فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۴٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
بازی های زمانی در نوشته های علمی-تخیلی بی شمارند. داستان های برخاسته از تخیل زیست محیطی (اکو-فیکسیون)، به عنوان زیرمجموعه ای از گونه ی علمی-تخیلی، در این میان استثنا نیستند. زیبایی شناختی نوشته های اکو-فیکسیونل تا حدود بسیار زیادی به زیبایی شناختی گونه ی علمی-تخیلی نزدیک است اما، به جهت مضمون خاص ایشان، یعنی: زیست-محیط (اکولوژی)، این نوشته ها گاه از الگوهای خاصی استفاده می کنند.
در این مقاله، مساله ی زمان و ""بی زمانی"" با توجه به پیش فرض فوق مورد مطالعه قرار خواهد گرفت: نوشته های اکو-فیکسیونل گرایش به وارد کردن نوعی ""بی زمانی"" در توصیفات خود از دنیاهای آینده دارند. در متونی که در این مقاله بررسی شده اند، ""بی زمانی"" از سطح کنش ها و اتفاقات، به طور خلاصه: از سطح رویدادها، به سطح ساختارها و مفاهیم منتقل گشته است.
س ه اث ر اک و فی ک سی ون ل در ای ن م قاله م ورد ب ررس ی ق رار خ واهند گرف ت : Globalia اث ر ژان کریس تف روف ن؛ Eternity Incorporated نوش ته ی راف ائل گرانی ه دو کاس انی اک؛ و Le gout de l’immortalité از کاترین دوفور.
نگاهی به شگردهای شخصیت پردازی و تفاوت های آن در دو داستان ملکوت و مسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
289 - 314
حوزههای تخصصی:
ملکوت بهرام صادقی و مسخ فرانتس کافکا، با بُعد زمانی نیم قرن، پوچ گرایی و نگرش اگزیستانسیالیستی نویسندگان خود را فریاد می زنند. این دو اثر اگرچه دارای ژرف ساختی بسیار نزدیک به هم هستند، در جهاتی از جمله شخصیت پردازی، از یکدیگر فاصله می گیرند. شخصیت، یکی از عناصر مهم داستان است که نخستین بار، ارسطو آن را مطرح نمود و مورد توجه قرار داد. نظریه پردازان و منتقدین داستان، شخصیت را در پیوندی بی واسطه و عمیق با عناصر دیگر داستان می دانند؛ بر طبق این نظریه، شیوه های شخصیت پردازی در هر داستان نیز، با توجه به چگونگی دیگر عناصر آن داستان انتخاب می شود. با مقایسه شیوه های شخصیت پردازی در دو داستان ملکوت و مسخ، در پی آن هستیم که مصداقی برای این نظریه در دو داستان جاودانه جهان بیابیم و اثبات کنیم که علی رغم نزدیکی مضمون و لایه های زیرین داستان، تفاوت در روساخت و عناصر داستان، باعث تفاوت در شخصیت پردازی می گردد. بدین منظور انواع شیوه های شخصیت پردازی را در هر اثر مورد مطالعه قرار داده و بسامد هریک از این شیوه ها را معلوم داشته ایم.
بررسی تطبیقی طنز سیاه در داستان های فارسی و انگلیسی با تکیه بر مکتب سوررئالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
403 - 430
حوزههای تخصصی:
طنز سیاه، یکی از زیر مجموعه های طنز و کمدی است. طنز سیاه نگاهی تمسخرانگیز به موقعیت های بیمارگونه و هولناک و موحش دارد و اغلب با مرگ، دلهره، رنج، ترس، اندوه و پوچی همراه است. اوضاع ناهمگون سیاسی و اجتماعی، نظریات فلسفی هگل و رمان های گوتیک، منجر به ظهور این گونه طنز در ادبیات غرب شد. اصطلاح «طنز سیاه»«Humour Noir» را نخستین بار آندره برتون، تئوریسین سوررئالیست فرانسوی، در سال 1935 در تشریح عبارت «ذهنیت عینی شده» هگل به کار برد و در کتاب گلچین طنز سیاه، جاناتان سویفت را به عنوان پیشگام این گونه، معرفی کرد. ویژگی های مهم طنز سیاه در ادبیات داستانی عبارتند از: تضاد، اغراق، مسخ و استحاله، انحراف از موضوع و توصیف و فضاسازی های گوتیک. این مختصات در داستان های فارسی، در آثار صادق هدایت، غلامحسین ساعدی و بهرام صادقی به صورتی برجسته، بروز دارد. هدف از این مقاله، تعریف، واژه شناسی طنز سیاه و معرفی ویژگی های آن به صورت تطبیقی در ادبیات داستانی فارسی و انگلیسی به روش توصیفی-تحلیلی است.
ترفند جایگزینی در فرهنگ و ادب در آسیای غربی و اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
431 - 446
حوزههای تخصصی:
ساختار جامعه و رسوم و عادات رایج در آن، همواره در ادب هر سرزمینی بازتاب دارد، تا حدی که می توان مضامین ادبی مکرّر (لایت موتیف) را به نوعی بازتاب فرهنگ رایج هر اجتماع در قالب ادبی دانست. مضامین ادبی مکرّر در میان اقوام مختلف، گاه به سبب ریشه داشتن در آبشخورهای همگون یا یکسان و بعضاً از حیث توازی سنن، شباهت های چشمگیری به یکدیگر دارند که می توان با جستجو در کهن ترین منابع و دنبال کردن سیر تکثیر یک درون مایه؛ شیوه های انعکاس آن را در ادب کلاسیک اقوامی که از دیرهنگام با هم در داد و ستد فرهنگی بوده اند بررسی کرد. در مقاله حاضر سعی بر آن است که یکی از ترفندهای شایع در عرصه ادبیات غرب و ایران که در فرهنگ کهن میان رودان و روایات سامی دیرین نیز به چشم می آید سخن رود: ترفند جابه جایی به معنی تعویض عاشق یا معشوق، از جنس م ؤنث، از روی عمد یا از سر اتفاق و یا جایگزینی شخصیت ها، یکی از مضامین بارز بسیاری از متون برجسته نظم و نثر، در نظام ادبی شایع در منطقه ای گسترده از جهان است که از ایران کهن تا دورترین مرزهای امپراتوری روم را در بر می گیرد و حوزه میان رودان در پیوند میان این دو حوزه نقش اساسی داشته است.
La Fée aux miettes de Charles Nodier: Un récit à une double face(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
La Fée aux miettesde Charles Nodier, publié à Paris, en 1832 est un récit qui peut se prêter à une double interprétation. Ce roman reprend un type de récit, très populaire à partir du XIX esiècle, en France, celui de «fantastique». L'objectif du présent article est de proposer l'application de l'approche psychanalytique au texte de La Fée aux miettes, basée, en grande partie, sur des apports de la psychanalyse freudienne et jungienne. Cette étude psychanalytique nous permettra d'offrir au texte de nouvelles dimensions interprétatives et de comprendre la dynamique que suggère l'écriture de La Fée aux miettes. Ce qui est raconté comporte deux faces, apparente et sous-jacente. Nous avons l'ambition d'analyser, en une première étape, le contenu manifeste du roman et à en découvrir le schéma narratif pour discuter, en une deuxième étape, le contenu fantasmatique de ce récit en essayant de déchiffrer des sources sous-jacentes de ces fantasmagories apparentes en rapport avec le travail de l'inconscient, cette face obscure de la psyché.
مقاله به زبان روسی: موضوع «تقدیر» در تعبیرات «قضا و قدری» لرمانتف ( Тема «предопределение» в вариациях лермонтовского Фаталиста )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، مسئله تقدیر، آن گونه که در بخش «قضا و قدری» رمان لرمانتف به تصویر کشیده شده، بررسی و تحلیل می شود. این چالش به شکل دوگانگی معمولی میان ایمان یا عدم ایمان به سرنوشت مطرح نمی شود؛ بلکه طیف گسترده ای از تصورات گوناگون را از سرنوشت که در درون متن لرمانتف آزموده می شوند؛ مانند: تعبیر اسلامی، درک مسیحی و تصور عامیانه از سرنوشت، تقدیر در باورهای اساطیری، سرنوشت از دیدگاه عقل سلیم و ذهن منتقد معاصر برآمده از تجربه عمیق زندگی را در بر می گیرد. مبانی ترکیبی این تعبیرات گوناگون از موضوع سرنوشت، بر مبارزه میان دو نماینده اصلی دو نگرش به سرنوشت، در دو آزمون وولیچ و پیچورین استوار است.
مقاله به زبان فرانسه: مباحثه های سیاسی و درگیری های گفتمانی در تئاتر «برنارد ماری کلتس» (La représentation de la Dispute dans la dramaturgie française de Bernard-Marie Koltès)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تئاتر آینه ی جامعه است از این رو دخالت عوامل اجتماعی در دنیای تئاتر، غیرقابل اجتناب می باشد. با مرور زمان و با بالا رفتن اگاهی های عمومی و اجتماعی مردم، تئاتر منحصه ی حضور سیاست نیز شد. تئاتر سیاسی، ارتباط مستقیم با سیاست دارد و یک نوع تئاتر انتقادی محسوب می شود که در آن، به نام یک اپوزیسیون نامشخص، انتقاد صورت می گیرد.
تئاتر سیاسی نیز همچون دیگر آثار هنری بعد از سال های 1960، موقعیت های اجتماعی را به صورت مصور به ما نشان می دهد و سعی دارد اتفاقات را بازسازی کرده یا واقعی بنمایاند. شرایط سیاسی و اجتماعی موجود برای بیان تمام واقعیات مساعد نیست از این رو وقتی خصوصیات جملات (ساختاری- مفهومی)، برای سانسور بهم ریخته می شود، جنبه های دیگری به خود می گیرند.
تئاتر برنارد- ماری کلتس، نوعی تئاتر سیاسی محسوب می شود که در آن دمکراسی، بازی سیاسی احزابی نامعین، افکار عمومی که این حزب ها را تشکیل داده اند، و مسایل سیاسی جهانی به انتقاد گرفته می شوند. تئاتر کلتس به عنوان دادگاه اقلیتی انجام وظیفه می کند و با طرح درگیری های گفتمانی و مباحثه های سیاسی در شالوده ی خود به انتقاد می پردازد و حال موجود و حال ایده آل جامعه را به تصویر می کشد. طبعاً سیاست تنها موضوع تئاتر وی نمی تواند باشد و در خلال مباحثه ها با بهره گیری از اصول تئاتری و زبان منحصر به فرد خود به بیان رخدادها، شرایط، شیوه های کرداری و آداب و رسوم خوب و بد و زشت و زیبا پرداخته است. به مسایل اجتماعی عامه ی مردم توجه کرده و اینگونه توانسته است انتقاد را عمومیت دهد که در این چنین شرایطی انتقادات کلتس به افکار عمومی روی آورده و افشاگری می کند و نقاب ها را از چهره ها می درد و حقایق را آشکار می سازد.
مقاله به زبان روسی: وام واژه های فارسی در زبان روسی و طبقه بندی موضوعی- واژگانی آن ها ( Персидские заимствованные слова в русском языке и их лексико-тематическая классификация )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وام واژه ها که نتیجه روابط متقابل ملل گوناگون در حوزه های سیاسی، اقتصادی، بازرگانی و فرهنگی هستند، در کنار واژه سازی بر مبنای مواد زبانی موجود، نقش عمده ای در غنای گنجینه واژگان ایفا می کنند. پدیده وام گیری به عنوان یکی از پویاترین فرایندهای زبانی و نیز شیوه ای برای توسعه و غنی سازی زبان از مسائل مهم زبانشناسی است، که طی دهه های اخیر با توجه به مطالعه جنبه های گوناگون تعاملات زبانی اهمیت ویژه ای یافته است. در این مقاله وام واژه های فارسی در ساختار واژگانی-معنایی زبان روسی بررسی و از نظر موضوعی طبقه بندی شده اند. کاربرد این وام واژه ها در حوزه های گوناگون زبانی مبنای این طبقه بندی بوده است. همچنین در این پژوهش به طور خلاصه به مفاهیمی نظیر پدیده وام گیری، راه ها و انواع وام گیری، دلایل وام گیری و همگونی وام واژه ها در زبان روسی پرداخته شده است.
Особенности мифопоэтики Велимира Хлебникова (ویژگی های بوطیقای اسطوره ای ویلیمیر خلبنیکوف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، ویژگی های بوطیقای اسطوره ای محور ویلیمیر خلبنیکوف بررسی و به ویژه بر ماهیت حماسی و ملی- تاریخی شعر وی، کاسمیزم و فلسفی بودن تفکر ادبی شاعر تأکید می شود. کاسمیزم به تعدادی از جریانات مذهبی-فلسفی، ادبی- زیبایی شناسیک و همچنین علوم طبیعی اطلاق می شود که اساس ایده خود را بر کائنات به عنوان جهان دارای ساختار منظم قرار می دهند و انسان را شهروند جهان در نظر می گیرند. یکی از مهم ترین ویژگی های ذهنیت ادبی خلبنیکوف، علاقه و تمایل آشکار وی به زمان ملی– تاریخی و مکان ملی روسی است اما به لحاظ معنوی، ملیت در ذهن خلبنیکوف گویی همه کره زمین را در برمی گیرد و کاتولیک و پروتستان، بت پرستی و ارتدکس، بوداییسم و اسلام را شامل می شود. در ضمن، خلبنیکوف فرهنگ لهستانی را بسیار نزدیک و خویشاوند می یابد و به همین دلیل او لهستان را هم در دنیای حماسی خویش وارد می کند: لهستان به یکی از اسطوره هایی بدل می شود که به شاعر اجازه می دهند در سطوح گوناگون ایده ملی روسی «وحدت همگانی» را تبیین کند. ویلیمیر خلبنیکوف به لهستانی ها و ایده آزادی خواهی و استقلال طلبی شان، امکان ابراز و اظهار عقیده می دهد و بدین ترتیب به درک متقابل میان دو ملت و از بین بردن رنجش ها و سوءتفاهماتی که در طول تاریخ میان آن ها انباشته شده، کمک می کند.
بازخوانی منظومة ثئوگونی هسیودس در پرتو قاعدة«الواحد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی بنیاد یکی از قواعد مشهور فلسفة اسلامی در منظومةثئوگونی هسیودس پرداخته شده است؛ برای پیگیری این امر، نخست چارچوب های ممکنی که به بررسی چنین امری اختصاص دارند، مورد پژوهش قرار گرفته اند و از میان آنها دیدگاهی که نه بر انفکاک قطعی و تاریخی اندیشة اسطوره ای از اندیشة فلسفی، بلکه بر تداوم و تطور آنها رأی داده است، به عنوان منظری متناسب تر انتخاب شده است. در بخش دوم این پژوهش بر اساس چنین رویکردی به توضیح اجمالی قاعدة «الواحد» پرداخته شده و با استفاده از این قاعده به بررسی منظومةثئوگونی اقدام شده است. درک ابتدایی قاعدة علیت، سنخیت میان علت و معلول، فروکاهش کثرت به وحدت در این منظومه را می توان در تبارشناسی خدایان، رابطه والد و فرزند و شباهت های آنها و بکرزایی بازشناخت. از این منظر مفاهیم فلسفی مذکور و مشابه های آنها در اسطوره ثئوگونی را می توان در پرتو قاعدة الواحد چونان غایتی متحد کننده، مورد بازخوانی قرار داد و بساطت و نامتعین بودن علت نخستین را به خوبی مشاهده کرد.
نقد روانشناختی داستان های فولکلور ایرانی و اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
471 - 487
حوزههای تخصصی:
فولکلور یا ادبیات شفاهی و بومی از جایگاه ویژه ای در تمامی اقوام برخوردار است.مهم ترین ویژگی فولکلور بیان ناگفته هایی است در قالب داستان های کودکان یا عامیانه و مردمی. این پژوهش به بررسی روانشن اختی دو داست ان مردمی، دو روان آدمی، با دو ساختار در ظاهر متفاوت، ولی در ژرف ا همگ ون می پردازد و سعی دارد از ورای این دو داستان ایرانی و فرانسوی، نهاد پنهان آنها را دریابد. با روایت هر داستان در واقع حرفهای درونمان را می زنیم. کنشگر های خوب و بد داستان ها، همان جنبه های شخصی ما و اعداد در قصه ها، همان مادینگی و نرینگی درونی ما هستند. حال با نگاهی تطبیقی به بررسی ناخودآگاه جمعی می پردازیم که در قصه ها به روشنی نمایان است.
ПОЛЕТ ПОЭТА (Русские поэты-футуристы и авиация) (پرواز شاعر (شاعران فوتوریست روس و صنایع هوایی))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و گسترش بی سابقه صنایع هوایی در آغاز سده بیستم در بسیاری از عرصه های زندگی نمود پیدا کرد و فضای زندگی انسان به شدت توسعه یافت؛ سرعت جابه جایی از مکانی به مکان دیگر چندین برابر افزایش پیدا کرد و افق های جدید دانش پیش روی بشر گشوده شد. صنایع هوایی به یکی از مؤثرترین جلوه های پیشرفت فنّاوری بدل شد. موضوع صنایع هوایی و پرواز در میان شاعران فوتوریست که از مدافعان رشد و پیشرفت این صنعت به شمار می آمدند، انعکاس گسترده ای یافت. آن ها گاهی به تجربه شخصی پرواز خویش تکیه می کردند. در این اشعار، موضوع پرواز و هوا با جهان نوین عجین و جوانب جدید و اغلب تراژیکی از روابط متقابل انسان و ماشین نمایانده شده است. مهم ترین چهره در میان شاعران پروازنگار فوتوریست، واسیلی کامنسکی است. او حتی به شکل حرفه ای خلبان شد و در آثار منظوم خویش به طور گسترده به موضوع پرواز پرداخت. در این آثار، وی مجموعه ای غنی از واژگان نو ایجاد کرد که به واسطه ساخت غیرعادی صرفی و معناشناختی و همچنین نظام آوایی خاص خود، قابلیت بیان شدیدترین احساسات را داشتند. ویلیمیر خلبنیکوف با توصیف سوانح هوایی که در آن زمان بسیار اتفاق می افتاد، «راه های آسمانی» انسان را به شدت دراماتیک جلوه می دهد. بلوک نیز در بعضی از اشعار مرتبط با پروازش، با خلبنیکوف هم عقیده است.
Творчество Л.Ф. Зурова и русская религиозно-философская мысль ХIХ–ХХ вв. (آثار ل.ف. زورف و تفکر مذهبی- فلسفی روسی در سده های نوزدهم و بیستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، آثار ل.ف. زورف، نماینده موج اول نویسندگان مهاجر روس از منظر تطابق آن با ایده های تفکر مذهبی- فلسفی روسی در سده های نوزدهم و بیستم بررسی می شود. داستان «دانشجوی دانشکده افسری» و رمان های «راه باستانی» و «میدان» ماده تحقیق این پژوهش هستند. نثر زورف، ازنقطه نظر ایده مکاشفه در پرتو تحقیقات ولادیمیر سالاویوف، و.س. بولگاکوف، و آ. ایلین بررسی می شود. نثر او به لحاظ ارتباط با حوزه تجسم ادبی سنت های معنوی و مذهبی تربیت خانوادگی، به عنوان پایه های ملی زندگی روسی در کنار کاوش های ن. لوسکی و ن. آرسنیف جای می گیرد. سرمنشأ مکاشفه نثر زورف، به درک ماهیت هستی شناسانه جهان و عمیق ترین مفاهیم جهان بینی مسیحی کمک شایانی نمود. تعیین میزان قابلیت معنوی خانواده در کار تربیت و پرورش شخصیت گواه آن است که اصول تقوایی انجیل، کمک رسانی بدون چشمداشت به نزدیکان، خیرخواهی فعالانه، توقع و انتظار زیاد از خویش، که در نظام خانواده روسی صرف نظر از تعلقات طبقاتی، نهادینه شده، موجبات غنای معنوی و اخلاقی روسیه را فراهم آورده است. ل.ف. زورف نویسنده ای مستقل، منحصربه فرد، بااستعداد و مذهبی در ادبیات سده بیستم روسیه به شمار می رود.
زیباشناسی دریافت گلستان سعدی نزد مترجمان فرانسوی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
93 - 116
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریه های مطرح شده در حوزه نقد و بررسی های ادبی، نظریه دریافت زیباشناختی است که اندیشمندان مکتب کنستانس خصوصاً هانس روبر یاس بر پایه هرمنوتیکی برخاسته از اندیشه های هانس گئورگ گادامر آنرا پی ریزی کرده و کانون توجه خود را بر خواننده و دریافت او از اثر در طول زمان متمرکز نمودند. یکی از آثار ادبی ایران زمین که از طریق نخستین ترجمه اش به فرانسه در نیمه نخست قرن هفده به ادبیات غرب راه یافت گلستان سعدی است. از آن زمان تا کنون ترجمه های متعددی از این اثر به زبان فرانسه صورت پذیرفته است. این مقاله سعی بر آن دارد تا با توجه به شرایط تاریخی-ادبی ترجمه های انجام شده و مفهوم افق انتظار که مفهومی کلیدی در زیباشناختی دریافت هانس روبر یاس ایفا می کند علت توجه بخش مهمی از خوانندگان این اثر در طی قرون مختلف در قالب مترجمین آن و در نتیجه علت ماندگاری این اثر فارسی در ادبیات فرانسه را بررسی کند.
چرایی جایگزینی عنوان رمان ژِه به ابله محله در ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
197 - 220
حوزههای تخصصی:
رمان ابله اثر فیودور داستایفکسی نویسنده صاحب نام قرن نوزده روسیه است و رمان ژِه اثری است از کریستین بوبن، نویسنده معاصر فرانسوی که در آخرین ترجمه، عنوان فارسی آن به ابله محله تغییر یافته است. در این جستار کوشیده شده است تا با مطالعه ای تطبیقی، همراه با بررسی روانکاوانه شخصیت پرنس میشکین، قهرمان رمان ابله داستایفسکی، و اَلبَن، شخصیت اصلی رمان ژِه، از زاویه دیدی یکسان، برای این پرسش پاسخی بیابیم که با توجه به نظریه های رایج ترجمه، آیا تغییر عنوان در ترجمه، آن هم به تصور شباهت های میان دو شخصیت اصلی رمان های مورد بحث و این که برای نویسندگان دو اثر، جنبه های روانی شخصیت های اصلی اهمیت ویژه ای داشته است، توجیهی دارد یا نه؟ در آن صورت جایگزینی عنوان از اختیارات مترجم خواهد بود یا پیرو قواعد ترجمه؟
بررسی تطبیقی داستان های کوتاه جمالزاده و موپسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
117 - 134
حوزههای تخصصی:
بسیاری از صاحب نظران وادی ادبیات جمالزاده را پدر داستان نویسی معاصرایران، به ویژه داستان کوتاه می دانند. زیرا او برای نخستین بار با انتشار یکی بود یکی نبود، علاوه بر این که انقلابی در نثر فارسی به وجود آورد ، تکنیک داستان نویسی اروپایی را آگاهانه به کار گرفت. از سوی دیگر به نظر بسیاری ازمنتقدان ، گی دو موپسان از برجسته ترین نویسندگانی است که در قرن نوزدهم، به سبب نگارش داستان های کوتاه متعدد وانتشار مجموعه داستان های کوتاه بی شمار در طی ده سال، به عنوان استاد این نوع ادبی به شمار می آید. هدف اصلی این مقاله بررسی تطبیقی شیوه های داستان نویسی این دو نویسنده بلند آوازه است. بدین منظور مؤلفان با بهره گیری ازدیدگاه های صاحب نظران ساختارگرا چون ژرار ژنت ، گریماس و تودورف ، بر تکنیک های مشترکی که این دو در آرایش زمان و فضای داستان، شخصیت پردازی ، کانون روایی ، تکنیک داستان در داستان که چند صدایی روایی را درپی دارد متمرکز می شوند.وانگهی روش های مشترکی که این نویسندگان در به کار گیری زبان مردمی و طنز از آن بهره جسته اند، در تعدادی از داستان های کوتاه ، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
مقاله به زبان روسی: حوزه شخصی متکلم (بر مبنای قوانین منطقه ای) ( Личная сфера говорящего (на материале регионального законодательства) )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، بازطراحی حوزه شخصی متکلم – آنچه به وی نزدیک است و توجه و علاقه اش را جلب می کند - به تصویر کشیده شده است. در اسناد و مدارک، نقش اجتماعی متکلم منعکس می گردد؛ بنابراین، جهت بررسی آن ها می توان از شیوه اجتماعی حوزه شخصی استفاده کرد. حوزه شخصی از طریق بررسی نوع کنترل و (هم) مشارکت و نوع ارزیابی، که گوینده به کمک آن جهان و فعالیت های خویش را در آن ارزیابی می نماید، بازسازی می گردد. در مقاله استدلال می شود که هنجار به عنوان جزء دائم و لاینفک حوزه شخصی، رفتار متکلم را شکل می دهد. همچنین ابزارهای زبانی ابراز (هم) مشارکتی، مانند «مای فراگیر»، دیکسیس شخصی، اسامی رابطه و افعال دارای معنی مساعدت و نیز ابزارهای زبانی ابراز کنترل، همچون: انواع افعال، ساختارهای مجهول با افعال کامل و ساختارهای مصدری در جملات امری در این پژوهش بررسی و تحلیل و انواع هم کنشی های متکلم با دنیای خارج تشریح می گردد. متکلم ابتکار به خرج می دهد و پروسه هدایت را تحت کنترل خود می گیرد و جذب آن می گردد و در رفتارهای خویش که به لحاظ اجتماعی اهمیت دارند، ادامه «من» خویش را می بیند.
«تکیه گاهی در میان شن های روان» مورد بررسی: «تصادف شبانه» پاتریک مودیانو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یک برخورد میان یک اتومبیل و یک عابر پیاده موقعیت دغدغه آوری برای شخصیت اصلی داستان تصادف شبانه پاتریک مودیانو ایجاد می کند. با این تصادف یک جستجوی هویتی آغاز می شود. شخصیت داستان سعی می کند به جواب سؤالاتی برسد که از سالهای گذشته برایش مطرح بوده است. او در جستجوی نشانه ای در شهر اسرارآمیزی، بزرگ و پر رمز و راز به نام پاریس است که هویت و زندگی مدرن امروزی، با تحول شهرها، گسترش شهرنشینی و گوناگونی فرهنگی، متغیر و ناپایدار شده. او دیگر قادر به شناخت هویت خویش نیست و فرد در میان جمع گم شده است. جستجوی هویت در این شرایط شبیه آن است که در شن روان رد پایی را جستجو می کنیم، که هر حرکتی رد پای حرکت قبلی را پاک می کند. دراین مقاله، مولف در ابتدا کوشیده است نشان دهد که چرا یک تصادف معمولی دراین رمان باعث این جستجوی بی امان برای یافتن هویت می شود. سپس این عدم امکان دسترسی به هویت خویش، به ویژه در پاریس، موضوعی است که در این تحقیق، مورد توجه قرار داده شده است.
مقاله به زبان فرانسه: نقل قول مستقیم و غیرمستقیم شخصیت ها در «طرف خانه سوان» (Discours direct et indirect chez les personnages de Du côté de chez Swann)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دقت وسواس گونه نویسنده «در جستجوی زمان از دست رفته» در انتخاب نهایی شکلی از نقل قول به جای شکل دیگر آن، ما را بر آن می دارد تا از خود بپرسیم که هر یک از اشکال مختلف نقل قول چه چیز برای رمان به ارمغان می آورند. منظور از «نقل قول»، همان گفتار شفاهی است که شخصیت ها با صدای بلند به زبان می آورند و مسئولیت آن را می پذیرند، یعنی همان دو شکل سنتی نقل قول مستقیم و نقل قول غیرمستقیم. یکی، با داشتن هماهنگی با داستان و دیگری، با حفظ استقلال خود و با دادن مستفیم رشته کلام به شخصیت داستانی، اغلب، این دو نوع نقل قول به عنوان راهی برای بروز استعداد راویِ رمان پروست مورد استفاده قرار می گیرند. به دور از انتخابی اتفاقی، استفاده و نیز تعداد این دو نوع نقل قول در داستان، با دستاوردی روانشناختی، اجتماعی و یا روایتگری ارتباط تنگانگ دارد که شایسته تجزیه و تحلیل است. از سوی دیگر، باید از خود پرسید که آیا استفاده از نقل قول مستقیم و یا غیرمستقیم در رمان «طرف خانه سوان» با کاربردی که دستور زبان سنتی به آن ها اختصاص داده، سازگار و هماهنگ است، یا شاهد برخی نوآوری ها از جانب نویسنده هستیم.
Литературные связи повести А.П. Чехова «Степь» (древнерусские источники, Н.В. Гоголь, В.С. Соловьев) (ارتباطات ادبی در داستان «استپ» آنتون پاولویچ چخوف (منابع روسی باستان: ن.و. گوگول، و.س. سالاویوف))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان نظام مند «استپ» نوشته چخوف، ریشه ای عمیق در ادبیات و فلسفه روسی دارد. برای درک درست معنای اخلاقی و فلسفی این داستان، لازم است منابعی را که چخوف در نوشتن بر آن ها تکیه کرده کشف و تجزیه وتحلیل نمود و پس زمینه فلسفی ای را که فکر اولیه داستان در آن فضا شکل گرفت، بررسی کرد. ازجمله، کشف رمز این عبارت- که از زبان یکی از قهرمانان چخوف بیان می شود- «موجود چیست؟ موجود شیئی خودکفاست که برای ارائه خود احتیاج به شیء دیگری ندارد» به ما این امکان را می دهد چنین نتیجه گیری کنیم که هم منابع روسی باستان، هم آثار ن.و.گوگول، نویسنده «گزیده ای از مکاتبات با دوستان»، و هم و.س. سالاویوف، فیلسوف، شاعر و نویسنده کتاب هایی چون «ایمان، عقل و تجربه»، «اصول معنوی زندگی»، «سه گفتار به یاد داستایوسکی» بر آنتون چخوف تاثیرگذاشتند. معیارهای فلسفی ای که ن.و. گوگول و و.س. سالاویوف در آثار خویش به کار گرفتند، با تفکر ادبی- هنری چخوف همخوانی دارد و وی از این معیارها برای معرفی شخصیت هایش بهره می جوید. دیدگاه های چخوف به مواضع پوزیتیویستی محدود نمی شود و او هم به ایدئالیسم فلسفی و هم به فلسفه دینی توجه نشان می دهد.