فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۳٬۶۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
قیصر امین پور در شعر معاصر فارسی، به عنوان شاعری شاخص، بخش عمده ای از سروده های خود را به پدیده عشق اختصاص داده است. آنچه به این دفتر اهمیت ویژه ای می بخشد، تغییر نگرش شاعر به پدیده مذکور است که از دید ادبی و روان شناختی قابل بررسی است. در این تحقیق، با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی و نیز، با استفاده از مبانی نظریه روان شناختی استرنبرگ، ابعاد مختلف عشق در مجموعه دستور زبان عشق بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اگرچه شاعر، عشق آرمانی را کمال آفرین می داند، اما بسامد آن در مقایسه با عشق های غیرآرمانی قابل توجه نیست که این موضوع، با توجه به شرایط جسمانی و روحی شاعر در زمان سرایش مجموعه مذکور و تغییر نگرش او از ایده آل طلبی به واقع گرایی، توجیه پذیر است. بر اساس آراء استرنبرگ، نگاه قیصر به پدیده عشق و کیفیت آن، در این دفتر، سیر نزولی داشته و همراه با بدبینی و منفی نگری بوده است که این ویژگی، به اشعار او سویه ای رمانتیکی (رمانتیک سیاه) می دهد. غالب شعرهای او تنها از دو رکن تعهد + شور و هیجان برخوردارند و عنصر صمیمیت، در سطحی محدود بازتاب داشته است که فرجام این عشق ورزی به یأس فلسفی- شخصیتی و برجسته سازی ابعاد سیاه و ناخوشایند زندگی می انجامد.
بررسی و مقایسه کیفیت آموزه های تعلیمی در حکایت «مناظره دیو گاوپای با مرد دینی» از روضه العقول با حکایت «دیو گاوپای و دانای دینی» از مرزبان نامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹
138-154
حوزههای تخصصی:
در گستره ادب فارسی، مسائل تعلیمی و اندرزی از جایگاه مهمی برخوردار است، به طوری که نفوذ و سیطره آن را در همه گونه های ادبی شاهد هستیم. در این بین، برخی آثار کاملاً بر این مبنا نوشته شده اند که مجموعه ای از اخلاقیات را در قالب داستان به مخاطب انتقال دهند که در این بین، روضه العقول و مرزبان نامه قابل توجه اند. در این پژوهش، با تکیه بر روش توصیفی -تحلیلی و استناد به منابع کتاب خانه ای، حکایت «مناظره دیو گاوپای با مرد دینی» از روضه العقول با حکایت «دیو گاوپای و دانای دینی» از مرزبان نامه به لحاظ بازنمایی آموزه های تعلیمی، تحلیل و مقایسه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دو نویسنده بیش از همه بر آموزه های «خردورزی و علم آموزی» و «نکوهش دنیا و دنیاستیزی» تأکید کرده اند. همچنین، ملطیوی به مسائلی چون: «نکوهش غرور و خودبرتربینی؛ نیکوسخنی؛ زهدگرایی و پرهیزگاری؛ خدامحوری و توکل به حق تعالی؛ قناعت ورزیدن و اهمیت راست گویی و راست کرداری» اشاره کرده و وراوینی هم، از اندرزهایی چون: «نکوهش گرایش به هوی و هوس؛ ممکن الخطا بودن حواس آدمی و نکوهش تقدیرگرایی و تسلیم بودن» سخن گفته است. این بررسی مشخص نمود که تنوع و فراگیری اخلاقیات در روضه العقول افزون تر است که این امر می تواند ناشی از حجم بیشتر تألیف ملطیوی باشد.
انسان گرایی فردوسی؛ احیای اندیشه ایرانشهری و پایان سکوت فرهنگ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
261 - 282
حوزههای تخصصی:
هویت و شخصیت هر ملتی در پرتو فرهنگ غنی و مترقی آن نهفته است. بنابراین اگر بیگانه ای بخواهد ملتی را از نظر سیاسی اجتماعی زمین گیر کند، آسان ترین راه اش هجوم به فرهنگ آن ملت است، زیرا با هجوم فرهنگی، آن ملت استحاله فرهنگی می شود و هویت و شخصیت خود را از دست می دهد. جامعه شناسان فرهنگ را دارای سه جنبه شناختی، مادی(فنی) و سازمانی می دانند که جنبه شناختی عبارت است از باورداشت ها، اسطوره ها، ایدئولوژی ها، ارزش ها، رویکردها و دانش. فرهنگ را نیز، آداب و رسوم، عرف ها، قوانین و نقش هایی که با پایگاه های گوناگون یک فرهنگ هم بسته اند تشکیل می دهند. از همین منظر «شاهنامه» اثری است که در عهد سامانی ایرانیان را به بازسازی افکار ملی و خودشناسی ساسانی هدایت کرد و ایرانیان را به احیای مقام و مرتبه انسان به منظور خودشناسی و استقلال ملی، دعوت نمود. استقلالی که ساسانیان را بر آن داشت تا مناطق تحت سیطره خود را ایرانشهر بخوانند. پژوهش حاضر با بررسی کوتاهی در تاریخ ایران بعد از حمله اعراب به گرایش فردوسی برای تنظیم اثری چون «شاهنامه» در احیای فرهنگ و هویت ایرانی پرداخته است، تا نوع خاصی از انسان گرایی(اومانیسم) که در آن انسان کنش گر اصلی است و جای اسطوره ها را می گیرد و در جدال با ابرانسان ها، برای برپایی داد و خیر و نیکی پیروز می گردد را آشکار سازد.
بررسی دستور تاریخی زبان داستان «خیشخانه» تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
37 - 54
حوزههای تخصصی:
دستور و مباحث دستوری وسعتی بی انتها دارد. زبان اعم از گفتاری و نوشتاری پایدار نیست و همچون بسیاری از پدیده ها دستخوش تحول و دگرگونی می شود. در مسیر پویایی زبان واژگان، حروف، فعل ها و آنچه به زبان مربوط است، گاه فراموش می شوند و گاه تغییر می کنند، و همین رخداد شناخت زبان و دستور زبان را مشکل ساخته است. شناخت فرایندها و دگرگونی های دستوری از گذشته تا به امروز سبب می شود تا به درک و دریافت بهتر و دقیق تری از متون کهن رسید. «تاریخ بیهقی» یکی از متونی است که از نظر ادبی، تاریخی، اجتماعی، جغرافیایی، مردم شناسی و ... همواره مورد توجه پژوهش گران قرار گرفته است. شناخت زبان و نکات دستوری این اثر فهم درست مخاطب را به همراه دارد. نثر این کتاب، نثری بینابین است. این نثر آمیزه ای از استواری و سادگی نثر سامانیان و نثر فنی روزگار خویش است. در این پژوهش بر آن ایم تا به بررسی دستور تاریخی زبان در داستان «خیشخانه» بپردازیم.
آرمان گرایی و واقع گرایی سیاسی در اندیشه سعدی و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان اندیشمندان، متفکّران و ادیبان همواره دو نگاه واقع بینانه و آرمان گرایانه به مسائل اجتماعی و سیاسی وجود داشته است. در نگاه آرمانی، توجّه به صور خیال و سیر در ملکوت و عالم عرش معطوف است و رنگ واقعیّت های زمینی در معادلات و محاسبات ذهنی آرمان گرایان بازتاب ندارد؛ بنابراین نگاه آرمان گرا، نگاهی ذهنیّت گرا و غیر کاربردی است. درمقابل آرمان گرایان، می کوشند از توانایی های فردی و موقعیّت اجتماعی خود، شناختی صحیح و از امکان رسیدن به اهدافشان درکی واقع بینانه ارائه دهند. از آنجا که خاستگاه اندیشه و دستگاه فکری اندیشمندان در تحقّق آرمان ها و اهداف آن ها به ویژه ایجاد مدل مطلوب حکومت بسیار تأثیرگذار است، بررسی مبانی اندیشه آنان در راستای ارائه راهکارهای حلّ مسائل اجتماعی از اهمّیّت حیاتی برخوردار است. براساس این، هدف نوشتار پیش رو، بازشناسی فکری و فلسفی آموزه های مربوط به آیین فرمانروایی و حکومت مطلوب در آثار سعدی و مطابقت آن با نظریّه های آرمان شهری فارابی است. در این مقاله با استفاده از روش تطبیقی، اندیشه دو تن از نام آوران عرصه فلسفه و ادبیّات، فارابی و سعدی با یکدیگر مقایسه می شوند و مدل مورد نظر هریک در قالب مدینه فاضله و جامعه ایده آل ازمنظر واقع گرایی و آرمان گرایی سنجش می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که نظریّات سعدی تلفیقی از عمل گرایی و آرمان گرایی است؛ چنان که برخی نظریّات فارابی نیز این گونه است، امّا مصادیق تفاوت هایی باهم دارند.
اشارتی گذرا به تأثیر مضامین قرآن کریم در شعر حافظ
حوزههای تخصصی:
نمایش نامه نویسی تاریخی در ادبیّات معاصر مصر و ایران از سال ۱۹۰۶ تا ۱۹۵۳(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشنایی مشرق زمینیان، ازجمله مصریان و ایرانیان، در دو قرن اخیر با مظاهر تمدّن و فرهنگ غرب، از موارد بسیار مؤثّر و قابل توجّه در ادبیّات این دو کشور به حساب می آید. این موضوع به ویژه در توجّه به انواع ادبی برجستگی بیشتری دارد. یکی از این انواع ادبی که حاصل آشنایی نویسندگان شرقی با ادبیّات اروپایی است، نمایش نامه نویسی و ازجمله نمایش نامه های تاریخی است. نوع بیان حوادث تاریخی در این نوع از نمایش نامه ها، نویسندگان معاصر ایران و مصر نیز کوشیدند تا با به کارگیری این نوع ادبی، به بیان حوادث تاریخی و توضیح سرگذشت شخصیّت های ملّی و گذشته خود در قالب نمایش نامه های تاریخی بپردازند. پژوهش حاضر، میزان و ابعاد این تأثیرپذیری در نمایش نامه های تاریخی نویسندگان معاصر ایران و مصر را بررسی و نحوه رشد و توسعه این نوع ادبی را در آثار آن ها مشخّص کرده است؛ سپس این حرکت را در دو کشور، تحلیل و بررسی کرده است؛ همچنین معرّفی تاریخچه و مهم ترین نمایش نامه های تاریخی و مهم ترین نویسندگان دو کشور در این نوع ادبی از دیگر اهداف نوشتار پیش رو است.
متن بر پرده ذهن : دو نسخه از یک روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پر واضح است که نظریات «تصویر شناسی» و «بینامتنیت» که بر قاعده قیاس استوار هستند، به ترتیب با مفاهیم «نویسنده» و «نوشتار» پیوند خورده اند. به همین ترتیب، می توان نوعی مقایسه را متصور شد که این بار متوجه بعد «خواننده» است و در نتیجه به مسأله «فهم» مرتبط می شود. در واقع، پایه بحث پیش رو اعتقاد به این امر است که، صرف نظر از نوع ادبی که یک اثر متعلق به آن است، درک آن نوعی «دریافت حسی» است که بواسطه نوعی «برابرسازی دیداری» توسط خواننده شکل می گیرد. در واقع، فهمیدن یک متن، جدا از اینکه متن موردنظر چه اندازه در برانگیختن تصاویر ذهنی نزد خواننده تواناست، به طور اجتناب ناپذیری با نوعی ارجاع دهی به جهان خارج پیوند دارد. به بیان ساده، می توان گفت خوانش نوعی اقتباس تصویری است، بطوریکه هر لحظه از آن یک لحظه یا سکانس از یک فیلم تصنعی می باشد. با توجه به این امر که هر خواننده، بنابر داشته (داده )های روانی-اجتماعی-فرهنگی خود نسخه خاص خود را از رمان ایجاد می کند (می بیند)، ما بر این باوریم که این امکان وجود دارد که به عنوان یک نظریه در حوزه مطالعات تطبیقی ادبیات این بار مقایسه را میان متن و بازنمودهای ذهنی گوناگونی که از آن نزد خواننده های مختلف ایجاد می شود درنظر بگیریم. در نتیجه، در این نوشته قصد داریم تا از ورای یک تحقیق نشان دهیم چه عناصری در این مقایسه، یا به بیان بهتر «انطباق»، دخیل هستند و چگونه خواننده های مختلف تصاویر ذهنی متفاوتی در برخورد با یک متن واحد می سازند، یعنی چه اصولی نزد همه آنها مشترک است
نقد فرهنگی ادبیّات تطبیقی از دیدگاه عزّالدین مناصره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عزالدین مناصره (1946- اکنون)، شاعر و ناقد فلسطینی تبار از پژوهشگران برجسته ادبیّات تطبیقی به شمار می آید که موضع گیری متفاوتی نسبت به ادبیّات تطبیقی و ماهیّت فرهنگی آن دارد. وی در این حوزه، با نگاهی نقدی به بررسی امپریالیسم فرهنگی غرب در جریان جهانی شدن ادبیّات به طور عام و پژوهش های ادبیّات تطبیقی به طور خاص پرداخته است. رویکرد فرهنگی-سیاسی، با اتکا بر گفتمان ساختارشکنانه ژاک دریدا، چارچوبی است که ناقد از آنها سود جسته و به یاری آن، ضمن بررسی مکاتب نقد ادبی، به بررسی آرای نظریه پردازان و پژوهشگران عرصه ادبیّات تطبیقی و زوایای پنهان و هدفمند آن پرداخته است. یافته های پژوهش، بیانگر آن است که مناصره با وام گیری نگرش دریدایی به پروژه «دیگری سازی»، به دگرگونه فهمیدن و اندیشیدن در پژوهش های ادبیّات تطبیقی، نحوه بازنمایی غرب از شرق و برتربینی سلطه گر بر سلطه پذیر و واسازی این نوع نگرش و سپس ردیابی تداوم آن در مطالعات تطبیقی پرداخته است. در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، به معرّفی و تحلیل دیدگاه های عزالدین مناصره در نقد فرهنگی تطبیقی پرداخته می شود.
مقایسه معانی حرف اضافه «به» در تاریخ بلعمی با حرف جر «باء» در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
165-193
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی مؤلفه های عینیت گرایی در شعر یدالله رویایی و لوییس زوکوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
227-251
حوزههای تخصصی:
شعر مدرن ایران از جنبش های پیشروی اوایل قرن بیستم اروپا، از جمله سمبولیسم و سوررئالیسم، تأثیرات انکارناپذیری پذیرفته است اما جریان شعر عینیت گرای آمریکا به رهبری لوییس زوکوفسکی و تأثیرش بر بوطیقای شعر نو ایران، مورد کنکاش قرار نگرفته است. این پژوهش، به بررسی تطبیقی شعر حجم یداللّه رؤیایی و شعر عینیت گرای لوییس زوکوفسکی می پردازد. رؤیایی و زوکوفسکی با رویکرد زبان محورشان به شعر، جنبش های نوگرا و مدرنیستی معاصرانشان را بازخوانی کرده اند. دو محور کلیدی در این بحث «جزءگرایی» و «مسیر ادراک» یا سیاست شعر در عینیت گرایی است. نتایج این بررسی نشان می دهد که رؤیایی به سیاق زوکوفسکی و عینیت گراها، به اجزای زبان موشکافانه می نگرد و مادیت زبان را سوژه شعرش می کند امّا برخلاف زوکوفسکی، از سیاست زدگی های حزبی و سیاسی رایج دوری می جوید. او سیاست شعر و شعر سیاسی را در اسباب بی هدف، بالقوگی ناب انسان و ایستادگی برابر ارجاعات زبانی، پیش فرض ها و به فعل درآمدن های تحمیلی از سوی فرهنگ و قدرت می یابد.
حضور اساطیر حماسه ملی در شعر علی فوده و موسوی گرمارودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
147 - 171
حوزههای تخصصی:
بر خلاف تصور برخی که اسطوره ها را عناصری خیالی می دانند، باید متذکّر شد که اسطوره ها نمادهایی ملّی هستند که در هر زمان و مکانی می توانند حضور فیزیکی داشته باشند؛ چراکه برخاسته از دل فرهنگ هر ملت هستند و تا زمانی که پای بندی مردم به فرهنگ وجود داشته باشد، اسطوره ها نیز در زندگی مردم جاری هستند. در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته تلاش بر آن است تا بازتاب اعمال چند تن از شخصیت های مبارز ملّی در ادبیات فلسطینی و ادبیات فارسی که به اسطوره هایی ماندگار در زمان خود تبدیل شده اند، با تکیه بر شعر علی فوده و علی موسوی گرمارودی نشان داده شود. هدف پژوهش حاضر نیز اثبات این مدّعا است که جنگ های ملّی و منطقه ای چگونه توانسته است در جاودانه سازی برخی افراد مبارز روزگار پر از آشوب خویش، موثّر باشند و آن ها را به اسطوره هایی تبدیل گردانند. هر دو شاعر با توصیف اخلاق و اعمال شخصیت های تأثیرگذار سیاسی و انقلابی سرزمین خود به عنوان اسطوره های مبارزه ملی، گامی بسیار مؤثر در آشکارسازی پیوند میان اسطوره و تاریخ برداشتند.
مقایسه اشعار مشاهیر آذربایجانی در عرفان و تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
73 - 98
حوزههای تخصصی:
در ارتباط با شناخت هنروری حافظ و نظامی در استفاده از معانی مجازی در کاربرد اصطلاحات عارفانه و خلق اشعار عرفانی به بررسی سروده های غزلی مشاهیر قرن ششم نیز پرداخته شد تصوف نظری و عرفان مدرسی آمیخته با آراء فلسفی و کلام، شاهکارهای بزرگ شعر عرفانی سنایی آغازگر عرفان، خاقانی و نظامی در وسعت معنایی گسترده رقم خورد که موجب تکامل بلندای عرفان با ترکیب های مناسب و ارتقاء معنا شد، گویی تصوف قرن شش خاقانی و نظامی را بر دروازه این مسلک با تأسی از سنایی نشاند. در این مقاله از خاقانی و نظامی با آوردن اصطلاحات در عبارات معمولی و سخن ناگفتن از وصال حقیقی در ابتدای ورود وادی شوریدگان است. شیوه سخن در شعر خاقانی در عین آراستگی از تکلف خالی نیست. خاقانی و نظامی هر دو با استفاده از طرزی توانا در آفرینش ترکیبات بدیع چون پیر مغان و دیر مغان با تعبیری دلنشین و عارفانه خلقی جدید و معجزگون را در سخن از خود به یادگار گذاشته اند و همچون چراغی فراسوی ادوار بعد در بدل عرفان شرعی به نظری نقشی ارزنده ایفا نموده اند.
حدیث نفس در شعر فروغ فرخزاد و نازِک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
119 - 137
حوزههای تخصصی:
فروغ فرخزاد شاعر نوپرداز معاصر ایران و نازک الملائکه شاعر معاصر عرب و از پیشگامان شعر نو در ادبیات عرب، وظیفه انتقال بخش های مهمی از مفاهیم شعرهای خویش را به عهده حدیث نفس گذاشته اند. این دو شاعر زن که هر دو نماینده مطرح ادبیات زنانه در ایران و عراق هستند، علاوه بر زبان و احساس زنانه، روایت گر اندیشه های حاکم بر روزگارشان می باشند و مسائلی همچون تنهایی و غربت، مردستیزی، مظلومیت زن، بدبینی، مسائل اجتماعی و ... در شعرشان نمود دارد. فروغ و نازک الملائکه برای بیان این افکار و اندیشه ها و بیان ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه شان به گفت وگوی درونی یا حدیث نفس پرداخته اند، و سعی کرده اند از این طریق تأثیرگذاری شعرشان را بیش تر کنند.
بررسی تطبیقی رمزگشایی رنگ ها در آثار داستانی بوف کور و پیکر فرهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
135 - 160
حوزههای تخصصی:
عنصر رنگ جزئی گسترده از جهان محسوس ماست و همانند موسیقی، زبان مشترک مردم دنیا محسوب می شود. رنگ ها اغلب مفاهیم نمادین دارند و نمود آن در آثار ادبی غیر قابل انکار است. پدیدآورندگان آثار با توجه به محیط زندگی، باورها و علایق خود از رنگ ها بهره برده اند. لذا از این طریق می توان بسیاری از راز و رمزها و حتی اوضاع اجتماعی عصر نویسنده را کشف نمود و به شخصیت، حالات روحی و افکار ذهنی آنان پی برد. در ادبیات داستانی معاصر به خصوص در «بوف کور» هدایت و «پیکر فرهاد» معروفی به دلیل درونمایه، ساختار و زبان پیچیده آن که در بستری از خیال و واقعیت شناورند، رنگ جایگاه ویژه ای دارد. این مقاله در نظر دارد با بررسی تطبیقی رنگ ها در آثار مذکور به درک بهتری از محتوای پیچیده و ابهام آمیز آن ها نایل شود. هدایت و معروفی با بکارگیری زبان نمادین رنگ ها، خود را از دسترس خوانندگان سطحی دور کرده اند. آنان نیت واقعی داستان را ورای محتوای رمزی رنگ ها پنهان داشته اند. با بررسی بسامد رنگ ها در این آثار می توان فضای ذهنی نویسندگان را درک و کشف نمود. در مجموع معانی پنهان رنگ های پرکاربرد و کم کاربرد در این آثار شامل مفاهیم مثبت و نیز معانی منفی است.
مکوّن الدیمومه فی "عَزداران بَیَلْ" لغلامحسین ساعدی و"ابن الفقیر" لمولود فرعون وفقا لنظریه جیرار جینیت السردانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
41 - 62
حوزههای تخصصی:
إنّ عنصر الزمن هو أمر بالغ الأهمیه فی تحویل حادثه إلى قصه، وطریقه تبلور الزمن فی السرد هی إحدى أهمّ القضایا التی أثیرت فی النظریات البنیویه ولها تاریخ طویل بین المفکّرین والمنظّرین. إن لعنصر الزمن من بین عناصر السرد، فی قصتی "عزاداران بَیَلْ" و"ابن الفقیر" دورا بالغ الأهمیه، ودراسه هذا العنصر فی القصتین المذکورتین تجعلهما أکثر أهمیهً من أیّ وقت مضى. والنظریه الأکثر اکتمالاً لعنصر الزمن فی القصه هی نظریه جیرار جینیت. ومن وجهه نظر جینیت، یتشکّل الزمن السردی علی ثلاثه مکونات هی النظام الذی یتضمن علی النظم والدیمومه والتواتر. تشیر الدیمومه، مثل تحدید معدل البطء والسرعه، إلى الأحداث أو وظائف القصه التی یمکن توسیعها أو حذفها. ولقد تصدى هذا البحث، على المنهج الوصفی-التحلیلی واستنادا إلى المدرسه الأمریکیه فی الأدب المقارن، لدراسه مکوّن الدیمومه فی قصتی "عزاداران بَیَلْ" و"ابن الفقیر". وأظهرت نتائج البحث أنّ سرعه زمن قصه عزاداران بیل ثابته واستفاد المؤلف أکثر من مکوّن المشهد المسرحی وأنّ سرعه زمن قصه اِبن الفقیر بطیئه ولدیها تسارع سلبی واستفاد المؤلف أکثر من الوصف.
اندیشه های رمانتیکی ژاله قائم مقامی با تکیه بر مباحث اسطوره ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نقش سازنده اساطیر در شکل گیری بنیادهای فکری جوامع بشری و نیز ضرورت تعمق انسان در هریک از جلوه های آن در طول زندگی به ویژه عصر معاصر بر همگان مبرهن و روشن است. اگرچه عصر حاضر به ظاهر عاری از اسطوره هاست، آن ها در ذهن انسان امروزی نیز جایگاه خود را یافته اند. شاعران در طرح و برجسته سازی اسطوره ها، نقش پررنگ تری نسبت به سایرین دارند. اسطوره و اسطوره سازی در شعر رمانتیک، جایگاه خاصی دارد، از میان مکاتب ادبی، مکتب رمانتیسیسم، اهمّیّت بیشتری به اسطوره ها می دهد. تأثیر نگاه رمانتیک بر نوع و میزان توجه شاعران معاصر به اسطوره و چگونگی بهره گیری آن ها از روایت های اسطوره ای، از مسائل مهمی است که باید درباره آن پژوهش شود. هدف این پژوهش تبیین نحوه به کارگیری مبتکرانه اسطوره و اسطوره پردازی، بر محور اندیشه رمانتیک در شعر ژاله قائم مقامی به روش توصیفی- تحلیلی است و نشان می دهد، کاربرد اسطوره ها در شعر ژاله براساس مبانی نظری مکتب رمانتیس م، قابل توجیه است. نتیجه پژوهش ناظر بر این است که ژاله، شاعر رمانتیک معاصر، در اشعارش بهره زیادی از گونه های اسطوره ای برده است؛ چنانکه اسطوره ها به سه شکل «بازآفرینی» «تغییر» و «تکرار»، در اشعار وی نمود یافته است.
جامعه شناختی ادبی دو داستان کوتاه «چتر» غلامحسین ساعدی و «النّوم» نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی مسائل اجتماعی، سیاست و حکومت از گذشته دور تاکنون در بین ادیبان و نویسندگان متداول بوده است؛ امّا در قرن بیستم، اهتمام و توجّه به این پدیده ها منسجم و جدّی تر شد. غلامحسین ساعدی و نجیب محفوظ از نویسندگان معاصر هستند که تحت تأثیر اوضاع آشفته سیاسی و اجتماعی، نگرش کمابیش یکسانی در داستان بازتاب می دهند. داستان «چتر» و «النّوم» که از نمونه های موفّق این دو نویسنده هستند، به شکلی رمزی و نمادین به بحران جوامع خویش می پردازند. عنوان، شخصیّت و فضای داستان، در خدمت پیش برد و فکر اصلی داستان است. خفقان و سرخوردگی در دوجامعه به شکل چشمگیری قابل ملاحظه است. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و در چارچوب مکتب آمریکایی و رویکرد نظری مطالعات میان رشته ای برآن است که به چگونگی بازنمایی مسائل اجتماعی در داستان «چتر» ساعدی و «النّوم» از نجیب محفوظ بپردازد تاخواننده ضمن آشنایی با فضا و بافت کلّی جامعه، دیدگاه کلّی این دو نویسنده را نسبت به جامعه بازشناسد.
نقد و نظر: زندان رفتن بزرگمهر در آیینه ادب فارسی و عربی
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
10.22126/jccl.2019.1332
حوزههای تخصصی:
روایت خشم انوشروان نسبت به بزرگمهر و سبب آن، در ادب فارسی و عربی جلوه های گوناگونی دارد که با توجّه به اختلافات بسیار آن، شایسته است براساس تقدّم تاریخی به آن نگریست.
مطالعه تطبیقی خیانت و ساختار روایی آن در فضایی ناتورالیستی در پیر و ژان گی دو موپاسان و گرداب صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی همواره فضایی فراهم کرده تا ادبیات ملل مختلف با هم دیگر به گفت گو بنشینند و به تعامل و زایندگی بپردازند. بینامتنیت یا حضور قابل توجه عناصری از متون مشخص در اثری دیگر، از مواردیست که در گستره ادبیات تطبیقی جای می گیرد. صادق هدایت از پیشگامان ادبیات مدرن در ایران و از جمله نویسندگانی که آشنایی عمیق با ادبیات غرب و به ویژه ادبیات فرانسه داشته، در بسیاری از آثار خود متأثر از نویسندگان صاحب سبک خارجی بوده است. داستان کوتاه گرداب که در فضایی تلخ و ناتورالیستی رخ می دهد، یکی از آثار هدایت است که به شدت تحت تأثیر مکتب ناتورالیسم و به ویژه رمان ناتورالیستی پیر و ژان گی دو موپاسان به نظر می رسد. مضمون خیانت که به فروپاشی خانواده ای به ظاهر خوشبخت منتهی می شود و ساختاری که این مضمون در قالب آن روایت می شود، حلقه اتصال این دو اثر هستند. این مضمون در دو اثر، با استفاده از قوانین مکتب ناتورالیسم که به ترسیم بی پروای هر آن چه که در جامعه و در میان بشریت به انحطاط می انجامد، پرورانده می شود. مسئله اصلی در مقاله حاضر یافتن ریشه ها و مصادیق خیانت در دو اثر با تکیه بر ساختار روایی و تحلیل رفتار شخصیت ها در مواجهه با این بحران خانوادگی خواهد بود. در نهایت سعی بر این خواهد بود تا از این رهگذر به هدف اصلی این مطالعه تطبیقی که توضیح عناصر ناتورالیسم در داستان گرداب و هم ارزی آن با عناصر ناتورالیستی رمان موپاسان می باشد، دست یابیم.