درخت حوزه‌های تخصصی

ادبیات تطبیقی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۳٬۶۵۰ مورد.
۱۸۶۱.

مقایسه تطبیقی اعیان ثابته و وحدت وجود در اندیشه های عرفانی عطار و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن عربی ادبیات تطبیقی اعیان ثابته خویشتن عطار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۴ تعداد دانلود : ۸۲۷
موضوع و مفهوم اعیان ثابته و وحدت وجود، اندیشه های محوری عرفان عطار و ابن عربی را تشکیل می دهند. این نوشتار بر آن است تا بر اساس مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی، وجوه تشابه اندیشه های مذکور را از منظر کهن الگوها بررسی نماید. مطابق نتایج، عطار و ابن عربی در مقوله های اعیان ثابته و وحدت وجود اشتراک دارند. ﻻیﻪﻫﺎﻯ ﺯیﺮیﻦ این تشابه را می توان در ضمیر ناخودآگاه جمعی و کهن الگوی خویشتن دانست. سیمرغ یا اعیان ثابته همان نمونه خداگونه و آغازین در آفرینش موجودات هستند که بیانگر نخستین تجلی و مظهر اسماء الهی اند و به همین جهت ارزشمندند و یگانگی با آن بیانگر غایت رشد انسان است. اما به تناسب تفاوت در محیط فرهنگی، هر یک از شخصیت های مذکور ابتکاراتی داشته اند: ابتکار ابن عربی را می توان در وضع اصطلاح اعیان ثابته با دو تجلی فیض اقدس و فیض مقدس دانست و ابتکار عطار آن است که در تناظر انسان و جهان از جنبه جزئی تمثیل ابتکاری "ذره و خورشید" و "ذره و عالم" را در مقابل تمثیل تکراری فلسفی اندام وارگی جهان ابن عربی ابداع کرده است و از جنبه کلی هم تمثیل جامع تناظر سی مرغ با سیمرغ را خلق نموده است که حاوی اندیشه عرفانی وحدت وجود با زیر مجموعه هایی چون وحدت در کثرت، تفاوت جزئی جهان سایه ای و مثالی، تناظر جهان سایه ای و مثالی، کمال گروهی سالکان و شعور کیهانی است و همه زیر مجموعه های مذکور در عرفان ابن عربی نیز وجود دارند که بیانگر یگانگی اندیشه های بشری است.
۱۸۶۴.

زیباشناسی سیمای حضرت فاطمه و حضرت زینب (علیهما السّلام) در شعر احمد وائلی و احمد عزیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی ادبیات متعهد فاطمه (س) زینب (س) وائلی عزیزی شعر معاصر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۱ تعداد دانلود : ۶۵۶
معرّفی و تبیین سیمای حضرت فاطمه و حضرت زینب (علیهما السّلام) به مثابه برجسته ترین زنان تاریخ اسلام، در شعر احمد وائلی و احمد عزیزی، مورد توجّه قرار گرفته است. هردو سراینده بر شخصیّت الگویی این دو بانوی بزرگوار و به تبع آن درباره اصالت نسب خاندان و نیز سجایای ایشان سخن گفته و آنان را به منزله الگوی شایسته معرّفی کرده اند. درکنار این مهم، سخنی استوار درباره منطق گویا و بلاغت بیان همراه با صبر و استقامت حضرت زینب (س) را دست مایه پردازش های شعری خویش کرده اند. این دو شاعر ﺑﺎ ﺑﺎزآﻓﺮﯾﻨﯽ ﺳﯿﻤﺎ و ﻣﻨﺰﻟﺖ حضرت فاطمه و زینب (علیهما السّلام) در ﺟﻬﺎن ﻧﮕﺮی و اﻧﺴﺎنﺷﻨﺎﺳﯽ اﺳﻼم و ﻣﮑﺘﺐ ﺗﺸﯿّﻊ ﮐﻮشیده اند و در عین بهره گیری از تمام توان هنری و شعری خود، زنان معاصر جهان اسلام را نیز به پیروی و الگوپذیری از آن دو حضرت فراخونده اند. پژوهش حاضر بیانگر این است که دو شاعر ضمن برشمردن اوصاف حضرت فاطمه و زینب (علیهما السّلام) ازنظر مضمونی دو تفاوت عمده دارند: شعر وائلی، بیشتر روایتی تاریخی از زندگی اهل بیت (ع) است که عاطفه در آن چندان پررنگ نیست؛ درحالی که شعر احمد عزیزی سرشار از احساس و عاطفه است. هردو شاعر ازنظر کاربست ساختاری و جنبه های هنری، از عناصر علم بیان، معانی و بدیع، همچون تشبیه، استعاره، مجاز، مراعات نظیر، تضاد و اقتباس از آیات قرآن و احادیث، استفهام و موارد فصل و... بهره گرفته اند؛ امّا رویکرد عزیزی در بهره گیری از این عناصر، به نوعی ذهنی گرایی تمایل دارد که به باور نگارندگان در شعر سپهری و پیش تر از او در شعر سبک هندی یا اصفهانی ریشه دارد؛ درحالی که شعر وائلی، بیشتر به سبک شاعران کلاسیک عرب نزدیک است.
۱۸۶۶.

تحلیل روایت شناسانه نگاره «گذر سیاوش از آتش» از شاهنامه شاه طهماسبی، بر مبنای الگوی پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگارگری روایت شناسی پراپ شاهنامه طهماسبی نمادگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۱۵
ادبیات روایی در ایران همواره به عنوان یکی از منابع اصلی الهام برای بسیاری از هنرها بوده است؛ در این میان سهم هنرهای تجسمی و نمایشی بیش از سایر هنرهاست. وابستگی نقاشیِ ایرانی به ادبیات به گونه ای بوده است که نقاشی ایرانی تا اواسطِ عصر صفوی به عنوانِ زیرمجموعه ای از هنر«کتابت» دسته بندی می شده که کارکردِ اصلی آن تصویرسازی روایت های ادبی بوده است. در فرایند چنین ترجمانی بسیاری از مولفه های روایی اثرِ مبدا به دلیل ماهیت بستر مقصد، دچار تغیر و تحول می گردد. در پژوهش پیش رو سعی می شود سیر تحول و تطور روایی یکی از این مضامین را در فرایند ترجمه از ادبیات به نقاشی بررسی نماییم. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی با تکیه بر نظریه روایت شناسی پراپ انجام شده است. هدف تحقیق شناخت و تحلیل نشانه های تصویری و چگونگی ارتباط آنها با متن روایی در طول فرآیند ترجمان می باشد. گردآوری مطالب به روش کتابخانه ای بوده است. مضمون مورد نظر «گذر سیاوش از آتش» است و بستر مبدا فرایندِ ترجمانیِ تحقیق، شاهنامه فردوسی می باشد. همچنین بستر مقصد، نگاره ای با همین عنوان در شاهنامه شاه طهماسبی می باشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ماهیت و بسامد نقش ویژه های داستان، متناسب با ویژگی های بستر مقصد (نگارگری) تغیر می کند. در واقع هنرمند نگارگر بر اساس قابلیت ها و محدودیت های رسانه مقصد و نیز ذوق هنری خود بر پی رفت هایی از داستان تاکید می کند که در روایت فردوسی از بسامد بالایی برخوردار نیستند.
۱۸۶۷.

روابط بینامتنی در شعر شمع منوچهری و میکالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی منوچهری دامغانی ادبیات عربی و فارسی ابوالفضل میکالی شعر شمع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۸ تعداد دانلود : ۵۹۴
یکی از جلوه های مهمّ همگرایی فکری - فرهنگی میان ملل و اقوام بشری، سنّت های مشترک ادبی است. از جملة این اشتراک ها در ادب فارسی و عربی، شعر شمع است که به ادب الشّمعة نیز معروف است و از دیرباز در آثار برخی پارسی سرایان و تازی گویان انعکاس یافته است. این سخنوران، با به کار گیری ابزارهای هنری گوناگون به ویژه تشبیه، شمع را در دواوین و آثار خویش به تصویر کشیده اند و امروزه می توان هنرنمایی آنان را دستمایة پژوهش های بینامتنی در ادبیّات تطبیقی قرار داد. از جمله شاعران شمع پرداز در ادب پارسی و عربی، منوچهری و میکالی به شمار می آیند. منوچهری در توصیف شمع، بیشتر از اجزاء و عناصر طبیعت بهره برده است ولی میکالی غالباً آدم نمایی نموده و شمع را به انسانی عاشق یا معشوق همانند ساخته است. گاهی نیز هر دو سخنور، شمع را همچون شاخة گلی (زرد) یا عاشقی زرد و زار دانسته اند. این جنبه های اشتراک و افتراق در تعابیر و تشبیهات دو شاعر و شیوه های اندیشیدن آن ها دربارة شمع، موضوع پژوهش تطبیقی این مقالة بنیادی است که به شیوة تحلیلی - توصیفی فراهم آمده است؛ از جمله ره آوردهای این پژوهش، گسترش و تعمیق ادبیّات تطبیقی در مشرق زمین و ارائة وجوه دیگری از اشتراک فرهنگی – ادبی میان ایران و ملل عربی است.
۱۸۷۱.

بررسی تطبیقی صبغه اشرافی شعر عنصری و ابن معتز(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۳ تعداد دانلود : ۴۵۸
ادبیات، بازتاب دهندة وضعیت اجتماعی ادیب و شرایط اجتماعی زندگی اوست. براساس مکتب اروپای شرقی ادبیات تطبیقی، عوامل اجتماعی، نقش مؤثری در ایجاد ادبیات دارد و هرگاه دو جامعه در درجة یکسانی از پیشرفت اجتماعی و اقتصادی باشند، این امر، منجر به ظهور تشابه زیاد در ادبیات آنها می شود. یکی از بارزترین وجوه شعری عنصری، قصیده پرداز مشهور قرن چهارم و ا بن معتز عباسی، صبغة اشرافی و ذکر آثار و مظاهرآن است. بی تردید، شرایط زندگی دو شاعر در دربار و تمکّن مالی آنها، در به کارگیری عناصر و مظاهر اشرافی در شعر آن دو بسیار مؤثر بوده است. این جستار، براساس شیوة توصیفی - تحلیلی و با مقایسة شعر این دو شاعر و پرداختن به مصداق های اصلی و مهم صبغة اشرافی در شعر آنها، نشان می دهد که رنگ اشرافی و صور خیال مبتنی بر محیط درباری در شعر دو شاعر، بسیار محسوس و ملموس است؛ با این تفاوت که سایة مدح وستایش بر وصف های اشرافی عنصری چیره شده امّا ابن معتز در وصف های اشرافی خود، کمتر از مدح و ستایش بهره گرفته است.
۱۸۷۳.

بررسی تطبیقی نظام عروضی در زبان های فارسی و انگلیسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: وزن نظام عروضی نقد تطبیقی زبان های فارسی و انگلیسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۴ تعداد دانلود : ۵۵۴
در نظام شناختی یک شعر، برخی ویژگی ها مبتنی بر جوهره شعر است مثل عنصر کلیدی عاطفه و برخی مربوط به دانش شعر مثل وزن، آهنگ، قافیه و صورخیال که هر یک از این ویژگی ها به نوعی باعث شناخت هویّت شعر می شوند. علم عروض یکی از دانش های ادبی است که درباره چگونگی ایجاد وزن و انواع آن و نیز شگردهای ویژه آهنگ شعر سخن می گوید.  بدنه اصلی این پژوهش را توصیف نظام عروضی در زبان های فارسی و انگلیسی تشکیل می دهد که در آن به روش کتابخانه ای و مطالعه موردی و براساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی به بررسی مقایسه ای علم عروض در زبان های فارسی و انگلیسی پرداخته شده است و در پایان این نتیجه حاصل می شود که این دو زبان در برخی تعاریف اصطلاحی مانند وزن، عروض و تقطیع مشابه یکدیگرند و برخی از اختیارات شاعری در عروض دو زبان را با وجود نام گذاری های متفاوت می توان معادل یکدیگر قرار داد، امّا از وجوه تمایز آن ها باید به توجّه منظم و دقیق مبحث عروض در فارسی و آشفنگی آن در انگلیسی، نوع وزن شعر در دو زبان (فارسی کمّی امتدادی و انگلیسی ضربی امتدادی)، وجود سه هجای کوتاه، بلند و کشیده در فارسی و دو هجای تکیه دار و بی تکیه در انگلیسی به خصوص تفاوت در الگوی مصوّر این هجاها، تعداد وزن های انشعابی و خوش آهنگ تر بودن اوزان فارسی نسبت به اوزان انگلیسی اشاره کرد.
۱۸۷۶.

تأثیر پذیری ملک الشعرای بهار و احمد شوقی از فابل های لافونتن در تحوّل سنّت ادبی ایران و مصر

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی بهار شوقی لافونتن تحول ادبی وام گیری ادبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۹ تعداد دانلود : ۸۸۰
نقش ترجمه در وام گیری، اقتباس و بومی سازی آثار ادبی و در نهایت در تحول ادبی کشور ها بسیار برجسته و غیر قابل انکار است؛ تا آنجا که می توان گفت نمونه های موفق وام گیری ادبی با تکامل بخشیدن به مقوله بندی های مرسوم در یک فرهنگ معین و پیچیده کردن آنها، موجب تحول ادبی نظام مند در پیکرة فرهنگ می شوند. شایان ذکر است که عصر مشروطیت در ایران و نهضت در مصر، وضعیت فرهنگی مشابهی داشته اند؛ به طوری که  وضعیت شعر در ادبیات عرب پیش از نهضت و وضع شعر فارسی در عصر بازگشت ادبی دچار ضعف و انحطاط چشمگیری بوده است. آنچه مهم است اینکه در این عصر برخی از شاعران و نویسندگان برجسته برای رهایی از این تنگناها و شرایط حاکم اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، از طریق ترجمه و وام گیری ادبی از دیگر فرهنگ ها در بومی سازی آثار ادبی کوشش های بسیار نموده و دست آوردهای ادبی مشابهی داشته اند که برای مقایسه و مقارنه قابل تامل هستند. از همین رو با عنایت به همزمانی ملک الشعرای بهار و احمد شوقی در این جستار بر آنیم که ضمن نشان دادن نقش این دو شاعر در تحول و تجدد نظام ادبی در ایران و مصر، به چگونگی تأثیرپذیری این شاعران از فابل های لافونتن بپردازیم و با ارائه اشترکات و تفاوت شیوه فردی هریک در بومی سازی مفاهیم ترجمه شده، به نوع انتقال مفاهیم وام گرفته شده هر یک از آنها دست یابیم.
۱۸۷۹.

بررسی تأثیر هزارویک شب بر پیشگامان هنر نمایش نوین عربی

کلیدواژه‌ها: هزارویک شب نمایش عربی تأثیرپذیری و اقتباس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۷ تعداد دانلود : ۵۴۴
با توجه به تأثیرگذاری شگرف هزارویک شب بر عرصه های مختلف ادبی و فرهنگی ملل جهان، این پژوهش با هدف بررسی نقش هزارویک شب در شکوفایی نمایش نوین عربی، نزد پیشگامان این هنر صورت گرفت. بدین منظور پس از بررسی ریشه ها و خاستگاه های نمایش و شکل های مختلف هنرهای دراماتیک در کشورهای عربی، به معرفی هزارویک شب و قابلیت های نمایشی آن پرداخته شد. همزمان با شکل گیری تئاتر نوین عربی و پایه ریزی آن توسط نمایشنامه نویسان بزرگ عرب، موج تازه ای از تأثیرگذاری هزارویک شب بر ادبیات عربی و این بار در عرصه ی هنر نمایش به وجود آمد که بررسی و معرفی مهم ترین نمایشنامه هایی که براساس این کتاب نوشته شده اند، بخش بعدی این پژوهش را تشکیل می دهد. دستاورد این تحقیق اثبات قابلیت های نمایشی هزارویک شب از طریق بررسی نمونه ها و همچنین معرفی موج تأثیرپذیری نویسندگان عرب در دوره ی شکوفایی نمایش از نیمه ی قرن نوزدهم به بعد، نزد آنان است و بدین صورت ثابت می کند که توجه پیشتازان عرصه ی نمایش عربی و پایه گذاران آن، بیش از ادبیات اروپا به میراث تاریخی ادبیات عربی به طور عام و هزارویک شب به طور خاص بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان