فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۲۷۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مساله زمان پیوسته ذهن و دل، حاضر و غایب، و دیروز و امروز انسان را به خود مشغول کرده است. حضور زمان وجوه گوناگون پیدا می کند: تند آهنگ یا کند آهنگ، سبک بار یا گران بار، در آگاهی یا در غفلت. برای زمان، به اعتبارهای متعدد، تقسیم های گوناگونی قایل شده اند؛ اما همه آنها را می توان به دو تجربه یا تلقی عمده تحویل کرد: (?)زمان بیرونی که ظاهرا مستقل از حضور انسان و جدای از آگاهی، ذهن و تجربه هایش، بر مبنای حرکت اجسام و اجرام و تقدم و تاخر و توالی و تعاقب امور و پدیده ها در جریان است. (2)زمان درونی و وجودی، که گذار و گذرش به تجربه درونی و روحی انسان وابسته است. بر حسب آنکه اصالت و اولویت از آن کدام یک از این دو باشد، ادراکات، احساسات، تجربه های بشری و نوع صورت بندی رویدادها و کیفیت نظم و ترتیب آنها رقم می خورد. جهان، به منزله مجموعه امکان های گشوده بر ما- به تعبیر هیدگر- برای همه یکسان و یکنواخت نیست. این تجربه زیستن و به تبع آن «از آن خود کردن» است که جهان ما را شکل می دهد نه صرفا محیط خارجی و پیرامونی یا ظرف مکانی. به این معنا، جهان هرکس حیات منحصر به فرد اوست تا چگونه روایت خود را از این عالم به دست دهد و هستی خود را طرح بریزد، گرچه او را در وضعیت و موقعیتی افکنده باشند که بی حضور او رقم خورده باشد؛ زیرا امکان مقدم بر واقع است و برتر از آن نه بالعکس. این است که، در کنار تقدیرها، تدبیرها و تصمیم ها می رویند...
بررسی ژرف ساخت اساطیری تشبیه زلف به مار و لب به شفاخانه در بیتی از دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو به بررسی ریشه های اسطوره ای تشبیه زلف به مار و لب به شفاخانه در بیت «دل ما را که ز مار سر زلف تو بخست / از لب خود به شفاخانه تریاک انداز» از حافظ می پردازد. این جستار بر مبنای دیدگاه یونگ نوشته شده است؛ دیدگاهی که به وجود تصویرهای اصلی و آغازین (کهن الگو) در ضمیر ناخودآگاه جمعی افراد بشر اشاره دارد. یونگ معتقد به انتقال موروثی افسانه ها و اسطوره ها بود و آن را علت مشابهت افسانه ها و رؤیا و حتی وجود نمادهایی مانند نمادهای باستانی در بیماران روانی عصر ما می دانست. این کهن الگوها معمولاً در آثار شعرا و نویسندگان و هنرمندان نابغه تجلی پیدا می کنند؛ بنابراین وجود فواصل تاریخی و جغرافیایی، مانعی برای تجلی اسطوره های ملل مختلف در رؤیا، هذیان و هنرهای تصویری ایجاد نمی کند.
پاسخی به کتاب «حافظ چه می گوید؟»
منبع:
حافظ بهمن ۱۳۸۸ شماره ۶۶
حوزههای تخصصی:
حافظ شناسی پروفسور هانری دوفوشه کور تنها مترجم تمام دیوان حافظ به زبان فرانسه
حوزههای تخصصی:
حافظ شناسی: پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت؛ خطای قلم صنع در منطق شعر
منبع:
حافظ دی ۱۳۸۳ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
چارده روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ
قـرآن زبـر بـخـوانی در چــارده روایت
یکی از ابیات مورد بحث در دیوان حافظ که به اصطلاح محل نزاع است بیت یاد شده است. مشکل از چند حیث است:
1. در مصراع اول «گر خود» صحیح است یا «ار خود» یا «ور خود»؟
2. در مجموع، بیت را باید قضیه ای شرطیه دانست و معنا کرد یا به گونه ای دیگر؟
3. مراد از چارده روایت در مصراع ثانی چیست؟
در این نوشتار ما درپی بیان آنیم که اولاً دو ضبط «گر خود» و «ار خود» که به یک معنایند و در شش نسخه اقدم (پیش از 850 ه.) آمده اند، بر ضبط «ور خود» که تنها در یک نسخه آن دوره (پیش از 850 ه.) آمده و شاذ و مشکوک است، ترجیح دارد.
ثانیاً و برمبنای نکته نخست باید در مجموع، بیت را قضیه ای شرطیه دانست و معنا کرد.
و ثالثاً مراد از چارده روایت، روایات چهارده معصوم علیهم السلام است در تفسیر و تبیین قرآن کریم. امید که این بحث در نظر افتد و راهگشا باشد.
بررسی وتحلیل معنای «نقش» در بیتی بحث برانگیز از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار به شرح و تفسیر معنای «نقش» در بیت بحث برانگیز:
داده ام باز نظر را به تذروی پرواز بازخواند مگرش نقش و شکاری بکند
از حافظ پرداخته شده است. ابتدا نکاتی که شارحان پیش از این دربارة واژة «نقش» در این بیت آورده اند مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. بسیاری از شارحان با توجّه به معنایی که سودی از واژة «نقش» به دست داده معنای «نقش» را اصطلاحی در شکار دانسته اند. نگارنده در ردِّ این معنا شواهد بسیاری یافته است و به این نتیجه رسیده که «نقش باز خواندن» در این بیت از حافظ «اثر کسی یا چیزی را درک کردن»، «درک و فهم درست از چیزی» و... است و این واژه در این بیت ارتباطی با شکار ندارد.
داستان پیامبران در دیوان حافظ
منبع:
گلچرخ آبان ۱۳۷۱ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
نکاتی چند در غزلی از حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اقتراح بیتی از دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از پر بسامدترین موضوعات مطرح در دیوان حافظ، تقابل برخی عناوین و اصطلاحات و شخصیت ها است که حافظ به روش های گوناگون با آن ها مضمون آفرینی می کند. او در این مسیر، از تأمّل برانگیزترین بازی، یعنی شطرنج نیز برای تبیین چنین تقابل هایی، بهره می برد. یکی از ابیات درخور تأمل از این دست، بیتِ «تا چه ب ازی رخ نم اید بیدقی خواهیم راند / عرصة شطرنج رندان را مجال شاه نیست»، است.
با نگاهی مختصر به شرح های دیوان حافظ روشن می شود که «هر کسی از ظن خود» دربارة این بیت بحث برانگیز اظهار نظر کرده است و اغلب حافظ پژوهان، بیت را از منظر بازی شطرنج و موقعیت مهره های آن مورد مداقّه قرار نداده اند. این مقاله نخست، در پی اثبات این موضوع است که اراده ذهنی خواجه از ایراد «رخ» و «بیدق» با توجه به ایهام تناسب و استخدام در واژة «شاه»، همان «زاهد» و «سالک» است. در مرحله بعد نیز بررسی شرح های معتبر دربارة بیت مطمح نظر خواهد بود.
کشف قدیمی ترین نسخه ی دیوان حافظ توسط دکتر علی فردوسی
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی حافظ خراباتی
حوزههای تخصصی:
باد در دیوان حافظ
حوزههای تخصصی:
در سخن جاودانه و شعر سحرآمیز حافظ شیرین سخن‘ هرچیزی به طرز زندانه ای جای گرفته آنچنان که گویی لسان الغیب آن را برای اولین بار در دیوان آسمانی خویش به کار برده است و طرحی نو درانداخته. در بررسی دیوان حافظ شیرازی بی درنگ درمی یابیم که باد جایگاه ویژه ای دارد ‘ چرا که سریع و بی دریغ و بی دریغ وظیفه آوردن و بردن خبر را برای عاشق و معشوق بر عهده دارد. در سحر کلام خواجه شیراز‘ باد و انواع آن چون صبا‘ نسیم و شمال حضور دارند که این حضور عامل حرکت و شادابی گردیده است . در این تحقیق ضمن بیان ترکیبات و توصیفات باد و انواع آن‘ به نقش و هدفی که خواجه شیراز برعهده آنها نهاده‘ اشاره شده است و سعی براین است که زبان خاص حافظ در بیان مقصود‘به طور اجمال بیان گردد.
«پیر مـغان» از نگاهی دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شخصیّت های ممتاز سروده های عارفانة متمایل به اندیشه های ملامتی، «پیر مغان» است. این شخصیّت شعری که معمولاً به عنوان آلترناتیوی در برابر پیران خانقاهی ظهور و بروز می کند، در دوره ای از تاریخ ادبیّات منظوم فارسی اثرگذار ترین نماد در شکل گیری و نضج « سروده های رندانه» بوده است. در شرح سروده های این گروه از شاعران ـ بویژه حافظ ـ تعابیر مختلفی از «پیر مغان» ارائه شده است؛ فارغ از بررسی و تحلیل آن تعابیر، بر اساس نخستین نمونه های شعری متضمّن این نمادپردازی، «شرابِ دیرسالِ مغ ساخته» از آن اراده شده است و مطابق الگوی تبدیل «هوم» به عابدی صاحب شخصیّتی انسانی، «پیر مغان» به مفهوم شراب نیز در دگردیسی های سپسین صاحب شخصیّتی انسانی با گرایش های خاص عقیدتی و رفتاری شده است.
زین قند پارسی که به بنگاله می رود (پیرامون نفوذ و تاثیر شعر حافظ بر ادبیات و فرهنگ شبه قاره هند)
از خیام تا حافظ: تأثیر فکری و ادبی خیام در شاعران پس از او
منبع:
هنر پاییز ۱۳۷۹ شماره ۴۵
حوزههای تخصصی:
حافظ و گوته
پیوند میان حافظ ایرانی و آموزه های نقد جدید غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر نگوییم دانستن نظریه های ادبی بر هر دانشجو و پژوهنده ای که در جهان ادبیات کار و کوشش دارد، واجب است، نمی توان گفت که ندانستن آن، نقصی آشکار نیست. امروز ادبیات جهان بنا بر نظریه ها و نحله ها و مکتب ها خوانده می شود و این امر اتفاقاً به فهم ادبی و فلسفی متن یاری می رساند. در این مقاله کوشش شده است با برخی از نظرها و اصول مقبول اندیشه های منتقدان غربی، رو به حافظ شود و حافظ با آن آرا و گفته ها از نو خوانده شود. در این خوانش، از منظر اصول مکتب کلاسیسیسم، فرمالیسم، ساختارگرایی و پساساختارگرایی و ادبیات سیاسی، به طور فراگیر از حافظ سخن رفته و نتیجه گرفته شده که متن حافظ، با دلایل موجه، متنی پیش رو، فراگیر، جامع الاطراف و زنده و پوینده است.
ترک سمرقندی و ترکان شیرازی
حوزههای تخصصی:
طنز حافظ
منبع:
حافظ مهر ۱۳۸۴ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی: