برخی معتقدند که سعدی فردی انعطاف پذیر و با روحیات قوی است که خودش را با دیگران تطبیق میداده. اما نویسنده این مقاله سعدی را انسانی سازشکار نمیداند بلکه او را فردی مردمشناس، معتقد، متعهد به انسانیت و مسئولیتپذیر میداند که به هنریترین شکل با زشتیها معارضه کرده و ستمکاران را در میدان مبارزه به نبرد طلبیده است. سازشکار خواندن چنین فردی نشان دهنده عدم شناخت سعدی و عدم شناخت هنر و بیان هنری است.
سعدی که شاعری اهل شیراز بوده با اینکه سالهایی را در مسافرت و دور از وطن گذرانیده، باز عشق و علاقه به شیراز را میتوان در سرودن اشعاری که برای شیراز و فارس داشته، دید. نویسنده در این مقاله به این امر توجه کرده و علاقه سعدی به شیراز و فارس را در اشعار مختلف وی بررسی میکند.
نویسنده در این مقاله به بررسی آثارنویسندگان و شاعرانی میپردازد که به تقلید از سعدی، سعی در سرودن اثری چون گلستان وبوستان کردهاند. وی درمییابد که هیچکدام نتوانسته اثری در خور و همپای آثار این شاعر معروف عرضه نمایند و همگی عاجزانه سرتسلیم بر آستان شیخ فرو آوردند. زیرا آنان یا لفظ را فدای معنی کردند و یا معنی را فدای لفاظیهای خود ساختهاند و همگی به «حسن تقدم و تقدم حسن» سلطان سخن، سعدی شیرازی اعتراف کردهاند.