فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
زبان قرآن و به تبع آن زبان عربی، زبان نخست دنیای اسلام است. پس از ورود دین مبین اسلام به ایران و پذیرش این دین نجات بخش از سوی مردم، تأثیر همه جانبه آن بر تمام شئون فرهنگی و اجتماعی ایرانیان آغاز شد. بخش دیگری از اثرپذیری زبان و فرهنگ ایرانیان در مواجه با میراث منظوم و منثور به زبان عربی است که یا اغلب به وسیله ایرانیان نگاشته شده است یا ایرانیان در آثار خود از میراث عرب های مسلمان سود جسته اند. تأثیر این زبان در زبان فارسی در لایه واژگانی با دامنه گسترده و بعضاً نحوی با دامنه محدود باقی نماند، بلکه در لایه های دیگر زندگی معنوی ایرانیان نیز نمودار گشت و علاوه بر پاسخ به نیازهای ایرانیان در حوزه های یادشده، به تقویت همه جانبه زبان فارسی نیز منجر شد. نویسندگان فارسی زبان با آگاهی از این موضوع، سال تا سال و با شیوه های گوناگون به دامنه تأثیرپذیری های خود افزودند و از این راه موجبات پیوند هرچه بیشتر زبان و ادب فارسی را با زبان قرآن و فرهنگ اسلام فراهم کردند. بدون تردید فهم بخش عظیمی از میراث به جا مانده از این تأثیر و تأثر، که در زبان و ادبیات غنی فارسی به یادگار مانده، موقوف به دانستن ریشه های اصلی آن است که در قرآن کریم، احادیث نبوی (ص) و گفتار ائمه معصوم (ع) پراکنده است. نگارندگان در این مقاله، بخشی از شیوه های اثرپذیری فارسی زبانان از مأثورات عربی را بر اساس یافته های مکتب فرانسویِ ادبیات تطبیقی در نوشته های منثور آشکار، بسامد مأثورات هفتگانه شاملِ آیات، احادیث، اشعار، امثال، جمله های دعایی، عبارت ها و اقوال را در ده متن منثور فارسی از سده چهارم تا ششم هجری ارزیابی کردند. روش کار بدین قرار بود که نخست پژوهشگران طرح، مأثورات عربی را با لحاظ دسته بندی هایِ هفتگانه، استخراج و در فرم های ویژه طراحی شده ثبت کردند. این مأثورات پس از اعراب گذاری و ترجمه به برنامه اندنوت (EndNote) منتقل و در مرحله پایانی، خروجی های مورد نظر در نرم افزار اس پی اس اس (Spss) تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج تحقیق، بیشترین بسامد در کتاب ها به ترتیب متعلق به جملات دعایی و نیز عبارت ها و اصطلاحات، آیات و احادیث بوده است. مأثورات هفتگانه در تمام کتاب های منتخب به جز الابنیه عن حقایق الادویه، که فقط سه آیه در آن وجود دارد، به وضوح مشاهده می شود.
قدس در شعر یوسف العظم و محمود شاهرخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یوسف العظم، شاعر معاصر اردنی (1931- 2007م) و محمود شاهرخی، شاعر معاصر ایرانی (1306- 1388ش)، به فلسطین و قدس اهتمام داشته و در این زمینه، سروده هایی را از خود به یادگار گذاشته اند. هر دو شاعر، به مدح و ثنای قدس اقدام کرده و آن را با القابی گوناگون و از جمله، قبله نخستین، محراب، معبد، مروارید، کوثر و بهشت خطاب کرده اند. آن دو، با سینه ای اندوهگین، اشغال قدس، آوارگی، کشتار و تنهایی مردم را در این فاجعه ترسیم کرده اند. در این تحقیق که با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است، سعی می شود که با بررسی سروده های یوسف العظم و محمود شاهرخی، جایگاه قدس و چگونگی بازتاب مسائل مربوط به آن، در شعر این دو شاعر تبیین شود. مهم ترین یافته های پژوهش، بیانگر این است که هر دو شاعر، با یادآوری قداست و جایگاه معنوی قدس نزد ادیان الهی، ضمن دعوت مردم به مبارزه و مقاومت، آنان را به نصرت الهی و پیروزی نهایی امید می دهند. آن دو، با بهره گیری از الفاظ و معانی قرآن کریم، هم به زیبایی و غنای کلام خود می افزایند و هم اهداف و پیام های خود را به خوبی بیان می کنند.
مطالعه تطبیقی شرایط اجتماعی سیاسی تأثیرگذار بر شکل گیری «کمدی الهی» دانته و «معراجنامه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمدی الهیو معراجنامهمتعلق به دو باور دینی، با رویکرد دینی، اخلاقی و آموزشی است که هدف آن ها کمک به خروج انسان از نگون بختی های جهان فانی و گشودن راه سعادت است. موضوع این آثار، سفر انسانی وارسته به عالم فرامادی، دیدن پاداش و پادافره انسان ها در بهشت و دوزخ و انتقال آن به مردم، پس از بازگشت دوباره به دنیاست. این پژوهش به شیوه استقرایی با مطالعه تطبیقیِ زمینه های اجتماعی سیاسی تأثیرگذار بر شکل گیری این سفرهای معنوی و تأثیر اسلام و آثار ادبیِ اسلامی بر جوامع اروپاییِ قرون وسطی و دانته، انجام شده است. شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و اسنادی است. مقایسه ی نمونه های پاداش و عذاب برگزیده از کمدی الهی و معراجنامه هایی مانند معراجنامهشاهرخی، معراجنامهابن سینا، روایات معراج و غیره و نیز تحلیل وقایع و شباهت ساختار سفر و موضوع هر دو اثر، بر تأثیر این آثار بر دانته، تأکید می کند.
شهر و روستا در شعر نیما یوشیج و بدر شاکرالسّیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر، عصر مدرنیته و پیچیدگی های زندگی شهری، شاعران به ویژه آنان که از روستا مهاجرت کرده اند نگاهی متمایز به شهر و سکونت در آن داشته اند. نیما یوشیج و بدر شاکر السّیاب دو شاعر بزرگ نوگرای معاصر ایران و عراق نیز از آن جمله اند. شباهت های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشورهای دو شاعر مذکور در آن دوره و نیز شرایط مشابه زیستی، سبب ایجاد شباهت های بسیاری در سروده های این دو بوده است. این پژوهش برآن است تا بر پایه مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی مشترکات موجود در شعر این دو شاعر را در رویارویی با شهر و زندگی مدرن بررسی کند. در شعر این دو شاعر روستاهای ""یوش"" و""جیکور"" در تقابل با شهر قرار دارند. هر دو شاعر با بیان برتری های روستا بر شهر، به نکوهش شهر پرداخته و با پناه بردن به طبیعت، مسائل و دغدغه های سیاسی و اجتماعی خود را با توصیف زادگاهشان بیان کرده اند. همچنین روستا مدینه فاضله آنها محسوب می شود که شاعر آزاده روستایی در نتیجه احساس غربت عاطفی، اجتماعی و سیاسی به آن پناه برده و تسلی خاطر می یابد.
بهار و ادب عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله ای که پیش رو دارید، نگارندگان با در نظرداشتِ پژوهش های پیشین دربارة اثرپذیریِ ملک الشّعرای بهار از قرآن، حدیث، امثال، حکم و متون نظم عربی و به روش توصیفی - تحلیلی، نویافته های خود را در این باره با سامانی دیگر نمایانده اند. در این راستا، نتایج جست وجو در سرچشمه های عربیِ برخی از سروده های بهار و انواع بهره برداری های وی از ادب عربی در سه بخش همسانی های شعر بهار با شعر عربی، تمثّل به امثال و حکم عربی و ترجمة منظوم شعر عربی عرضه گشته است. از مهم ترین یافته های جستار حاضر، می توان به این نکته اشاره کرد که اثرپذیری بهار از ادب عربی غالباً با ابتکار و نوآوری و بازسرایی همراه است و به هیچ روی، بوی تقلید از آن استشمام نمی شود و به همین سبب، بازشناسیِ نمونه های فراگیری او بسیار دشوار است.
بررسی و تحلیل اسطوره هبوط در متون منثور عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۳
145 - 161
حوزههای تخصصی:
متون فارسی عرفانی، به ویژه متون متقدم منثور قرن پنجم و ششم به دلایل و عوامل گوناگون، بستری فراهم کرده اند که اسطوره گناه و هبوط آدم(ص) در کنار مؤلفه هایی چون اختیار و اراده انسان، آگاهی و معرفت، آزادی و جبر، بیش ترین بسامد را داشته باشد. در این مقاله، نویسنده ضمن بررسی مفهوم گناه و هبوط در چهار حوزه «اصل واقعه هبوط»، «امکان هبوط»، «اهداف هبوط» و «نتایج هبوط»، مهم ترین اشتراکات و افتراقات اندیشه عارفانی چون احمد غزالی ، عین القضات همدانی و روزبهان بقلی را ضمن تطبیق، بررسی و تحلیل کرده است. حاصل سخن اینکه، در مجموعه متون منثور فارسی عرفانی به ویژه در دستگاه فکری عارفان یاد شده، مفهوم هبوط و گناه با توجه به ارکان چهارگانه آن، با رنگ و بویی اسطوره ای و نمادین بازتاب یافته است.
دوگانگی مفهوم مرگ در آثار صادق هدایت و ادگار آلن پو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۴
109 - 133
حوزههای تخصصی:
در میان نویسندگان مرگ اندیش صادق هدایت ، نویسنده معاصر ایران، و ادگار آلن پو ،شاعر و نویسنده ی آمریکایی، از جمله کسانی اند که توجه بسیاری به این مفهوم داشته اند و مرگ اندیشی مضمون عمده آثارشان است. اما آنچه محتوای این آثار را به هم مشابه می سازد؛ حالت دوگانگی و تضاد در مفهوم مرگ است که این امر می تواند برگرفته از شخصیت واقعی ای باشد که با آن زیسته اند؛ از این رو چنین نگرشی به آثارشان راه یافته و قهرمانان داستان های شان هم چون نویسندگان شان با احساس دوگانه هراس و اشتیاق به مرگ، دست و پنجه نرم می کنند. مقاله حاضر به بررسی تطبیقی و تحلیل مفهوم مرگ در آثار صادق هدایت و ادگار آلن پو پرداخته است.
بررسی تطبیقی فرهنگ قناعت در قرآن کریم و بوستان و گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم، به عنوان والاترین جلوه گاه فرهنگ اسلامی، حیات طیبه را ثمره ی قناعت معرفی می کند و حرکت در مسیر قناعت پیشگی را راه رسیدن به عزت نفس می داند. اشتمال حجم عمده ای از احادیث دینی بر موضوع قناعت و درک عمیق سعدی به عنوان شاعر اخلاق گرای ادب فارسی از این مهم، موجب شده که وی یک فصل از بوستان و یک باب از گلستان خود را به این موضوع اختصاص دهد. تحلیل کارکرد قناعت در این دو شاهکار سعدی، که به شدت متأثر از قرآن کریم و سیره ی عملی بزرگان دین است، نشان می دهد که دامنه ی فراگیری تبعات ارزشمند قناعت، به طور مستقیم بر سلامت نفس و سعادت انسان اثرگذار است. پژوهش حاضر اهمیت قناعت در قرآن کریم و بوستان و گلستان سعدی را در قالب مطالعات میان رشته ای مورد بحث قرار داده است. روش تحقیق، بنیادی- استنادی و مبتنی بر داده های دینی و تربیتی بوده و هدف نوشتار حاضر آن است که ضمنِ الهام گرفتن از کتاب وحی الهی در زمینه ی گسترش فرهنگ اسلامی، با تبیین برخی حکایت های عبرت آموز بوستان و گلستان، و تأکید بر ارزش های اخلاقی قناعت ورزی، تأثیر فرهنگ دینی بر دیدگاه سعدی را در زمینه ی اهمیت قناعت پیشگی مورد بحث قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سعدی در خلق این دو شاهکار به شدت متأثر از فرهنگ اسلامی بوده و با اثرپذیری مستقیم از آیات و روایات، به بزرگ داشت فضیلتِ قناعت در آثار خود پرداخته است.
بررسی تطبیقی عشق در شعر سهراب سپهری وآنته هولسهوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۳
103 - 127
حوزههای تخصصی:
در این مقاله بر آن ایم تا به بررسی و مقایسه تطبیقی عشق در برخی از اشعار سهراب سپهری شاعر معاصر ایران زمین و آنته هولسهوف شاعره قرن نوزدهم آلمان بپردازیم. آنچه به جذابیت این مقاله اضافه می کند اشتراکات بسیاری هم چون تأسی هر دوی آنان از کتب آسمانی قرآن و انجیل، استفاده استعاری و تشبیهی از ارکان طبیعت، پیروی از قالب های شعری یکسان، تجربه وقایع تاریخی مشابه با وجود اختلاف زمان و مکانِ زندگی، نگرش اجتماعی هم سان در عین اختلافات فرهنگی و طول عمر برابر یعنی پنجاه و یک سال.
تحلیل و مقایسة کهن الگویی قصه های عاشقانه در ایران (سمک عیار) و فرانسه (تریستان و ایزولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف مطالعات تطبیقی ادبی، جست وجوی نمونه های «حقیقت» انسانی است که به صورت کهن الگوها در ادبیات همة ملت ها در همة زمان ها آشکار شده است. در این مقاله، نگارندگان با بهره گیری از مکتب آمریکایی (بین المللی) مطالعات تطبیقی ادبی، به مقایسة کهن الگویی عشق رمانتیک در قصة فرانسوی «تریستان و ایزولت» و قصة ایرانی «خورشیدشاه و مه پری» در رمانس حماسی سمک عیار می پردازند. بدین منظور ابتدا به تعریف کهن الگوهای مادر و پدر، آنیما و آنیموس، مفاهیم خودآگاه و ناخودآگاه، خودآگاه و ناخودآگاه جمعی و مردانگی و زنانگی در روان شناسی یونگی می پردازیم. سپس مفهوم فرآیند «فردیت» که مبتنی بر ایجاد تسلط فرد بر خودآگاه و ناخودآگاه خویش است را توضیح داده و نشان می دهیم که با توجه به وجود ناخودآگاه زنانه (آنیما) در مرد و ناخودآگاه مردانه (آنیموس) در زن، قصة عشق رمانتیک با فرآیند فردیت در انسان تطبیق دارد. نگارندگان ضمن بیان پیرنگ کلی دو قصة عاشقانة مورد بحث، به تعبیر کهن الگویی یونگی عناصری چون شاه، ملکه، قهرمان مرد، جادوگران و معشوق پرداخته و نقش نمادین و روان شناختی آن ها را در هر دو قصه توضیح می دهند. آن گاه به مطالعة تطبیقی شخصیت ها، کارکردها و حوادث هر قصه پرداخته و ضمن بیان تفاوت ها و شباهت های آن ها، به تجزیه و تحلیل فرآیند عشق رمانتیک در هریک از قصه ها و مقایسة تحلیلی آن ها با یکدیگر می پردازند.
این مطالعة تطبیقی قصد دارد به این سؤال پاسخ دهد که چرا عشق رمانتیک در قصة فرانسة عصر مدرن به مرگ و تراژدی منجر می شود ، اما در قصة ایران پیش از اسلام به وصال عشاق می انجامد.
بررسی تطبیقی سبک زبانی و فکری و واکاوی زبان جنسیتی در اشعار پروین اعتصامی و نازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات تطبیقی در پی یافتن جوهره اصلی ادبیّات انسانی است تا با شناخت آن بر غنای فکر و اندیشه انسان بیافزاید و با نزدیک ساختن فکر و اندیشه انسان ها، زمینه تفاهم و صلح جهانی را فراهم سازد. پروین اعتصامی و نازک الملائکه از شاعران بنام و صاحب سبک در ادب فارسی و عربی هستند. پژوهش حاضر با فرض بر این اصل که بین متغیّرهای اجتماعی جنس و ویژگی های زبانی گروه های آن، ارتباطی مستقیم و قاعده مند وجود دارد، سعی دارد تا با تکیه بر گرایش های عام حاکم بر رفتارهای کلامی گروه زنان، ثابت نماید که پروین اعتصامی و نازک الملائکه در بیشتر مختصّات زبانی از جمله: استفاده از صورت ها و اقلام واژگانی، کاربرد ساخت ها و الگوهای زبانی، انتخاب موضوع و ویژگی های کاربردی و فرازبانی، کاملاً موافق با روحیّات و خلق و خوی زنانه عمل کرده اند؛ بنابراین می توان آثار پروین اعتصامی و نازک الملائکه را نموداری واقعی از گزیده های کلامی یک زن دانسته و نشان داد که اشعار این دو شاعر بیانگر خلق و خوی و سبک زنانه است و بیشتر ویژگی های زبان جنسیّتی گروه جنس خود را منعکس نموده است. تفاوت اشعارآن دو در کمّیت به کارگیری مضامین زنانه است و این مضامین در اشعار پروین اعتصامی برجسته تر می نماید. این پژوهش براساس مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی صورت گرفته است.
بررسی تطبیقی سبک ادبی میرزا علی اکبر صابر طاهرزاده و اشعار سید اشرف الدین گیلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، تأثیر اشعار فکاهی انتقادی میرزا علی اکبر صابر طاهرزاده بر سبک ادبی اشعار سید اشرف الدین گیلانی در روزنامة نسیم شمال بررسی شده است. علی اکبر صابر طاهرزاده یک مکتب ادبی را در ادبیات آذربایجان پایه ریزی کرد. این شاعر در زمان انقلاب مشروطه، در آثار خود مفاهیمی همچون مبارزه با جهل، خرافات، بی سوادی، پاسداشت حقوق زنان و ... را با اندیشه رئالیستی تبیین و با قلمی ساده و عامیانه سروده و در روزنامة ملا نصرالدین منتشر کرده است. او اشعار زیادی را در بحبوحة انقلاب مشروطة ایران سرود. علاوه بر این که از سبک ادبی او در آذربایجان تقلید شد، هم زمان در ایران، سید اشرف الدین گیلانی تحت تأثیر او در روزنامة نسیم شمال، اشعاری فکاهی با زبانی ساده و فرم و محتوایی جدید سرود. این اشعار به صورت اقتباس، نظیره و ترجمه می باشند. همچنین در برخی آثار او، ردپای اندیشه های صابر را نیز می توان یافت. ویژگی های رفتاری موجود در شخصیت های اشعار صابر در شعر سید اشرف الدین منعکس شده اند؛ از این رو می توان گفت که او فقط تقلیدو یا اقتباس نکرده، بلکه بر حسب ذوق شاعری خود، لحن، زبان، آهنگ شعر را تغییر داده است. او در بعضی از اشعار، مضمون اصلی را از صابر گرفته و بنا بر سلیقة خود و البته ضرورت، ابیات دیگری را به آن اضافه کرده است. این جنبه از شعر سید اشرف الدین از نظر محققان پنهان مانده است. از این رو در این پژوهش، ابعاد این گونه از تأثیرپذیری سید اشرف الدین از صابر بررسی و آشکار شده است.
شعر خموشی و خموشی شعر: مطالعه تطبیقی بن مایه «سکوت» در اشعار مولوی و ویتمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولانا جلال الدین و والت ویتمن را می توان از بزرگ ترین و تأثیرگذارترین شاعران جهان به شمار آورد. نیکلسون، مولانا را بزرگ ترین شاعر عارف دوران معرفی می کند و سازمان ملل سال 2007 م را به نام مولوی نام گذاری می کند. والت ویتمن نیز گرایشی عارفانه داشت و پدر شعر نو آمریکا لقب گرفته است و در کنار امرسون و تورو، ستون سوم تثلیث جنبش «تعالی گرایی ادبی» را شکل می دهد. با وجود تفاوت های زبانی، فرهنگی، زمانی و مکانی، هر دو شاعر زبان و نطق را برای بیان مفاهیم متعالی و معنوی ناتوان می بیند و ناگزیر مخاطب را به سکوت و خموشی دعوت می کنند. بدون شک، دو شاعر در بن مایه «سکوت» تفاوت هایی نیز با هم دارند که ریشه در فرهنگ و زبان آن ها دارد. مولانا بی پروا به نفی زبان پرداخته تا جایی که تعدادی از غزلیات وی به خموشی ختم می شوند. ویتمن نیز جسته وگریخته از خموشی دم می زند، اما «خموشی» وی نه در کلام، بلکه در دعوت برای یکی شدن با طبیعت است. نگارندگان این مقاله برآنند تا با استفاده از نظریه «تشابهات بدون ارتباطات» و «قرابت معنوی» فرهنگ ها در قلمرو ادبیات تطبیقی به بررسی بن مایه سکوت و خموشی در اشعار این دو شاعر بپردازند.
بررسی تطبیقی آموزه های دینی در شعر ابی العتاهیه و ناصرخسرو قبادیانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
تأثیر بیدل بر غزل شاعران نسل اوّل انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر نسل اوّل انقلاب اسلامی، با تمام تفاوت های سبکی، فصولی مشترک ازجمله تأثیرپذیری از ذهنوزبان بیدل دارد. شاعران این نسل، هریک، بهاقتضای سبک شخصی، بخشی از گستره سبک شاعریِ بیدل را در آینه شعرِ خود نمایانده اند و، دراینمیان، سهم غزل سرایان متمایل به سبک هندی بیشاز دیگران است. مسئله اصلی این پژوهش تأثیرپذیریِ غزل نسل اوّل شاعران انقلاب اسلامی از شعر بیدل در دو بخش هنری و غیر هنری و نیز سه حوزه بیان، بدیع و زبان است. نتایج نشان می دهد که، به ترتیب، بهره گیری از نماد و تشبیهات بیدل وار در حوزه بیان؛ تصاویر پارادوکسی، حس آمیزی و تشخیص در حوزه بدیع؛ و ترکیب های مقلوب و وابسته های عددی در حوزه زبان برجسته تر می نماید. غزلیات یوسفعلی میرشکّاک، علی معلّم دامغانی، سیّدحسن حسینی، عبدالجبّار کاکایی، علیرضا قزوه، ساعد باقری و سیّدمحمّد عبّاسیّه کهن، که در این پژوهش بدان پرداخته شده، شواهدی گویا بر بیدل گراییِ شاعران نسل اوّل انقلاب اسلامی است؛ هرچند که میزان تأثیرپذیریِ هریک از ذهن و زبان بیدل متفاوت است.
مقاله به زبان فرانسه: قهرمانان نیز میمیرند: نقد نظریه ی رویین تنی آشیل و اسفندیار (Les héros aussi sont mortels : un regard critique sur la théorie de l’invulnérabilité d’Achille et d’Esfandiyâr)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Les critiques et les spécialistes iraniens de Chahnameh aussi bien que les comparatistes occidentaux ont à maintes reprises mis en parallèle Esfandiyâr et Achille, son homologue grec. Le motif qui a le plus souvent attiré leur attention sur le sujet consiste en invulnérabilité des deux héros redoutables. Un tel parallèle implique que l’on voie l’épisode d’Esfadiyâr de Chahnameh susceptible d’être redevable à l’Iliade et à l’Odyssée de l’aède grec Homère. Dans cet article, nous avons pour objectif de démontrer, d’une part, la véracité de la théorie de l’influence des épopées homérique sur la tradition nationale iranienne, et de l’autre, d’examiner si la tradition homérique considère Achille comme un héros mortel ou au contraire immortel et invincible. Ainsi, nous menons une étude sur les héros supposés invulnérables dans les traditions épiques mondiales et elle sera suivie d’une étude plus détaillée sur la question de l’invulnérabilité d’Achille et d’Esfandiyâr.
بررسی تطبیقی- انتقادی تأثیرپذیری رمان «طوبا و معنای شب» از رمان «صد سال تنهایی» با تأکید بر درونمایه جدال سنت و مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در
مقاله حاضر، تأثیرپذیری رمان «طوبا و معنای شب» اثر «شهرنوش پارسی پور» از رمان «صد سال تنهایی» اثر «گابریل گارسیا مارکز» با نگاهی تطبیقی- انتقادی مورد تأمل قرار می گیرد. مواجهه و جدال میان
سنت و مدرنیته را می توان یکی از مهم ترین درون مایه های مشترک بین این دو رمان
دانست. این نوشتار می کوشد تا چگونگی رابطه گفتمانی و بینامتنی این دو رمان را از
طریق خوانشی محتوایی و با تأکید بر درون مایه های مشترک این دو اثر نمایان سازد.
همچنین سعی بر این است تا با تکیه بر صداها و همهمه های موجود در رمان، نحوه
مواجهه این دو اثر با دنیای جدید را نشان دهد و تبیین نماید که مؤلفان این دو اثر،
چگونه با درهم آمیزی واقعیت و توهم، جهان فیزیکی و متافیزیکی و مرگ و زندگی به گفت وگوی
با دنیای مدرن پرداخته اند.
بررسی تطبیقی رمانتیسم در شعر سهراب سپهری و ابوالقاسم الشابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی یعنی بررسی وجوه اشتراک و افتراق و تأثیر و تأثر بین دو (یا چند) متن ادبی که به بیش از یک زبان نوشته شده باشند. سهراب سپهری و ابوالقاسم شابّی، دو ادیب اریب از دو فرهنگ متفاوت ایرانی و عربی بودند که در شرایط و محیط اجتماعی مختلفی پرورش یافتند و علی رغم تفاوت های بسیار و آشکار از حیث ویژگی های روحی و روانی نامشابه، مشترکات زیادی دارند که شایسته بررسی و دقت نظر است. گرایش به طبیعت، مکتب رمانتیسم، آیین بودا، آرمان گرایی، میل به تنهایی و خلوت گزینی از وجوه مشترک افکار این دو شاعر بزرگ ادب معاصر است. خانواده، جامعه، تأثیرپذیری از شخصیت های بزرگ فکری و ادبی، شکست در عشق عواملی بودند که سبب نزدیکی افکار این دو شاعر توانمند شدند. کیفیت تعامل افراد خانواده با یکدیگر، شرایط سیاسی اقتصادی نامناسب جامعه، محرومیت از حمایت پدر به عنوان رکن اساسی خانواده سبب شد که این دو شاعر از همان دوران کودکی خلوت و تنهایی را برای خود برگزینند که این عوامل در بزرگسالی با بیماری جسمی نیز پیوند خورد و گرایش به عزلت و تنهایی را تشدید کرد. در پژوهش پیش رو رمانتیسم و طبیعت گرایی از دیدگاه این دو شاعر معاصر بررسی شده است؛ شاعرانی از ایران زمین و دیار عرب.