فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲٬۴۶۱ تا ۲۲٬۴۸۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه با وجود جهانی شدن اقتصاد و توسعه فناوری ارتباطات، دریاها جالب ترین حوزه رقابت های ژئوپلیتیکی در قرن بیست و یکم محسوب می شوند؛ از اینرو در گذشته، آمریکا و بریتانیا قدرت های بلامنازع دریایی بوده اند. در این برهه از زمان، بازیگران دیگر سعی می کنند با یافتن پتانسیل و مزایای خود، وارد این بازی ژئوپلیتیکی گردند. در این بین ایران با داشتن سواحل گسترده و مستعد و بنادر متعدد در خلیج فارس و دریای خزر: وجود تنگه راهبردی هرمز به لحاظ ژئوپلیتیکی دارای موقعیت ساحلی و استراتژیک منحصر به فردی است؛ این موقعیت ژئوپلیتیکی ضمن اینکه الزاماتی را برای اداره کشور می طلبد؛ دارای فواید و مزایایی نیز هست. به طوریکه، اگر ایران بخواهد به عنوان یک قدرت منطقه ای در کنار سایر قدرت های نوظهور -نظام تک قطبی به رهبری ایالات متحده را به چالش بکشد- باید استراتژی کلان خود را بر مبنای دکترین دریا محور تنظیم نماید. یعنی با برجسته کردن زیربنای دریایی خود نه تنها از فواید اقتصادی و مزایایی آب های آزاد بهره مند شود بلکه به یاری قدرت دریایی، نظام موجود را به چالش بکشد. لذا این مقاله که به شیوه توصیفی-تحلیلی نگارش شده، در تلاش است به این پرسش پاسخ دهد که؛ دریا و آب های آزاد دارای چه اهمیت و مزایایی می باشند؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که اهمیت دریاها و آب های آزاد در دو محور کلی قابل طرح می باشند:
1- مولفه های قدرت افزای دریا که شامل: مزایای اقتصادی و تجاری، ارتباطی و لجستیکی، نظامی و ژئوپلیتیکی می باشد.
2- کارکردهای قدرت دریایی که شامل: افزایش منزلت ژئوپلیتیکی و قدرت ملی، حفظ تمامیت ارضی، تأمین امنیت مرزهای ساحلی و دریایی، دیپلماسی دریایی است.
تحلیل ردپای بوم شناختی گردشگری در نواحی روستایی (مطالعه موردی: روستای وشنوه- شهرستان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزیابی اثرات فعالیت انسانی بر روی محیط زیست، سالیان متمادی است که کانون توجه محقّقان، کارشناسان، برنامه ریزان قرار گرفته است. بنابراین، ارزیابی اثرات فعالیت های گردشگران بر روی محیط طبیعی با استفاده از شاخص ردپای بوم شناختی، هدف اصلی پژوهش حاضر می باشد.
روش: ردپای بوم شناختی، شاخصی است که با ارزیابی و محاسبه انرژی و مواد کاربردی در یک شهر، منطقه و یا کشور، فشاری را که جمعیت و فرآیندهای صنعتی بر اکوسیستم وارد می سازند، برآورد می کند. مؤلّفه های اصلی مورد نیاز در این روش، شامل حمل و نقل، الکتریسیته، سوخت (نفت و گاز)، آب، غذا و زباله می باشد.
یافته ها: نتایج به دست آمده، بیان گر آن است که ردپای بوم شناختی گردشگری روستای وشنوه در گروه های مصرف غذایی، حمل و نقل، گرمایش، آب، برق و نیز تولید زباله برابر با 08/1 هکتار (سرانه هر گردش گر) بوده است. مقایسه این مقدار با فضای پشتیبان آن، حاکی از آن است که گردشگری در روستای وشنوه برای برآوردن نیازهای زیستی و پایداری زیست محیطی خود، متّکی به منطقه ای فراتر از این روستا می باشد.
محدودیت ها: پراکندگی اطلاعات مربوط تعداد گردشگران واردشده به روستا، مهم ترین چالش پیش روی تحقیق حاضر بود. از این رو، داده های مورد نیاز از جمع بندی اطلاعات ثبت شده در مراکز اقامتی روستا و اطلاعات ارائه شده توسط شورای اسلامی و دهیاری روستا به دست آمد.
راهکارهای عملی: توسعه سیستم حمل و نقل عمومی جهت مراجعه گردشگران به روستا، آموزش همگانی در خصوص نحوه مصرف و رعایت بهداشت محیط، گازرسانی به روستا و جای گزینی آن با نفت و گازوئیل که آلایندگی بالاتری دارند، برخی از مهم ترین رهیافت های کاهش اثرات فعالیت های گردشگری در این روستا به شمار می آید.
اصالت و ارزش: تا کنون تحقیقات متعدّدی پیرامون تحلیل ردپای بوم شناختی در حوزه مطالعات شهری و روستایی صورت گرفته است. با این حال، پژوهش حاضر به این دلیل حائز ارزش و اعتبار است که به بررسی اثرات فعالیت های گردشگری بر روی محیط زیست پرداخته است و با توجّه به این که این مدل انتخابی، قابلیت ارزیابی از مقیاس محلّی تا مقیاس جهانی را دارد، بنابراین، یکی از روستاهای هدف گردشگری استان قم (روستای وشنوه) به عنوان محدوده مورد مطالعه، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است.
مطالعه سهم مولفه های موثر بر رضایتمندی گردشگران با کاربرد مدلسازی معادلات ساختاری (مطالعه موردی: شهر قمصر)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۳ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۵
47 - 59
حوزههای تخصصی:
رضایتمندی گردشگران یکی از مهمترین عوامل رقابتی و بهترین شاخص برای تضمین رشد سودهای آتی و یکی از شاخص های توسعه یافتگی و کارآمدی صنعت گردشگری محسوب می شود. براین اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر عوامل موثر بر رضایتمندی گردشگران بوده است و از این روی با روش کمی پیمایش و ابزار پرسشنامه که اعتبار و روایی آن از طریق اعتبار صوری و روایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شده است، 398 نفر از گردشگران شهر قمصر بررسی و با استفاده از مورد سنجش و ارزیابی قرارگرفتند. یافته های حاکی از آن هستند که هرچه قدر گردشگران محیط Amos و Spss نرم افزار و چشم اندازهای طبیعی، خدمات ارائه شده نظیر اطلاع رسانی، خدمات بهداشتی، حمل و نقل و ... ، رفتار جامعه میزبان و هزینه خدمات را در مقصد گردشگری، مثبت ارزیابی کنند، رضایتمندی و وفاداری بیشتری خواهند داشت. براین اساس بین متغیرها یک رابطه خطی مشاهده می شود. همچنین مدل تحلیل مسیر نشان داد که توان متغیرهای مستقل در تبیین واریانس متغیر وابسته 52 درصد بوده و در این میان متغیرهای رفتار جامعه میزبان، کیفیت خدمات، هزینه خدمات و کیفیت محیطی به ترتیب بیشترین میزان اثر را بر رضایتمندی گردشگران داشتهاند. با توجه به شاخصهای برازش میتوان استدلال کرد که مدل ارائه شده از برازش خوبی برخوردار بوده است. همچنین از دیگر یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که اکثریت گردشگران، انگیزه سفر خود به این شهر را بازدید از مراسم سنتی گلابگیری عنوان کرده بودند و میانگین رضایتمندی گردشگرانی که قبلاً به قمصر سفر داشتهاند، کمتر از کسانی است که برای اولین بار به قمصر آمدهاند. میتوان یک دلیل آن را یکنواخت یا عادی شدن جاذبههای طبیعی و انسانی موجود در شهر قمصر برشمرد که این امر نیازمند برنامهریزی و سیاستگذاری بیشتر مسئولان در توجه به این شهر سنتی می باشد.
مکان یابی نیروگاه های خورشیدی حرارتی از طریق قاعده تصمیم گیری مکانی تاپسیس، مطالعه موردی: استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال نهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۳
25 - 44
حوزههای تخصصی:
آلودگی های محیط زیستی، نوسانات قیمت و پایان پذیر بودن منابع انرژی فسیلی مورد استفاده در نیروگاه ها باعث روی آوردن به منابع انرژی جایگزین شده است. استفاده از انرژی خورشیدی می تواند بهترین گزینه ی تامین در نیروگاه های تولید برق باشد. انتخاب مکان مناسب برای احداث این نیروگاه ها بدلیل تاثیر موقعیت مکانی نیروگاه ها بر میزان و هزینه تولید و انتقال انرژی ضروری است. استان هرمزگان بدلیل افزایش جمعیت و استفاده از فن آوری نوین با کمبود تولید برق مواجه است در صورتی که پتانسیل بالایی جهت بهره برداری از انرژی خورشیدی دارد. هدف از این پژوهش مکان یابی مناطق مناسب در این استان جهت احداث نیروگاه های خورشیدی حرارتی می باشد. در پژوهش های گذشته صرفا پتانسیل یابی مناطق بدون توجه به تناسب مناطق به مکان یابی پرداخته اند. در این پژوهش از معیارهای ساعات آفتابی، شیب، فاصله از مناطق جمعیتی، فاصله از راه ها، فاصله از خطوط انتقال نیرو، کاربری اراضی با استفاده مدل تاپسیس فازی جهت پتانسیل سنجی مکان های مساعد استفاده شد. بر اساس این روش 18308.428686 کیلومتر مربع از مساحت استان هرمزگان در طبقه خیلی خوب جهت احداث نیروگاه خورشیدی حرارتی قرار گرفته اند. همچنین نتایج حاصل از این روش با استفاده از کنترل زمینی مورد بررسی قرار گرفت که حاکی از برآورده شدن همه معیارهای انتخابی در نواحی کاملا مناسب و رضایت بخش بودن به کارگیری روش تاپسیس فازی در امر مکان یابی نیروگاه های خورشیدی است.
جایگاه اکوتوریسم در توسعه پایدار شهر قشم (بابهره گیری از مدل SWOT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به جهت ارتقاء سطح درک ارزش های زیست محیطی و افزایش حفاظت از منابع طبیعی در سطح جهان، ارزش اکوتوریسم روز به روز در حال فزونی است. هدف این تحقیق شناخت شرایط محیطی شهر قشم مبنی بر اکوتوریسم و ارائه راه کارهای مناسب برای توسعه آن می باشد و فرضیه های تحقیق چنین مطرح می گردد که امکانات لازم و مناسب در جذب و توسعه گردشگری قشم وجود دارد و نیز شهر قشم به لحاظ اکوتوریسم، از توانمندی های قابل توجهی برخوردار است و زمینه توسعه پایدار فراهم می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و با هدف کاربردی است و از مدل swot نیز بهره گیری شده است. یافته های حاصل، حاکی از توان اکوتوریستی بالای شهر قشم جهت توسعه صنعت گردشگری می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که قشم فرصت های بسیار خوبی از نظر اکوتوریسم و توسعه صنعت گردشگری در اختیار مسؤولان و مدیران شهری قرار داده است. هرچند که، زیرساخت های بخش گردشگری و به طور ویژه اکوتوریسم با ضعف هایی مواجه است که در صورت برنامه ریزی صحیح و ایجاد امکانات لازم و کامل می توان از شدت ضعف ها کاست و نقاط قوت را تثبیت و از فرصت ها بیشترین بهره را در راستای توسعه پایدار قشم پدیدار ساخت.
میزان تحقق اجرای هوشمندسازی در ارتقاءآموزش مدارس روستایی (مطالعه موردی: دهستان سولقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق شناخت میزان تحقق چگونگی هوشمندسازی مدارس درزمینه بهبود شرایط آموزشی و تاثیرگذاری فرآیند یادگیری ویاددهی درتصمیم سازی های فردی و کسب مهارتهای کارگروهی است. متغییرهای مورد بررسی دراین پژوهش شامل متغییر مستقل، روش های اجرای هوشمندسازی ومتغییر وابسته، پیامدهای هوشمندسازی است که درواقع به بررسی اینکه چه میزان مراکزآموزشی هدف تحقیق باافق چشم انداز هوشمندسازی تطابق دارد؟ ونیز آیا هوشمندسازی مدارس منجربه افزایش آگاهی معلمان به فناوری اطلاعات روز گردیده است؟ و تاچه حد هوشمندسازی مدارس درایجاد انگیزه دریادگیری دانش آموزان نقش دارد؟ می پردازد، دراین تحقیق کلیه مدارس هوشمند دردهستان سولقان مورد مطالعه قرار گرفته اند. مجموعاً اطلاعات مورد نیاز از 5 مدیر مدرسه و 55 معلم از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری، جمع آوری گردید و درنهایت بااستفاده ازروش آمارتوصیفی وآمار استنباطی به کمک توزیع کای اسکوئر و با بهره گیری از مدل پخش ومدل مفهومی مدرسه هوشمند اطلاعات مورد پردازش قرارگرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مراکزآموزشی هدف تحقیق با افق چشم انداز هوشمندسازی تطابق ندارد ورابطه معنی داری بین ایجاد شرایط هوشمندسازی درمدارس وارتقاء سطح آموزشی معلمان وجود ندارد ولی طبق یافته هامشخص شد که بین امکانات مورد نیاز برای هوشمند سازی مدارس و ایجاد انگیزه دریادگیری دانش آموزان رابطه معنی داروجود دارد، به گونه ای که امکانات هوشمندسازی مدارس باعث ایجاد جذابیت و افزایش سطح یادگیری و ماندگاری دانش آموخته شده می گردد. لازم است دراین راستا دانش آموزان باانجام کارگروهی مثل تحقیق ازطریق اینترنت ویا ارائه کنفرانسهای خودبه صورت پاورپونت ازدانش به روز برخوردارشوند وهم اشتیاق نسل جدید به استفاده ازرایانه جهت داده شود.
رتبه بندی شهرستان های استان مازندران بر اساس زیرساخت های گردشگری با روش های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
99 - 120
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری پایدار در بسیاری از کشورها، به منزله نمادی از هویت فرهنگی و یکی از بخش های مهم اقتصادی محسوب می گردد. . سیاست گذاران توسعه در کشورهای جهان، گردشگری را روشی مطمئن با چشم انداز روشن برای توسعه پایدار معرفی کرده اند. ازجمله موانع توسعه پایدار گردشگری، در اکثر نواحی توزیع نامناسب و نابرابر زیرساخت های گردشگری است که موجب آسیب به نقاط پرجاذبه و محروم ماندن دیگر نواحی از مزایای گردشگری است. سطح بندی نواحی گردشگری معیاری برای تعیین مرکزیت و همچن ین تعی ین زیرساخت های موردنیاز و تعدیل نابرابری بین نواحی است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و سطح بندی شهرستان های استان مازندران به لحاظ برخورداری از زیرساخت گردشگری انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است. جامعه آماری کلیه شهرستان های استان مازندران تا سال 1393 می باشد. در این پژوهش، جهت رتبه بندی شهرستان ها، 10 شاخص مربوط به زیرساخت های گردشگری انتخاب گردیدند و با استفاده از مدل AN P ضریب اهمیت هر یک از زیرساخت ها محاسبه شده و به وسیله تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS ، VICOR اقدام به رتبه بندی شهرستان ها ازلحاظ دسترسی به زیرساخت های گردشگری شد . درنهایت با استفاده از تکنیک ادغام میانگین رتبه ها کلیه شهرستان ها در قالب پنج طبقه، رتبه بندی گردیدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه به معیارهای در نظر گرفته شده برای سطح بندی شهرستان ها ، ، شهرستان های آمل، ساری، بابل به ترتیب در سطح یک تا سه از نظر دار ا بودن زیرساخت های گردشگری قرار دارند و شهرستان های گلوگاه، میاندرود و سیمرغ جزء پایین ترین شهرستان ها از لحاظ برخورداری از زیرساخت گردشگری می باشند.
ارزیابی رابطه ی بین متغیّر مستقل آگاهی از عملیات حفاظت خاک و آبخیزداری با مشارکت مردمی در حوزه های آبخیزدر جهت توسعه ی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات اخیر در بسیاری از کشورها نشان دهنده ی اثر بسیاری از عوامل نظیر رضایت مندی، دانش، وضعیت مشخصات فردی جمعیّتی و متغیّرهای رفتاری در مشارکت مردم می باشد. مسأله ی مهم این است که آیا این متغیّر ها نیز بر میزان مشارکت مردمی درایران مؤثر می باشند؟ هدف از این تحقیق بررسی عوامل ارتباطی مؤثر بر دانش کشاورزان در به کارگیری عملیات مدیریت آبخیزداری [1](WMP) در حوضه ی آبخیز کوشک آباد واقع در استان خراسان رضوی در ایران (85 کیلومتر مربع) می باشد. هدف اصلی از این تحقیق ارزیابی عواملی است که در میزان مشارکت مردم در ایران تأثیر گذار است. جمعیّت کل کشاورزان منطقه ی حوضه ی آبخیز مورد مطالعه (n=1250) است که از بین آنها 200 نفر با روش نمونه گیری طبقه بندی شده ی تصادفی (n=200) انتخاب شده است. در واقع، این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین آگاهی از عملیات آبخیزداری (WMP) و سطح مشارکت در WMP در ایران طراحی شده است. به منظور دستیابی به این هدف، پژوهش مقطعی صورت گرفت. داده های آن نیز از طریق مصاحبه ی حضوری از افراد ساکن در شش دهکده ی زیر حوضه ی سد کارده- ایران جمع آوری گردید. مقیاس دانش و مشارکت در عملیات مدیریت آبخیزداری به ترتیب 0.90 و 0.92 می باشد. یافته ها نشان می دهند که حدود نیمی از کشاورزان، دانش عملیات مدیریت آبخیزداری را دارند و سطح مشارکت در این عملیات متوسط بوده و رابطه ای مثبت و معنی دار بین دانش کشاورزان از عملیات مدیریت آبخیزداری وجود دارد. هرچند، طبق یافته ها، سطح مشارکت اجتماعی افراد بیش از مشارکت اقتصادی و زیست محیطی می باشد. بعلاوه، نتایج روشن می کند که سطح دانش پاسخ گویان از این عملیات کم تا متوسط بوده و مشارکت در آن ارتباطی مثبت و معنی دار با دانش آن عملیات دارد (r=0.611, P=0.000).
ارزیابی شاخص NDSI در پایش خشکسالی به کمک تکنیک سنجش از دور ( مطالعه موردی: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع خشکسالی در مطالعات منابع آب اهمیت زیادی دارد. شاخص هایخشکسالیهواشناسیمستقیماًازرویداده هایهواشناسینظیربارندگیمحاسبهمی شوند درصورتفقدانداده هایمذکور،درپایشخشکسالیمفیدواقع نخواهندشد.لذاتکنیکسنجشازدورمی تواندابزاریمفیددرپایشخشکسالیبهشماررود. دراینتحقیقبااستفادهازتصاویرماهواره ایسنجنده MODIS روندتغییراتشاخصنرمالشدهپوششگیاهی استان اصفهان برای سال های 2000 تا 2008 بررسی شد. شاخص NDVIعلاوه بر پوشش گیاهی طبیعی برای پایش خشکسالی به ویژه خشکسالی زراعی نوع دیم هم می تواند مؤثر باشد. بادرنظرگرفتناینشاخص،پوششگیاهیمنطقه به4گروهطبقه بندی شد ومساحتهرکدامازطبقاتنیزمحاسبهشد.درنهایتدوشاخص SPI و NDVI موردمقایسهقرارگرفت. نتایجحاصل ازمحاسبه شاخص SPI حاکی از وقوع خشکسالیشدید در سال 2008 و خشکسالیمتوسطبه ترتیب در سال های2000 و 2001 دراستاناصفهان است. محاسبهشاخص NDVI دراینسهسالنیزنشاندادکهمیزانپوشش گیاهیضعیفبهطورقابلمحسوسیافزایشیافته است. با این حال نتایج حاصل از اثر تغییرات بارندگی بر روی شاخص NDVI نشان داد که همزمانی وقوع خشکسالی هواشناسی و خشکسالی کشاورزی در تمام سال ها وجود ندارد. برای سال 2006 علی رغم اینکه بارش بیشتر از سال های قبل و بعد و بیشتر از میانگین بارش استان بوده، اما براساس نتایج شاخص NDVI این سال همراه با خشکسالی کشاورزی (کاهش ارزش شاخص NDVI) بوده و برعکس در سال های 2002 و 2004 که بارش کمتر از سال 2006 رخ داده اما شرایط دیم و مرتع بهتر از سال 2006 بوده و همچنین در سال 2003 با اختلاف 2 میلیمتر بارش در سال 2002، مقدار شاخص NDVIکاهش زیادی یافته است. نتایج این تحقیق ضرورت تعریف نمایه ای که همه این موارد را بیان کند دوچندان می کند.
اثرگرمایش جهانی برتغییرات دمای ایران تحت مدل دینامیکی EH5OM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش واکاوی اثر گرمایش جهانی بر تغییرات زمانی مکانی روند وشیب روند ماهانه دما در قلمرو ایران طی دهه های آینده(2050-2015) می باشد. داده های دمای روزانه شبیه سازی شده از پایگاه داده EH5OM و تحت سناریوA1B ، طی بازه زمانی(2050-2015) از موسسه ماکس پلانک آلمان استخراج شد. سپس داده های دمای روزانه با تفکیک مکانی27/0*27/0 درجه طول و عرض جغرافیایی که حدوداً نقاطی با ابعاد 30*30 کیلومتر مساحت ایران را پوشش می دهند توسط مدل اقلیم منطقه ای ریزمقیاس گردید. درنهایت آرایه ای به ابعاد 2140*13140 به دست آمد که سطرها بیانگر دمای روز و ستون ها ایستگاه ها می باشند. در نهایت روند وشیب روند میانگین دمای ماهانه طی دوره مورد مطالعه از طریق آزمون من کندال وشیب سن در نرم افزار متلب محاسبه و ماتریسی به ابعاد 13140*12 به دست آمد. نتایج بیانگر روند افزایشی دما در ماه های مارس، آوریل، می و ژوئن در بیش از 90 درصد از وسعت مناطق کشور است که گویای گرمتر شدن ایران درفصل بهار طی دهه های آتی است. افزایش دما در ماه های فصل زمستان و بهار دربخش های کوهستانی نیمه غربی کشور گرمتر شدن مناطق سرد ایران را در ماه های سرد سال گویا است . روند منفی دما در ماه های اکتبر و نوامبر نیز در بخش های شمالی کشور بیانگرسردتر شدن این مناطق از ایران درفصل پاییزاست . بیشترین شیب مثبت افزایش دما دربخش های شمال غرب به میزان 6-4 درجه درسال است .
مقایسه ی روش های متداول برآورد بار رسوب معلق رودخانه ی کرخه با روش برنامه ریزی بیان ژن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برآورد دبی بار رسوبات معلق رودخانه ها به دلیل تأثیرگذاری بر طراحی و مدیریت سازه های آبی، در مهندسی آب، هیدرولیک و محیط زیست مهم می باشد. تاکنون تلاش های گوناگونی جهت برآورد دقیق بار رسوبات معلق توسط پژوهشگران انجام شده است که برای مثال می توان به برقراری رابطه بین دبی جریان و دبی رسوب اشاره نمود. مشکل این روش، عدم قطعیت آن می باشد. از این رو، شماری از محققان به روش های هوشمند و الگوریتم های تکاملّی، روی آورده اند. در پژوهش حاضر به منظور پیش بینی بار رسوب معلق ایستگاه های هیدرومتری جلوگیر و پای پل واقع در بالادست سد مخزنی کرخه، روش برنامه ریزی بیان ژن مورد استفاده قرار گرفت و نتایج به دست آمده با نتایج روش های منحنی سنجه رسوب و فائو مقایسه گردید. برای انجام این کار داده های دبی جریان، دبی رسوب و ارتفاع باران دو ایستگاه بین سال های 1390-1365 جمع آوری شد. برای اجرای مدل برنامه ریزی بیان ژن دو سناریو تعریف گردید. در سناریوی اول از اطلاعات دبی جریان و دبی رسوب ایستگاه ها استفاده شد و در سناریوی دوم از اطلاعات ارتفاع باران حوضه ی آبریز نیز استفاده گردید. نتایج نشان داد سناریوی دوم عملکرد بهتری در مقایسه با سناریوی اول داشته است. همچنین، مقایسه ی نتایج اجرای این مدل در بخش آزمون سناریوی دوم نشان داد که این روش نسبت به روش منحنی سنجه رسوب، میزان خطای RMSE و MAEرا به مقدار 91% و 94% برای ایستگاه هیدرومتری جلوگیر و 60% و 71% برای ایستگاه هیدرومتری پای پل کاهش داده است. مقایسه همین نتایج با روش فائو نیز نشان دهنده ی کاهش خطای RMSE و MAE به میزان 92% و 96% برای ایستگاه هیدرومتری جلوگیر و 85% و 95% برای ایستگاه هیدرومتری پای پل می باشد.
فضای شهروندمدار، رویکردی نوین در تحقق توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تطور مفهوم فضا در دهه های گذشته و ایجاد درک مشترک از اینکه فضا یک سازه اجتماعی و اجتماع نیز یک سازه فضایی است، از یک سو و در نظر گرفتن حقوق شهروندان به مثابه اساس برنامه ریزی های اجتماعی در گفتمانهای شهروندی از سوی دیگر، اساس نظری تبلور فضای شهروندمدار است. مفهومی که شناخت ابعاد و نحوه عینیت یافتن آن موضوع بسیاری از پژوهش ها، برنامه ریزی ها و طرح های شهری در چند سال اخیر بوده است. این پژوهش به دنبال بررسی و شناخت فضا، شهروندی و فضای شهروندمدار و تجزیه و تحلیل وضعیت فضای شهر تهران بر اساس شناخت است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و اساس آن مبتنی بر مدل CSI یا شاخص رضایت شهروندان از طریق مطالعه میدانی (384 پرسش نامه) و بهره گیری از روش های آماری کای اسکوئر،T-test تک نمونه ای، ضریب همبستگی اسپیرمن و... در محیط نرم افزار SPSSاست. نتایج نشان می دهد که شاخص های CSI در شهر تهران در وضعیت نامطلوب و نسبتاً مطلوب قرار دارد و شهروندان از فضای شهر تهران رضایتی کمتر از حد متوسط داشته اند. نتایج نشان دهنده دوری و فاصله فضای شهر تهران از ابعاد و شاخص های فضای شهروندمدار به مثابه مهم ترین حلقه مفقوده نظام برنامه ریزی شهری تهران است که این امر می تواند هشداری برای بروز آسیب های اجتماعی – فضایی باشد و ضروری است از هم اکنون چاره ای برای حل آن اندیشیده شود.
سنجش مناسبت به کارگیری مولفه های موفقیت رقابت پذیری توسعه منطقه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی سازی و پیشرفت های اطلاعاتی و ارتباطی، سبب تغییر جهت رویکردهای سیاسی و طرح الگوواره های » مزیت های رقابتی « به » مزیت های نسبی « کشورها و مناطق، از تکیه بر شده است. رقابت پذیری، انگاشتی که پیش از آن تنها در سطح » رقابت پذیری قلمروئی «واحدهای فعالیتی معنادار بود، از اواسط دهة 1990 میلادی و هم زمان با افزایش تحرک نیروی انسانی و سرمایه و سپس اهمیت مکان، از ترجمان فضایی برخوردار شده و به گفتمان علوم منطقه ای و برنامه ریزی توسعة فضایی راه یافت. در این زمینه، هدف کلان پژوهش پیش رو، پرداختن به دو پرسش مطرح در زمینة رقابت پذیری توسعة منطقه ای است: نخست، چیستی رقابت پذیری منطقه ای و دیگری چرایی رقابت پذیری بیشتر بعضی مناطق در مقایسه با مناطق چارچوب های توسعة « دیگر که پاسخگویی به آن، چگونگی دستیابی منطقه به جایگاه رقابتی و را مشخص می سازد. کاستی رهیافت های رایج در پاسخگویی به این دو پرسش، » رقابت پذیر یکسان فرض کردن میزان اثرگذاری پیشران های شناسایی شده در دستیابی به رقابت پذیری، بی توجهی به نقش متغیرهای مداخله گر )میانجی( در تدوین روابط سببی، ناممکن بودن تعمیم مدل های مرسوم به همة بسترها، شناسایی پیشران های خاص مناطق کشور را به عنوان گام در ،» توسعة فضایی رقابت پذیری منطقه ای ایران « اساسی و نخستین در تدوین مدل نظری دستور کار این پژوهش قرار داده است. با این هدف، پس از بررسی تعاریف مختلف از رقابت پذیری منطقه ای )به عنوان متغیر مکنون وابسته( و شناسایی پیشران های معرفی شده از دیدگاه های نظری متفاوت )به عنوان متغیرهای مکنون مستقل( به روش مطالعة اسنادی، متغیرهای آشکار یا نمایه ها انتخاب می شوند و از طریق اندازه گیری روابط سببی به روش تحلیل مسیر، ضریب اهمیت اثرگذاری پیشران ها در بستر ایران تعیین می شود. ضرورت فراهم بودن داده های مورد نیاز، سطح پژوهش را مقید به مناطق استانی ساخته است.
سنجش عوامل مؤثر بر احساس امنیت در مناطق روستایی مطالعه موردی شهرستان نطنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیاز به امنیت، از بنیادی ترین نیازهای انسان در هر محیطی است که آرامش، رشد، شکوفایی، بروز استعدادها و خلاقیت ها و نیل به همه کمالات انسانی در سایه آن محقق می شود. به تعبیر برخی دانشمندان، مسئله امنیت اجتماعی (جمعی) از دلایل اصلی چشم پوشی بشر از آزادی و حیات طبیعی و قبول کردن زندگی جمعی است. هدف مقاله حاضر، سنجش عوامل مؤثر بر احساس امنیت در مناطق روستایی بخش امامزاده شهرستان نطنز است. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی و نوع آن کاربردی - توسعه ای است. جامعه آماری پژوهش، تعداد 5556 نفر از 6 روستا در بخش امامزاده شهرستان نطنز هستند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 320 نفر محاسبه و تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و به روش های آمار توصیفی و استنباطی نظیر آزمون تی، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن انجام شد. نتایج تحلیل نشان می دهند که میزان احساس امنیت در نواحی روستایی مطالعه شده در سطح پایینی قرار دارد و از نظر میزان احساس امنیت بین روستاهای مطالعه شده تفاوت وجود دارد. همچنین، نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهند که بین دو متغیر احساس امنیت و میزان اعتماد اجتماعی و میزان امنیت و رضایتمندی رابطه معناداری وجود دارد. مجاورت با کاربری های ترس آور در روستاهای مطالعه شده بر میزان احساس امنیت ساکنان در روستاها تأثیر می گذارد و بنابراین، موقعیت سکونتگاه به ویژه در نواحی روستایی در ایجاد احساس امنیت تأثیرگذار است.
روند، زمینه ها و میزان سرمایه گذاری مورد انتظار در راستای زیرساخت ها و اماکن مورد نیاز توسعه گردشگری روستایی توسّط گروه های مرتبط در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این تحقیق، یافتن زمینه ها و پیش بینی میزان سرمایه گذاری در بخش زیرساخت ها و اماکن مورد نیاز توسعه توریسم روستایی دراستان تهران توسط سه بخش دولت، ساکنان روستایی و بخش خصوصی است.
روش: این پژوهش براساس روش پژوهش اسنادی و پیمایشی، با استفاده از پرسش نامه و هم چنین، مصاحبه چهره به چهره انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل سه گروه زیر است: گروه مسؤولان که متشکّل از تعداد ۱۱۹ نفر از مسؤولان دولتی ستادی، شهرستانی و محلّی مرتبط با مقوله توسعه روستایی هستند. گروه مردم محلّی یا ساکنان روستایی شامل ۱۲۲ نفر از ساکنان روستایی استان تهران که دارای سکونت دائم و یا موقّت در روستا هستند و گروه دارندگان مشاغل خصوصی متشکّل از ۱۸۳ نفر که در این گروه تعدادی از اعضای سازمان های غیردولتی نیز مشارکت داشته اند.
یافته ها: در مناطق روستایی استان وضعیت زیرساخت هایی هم چون جادّه، برق و گاز مناسب بوده؛ ولی تعداد هتل، مهمان سرا، کمپ و بازارچه های روستایی نامناسب است. به اعتقاد مسؤولان دولتی، دولت باید در زمینه هایی هم چون جادّه سازی، مرمّت آثار تاریخی، خدمات بهداشتی، گاز و برق رسانی و توسعه مراکز بهداشتی سرمایه گذاری کند. ساکنان محلّی معتقدند که آن ها باید در زمینه هایی هم چون مهمان سرا، کمپ، و بازارچه های روستایی سرمایه گذاری کنند و به اعتقاد بخش خصوصی، سرمایه گذاری آن ها باید در زمینه هتل سازی، مهمان سرا، کمپ و بازارچه های روستایی و مراکز خدمات فنّی و نیازهای توریست ها باشد. طی سال های ۱۳۹۳-۱۳۸۴ در استان تهران، میزان سرمایه گذاری در ازای هر توریست، ۷.۷۷ دلار بوده است. براساس سرمایه گذاری های پیش بینی شده به ازای ۵ درصد افزایش سرمایه گذاری سالیانه توسّط این سه گروه، می توان به افزایش اشتغال سالیانه ۱۱۲۱۳ شغل در مناطق روستایی استان دست یافت.
محدودیت ها و راهبردها: ازمهم ترین محدودیت های این تحقیق، نبودن سابقه مطالعاتی در زمینه سرمایه گذاری در بخش توریسم روستایی در کشورمان و هم چنین، فقدان آمار و اطّلاعات مورد نیاز در این زمینه بوده است.
راه کارهای عملی: برنامه ریزی های کلان در زمینه سرمایه گذاری در بخش توریسم روستایی، جلب مشارکت سرمایه گذاری مردمی و خصوصی توسّط دولت و حمایت های تسهیلاتی و غیرنقدی دولت از این سرمایه گذاران.
اصالت و روش: نوآوری این مقاله در ارتباط با سوق دادن سرمایه گذاری های روستایی در زمینه توسعه روستایی و نه در جهت عمران روستایی می باشد. هم چنین، چشم انداز مستندی را نسبت به توسعه توریسم روستایی و در نهایت، توسعه روستایی ترسیم می کند.
برآورد الگوی پراکنش مکانی سرعت باد برای پتانسیل یابی تولید انرژی بادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی توزیع مکانی سرعت و مدت وزش باد در ایران به منظور تعیین مناطق مستعد و با پتانسیل خوب برای احداث توربین های بادی است. پارامترهای توزیع ویبول (k و c) میانگین و بیشینة روزانة سرعت باد با استفاده از آمار حدود بیست سال سرعت روزانة باد در 104 ایستگاه سینوپتیکی کشور تعیین شد. بررسی تغییرات مکانی میانگین توزیع ویبول ایستگاه های مورد مطالعه با محاسبة نیم تغییرنمای تجربی انجام گرفت. نتایج نشان داد میانگین روزانة سرعت باد از همبستگی مکانی متوسط با ساختار نمایی و شعاع تأثیر 545 کیلومتر برخوردار است. همچنین، ساختار مکانی سرعت باد همسانگرد و فاقد روند تشخیص داده شد. نتایج اعتبارسنجی متقابل تخمین میانگین سرعت باد با استفاده از روش های کریجینگ معمولی (OK) و وزن دهی عکس فاصله (IDW) حاکی از عملکرد مشابه دو روش بود. بر اساس نقشة پهنه بندی شدة میانگین سرعت باد، استان های واقع در شرق، شمال شرق و شمال غرب کشور دارای سرعت باد بیش از m/s 4-3 است. در همین نواحی شهرهایی مانند رفسنجان، زابل، خواف، تربت جام، الیگودرز، کهنوج و خدابنده بیشترین درصد ساعاتی از سال دارد که سرعت باد در آن ها بیش از m/s4 است. بنابراین، این مناطق برای استفاده از انرژی بادی مناسب به نظر می رسد.
بررسی اختلاف در رفتار قطعات گسل شمال تبریز با نگرشی بر تغییرات شاخص های زمین ریختی در طول این گسل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی های ریخت زمین ساختی گسل شمال تبریز حاکی از نرخ بالای فعالیّت های تکتونیکی در طول این گسل می باشد. شاخص های زمین ریختی محاسبه شده برای گسل شمال تبریز نیز تأییدکننده فعال بودن این گسل می باشد. گسل شمال تبریز یا طول تقریبی 97 کیلومتر، از دو قطعه اصلی (قطعه شمالی و قطعه جنوبی) تشکیل شده است. تغییرات مقادیر شاخص های ریخت زمین ساختی در طول گسل شمال تبریز نشان دهنده اختلاف در رفتار این گسل در طول خود می باشد. این اختلاف رفتار بر مورفولوژی مناطق مجاور این گسل تأثیر گذاشته و سبب ایجاد چشم اندازهای متفاوتی در طول این گسل و نیز در شمال و جنوب آن شده است. بر اساس اختلاف در رفتار، گسل شمال تبریز قابل تفکیک به 3 قسمت می باشد. بطوری که در قطعه شمالی گسل شمال تبریز شاهد نرخ ملایم بالاآمدگی و فعالیّت های تکتونیکی در بلوک شمالی این گسل و عدم فعالیّت تکتونیکی و بالاآمدگی در بلوک جنوبی آن می باشیم. قطعه جنوبی این گسل نیز رفتاری متفاوت در طول خود نشان می دهد. در طولی از قطعه جنوبی این گسل که از شمال فرودگاه تبریز تا جنوب شهرک باغمیشه تبریز امتداد دارد در بلوک شمالی گسل تبریز نرخ ملایم بالاآمدگی و فعالیّت تکتونیکی مشاهده می شود. در صورتی که در طولی از قطعه جنوبی این گسل که از جنوب شهرک باغمیشه تبریز تا شهر بستان آباد امتداد دارد، شاهد فعالیّت های تکتونیکی و بالاآمدگی در بلوک جنوبی این گسل و نرخ پایین بالاآمدگی و فعالیّت های تکتونیکی در بلوک شمالی آن می باشیم.
ارزیابی ریسک زلزله مبتنی بر مخاطره و آسیب پذیری در نواحی روستایی مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان مرند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و تحلیل ریسک زلزله در نواحی روستایی در کاهش خسارات و تلفات آنها، عامل تعیین کننده ای است. چرا که در چرخه مدیریت پیش از بحران، برنامه ریزی و شناخت خطرپذیری سکونتگاههای روستایی برای دستیابی به سیاست عدم اتلاف منابع و بهره گیری از حداکثر توان ها ضرورت دارد. به عبارتی بسیاری از خطرپذیری های روستاها در برابر زلزله، با شناخت دقیق و کاهش ریشه های آسیب پذیری، قابل پیشگیری می باشد. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل ریسک زلزله در سکونتگاههای روستایی بخش مرکزی شهرستان مرند با روش شناسی توصیفی- تحلیلی پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق شامل 74 روستای بخش مرکزی شهرستان مرند می باشد که به صورت تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفته اند. برای ارزیابی ریسک زلزله در منطقه ی مورد مطالعه، ابتدا مدل ارزیابی ریسک زلزله در نواحی روستایی مبتنی بر چهارچوب مفهومی و عملیاتی ارائه گردید و سپس با وزندهی به شاخصها با استفاده از نظر متخصصان دانشگاهی و پردازش اطلاعات در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، میزان در معرض خطر بودن (با استفاده از تحلیلهای سیستم اطلاعات جغرافیایی) و آسیب پذیری (با استفاده از تکنیک تاپسیس) محاسبه گردید. در نهایت با استفاده از تحلیل روی هم گذاری لایه ها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، ارزیابی ریسک زلزله در منطقه مورد مطالعه صورت گرفت. براساس نتایج حاصله، حدود 32 درصد از روستاهای مورد مطالعه در پهنه های دارای ریسک بسیار بالا و بالا قرار گرفته اند که ضرورت برنامه ریزی مبتنی بر اصول مدیریت بحران را مطرح می نماید.
Investigating atmospheric instability indices coinciding with hails of moderate to severe size diameters: case study: Synoptic station in Bandar Abbas(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۴
۳۲۸-۳۲۱
حوزههای تخصصی:
Hail phenomenon is one of the hazardous weather phenomena that can make the highest amount of damage to farms, gardens, cars, rooftops, etc. in a very short time (a few minutes), depending on the diameter of the particles. One of the best ways to study this devastating climatic phenomenon is the use of atmospheric instability indices. The indices which are calculated with the help of radiosonde data give a fairly comprehensive vision regarding the occurrence of such phenomenon. In this study, the incidence of moderate to severe hail is investigated in the period of 1990-2010. First, the atmospheric codes related to hail phenomena were applied to extract the data, then radiosonde data in intended time were received and applying the RAOB software, the physical status of atmosphere was studied. In the studied period, two hail examples were reported on November 27, 2008 and December 5, 2008. In the first instance of hail that occurred on November 27, 2008, the status of some indicators was calculated and it was found that LCL was at an altitude of 284 meters, CCL at an altitude of 1582 meters, LFC at an altitude of 6230 meters, the ice surface at an altitude of 3278 meters, the LI index was -0.2, the K index was 25.7 ° C, and PWC was 28 mm. In the above mentioned conditions, there was a hail with a diameter of 25.4 mm. In the second instance of hail that occurred on December 5, 2008, the status of some indicators was calculated and the results showed that LCL was at an altitude of 280 meters, CCL at an altitude of 1762 meters, LFC at an altitude of 2271 meters, the ice surface at an altitude of 2771 meters, the LI index was -1.4, the K index was 27.1 ° C, and PWC was 23.6 mm. In the above mentioned conditions, there was a hail with a diameter of 3.6 mm. Given that in many ways, the status of most atmospheric indicators in the two above examples of hail were close to each other, it turns out that in similar circumstances, the greater the distance the ice level gets to the summit of cloud, the greater is the probability of hails larger in diameter. The value of this distance for November 27, 2008 was at approximately 6384 meters and for December 5, 2008, it was at about 5012 meters.
مشارکت شهروندان در حفظ محیط زیست شهری با ارائه راهکارهایی در برنامه ریزی شهری؛ نمونه موردی: لواسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۳۲۰-۲۸۹
حوزههای تخصصی:
امروزه محیط زیست شهرها به دلیل مشکلات عمده زیستی و افزایش میزان آلاینده ها دچار مشکلات عمده زیست محیطی بوده که باعث چالشهای عمده در سطح شهرها شده اند؛ چنانچه «مشارکت و محیط زیست» در سه دهه اخیر بیش از پیش درکنار هم و در قالب رهیافتی جدید در خصوص رویکردهای حفاظت از محیط زیست مورد توجه قرار گرفته است. از این رو یکی از شاخص های درجه توسعه یافتگی یک کشور، میزان مشارکت و نقشی است که شهروندان در آن کشور برخوردارند. از طرفی طرحها و برنامه هایی که از سوی دستگاهای متولی مانند سازمان محیط زیست و شهرداری جهت حفظ این زیستگاه ها و کاهش تخریب محیط زیست شهری ارائه و اجرا شده اند، غالباً موفقیت چندانی نداشته اند که به نظر می رسد حلقه گمشده این طرحها، مردم و اهمیت مشارکت آنان است که غالباً نادیده گرفته شده و غیبت مردم، نتیجه ای جز شکست این طرحهای زیست محیطی در پی نداشته است. لذا بررسی و ارائه راهکارهایی جهت افزایش نقش و مشارکت شهروندان در حفظ عرصه های طبیعی و محیط زیست شهری به روشهایی مانند آموزش، تغیر رویکرد مدیریت شهری از ضروریات هرگونه برنامه ریزی برای هر شهر ازجمله برای شهر لواسان می باشد. در این مقاله با روش پیمایشی و مطالعه میدانی میزان تحقق پذیری مشارکتهای زیست محیطی شهروندی مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان نیز راهکارهای راهبردی و اجرایی در زمینه ارتقاء میزان مشارکت زیست محیطی شهروندان مورد اشاره قرار گرفته است.