فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
119 - 138
حوزههای تخصصی:
کتاب علم سعادت در سال 1070میلادی درست یک سال پس از باز شدن دروازه های آناتولی به روی ترک ها در جنگ ملازگرد به وسیله یوسف خاص حاجب به رشته تحریر درآمد. این اثر که در زبان ترکی باستانی به معنای علم اداره دولت به کار می رود، طی قرون متمادی، مهم ترین کتاب راهنمای بسیاری از دولتمردان و سلاطین بوده است. این کتاب، از نظر عنوان، شباهت های نزدیک با سیاست نامه یا سیرالملوک خواجه نظامّالملک طوسی دارد. سیاست نامه یکی از ارزشمندترین آثار سده پنجم زبان و ادبیّات فارسی است که علاوه بر آنکه در ادبیّات فارسی حائز اهمیّت است، در متون تاریخی و حقوق عمومی نیز اهمیّت فراوانی دارد. بخش هایی از این اثر، مرتبط با اصول و آیین ملک داری براساس شریعت است. در این پژوهش، تلاش شده است تا با بهره گیری از روش تحلیل محتوا و روش توصیفی- تطبیقی و با ابزار کتابخانه ای، وجوه افتراق و تشابه مطالب دو کتاب در رابطه با موضوع پیوند دین و سیاست، بازنمایاند و از این راه، تفاوت اندیشه سیاسی دو نویسنده را تا حدّ امکان مشخص نماید. با بررسی این دو اثر این نتیجه حاصل گردید که سلاطین ترک در طول تاریخ از شاه آرمانی به سلطنت متغلبانه و از دین یاری به دین پژوهی، تغییر ماهیّت دادند و با توجّه به روحیه جنگ سالارانه آن ها و در جهت تجدید نظم کهن ایرانی، با نفوذ وزرا سعی شد که اقتدار پادشاهان قراخانی و سلجوقی در مجرایی قانونی و نظام مند محدود شود.
مطالعه تطبیقی عناصر نقاشی در شعر سهراب سپهری و سوزان علیوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
135 - 152
حوزههای تخصصی:
سهراب سپهری در شعر معاصر فارسی و سوزان علیوان در شعر معاصر عربی، از جمله شاخص ترین چهره هایی هستند که عناصر نقاشی به طور بارز، در اندیشه ها و سبک شعری دو شاعر رخنه کرده است؛ مهمترین دلیل این موضوع، به فعالیت دو شاعر در زمینه نقاشی برمی گردد. پژوهش حاضر، این نقطه مشترک میان دو شاعر را زمینه ای برای واکاوی تطبیقی عناصر نقاشی و میزان حضور و بسامد آن ها در شعر دو شاعر مورد بحث قرار داده و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و بر پایه مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی به بررسی مؤلّفه های نقاشی دو دفتر شعری شاعر می پردازد. نتیجه نشان می دهد که عوامل و عناصر نقاشی چون، قلم گیری، قاب بندی، ترکیب بندی، رنگ آمیزی در سروده های شعری هر دو شاعر به کار رفته است.
بررسی تطبیقی پدیده «خواب هراسی» از دیدگاه لویناس و اندیشه های عرفانی مولانا با تاکید بر غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تمام گونه های ادبیّات، خواب و پدیده های مربوط به آن از مهم ترین بن مایه های شاعران و نویسندگان می باشد که از زوایای مختلف، بدان نگریسته شده است. مولانا در بیش تر موارد، پیامش را به صورت طبیعی و بر پایه ساختارِ مبتنی بر عادت های زبانی و نظام فکری صوفیانه بیان نمی کند. او شالوده انتظارات و تصوّرات خواننده را با در هم ریختن اساس تعاریف عرفانی بر هم می ریزد، در نگرش سیّال و قاعده گریز مولانا، هر واژه می تواند برخلاف مصطلاحات و مفاهیم تثبیت شده صوفیانه، رنگ و مفهومی تازه به خود بگیرد. خواب نیز در ذهن مولانا با نگرشی چندوجهی درهم تنیده شده است و هر لحظه نمود دیگر می یابد. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و شیوه کتابخانه ای با بررسی غزلیّات مولانا و کتاب « از وجود به موجود » لویناس به مقایسه مفهوم شب هراسی و خواب هراسی از منظر مولانا و امانوئل لویناس از دیدگاه مکتب آمریکایی پرداخته شده است. نتایج پژوهش بر آن است که هر دو اندیشمند بر این باورند که خواب هراسی، جزء اوّلین منزل ها در سیر و سلوک و اساس حرکت است. دعوت مولانا و لویناس دعوت به فراسو و فراروی از وضعیت انسان اسیر در دنیا و ترک آداب نظری و پرداختن به سلوک حقیقی با کمک بیداری حقیقی و پرداختن به "دیگری" است. لویناس دیگری را جایگزین خدا در مقام نامتناهی قرار می دهد و در اندیشه مولانا دیگری همان معشوق است و شمس در مقام معشوق برای مولانا آمیزه ای از صفات زمینی و آسمانی است و به آنچه که لویناس درباره دیگری می گوید شباهت دارد.
همگون اندیشی های حافظ و اکهارت تله با توجه به نظریه تجربه اوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
141 - 167
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخه های نوظهور جستارهای ادبی، پژوهش های تطبیقی است که درآن به همانندی-های میراث مکتوب ملل گوناگون، بر مبنای اثرپذیری، اثرگذاری یا همگون اندیشی، توجه می-شود. دیوان حافظ از زوایای گوناگون ارزش مطالعه دارد. این متن، در مبحث پژوهش های تطبیقی، اثری گرانقدر است. ترجمه اشعار حافظ به زبان های اروپایی واثرگذاری حافظ از طریق ترجمه اشعارش بر اندیشه شاعران و نویسندگان جهان، توجه خاورشناسان به حافظ و همگون اندیشی های شاعران و نویسندگان غربی و حافظ، ضرورت توجه به پژوهش های تطبیقی را در این زمینه، آشکار می سازد. در این پژوهش، با توجه به نظریه تجربه اوج و شخصیت انسان های خود شکوفا، همانند اندیشی های حافظ و اکهارت تله در مباحث طبیعت ستایی، لحظه اکنون، تساهل وتسامح و ناپایداری چرخه های هستی، به گونه ای تطبیقی، بررسی و تحلیل شده است. زاویه دید و نگرش هستی شناسانه حافظ و تله بر مبنای تساهل، پذیرش و لزوم توجه به زیبایی و تقدّس طبیعت، استوار شده است.توجه به لحظه اکنون و بهره مندی از گذر ناگزیر عمر، با تمرکز بر هوشیاری حواس، از دیگرگزاره های همگون حافظ و تله، می باشد.
بررسی تطبیقی گلستان سعدی و یادداشت های ایام سبک باری یوشیدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
197 - 214
حوزههای تخصصی:
تسوره زوره گوسا یا یادداشت های ایامِ سبک باری (Tsurezuregusa or Essays in Idleness) اثر راهب، نویسنده و شاعر قرن سیزدهم ژاپن، کنکو یوشیدا (Kenko Yoshida) است که هشتاد سال پس از گلستان نوشته شده است. به لحاظ مضمون و محتوا و ساختار شباهت حیرت انگیزی با کتاب شیخِ اجل سعدی شیرازی دارد. باوجودی که سعدی شاعر و نویسنده ای معتقد به آموزه های قرآنی و حکمت و عرفان اسلامی ایرانی بوده است و یوشیدا راهبی تربیت یافته عرفان بودایی، اما اندیشه و نوع نگرش این دو به جهان و هستی چنان به هم نزدیک است که گویی هر دو از یک آبشخور نوشیده اند. البته با این تفاوت که به لحاظ زیبایی شناسی، گلستان شیخ اجل به نسبت سرآمدتر از یادداشت های ایام سبک باری یوشیدا است. گلستان سعدی شاهکار ادبیِ جهانی است که به زبان های مختلفِ جهان ترجمه شده است و ادبای طراز اول بسیاری از آن تأثیر پذیرفته اند. در این مقاله، ضمن بررسی تطبیقی تعدادی از حکایات دو کتاب و بررسی شباهت هایشان، به ارزش های زیبایی شناختی آن ها نیز پرداخته ایم. تحذیر بر ناپایداری جهان، سخن در فضیلت قناعت و توصیه به ساده زیستی و وقار پیری از مشترکات معنایی این دو اثر است؛ همچنان که درج حکایت و آمیزه نثر و شعر از ویژگی های ساختاری آن هاست.
خوانش تطبیقی مضامین زنانه در شعر نبیله الخطیب و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
541 - 559
حوزههای تخصصی:
ادبیات زنانه، علی رغم قدمت ادبیات عربی و فارسی، به دلیل موانع اجتماعی و فرهنگی به عنوان بستری برای نمود تفکرات زنانه و بیان مشکلات آن؛ از تبلور چندانی در سرزمین های عربی و ایران برخوردار نبوده است. پس از تحولات اجتماعی و سیاسی در کشورهای عربی و انقلاب مشروطیت در ایران شعر زنان به تبلور قابل توجهی دست یافت و به نحوی معرف اندیشه زنان شاعر و جهان بینی آنان گشت. این پژوهش کوشیده است مضامین شعری دو شاعر فارسی و عربی، فروغ فرخزاد و نبیله الخطیب شاعر اردنی را از لحاظ محتوای شعری و نمود اندیشه های زنانه تحلیل و بررسی کند. شعر این دو شاعر دربردارنده مسائل زنان می باشد. در نگاهی اجمالی به آثار این دو شاعر نمود اندیشه های زنانه در رد کردن محدودیّت ها و سنّت های دست و پا گیر شخصی و اجتماعی زندگی زنان به ویژه در شرق مربوط می شود و همچنین مسائلی چون عشق، حس مادرانه و غیره را نیز شامل می شود.
بررسی و تطبیق دین و دنیا و جلوه های آن از منظر شاهنامه و کشف الأسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
561 - 581
حوزههای تخصصی:
ضرورت دین در عصر ما بیش از هر عصر دیگری احساس می شود و آدمیان گاه در اثر توجه بیش از حد به دنیا از آخرت دور مانده اند و گاه در اثر رویکرد به سوی آخرت دنیای خود را تباه ساخته اند. در این مقاله کوشش بر این بوده است. طبق گفته های «شاهنامه» فردوسی و «کشف الأسرار» میبدی به خصوصیات دین و دنیا پی ببریم و این دو اثر گرانسنگ بدون هیچ گونه طرفداری و عناد مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد و هدف تنها درک دقیق وکشف چهره واقعی دنیا در نظر این بزرگان بوده است. با توجه به وسعت ادبیات حماسی و عرفانی حق مطلب را ادا کردن کار سختی است. فردوسی و میبدی هر دو معتقدند به جهانی که همه چیزش چون باد در گذر است نبایستی دل بست. میبدی معتقد است مال و حیات و عمر طولانی از مظاهری است که انسان را از آخرت بازمی دارد ولی فردوسی می گوید دنیا آغازش گنج و پایانش رنج است و دنیایی را به تصویر می کشد که سراسر درس عبرت است.
درد عشق؛ کند و کاوی پیرامون عشق در ذهن و زبان مولوی وحافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
163 - 188
حوزههای تخصصی:
عشق یکی از مهم ترین عناوین شعر فارسی است و در ساحت ادبیات از ماهیت و انواع و موضوعات پیرامونی آن سخن رفته و مضامین عالی و تعابیر زیبایی را به وجود آورده است. مولانا جلال الدین مولوی ، شاعر و عارف قرن هفتم هجری، از جمله شاعران و عرفای بنامی است که تصاویر زیبا و متفاوتی از مسأله عشق در آثار خود به نمایش گذاشته است. این مقاله از طریق کتابخانه ای و اسنادی و روش توصیفی- تحلیلی، این موضوع را مورد واکاوی قرار داده است. داده ها حاکی از آن است که جایگاه عشق در اشعار او بسی والاست و از اقسام زمینی و فرازمینی بحث شده. او عشق زمینی را سایه یا واسطه عشق ملکوتی می داند. از نظر مولوی عشق در همه هستی سریان دارد. وی به دنبال بزرگانی همچون سنایی و عطار و نظامی زوایای کم تر کاویده ای از موضوع عشق را در برابر دیدگان افراد قرار داده. طرح این مسأله عاشقانه که شاعر باید با قهر و لطف معشوق مدارا نماید و اندوهبار نگردد از ویژگی های اوست.
ساخت و واسازی ابر روایت ها در آثار مارتین لوئیس امیس: رویکردی لیوتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
357 - 374
حوزههای تخصصی:
ژان فرانسوا لیوتار در نوشته های خود به پست مدرنیسم و شرایط و خصوصیات آن پرداخته و ویژگی هایی را برای فرهنگ، آثار و ا ندیشه های پست مدرن برشمرده است. از جمله ویژگی هایی که پست مدرنیسم را از سایر دوره ها و مکاتب ادبی و فرهنگی متمایز می سازد، بر افتادن و فروپاشی روایت های کلان است. بر این اساس می توان گفت آثار ادبی تا آنجا که روایت های کلان را به زیر می کشند و بنیاد آن ها را سست می نمایند، به سوی پست مدرنیسم گام برمی دارند و خود را به درجات کم تر یا بیش تر در میان آثار پست مدرن جا می دهند. مطالعه حاضر بر آن است تا سه اثر برگزیده مارتین امیس را از منظر ساخت و واسازی ابر روایت ها مورد بررسی قرار دهد و نشان دهد چگونه ادبیات و فلسفه شانه به شانه هم اضمحلال گفتمان های متصلب را به تصویر می کشند و در وانفسای ناامیدی ها، امکان بروز و ظهور گفتمان یا روایتی جدید را ممکن می دانند. روش پژوهش حاضر مطالعات بین رشته ای است که به صورت کتابخانه ای انجام گرفته است.
توظیف لغه الجسد وغایتها فی أشعار الحب عند بدر شاکر السیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
9 - 39
حوزههای تخصصی:
العلاقات الإنسانیه لاتتوقف عند حدود الکلمات المنطوقه، بل تتعداها باستخدام الحرکات الجسدیه. وهناک تتفق لغهُ الجسد مع اللغه المنطوقه لنقل المعنی التعبیری فتفردت هذه اللغه بهذا المهام حیث أخذت الدراسه هذه تغور بلغه الجسد فی الأبیات التی ترکها بدر شاکر السیاب، وحاولت الکشف عن مدی غایه هذه اللغه فی أشعار الحب عنده معتمده علی المنهج التوصیفی التحلیلی. اختیرت الأمثله الشعریه من دیوانه "أزهار وأساطیر" الذی احتوی علی نسبه کبیره من تغنیات الحب لهذا الشاعر العراقی. بما أنَّ لغه الجسد بحد ذاتها متشعبه الفروع، فأخذ الباحثون منها سته تقسیمات: لغه العیون، ولغه الیدین، ولغه الوجه، ولغه الشفاه، ولغتا العِطر والشَعر کترکیز یلائم أشعار الحب عند السیاب. استنتج البحث أنَّ لغه الشاعر فی هذا المجال، کانت غالباً ما تترجم ملکات الجسد، وکأنها إلهام لقصائده؛ کانت لغه العیون عنده بمثابه السحر والجمال، ولغه الیدین التی لها أکثر استخداماً فی دیوانه،کأنَّما کان الشاعر یستکمل عباراته بحرکه الید حتی یعبر عن شعوره، ولغه الشفاه فکانت هذه اللغه المستخدمه فی أبیاته مکبوته بتعابیر عتابیه، ولغه الوجه عند الشاعر فاضحه فشت له أسرار الوجوه التی ازدحمت فی عالم خیاله. وإنّ هناک تناسقاً وترابطاً وثیقاً بین لغه العِطر ولغه الشَّعر وتضافر إحداهما مع الأخری حیث ینقص المعنی فی کلتا اللغتین إذا اعتُبرتا کلغتین منفصلتین: لغه العطر تفشی سر الجنون المخبوء فی خصلات لغه الشعر، کضفائر معطره مسترسله من أعلی قصائد الشاعر.
مقتل نگاری عربی و فارسی از واقعیت تاخیال (مورد پژوهی مقتل اللهوف و روضه الشهداء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واقعه تاریخی عاشورا، در طول تاریخ به ابزار و زبان مختلف ثبت گردیده است. روایت تاریخی در قالب منابع علمی و بهخصوص آنچه به نام مقتل شناخته میشود، مستندترین آثاری است که با واقعیتنمایی به دنبال انتقال مصداقهای بیرونی و عینی حادثه بوده است. این نوع آثار با رویکرد واقعگرایی، دارای کارکرد ارجاعی بوده و با رعایت صداقت و امانت تنها به روایت تاریخ میپردازد. از طرفی، ماهیت این واقعه با آمیختهای از عقل و احساس، عاطفه بشری را برمیانگیزد، از این رو، هرگاه زبان ادبی به عنوان ابزار تأثیرگذار در مخاطب انتخاب شود، ادیب واقعیت را از صافی عاطفه و خیال گذارانده تا مخاطب را همراه خویش سازد. به میزان برجستگی این خصوصیت، اثر با فاصله گرفتن از واقعیت، جنبه تخیلی و رمانتیستی پیدا میکند. بر اساس اهمیّت نقل حوادث تاریخی و میزان صحت و سقم آن از یک سو و روایت تأثیرگذار حوادث تاریخ و آمیختگی آن با احساس و عاطفه در طول تاریخ، پژوهش حاضر تلاش دارد با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی دو مقتل معروف فارسی و عربی (مقتل اللهوف اثر ابن طاووس و روضه الشهداء واعظ کاشفی) را بررسی و رویکرد دو مقتلنگار را در شیوه بیان حوادث و خصوصیات زبانی دو اثر روشن سازد، تا باتوجه به سبک بیان میزان نزدیکی به واقعیت یا خیال در آنها مشخص گردد. بر اساس این پژوهش، واقعگرایی در مقتل «اللهوف» مشهودتر از جنبه خیالی آن است، ولی نویسنده در بیان این حماسه ماندگار غافل از تأثیرات هنری نبوده است، در حالی که کتاب «روضه الشهداء» بیشتر به ویژگیهای هنری پایبند است تا روایت حقایق و واقعیات واقعه تاریخی عاشورا، در طول تاریخ به ابزار و زبان مختلف ثبت گردیده است. روایت تاریخی در قالب منابع علمی و بهخصوص آنچه به نام مقتل شناخته میشود، مستندترین آثاری است که با واقعیتنمایی به دنبال انتقال مصداقهای بیرونی و عینی حادثه بوده است. این نوع آثار با رویکرد واقعگرایی، دارای کارکرد ارجاعی بوده و با رعایت صداقت و امانت تنها به روایت تاریخ میپردازد. از طرفی، ماهیت این واقعه با آمیختهای از عقل و احساس، عاطفه بشری را برمیانگیزد، از این رو، هرگاه زبان ادبی به عنوان ابزار تأثیرگذار در مخاطب انتخاب شود، ادیب واقعیت را از صافی عاطفه و خیال گذارانده تا مخاطب را همراه خویش سازد. به میزان برجستگی این خصوصیت، اثر با فاصله گرفتن از واقعیت، جنبه تخیلی و رمانتیستی پیدا میکند. بر اساس اهمیّت نقل حوادث تاریخی و میزان صحت و سقم آن از یک سو و روایت تأثیرگذار حوادث تاریخ و آمیختگی آن با احساس و عاطفه در طول تاریخ، پژوهش حاضر تلاش دارد با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی دو مقتل معروف فارسی و عربی (مقتل اللهوف اثر ابن طاووس و روضه الشهداء واعظ کاشفی) را بررسی و رویکرد دو مقتلنگار را در شیوه بیان حوادث و خصوصیات زبانی دو اثر روشن سازد، تا باتوجه به سبک بیان میزان نزدیکی به واقعیت یا خیال در آنها مشخص گردد. بر اساس این پژوهش، واقعگرایی در مقتل «اللهوف» مشهودتر از جنبه خیالی آن است، ولی نویسنده در بیان این حماسه ماندگار غافل از تأثیرات هنری نبوده است، در حالی که کتاب «روضه الشهداء» بیشتر به ویژگیهای هنری پایبند است تا روایت حقایق و واقعیتها. واژگان کلیدی:مقتل، رئالیسم، رمانتیسم، اللهوف، روضه الشهداء. 1-پ
منازعات گفتمانی در غزلیات حافظ مبتنی بر نظریه گفتمان لاکلا و موف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناقشات بر سر دین داری یا دین گریزی حافظ از دیرباز ادامه داشته است. مسأله در این مقاله این است که نظم گفتمانی موجود در دیوان غزلیات حافظ شناسایی گردد، و مشخص شود که در این نظم گفتمانی کدام گفتمان ها خودی و برجسته سازی شده اند و کدام گفتمان ها غیر خودی و به حاشیه رانده شده اند. بدین صورت می توان با روشی داده بنیاد و عینی از رویکرد حافظ نسبت به دین درک بهتری به دست آورد. مبنای نظری در پژوهش، نظریه گفتمان لاکلا و موف است و روش پژوهش مبتنی بر مدل نشانه شناسی گفتمانی سلطانی (۱۳۹۳) است. بر این اساس مشخص گردید که نظم گفتمانی موجود در دیوان حافظ شامل گفتمان های حکومتی، دینی، تصوف و طریقت رندی حافظ است. گفتمان رندی، گفتمان برجسته سازی شده و خودی و سه گفتمان دین محور دیگر گفتمان های حاشیه رانی شده و غیر خودی هستند. همراستایی گفتمان رندی حافظ با انس و عشق او به قرآن گویای عدم تقابل این گفتمان با ارزش های حقیقی دینی است. دال مرکزی در گفتمان رندی دال ریاستیزی است که در تقابل و تنازع و با ریاکاری در گفتمان های دین محور است.
بررسی معانی قصر در لایه های پنهان سخن حافظ شیرازی و سنایی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
111 - 139
حوزههای تخصصی:
شعر زیبایی هایی دارد که شناخت آن ها با چند مبحث سر و کار دارد. کاوش در بیرونی ترین لایه شعر، مربوط به الفاظ بیت است که مربوط به علم بدیع می شود. پس از این لایه، علم بیان است؛ اما آن زیبایی پنهانی که برای یافتن آن، دقّت و تمرکز کافی نیاز است، زیبایی مربوط به بلاغت و دانش معانی است و در آفرینش هنری و زیبایی شعر نقش مؤثّری دارد. یکی از مهم ترین وظایف بلاغت به ویژه علم معانی، آن است که یاری گر انسان در انتقال درست تفکّر و احساس درونی خود می باشد. حافظ از شاعران توانای قرن هشتم است که از زبانی توانا برخوردار است و در بکارگیری شگردهای معانی شاعری قدرتمند و ماهر است. در این مقاله که به روش کتابخانه ای نوشته شده است، به بررسی معانی قصر در غزلیات حافظ شیرازی و سنایی غزنوی پرداخته شده است، نتایج تحقیق نشان می دهد که هنرمندی حافظ در کاربرد این قسم از معانی، گاهی به زیرساخت جملات نفوذ کرده است؛ طوری که در روساخت جملات نمی توان به راحتی آن را دریافت.
بن مایه های پایداری، از مشروطه تا انقلاب اسلامی با تکیه بر اشعار فرخی یزدی و بهجتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
331 - 350
حوزههای تخصصی:
ادبیات پایداری، فریادِ رسای ملت های مظلوم در برابر استعمار و حاکمان ظالم است. این نوع شعر هرچند در ادبیّات فارسی سابقه هزارساله دارد؛ ولی سرایش آن از زمان مشروطه به طور جدّی و هدفمند آغاز شد. شاعرانی چون فرخی در عصر مشروطیت و بهجتی در عصر انقلاب اسلامی از طلایه داران این عرصه بودند. با بررسی اجمالی سروده های شاعران مورد نظر می توان دریافت که این دو نسل از شاعران انقلابی از حیث اندیشه های سیاسی و اجتماعی نقاط اشتراک زیادی با هم دارند و مضامین ادبیات پایداری در سروده های آن ها به وضوح مشاهده می شود. بنابراین، تحقیق در مضامین شعر این دو شاعر اهمیت دارد و بسیار ضروری می نماید. در این پژوهش تلاش شده است با روش توصیفی- تحلیلی، جلوه های پایداری را در اشعار این دو شاعر بررسی و به این سؤالات پاسخ داده شود؛ در حوزه مقاومت و پایداری چه مضامین و مؤلفه های مشترکی در اشعار فرخی و بهجتی می توان مشاهده کرد؟ ویژگی های شعری این دو شاعر در حوزه پایداری چیست؟
بررسی تطبیقی داستان بلوچی هانی و شَی مُرید با لیلی و مجنون نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
23 - 52
حوزههای تخصصی:
در ادبیات ایرانی داستانسرایی از قدیم و پیش از اسلام رواج داشته و مورد توجه بوده است. در ادب فارسی سرودن داستان های عاشقانه در پایان قرن ششم به وسیله نظامی گنجه ای به کمال رسید و این نوع ادبی در ادبیات اقوام ایرانی نیز بنا بر سنت دیرینه ای که میان ایرانیان رایج بوده است، تاریخی کهن دارد و مورد توجه مردم بوده است. داستانسرایی بیشترین بخش ادبیات سنتی و شفاهی قوم بلوچ را تشکیل می دهد و در این میان منظومه های عاشقانه جایگاه مهمی دارد. انتشار این منظومه ها علاوه بر آگاهی یافتن از ادبیات و فرهنگ مردم بلوچ، می تواند با تطبیق با برخی از داستانهای مشابه در ادبیات فارسی به نتیجه های قابل قبول تری در پژوهش دست یافت. هانی و شَی مُرید معروفترین داستان عاشقانه ادبیات بلوچی است که بین علاقه مندان ادبیات ایرانی گمنام است، این داستان به نظم بلوچی درآمده است و قدمت آن به چند قرن پیش می رسد و در برخی از حوادث، شباهتهای آشکاری با لیلی و مجنون نظامی دارد. زندگی قبیله ای و شرایط اقلیمی ویژه ای که در صحاری بلوچستان و عربستان حاکم است؛ اشتراکات گوناگونی را بین این دو داستان به وجود آورده است. در این داستان ضمن گزارش خلاصه ای از دو روایت مشهورِ داستان هانی و شَی مرید، با روش تحلیلی و تطبیقی، شخصیت ها و حوادث این داستان را با داستان معروف لیلی و مجنون نظامی بررسی می کنیم.
أنماط صور العنف فی صعید مصر من خلال روایه "قطار الصعید" للروائی "یوسف القعید"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
61 - 87
حوزههای تخصصی:
ارتبطت الروایه منذ ظهورها کجنس أدبی بالحیاه وتطورها وواقعها الیومی، ولقد أتاحت سمات الروایه وممیزاتها للروائی أن یصور الحیاه الیومیه ویضع یده علی أهم قضایا المجتمع ومحاوله توصیفها من خلال عمله الإبداعی. وفی هذه الدراسه حاولنا بالمنهج الوصفی التحلیلی أن نکتشف کیف استطاع الروائی المصری "یوسف القعید" الکشف عن أهم صور العنف الذی ظهر وتجلی فی "صعید" مصر فی فتره السبعینیات من خلال روایته "قطار الصعید"، والسبب الرئیس فی اختیار هذا الموضوع هو أن ظاهره العنف فی صعید مصر ارتبطت بالتحول الفکری والثقافى الذی شهدته فتره السبعینیات فی مصر والذی وجد فی الصعید التربه الصالحه للنمو والتوغل مما جعل من ظاهره العنف بصورها المختلفه قرینه تقترن بصعید مصر وأهله وهذا الأمر هو ما ظهر بوضوح شدید فی رؤیه وکتابه یوسف القعید لروایته "قطار الصعید". ومن أهم ما توصل إلیه البحث أنه لقد تمثلت صور العنف داخل الروایه فی ثلاث صور أساسیه وهی الإرهاب، والثأر، والفتنه الطائفیه وهی التی استطاع "یوسف القعید" توظیفها داخل الروایه وتوصیفها وعرض أسبابها ونتائجها وذلک بشکل أدبی منمق. ویرى الکاتب أن السبب الأساس وراء هذه الظواهر هو تعامل الدوله مع القضیه والسبب الثانی هو انتشار التطرف الدینى المرتبط بالفکر الإسلامى المتشدد الذی انتشر فی تلک المرحله فی صعید مصر.
تمثیل الخلاص فی أشعار میخائیل نعیمه وأحمد شاملو فی ضوء نظریه "لیوتار"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
113 - 138
حوزههای تخصصی:
ازدادت أهمیه مسأله الخلاص فی العصر الحاضر مع ظهور نهضه التنویر والتطوّر العلمی الحدیث، حتی ظهر جان فرونسوا لیوتار، فیلسوف ما بعد الحداثه والذی اعتُبِرت سردیات الخلاص عنده من أهمّ الحکایات وهذا وفقاً لنظریته فی السردیات الثلاث: السردیه التاریخیه (المارکسیه)، والسردیه الدینیه المسیحیه، وسردیه التطوّر العقلی وقد ترک میخائیل نعیمه وأحمد شاملو عدیدا من الآثار التی تتناول قضیه تحرّر الانسان من وجهه نظر أنثروبیولوجیه فلسفیه سیاسیه واجتماعیه لکن غرض الباحثین فی هذا المقال، یتجلّی فی العثور علی تمثیل السردیات الثلاث فی ضوء نظریه (لیوتار) فی أعمال میخائیل نعیمه (1889م)، (همس الجفون) والأعمال الشعریه لأحمد شاملو (1925م)، (المجلّد الأول من مجموعته الشعریه)؛ بمنهج وصفی- تحلیلی وبمقارنه أعمالهما وفقاً للمدرسه الأمریکیه وکشف المفاهیم التحرّریه لهذه السردیات فی أعمالهما علی أساس تجربتهما الشخصیه و ضروره هذا الأمر هی کشف المفاهیم والطرق الجدیده للوصول إلی الحریّه والنظره الجدیده إلی الحیاه وتشیر النتائج المستخلصه من هذه الدراسه إلی أنّ السردیات الثلاث واضحه فی أعمال هذین الأدیبین ونشاهد ظاهره التطوّر وغایتها فی المضمون الإیدئولوجی لسردیات الخلاص الثلاث و تتمثّل هذه السردیات فی أعمال نعیمه علی أساس بناء خطابی (متصوّف) وتجربته وهو التحرّر المعنوی وفی أعمال شاملو علی أساس خطاب ملحمی وتجربته وهو التحرّر الاجتماعی بدایه ثمّ تتمثّل غایه هذه السردیات فی أعمالهما وفقاً لنظریه "ما بعد الحداثه" و هی المعنویه والأدبیّه والأخلاقیه.
انقلاب 1953 فی إیران وتفکّک خطاب الاستشراق فی روایه "سباق المسافات الطویله"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
9 - 36
حوزههای تخصصی:
تتمحور روایه سباق المسافات الطویله لعبد الرحمن منیف حول عمیل بریطانی تمّ إیفاده إلى إیران بغیه إفشال مشروع تأمیم صناعه النفط، وإسقاط حکومه الدکتور محمّد مصدق، والحفاظ على المصالح الاستعماریه البریطانیه فی إیران. تعدّ الروایه منعطفاً فی الأعمال السردیه لعبد الرحمن منیف، سواءً من حیث محوریه شخصیه المستعمِر أو فی جانب محاکاه النصوص الاستشراقیه. على هذا، سعت هذه الدراسه إلى تحلیل دلالات وتمظهرات تفکّک الخطاب الاستشراقی فی الروایه بالترکیز على تاریخ إیران فی خضمّ انقلاب 19 أغسطس 1953 ضدّ حکومه الدکتور مصدّق. إنّ المادّتین التاریخ والاستشراق یشکّلان المکوّنَین النظریین لهذه الدراسه؛ ففی ماده التاریخ، رسم الکاتب صورهً جدیدهً لعملیه تحول الاستعمار التقلیدی وظهور الاستعمار الجدید موظّفاً أحداث وشخصیات انقلاب 1953 فی إیران. أما فی مادّه الاستشراق، فقد قدّمت الروایه، عبر السیاق التناصی ومحاکاه النصوص الاستشراقیه من منظور "أنا المستعمِر" و"الآخر المستعمَر"، ملامح تفکّک أسس الاستشراق فی فتره ما بعد الاستعمار حیث تبحث الشعوب الشرقیه عن الهویه المستقله مطالبه ببناء علاقه یسودها الاحترام المتقابل.
منابع تلمیحات شکسپیر به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آثار ویلیام شکسپیر، اعم از شعر و نمایشنامه، اشارات و تلمیحات فراوانی به چشم می خورد. دامنه این تلمیحات نه تنها تاریخ، فرهنگ و اساطیر غرب بلکه شرق را نیز دربرمی گیرد. جستار حاضر به بررسی تلمیحات شکسپیر به فرهنگ و تاریخ ایران می پردازد. تلمیحات او شامل ایران پیشااسلام و پسااسلام می شود. در سنجه با تلمیحات شکسپیر به «دیگران» (مثلاً ترکان، یهودیان، و مغربیان) اشارات او به ایران، پیشا و پسا اسلام، کلی، مختصر و سطحی است. جستار حاضر، از سویی، می کوشد تا نشان دهد که شکسپیر از چه طرقی با ایرانِ معاصرش (ایران عصر صفوی) آشنا شد و از دیگر سو بر آن است تا شناخت او در این باب را در زمینه تاریخی خود قرار دهد. اطلاعات او در باب ایران پیشااسلام برگرفته از دو منبع اصلی بود. یکی، کتاب هایی که مورخان یونانی درباره تاریخ پارس نوشته بودند و ترجمه انگلیسی آنها در آن روزگار موجود بود و شکسپیر بدان ها دسترسی داشت. به علاوه، نمایشنامه های تاریخی نسبتاً متعدد با موضوع پارس بود که در آن ایام اجرا می شد. دیگری، شناخت او درباره ایران پسااسلام (خاصه عصر صفوی) عمدتاً برگرفته از سفرنامه های معروف مانند سفرنامه آنتونی جنکینسون، سفرنامه ریچارد هاکلویت و سفرنامه برادران شرلی بود.