شرکتکنندگان در این گفتوگو پیرامون جنبش نرمافزاری و منشور آزاداندیشی سخن گفتهاند. به نظر آنان، وضعیت تولید علم در حوزه و دانشگاه چندان مطلوب نیست و ترکیب انضمامی علوم حوزوی و دانشگاهی دردی را دوا نمیکند، بلکه باید به وحدت زیرساختها و مبانی کارکردی علوم رسید. به نظر آقای سبحانی تولید علم میتواند در چارچوبها، نظریهها و گزارهها تحقق یابد و اصل و اساس کار در دو بخش اول است.
انقلاب اسلامی موجب احیای فکر دینی، به ویژه فکر اسلامی و اسلام سیاسی شد. در برابر این فکر دینی، مخالفان به هر وسیلهای متوسل شدند تا اسلام سیاسی را بدنام کنند یا با فشارهایی که بر آن وارد میآورند، آن را از میدان به در کنند.
آقای علویتبار ضمن دفاع از کارنامه «روشنفکری دینی»، به تعریف آن و نیز تعریف «مردمسالاری دینی» میپردازد. وی استدلال مخالفان سازگاری «روشنفکری دینی» را رد میکند و معتقد است در جامعه ایران نمیتوان از مردمسالاری بدون قید دین دفاع کرد.
عقلانیت وحی که قرآن بیان میکند، عقلانیت مستقلی است که مبنای آن ربّ است. عقل و وحی را نمیتوان دو چیز دانست. بحث خداشناسی که محور عقلانیت وحی است چهار وجه دارد: عدم امکان شک در خدا، عدم امکان اثبات وجود خدا، عدم امکان انکار خدا و نیز عدم امکان تعریف خدا.
حوزه خصوصی در فرهنگ اسلامی کوچکتر از قلمرو رایج در جهان معاصر، و حوزه عمومی گستردهتر از حد متعارف است. عدم رعایت این قلمروها شرعا گناه و قانونا جرم و قابل مجازات است. اما تمسک فراوان به امر به معروف و نهی از منکر و الزامات دیگر در حوزه عمومی سبب گسترش ریا و تظاهر در جامعه خواهد شد.
نویسنده با مقایسه موادی از کنوانسیون با اعلامیه حقوقبشر، احکام اسلامی کنوانسیون را متعارض با قوانین حقوقبشر و احکام اسلامی دانسته است. علاوه بر این، ادعای نویسنده این است که کنوانسیون، پارادوکسیکال است و دچار تناقضاتی درونی میباشد.
مردم سالاری لیبرال که محصول اختصاصی غرب است، آیا میتواند در فرهنگ اسلامی کاشته شود و باقی بماند؟ ظاهرا ویژگی مفاهیم و نهادهایی که اسلام برای حکومت پیشنهاد کرده است، عمدتا جنبه شخصی دارد، ولی در سنت اسلامی نیز عناصر قدیمیتری مثل بیعت، شورا و غیره وجود دارد که با مردمسالاری دشمن نیست و در اوضاع و احوال مطلوب، حتی میتواند به توسعه مردم سالاری کمک کند.