قابل توجه جناب وزیر علوم ( نمره 1) : بر ارباب دانش و فرهنگ مخفی و محتجب نیست که تنقید لغات امری است بس صعب خصوصا تنقید لغات پارسی که گویا زبان مرده را دوباره لباس حیات پوشانیدن است. لغاتی که الآن درج فرهنگ ها می باشد همان است که شعرا در اشعار خود استعمال کرده اند یا در کتب نثر مستعمل شده ولی با الفاظ ]ی[ است که تدوین نیافته مگر زبانزد خلق ایران می باشد. دانستن اشتقاق الفاظ امری دیگر است و چون کتب قدیمه و زبان باستانی پارسیان تحلیل رفته صعوبت کار بیشتر گردیده است. چون زبان سنسکرت با زبان پارسی باستانی وزبانی که کتاب زنداوستا در آن نگاشته شده سمت اخوت داشته است ماخذ بسیاری از الفاظ را از زبان سنسکرت می توان پیدا کرد و هم استعانت از زبان زند و پازند و دساتیر می توان جست. صاحب فرهنگ انجمن آرا مرحوم میرزا رضاقلی خان هدایت در این باره جهد بلیغ به کار برده و اکثر لغات را که در فرهنگ رشیدی و جهانگیری و برهان قاطع غلط نگاشته یا تصحیف خوانی کرده بودند به دقت تمام صحیح و تنقید فرموده و از تتبع دواوین شعرا اشعار صحیح را بر آورده غلطهای ارباب لغت را به قدر قوه خود تصحیح نموده و در اکثر موارد اشتقاقات صحیحه را برآورده است ...
ادبیات مهم ترین بخش فرهنگ کلاسیک و از مهم ترین عناصر ملی فرهنگ کشور است که همواره ابزاری برای انتقال فرهنگ و تمدن ایران بوده است. برای موفق شدن در امر آموزش زبان نیز، از این ابزار می توان به شکلی نظام مند استفاده کرد. در این تحقیق در ابتدا نگاهی کوتاه به دو شیوه اساسی آموزش زبان یعنی شیوه های ترکیبی و تحلیلی شده و روش های حاصل از این دو رویکرد معرفی شده است. تحقیقات نشان می دهد استفاده از زبان شناسی نظام مند نقش گرا که دیدگاهی معنا محور است و علاوه بر زبان به تعاملات فرهنگی نیز اهمیت می دهد، روشی مناسب برای آموزش زبان است. در ادامه فواید استفاده از متن ادبی در آموزش زبان و موانع موجود در این راه بررسی شده است. این مطالعه مزایای استفاده از ادبیات در آموزش زبان را مورد بررسی قرار داده و دریافته است که ادبیات در آموزش زبان فرصت مناسبی برای آگاهی زبانی است. از دیگر فواید استفاده از متون ادبی می توان به استفاده بهتر از واژگان و افزایش سرعت خواندن، تاثیرگذاری بر تعامل زبان آموزان و متن و افزایش میزان صحبت زبان آموزان به دلیل ارزش بینارشته ای ادبیات اشاره کرد. نتیجه این که گنجاندن ادبیات در آموزش زبان یک مزیت در یادگیری است؛ زیرا باعث پیشرفت صلاحیت زبان آموزان در تمام مهارت های زبانی می شود.
خواندن این رساله از چند جهت سودمند است: نخست آنکه میزان آشنایی طبقه تحصیل کرده ایرانی را با مباحث زبان شناسی، به خصوص زبان شناسی تاریخی، در حدود هفتاد سال پیش می نمایاند. ثانیا نشان می دهد که دغدغه پالودن زبان فارسی از عناصر بیگانه و تقویت آن با استفاده از زبان های هم خانواده و به خصوص زبان های ایرانی باستان و ایرانی میانه، از دیرباز، ذهن اندیشه مندان ایرانی را به خود معطوف داشته است. ثالثا نشان می دهد که ضرورت و اهمیت تاسیس مرکزی تصمیم گیرنده چون فرهنگستان زبان و ادب فارسی در حدود هفتاد سال پیش نیز کاملا محسوس بوده است. ) ? رساله، ص 149 ( اما با توجه به آنکه حدود هفتاد سال از نگارش این رساله می گذرد و در این مدت پیشرفت های قابل ملاحظه ای در دانش زبان شناسی، خاصه زبان شناسی ایرانی، صورت گرفته است، باید دانست که بسیاری از نکات مطرح شده در این مقاله پذیرفتنی نیست. پافشاری ضمنی نویسنده بر این نکته که برخی از زبان ها ذاتا «توانمند» و برخی دیگر ذاتا «ناتوان» اند - چنان که از صفحات 133 تا 135 می توان دریافت - توجیه علمی ندارد. اظهار نظرهایی چون «آسانی و روانی آن [= زبان فارسی] به اندازه ای است که بدون تامل زیاد آنچه به اندیشه رسد به زبان در می آید» )ص 133 ( هیچ پشتوانه علمی ندارد و این توصیف را می توان برای هر یک از زبان های نوع بشر به کار برد.
با گسترش آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان در ایران و نیز در دیگر کشورها، کتابها و منابعی نیز برای این امر تهیه و تألیف شده است. مجموعه کتابهای «آموزش نوین زبان فارسی» یکی از این منابع است که آقای احسان قبول آنها را تألیف و چاپ کرده است. این مجموعه شش جلد دارد که در سه سطح آغازین، میانی و پیشرفته در نظر گرفته شده است. در این مقاله به بررسی و نقد جلد یک این مجموعه پرداخته ایم. جلد یک به آموزش دوره آغازین می پردازد. با توجه به بخش بندی خود کتاب به عنوانهای مختلف، هر قسمت را جداگانه بررسی و نکات مثبت یا ضعف و اشکال آن را بیان کرده ایم. معیار نقد، درنظر گرفتن اصول آموزش زبان، سطح کاربردی بودن محتوا، رعایت نیازها و پیش نیازهای مباحث و مانند آن بوده است. از مزایای این کتاب آن است که پس از یک متن کوتاه، در قسمتهای گوناگونی مانند تمرین، گفت و گو، تلفظ کلمه ها و دستور، زبان آموزان را به فعالیت وامی دارد اما رعایت نکردن برخی از اصول آموزش زبان، پرداختن به جمله پیش از یاددادن صداها و حروف الفبا، نامشخص بودن مخاطب به طور دقیق، نامتوازن بودن درسها و نیز تکلّف در جمله سازی از نقاط ضعف جلد یک این مجموعه است. این کتاب در مجموع متنی مفید برای آموزش زبان فارسی است که بیشتر مخاطب عرب زبان را در نظر گرفته است. بنابراین برای غیر عرب زبانها مشکلاتی را به وجود می آورد.
یکی از دشوارترین مهارت های آموختنی در آموزش زبان دوم که بسیاری از مدرسان زبان نیز بر آن هم نظرند، مهارت «نوشتن/ نگارش» است. یادگیری این مهارت، نیازمند تسلط بر توانایی های گوناگون زبانی، شناختی و اجتماعی فرهنگی است. بیشتر تحقیقات صورت گرفته درباره نگارش به زبان دوم، وابستگی بسیاری به تحقیقات زبان اول داشته است. این امر نشان می دهد که توانایی زبان آموز در نگارش، خلاصه کردن یا تحلیل یک متن به زبان مادری، الزاماً به این معنا نیست که خواهد توانست همین کار را به زبان دوم نیز انجام دهد. با این حال، مهارت در نگارش زبان اول، بر نگارش به زبان دوم نیز تا اندازه ای مؤثر است. این مقاله دو هدف را پی گرفته است: نخست: بررسی یافته های مهم در مورد نظریه آموزش مهارت نوشتن و تحقیقات مربوط به ویژگی های آموزش این مهارت، که فارسی آموزان با افزایش آن، خواهند توانست به شیوه های قابل قبول، به زبان فارسی بنویسند. دوم: دستیابی به این هدف که این آموزش ها چگونه می تواند به آنان کمک کند تا به این مهارت ها دست یابند. در این مقاله، علاوه بر بررسی گرایش ها و راهبردهای گوناگون در آموزش نگارش به زبان دوم، پژوهش های مرتبط با نگارش به زبان اول و دوم، الگو های آموزش نگارش به زبان دوم با اهداف دانشگاهی و همچنین تجربه ای عملی برای کلاس های آموزش نگارش زبان فارسی پیشنهاد شده است.