فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۵٬۲۹۶ مورد.
مسعودبک، حلاجی دیگر در تصوف اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نگارنده بر آن است که احوال، آثار و افکار مسعودبک را به عنوان حلاجی دیگر در تصوف اسلامی مورد بحث و نظر قرار دهد. بدین سبب به معرفی چهار طریقه از مهمترین طرایق صوفیه در شبه قاره پرداخته و مسعودبک را در میان طایفه ی چهارم (چشتیه) در مطالعه آورده، نتیجه می گیرد که معماران کاخ بلند تصوف، ایرانیانی بودند که به قصد گسترش دین مبین اسلام به آن سرزمین مهاجرت نموده و درفش اسلام را در لباس زبان پارسی در شبه قاره برافراشته اند. سپس مسعودبک را از نگاه تذکره نگاران نگریسته و افکار صوفیانه او را که سبب قتل وی شده است در ترازوی بررسی نهاده است و در پایان آثار منثور و منظوم وی را معرفی نموده و جایگاه او را در میان مشایخ صوفیه مشخص کرده است.
اتحادیه عرب: واکاوی یک ناکام: بررسی موانع درونی و ساختاری همگرایی عربی
حوزههای تخصصی:
این مقاله از منظری ساختاری و نظری، به بررسی و شناسایی عوامل ناکارآمدی اتحادیه عرب در نیل به همگرایی می پردازد. بدین منظور، قبل از پرداختن به علل واگرایی و ناکارآمدی اتحادیه عرب، نیاز به درک و شناخت نظریه های همگرایی در نظام بین الملل ضروری است.این نوشتار، در پاسخ به این پرسش اصلی که مهمترین عوامل واگرایی اتحادیه عرب کدام است، عوامل درونی (ساختاری) را به عنوان عوامل تاثیرگذار بر روند واگرایی در اتحادیه عرب مؤثرتر می داند. بر مبنای چنین فرضی، متغیرهای گوناگونی به عنوان عوامل تاثیرگذار بر نبود همگرایی در اتحادیه عرب مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. در این میان مهمترین عوامل عبارت اند از: نداشتن تجربه دموکراتیک، وجود ساختار سیاسی پدرسالارانه، نداشتن برداشتی یکدست و همگن و توافق پذیر از مفهوم ملی گرایی (ناسیونالیسم)، دست نشانده بودن رژیم های سیاسی عربی، بهره مند نبودن از خاستگاه و جایگاه مردمی اکثر حاکمان این کشورها و اتکای آنها به حمایت قدرت های استعماری، دوری از ارزش های واقعی دینی و... . با این حال در تاکیدی بیشتر می توان گفت دو عامل نداشتن تجربه دموکراتیک و وجود ساختار سیاسی پدرسالارانه، در ناکامی اکثر کشورهای عربی در رسیدن به وحدت و همگرایی مؤثرتر بوده اند.مجموعه این ویژگیها را می توان به منزله چالش های درونی کشورهای عربی عضو اتحادیه دانست. از این رو بهبود روند همگرایی عربی و توجه به الگوهای مشترک همگرایی می تواند زمینه های تنش و اختلاف و موانع وحدت در اتحادیه عرب را کمرنگ سازد. هدف از نگارش این مقاله زمینه یابی موانع همگرایی و ارائه راهکارهای مناسب به منظور ایجاد هم پیوندی های مؤثرتر است.
ترکیه؛ پل اسلام و غرب؟
حوزههای تخصصی:
چشم انداز همگرایی در خلیج فارس
حوزههای تخصصی:
جنگ سرد دوم در هارتلند تازه : ژئواستراتژی قدرتها در پهنه ژئوپلتیک خزر- خلیج فارس
حوزههای تخصصی:
جنگی با سه تریلیون دلار هزینه
منبع:
راهبرد ۱۳۸۷ شماره ۴۹
حوزههای تخصصی:
دلایل تهاجم رژیم صهیونیستی به دفاتر آنروا در نوار غزه
حوزههای تخصصی:
فساد و حکمرانی خوب در کشورهای عربی: مطالعه وضعیت امارات متحده عربی
حوزههای تخصصی:
جایگاه اتحادیه اروپا در نظام بین الملل در حال تکوین: موانع و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطق و مبنای راهبردهای کلان امنیتی در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین منطق و مبنای استراتژی های طرح ریزی شده توسط بازیگران مطرح در معادلات امنیتی حوزه خلیج فارس به منظور یافتن شکل مطلوب آینده ترکیب امنیتی منطقه است. بازیگران درگیر در فرایندهای امنیتی خلیج فارس شامل کشورهای ساحلی این منطقه با دسته بندی سه گانه ایران، عراق و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و نیز قدرت های فرامنطقه ای ایالات متحده، کشورهای اروپایی، چین و روسیه در نظر گرفته شده اند.منطق راهبردهای کلان امنیتی مدنظر هریک از این بازیگران تحت تاثیر سه عامل بررسی شده اند که عبارت اند از: یک. اصل وابستگی متقابل فزاینده هم در سطح وابستگی های منطقه ای و جغرافیایی و هم از لحاظ وابستگی موضوعی؛ دو. قواعد مربوط به فرایند جهانی شدن؛ سه. قطب بندی های خاص موجود در هر نظام بینالمللی.مبنای چنین راهبردهایی نیز بسته به میزان قدرت و اهداف هریک از بازیگران حاضر در منطقه مبین سه الگوی عام سیاست بین الملل، یعنی سیاست خارجی حفظ وضع موجود، امپریالیسم و یا پرستیژ است. بر این اساس، چنانچه یافته های تحقیق نشان می دهد، با توجه به منطق و مبنای راهبرد امنیتی بازیگران مطرح در منطقه، کارامدترین نظام امنیتی در خلیج فارس، نظامی خواهد بود که بر پایه اصول منطقی نظریه واقع گرایی و نیز نوواقع گرایی همراه با اصلاحات صورت پذیرفته در آن استوار باشد.