آیا ویژگی های غالب جهانی شدن ، یعنی سازماندهی مجدد تولید در سطح جهانی و رشد نامتناسب تجارت و مبادلات مالی که به تبع شکوفندگی دم افزون ارتباطات میسر شده است ، در عین حال ، امکاناتی تازه برای برنامه های جهانی با هدف ایجاد رفاه و برابری فراهم می آورد ؟ این مقاله ، تلاشی است برای پاسخگویی به این پرسش . نویسنده با بررسی شبکه های سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی ای که به شکل فراملی و به موازات سازماندهی مجدد تولید و مبادلات مالی جهانی سازماندهی می شوند ، نشان داده که اعضای این شبکه ها هم با وارد کردن فشار برای تدوین قواعد متفاوت و هم با ایجاد درک ایدئولوژیک متفاوت ، قدرت نخبگان جهانی را محدود می کنند .
در آغاز هزاره جدید ، نرخ بیکاری تقریبا در همه کشورهای توسعه یافته صنعتی در مقایسه با دهه هفتاد میلادی بالاتر بوده است ؛ در حالی که ایجاد فرصت های جدید شغلی یکی از معیارهای مهم سنجش میزان گسترش منافع جهانی شدن محسوب می شود . اگر چه به طور کلی بین رشد صادرات و افزایش اشتغال رابطه مثبتی وجود دارد ، در واقع سیاستگذاری ها و مسیرهای ویژه به کارگیری فناوری نوین و سیاست های تجدید ساختار سرمایه داری در جوامع مختلف ، باعث همبستگی بین رشد صادرات و افزایش اشتغال می شود .
دولت ملی نهادی نه چندان دیرپای است که نخستین نمونه ی آن را می توان در فردای اعلامیه ی استقلال آمریکا و انقلاب فرانسه مشاهده نمود؛ انقلابی که این نهاد را بر فراز سرنیزه ها ی سپاهیان ناپلئون به تمامی جهان گسترانید. نهاد مدرنِ دولت ملی، یکی از مهم ترین ابزارهای تکوین و گسترش پدیده جهانی شدن بود. با این وجود، زمانی که پدیده جهانی شدن به نحو روزافزونی تقویت گردید، بی نیاز از حامیان پیشین خود، آنها را به حاشیه رانده و بیش از پیش موجبات تضعیف آنها را فراهم آورد؛ امری که دولت ملی نیز از آن برکنار نماند. اکنون و در آغاز هزاره ی سوم ما شاهد این واقعیت هستیم که فرآیند جهانی شدن با پیشبرد چهار نیروی عمده ، دولت ملی را با چالش های حیاتی مواجه کرده است. این چهار نیرو عبارتند از: جهان وطن گرایی، رژیم ها و سازمان های بین المللی، بازار آزاد و هویت های نورسته. این چالش های ذکر شده هرچند در میان مدت نهاد دولت ملی را از میان نخواهند برد؛ اما در درازمدت زمینه های فروپاشی آن را فراهم خواهند آورد.
تأثیر جهانى شدن بر دموکراسى به عنوان یکى از وجوه مهم حیات بشر امروز، از موضوعات مورد توجه اندیشمندان سیاسى است. آیا جهانى شدن موجب توسعه و تقویت دموکراسى خواهد شد یا برعکس. پرسش اصلى نوشتار حاضر این است که «تأثیر جهانى شدن بر روند دموکراتیزاسیون (دموکراسی سازی) و جنبش هاى دموکراتیک در ایران معاصر چه بوده است؟» در این مطالعه، براى فهم تأثیرات حاصل از جهانى شدن به دموکراسى، وضعیت دموکراسى در ایران معاصر به عنوان نمونه، مورد توجه قرار مى گیرد. فرضیه ما این است که «شواهد موجود حاکى از تأثیر مثبت جهانى شدن در کنار سایر عوامل بر تقویت جنبش هاى دموکراتیک و روند دموکراتیزاسیون در ایران معاصر است.» به این منظور، پس از اشاره به تعریف جهانى شدن، ابعاد و شاخص هاى مختلف آن، راه هاى تأثیر این پدیده بر دموکراسى با تأکید بر جنبش هاى دموکراتیک در ایران معاصر بررسى و تحلیل مى شود. پژوهش حاضر از نوع تحلیلى با روش تبیین علّى است.
سال 1384 اولین سال آغاز برنامه چهارم توسعه و نخستین سال اجرای سند چشم انداز 20 ساله نظام جمهوری اسلامی ایران است . تبیین نسبت اهداف نظام در این سند با تغییر و تحولات فزاینده جهانی در ابعاد گوناگون سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی از مهمترین و ضروری ترین فعالیت های نظری است که می تواند هزینه های کشور را در دستیابی به اهداف این سند کاهش دهد . اگر توسعه ملی را یکی از راهبردهای توسعه از قبیل توسعه صنعتی ، توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی بدانیم در این پژوهش تلاش شده ضمن ترسیم وجود تمایز توسعه ملی با دیگر پارادایم های توسعه ، تاثیرات جهانی شدن به مثابه یک پروسه بر آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد .
با اوج گیری فرآیندهای رشد و توسعه و شکل گیری برنامه های توسعه صنعتی در کشورهای در حال توسعه وضعیت محیط زیست این کشورها در وضعیت نگران کننده ای قرار گرفته است. بازار و بخش خصوصی در حفاظت از محیط زیست و مقابله با پیامدهای منفی زیست محیطی ناشی از فعالیت های اقتصادی ناتوان بوده است. دولت نیز که اساساً مسئولیت اصلی حفاظت از محیط زیست به عنوان یک کالای عمومی را دارد یا در انجام این وظیفه ذاتی ناتوان بوده است و یا با مداخله گسترده و روز افزون خود در فعالیتهای اقتصادی بر عمق و دامنه بحران زیست محیطی افزوده است. نوشتار حاضر در پی پاسخیابی برای این پرسش مهم است که آیا ادغام در بازار جهانی و فرآیندهای جهانی شدن اقتصاد می تواند نقش مخرب دولت در اقتصاد محیط زیست کشورهای در حال توسعه از جمله ایران را متاثر ساخته و تغییر دهد. به عبارت دیگر آیا جهانی شدن اقتصاد قادر به برقراری آشتی و تعادل در نقش های دوگانه توسعهای و حفاظتی دولت در اقتصادهای در حال توسعه و از جمله ایران خواهد بود؟ بر این اساس نوشتار حاضر بهبود نقش دولت در حفاظت از محیط زیست در فرآیند ادغام در اقتصاد جهانی را بررسی می نماید.
روندهای گوناگون و از جمله عواملی، چون جهانی شدن، موجب تغییرات زیادی در محیط بازرگانی بین المللی خواهد شد. پیش بینی این تغییرات برای افراد، سازمانها و دولتها- که تحت تاثیر این تغییرات قرار می گیرند- بسیار اهمیت دارد. در این پژوهش، با استفاده از تکنیک دلفی، نظرات و برآوردهای تعدادی از متخصصان و خبرگان پیرامون وضعیت بازرگانی بین المللی در ده سال آینده را گردآوری کردیم.