی، می توان از اتمسفر و علی الخصوص بخار آب ستونی جو به عنوان اصلی ترین عامل محدود کننده در دقت محاسبات تداخل سنجی راداری نام برد. بخار آب می تواند با اثر بر روی فاز امواج راداری دقت محاسبات را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. در این پژوهش با استفاده از داده های همزمان بخار آب سنجنده MERIS و داده های راداری سنجنده ASAR، رابطه بین تغییرات مقدار ستونی بخار آب موجود در جو و خطای ناشی از آن در محاسبات جابجایی سطح زمین در 16 ایستگاه مختلف در ایران مورد بررسی قرار گرفت. با مشاهده وضعیت تغییرات بخار آب اتمسفری و مقایسه مقادیر جابجایی ثبت شده توسط GPS و روش DInSAR مشخص گردید که اولاً در روش تفاضل تداخل سنجی دو گذره افزایش مجموع میزان بخار آب در زمانهایاصلی و فرعی در یکتداخل نگار به 4 گرم بر سانتیمتر مربع می تواند خطایی تا 6 سانتی متر در برآورد میزان جابجایی عمودی سطح زمین ایجاد کند. ثانیاً مشخص گردید که با افزایش میزان بخار آب، خطای ناشی از آن بر روی محاسبات تداخل سنجی جابجایی به صورت یک تابع تواندار افزایش پیدا می کند. در انتها جهت تصحیح مقادیر جابجایی بدست آمده از سنجنده ASAR در حالت بدون تصحیح اتمسفری در سایر مطالعات، رابطه ای ارائه گردید.
رضایت سنجی خدمات گردشگری مذهبی با تأکید بر نقش عوامل محیطی، مطالعه موردی حرم شاهچراغ شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری مذهبی با هدفدیداروزیارتازاماکنمقدسوانجاممراسممذهبی صورت می گیرد و به عنوان یک منبع اقتصادی برای شهرهای مذهبی و تاریخی مطرح است. کیفیت، فراوانی و تنوع خدمات ارایه شده در محیط داخلی و محیط کالبدی پیرامون تأثیر زیادی بر آسایش گردشگران داشته و می تواند عاملی برای تشویق آنها به بازگشت و دیدار مجدد باشد. از آنجا که اماکن مقدس در دل بافت های تاریخی و مرکزی شهرها قرار گرفته اند با محدودیت های ساختاری از نظر دسترسی، خوانایی و به طور کلی، ارزش های کالبدی مواجه اند و همین موضوع، برنامه ریزی در این بافت ها را با دشواری مواجه کرده است. این مسأله ضرورت بررسی میزان رضایت مندی از کیفیت خدمات برای گروه های مختلف اقتصادی - اجتماعی و ارائه راهکارهایی جهت رفع کاستی ها را آشکار می سازد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان رضایت زائران بومی و غیربومی حرم مطهر شاهچراغ (ع) از کیفیت خدمات، امکانات، تجهیزات و خدمات در محیط داخلی آستان و محیط شهری پیرامون است. داده های مورد نیاز پژوهش از طریق پرسشنامه های کتبی و با شیوه نمونه گیری تصادفی جمع آوری شده است. تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری همانند آزمون های مقایسه زوجی و تحلیل واریانس و آزمون همبستگی ناپارامتریک صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد در شرایط کنونی میزان رضایت مندی هم برای زائران بومی و هم غیربومی بالاتر از حد متوسط گزارش شده است. نتایج همچنین نشان می دهد رضایت مندی تابعی از شرایط اجتماعی اقتصادی گردشگران بوده و از این رو پیشنهادهای کاربردی به تفکیک گروه های جنسیتی، درآمدی، محل سکونت (بومی-غیربومی)، تحصیلات و شرایط جسمانی ارائه شده است.
سنجش رضایت مندی شهروندان از کیفیت سکونتی طرح مسکن مهر مطالعه موردی: شیرین شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نتایج نشان داده که خانواده های اقشار کم درآمد، بطور متوسط 40 تا 50 درصد درآمد ماهیانه خود را بابت اجاره مسکن می پردازد و بدنبال اهمیت این مسئله و عدمتوجهبخشخصوصیبهمسکنگروه هایکمدرآمد، سیاستمسکنمهربهعنوان یکیازسیاست هایتأمینمسکناجتماعی از طریق دولتمطرح گردید. هدف این پژوهش،سنجش رضایت مندی شهروندان از کیفیت سکونتی طرح مسکن مهر در منطقه شیرین شهر اهواز استویافته هاازدوجنبهبرنامه ریزیسیستممدیریتکالبدی وتشریحمسائل اجتماعی موردبحثقرار گرفته اند. مقاله حاضر شامل یکمطالعه میدانی با برآورد 157 نفر که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه تعیین، سپس افراد مورد پرسش گری قرار گرفته اند تا اثرات فوق سنجیده شود. در این پژوهش با استفاده از نرم افزار spss (روش آزمون t، آزمون فریدمن و تحلیل واریانس یکطرفه)، به تحلیل متغیرها پرداخته شده و با تعیین شاخص های کالبدی و مسائل اجتماعی و قومیتی و بررسی تأثیر این شاخص ها بر کیفیت سکونتی، نشان داده شد که سطح رضایت در اکثریت شهروندان متوسط و پایین تر از آن است. نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون t، نشان می دهد؛ با توجه به اینکه سطح معنی داری (sig) کوچکتر از 05/0 است می توان گفت که میانگین رضایت از خدمات ارایه شده در شاخص کالبدی تفاوت معنی داری وجود دارد بنابر این فرضیه اصلی تأیید می شود، در بخش رضایت مندی از پیامدهای اجتماعی، سطح معنی داری (sig) کوچکتر از 05/0 است میزان رضایت مندی در سطح پایینی قرار داشته و فرضیه را تایید می کند ولی در بحث قومیتی در بین اقوام، قوم عرب با توجه سطح معناداری (sig=0.235) از این وضعیت موجود رضایت دارند و فرضیه را رد می کند. در شاخص تعلق مکانی، در بین سه گروه فارس و لر و عرب با توجه به اینکه مقدار سطح معناداری(sig) کوچکتر از 0.05 است میزان رضایت مندی در سطح پایینی قرار دارد و فرضیه تائید شده اما در سایر قومیت ها با توجه به سطح معناداری(sig=0/737) از این وضعیت موجود رضایت دارند و فرضیه را رد می کند.
بررسی تطبیقی مسکن بومی در گیلان و مازندران با تکیه بر عوامل جغرافیای انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساکن روستایی گیلان و مازندران، با ظاهر متفاوت خود اقتباسی ساده از طبیعت و جغرافیای منطقه بوده و پاسخگوی نیازهای اساسی مردمانی است که فعالیت های اقتصادی و فرهنگ زیستی آنان متفاوت با دیگر نقاط ایران می باشد. مقاله حاضر با هدف مقایسه و شناسایی تفاوت های مسکن بومی در روستاهای دو استان گیلان و مازندران که در سه خرده اقلیم جلگه ای، کوهپایه ای و کوهستانی قرار دارند، ابتدا به معرفی شمای کلی خانه های روستایی این نواحی می پردازد و سپس تأثیر جغرافیای انسانی، نوع فعالیت های معیشتی و فرهنگ و علل تظاهر الگوهای متفاوت مسکن در گیلان و مازندران را بررسی می نماید. روش تحقیق، تحلیلی- تطبیقی و روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و مطالعات میدانی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که فرهنگ، آداب و رسوم، ساختار خانواده، شیوه معیشت، روابط اجتماعی و شیوه های زندگی عواملی است که بر الگوهای مسکن بومی در نواحی مختلف روستاهای این دو استان تأثیر گذارده و تعیین کننده شکل کلی و ریزفضاهای مساکن این مناطق است.