فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱٬۴۶۰ مورد.
فردوسی و شاهنامه او
حوزههای تخصصی:
سخن نهفته: سخن را نهفته همی داشتم (تأملی دیگر در زندگی حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی)
حوزههای تخصصی:
«کافور فنصور» یا «کافور منثور» پیشنهادی در تصحیح واژه ای در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در داستان«یزدگرد شهریار»شاهنامه از نوعی کافور به نام «کافور منثور» یاد شده است که نسخه های خطی و چاپی در ضبط آن اتفاق نظر ندارند. با توجه به زمینه فرهنگی داستان، نخست به دنبال این نوع کافور در فرهنگ اسلامی و عربی می گردیم، سپس اطلاعاتی را که در فرهنگ های فارسی در این باره آمده بررسی می کنیم و پس از آن با در نظر گرفتن تصحیفات احتمالی این واژه و با آوردن شواهدی از متون طبی، جغرافیایی و ... و با توجه به منابع تحقیقی، شکلی دیگر از این واژه را پیشنهاد می کنیم.
ادبیات: شب و روز در تصویرهای شاهنامه
منبع:
هنر پاییز ۱۳۷۹ شماره ۴۵
حوزههای تخصصی:
شاهنامه پژوهی: نکاتی پیرامون برخی از ابیات داستانهای اسکندر و اشکانیان در شاهنامه خالقی
حوزههای تخصصی:
چند وامواژه سعدی در شاهنامه فردوسی
منبع:
فرهنگ پاییز ۱۳۶۹ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
گودرزیان
مطالعه تأثیر روایت استعاری فردوسی بر شاهنامه نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی برجسته ترین متن اسطوره ای ایران است که از قرن های آغازین سرایش آن مورد توجه محافل هنری مختلف بوده است. ایمان به جایگاه و نقش زبان در تثبیت فرهنگ و غنای زبان فردوسی، آن را از دیگر متن های مشابه ممتاز می کند. این نوشتار می کوشد چگونگی تأثیر روایت استعاری شاهنامه را بر جهان شاهنامه نگاری بررسی کند و برای این منظور از نظریه ادبی پل ریکور بهره می گیرد. بنا بر این نظریه؛ متن استعاری، منش چندمعنایی دارد که موجب تأویل توسط خواننده می گردد. برای نشان دادن اهمیت روایت استعاری و چندمعنایی فردوسی، رویداد «گذر سیاوش از آتش» انتخاب شده که در طول تاریخ نگارگری ایران بسیار مورد توجه هنرمندان در سبک های گوناگون بوده است. درابتدا، بنیان نظریه ادبی بیان شده، سپس متن شاهنامه و کنش داستانی «گذر سیاوش از آتش» بررسی می شود. آن گاه در ادامه، با انتخاب چندین نگاره از مکاتب هنری مختلف به تطبیق این نگاره ها با متن اصلی پرداخته و اهمیت تأویل نگارگر به عنوان خواننده نشان داده می شود. روش تحقیقِ به کارگرفته شده در مقاله پیش رو؛ تطبیقی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات آن نیز کتابخانه ای بوده است.
با توجه به بررسی انجام شده می توان گفت، تفاوت قابل تأمل نگاره های بازمانده از داستان گذر سیاوش از آتش، بحث تأویل مخاطب را می گشاید که آن نیز، حاصل رویکرد استعاری فردوسی به داستان های کهن و اسطوره ای ایران است. از این رو، نگارگران شاهنامه، که مخاطبان شعر او هستند، به صورت مستقل تأویل های گوناگونی از شعر وی داشته و هر کدام نگاره ای متفاوت از دیگری نقش کرده است.
نه اندر نه آمد سه اندر چهار
حوزههای تخصصی:
آیین پارسی: در شیفته گی به فردوسی هیچ لغزش و بی راهه گی نیست
منبع:
فردوسی تیر ۱۳۸۸ شماره ۷۸
حوزههای تخصصی:
دروگر
حوزههای تخصصی:
جلوه های دینی در شاهنامه
حوزههای تخصصی:
اشارتی بر رجزخوانی در شاهنامه
منبع:
فرهنگ پاییز ۱۳۶۹ شماره ۷
حوزههای تخصصی: