در شماره 21 (دوره ششم - شماره اول) نامه فرهنگستان مقاله ای خواندم زیر عنوان «سفینه تاج الدین احمد وزیر» نوشته آقای ذاکرالحسینی. نویسنده در آغاز مقاله شرح موجز و مفیدی در باره محتویات این سفینه آورده است که می رساند حدود 75 تن از فضلای سرشناس قرن هشتم از آثار خود و دیگران در سال 782 ه. ق. به منظور تقدیم به تاج الدین احمد، وزیر شاه شجاع دستنویسی کرده اند. اصل نسخه در اختیار دانشگاه اصفهان است. بار اول در سال 1353 به صورت عکسی (فاکسیمیله) در ردیف انتشارات دانشگاه اصفهان چاپ و منتشر شده است و بار دوم در سال 1381 در دو جلد به صورت حروف نگاری در قم جزو انتشارات مجمع ذخائر اسلامی. نویسنده مقاله نحوه کار مصحح چاپ 1381 را به نقل از مقدمه آن چاپ چنین توصیف کرده است: «... برای بازنویسی متن سفینه، نسخه را از روی چاپ عکسی چندین بار خوانده، موارد قابل تردید و نقائص چاپ عکسی را از روی اصل نسخه رفع کرده، برای تصحیح بعضی قسمت ها از منابع دیگر با اشاره به آنها سود جسته، مواضع ناخوانا و نوشته ها و اشعار ناقص را ... از روی ماخذ حدیث، دواوین و منابع دیگر ... تکمیل کرده و جمعا مدت سه سال به این کار اشتغال داشته است». چه کسی ممکن است با خواندن این توضیح در باره روش کار و تلاش و کوشش سه ساله مصحح در رفع کاستیها و کژیهای نسخه خطی این خدمت ارزنده را تحسین و تمجید نکند؟...
منظومة همای و همایون سرودة خواجوی کرمانی، شاعر عارف قرن هشتم، از زمرة آثار عاشقانه ای ست که در آن، عشق آتشین همای، شاهزادة شام، به همایون، دختر فغفور چین، به نظم کشیده شده است. این منظومه برای نخستین بار به دست کمال عینی، محقق برجستة تاجیک، حدود پنجاه و دو سال پیش تصحیح انتقادی شد. مصحح نسخه ای را اساس کار خود قرار داده که در سال 750 یعنی سه سال پیش از وفات شاعر کتابت شده است. با همة دقت نظری که مصحح برای انتشار بدون نقص این اثر به خرج داده است، متأسفانه هنوز اشکالات متعددی در آن دیده می شود که نگارندگان این مقاله را واداشت از رهگذر مقابلة مجدد متن چاپی با نسخة خطیِ مزبور این اشکالات را تا حدودی مرتفع سازند. مقالة زیر نتیجة این کوشش است. در این مقاله حدود پنجاه خطای مسلم ناشی از بدخوانی، عدم دقت مصحح، ندیدن کلمه یا عبارت و .... آمده و از موارد بسیاری که نگارندگان احتمال داده اند اغلاط مطبعی ست، صرف نظر شده است.
رودکی سمرقندی از سرآمدان قلمرو شعر پارسی در سده سوم و چهارم هجری است که از انبوه اشعار او تنها حدود هزار بیت، آن هم به گونه پراکنده و برگرفته از میان آثار دیگر به دست ما رسیده است. فقدان نسخه کهن و اصیل، فاصله زمانی، دگرگونی های زبان فارسی، ضبط های مختلف منابع ثانوی و ... سبب شده است تا قرائت و مفهوم برخی از همین بیت های اندک این شاعر دشوار و دیریاب گردد. در این جستار قرائت های گوناگون و معانی ارائه شده مصححان از یک بیت از خمریّه مشهور رودکی به روش مقایسه ای تحلیلی نقد و بررسی شده است. حاصل پژوهش بیانگر آن است که بر اساس موازین سبک شناسی، قواعد دستور تاریخی زبان فارسی، شواهد درون متنی و شواهد برون متنی قرائت متعارف بیت رودکی مقرون به صحت نیست. در نهایت، این مقاله ضبط صحیح بیت را پیشنهاد کرده، معنا و تفسیر آن را با این قرائت به دست داده است.
رشیدالدین فضل اله، مورخ ایرانی قرن هفتم هجری، در اوایل قرن نوزدهم، با تحقیقات مبسوط و چاپ و ترجمه های آثارش به همت اتین مارک کاترمر و، در قرن بیستم، با تحقیقات ایران شناسانی که درصدد بر آمدند تا کارهای ناتمام این ایران شناس بزرگ فرانسوی را به اتمام برسانند شناسانده شد. در طی همین قرن، در ایران نیز اقدامات جالب توجهی در تصحیح و نشر آثار رشیدالدین انجام گرفت که مهم ترین آنها چاپ و نشر بخش هایی از جامع التواریخ اوست به کوشش مصحح سخت کوش محمد روشن و یار کار آشنای او، مصطفی موسوی ...