فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۳٬۷۴۱ تا ۲۳٬۷۶۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳
121 - 135
حوزههای تخصصی:
حوضه خیاوچای در استان اردبیل و از زیرشاخه های رودخانه قره سو می باشد. رودخانه اصلی این حوضه خیاوچای نام دارد که از ارتفاعات سبلان (هزار میخ، آیی قاری، دلی آلی، جنوار داغی) سرچشمه می گیرد و سرتاسر دره موئیل را طی نموده و به رودخانه قره سو از زیر حوضه های روخانه ارس می ریزد. با توجه به این که شهر مشکین شهر در پایین دست این حوضه قرار گرفته است و در هر لحظه با خطر سیلاب این حوضه مواجه است، لزوم توجه به خطر سیلاب این حوضه بیش از پیش امری ضروری می باشد. در این پژوهش به پهنه بندی پتانسیل سیل گیری حوضه خیاوچای مشکین شهر با استفاده از مدل منطق فازی پرداخته شده است. برای این منظور از 8 پارامتر شامل : تراکم پوشش گیاهی – تراکم زهکشی- فاصله از آبراهه- لیتولوژی- کاربری اراضی- بارش- ارتفاع و شیب استفاده شده است. در این مدل ابتدا تمامی لایه ها با فرمت رستر وارد نرم افزار Arc GIS گردید، سپس فازی سازی معیارها با توجه به توابع مورد نظر صورت گرفته و در مرحله بعد با استفاده از عملگرهای مختلف مدل فازی، اقدام به پهنه بندی سیل گیری حوضه مورد نظر گردید. نتیجه تحقق نشان داد که دره ها، خط القعرها با دامنه های مقعر و مناطق پایین دست مؤثرترین سطح سیل گیری حوضه می باشند. در پایان استفاده از نتایج این پژوهش می تواند کمک شایانی در کاهش خسارات جانی و مالی ساکنان پایین دست حوضه کرده، همچنین می تواند پیش زمینه ای برای انجام مطالعات بعدی در رابطه با مخاطرات طبیعی باشد.
تحلیل فضایی سطح توسعه یافتگی مناطق روستایی شهرستان های استان آذربایجان شرقی به لحاظ شاخص های توسعه و ارتباط آن با سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال پنجم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۶
53 - 69
حوزههای تخصصی:
از منظر توسعه پایدار، سرمایه اجتماعی در کنار سرمایه طبیعی، انسان ساخت و سرمایه انسانی، جزئی جدایی ناپذیر از مجموعه ثروت هر ملتی بوده و یکی از عوامل کلیدی توسعه نقاط روستایی در جهت رفع نابرابری ها محسوب می شود. پژوهش حاضر باهدف تحلیل فضایی سطوح توسعه یافتگی نقاط روستایی شهرستان های استان آذربایجان شرقی به لحاظ شاخص های توسعه پایدار و ارتباط آن با سرمایه اجتماعی با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، 19 شهرستان استان آذربایجان شرقی با 43 شاخص برای سنجش توسعه پایدار نقاط روستایی و 384 نفر از سرپرستان خانوارها به عنوان حجم نمونه برای مقوله سرمایه اجتماعی بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه و شیوه نمونه گیری تصادفی ساده است. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش با استفاده از نرم افزار Excel و SPSS صورت گرفته است. نتایج حاصل از تاکسونومی عددی نشان می دهد که از 19 شهرستان، نقاط روستایی 2 شهرستان مراغه و مرند به لحاظ شاخص های توسعه در سطح اول و 2 شهرستان چاراویماق، خداآفرین در رده آخر سطح چهارم توسعه قرارگرفته اند. از نظر سرمایه اجتماعی نیز نقاط روس تایی شهرستان های تبریز، مراغه، مرند، میانه در سطح بالا و جلفا، هریس، عجب شیر، ورزقان، خدا آفرین، چاراویماق در سطح خیلی پایین قرار دارند. این نتایج بیانگر وجود نابرابری عمیق میان نقاط روستایی استان به لحاظ شاخص های توسعه پایدار و سرمایه اجتماعی است. همچنین، نتایج نشان می دهد که ابعاد پنج گانه سرمایه اجتماعی با توسعه پایدار دارای رابطه ای معنی دار هستند که از این بین مشارکت اجتماعی با 0.415 دارای بیش ترین تأثیر است. به طور کلی بین توسعه پایدار نقاط روستایی شهرستان های استان آذربایجان شرقی و سرمایه اجتماعی به میزان 0.98 با سطح اطمینان 0.99 درصد رابطه ی مثبتی وجود دارد. بر این اساس می توان عنوان نمود، نقاطی که میزان مشارکت، اعتماد، تعامل و انسجام در آن ها بیشتر بوده است، از نظر توسعه، روند رو به رشدی داشته اند. از این رو، می توان اذعان نمود که سرمایه اجتماعی با میانگین 3.85 در نیل به توسعه پایدار نقاط روستایی محدوده مورد مطالعه تأثیر داشته است.
مقایسه مؤلفه های سرمایه اجتماعی اعضای تعاونیهای تولیدی و کشاورزان غیر عضو تعاونیهای تولیدی در مناطق روستایی، مطالعه موردی: شهرستان پارسآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاونی های تولید روستایی در واقع سازمان های مردمی هستند که قادرند ناهنجاری های ناشی از وجود قطعات کوچک، پراکنده و نامتجانس زمین و هم چنین نارسایی های وسایل تولید را بر طرف ساخته و کشاورزان خرده پا را از خطر ورشکستگی و سقوط برهاند و روحیه کمک متقابل را بین آنان تقویت نماید. هدف این مقاله بررسی مقایسه تطبیقی مولفه های سرمایه اجتماعی اعضای تعاونی های تولیدی و کشاورزان غیر عضو تعاونی در مناطق روستایی می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق آن، از نوع تحقیقات تحلیلی-توصیفی است. ابزار تحقیق پرسش نامه است. جامعه آماری این تحقیق در برگیرنده روستاییان عضو شرکت های تعاونی تولید و روستاییان غیر عضو ساکن در روستاهای تحت پوشش تعاونی های تولید در شهرستان پارس آباد می باشد گفتنی است که پارس آباد یکی از شهرهای استان اردبیل در شمال غربی ایران است. این شهر بزرگ ترین شهر منطقه مغان و نیز، مرکز شهرستان پارس آباد می باشد.بر اساس سرشماری جمعیت سال 1390 جمعیت این شهر 88924 نفر ذکر شده است که از این جمعیت 46 درصد ساکن شهرها و بقیه در مناطق روستایی ساکن بوده اند. جلگه پارس آباد مستعدترین خاک و مطلوب ترین شرایط آب و هوایی را برای زراعت، دامپروری و باغداری داراست. شرکت بزرگ کشت و صنعت و دامپروری مغان بزرگ ترین شرکت در نوع خود در کشور و در خاورمیانه با حجم عملیات زراعی، دامی و صنعتی در همین شهرستان دایر است هم چنین وجود کارخانه قند، کمپوت سازی، مرباسازی، پنبه پاک کنی و کارگاه تولید لبنیات رونق خاصی به این شهرستان داده است. بر اساس فرمول کوکران، تعداد نمونه مناسب برای این تحقیق 145بدست آمد، و برای بالاتر بردن میزان دقت و اعتبار یافته ها، حجم اعضای به 150 افزایش یافت. هم چنین 150 نفر از کشاورزان غیر عضو تعاونی های تولیدی انتخاب شدند. متغیرهای مستقل این تحقیق شامل مولفه های سرمایه اجتماعی و متغیر وابسته این تحقیق عضویت در تعاونی های تولید می باشد. افزون بر این در تحقیق حاضر جهت تعیین روایی پرسش نامه تهیه شده، از نظرات تنی چند از هم کاران دانشگاهی و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی در حیطه موضوع مورد مطالعه استفاده شده است. هم چنین برای تعیین پایایی کمی پرسش نامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ و نرم افزار SPSS، استفاده شده است و در این تحقیق مقدار آلفای مذکور بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق 70/0 الی 81/0 محاسبه شد. نتایج عمده این مطالعات نشان داد به جز یک مولفه بین تمامی مولفه های سرمایه اجتماعی با شکل گیری تعاونی های تولید در مناطق روستایی شهرستان پارس آباد رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
طراحی الگوی مشارکت بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل هاجهت تحقق توسعه پایدار کشاورزی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف طراحی الگوی مشارکت بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل ها جهت تحقق توسعه پایدار کشاورزی در بخش مرکزی شهرستان بویراحمد اجرا شده است.
روش: در این مطالعه از روش تحقیق کیفی و نظریه بنیادی (رویکرد گلیسر) استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه شامل افراد دست اندرکار در هر کدام از بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل های کشاورزی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد بودند که به ترتیب 14، 12، 13 و 12 نفر را شامل شده است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شده است.
یافته ها: براساس نتایج حاصل از نظریه بنیادی، الگوی مشارکت بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل ها جهت تحقق توسعه پایدار کشاورزی ترسیم شده است. این الگو در بر دارنده مؤلفه های تأثیرگذار (از قبیل راهبرد مشارکت محور توسعه پایدار کشاورزی، خدمات کیفی بخش خصوصی، مشارکت محوری بهره برداران، محوریت سیستمی تشکل ها، تمرکززدایی و استفاده از قدرت های محلّی)، بازدارنده ها (از قبیل تمرکزگرایی و حاکمیت روابط در بخش دولتی، موانع و محدودیت های اجرایی و سرمایه گذاری بخش خصوصی، فقر اقتصادی و فرهنگی بهره برداران و چالش های نهادی و قانونی تشکل های بخش کشاورزی) و نیز جایگاه و نقش بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل ها در برقراری مشارکت متوازن و هماهنگ بوده است. همچنین، در این الگو شبکه مشارکت محور نظارتی و بانک اطلاعاتی کشاورزی پیش بینی شده است.
محدودیت ها: از محدودیت های تحقیق حاضر می توان به موارد ذیل اشاره نمود: الف) زمان بر بودن تحقیق؛ ب) عدم همکاری برخی از افراد مد نظر (مطلعان کلیدی) برای گرد آوری داده ها؛ ج) مشکل بودن ارزیابی اهمیت نسبی اجزاء و عوامل نظریه پیشنهادی.
راهکارهای عملی: با توجه به این که تحقیق های کیفی، زمینه خوبی را برای رسیدن به یافته های واقعی تر با مشارکت مردم فراهم می کند و در این فرآیند، محقق نیز جزء با ارزشی به شمار می آید که با فکر و ایده خود، هر آنچه را که از زمینه های واقعی موجود بیرون می آید سامان می دهد، شکل می بخشد و نظریه و الگو می سازد.
اصالت و ارزش: تحقیق حاضر به طراحی الگوی مشارکت بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل ها جهت تحقق توسعه پایدار کشاورزی پرداخته است تا بتواند همانگی لازم را بین بخش های مذکور برای برنامه ریزی های صحیح و اجرای آن ها به وجود بیاورد. با توجه به مسائل گفته شده، تحقیق حاضر در نوع خود نوآوری تلقی می شود.
رتبه بندی مناطق شهری مشهد براساس شاخص تلفیقی رشد هوشمند شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از مقالة حاضر رتبه بندی و تعیین سطوح برخورداری مناطق دوازده گانة شهر مشهد از شاخص های رشد هوشمند شهری بر مبنای کاربرد منطق فازی است.
روش: در این پژوهش با ماهیت توصیفی- تحلیلی، شاخص های رشد هوشمند شهری در سطح مناطق دوازده گانة شهر مشهد با استفاده از روش تحلیل فازی تحلیل شد.
یافته ها/ نتایج: نتایج نشان داد که از بین مناطق دوازده گانة شهر مشهد، منطقة 8 شهری با امتیاز فازی 517/0 و منطقة 5 شهری با امتیاز فازی 207/0 به ترتیب از بالاترین و پایین-ترین سطح ایده آل شاخص رشد هوشمند شهری و همچنین دیگر مناطق شهری تنها از کمتر از نیمی از سطح ایده آل شاخص ها در سطح منطقه برخوردارند.
نتیجه گیری: امتیاز فازی به دست آمده برای شاخص تلفیقی رشد هوشمند شهری نشان می-دهد که تمامی مناطق شهری مشهد در وضعیّت بحرانی قرار دارند. از این رو نیاز است که استراتژی رشد هوشمند در رأس راهبردهای توسعة شهری قرار گیرد.
بازسازی برف مرزهای آخرین دوره ی یخچالی با شواهد دورههای یخچالی در زاگرس شمال غربی (مطالعه موردی: تاقدیس قلاجه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود لندفرم های یخچالی و مجاور یخچالی در ارتفاعات قلاجه حاکی از تغییرات اقلیمی و تغییرات مرزهای مورفوژنیک است. مسأله ی اصلی این پژوهش شناسایی قلمروهای سرد یخچالی و مجاور یخچالی و برآورد ارتفاع خط برف مرز در زاگرس چین خورده با توجه به فقدان مطالعه در زاگرس چین خورده است. بنابراین هدف مطالعه شناسایی شواهد و اثبات حاکمیت وجود قلمرو مورفوژنز یخچالی و تعیین برف مرز آخرین دوره ی یخچالی در ارتفاعات قلاجه است. نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای IRS و داده های اقلیمی دما و بارش ماهانه، ابزارها و داده های اصلی تحقیق هستند. با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای متعدد میدانی، موقعیت سیرک های منطقه شناسایی شده و به بازسازی خط تعادل برف و یخ گذشته (ELA) اقدام گردید. از روش ارتفاع کف سیرک پورتر و روش رایت برای برآورد حد برف مرز آخرین دوره ی یخچالی وورم و حال حاضر استفاده شد. از آزمون توان دوم کی (پیرسون) برای محاسبه ی رابطه بین گسترش و پراکنش سیرک ها با جهات ناهمواری ها استفاده گردید.
برف مرز دوره ی وورم با استفاده از مدل پورتر در ارتفاع 2019 متری و از روش رایت در ارتفاع 2015 متری به دست آمد. همچنین خط تعادل آب و یخ در دامنه های شمالی و جنوبی به ترتیب در ارتفاع 2033 و 2075 متر به دست آمد و ELAمنطقه برابر با 42 متر است. نتایج آزمون توان دوم کی نشان داد که بین شکل گیری سیرک های موجود در منطقه با جهات جغرافیایی و جهات ناهمواری ها ارتباط معناداری وجود دارد و سیرک های منطقه در دامنه های شمالی گسترش بیشتری داشته اند. بطوری که 7/66 درصد از سیرک های منطقه در دامنه های شمالی و 3/33 درصد سیرک ها در دامنه های جنوبی شکل گرفته اند. مقایسه ی نتایج به دست آمده از مدل های اقلیمی و شواهد ژئومورفولوژیکی آخرین دوره ی یخچالی، اثبات کننده ی حاکمیّت قلمرو یخچالی از ارتفاع 2000 متری به بالا در ارتفاعات قلاجه است.
ریز پهنه بندی ریسک سیلاب شهری با استفاده از مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی (مطالعه ی موردی: شهر نهاوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال هشتم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۹
133 - 152
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین عوامل در کاهش خطر سیل، وجود آمادگی قبلی جامعه برای برخورد با این پدیده هست. این آمادگی برای برخورد با سانحه عبارت اند از داشتن برنامه مشخص قبلی و برنامه ریزی است. به همین دلیل است که برنامه ریزی برای مقابله با مخاطرات طبیعی، تا این اندازه اهمیت یافته است. در این پژوهش جهت آمادگی برای برخورد با بحران، با بهره گیری از مدل AHP با استفاده از نرم افزار GIS اقدام به تفکیک سطوح ریسک پذیر شهر نهاوند برای بحرانی نظیر سیل که ریسک آن در منطقه بسیار بالاست، انجام گرفت. نتایج حاصل از خروجی مدل نشان می دهد که از وسعت 861 هکتاری شهر نهاوند 2/40 درصد از محدوده دارای وضعیت با ریسک کم تا بسیار کم، 5/31 درصد دارای وضعیت با ریسک متوسط و 1/28 درصد از محدوده ی موردمطالعه نیز در شرایط با ریسک بالا تا بسیار بالا قرار دارد. لذا لزوم توجه هر چه بیش تر به امر برنامه ریزی شهری و مدیریت بحران را در مراحل قبل، حین و بعد از وقوع بحران را از طرف مسؤولین این شهر می طلبد.
سطح بندی سکونتگاه های روستایی بر اساس توانمندی های اقتصادی و جمعیتی (مطالعه موردی: دهستان سرپنیران- شهرستان پاسارگاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات توسعه یک مکان جغرافیایی عوامل بسیار زیادی مؤثر می باشند که باعث ایجاد توسعه همه جانبه در آن مکان می گردند. لذا شناخت این عوامل و عناصر در قالب ظرفیت ها و پتانسیل های موجود و بالقوه هر منطقه می تواند صورت بگیرد تا بر اساس این شناخت، بتوان به یک سطح بندی و رتبه بندی از سکونتگاههای یک مجموعه سکونتگاهی دست پیدا کرد. که مطابق با آن سطح – با توجه به جایگاه فضایی و ویژگی های درونی و بیرونی خود- وظایف و کارکردهای معین و مشخصی را در چارچوب یک سلسله مراتب مکانی- فضایی عهده دار گردد. بر این مبنا بتوانند خدمات ضروری برای رفع نیازهای خود و به تفاوت، امکان برآوردن نیازهای واحدهای پیرامونی خود را دریافت دارند. در این پژوهش این سطح بندی بر اساس توان اقتصادی، جمعیتی و با استفاده از شاخص های تعیین مرکزیت در روستاهای دهستان سرپنیران از توابع شهرستان پاسارگاد انجام گرفته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که در دهستان مورد مطالعه بترتیب روستاهای رکن آباد، نعیم آباد، گمبکان، مبارک آباد و مهرآباد، کته میان، کتوری، حسین آباد، احمدآباد و نهایتاً نجف آباد قرار گرفته اند.
بررسی شاخص های شکل گیری شهر خلاق (مطالعه موردی:کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
:شهرهای خلّاق به عنوان مراکز نوآوری، خلّاقیت و تبدیل ایده به ثروت، قلمداد می گردند. از آن جا که ایده و نوآوری عناصر اصلی رقابتی در عصر جهانی شدن، هستند؛ داشتن شهر خلّاق، آرزوی هر جامعه ای است. اما، به واقع شهر خلّاق چگونه شهری است و چه ویژگی ها و شاخص هایی دارد؟ شرایط لازم برای این که شهری خلّاق باشد چیست؟ چگونه خلّاقیت شهروندان باعث توسعه می گردد؟ این تحقیق با بررسی تحلیلی موضوع سعی در پاسخ دادن به سئوال های مذکور دارد. روش تحقیق پژوهش مورد نظر توصیفی- تحلیلی با رویکرد کیفی بوده و هدف مقاله حاضر دستیابی به پاسخ سؤالات پژوهش یعنی، یافتن شرایط لازم برای شهرهای خلاق و راهبردهای آن می باشد.اساس اقتصادی شهرهای خلاق بر پایه فرهنگ و منابع فرهنگی است و از مفاهیمی چون صنایع فرهنگی، صنایع خلّاق و اقتصاد خلّاق سخن به میان می آید. جذب و پرورش استعدادها و ایده ها نیازمند محیطی تنوع پذیر، بردبار و باز است. اگر شهری موفّق به جذب افراد خلّاق و به کارگیری آن ها در مدیریت، اقتصاد و صنایع فرهنگی باشد می تواند در صحنه رقابت و توسعه اقتصادی نیز موفّق عمل نماید. در این میان کلانشهر تبریز، نقش و جایگاهی ویژه در عرصه ملّی و بعضاً بین المللی ایفا می نماید و سهم عمده ای در بروز فعالیت های نوآورانه و عرصه اقتصاد خلاق دارد و به لحاظ دارا بودن پیشینه تاریخی و فرهنگی، وجود آثار تاریخی- مذهبی در سطح شهر و دارا بودن امکانات و پتانسیل های زیست محیطی جهت جذب گردشگران داخلی و خارجی، اولین بودن این شهر در تمام زمینه ها، توسعه مناطق آزاد و صنعتی، طرح ساختاری مناسب اقتصادی و سابقه اقتصادی مطلوب، زیرساخت های حمل و نقل عمومی و خصوصی، داشتن ارتباط با سایر نقاط جهان از طریق ارتباط از راه دور و دیگر ارتباطات، قابلیت تبدیل شدن به یک شهر خلاق را دارد
بررسی و تحلیل روند بارش سالانه و تابستانه استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۷
141 - 150
حوزههای تخصصی:
شناسائی رفتار و روند بارش به واسطه نقش بسیار مهمی که در ترسیم ویژگی های اقلیمی و جغرافیایی هر مکان دارد، دارای جایگاه ویژه ای در علوم طبیعی و مدیریت منابع آب دارد. در این پژوهش به منظور بررسی روند بارش، با استفاده از داده های 9 ایستگاه باران سنجی استان گلستان و در یک دوره ی آماری 41 ساله، آزمون ناپارامتری من-کندال در دو مقیاس زمانی سالانه و فصلی بکارگرفته شد. جهت بررسی تغییرات بارش، ابتدا بارش های منطقه پس از برازش با توزیع های آماری مناسب، مقادیر بارش فرین استخراج گردید. بر اساس نتایج این پژوهش، در دوره مورد مطالعه بارش در مقیاس سالانه در اکثر ایستگاه ها فاقد روند (ایستا) بوده است اما در فصل تابستان در بیشتر ایستگاه ها، مقدار بارش روندی کاهشی داشته و تعداد روزهای با بارش سنگین روندی افزایشی داشته است. مقایسه الگوهای جوی برای روزهای با بارش سنگین و فراگیر، با میانگین الگوهای فشار منطقه نشان داد که نواحی شمال شرق کشور به لحاظ الگوهای فشار، تغییرات بیشتری نسبت به سایر مناطق کشور تجربه کرده اند و ماه جولای، بیشترین تغییر را داشته است. این تغییرات را می توان علت اساسی تغییر در مقدار بارش و در عین حال افزایش تعداد روزهای با بارش سنگین دانست. بنابراین با توجه به وضعیت خشکسالی در کشور، پیش بینی می شود توام با تغییرات رژیم بارش منطقه، در آینده سیلاب های تابستانه در سطح استان گلستان تشدید شود.
تحلیل اثرات گرمایش جهانی و اثرات آن بر سیستم های ژئوپولیتیک نظام بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۸
170 - 188
حوزههای تخصصی:
گرمایش جهانی یکی از چالش برانگیزترین پدیده های محیطی در سیستم های اقلیمی است که امروزه توجه بسیاری از کشورها را در رابطه با مسائل زمین به خود جلب نموده است. این پدیده، امروزه به دلیل تبدیل شدن به یک عامل در ایجاد فضای رقابت در نظام بین الملل، وارد مباحث روابط بین الملل و ژئوپولیتیک شده است و آن را کانون مطالعات امنیتی سده ی بیست و یکم قرارداده است. مقاله حاضر می کوشد پیامدهای گرمایش جهانی و چالش های بین المللی ناشی از آن را در راستای موقعیت ژئوپولیتیک کشورها و نیز نگرش و موضع گیری آن ها مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. به همین منظور ابتدا روند تغییرات دما و تراز آب دریا با استفاده از خروجی مدل های گردش عمومی جو تحت سناریوهای A و B و با استفاده از مدل MAGICC-SCENGEN شبیه سازی شد. در گام بعد آثار گرمایش جهانی بر سیستم های ژئوپولیتیک در نظام بین الملل با استفاده از نتایج حاصل از سناریوهای انتشار مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد تفاوت این سناریوها تا سال 2100 در شدت بیشتر و یا کمتر در تغییرات دمای جهان و یا بالاآمدن سطح آب دریاهاست. به طوری که که هر دو سناریو روند افزایشی را مورد تایید قرار دادند. در عین حال برخی مناطق، از درجه آسیب پذیری بیشتری برخوردار خواهند بود و در مجموع توزیع نابرابری را در سطح جهان خواهد داشت. از طرفی این شرایط ارتباط معناداری با موقعیت ژئوپولیتیک کشورها دارد و دیدگاه های مختلفی را بر سیاست خارجی کشورها تحمیل نموده است. در این راستا ارائه برخی راهکارها مانند تنظیم نمودن طرح های ملی، مدیریت محلی تولید گازهای گلخانه ای و...، از جمله راهکارهای ایجاد توازن در آرایش نظام ژئوپولیتیک جهانی خواهد بود.
محاسبه و واسنجی دمای سطح زمین با استفاده از داده های حرارتی ماهواره Landsat 8(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه محاسبه دمای سطوح مختلف پوشش گیاهی و خاکی با استفاده از تصاویر ماهواره ای، با هدف برآورد تبخیر و تعرق واقعی با الگوریتم بیلان انرژی، اهمیت بسیار زیادی دارد. در این مطالعات دقت محاسبه گرادیان حرارتی بین سطح زمین و هوا و میزان اختلاف دمای سطوح مختلف کاربری دارای اهمیت است. در دشت شهرکرد به منظور محاسبه دمای سطح زمین[1] سه چالش اصلی وجود داشت. نخست، نبود مطالعه مشخصی در زمینه محاسبه دمای سطح زمین با استفاده از باندهای حرارتی ماهواره Landsat8، دوم، فقدان داده های مشاهده ای دمای سطح پوشش های مختلف گیاهی و خاکی و سوم، محدود بودن داده های دمای سطح زمین ایستگاه های کلیماتولوژی و سینوپتیک به حداقل روزانه. در این مطالعه، به منظور تبدیل دمای درخشندگی2 سطح به دمای سطح زمین، از الگوریتم دوپنجره ای3 موجود AVHRR-NOAA استفاده شد و برای محاسبه گسیلندگی سطحی4 نیز روش پیشنهادی الگوریتم سبال5 به کار رفت. با توجه به نبودِ ایستگاه های هواشناسی مرجع، از داده های ایستگاه های غیر مرجع برای محاسبه دمای روزانه سطح زمین و لحظه عبور ماهواره استفاده شد و در نهایت، از روش محاسبه خطای انحراف برای واسنجی دمای سطح زمین ماهواره Landsat 8 و تهیه لایه میانگین روزانه دمای سطح زمین استفاده شد. در این مطالعه همه ضرایب همبستگی محاسبه شده بیشتر از 0.9 بود و تمامی روابط رگرسیونی، از نظر آماری، در سطح 95% و حتی 99% معنادار بودند. اختلاف مقادیر خطای انحراف محاسبه شده در روز-تصویرهای مختلف در بیشترین مقدار، 0.5 کلوین بود و میزان RMSE محاسبه شده نیز بین 1.9 تا 2.2 کلوین قرار داشت که در مقایسه با مطالعات مشابه مورد پذیرش بود.
مطالعه روند تغییرات دمای شبانه در ایران مرکزی به روش ناپارامتری من-کندال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقطع زمانی موردمطالعه در این بررسی یک دوره 46 ساله می باشد که از سال های 1965 تا 2010 را در برمی گیرد و ایستگاه های مرکز استان های اصفهان، یزد، سمنان، کرمان و اراک را به عنوان نمایندگان ایران مرکزی شامل می شود. ابتدا سعی شده است با استفاده از روش رتبه ای من - کندال تغییرات داده ها شناسایی شوند و سپس نوع و زمان آن مشخص گردد. هدف از این تحقیق، بررسی روند تغییرات دمای حداقل در مناطق مرکزی ایران و تغییرات احتمالی آن از حالت نرمال با استفاده از آزمون ناپارامتری من-کندال می باشد. نتایج به دست آمده از تحلیل دمای شبانه نشان می دهد که زمان شروع بیشتر تغییرات ناگهانی و از هر دو نوع روند و نوسان بوده است. در تمام ایستگاه ها روند دمای شبانه مثبت ارزیابی شده است و حاکی از گرم شدن دمای شبانه در طول دوره بوده است. همچنین نتایج نشان می دهد که درصد تغییرات فصل زمستان با تابستان و بهار با پاییز دقیقاً باهم برابر بوده است ولی زمان شروع تغییرات در ایستگاه های منطقه یکسان نیست و 100% تغییرات در 23 سال اول دوره موردبررسی صورت گرفته است.
بررسی جایگاه گونه-ریخت شناسی شهری در طرح های توسعه ی کالبدی ایران مطالعه موردی کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۵ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۹
85 - 102
حوزههای تخصصی:
این پژوهش توصیفی- تحلیلی تلاشی است برای ارزیابی جایگاه ملاحظات گونه- ریخت شناسی شهری در طرح های توسعه ی شهری ایران. گونه-ریخت شناسی یک حوزه ی میان رشته ای است که به تحلیل و بررسی فرم شهرها بر اساس مطالعه ی گونه های فضا و بنا می پردازد. تطبیق محتوای طرح های کالبدی با مبانی گونه– ریخت شناسی شهری، میزان توجه (یا عدم توجه) تهیه کنندگان این طرح ها را به جنبه های شکلی شهر را آشکار خواهد ساخت. مفاد این طرح ها به عنوان دستورالعمل تولیدِ فضا به ویژه از منظر برخورد با شکل محیط کالبدی اهمیت ویژه می یابد و ضرورت کنکاش برای تعیین جایگاه این مقوله را در میان مباحث و معیارهای این گونه طرح ها در قالب پژوهش هایی همچون پژوهش حاضر پیش می آورد. در این مقاله پس از مقدمه ای کوتاه، مبانی نظری گونه-ریخت شناسی به صورت مختصر و گزینشی طرح شده است. بنا به ماهیت پژوهش، از میان انبوه مقولات این حوزه، عناوین عمده ای چون مکاتب و ریشه های فکری-فلسفی این رشته به همراه گونه شناسی بافت های شهری از منظر مدل فضا/زمانی برای سنجش با محتوای طرح های کالبدی شهری گزین شده است. پس از اشاره ای کوتاه به طرح های مصوب کلان شهر تبریز، در بخش بحث و تحلیل، محتویات طرح ها مورد به مورد با اصول نظری گونه- ریخت شناسی سنجیده شده است. این بررسی از پنج منظر، و مجموعا در 18 فقره به ابعاد گوناگون مساله و موارد نقصان می پردازد. اکثر مواردِ مطرح شده، برای بسیاری از شهرهای ایران نیز با تفاوت هایی قابل تعمیم است. نتایج این پژوهش بی توجهی عمیق این طرح ها و برنامه ها به رویکرد گونه– ریخت شناسانه به پیکره ی شهرها (به ویژه مورد مطالعه، تبریز) را آشکار می سازد و به جرأت می توان گفت که منطق حاکم بر طرح های توسعه از مفاهیم شکلی هیچ گونه بهره و نشأتی نگرفته و بروزِ صوریِ آن کاملا اتفاقی است و بیش تر به صورت یک اجبار مطرح می گردد، تا یک انتخاب
استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره و سنجش از دور در محیط GIS برای بررسی مناطق حساس به وقوع سیلاب درحوضه لیقوان چای
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳
61 - 80
حوزههای تخصصی:
سیل به عنوان مخرب ترین پدیده طبیعی در ایران، همه ساله تلفات جانی و خسارات مالی بسیاری در نقاط مختلف کشور به بار می آورد. هدف از تحقیق حاضر تعیین مناطق حساس به وقوع سیلاب در حوضه آبریز لیقوان چای می باشد. برای این منظور با توجه به عوامل مؤثر در وقوع سیل، لایه های اطلاعاتی منطقه اعم از شیب، فاصله از آبراهه، گروه هیدرولوژیکی خاک، شماره منحنی، ارتفاع رواناب، لیتولوژی، کاربری و پوشش اراضی، تراکم آبراهه، ضریب گراویلیوس در هر یک از 23 زیرحوضه موجود با توجه به بررسی نقشه ها، گزارش ها، تصاویر ماهواره ای و بررسی های میدانی تهیه گردید. تمامی لایه های اطلاعاتی با توجه به میزان تأثیرگذاری معیارهای مذکور و زیرمعیارهای آن ها با نظر کارشناسی وزن دهی گردید. جهت وزن دهی به معیارها از روش سلسله مراتبی و برای وزن دهی به زیرمعیارها، فازی سازی صورت گرفت. سپس با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره و روش ترکیب خطی وزن دار (WLC) پهنه بندی خطر وقوع سیل در پنج کلاس استخراج گردید. نتایج حاصله نشان می دهد که 28 درصد از مساحت کل حوضهدر کلاس خطر زیاد و خیلی زیاد واقع شده است و از لحاظ مکانی این پهنه ها تقریباً در ورودی محدوده شهر تبریز قرار دارند. با توجه به این که هر سال به دلیل وقوع سیل در مناطق ورودی شهر تبریز آسیب ها و خسارت های جانی و مالی زیادی وارد می شود لازم است اقدامات اساسی در بالادست حوضه به ویژه در مناطق با پهنه سیل خیزی بالا صورت گیرد. این اقدامات را می توان در راستای اجرای برنامه های مدیریت جامع حوضه آبریز، مدیریت ریسک سیل و آبخیزداری برنامه ریزی نمود به گونه ای که در دراز مدت علاوه بر بهبود وضعیت پوشش گیاهی در سطح حوضه، منجر به کاهش آسیب های جانی و مالی وارده گردد.
ارزیابی شوری و آرسنیک به عنوان عوامل مخرب کیفیت آب های سطحی و زیرزمینی حوضه آبریز سد سهند
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴
79 - 99
حوزههای تخصصی:
مدیریت تقاضا و تأمین آب برای کاربری های مختلف به همراه شناسایی، کنترل و کاهش آلاینده های آب به منظور ارتقای شاخص های کیفیت منابع آب و حفظ محیط زیست از رویکردهای مدیریت منابع آب کشور محسوب می شود. با توجه به تأمین آب شرب، کشاورزی و صنعت مردم ناحیه از سد سهند و با توجه به گزارشات تأثیرات سوء سلامت مردم روستاهای اطراف، ناشی از مصرف آب شرب حاوی غلظت های بالایی از آرسنیک (بیش از 200 برابر حد استاندارد آب شرب) مطالعه کیفی منابع آبی مرتبط با این سد ضرورت می یابد. در این مطالعه به منظور ارزیابی کیفی منابع آب، 50 نمونه از منابع آب منطقه مورد مطالعه جمع آوری و در آزمایشگاه آبشناسی گروه زمین شناسی دانشگاه تبریز مورد آنالیز شیمیایی قرار گرفت. علاوه بر این، از داده های تهیه شده توسط سازمان آب منطقه ای استان آذربایجان شرقی جهت مطالعات سد سهند استفاده گردید. این مطالعه با روش های تجزیه و تحلیل مولفه های اصلی و تغییرات سری های زمانی به منظور تعیین عوامل موثر بر هیدروشیمی منطقه انجام پذیرفت. پایش های کیفی و آنالیز عوامل موثر بر هیدروشیمی منابع آبی سد سهند مشخص کننده دو عامل عمده تأثیرگذار روی هیدروشیمی محدوده مطالعاتی شامل آنومالی های آرسنیک و شوری می باشند. در این راستا مکان های متأثر از این آنومالی ها در ارتباط با منشأ مربوطه شناسایی و نقشه توزیع این عوامل در محدوده مطالعاتی تهیه گردید.
بررسی تأثیر عوامل آمیخته بازاریابی(p4) در افزایش جذب گردشگر (مطالعه موردی شهرک تاریخی ماسوله)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
104 - 125
حوزههای تخصصی:
بازاریابی برای تداوم حیات صنعت گردشگری بسیار ضروری و لازم است. در واقع به وسیله روشهای بازاریابی میتوان گردشگران را جذب مقاصد مورد نظر کرد. بدیهی است که بهره گیری مناسب از ظرفیت های گردشگری نیازمند مطالعه، بررسی و برنام هریزی دقیق است. در واقع تدوین یک برنامه جامع و منسجم که جایگاه و وضعیت موجود این صنعت را مشخص نموده و راهکارها و راهبر دهای مناسبی را برای رسیدن به وضعیت مطلوب ارائه دهد،لازم و ضروری به نظر می رسد مدل آمیخته بازاریابی p4 یکی از مباحث مورد توجه در بازاریابی گردشگری و از جمله مفاهیمی است که میتواند در تبیین وضعیت موجود و برنامه ریزی برای رسیدن به وضعیت مطلوب صنعت گردشگری یک منطقه، مورداستفاده قرار گیرد. ترکیب چهار مؤلفه( مکان، محصول، قیمت و ترفیع) در قالب مدل آمیخته سعی دارد اولا به بررسی تعداد گردشگران ورودی به محدوده در تعطیلات نوروزی سالهای 89 تا 94 و ارزیابی وضع موجود مؤلف ههای بازاریابی در شهرک تاریخی ماسوله پرداخته و سپس مؤلف ههای تأثیرگذار بر روند افزایش گردشگر و توسعه گردشگری در محدوده مورد مطالعه را مشخص کند. در این راستا با پیمایش میدانی و روش تحقیق توصیفی و تحلیلی به گردآوری داده براساس پرسشنامه محقق ساخته 93 سوالی پرداخته شده است. جامعه آماری شامل گردشگران وارده به محدوده و کارشناسان گردشگری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان م یباشند. پردازش داده ها با نرم افزار SPSS و با محاسبات درصد فراوان یها به ارزیابی هر یک از سوالات پرداخته شد. نتایج نشان م یدهد در مؤلفه قیمت تثبیت نرخ کالا و در مؤلفه ترفیع برگزاری نمایشگاها و در مؤلفه مکان دسترسی آسان به جاذب هها و در عامل محصول تنوع مراکز اقامتی از بیشترین اهمیت برخوردار میباشد. از این رو در راستای افزایش جذب گردشگر و خط مشی توسعه گردشگری میبایست برنام هریزی جامع بازاریابی استراتژیک برای جذب گردشگر انجام شود.
تبیین اصول و ملاحظات دفاع شهری و رویکرد پدافند غیرعامل با تاکید بر سلولار نمودن شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۳۹۰-۳۷۱
حوزههای تخصصی:
متاسفانه اغلب شهرهای کشور بدون توجه به اصول پدافند غیرعامل طراحی و برنامه ریزی شده اند، از سوی دیگر وجود طیف وسیع تهدیدات نظامی و وجود منابع پرارزش در کشور باعث گردیده تا توجه بیش از بیش معطوف رویکرد پدافند غیرعامل گردد، شایان ذکر است تخریب شهرها برای بازسازی آنها با رویکرد پدافند غیرعامل امری ناممکن است؛ اما این موضوع به منزله توقف و عدم بکارگیری این اصول در برنامه ریزی شهری و طراحی شهری در کشور نیست، بلکه لازم است با استخراج اصول معماری و شهرسازی منطبق بر رویکرد پدافند غیرعامل برای وضع موجود چاره ای اندیشیده شود. بنابراین هدف از پژوهش مذکور استخراج اصول طراحی سلولار شهری با رویکرد پدافند غیرعامل منطبق با نیازها و شرایط خاص کشور است تا بتواند هم در زمینه شهرک سازی های جدید و هم در زمینه شهرهای موجود به پایداری کشور کمک نماید.
تدوین اصول و معیارهای ادراک فضایی در معماری بازارهای سنتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۳۱۶-۲۹۱
حوزههای تخصصی:
بازارهای سنتی ایران با سابقه کهن خود در کنار جنبه اقتصادی، از نقش فعال اجتماعی و مذهبی نیز برخوردار بوده اند؛ به این صورت که بازار به صورت همزمان یک محور مهم ارتباطی، اقتصادی و فرهنگی شهر بوده و نقش و منزلت مهمی در حیات اجتماعی شهرهای ایران داشته است. از سویی دیگر، شهروندان با فضاهای شهری به طور اعم و بازارها بطور اخص، ارتباط ادراکی خاصی برقرار می کنند که نحوه کاربست فضا و مطلوبیت از آن را نیز تعیین می کند. در واقع فضایی در شهر می تواند در راستای پاسخ دهی محیطی مطلوب باشد که از نظر شهروندان نیز قابل درک باشد که باید در فرآیند مساله گشایی طراحی شهری و بازارهای مدرن در شرایط معاصر نیز مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس مقاله حاضر به تدوین اصول و معیارهای ادراک فضایی در معماری بازارهای ایرانی پرداخته است. نتایج و یافته های تحقیق، در رابطه با «ویژگی های نظام کارکردی بازار ایرانی، تبیین مدل مفهومی نظام کالبدی بازار ایرانی، نظام ادراکی در بازار ایرانی، تبیین مدل مفهومی نظام ادراکی بازار ایرانی، نظام معنایی بازار ایرانی و تبیین مدل مفهومی نظام معنایی» بوده است و در پایان نیز مدل جامع مفهومی ادراک فضایی بازارهای سنتی ایران مورد اشاره قرار گرفته است.
Identifying and Prioritizing of Effective Factors in Social Responsibility of Professors of Islamic Azad University, Branch of Qazvin(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۰
۲۴۰-۲۳۱
حوزههای تخصصی:
The purpose of this research was to identify and prioritize effective factors in social responsibility of professors of Islamic Azad University of Qazvin branch which was conducted in 2014 and 2015. Among all statistical population which included 395 professors of the university, 195 professors were selected as statistical subjects from the population. In this research, it was attempted that by using written sources, views of experts, field investigation, and also interview with experts, a questionnaire be designed to identify the said factors. The instrument used for collecting information was the questionnaire. To determine formal and content validity of the questionnaire (the proposed indexes), content validity was used, and in order to determine reliability factor, Cronbach's Alpha method was used for 5-Choice questionnaire of Likert. Then required data of the research were collected and by using statistical descriptive and inferential techniques, date analysis was conducted by SPSS software. Results indicated that structural dimension has the highest effect on accepting social responsibility among behavioral, structural, and contextual dimensions.