فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲٬۸۶۱ تا ۲۲٬۸۸۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بیان راهکارهایی برای بهینه سازی کاربری ها در فرایند آمایش سرزمین با به کارگیری برنامه ریزی خطی چندهدفه و حل تعارضات ایجادشده در فرایند آمایش سرزمین با نظریة بازی ها، در شهرستان های گرگان و کردکوی انجام گرفت. برای 7 کاربری کلان منطقة مورد مطالعه، ارزیابی توان چندمتغیره انجام گرفت. سپس، فرایند MOLA، برای بهینه سازی اولیه اجرا شد. در بخش آمایش سرزمین ثانویه، بهینه سازی کاربری ها با روش برنامه ریزی خطی چندهدفه وارد فاز جدیدی از طریق توجه به نیازهای محیط زیستی و اقتصادی-اجتماعی شد. پارامترهای محیط زیستی نظیر کاهش رواناب، آلودگی غیرنقطه ای نیتروژن و فرسایش خاک به ترتیب، از مدل L-THIA و مدل RUSLE تهیه شدند. در ادامة کار، برای نهایی سازی مدل برنامه ریزی خطی چندهدفه، محدودیت های این مدل طراحی شد. به دلیل نیازهای متفاوت ذی نفعان محیط زیستی و اقتصادی- اجتماعی، دو گروه محدودیت طراحی شد که سبب ایجاد تعارض در ادامة روند اجرای آمایش سرزمین شد. در فاز سوم آمایش سرزمین نظریة بازی ها برای حل تعارض ایجادشده به کارگرفته شد. بازیکنان محیط زیستی و بازیکنان اقتصادی- اجتماعی در سه تکرار بازی کردند. در نهایت، بازیکنان محیط زیستی برنده، و آمایش سرزمین با محدودیت های محیط زیستی ها به کار خود ادامه داد. نتایج نشان دهندة تغییراتی در سطح کاربری ها است، به نحوی که بین گروه های ذی نفع تعادل ایجاد شده است.
ارزیابی اثرات کیفیت مسکن در سرزندگی سکونتگاه های روستایی دهستان خاومیرآباد، شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی وضعیت کیفیت مسکن و سرزندگی روستایی و رابطه آن ها با یکدیگر در منطقه موردمطالعه پرداخته است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و نوع پژوهش از نوع کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای دهستان خاومیرآباد با 2737 خانوار بوده که انتخاب نمونه ها با استفاده از روش تصادفی صورت گرفته و با بهره گیری از فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه برابر 290 خانوار به دست آمده است. روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه و پرسش نامه) است که پاسخ هایی با طیف لیکرت پنج مقیاس تشکیل شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسش نامه از دو روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون T تک نمونه ای، رگرسیون خطی و کای دو) استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضر بیانگر پایین بودن سطح ابعاد اقتصادی (2.34) و سیاسی (2.97) سرزندگی و کیفیت مسکن کمتر از شرایط متوسط (2.74) است. این تفاوت در سطح آلفا 01/0 معنادار است و تفاوت آن ها از مطلوبیت عددی نیز به شکل منفی ارزیابی و برآورد شده است. همچنین نتایج نشان می دهد که بیشترین اثرگذاری کیفیت مسکن بر روی بعد اجتماعی با ضریب بتای 570/0 و کمترین بر روی بعد اقتصادی با ضریب بتای 077/0 است.
بررسی نقش گردشگری برتغییر الگوی مسکن در نواحی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان رضوانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گذشته بافت مسکونی روستاها، عمدتاً حاصل تعامل یا تقابل مستمر انسان روستایی با محیط و عوامل محیطی پیرامونی مانند مصالح ساختمانی بومی متناسب با اقلیم و تبعیت از منابع آب (رود، چشمه و قنات) و با کارکردهای سکونتی و اقتصادی با یک روند تکوینی طبیعی و درون زا شکل می رفت. اما در دهه های اخیر، الگوی مساکن روستایی به دلیل شهرگرایی و توسعه فعالیت های گردشگری با تأثیرپذیری از عوامل بیرونی و با شتاب زیادی در حال تغییر می باشد. روستاهای گردشگرپذیر شهرستان رضوانشهر از این امر مثتسنی نیست و در سال های اخیر، در مساکن روستایی آن تحولات زیادی رخ داده است. این مقاله که با هدف تبیین تغییر الگوی مسکن ناشی از تعاملات میان گردشگران و روستاییان تدوین گردیده، سعی شده به این پرسش که آیا الگوی معماری جدید در جامعه نمونه مطابق با خواسته و رضایت جوامع روستایی بوده است؟ پاسخ داده شود. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی مبتنی بر مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه بوده است. در این مطالعه از بین 104روستای شهرستان رضوانشهر 23 روستای گردشگرپذیر به عنوان حجم بررسی شده است و با استفاده از روش کوکران از بین 5250 خانوار برای 358 خانوار ساکن در روستاهای نمونه، 8 نفر از مسئولان دولتی و تمامی مدیران محلی پرسشنامه تکمیل شده است، داده ها با آزمون T مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از داده ها بیانگر این واقعیت است که معماری سنتی و بومی در حال از بین رفتن می باشد و جای خود را به معماری شیوه مدرن شهری داده است. این نتایج نشان می دهد که در شیوه ساخت و ساز مساکن جدید مؤلفه های استحکام سازی با امتیاز 5/73 از تأثیرات مثبت و مورد رضایت مردم به شمار می رود اما از نظر کارکردی و اقتصادی با 4/9 امتیاز مغایر با شرایط زندگی روستایی می باشد.
گسترش فرسایش خندقی و طبقه بندی آن در حوضه آبخیز رباط ترک دلیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش خندقی از جمله زیان بارترین انواع فرسایش آبی و از فرآیندهای مهم تخریب خاک به شمار می آید که در بعضی موارد باعث ایجاد کانال هایی با طول، عرض و عمق زیاد می شود. این نوع فرسایش یکی از انواع فرسایش آبی است که موجب تخریب اراضی و بر هم خوردن تعادل در پهنه های منابع طبیعی و اراضی کشاورزی می شود. در این پژوهش، به منظور شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر در شکل گیری خندق های حوضه آبخیز رباط ترک در شهرستان دلیجان از استان مرکزی اقدام به جمع آوری اطلاعات از طریق انجام بازدید های میدانی و اندازه گیری های مورفومتری 10 خندق، نمونه برداری خاک از مقاطع هدکت، بخش میانی، دهانه خروجی و حوضه آبخیز هر خندق شد. پارامتر هایی از جمله اسیدیته، هدایت الکتریکی، ماده آلی، کربنات کلسیم، رطوبت اشباع، ظرفیت نگهداری،وزن مخصوص و بافت خاک در آزمایشگاه اندازه گیری گردید. جهت تحلیل داده ها از روش های تحلیل خوشه ایو تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد؛ خندق ها بر اساس ویژگی های مورفومتری و بر اساس خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک خوشه بندی شده که در هر دو مرحله خندق ها به سه خوشه تقسیم گردیدند. برای شناخت علت قرارگیری خندق ها در خوشه های متفاوت از تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. نتایج تحلیل واریانس نشان می دهد خوشه هایی که بر اساس ویژگی های مورفومتری ایجاد شدند، دارای اختلاف معنی داری در میزان ماده آلی، درصد رطوبت اشباع و رس حوضه آبخیز می باشند و خوشه هایی که بر اساس خصوصیات فیزیکی - شیمیایی ایجاد شدند، دارای اختلاف معنی داری در میزان ماسه، سیلت، ظرفیت نگهداری، رطوبت اشباع و ماده آلی هستند.
بررسی آسیب پذیری شهر از منظر پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به موقعیت استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه و تهدیدات مستمر کشورهای همسایه و غیرهمسایه، متأسفانه پروژه ها و تأسیسات اقتصادی و زیر بنایی بدون ملاحظات دفاعی و امنیتی در شهرها به صورت یک هدف تهدیدی قابل دسترس دشمن و هر تهاجمی استقرار یافته اند. از این رو، تحقیق حاضر با هدف بررسی آسیب پذیری شهرها از منظر پدافند غیرعامل با مورد نمونه شهر اردبیل انجام گرفته است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی – توسعه ای و از لحاظ ماهیت، توصیفی و تحلیلی است. در چارچوب مباحث پدافند غیر عامل داده های 18 شاخص در قالب 5 مؤلفه شریان های حیاتی، مراکز مدیریت بحران، مراکز نظامی و انتظامی، تجهیزات شهری و مراکز پشتیبانی با سه اولویت انهدام راهبردی، روانی و پشتیبانی تهیه شد. داده های گردآوری شده در نرم افزار SuperDecision (تحلیل شبکه) وزن دهی، سپس در محیط GISنقشه سازی شده است. نتایج به دست آمده از بررسی هانشان می دهد، در سطح اردبیل شش پهنه مخاطره آمیز عمده در شرایط بحران و مستعد آسیب وجود دارد که مهم ترین آن ها خروجی شمال شرقی اردبیل (میدان جهاد منتهی به دروازه آستارا)، جهت جنوبغربی اردبیل (از ایستگاه سرعین منتهی به میدان بسیج و به طرف روستای شاماسبی) ودر نهایت بخش هایی از شمال و شمال غربی اردبیل (میدان وحدت) با مجموع 17 درصد از کل مساحت کاربری های سطح شهر بیشترین میزان آسیب پذیری را شامل شده که علت این امر وضعیت نامناسب شاخص های کالبدی و تمرکز نهادهای مدیریتی، سازمانی، نظامی و استانی در این مناطق از شهر اردبیل می باشد.
عوامل موثر در تحولات جمعیتی و کالبدی سکونتگاه های پیرامون کلان شهرها و پیامدهای آن، پژوهش موردی: شهر قرچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرپذیری و رشد کلان شهر ها همواره ملازم با دگرگونی هایعمده درنواحی پیرامونیآن ها است. کلان شهر ملی تهران در دهه های اخیر با رشد بالای خود موجب افزایش جمعیت و گسترش فیزیکی شهرها و روستاهای پیرامونش شده است.هدف اصلی این تحقیق، بررسیو تحلیل عوامل موثر بر تحولات جمعیتی و کالبدی شهر قرچک به عنوان یکی از سکونتگاه های پیرامون کلان شهر تهران و پی آمدهای آن است. روشپژوهش روشتوصیفی- تحلیلی وروشجمع آوری اطلاعاتمبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی (مشاهده، مصاحبه عمیق و تکمیل 300 پرسشنامه خانوار به صورت تصادفی) است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای، رگرسیون چندگانه، تفسیر تصاویرماهواره ایشهر قرچک (سال های 1366 و 1390) و مدل هلدرن استفاده شده است. نتایج تحقیق گواه بر این است که، شهر قرچک به دلایلی همچون قرارگرفتن در محور تهران- ورامین، مسافت کوتاه و دسترسی آسان به کلان شهر تهران و خدمات آن، و همچنین ارزانی زمین و مسکن، مهاجرپذیری و در نتیجه، رشد جمعیتی و کالبدی بالایی داشته است؛ به گونه ای که به عنوان عرصه ای تکمیلی برای کارکردهای کلان شهر تهران، در زمینه سکونتی- خوابگاهی ایفاء نقش نموده است. بر اساس تحلیل مدل هلدرن، 68 درصداز رشد فیزیکی شهر قرچک مربوط به رشد جمعیت و 32 درصد آن مربوط به رشد افقی و اسپرال بوده است، که این رشد سریع سبب ایجاد تغییرات گسترده در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی شهر شده است.
تلفیق روش WRASTIC با ارزیابی چندمعیاره و مدل فازی به منظور ارزیابی ریسک آلودگی آب های سطحی (مطالعه ی موردی: استان تهران و بخشی از استان های همجوار آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه روش جامعی برای ارزیابی و مدل سازی ریسک آلودگی منابع آب سطحی وجود ندارد. روش های موجود تنها به بررسی منفرد برخی از معیارها می پردازند و روشی بر مبنای GISکه با مدل سازی بتواند وضعیت کلی ریسک در سطح یک حوضه را ارائه دهد وجود ندارد. تنها روش موجود برای این منظور شاخص WRASTICمی باشد که با نمره دهی به هفت پارامتر فاضلاب انسانی و حیوانی، فعالیت های تفریحی و تفرجی، فعالیّت های کشاورزی، فعالیّت های صنعتی، اندازه حوضه، راه و حمل و نقل و تراکم پوشش گیاهی یک ارزیابی کلی فاقد مکان از وضعیت ریسک ارائه می دهد. در تحقیق حاضر، ارزیابی ریسک آلودگی منابع آب سطحی به شیوه ای جدید توصیف می شود. تحقیق در قسمت عمده استان تهران به همراه بخشی از استان های سمنان، قم، مازندران و البرز به کمک روشی که در چارچوب ارزیابی چند معیاره (MCE) قرار دارد، چندین معیار را بر اساس روش WRASTIC مورد ارزیابی قرار می دهد و در نهایت با فازی سازی این معیارها، روشFuzzy-WRASTICرا تدوین می کند. مراحل انجام این روش به این قرار است که ابتدا با وزن دهی به معیارها و زیر معیارها اقدام به تولید نقشه های لایه های مختلف نموده سپس با ترکیب فازی آنها نقشه های نهایی تولید می شوند که در گام بعدی با کمک روش WLC و استفاده از وزن های ارائه شده در مدل ورستیک، این زیرلایه ها ابتدا با هم ترکیب شدند و سپس مدل سازی وضعیت ریسک آلودگی با استفاده از روش روی هم گذاری فازی و به کارگیری عملگرهای OR، ANDو GAMMAصورت می پذیرد.
نتایج نشان می دهد که استفاده از عملگر OR به دلیل دارا بودن دامنه ی متعادلی از ارزش ها در کل منطقه از کم تا بسیار زیاد، مناسب ترین عملگر برای تولید نقشه ارزیابی ریسک و تحلیل آن می باشد. بر این اساس 14/31 و 83/27 درصد از منطقه ی مطالعاتی که بخش عمده ای از استان تهران و سمنان را شامل می شود، به دلیل تمرکز جمعیّت و فعالیّت های مختلف به ترتیب در معرض ریسک زیاد و خیلی زیاد برای منابع آب های سطحی خود می باشد.
سنجش کیفیت محیط شهری با استفاده از روش چند معیاره (مورد محله پونک شهر قزوین)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
95 - 107
حوزههای تخصصی:
. هدف این پژوهش بررسی متغیرهای مؤثر بر رضایت مندی شهروندان از کیفیت محیط زندگی در محله پونک شهر قزوین است.بر این اساس با توجه به مطالعه ادبیات نظری مربوط به کیفیت محیط، چارچوب مفهومی متشکل از عوامل پانزده گانه، مورد تحلیل قرار گرفته است. نوع پژوهش، از نظر هدف کاربردی و توسعه ای، از لحاظ روش انجام تحقیق، توصیفی- تحلیلی می باشد.حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با در نظر گرفتن فرضیه حداکثر ناهمگنی، برای محدوده مورد نظر 120 نفر محاسبه شد. نتایج نشان می دهد که بین متغیر جنس با میزان رضایت از، وضعیت آلودگی، امنیت اجتماعی موجود در محله، سرزندگی ساخت محیط و نظم حاکم بر کالبد رابطه معناداری دارد. در محدوده مورد مطالعه بین دو متغیر میزان تحصیلات و رضایت اقتصادی با میزان رضایت مندی از کیفیت محیط زندگی رابطهمستقیم وجود دارد. و با توجه به وسعت محله، علت این موضوع را می توان تفاوت های فردی وابسته به صفات اجتماعی- اقتصادی بررسی کرد. از این رو باید افزود که متغیر سطح تحصیلات و میزان رضایت اقتصادی در ادراک کیفی ازمحیط در محله پونک قزوین تأثیرگذار است.
بررسی نقش وقف در خدمات رسانی به زائران و گردشگران شهر مشهد
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۳ بهار ۱۳۹۵ شماره ۴
47 - 53
حوزههای تخصصی:
موقوفات سرمایه بسیار بزرگی است که با نگاه مدیریتی مطلوب به آن می باشد، اما کمتر از توان موردانتظار از این مجموعه در بهبود و رونق اقتصادی کشور استفاده اقتصادی موجود در جامعه داشته باشد. لذا رسانی به گردشگران و زائران می است. هدف مطالعه افزایش کارایی موقوفات در شهر مشهد جهت خدمات شده دستی و گردشگری و اوقاف و امور خیریه و نیز آستان قدس نظرات تعداد 45 کارشناس از ادارات کل میراث فرهنگی، صنایع بندی قرار گرفت. مورد تحلیل و اولویت )FAHP( رضوی، با بکارگیری مدل منطق فازی در فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و های اسکان زائر، خدمات فرهنگی- مذهبی، حمل های وقف جهت رفع موانع در حوزه بر اساس نتایج، بایستی از پتانسیل نقل برون شهری، خدمات شهری و حمل و نقل درون شهری بهره جست. البته نیاز به تغییر در برخی ساختارها و روشها توان به سازماندهی نظام هدایت وقف در کارکردهای موردنیاز، ایجاد نظام منسجم در حوزه اوقاف می باشد، از آن جمله می رسانی و تبلیغات برای تشویق و ترغیب افراد به مقوله وقف، جلوگیری از انجام کارهای تکراری، توزیع متعادل اوقاف و اطلاع درآمدهای آن، استفاده از مدیریت نوین اقتصادی و توان تخصصی موسسات مالی جهت افزایش منابع مالی و ... اشاره داشت.
ارزیابی نگرش ساکنان نسبت به کیفیت محیط شهری (نمونه موردی: محله یافت آباد تهران)
حوزههای تخصصی:
محیط شهری مکانی است که فرد و یا به عبارت بهتر شهروندان در آن زندگی کرده، کار می کنند و در آن به استراحت و فراغت می پردازند؛ اما برای اینکه یک محیط شهری بتواند ضامن حیات سالم اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مردم باشد نیازمند کیفیت مناسب و شایسته شهروندان خود می باشد. دراین بین برای دستیابی به کیفیت مطلوب محیطی نظرسنجی و مشارکت دادن مردم در برنامه ریزی و طراحی شهری گامی اساسی می باشد. ازآنجاکه ارتقاء کیفیت محیط شهری یکی از ملزومات ارتقاء سطح کیفیت زندگی شهری محسوب می گردد. این تحقیق برآنست تا با بررسی شاخص های مرتبط باکیفیت محیط شهری از منظر دید شهروندان محله یافت آباد شهر تهران، به شناسایی ابعاد آن به پردازد. این تحقیق به لحاظ روش از نوع پیمایشی مبتنی بر استفاده از پرسشنامه می باشد. تعداد جامعه نمونه 250 نفر است. به منظور تحلیل و استنتاج، بسته به نوع داده، مقیاس متغیرها و اهداف موردنظر از روش آماری توصیفی نظیر میانگین، روش های تحلیل آماری نظیر همبستگی و برای درک شکاف بین وضع موجود و ایده آلات از دید جامعه نمونه از روش های آماری نا پارامتری نظیر آزمون ویلکاکسون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که وضعیت کیفیت محیط شهری در منطقه موردمطالعه در اکثر شاخص های بررسی شده با وضعیت مطلوب از دید ساکنین فاصله زیادی دارد و تنها در برخی شاخص ها نظیر فضای سبز، حمل ونقل، بهداشت و درمان در حد مطلوب ارزیابی شده است.
کاربرد روش جای پای اکولوژیک در ارزیابی پایداری جغرافیای ناحیه ای (مطالعه موردی: شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال نهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۲
41 - 62
حوزههای تخصصی:
جای پای اکولوژیک به عنوان یکی از مهم ترین شاخص های پایداری به طور قابل ملاحظه ای مورد توجه قرار گرفته است.این شاخص در ابتدا به وسیله واکرناگل و ریس در سال 1992به عنوان ابزار برنامه ریزی و سیاست گذاری در راستای پایداری معرفی شده است.این پژوهش با روش توصیفی وتبیینی و از طریق مدل جای پای اکولوژیکی به منظور تعیین میزان زمین مورد نیاز ساکنان شهرستان کرمانشاه انجام گرفته است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که جای پای اکولوژیکی شهرستان کرمانشاه معادل 2.445هکتار به ازای هر نفر در سال می باشد،توزیع این مقدار در پنج گروه اصلی مصرف عبارت است از:مواد غذایی1.225،مسکن 0.615،حمل و نقل 0.275کالاهای مصرفی 0.27 و خدمات 0.06. نتایج این پژوهش مؤید این مطلب است که شهرستان کرمانشاه برای برآوردن نیازهای زیستی و پایداری خویش متکی به منطقه ای فراتر از شهرستان و استان کرمانشاه است.از آنجایی که ظرفیّت زیستی ایران 0.8 هکتار می باشد، جای پای اکولوژیکی 2.445هکتاری شهرستان کرمانشاه بدان معنی است که 3 برابر بیش ازسهم خود از ظرفیّت زیستی قابل تحمل کشور را به خود اختصاص داده است.به عبارتی دیگر با ادامه روند کنونی مصرف،شهرستان کرمانشاه برای تأمین غذا ،انرژی و زمین مورد نیاز برای جذب دی اکسید کربن به فضایی معادل 10برابر شهرستان و 3.3برابر اراضی قابل کشت استان کرمانشاه نیازمند است.
افتراق جغرافیایی- فضایی در محلات شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال نهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۴
65 - 86
حوزههای تخصصی:
بروز و گسترش بی عدالتی ونابرابری بین محلات تابع عوامل درونی و بیرونی ساختار جغرافیایی- فضایی است؛ که شهرها را دچار چالش های مدیریتی، اجتماعی و اقتصادی نموده است.شهر خرم آبادمرکز استان لرستان است که در سالیان اخیر با افرایش مهاجرت از سایر نقاط،نمادهای فراوانی از تضادهای محله ای را دارا می باشد.هدف اصلی این پژوهش شناسایی محلاتی است که دارای کیفیت نامناسب خدماتی و زیستی هستند تا در برنامه ریزی های شهری نسبت به رفع کمبودها تصمیمات متناسب اتخاذ گردد. در این مطالعه روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و با بهره گیری از مدلهای تجزیه و تحلیل خوشه ای و روش توزیع اعتبارات و با استفاده از شاخص های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی-زیست محیطی و خدمات زیربنایی، محلات خرم آباد مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت. نتایج آنالیز خوشه ای نشان می دهد که 17 محله خرم آباد در 4 طبقه متجانس قرار گرفته اند و 8 محله در ارتباط با شاخص های مورد سنجش در وضعیت نامناسب نسبت به سایر محلات قرار دارند. همچنین بر اساس نتایج تکنیک توزیع اعتبارات میانگین کل نمرات بدست آمده در تمام محلات برابر با(9/105) و انحراف معیار(32) می باشد. دامنه اختلاف امتیازات محلات (8/130)می باشد؛که تأییدی بر شدت اختلاف بین محلات شهر و درنتیجه بیانگر عدم عدالت اجتماعی و وجود تباینات جغرافیایی- فضایی در شهر خرم آباد می باشد.
تحلیل فضایی_ کالبدی توسعه شهر کرج با تاکید بر شاخص های رشد هوشمند شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۷
33 - 52
حوزههای تخصصی:
توسعه کالبدی- فضایی شتابان شهر کرج طی سال های 1335 تا 1390 از جمعیت 14526 نفری در سال 1335 و حدود km2مربع وسعت به جمعیتی حدود 1614626 نفر و وسعتی حدود 187km مربع در سال 1390 رسیده است. این رشد شتابان و متمرکز منابع اکولوژیک از جمله خاک های حاصلخیز، معدنی، منابع آب سطحی و زیرزمینی را تخریب کرده است. توسعه ی نامتعادل کاربری ها و به دنبال آن ناهنجاری های اجتماعی و اقتصادی شهر ناشی از این فرآیند است. یکی از راه هایی که برای مقابله با چنین رشد نابسامانی در دنیا مطرح شده، بهره گیری از الگوی رشد هوشمند شهری در تهیه طرح های توسعه شهر است. رشد هوشمند با تمرکز بر تجدید حیات شهری و گسترش گزینه های حمل و نقل عمومی به دنبال ایجاد جوامعی است که مردم به زندگی در آن رغبت نشان دهند. هدف این پژوهش تبین رشد هوشمند و تحلیل فضایی آن است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن و رشد هوشمند شهری، طی سال های 1335 تا 1390 است. نتایج حاصله نشان می دهد که شهر کرج از سال 1335 تا 1390 رشد پراکنده ای در چند هسته جداگانه و ناموزون داشته است. ضریب آنتروپی محاسبه شده (4262/2) در سال 1390 توسعه ناموزون و غیرهوشمند را در سطح بالایی نشان می دهد. همچنین از میان چهار الگوی کالبدی مورد بررسی، الگوی چهارم (ساخت) متعادل منسجم همراه با محور - مراکز ناحیه ای و محله ای پس از وزن دهی، با امتیاز 116 به عنوان الگوی مناسب جهت توسعه آتی شهر کرج انتخاب گردید.
سنجش عدالت فضایی در پراکنش توسعه با استفاده از مدل ادغام (مطالعه موردی: شهرستان های استان اردبیل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱۹
7 - 22
حوزههای تخصصی:
سرآغاز عدالت اجتماعی ریشه در عدالت فضایی و محیطی دارد. عدالت فضایی یکی از مقوله های برنامه ریزی مبتنی بر جغرافیا است که هدف آن تأمین نیازهای ساکنان محدوده های جغرافیایی است. پهنه های فضایی گسترده استان اردبیل متاثر از بی عدالتی فضایی از بعد شاخص های توسعه است. از این رو پژوهش حاضر به بررسی و سنجش وضعیت عدالت فضایی در توسعه یافتگی شهرستان های استان اردبیل پرداخته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است. جامعه آماری تحقیق شامل 10 شهرستان استان اردبیل براساس سالنامه آماری 1390 می باشد. برای سنجش عدالت فضایی در توسعه یافتگی شهرستان ها از 40 شاخص موثر توسعه یافتگی استفاده شده است. جهت تعیین اهمیت هریک از شاخص ها از روش آنتروپی شانون و به منظور تجزیه وتحلیل و رتبه بندی شهرستان ها از دو مدل تاپسیس و ویکور استفاده شده است. از آنجاییکه نتایج حاصل از این دو مدل در مواردی با یکدیگرهمخوانی نداشتند، برای رسیدن به یک اجماع کلی، از روش های ادغامی (میانگین رتبه، بردا، کپلند) بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تکنیک ادغام نشان می دهدکه شهرستان اردبیل با کسب رتبه اول از نظر برخورداری از شاخص های توسعه از وضعیت بسیار مطلوبی برخوردار است. بعد از این شهرستان، شهرستان های خلخال و نمین در وضعیت توسعه یافته، شهرستان های سرعین و کوثر نیمه توسعه یافته، شهرستان های مشگین شهر، پارس آباد و نیرکمتر توسعه یافته و شهرستان های مغان و بیله سوار در وضعیت محروم از شاخص های توسعه قرار دارند.
تحلیل موانع همگرایی ایران با کشورهای پیرامونی درقرن بیست و یکم و ارائه ی یک برنامه ی استراتژیک با استفاده از تکنیک SWOT و MCDM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن بیست و یکم، یکی از ملزومات ورود کشورها به جریان جهانی شدن و برقراری صلح پایدار منطقه ای و جهانی، همگرایی است. با توجه به برخی موانع موجود در رابطه با همگرایی ایران با کشورهای پیرامونی، لزوم امکان سنجی و طراحی استراتژی های مناسب در خصوص ایجاد زمینه های همگرایی، بادرنظر گرفتن واقعیات زمانی، ضروری به نظر می رسد. بنابراین، تحقیق حاضر، با روش ترکیبی (توصیفی-تحلیلی و پیمایشی) و روش حل مسائل از نوع تصمیم گیری چند معیاره در پی پاسخ به این سؤال است که با توجه به شرایط منطقه ای و بین المللی در قرن بیست و یکم، مناسب ترین استراتژی ها بر حسب اولویت جهت افزایش نقش ایران در ایجاد همگرایی باکشورهای پیرامونی کدامند؟ در این راستا با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و میدانی و استفاده از تکنیک SWOT، 4 نقطه ی قوت، 4 نقطه ی ضعف، 5 فرصت و 3 تهدیدعمده در خصوص همگرایی ایران باکلیه ی کشورهای پیرامونی شناسایی و 8 استراتژی کاربردی تدوین گردیده و در نهایت، این استراتژی ها با استفاده از روش MCDM از طریق پرسشنامه و مصاحبه، الویت بندی شدند. نتایج حاصله از پرسشنامه مقایسات زوجی نشان می دهد که استراتژی "ایجاد پیوندهای ژئواکونومیک" در رتبه ی اول و سایر استراتژی ها در رتبه های بعدی قرار گرفتند
برآورد دمای سطح زمین و تأثیر پوشش گیاهی بر دمای سطح با استفاده از تصاویر مودیس (مطالعه موردی: حوزه تویسرکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوارض زمینی اعم از پوشش گیاهی، منابع آبی، انواع کاربری ها و ازجمله جنس و بافت خاک منطقه ازجمله مواردی است که نیاز به داده هایی با دقت بالا دارد. دقت بالا و کیفیت داده ها می تواند ما را به نتایج دقیق تر بهتر برساند. در این راستا داده های دورسنجی ابزار بسیار مناسبی برای تشخیص و تعیین الگوها محسوب می گردد. الگوریتم توازن انرژی سطح زمین سبال الگوریتم نسبتاً جدیدی است که در اکثر نقاط دنیا برای برآورد تبخیر و تعرق و سایر شارهای گرمایی و همچنین دمای سطح مورد استفاده قرار گرفته و نتایج رضایت بخشی داشته است. به منظور برآورد دمای سطح در منطقه تویسرکان از توابع استان همدان با استفاده از الگوریتم سبال داده های سنجنده مودیس استفاده گردید. هدف اصلی در این تحقیق بررسی دقت روش دورسنجی در برآورد دمای سطح و معرفی مناسب ترین روش می باشد. بالاترین دما در منطقه 315 درجه کلوین و حداقل دما 287 درجه کلوین می باشد. ارتفاعات با توجه به داشتن گرادیان دما حداقل میزان دمایی را برخوردار هست. مناطقی که دارای پوشش گیاهی می باشد دمای متعادل تری در منطقه دارد.
شبیه سازی اثرات تغییر اقلیم بر روی منابع آب حوضه آبریز کارون بزرگ و مدیریت بحران (مورد شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر اقلیم یک پدیده پیچیده اتمسفری- اقیانوسی در مقیاس جهانی و درازمدت است. این پدیده متأثر از عواملی چون فعالیت های خورشیدی، آتش فشان ها، اتمسفر، اقیانوس ها و درصد گازهای گلخانه ای در اتمسفر می باشد که دارای اثرات متقابل می باشند. این تغییرات منجر به دگرگونی در وضع آب و هوا، تغییر توزیع مکانی و زمانی تغذیه سفره آب های زیرزمینی و کیفیت آب شده و به طور کلی روند جدیدی را در اقلیم جهانی موجب می شود. بارش و نوع آن (جامد یا مایع)، جریانات سطحی، تبخیر، تبعاً انقلاب صنعتی روند استفاده از انرژی شدت گرفت. گزارشات هیئت بین الدول تغییر اقلیم، حاکی از این است که در صورت عدم کاهش متوسط دمای زمین تا سال 2100 می تواند به میزان 1/1 تا 6/4 درجه سانتی گراد افزایش یابد. این امر به بروز پدیده ای به نام پدیده گرمایش جهانی و تغییر اقلیم حاصل از آن خواهد شد. در نتیجه چرخه آبی و یا سیستم منابع آب می تواند دچار تغییرات بنیادی شوند. حوضه آبریز کارون بزرگ با داشتن حدود 12 سد بزرگ احداث شده و در حال احداث و با پتانسیل تولید 20 هزار مگاوات تولید نیرو از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. بنابراین آشکارسازی تغییر اقلیم و بررسی آثار و پیامدهای تغییر اقلیم در این منطقه از اهمیت بالایی برخوردار است. در این تحقیق با استفاده از داده های مدل های گردش عمومی جو (GCM) تحت سناریوی گازهای گلخانه ای SRES تغییرات بارش و دما در دوره 2039- 2010 برای ایستگاه اهواز که به عنوان ایستگاه منتخب حوضه کارون بزرگ می باشد، شبیه سازی شده است. داده های مورد نیاز شامل میانگین دما و مجموع بارش ماهانه در دوره آتی از دو مدل HadCM3 و CSIRO از سری مدل های گردش عمومی جو تحت سناریوی A2 و B1 تأمین شده که با استفاده از روش تناسبی داده های دوره پایه و دوره های آتی بررسی شده است. نتایج حاکی از افزایش دما برای هر دو مدل به ترتیب 8/1 و 2 درجه سانتی گراد وکاهش بارندگی 6 و 4 درصد برای دوره 2039- 2010 می باشد.
ارزیابی توان اکولوژیک توسعه طبیعت گردی با استفاده از منطق فازی در محیط GIS (مطالعه موردی: شهرستان بویر احمد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۹
97 - 112
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان یکی از مهم ترین منابع تولید درآمد و افزایش فرصت های شغلی و نیز توسعه و گسترش زیرساخت ها و توسعه اجتماعی – فرهنگی و نیز به عنوان موتور و محرک رشد و توسعه اقتصادی مناطق می باشد. شهرستان بویراحمد در استان کهکیلویه و بویراحمد نیز با آب و هوای معتدل و کوهستانی، آبهای فراوان، پوشش جنگلی و غیره نیز جزء نقاطی است که پتانسیل زیادی برای جذب گردشگری دارد. نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و روش بررسی آن پیمایشی می باشد. هدف از این پژوهش ارزیابی توان اکولوژیکی منطقه جهت کاربری طبیعت گردی است. در این راستا پس از شناسایی معیارها اقدام به تهیه پایگاه داده های مکانی در سامانه اطلاعات جغرافیایی شد. در ادامه پس از استاندارد سازی این معیارها به روش منطق فازی در محیط نرم افزار Arc GIS، با استفاده از نظر سنجی پرسشنامه ای از 30 کارشناس و به کمک روش آنتروپی شانون به هر یک از معیارها وزن خاصی اختصاص داده شد. سپس با تلفیق و رویهم گذاری این معیارها، بر اساس منطق فازی، نقشه نهایی که بیانگر مناطق تفرجگاهی است، حاصل شد. منطقه مورد مطالعه در نقشه تولید شده به سه طبقه بسیار مناسب، مناسب و نامناسب به منظور برنامه ریزی جهت انواع فعالیت های تفرجی تقسیم شد.
تراژدی توسعه شهری مدرن: تحلیل نوسازی کالبدی در تخریب اجتماع محلی مطالعه موردی: کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۹
5 - 14
حوزههای تخصصی:
شهرسازی مدرن معلول عقلانیت ابزاری و نگاه سودمدار اقتصادی است که زمین شهری را به عنوان کالای ارزشمند اقتصادی در چرخه عرضه و تقاضا وارد می کند و از این رهگذر است که برنامه ریزی شهریِ کالبُدی جایگزین برنامه ریزی شهری اجتماعی می شود. توسعه فضایی کلانشهر تبریز همانند اکثر شهرهای بزرگ ایران مسبوق به همین بنیاد معرفت شناختی و هستی شناختی مدرنیستی است. اساسی ترین تراژدی شهرسازی مدرن تخریب و نوسازی واحدهای همسایگی، محلات تاریخی و نیز جابجایی جمعیتها و گروههای انسانی است. ما این پدیده را به وضوح از رهگذر پروژه های وسیع نوسازی کالبدی که در محدوده محلات تاریخی کلانشهر تبریز اجرا شده است مشاهده کردیم. بنابرابن در چارچوب نظریه متاخر سرمایه اجتماعی سعی شده است کیفیت روابط اجتماعی گروههای اجتماعی جابجا شده را در محدوده محلات جدید و حومه ای بررسی کنیم. نتایج تحقیق نشان می دهد که اغلب گروههای جمعیتی با افزایش تراکم و نوسازی کالبدی در محلاتی نظیر راسته کوچه، دارایی، بازار، امین و ... عمدتاً به سمت محلات جدید نظیر منظریه، ولیعصر، رشدیه، میرداماد و زعفرانیه حرکت کرده اند. در عین حال سرمایه اجتماعی محلات مدرن بسیار پایین تر از محلات قدیمی است.
تحلیلی بر عوامل موثر در ایجاد و توسعه ژئومورفوسایت های پیست اسکی زمستانی با رویکرد ژئوتوریسم(مطالعه موردی: دامنه های کوه سهند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال پنجم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۹)
41 - 61
حوزههای تخصصی:
صنعت توریسم، بسته به هدف گردشگر به انواع مختلفی طبقه بندی شده است که یکی از آنها ژئوتوریسم می باشد. دامنه های کوه سهند به دلیل ویژگی های خاص توپوگرافیکی و شرایط اقلیمی، بافت کوهستانی منحصر به فردی را جهت ایجاد و توسعه ژئومورفوسایت هایی همچون پیست اسکی زمستانی به عنوان نماد ژئوتوریسم زمستانی، دارا می باشد. هدف از این پژوهش،شناسایی و تحلیل تاثیر عوامل ژئومورفولوژیکی جهت پهنه بندی دامنه های مستعد برای ایجاد و توسعه ژئومورفوسایت های پیست اسکی زمستانی در منطقه مورد مطالعه می باشد.در این پژوهشاز 10 شاخص شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، شکل دامنه، دمای سالانه، بارش سالانه ، پوشش گیاهی،حفاظت، دسترسی و ماندگاری برف استفاده شده است.نقشه های مورد استفاده در این تحقیق پس از ساخته شدن در محیط نرم افزار GISArcتوسط مدلAHPتعیین وزن شده و سپس با استفاده از مدل تاپسیس در نرم افزار GISArcمورد همپوشانی قرار گرفته و در نهایت نقشه نهایی پهنه های مستعد جهت ایجاد و توسعه ژئومورفوسایت های پیست اسکی زمستانی تهیه و استخراج شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که دامنه های شمال شرقی و قسمت هایی از دامنه های شرقی جمعا با مساحت حدود 25778 متر مربع، پهنه های بسیار مستعد جهت ایجاد و یا توسعه ژئومورفوسایت های پیست اسکی زمستانی را دارا می باشند.