فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۲۷۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر مساله پایبندی به قواعد نظام بین الملل در نظریه های روابط بین الملل و به نوعی در بخشی از مطالعات حقوق بین الملل مورد توجه قرار گرفته است. نظریه های موجود رهیافت های متفاوتی را در مورد چرایی و یا چگونگی پایبندی یا عدم پایبندی بازیگران داخلی و بین المللی به قواعد نظام بین الملل ارایه می دهند که برای ارتقا درک انگیزه های رفتاری مرتبط با آن مفید هستند. این نظریه ها بر اساس منطق تاثیرگذار بر رفتار همراه با پایبندی به صورت کلی قابل تفکیک به دو دسته نظریه های خردگرا و نظریه های هنجاری هستند. در این نوشتار نظریه های مختلف خردگرا در مورد پایبندی بررسی خواهد شد.
نوشرق شناسی؛ بازتحلیلی از نشانه های تغییر در روند شرق شناسی سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد است ضمن تحلیل و نقد شرق شناسی ادوارد سعید، نشان دهد از هنگام انتشار شرق شناسی در سال 1978، موقعیت اسلام در فضای جهانی به شدت تغییر کرده و در کانون توجه نظریه پردازان سیاست جهانی قرار گرفته است. انقلاب اسلامی ایران، معضل حل نشده فلسطین و گرایش هرچه بیشتر مقاومت فلسطین به اسلام و شعارهای اسلامی در جریان انتفاضه ها، نبرد مجاهدان افغان در مقابل ابرقدرت کمونیست، ایجاد جنبش های اسلامی در جای جای جهان اسلام، عملیات تروریستی تحت پوشش اسلام و از همه مهم تر عملیات یازدهم سپتامبر و واکنش قهرآمیز غرب طی اشغال دو کشور اسلامی افغانستان و عراق، همه و همه موقعیت اسلام و غرب را در فضای جهانی به شدت تغییر داده است. این تغییرات با دسته هایی دیگر از تحولات در فضای جهانی همراه شد که در پی انتشار فزاینده امواج جهانی شدن به وجود آمده است. ضمن بررسی همه این عوامل، این نوشته در پی بررسی این نکته است که آیا این تحولات اساسی توانسته شرق شناسی را وارد پارادایم جدیدی کند که گرچه از پارادایم قبلی موارد زیادی را به ارث برده امادر عین حال قوانین و ساختارهای جدیدی را با خود به ارمغان آورده باشد. در پایان، نگاه های سالم دیگری که اخیراً در غرب مطرح شده مورد کنکاش قرار می گیرد تا ضمن ردِ نظریه ثنویت غرب و اسلام، جایگزین های موفقی هم برای آن معرفی شده باشد
تحول نظریه های منطقه گرایی
حوزههای تخصصی:
منطقه گرایی به عنوان تجلی و نمود همکاری بین المللی پس از جنگ جهانی دوم در اروپا آغاز شد. ولی به تدریج این فرایند در حوزه های جغرافیایی دیگر مانند آمریکای لاتین و آسیای جنوب شرقی گسترش یافت. پایان جنگ سرد و نظام دو قطبی فرصت ها و امکانات جدیدی را برای تثبیت، تقویت و توسعه منطقه گرایی نوین فراهم ساخت. منطقه گرایی نوین از چهار جهت کارگزاری، انگیزه کارگزاران، جهت و گستره همکاری و همگرایی با منطقه گرایی کهن متفاوت است. از آنجا که تعامل وثیق و رابطه تنگاتنگی بین نظریه و عمل، به ویژه در تجریه همگرایی اروپایی وجود دارد، هدف این مقاله واکاوی تحول و تغییر در نظریه های منطقه گرایی در واکنش به تحول در فرایند منطقه گرایی است. در این نوشتار توضیح داده خواهد شد که براساس تحولات چهارگانه در ماهیت و انگیزه کارگزاران و جهت گیری و قلمروی منطقه گرایی، نظریه های منطقه گرایی نیز دستخوش تغییر و تحول شده اند. این تغییر و تحول به دو صورت دگرگونی و دگردیسی هریک از نظریه ها و تحول نظریه پردازی در مطالعات منطقه ای تجلی یافته است. به طوری که از یک سو اصل و مفروض های نظریه های منطقه گرایی موجود مورد بازبینی و بازسازی قرار گرفته و از سوی دیگر نظریه های منطقه گرایی نوینی پردازش شده اند که بر مبانی فرانظری متفاوتی استوار هستند. برای نشان دادن و تبیین تحولات احتمالی مذکور، نظریه های نوکارکردگرایی، نهادگرایی نولیبرال، نوواقع گرایی، سازه انگاری، نظریه انتقادی و جهان گرایی مورد بحث و بررسی قرار می گیرند.
واقع گرایی ساختاری در جهانی پیچیده
حوزههای تخصصی:
دین و روابط بین الملل ؛ پارادوکسها و ضرورت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد ۱۳۸۸ شماره ۵۰
حوزههای تخصصی:
نظام حقوق اساسی مقایسه ای و دانش مطالعات منطقه ای
حوزههای تخصصی:
دانش مطالعات منطقه ای (که منطقه ها را به عنوان حلقه وصل دولت/ ملت ها به سطوح کلان نظام بین المللی به شمار می آورد) به بررسی ستیزش، جنگ، بحران، همکاری و همگرایی در میان کشورهای واقع در یک منطقه می پردازد. بررسی ویژگی های کشورهای موجود در یک منطقه، نیازمند الگو می باشد. نگارنده «طرحواره بررسی مقایسه ای نظام حقوق اساسی منطقه ای» را مناسب برای شناخت کشورهای یک منطقه تلقی و پیشنهاد می کند. حقوق اساسی شاخه ای از حقوق عمومی است که درباره پیوندهای میان دستگاه دارنده قدرت سیاسی و افراد به عنوان تابعان و فرمانبران قدرت بحث می کند. حقوق اساسی مقایسه ای شعبه خاصی از حقوق اساسی است که در آن، به همانندی و ناهمانندی سیستم های برآمده از قوانین اساسی کشورهای گوناگون پرداخته می شود. در این مقاله ده موضوع را به صورت جداگانه در مورد هر کشور و سپس تمامی آنها را به شیوه ای تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است. مقولات مورد بررسی عبارتند از: رژیم سیاسی و نظام حکومتی، وضع تفکیک قوا، حدود و منشا اقتدار قوه مقننه، حدود و منشا اقتدار قوه مجریه، حدود و منشا اقتدار قوه قضاییه، نظام های حزبی، انتخاباتی، حقوق اساسی فردی ، آزادی های عمومی مدنی، نهادهای حکومتی، حفاظت از قانون اساسی، شیوه تجدیدنظر در قانون اساسی و شکل کلی ساختار نظام سیاسی- حقوقی.
چهارچوبی برای تحلیل سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد استخراج یک چهارچوب تحلیل سیاست خارجی از نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت است. هدف نشان دادن امکان و قابلیت به کارگیری و کاربست اصول، مفروضه ها و مفاهیم این نظریه برای تحلیل سیاست خارجی می باشد. به سخن دیگر تلاش می شود به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که: آیا می توان نظریه انتقادی را به عنوان چهارچوب مفهومی و نظری برای تحلیل سیاست خارجی به کار برد؟ برمبنای این سوال پرسش های فرعی دیگری قابل طرح است. مدل بازیگر و منطق اقدام کشورها در سیاست خارجی چیست؟ اهداف و معیارهای سیاست خارجی کشورها کدامند؟ عوامل تعیین کننده و منابع سیاست خارجی کدامند؟ درچه سطحی می توان سیاست خارجی را تحلیل کرد؟ پاسخ موقت به سوال اصلی آن است که « امکان تحلیل سیاست خارجی به طور عام و به ویژه سیاست خارجی انتقادی در چهارچوب نظریه انتقادی وجود دارد».
درآمدی بر علم بازتعریفی در نظریه روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ جامعه/دولت ها می تواند در روندی متشکل از نوعی ساختارِ اخلاقیِ علمی/ نسبی، فرآیندِ اندیشیدن علمی، با دستورکارِ شناختِ پویای واقعیت پیش رود. اخلاق فوق الذکر، خود، روندی متشکل از رفعِ دشواری ها به عنوان ساختار، تعامل پویای دانسته های انسان ها، به عنوان فرآیند و دستور کار، ضرورت شناخت روا و پایا را هدف گرفته است. فرآیندِ اندیشیدن علمی هم به ترتیب از سازگاری دانش با امر واقع، تعامل پویا میان مفاهیم انتزاعی و انضمامی، و شناخت غیر مطلق گرا پدید آمده است. این ساختارها، فرآیندها و دستور کارها در حوزه مناظرات رشته روابط بین الملل، فرهنگ علمی به منظور تبیین و فهم روابط بین الملل را شکل داده و بازتعریف می کنند تا دانش این رشته، در عرصه نظری (تصمیم گیری) و در عرصه عملی (کنش و واکنش ها)، را در دامنه ای از اکتشاف/ چیستی (explorative)، توصیف/ چگونگی(descriptive)، و تبیین/ چرایی و پیش بینی هدف قرار دهد. در این پارادایم، ابزار و شیوه های دانش (روش و شناخت شناسی) و موضوع و محتوی (هستی شناسی) آن هم بازتعریف می شود.
جامعه شناسی تاریخی و روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوئنتین اسکینر و هرمنوتیک قصدگرا در اندیشه سیاسی
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی در هرمنوتیک و اندیشه سیاسی این است که برای درک معنا و فهم یک متن چه رویه هایی باید اتخاذ کرد؟ در پاسخ به این پرسش دو رویکرد زمینه گرا و متن گرا شکل گرفته است. رویکرد سومی نیز به وجود آمده است که بر مباحث زبان شناختی و قصد مولف تاکید دارد. این رویکرد در حوزه اندیشه سیاسی بیشتر در آرای کوئنتین اسکینر نمود یافته است. اسکینر استاد علوم سیاسی در دانشگاه کمبریج است. از نظر او متن تجسم یک عمل ارتباطی قصد شده در یک فضای فکری، ایدئولوژیک و تاریخی خاص است. هر جمله متضمن نیت خاصی درباره مورد یا موقعیت خاص، و معطوف به حل مشکلی خاص است. در حیطه اندیشه و فلسفه هیچ مشکل یا مساله دایمی و عام و هیچ پاسخ دایمی و فرازمانی نداریم. وی معتقد است که برای تفسیر معنای متن به منزله تجسم عینی نیت مولف، فهم نیت وی لازم است. این نیت نیز صرفا عملی ذهنی نیست بلکه کنشی اجتماعی محسوب می شود که در زبان عصر مولف عینیت می یابد. برای درک نیت مولف علاوه بر شناخت زبان و مفاهیم معانی، شناخت زمینه های اجتماعی، تاریخی و فکری زمانه وی نیز لازم است.
نو واقع گرایی، نظریه انتقادی و مکتب برسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول در نقش بازیگران دولتی و غیردولتی از منظر حقوق بین الملل
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی تحول در نقش بازیگران دولتی و غیردولتی از منظر حقوق بین الملل و تئوریهای روابط بین الملل می باشد. به طور سنتی، وقتی از سیاست در روابط بین الملل سخن گفته می شود، روابط میان دولتها مطرح است، اما فراملی گرایی بر روابطی در ورای روابط دولتها و میان بازیگرانی غیر از دولتها تاکید دارد. این روابط و بازیگران، بر بازیگران دولتی و روابط میان آنها نیز تاثیر می گذارند. بازیگران غیردولتی، طیف وسیعی از وظایف را بر عهده گرفتهاند که در اغلب موارد، بدون رضایت اولیه دولتهای میزبان، در مسایل داخلی آنها مداخله بشردوستانه نموده اند. در این مقاله، پس از تشریح تاثیر پایان جنگ سرد و فرایند جهانی شدن بر روابط بین الملل، تحول در نقش بازیگران دولتی و غیردولتی را از منظر تئوریهای روابط بین الملل و همچنین حقوق بین الملل، مورد بررسی قرار میدهیم.
گناه سرمایه داری
تحلیل گفتمان رئالیسم نو در روابط میان ایران و افریقا
حوزههای تخصصی:
هدف از نوشتار حاضر، بررسی امکان شکل گیری رهیافت چند جانبه گرایی جدید در سطح منطقه ای و بین المللی بر حسب اصول رئالیسم نو و مناسبات مبتنی بر گفت و گوی فرهنگی میان دو تمدن غنی ایرانی و افریقایی است. یافته های پژوهش که بر اساس روش توصیفی - تحلیلی، با اتکا بر داده های عینی - تاریخی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای صورت پذیرفته، نشان می دهد که مهم ترین عوامل موثر بر گسترش این روند، اشتراکات تاریخی و سوابق دیرین فرهنگی، آرزوهای مشترک و احساس تهدیدات یکسان، دین مشترک، و نیز تاکید ایران بر اهمیت نقش و جایگاه تمدن افریقایی در فرایند گفت و گوی تمدن هاست. شرط موفقیت در این فرایند ایجاد و گسترش یک جامعه مدنی فعال در این کشورها و تاکید بر مطالعه عمیق فرهنگ و تمدن این جوامع از سوی نخبگان و اندیشمندان، و طرح آن در سطح جامعه است.
گسست پارادایمیک در حوزه نظری روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله براساس چهارچوب نظری ساختارگرایی آغازین فرانسوی و ایده گسست معرفتی کسانی چون مرلوپونتی، باشلار وموس به یکی از تم ها و موضوعات اصلی مفهومی در حوزه نظریه پردازی کنونی روابط بین الملل یعنی امکان یا امتناع وقوع گسست پارادیمیک و عوامل زمینه ساز آن پرداخته شده است. استدلال مقاله این است که مناظره کنونی بین دو پارادیم خردگرایی و بازاندیشی گرایی مبتنی بر تقابل دو متافیزیک فلسفی و صورت بندی دانایی مدرن و پسامدرن است که هرکدام بر سازه ها و اصول بنیادین مجزایی استوار بوده و فرایند عینیت یابی و شکل های عقلانیت در هر کدام متفاوت از دیگری است. برآیند این تقابل در روابط بین الملل نیز شکل گیری گسستی رادیکال در حوزه پارادیمیک است که خود را در مناظره چهارم روابط بین الملل بین خردگرایان و بازاندیشی گرایان متبلور ساخته است. چرخش های فلسفی - زبانی در حوزه نظری و جهانی شدن در بعد عملی زمینه ساز این گسست بوده اند.
نقد و معرفی کتاب: "انتخاب عقلانی و مطالعات امنیتی، استفن والت و منتقدانش"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد و ارزیابی کتاب «انتخاب عقلانی و مطالعات امنیتی، استفن والت و منتقدانش»، نوشته براون اون، لین جوز و میلر در واقع در واقع کندوکاوی برای شناخت مطالعات امنیتی در روابط بینالملل است. به عبارتی، بررسی رهیافت انتخاب عقلانی والت و مدل صوری ـ ریاضی میتواند ما را به ارائه بدیلی روشن در روش شناسی مطالعات امنیتی کمک نماید. این نقد و ارزیابی به طور کلی به مقالات انتقادی علیه روش غیر صوری ـ تجربی والت اشاره میکند و سپس پاسخهای والت در این باب را نشان می دهد و در نهایت به ارزیابی و نقد کلی کتاب و دفاع از روششناسی متکثر در حوزه مطالعات امنیتی روابط بین الملل میپردازد.
روابط بین الملل میان رشته ای، نظریه بن فکنی رندانه و استراتژی جهان وطن گرایی میهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاه نقاد نظری و عملی به روابط بینالملل نشان میدهد که متخصصین روابط بینالملل نتوانستند وقوع سه انقلاب ـ انقلاب اقتصادی چین، انقلاب فرهنگی ایران و فروپاشی سیاسی شوروی و بلوک شرق ـ و یک تحول بنیادی ـ تحول تدریجی و دانش پایه اطلاعاتی هند به سوی توسعه پرشتاب ـ را پیشبینی کنند. به همین روی نگاه به روابط بینالملل نیازمند تغییری کلی و بنیادی است.
بنفکنی رندانه بیش از نگاه مدرن، سازگار با روابط بینالملل در نظم فردی ـ بومی جهانی شده است. ضمن اینکه تحولات روابط بینالملل نشان میدهد که علاوه بر تلفیق بین دو سطح تحلیل بازی قدرت، نیازمند دستاوردهای دیگر رشتهها نیز هستیم. در راستای پاسخ به چنین نیازی است که نگاه چندرشتهای و بینرشتهای به روابط بینالملل به طور روزافزونی حس میشود. از این منظر بنفکنی رندانه زاویه جدیدی از پس ذهن انسان (A priori) تا فطرت انسانی منشعب از روح را برای تحلیل مسائل بینالملل مدنظر قرار میدهد.
اثر اندیشه های لئواشتراوس بر نو محافظه کاری و نمودهای آن در سیاست خارجی آمریکا
حوزههای تخصصی:
پس از 11 سپتامبر 2001 سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا، از اندیشه های نومحافظه کارانه ای اثر پذیرفته است که نمود آن در جنبه های گوناگون سیاست خارجی آمریکا دیده می شود. اندیشه های لئواشتراوس و اثر آن بر نومحافظه کاران سبب شده است که آمریکا با کاربرد آموزه غیریت سازی به دشمن تراشی در برابر خود بپردازد و از این راه منافع خود را پیش ببرد
قوانین و نظریه ها
منبع:
راهبرد ۱۳۸۶ شماره ۴۴
حوزههای تخصصی: