با روی کار آمدن فتحعلی شاه قاجار، شعر و شاعری نسبت به دوره های افشاریه و زندیه وضعیت مساعدتری پیدا کرد. شاه قاجار که خود شعر می سرود و خاقان تخلص می کرد، به حمایت از شاعران پرداخت و با شکل گیری کانون جدید نهضت بازگشت در تهران، شاعران بسیاری از گوشه و کنار ایران به پایتخت روی آوردند.
خاوری شیرازی یکی از شاعرانی است که از شیراز به تهران مهاجرت کرد و با تکیه بر استعداد ذاتی و ممارست در انشای نامه های دربار، تاریخ نگاری و شعرخوانی در محافل ادبی پایتخت از نویسندگان و شاعران نسبتا صاحب نام عصر خود شد و آثار متعددی از جمله دیوانی حاوی بیش از هفت هزار بیت در قالب های مختلف شعری چون قصیده، غزل، ترکیب بند، مثنوی، قطعه و رباعی از خود به یادگار گذاشت. در این مقاله پس از بررسی مختصر وضعیت شعر در دوران افشاریه تا پایان دوران فتحعلی شاه، شرح حال، آثار، دیوان اشعار، گردآوری های دیوان و سبک شعری خاوری شیرازی به تفصیل تحلیل و بررسی شده است
کاظم تینا از اولین متفاوت نویسان ایرانی است که آثار اولیه او در دهه 1320 و آثار مطرح شده او در این مقاله، در دهه های 1340 و 1350، یعنی تقریباً هم زمان با پیدایش اولین طلایه های پسامدرنیسم در جهان، به چاپ رسید. از آن جا که این آثار در زمان خود بسیار نامانوس و با مدرنیسم رایج در آن زمان متفاوت بودند، مورد توجه قرار نگرفتند و اکنون در معرض خمول و نابودی کامل قرار دارند. در بررسی این آثار، برخی از مهم ترین مؤلفه های پسامدرنیستی، به شیوه ای پیش رس و خودجوش قابل مشاهده است. از جمله این مؤلفه ها می توان عنصر غالب محتوایی پسامدرنیسم، یعنی برجسته شدن محتوای وجودشناسانه، همچنین عدم انسجام و فقدان پیرنگ، آشکار کردن شگردهای ادبی، بیان نظریه در متن، اتصال کوتاه، عدم قطعیت، ابهام، تناقض، آشفتگی زمان و مکان، بینامتنیت، شخصیت های شورش گر و یکیشدن شخصیت های داستانی را نام برد که در چند داستان کوتاه از این نویسنده مورد بررسی قرار گرفته اند و حضور آن ها این داستان ها را درحال گذار از مدرنیسم به پسامدرنیسم نشان می دهد.
در دوره قاجار، شعر بازگشت به اوج خود رسید. در این عصر، شاهان قاجار، شعر مدحی را در خدمت دستگاه تبلیغاتی خود در آوردند و شاعران نیز به پیروی از استادان سبک خراسانی، به قصاید مدحی توجه بیشتری کردند. در این میان، ابونصر فتح الله خان شیبانی، (1241- 1308 هـ. ق ) وضعی دیگر گونه داشت. او که در ابتدا در خدمت محمد شاه و ناصر الدین شاه قاجار بود و قصایدی در مدح آنها سروده بود، به هنگام جلوس ناصرالدین شاه بر تخت شاهی، از دربار رانده شد و مدتها در بلاد مختلف آواره وسرگردان بود. مدتی هم طریق درویشی در پیش گرفت و سر انجام، 25 سال از عمر خود را صرف آبادانی بیابانی در حوالی نطنز به نام «عشق آباد» کرد؛ اما آنجا هم توسط عده ای از اشرار ویران شد. به تظلم به پایتخت آمد، اما سودی حاصل نشد. هـمه این عوامل باعث گردید تا شیبانی به یکی از منتقدان عصر ناصرالدین شاه تبدیل شود و از این حیث در بین شاعران دوره بازگشت، تمایز و تشخصی دیگر یابد.
نظامی گنجوی به عنوان برجسته ترین سراینده مثنوی های بزمی در قرن ششم متفاوت از متقدمان و معاصران، همه سعی و کوشش خود را به کار می گیرد تا از مفاهیم مرسوم و متداول عصر خود پا را فراتر نهد و با رویکردی جدید به شعر، روح انسان گرایی را در آثار خود تثبیت کند و ترویج دهد. نظامی با توسع و تعمیق این مفهوم در آثار خود، هرگز از دو مقوله قومیت و دیانت غافل نبوده است.لذا سرزمینی را به تصویر می کشد که مردم آن فراتر از دو مفهوم فوق؛ به انسانیت بیشتر اهمیت می دهند. به همین دلیل، در جستجوی آرمان شهر خود از دروازه های شرع در مخزن الاسرار آغاز می نماید و در تبیین مفاهیم فلسفی و حکمی تا اسکندر نامه به پیش می رود. با این وصف، می توان نظامی را به عنوان سخنگوی ایران انسانی معرفی نمود.