نویسنده مقاله با نگاهی به تحولات جهان و اتفاقات روزمره، انسانها را نیازمند به کلام سعدی میداند. چرا که مطلبی نیست که سعدی در رابطه با آن سخنی نگفته باشد. وی اثر سعدی را در انسانشناسی موثر میبیند که برای هر اتفاق میتوان از کلام سعدی بهره گرفت. به گفته ایشان کلام سعدی باید در تمام محافل مورد استفاده قرار گیرد تا بتوان به وسیله آن تهاجم فرهنگی غرب را عقب راند و با آن مقابله کرد.
این مقاله به بیت «حبالوطن نگر که گل چشم بستهایم/ نتوان ولی زخار و خس آشیان گذشت» از سعدی توجه نموده و به بررسی گفتار و رفتار سعدی در این زمینه پرداخته و پیوند و علاقه سعدی به وطن خویش را بررسی میکند.
نویسنده این مقاله عقیده دارد که سعدی از سرچشمههای مختلف سیراب شده است تا بعدها توانسته اندیشه خود را به صورت گلستان و بوستان عرضه کند. در آثار سعدی، نشانههای فرهنگ زرتشتی، فرهنگ مسیحی و تصوف و به ویژه فرهنگ اسلامی به دفعات و به صورت استفاده از قرآن و احادیث مشاهده میشود. هدف این مقاله این است که منابعی که سعدی از آنها استفاده نموده را معرفی نماید و در نتیجهگیری نیز نویسنده بیان میکند که آنچه فرهنگ را بارور میکند، این است که فرهنگ بتواند از فرهنگهای دیگر هم متاثر بشود و فرهنگ یک بعدی و یکسویی نباشد و سعدی نمونه کاملی از این فرهنگ است.