محمود بن امیر احمد نظام قاری از نقیضه سرایان دورة تیموری است. قاری به تقلید از دیوان اطعمهکتابی به نظم و نثر فراهم آورد که مبنای آن البسه بود. دربارة قاری اطلاع بسیاری در دست نیست. اصلی ترین منبع برای شناخت قاری کتاب اوست؛ از این رو گام نخست در شناخت او فراهم آوردن متنی تصحیح شده از این اثر است. تصحیح این کتاب با دشواری هایی روبروست؛ نبودن نسخه ای تصحیح شده از آن و واژه ها و ترکیب های پیچیده و ناآشنا از این جمله است. نخستین بار میرزا حبیب و سپس رحیم طاهر کتاب قاری را تصحیح کردند. تصحیح میرزا حبیب افزون بر امتیاز مقدم بودن، با وجود دشواری های کار تصحیح در روزگار او، تصحیح دقیقی است. متن تصحیح شدة طاهر نویافته هایی دارد که بر ارزش این تصحیح می افزاید؛ اما نادرستی و خطاهایی نیز در آن وجود دارد. در این مقاله برخی از این خطاها برپایة تحلیل های درون متنی و شگردهای فن تصحیح و نیز منابع برون متنی تصحیح می شود. نویسندة این جستار برخی از دشواری های متن را با تحلیل های درون متنی گشوده است و برپایة آن به یافته هایی دربارة قاری، زندگی و جایگاه ادبی او در روزگار خود، اطلاعات جامعه شناسی، مردم شناسی و تازه های زبانی در آن عصر دست یافت؛ نگارنده همچنین برخی از ممدوحان قاری و اعلام انسانی و جغرافیایی را برپایة منابع برون متنی و استفاده از فرهنگ های عمومی و تخصصی فارسی، عربی و ترکی، منابع حدیثی و نیز جست وجو در تذکره ها، سفرنامه ها، منابع تاریخی، متون جغرافیایی شناسایی کرد. افزون بر این، شماری از اصطلاحات ناشناختة حوزة البسه (بَتّ، بُرُنجُک، صوف مربّع، صوف قُبرُسی، داریه، فرّاء، قَرساق، کلاه شلغمی و مُشَرَّف) با کمک این منابع به طور گسترده شرح شد. آشنایی با این اعلام و اصطلاحات، برخی از ابهامات متن و دشواری های آن را از بین برد.
دانشمند محترم، آقای دکتر محمد دبیر سیاقی، تاکنون دیوان منوچهری را دو بار تصحیح کرده اند. تصحیح نخست ایشان در سال 1326 منتشر شد و پس از آن چهار بار، با تغییراتی، در سال های 1338، 1347، 1356 و 1363، مجددا به چاپ رسید. در سال 1370، تصحیح دیگری از این دیوان به همت انتشارات زوار منتشر شد که، درصفحه دو، نوبت چاپ آن چاپ اول قید شده است. بعد از این تاریخ نیز این تصحیح یک بار دیگر به چاپ رسید که ظاهرا این تجدید طبع بدون هیچ گونه تغییری بوده است. طبق احصای بنده، تصحیح دوم کتاب نسبت به چاپ سوم از تصحیح اول – که دراختیار نگارنده است – 38 بیت اضافه دارد. تعدادی از این ابیات مربوط به نسخه ای از دیوان منوچهری است که در سال 1051 نوشته شده و در اختیار برادر مرحوم دهخدا بوده، ولی در اصل به خود دهخدا تعلق داشته است؛ یادداشتی بر برگ اول آن و نکته ای که در زیر می آید این مطلب را تایید می کند. آقای دکتر دبیر سیاقی تفاوت ها و اضافات این نسخه را، در صفحات سی و هفت تا پنجاه از تصحیح اول دیوان (1363)، نقل کرده اند.
آقای دبیر سیاقی، پس از چاپ تصحیح اول کتاب، نمونه هایی چاپی آن را به نظر مرحوم استاد فروزانفر رسانده بودند و ایشان درباره تعدادی از ابیات دیوان حدس هایی زده بودند که ایشان این تصحیحات را، در چاپ های بعدی، به متن کتاب برده اند. سپس، یادداشت ها و «حدس ها»ی مرحوم دهخدا را نیز از حواشی نسخه خود استخراج کرده و غالب آنها را در متن کتاب درج کرده اند. منتقل کردن این گونه تصحیحات حدسی و گاه ذوقی به متن، در تدوین متن های انتقادی، بی شک با روش مرسوم تصحیح انتقادی و علمی متون سازگاری ندارد. یک متن انتقادی عینی فقط باید به نسخه هایی متکی باشد که مصحح بر اساس آنها کتاب را تصحیح می کند. هر گونه حدس و احتمال درباره صورت کلمات و عبارات متن، ناگزیر، باید در حاشیه قید شود. تنها در مواردی که، در نتیجه سهو القلم کاتب، غلطی آشکار در متن پیدا شده یا کلمه ای، هنگام کتابت، از قلم افتاده باشد مصحح می تواند متن را تغییر دهد. اما، در مورد دیوان منوچهری و «تصحیحات» مرحوم دهخدا نکته دیگری هست و آن این که دهخدا نسخه مورخ 1051 را در اختیار داشته و مقدار زیادی از آنچه را در حاشیه نسخه خود آورده، و به عنوان «تصحیح» دهخدا به چاپ های تصحیح اول دیوان راه یافته، از این نسخه نقل کرده است. نمونه این گونه منقولات را در صفحات سی و هفت تا پنجاه و سه مقدمه چاپ پنجم می توان دید. احتمالا وی به بعضی نسخه های دیگر دیوان یا به جنگ ها و مجموعه های دیگری نیز دسترسی داشته است و صورت های مضبوط در این نسخه ها را در ذهن داشته و در حاشیه نسخه خود از دیوان منوچهری نقل کرده است. این نکته در مورد تصحیحاتی که دهخدا در اشعار منقول در لغت فرس اسدی انجام داده، و آقای دکتر دبیر سیاقی آنها را به متن چاپ خود از لغت فرس منتقل کرده اند، نیز کاملا صدق می کند. نگارنده، هنگام تصحیح لغت فرس اسدی، متوجه شد که تمام این «تصحیحات» منقول از نسخه های دیگر لغت فرس یا از فرهنگ های دیگر است که دهخدا، بدون هیچ گونه قیدی و اشاره ای، در حاشیه نسخه چاپی خود نقل کرده بوده است...
بیت های دهم و یازدهم آغاز داستان سیاوش در شاهنامه فردوسی، صرف نظر از اختلاف ضبط آنها در نسخه های متعدد، چنین است: اگر زندگانی بود دیرباز در این وین خرم بمانم دراز یکی میوه داری بماند ز من که بارد همی بار او بر چمن از کلمات این دو بیت، که در نسخه های کهن به صورت های مختلف آمده، آنچه قابل بحث و بررسی است کلمه ای است از مصراع دوم بیت اول که در برخی از نسخه های کهن «دین» و در برخی دیگر «دیر» آمده است و در شاهنامه چاپ شوروی (ج 3، ص 60) به نقل از نسخه ای که ادعای کهن بودن آن شده، «وین» آورده شده و شادروان عبدالحسین نوشین برای این کلمه به توسع معنی «باغ» قایل گردیده است. دوست دانشمند و پژوهنده دقیق ما، آقای دکتر بهمن سرکاراتی، طی مقاله ای که ثانیا در کتاب سایه های شکار شده (ص 225 تا 235)- مجموعه مقالات با ارج ایشان- درج شده، صورتی را که در شاهنامه چاپ شوروی آمده است به دلایلی، که فهرست وار بدانها اشاره خواهد شد، نپذیرفته اند و از دو صورت دیگر، یکی «دیر» و دیگری «دین»، صورت «دین» را اصلی می دانند و گمان دارند که ضبط «دیر» هم همان «دین» بوده است که نسخه نویسان به تسامح به صورت «دیر» تحریر کرده اند و به نظر ایشان «دین» در این مقام معنی شیوه و روش و راه دارد و با صفت «خرم» که همراه آن آمده است می تواند مجموعا «سنت مرضیه» معنی شود، معنایی مناسب مقام و موقع، و «وین» را تصحیح قیاسی مصححان چاپ شوروی می دانند که متکی به نسخه ای نیست...
ترجمه ها و ترجمه تفسیرهای کهن قرآن سرمایه های کمترشناخته شده ای از گنج خانة بزرگ زبان فارسی است که مشتمل بر واژگان گوناگونی از حوزه ها و دوره های مختلف این زبان است و می تواند گنجینه ای پرمایه برای توانمند سازی و گسترش زبان فارسی باشد. ترجمة تفسیر طبری یکی از کهن ترین و غنی ترین این ترجمه تفسیر هاست که برمبنای کتاب تفسیر طبری فراهم آمده است و هم از نظر تاریخ زبان فارسی و هم از لحاظ تاریخ متون دینی اهمیتی ویژه دارد. اما چاپی که از تصحیح این کتاب موجود است با توجه به قواعد فنّ تصحیح و شرایط گونه شناسی زبان فارسی اشکالاتی دارد که در این مقاله سعی شده است به مواردی از آن ها اشاره شود و ضرورت تصحیح مجدد این کتاب ارجمند بر اساس نسخه ای دیگر مورد بررسی قرار گیرد.