ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۸۵۹ مورد.
۲۴۱.

مدتی این مثنوی تاخیر شد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مولوی حسام الدین مثنوی-اول

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
تعداد بازدید : ۱۹۵۹ تعداد دانلود : ۶۹۹
در مقاله حاضر با عنوان« مدتی این مثنوی تاخیر شد » نگارنده ابتدا روایات و مطالبی را که درباره شروع دفتر دوم نقل شده، تحلیل و بررسی کرده است و اشتباه یا ضعف در استدلال آنها را با استناد به روایات تاریخی و اشعار مثنوی نقل کرده، آنگاه نظر خود را براساس آن دسته از مستندات تاریخی و اشعار مثنوی که منطقی و درست به نظر رسیده، بیان کرده است. در این مقاله سعی شده است که دیدگاه ها به ترتیب از نظر قدمت زمانی بررسی شود.
۲۴۲.

بررسی و تحلیل قصه «ناکجاآباد شقاوت» در مثنوی با توجه به بحرانهای انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تاویل تحلیل ساختاری بحرانهای انسانی ناکجاآباد شقاوت مثتوی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای روانشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
تعداد بازدید : ۱۹۴۹ تعداد دانلود : ۹۰۹
یکی از حکایات دویست و شصت گانه مثنوی، قصه کوتاه و فاقد عنوان و ماخذ است که در دفتر سوم و ذیل استان قوم سبا آمده و هیچ یک از شارحان و مفسران- جز در حد اشاره بدان نپرداخته اند. نگاه و تبیین این مفسران نیز در حد تاویل سمبلها و تفسیر واژگانی گزاره ها بوده که البته خود مولانا در ادامه داستان بدان پرداخته است. به نظر نگارنده، هیچ یک از محققان و مفسران، حکایت را بدون توجه به تاویل خود مولانا و به صورت ساختاری و به عنوان یک داستان مستقل بررسی و تحلیل نکرده اند که در این جستار سعی می شود با لحاظ این نکته، خوانش دیگری از داستان ارایه شود. نگارنده بر این باور است که تمام اجزای داستان باید به صورت یک کل در یک بافت و زنجیره معنایی در پیوند با داستانهای قبل تفسیر و تبیین شود. بر این اساس ضمن تحلیل ساختاری داستان و بررسی عناصر آن، قرائت دیگری با توجه به مسائل و مشکلات انسان معاصر از آن ارایه شده که در هیچ یک از منابع متقدم بدان توجه نشده است. قصه تمثیلی یاد شده از نظر نوع پردازش و کیفیت تصویرگری، ساخته و پرداخته ذهن و تخیل مولوی است که با توجه به جریان سیال ذهنی شاعر و با بهره گیری از اسطوره های دینی - چون داستان یوسف و رویای عزیز مصر، داستان ابراهیم و چهار مرغ - و با کمک تصاویر رویاگون و سوررئال پدید آمده است. این داستان به نسبت کوتاه، حاوی نکات و پیامهای عمیق جهانی برای انسان رها و تنها در عصر جدید است که مولانا ضمن توصیف برجسته ترین آفات و بیماریهای بالقوه بشری به تبیین، تحلیل و سرانجام، ارایه راهکارهای رهایی انسان از این آفات اهتمام ورزیده است.
۲۴۴.

حکومت و اوصاف حاکمان در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات عرفانی مثنوی مولانا نقدسیاسی حکومت و انواع حاکمان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
تعداد بازدید : ۱۹۴۵ تعداد دانلود : ۱۴۵۵
شخصیت عرفانی مولانا جلال الدین (672-604 ه .ق) آن چنان در ذهن و خاطر ارادتمندان و علاقه مندانش جای گرفته که عرصه را برای بررسی وجوه دیگر آن وجود جامع تنگ کرده است. واقعیت این است که مثنوی از جهات مختلف دینی، علمی، فلسفی، و حتی سیاسی و اجتماعی قابل بررسی است. حکومت به عنوان یک مقوله دینی- سیاسی از جمله موضوعاتی است که در مثنوی مورد توجه قرار گرفته و مولانا در جای جای این کتاب شریف، دیدگاه های خود را درباره انواعِ حکومت، مشروعیت حکومت و ویژگیهای حاکمان اظهار داشته و به تفصیل درباره حکومتهای غیرمشروع یا حکومتهای فرعونی و حکومتهای مشروع یا حکومتهای سلیمانی سخن گفته است. نویسنده این مقاله سعی دارد با جمع آوری دیدگاه های مولانا و تدوین آنها زمینه را برای دسترسی به نظر مولانا درباره حکومت فراهم آورد و مبانی فکری و ویژگیهای حکومت مطلوب او را برشمرد.
۲۴۸.

باد و باده (تحلیل ساختاری غزلی از مولوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی ساختار غزل باد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۱ تعداد دانلود : ۱۰۵۲
مولوی در غزلی که بررسی ساختاری آن موضوع این مقاله است، برخی از دیدگاه های عرفانی خود را نه به صورت بیان صریح، بلکه از طریق ساختار غزل بیان می کند. این غزل دارای فرمی اندام وار است و در آن، نشانه یا دالی که بر "باد" دلالت می کند؛ اما در شعر حضور ظاهری ندارد، بلکه تبدیل به نماد شده است. غزل مورد بحث به دلیل ساختار ویژه ای که دارد می تواند بخشی از تشخص سبکی مولوی را در شعر نشان دهد.
۲۴۹.

تحلیل حس چشایی در آثار مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی حسامیزی حواس ظاهری حس چشایی حواس باطنی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۹۱۹ تعداد دانلود : ۱۵۵۶
حس چشایی یکی از پرکاربردترین حواسی است که در آثار مولوی برای نمایاندن تمامی ساحت های مادی و روحانی استفاده شده و واژه های دیگری از خانواده آن در بازتاب این معانی به شاعر یاری رسانده است. نوعِ زندگی صوفیه و توجه بیش از حد آنها به تقلیل طعام، جوع، روزه، اجتناب از کسب و بها دادن به نظریه توکل، سبب توجه مولوی به حسّ چشایی شده است. در این پژوهش، افزون بر تحلیل حسّ چشایی، مواردِ درآمیزی این حس با حواسّ دیگر (بصر و سمع) بررسی می شود. خاستگاه حسّامیزی به یکی از اصول اساسی تفکر اشاعره- تصرف خداوند و نفی علیّت- بازمی گردد و در زبان مولوی صبغه ممتازی دارد. این ایماژ شاعرانه در مثنوی و دیوان شمس بازتاب تلقی ویژه و هنری مولوی از حواس ظاهر و باطن است که البته با جهان بینی غیب مدار او ارتباط دارد. مولوی برای هر چیزی که در عالم هست، متناظری غیبی پیش روی می گذارد؛ از این رو، در برابر حواسِّ ظاهری، شکلِ راستینی از حواس باطنی و غیبی وجود دارد. حواس ظاهر و باطن چونان محورهای نظام فکری مولوی در آثار وی با شیوه های گونه گون و چشم اندازهای متمایز مطرح می شوند. از نظرگاهِ مولوی، ادراکات نفسانی (شنیدن، دیدن، چشیدن و جز آن) در مرحله ای از معرفت نفس، امتزاج حاصل و یکسان عمل می کنند و به نوعی «وحدت قوا» می رسند.
۲۵۰.

کوه و معانی نمادین آن در بیان عواطف عارفانه و عاشقانه ی مولانا در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی مثنوی کوه نمادشناسی کوه و مثنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱۵ تعداد دانلود : ۹۰۴
مولوی پرآوازه ترین شاعری است که لطیف ترین و با شکوه ترین معانی زندگی را در قالب مثنوی به جهانیان عرضه کرده است. مثنوی را به عنوان گنجینه ای از تصاویر بی پایان و مولوی را با قدرت تصویرگری بی مانند، می شناسیم. مولوی از ساده ترین جلوه های زندگی و مظاهر بی مانند عالم طبیعت از جمله کوه، نفیس ترین و ناشنیده ترین درس ها را به ما می آموزد و به دنیای کهنه و غم زده­ی درون ما، جامه­ای از طراوت و تازگی می بخشد. با توجه به اهمیتی که کوه در تصویرگری های شاعرانه و بیان عواطف و احساسات مولانا دارد که این خود حاکی از بازتاب افکـار متعالی و روح بزرگ اوست، در این مقالـه کوشیده ایم تا نقش کـوه و معانی نمادین آن را در بیان عواطف عاشقانه و عارفانه مولانا تحلیل کنیم و از این رهگذر با خلاقیت شاعرانه و شیوه­ی بیان عواطف و احساسات او در بیان مضامین والای عرفانی آشنا شویم. این تحقیق به روش توصیفی و شیوه­ی تحلیل محتوا انجام شده است. نتایج تحقیق، نشان دهنده­ی تعلّق خاطر و توجّه روح بزرگ مولانا به مظاهر بخشندگی، عظمت و بزرگی و پایداری است. کوه علاوه بر هیبت و صلابتی که دارد، الهام بخش یک درس اخلاقی نیز هست و آن درس هم صدایی در عین رازداری و پناه دهندگی است که مولانا به آن توجّه خاصّی داشته است.
۲۵۵.

نگرش ساختار شکنانه مولانا در مفهوم دعا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸۶
امروزه اهمیت و تاثیر نظریه ها و اندیشه های ادبی و فلسفی، روان شناختی، جامعه شناختی در بازنگری و بازخوانی و نقد متون ادبی مشخص و آشکار است. پژوهشگران و منتقدان ادبی، با توجه به این دیدگاه ها و نظریه ها، در تحلیل، تفسیر، خوانش و واکاوی متون عرصه های تازه ای را در حوزه پژوهش و نقد می گشایند. با این رویکردها می توان خصایصی را که در قرایت های سنتی و تکراری متون از دید خواننده و منتقد پنهان مانده برجسته و نمایان کرد. در این مقاله سعی شده است مفهوم دعا و ملحقات و وابسته های مفهومی - تصویری آن از جنبه ساختار شکنی در مثنوی مولوی بازنگری شود. هر گفتار و نوشتاری به منظور انتقال پیام به مخاطب و برقراری ارتباط با اوست. اما مولوی پیامش را به صورت طبیعی و آشنای گفتار و بر پایه ساختاری مبتنی بر عادت های زبانی و ذهنی خواننده بیان نمی کند. او شالوده انتظارات و تصورات خواننده را با تداعی معانی و تصاویر و نقل از داستانی به داستانی و از اندیشه ای به اندیشه ای دیگر فرو می ریزد (? پورنامداریان، ص 86). در نگرش سیال و قاعده گریز مولوی، توالی منطقی داستان و ترتیب زمانی وقایع رنگ می بازد. هر داستان و هر مجموعه ای از معانی خواننده را به دنبال خود به داستان و مجموعه معانی دیگر می برد. دعا در ذهن مولانا، با نگرش چند وجهی و درهم تنیده او هر لحظه نمودی دیگر می یابد. در بافت کلامی مولانا، دعا، همچون دیگر مفاهیم، در بازی بی نهایت دال و مدلول و در نسبیت و تعلیق معنا و تفسیرپذیری شکل می گیرد. در این مقاله مفهوم دعا در نگاه نظام ستیز مولانا و در مثلث قضا و بدا و دعا بازنگری و واکاوی می شود، و در این بازنگری، از جمله در سلسله سبیت؛ رابطه سلبی دعا و رضا، دعا و شفاعت گری؛ ضرورت بر لب آوردن دعا، آداب و شرایط دعا کردن، رضا به نداده ها، که جلوه هایی به ظاهر متفاوت و متباین دارند - در مد نظر قرار می گیرد.
۲۵۸.

مقایسه قصه های مثنوی با مآخذ آن

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸۱
مولانا جلال الدین محمد بلخی در سرودن کتاب ارزشمند مثنوی قصد داستان سرایی نداشته بلکه برای درک بهتر و بیشتر مخاطبان خود از دشواریها و پیچیدگی های طریقت، قصه را چراغی فرا راه آنان قرار داده است.بیشتر حکایات و قصص مثنوی برگرفته از ادبیات نوشتاری و یا گفتاری ادوار معاصر مولانا و یا قبل از وی است. شادروان استاد فروزانفر در کتاب ارزنده خود ماخذ قصص مثنوی منابع بسیاری از این قصه ها را معرفی کرده است اما ما در این نوشتار به بررسی تطبیقی برخی از قصه های مثنوی با ماخذ قبل از آن پرداخته ایم و در این پژوهش به نتایجی نو تر رسیده ایم که امید است خوانندگان دفترهای ششگانه مثنوی را به کارآید.
۲۵۹.

نقش استطراد در حکایات مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثتوی استطراد تداعی معانی سخن ازتجالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷۷ تعداد دانلود : ۱۰۷۱
مثنوی مولانا به گونه ای دنباله سنت معارف گویی است که در خاندان وی معمول بوده است. ارتجالی بودن کلام، دخالت اقتضائات آنی و فی المجلس در سیر طبیعی مطالب، الزامات بلاغت منبری و در نتیجه گسستگی سخن از نشانه های ناگزیر این گونه آثار است. حضور مستقیم و بالفعل مخاطبان در زمان آفریده شدن مثنوی، فضایی مدرسی ایجاد می کند و بالطبع نقش گویا و خاموش آنان را در جای جای این منظومه تعلیمی، که محصول تعامل گوینده و شنونده است، می توان دید. از سوی دیگر، علائق و سلائق مولانا نسبت به برخی مطالب و مضامین دلخواه، سبب می شود تا در شکل گیری نهایی حکایات، کلام او را در اختیار خود بگیرند نه او کلام را. تذکارهای مکرر مولانا در توجه خواننده به معنای انفسی، نه آفاقی، حکایات و پیمانه معنی شمردن قصه به مخاطب او می آموزد که در ظاهر حکایات نماند و مثنوی را به منزله کتاب قصه نخواند. در این مقاله به این موضوعات پرداخته می شود: استطراد در مثنوی به شکلها و انگیزه های گوناگون پیدا می شود. واکنشهای مخاطبان حاضر در مجالس اعم از سخنان یا حالات، تداعیهایی که بی اختیار در ذهن مولانا شکل می گیرند، بیخود شدن گوینده در هنگام طرح مطالبی که روح حساس او شدیدا به آنها وابسته است، همچون عشق، توحید، فنا، یاد شمس تبریزی و... در زمره انگیزه های این گریزهاست.
۲۶۰.

شورانگیزی در مثنوی مولوی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نور خورشید حسام الدین شمس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷۵ تعداد دانلود : ۱۰۳۸
بی شک تراوش های اندیشه به عواملی بستگی دارد که بتواند ذهن و زبان و سبک بیان سخنور راتحت تأثیر قرار دهد و ممیز هنجار سخن او با سخن گویندگان دیگر شود. در مثنوی مولوی نیز انگیزه های گوناگونی مایه شورانگیزی تعابیر عارفانه می شود که خود در حوزه سبک شناسی اثار مولانا قابل تأمل بسیار است . از این گونه عوامل می توان به سیمای پیامبر اکرم(ص) حضرت علی(ع)‘حسام الدین چلیی‘شمس تبریزی و ... اشاره کرد و جلوه های نور‘عشق‘خورشید‘آتش و ... را در تبیین تعابیر بلند مولانا در زمینه های گوناگن دید . این مقاله به اختصار گونه هایی از این موارد را در مثنوی نشان میدهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان