نقشبند آفرینش، ملک و ملکوت و خاک و افلاک را با تمام شگفتیها و تنوع و تکثـرش و حتی آدم صفی الله را طفیل شاه بیت غزلِ دیوان هستی قرار داد.
رهپویان وادی حقیقت نبوی با پیروی از گفتار و سیره او –که منبعث از سرچشمه وحی است- سعادت و کمال خود را رقم می زنند و به موجودیت خود معنی می بخشند.
هنرمندان بویژه سخنوران سخته و سخن سنج، با ارادتی خالصانه و عاشقانه بدان محمودِ حق روی می آورند و از دریای خرد و معالی او مرواریدهای معرفت گرفته، دُرهای معانی سُفته، کلام خود را بدانها می آرایند و از پرتو این گهرهای رخشان هدایت روان خود را روشن و آثار خویش را مانا و پویا می سازند.
از میان سرایندگان نامدار، خاقانی-که بحق «حسان عجم» لقبش داده اند- در این باب بیش از دیگران اقبال داشته است؛ این چابکسوار پیشتاز سمند سخن، گوی ستایشگریِ برگزیده حق را در میدان مدیحه سرایی از همگنان در ربوده و به دربرده است.
او توانسته است هنرمندانه با خیالپردازیهای نغز و تصویر آفرینی های بدیع بالفظ و معانی بشکوه، هنر و فضیلت رسول مهر را بنمایاند و به شعر خود مقبولیت و اعتبار بیشتر بخشد.
پژوهنده در این تحقیق بر آن است که به بررسی ابعاد مضامین و مفاهیمِ برخاسته از هنر و اندیشه و خامه خاقانی در ستایش ابعاد هنری مختارِ حق بپردازد و با استناد به شواهد و مصادیق شعری حق مطلب را ادا کند.
الرسالةابوالقاسم قشیری یکی از متون مهم نثر عرفانی، به ویژه در زمینة آداب و تعالیم تصوف است. قشیری این کتاب را در فاصلة 437 تا 438 هجری قمری به زبان عربی نوشت. این اثر از همان روزگار تألیف، توجه بسیاری را برانگیخت. الرسالهدو بار به فارسی ترجمه شد. سید محمد گیسودراز، یکی از عارفان طریقة چشتیه در سدة نهم، برای نخستین بار الرسالهرا شرح و تفسیر کرد. اهمیت شرح گیسودراز در آن است که نویسنده افزون بر شرح، سخنان قشیری و عارفان دیگر را نیز نقد می کند؛ به عبارت دیگر، او نه همانند یک مرید یا شارح صرف، بلکه با دیدی انتقادی و منتقدگونه به الرسالهمی نگرد .این پژوهش بر آن است تا با بررسی شرح رسالة قشیریه،جنبه های انتقادی این شرح را تبیین و ویژگی های برجستة زبان گیسودراز را آشکار کند. این ویژگی ها می تواند نمایانگر نثر سدة هشتم و نهم هجری باشد.
مصطفى وهبى التل ملقب به عرار (899 ا- 1949 م) بزرگترین شاعر و پرآوزه ترین ادیب، روشنفکر و فرهیختة اردن است. او از دیر باز به ادبیات فارسى و به ویژه رباعیات خیام روى آورد و از این رهگذر بودکه با زبان شیرین فارسى آشنا شد و حتى توانست گزیده اى از رباعیات خیام را به گونه اى مطلوب به زبان عربى برگرداند. این ترجمه، نخستین برگردان از زبان فارسى به عربى است. تلاش هاى شاعر بزرگ اردن در گسترش ادبیات فارسى منحصر به ترجمه رباعیات خیام نیست، بلکه او به بررسى شخصیت، فلسفه، آثار خیام و..... نیز مى پردازد. و چندین مقاله در این زمینه نوشته که در آنها به مولانا، سعدى و حافظ نیز اشاره شده است. بدون شک خدمات او در جهت گسترش ادبیات فارسى انکارناپذیر است، و بدون افراط و تفریط این تلاش ها نقطه عطف تاریخى در نمایاندن توجه مردم اردن به ادبیات فارسى است. مراد نگارنده از این مقاله این است که این کوشش ها را مورد بحث و بررسى قرار دهد تا هر چه بهتر و بیشتر مورد استفاده علاقه مندان قرار بگیرد.
هنر بیان رندانه ی حافظ شعر او را تأویل پذیرساخته است. یکی از شگردهای خواجه پنهان سازی معانی متعدد در پس باورهای رایج و مسلم خواننده است. در این نوشته، با تکیه بر بیت زیر برای اثبات این فرض تلاش شده است اگر شراب خوری جرعه ای فشان بر خاک از آن گناه که نفعی رسد به غیر چه باک (حافظ، 1372: 231) هم نشینی واژه های «شراب» و «گناه»، بسرعت ذهن خواننده را به گناه شرابخواری متمایل می کند. اما به نظر می رسد ابهام آفرینی خواجه در مقصود از «آن گناه» و امکان ارجاع «آن گناه» به گناهی غیر از شرابخواری، موجب شده است که بیت متضمن دو معنی دیگر نیز باشد. همه ی شارحان مقصود از «آن گناه» را گناه شرابخواری دانسته اند. اما اگر مقصود از «آن گناه» را نه «شراب خواری» بلکه «شراب ریزی» بدانیم، مفهوم تازه ای از بیت دریافت خواهد شد. بر این اساس می توان گفت شراب عنصر عزیزی است که هدر دادن یک قطره از آن هم گناهی بزرگ به حساب می آید، لیکن چون در سنت جرعه ریزی، از آن گناه (یعنی ریختن یک قطره شراب بر خاک) نفعی به اموات می رسد، از گناه شراب ریزی - نه شراب خواری- باکی نیست. معنای سوم، مبتنی بر رمزگشایی از واژگان بیت بر اساس سابقه ی رمزی آن ها در متون عرفانی متقدم است. با رمزگشایی واژه های «شراب»، «ساقی»، «جرعه» و«خاک» می توان بیت را بیان نمادین واقعه ی افاضه ی روح به خاک آدم (ع) یا اعطای عشق به او از جانب ساقی ازل و ماجرای اعتراض فرشتگان به آفرینش و گناه آدم (ع) دانست. در این معنی مقصود از «آن گناه»، گناه آدم (ع) خواهد بود. فرض این مقاله آن است که حافظ همزمان هر سه معنی را در نظر داشته است.