درخت حوزه‌های تخصصی

ادبیات تطبیقی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
۱۲۴۴.

اثر زبان فارسی در اشعار دعبل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اقلید غنچه کندش بربط زمرّده برسام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۴ تعداد دانلود : ۷۰۴
دعبل شاعری است عراقی‘ به مبانی اسلامی و شیعی که در برابر طاغوتیان بنی عباسی زبانی برّان دارد و سفرهایی به شهرهای ایران چون شوش ‘ قم ‘ ری ‘ مرو و سمنجان (درخراسان) درخراسان کرده است و فرمانداری شهر سمنجان را برای مدتی به عهده داشت ‘ و در سالهای آخر عمر ‘ در نزدیکی شهر شوش به سر می برد‘ و همان جا به فیض شهادت نایل شد. سفرهای پی در پی او به ایران اثر خود را در اشعار او گذاشت ‘ و تعدادی از واژه های فارسی در اشعار او دیده می شود.
۱۲۴۶.

فلسفه و نظریه ای جدید در ادبیات (عنوان عربی: فلسفة جدیدة و نظریة حدیثة فی الأدب)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی ادبیات ملی ادبیات جهان الأدب المقارن الآداب العالمیة بررسی ادبی الآداب الوطنیة والدراسات الأدبیة

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۱ تعداد دانلود : ۶۴۰
در مقاله حاضر، ادبیات تطبیقی به عنوان یک رشته دانشگاهی مستقل بررسی و تحلیل شده است. در واقع، ادبیات تطبیقی نوعی جهان بینی ادبی است که از مرزهای ملی، زبانی و جغرافیایی فراتر می رود و ادبیات را پدیده ای جهانی می انگارد که جوهره انسانی آن در کلیه فرهنگها یکسان است. البته نویسنده مقاله بین «ادبیات جهان» و «ادبیات تطبیقی» تمییز قائل میشود و معتقد است که در ادبیات جهان، برخلاف ادبیات تطبیقی، به ارتباطات و تاثیر و تاثرات ادبی می پردازند و آثار ادبی را به صورت منفرد بررسی و مطالعه می کنند. نویسنده، با علم به اینکه تعریف واحدی از این رشته وجود ندارد، می کوشد تعریف های متفاوت ادبیات تطبیقی را از دیدگاه مکتبهای مختلف آن تبیین و تحلیل کند. آنچه که پژوهشگران ادبیات تطبیقی باید بدان توجه کنند، این است که هدف ادبیات تطبیقی، «مقایسه» نیست، بلکه شناخت ادبیات به عنوان یک کلیت است که اجزای آن، یعنی ادبیاتهای ملی، اندام وار با یکدیگر مرتبط هستند. نویسنده بر این اعتقاد است که ادبیات تطبیقی، فلسفه و نظریه جدیدی در مطالعات ادبی است که هرگونه خودبزرگ بینی فرهنگی را نفی میکند و تلاش دارد با فراهم آوردن زمینه شناخت دیگر، پیام آور صلح و دوستی میان ملل و فرهنگهای مختلف باشد.چکیده عربی:یدرس هذا المقال الأدب المقارن کفرع جامعی مستقل بوصفه نظرة أدبیة تتجاوز الحدود الوطنیة واللغویة والجغرافیة وتجعل الأدب ظاهرة عالمیة یشترک جوهرها الإنسانی فی کلّ الثقافات. کما یمیّز الکاتب بین «الأدب العالمی» و«الأدب المقارن» معتقدا أن الأدب العالمی بخلاف الأدب المقارن یتجنب التأثیر والتأثرات الأدبیة ملقیا الضوء علی النتاجات الأدبیة بشکل منفصل عن تلک العلاقات. کما أن الکاتب بالرغم من علمه أن هناک لایوجد تعریف متفق علیه لهذا الفرع من الأدب یحاول تحلیل التعریفات المختلفة له وفقا لمدارسه الکثیرة.وما یجب علی الباحثین فی مجال الأدب المقارن أن ینتبهوا إلیه هو أن الغایة منه لیست «الموازنة» بل هی معرفة الأدب ککلٍّ ترتبط أجزاءه (الآداب الوطنیة) ببعض کالجسد الواحد. وأخیرا یعتقد الکاتب أن الأدب المقارن فلسفة جدیدة فی الدراسات الأدبیة تنفی التکابر الثقافی أیّا کان وتحاول تبشیر الشعوب والثقافات المختلفة بالسلام والصداقة بعد خلق أرضیة مناسبة للتعرف علی البعض.
۱۲۴۸.

بررسی تطبیقی نور در دیدگاه ابن عربی و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن عربی نور تجلی مولانا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۳۱۱ تعداد دانلود : ۹۶۱
عرفان اسلامی در پرتو کتاب آسمانی قرآن، روایات و احادیث معصومان(علیهم السّلام)، در مباحث هستی شناسی و توحید، سرشار از غنای فکری و ژرف اندیشی است که هر بار با دقّت و تأمّل در این معارف، افق های جدید و فضاهای گسترده تری، مکشوف و مفتوح می گردد. برخی از این مفاهیم، در نتیجة جذبه و الهام است و برخی جنبة استدلالی و توصیفی دارد که در ساحت آموزه های قرآنی و دینی حاصل می شود.عرفان، در مباحث هستی شناسی و توحید، سرشار از غنای فکری و ژرف اندیشی است که هر بار با دقّت و تأمّل در این معارف، افق های جدید و فضاهای گسترده تری، مکشوف و مفتوح می گردد. این مقاله به منظور تطبیق نور در دیدگاه ابن عربی و مولانا، نوشته شده و در این خصوص، به توصیف و تحلیل پرداخته شده است.
۱۲۴۹.

مؤلفه های زبان عامه در منظومه های «زهره و منوچهر» و «ایرج و هوبره»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایرج میرزا زبان عامه زهره و منوچهر ایرج و هوبره لاربن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح زبانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۱۳۱۱ تعداد دانلود : ۱۴۸۹
زبان یکی از اصلی ترین اجزای فرهنگ است که باعث برقراری ارتباط و تبادل اندیشه می شود. زبان عامه از عناصر معنوی فرهنگ عامه و جزء گنجینه های ادب فارسی است که در آثار ادیبان پارسی به کار گرفته شده است. این زبان بخش جدایی ناپذیر فرهنگ و ادبیات عامه است؛ فرهنگی که شامل باورها، افسانه ها، مَثل ها، ترانه ها و... است. بهره گیری از زبان عامه در ادبیات دورة مشروطه نمود بیش تری داشته است. شعر این دوره بیشتر پسند خاطر عام یافته است تا خاص. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی آخرین منظومه های غنایی فارسی؛ «زهره و منوچهرِ» ایرج میرزا و «ایرج و هوبرهِ» لاربن را از منظر واژگان، اصطلاحات، کنایات و ضرب المثل ها، که عناصر چهارگانة زبان عامه اند، مورد بررسی قرار داده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که با وجود تشابه وزن، قالب، درون مایه و زبان دو منظومه، کاربرد زبان عامه در ایرج و هوبره نسبت به زهره و منوچهر کمتر است؛ چرا که زمانِ ایرج میرزا اقتضا می کرد که با مردم به زبان خودِ آنان سخن بگویند و بنویسند و از به کارگیری لغات و اصطلاحات و مثل ها و تکیه کلام های آشنای مردم خودداری نکنند. از طرفی دیگر، زبانِ آثار جمال زاده، میرزاده عشقی، نسیم شمال و دهخدا که زبان دوره مشروطه به حساب می آمد بر زبان شعری ایرج میرزا بی تأثیر نبوده است، در حالی که زبان لاربن به زبان معیار بسیار نزدیک است.
۱۲۵۲.

تحلیل تطبیقی مقوله عشق در داستان ضیافت افلاطون و داستان پادشاه و کنیزک مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون عشق ادبیات تطبیقی مولانا ضیافت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۸ تعداد دانلود : ۹۴۲
مطالعه عشق و مفهوم آن، نه به عنوان یک مفهوم فلسفی، ادبی یا اجتماعی، بلکه به عنوان یک مفهوم چند بعدی، ابعاد مختلف زندگی بشر، از ماجرای رازناک آفرینش تا زندگی در دنیای ماشین زده امروز را دربرگرفته است و اندیشه دانشوران اقوام مختلف، از افلاطون و ابن سینا گرفته تا سیمون دِ بوار و استرنبرگ را درنوردیده است. همین است که ما عشق را، مقوله ای برانگیزنده می شناسیم که در لایه های مختلف زندگی بشر شورآفرینی کرده و در بالاترین سطح تجربه ذهنی بشر رخ نموده و جلوه گری کرده است. از جمله آثاری که مفهوم عشق در آن ها جلوه ویژه ای یافته است می توان به ضیافت افلاطون و داستان پادشاه و کنیزک مولانا اشاره کرد. هر یک از این دو اثر به گونه ای به دگردیسی مفهوم عشق و انواع آن پرداخته اند. این جستار، با تکیه بر ارتباط حکمت و فلسفه، به بررسی حقیقت عشق، انواع عشق و کارکردها و ضرورت های آن در این دو اثر پرداخته و به نتایجی دست یافته است که مهمترین آن عبارتند از: - عشق در اندیشه افلاطون و مولانا، دارای یک سیر تکاملی است. - اساس نگرش افلاطون و مولانا به مقوله عشق فلسفی است. آنان بر پایه همین نگاه، چیستی و ماهیّت عشق را مورد بررسی قرار داده و آنگاه به دسته بندی عشق بر اساس کیفیّت آن دست یافته اند. - در نگرشی حکمی به عشق، بین نوع متعالی و فرودست آن رابطه ای معنادار وجود دارد.
۱۲۵۵.

بررسی مفهوم زمان در شعر محمود درویش و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان ادبیات تطبیقی قیصر امین پور محمود درویش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۹ تعداد دانلود : ۱۴۱۱
زمان، مفهومی انتزاعی است که در کنار مفاهیم دیگر مانند مکان و انسان قرار می گیرد. زمان در تجربه ی انسانی، دو بعد دارد: زمان بیرونی و زمان درونی. زمان بیرونی همان زمان واقعی است که انسان از تغییر حوادث آن ناتوان است؛ اما زمان درونی، زمانی است که ساخته و پرداخته ذهن آدمی است. این پژوهش، مفهوم زمان در سروده های محمود درویش و قیصر امین پور را بررسی می کند تا بهره مندی این دو شاعر را از عنصر زمان، مشخص کند.\nاین مقاله در آغاز، به تعریف لغوی زمان و دیدگاه های مهمی که درباره ی زمان، بیان شده است پرداخته است؛ سپس با ارائه تعریفی از زمان بیرونی و زمان درونی، اندیشه های این دو شاعر را در باب عنصر زمان بررسی می کند. این پژوهش نشان می دهد که محمود درویش و قیصر امین پور برای رسیدن به جاودانگی و گریز از مرگ، به شیوه هایی مانند بازگشت به گذشته، اسطوره و عشق، پناه برده اند، که این امر بیانگر نگاه مشترک این دو شاعر به عنصر زمان است.
۱۲۵۸.

مقایسه دردمندی بین منطق الطیر عطار نیشابوری و دیوان حافظ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۵
عطار میگوید آنچه در عرفان اهمیت دارد. همین راه یافتن و حرکت است و تا کسی عاشق نباشد و عشقش به مرحله درد نرسیده باشد‘ پای در راه پرخون سیر و سلوک نخواهد گذاشت و اهل درد نخواهد شد. زیرا که درد یک تحفه و جذبه الهی است که هر کسی لیاقت برخورداری از آنرا ندارد. پس باید سالک از عادات و نفس خود بیرون آید و آیینه دلش را با عشق جلا دهد تا شایستگی درد عشق را پیدا کند و سپس در آن درد به سوز و گداز بپردازد تا آتش عشق زوائد وجودش را زائل کند و داغ درد را به سینه اش نهد و او را چنان مجروح سازد که بوی سوختن از جگرش برخیزد تا انسانی کامل گردد و دارای سخنی نافذ شود حافظ نیز چون عطار هنر عشق را غمی میداند که مایه کمال انسان است ‘ پس باید سالک در آن آتش غم بسوزد تا از خود غائب شود تا تاب تحمل دشواری عشق را پیدا کند و سالک باید درد عشق خود را از طبیبان مدعی و نامحرم پنهان کند تا پیرو مسیح دمی را بیابد و درد ازلی خویش را با او در میان نهد. زیرا که این صوفی و شأن را اهل درد نمیداند.
۱۲۶۰.

بررسی تطبیقی داستان های رستم و کوراوغلو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسطوره حماسه ادبیات تطبیقی رستم افسانه کوراوغلو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۵ تعداد دانلود : ۷۴۹
رستم و کوراوغلو دو قهرمان ملی و حماسی- که سرنوشت آن ها با سرنوشت ملتشان گره خورده است- نماد تخاصم قدرت ها، مبارزة نور و تاریکی، خیر و شر، راستی و کاستی اند. اگرچه طبقة اجتماعی این دو قهرمان از هم متفاوت است؛ اما داشتن روح حماسی و جنبة اسطوره ای، دلاوری و فداکاری، شرافت، گذشت و جوانمردی، عشق، کین خواهی از دشمنان، عدم تسلیم در برابر ظلم و ستم و خودکامگی و ناجوانمردی، و برخورداری از عنایت ایزدی از خصوصیات مشترک آن دو است. صفات و خصوصیات پهلوانان، عناصر و موجودات افسانه ای همچون اسب های فهیم که منشأ اسطوره ای دارند، چگونگی حضور زنان در داستان و مضمون پسرکشی در داستان رستم و کوراوغلو آن چنان شبیه هم است که گویی منشأ واحدی دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان